نام پژوهشگر: پروانه افشاریان

مطالعه ی ژن cyp19 از لحاظ فارماکوژنتیک در تحریک تخمدانی در بین زنان ایرانی مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - پژوهشکده رویان 1391
  زهرا قزل ایاغ   پروانه افشاریان

پیشگویی این نکته که بدن به یک داروی خاص چه پاسخی خواهد داد کار آسانی نمی باشد. تفاوت در ژنوم افراد یکی از مهمترین فاکتورهایی است که می تواند پاسخ های متفاوتی از متابولیسم دارو را ایجاد کند. چرا که پلی مورفیسم های متفاوت در بیومولکول های دخیل در مسیر متابولیسم داروها (رسپتورها- آنزیم های فعال کننده- مولکول های هدف و غیره) موجب پاسخ متفاوت در فرد به دارویی خاص می گردد. سندرم تخمدانی پلی کیستیک(pcos) یک بیماری هتروژن می باشد که علت اصلی آن شناخته نشده است. اساس این سندرم بدین گونه است که بلوغ فولیکول ها کامل نشده و در هر سیکل تخمک گذاری رخ نمی دهد، که این پدیده به تنهایی موجب بروز ناباروری در زنان می شود. هورمون حیاتی برای بلوغ تخمک ها استروژن می باشد که تحت عملکرد آنزیم آروماتاز از آندروژن حاصل می شود. ژن این آنزیم با نام cyp19a1 که روی کروموزوم شماره ی 15 واقع شده می تواند دستخوش جهش ها و پلی مورفیسم های متفاوتی قرار بگیرد. البته لازم به ذکر است که در بعضی بیمارانpco مقاوم به درمان های اولیه، داروی مهار کننده ی آروماتاز می تواند به این بیماران کمک کند. هدف از این طرح مطالعه جایگاه فعال و چند پلی مورفیسم ژنcyp19 در ژنوتیپ افراد دارای سندرم پلی کیستیک و یافتن ارتباط بین آنها با میزان پاسخ دهی به روش های درمانی می باشد. علاوه بر این ارتباط بین پارامتر های ملکولی (snp) و میزان بیان mrna و پروتئین cyp19 در سلول گرانولوزا در بیماران مبتلا به pcos بررسی می شود. (البته لازم به ذکر است که این مورد با follow up بیمار و به صورت کامل در طرح های تکمیلی بررسی خواهد شد.) این کار به منظور بهینه سازی پروتکل درمانی بیماران مراجعه کننده به مراکز art می باشد. در این طرح سه گروه pco (55 بیمار)، کنترل دارویی (45 بیمار) تحت درمان به روش iui و کنترل بارور (40 فرد) مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه جایگاه فعال و پلی مورفیسم های مورد نظر با تهیه ی پرایمر، انجام pcr و بررسی نتایجrflp و sequencing انجام شد. از طرف دیگر برای بررسی میزان بیان ژن و پروتئین حاصله در سلول های گرانولوزای بیمارانی که پس از چندین سیکل iui تحت درمان ivf (5 بیمار pco و 5 بیمار کنترل دارویی) قرار گرفتند ، به ترتیب از روش های real time pcr و western blot استفاده شد. در اگزون های 9 و 10 هیچ پلی مورفیسمی مشاهده نشد. علاوه بر این هیچ تغییر نوکلئوتیدی در اسیدهای آمینه جایگاه فعال این پروتئین در اگزون 8 نیز دیده نشد. لازم به ذکر است که با وجود مشاهده پلی مورفیسم در اگزون 7 و تنوع در تکرارهای پلی مورفیک ttta و ins/del tct در اینترون 4 در بین سه گروه مورد مطالعه، این اختلافات معنی دار نبوده است. البته رابطه ی معنی داری بین افراد دارای هتروزیگوتsnp اگزون 7 و پاسخ به درمان (follicular diameter) در مقایسه با افراد دارای آلل نرمال مشاهده شد. به این صورت که افراد wild type برای این پلی مورفیسم نسبت به حالت هتروزیگوت به درمان بهتر پاسخ می دهند. در نهایت نیز در مورد بیان در سطح پروتئین و mrna ی آروماتاز در سلول های گرانولوزا (به دلیل تعداد کم نمونه ها و همخوانی نداشتن داده ها در این دو سطح) تحقیقات بیشتری باید صورت بگیرد.

مطالعه نقش اپی ژنتیکی اکتین هسته ای در تنظیم بیان ژن در سلول های جنینی انسانی دودمان ntera2
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم 1391
  خدیجه فلاح زاده   مریم شاه حسینی

مقدمه: اکتین هسته ای با بکارگیری عوامل تغییر دهنده ساختار کروماتین و فاکتورهای بازآرایی ساختار کروماتین در نواحی تنظیمی ژن های فعال، در رونویسی درگیر است. در سال های اخیر توجه روز افزونی به نقش اکتین و پروتئین های اتصالی به اکتین در تنظیم جایگیری زیر سلولی تنظیم کننده های رونویسی طی فرآیندهای مختلف سلولی معطوف شده است. در تحقیق حاضر نقش اپی ژنتیکی اکتین هسته ای در تنظیم بیان ژن های مارکر پرتوانی oct4 (pou5f1) و nanog، ژن های مارکر آغاز تمایز عصبی nestin و pax6 و هم چنین ژن cyp19a1 در سلول های کارسینومایی جنینی انسانی، قبل و بعد از القای سلول ها با رتینوئیک اسید ارزیابی شد. روش کار: در تحقیق حاضر دودمان سلولی کارسینومایی جنینی انسانی ntera2/nt2 به عنوان مدل سلولی انتخاب شد که در محیط کشت dmem با سرم 10% کشت داده شد. تعدادی از فلاسک های حاوی سلول ها، تحت تیمار با رتینوئیک اسید قرار گرفت و فلاسک های تیمار نشده نیز به عنوان سلول های روز صفر جمع شده و در فریزر ?c 70- ذخیره شد. سلول های القا شده با رتینوئیک اسید، سه روز بعد از تیمار به عنوان سلول های روز سه جمع شده و در فریزر ?c 70- ذخیره شد. در بخش ارزیابی بیان ژن، پس از استخراج rna از هر دو نوع سلول تیمار شده و تیمار نشده، با استفاده از تکنیک rt-pcr و real-time pcr سطوح بیان ژن ها پیش و پس از القا بررسی شد. در گام بعد از روش رسوب گذاری ایمنی کروماتین chromatin immunoprecipitation (chip) و به دنبال آن real-time pcr برای بررسی میزان اتصال پروتئین های beta-actin و rna polymerase ii به نواحی تنظیمی ژن های ذکر شده در سلول های روز صفر و روز سه استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل کاهش معنی داری را در بیان ژن های oct4 (pou5f1) و nanog و هم چنین افزایش بیان معنی داری را در ژن هایnestin، pax6 و cyp19a1 نشان داد. هم چنین حضور هر دو پروتئین rna polymerase ii و beta-actin در نواحی پروموتری این ژن ها قبل و بعد از القای عصبی مشاهده شد که تغییر در میزان اتصال دو پروتئین ذکر شده به ناحیه پروموتری ژن های nestin، pax6 و تعدادی از پروموترهای ژن cyp19a1 معنی دار بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده مشاهده می شود که وقتی محصولات رونویسی بین دو وضعیت القا شده و القا نشده دچار تغییرات قابل ملاحظه ای می شود، تفاوتی در میزان اشغال پروموتر توسط ماشین رونویسی دیده نمی شود و یا اینکه تغییرات حضور ماشین رونویسی در ناحیه پروموتر بر خلاف انتظارات است. از آنجایی که در این مطالعه نواحی پروموتری ژن های کاندید بررسی شد، نتایج حاصل نشان می دهد که مرحله محدود کننده سرعت در تنظیم بیان این ژن ها احتمالا مرحله یا مراحلی بعد از تشکیل کمپلکس پیش آغازین در پروموتر است. بنابراین پروموترهای مطالعه شده بیانگر نواحی آماده باش برای رونویسی هستند. تنظیم این گونه پروموترها وابسته به مرحله یا مراحلی بعد از بکارگیری rna polymerase ii در کنترل بیان ژن است. این یافته ها به نقش اپی ژنتیکی اکتین هسته ای در فرآیند تمایز سلولی اشاره می کند و هم چنین بر نقش beta-actin به عنوان زیرواحدی از rna polymerase ii تأکید می کند.

بررسی میزان بیان ژن های کدکننده ماتریکس متالوپروتئینازهای 2 و 9 در بافت آندومتر زنان مبتلا به آندومتریوز مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - پژوهشکده علوم زیستی 1393
  سپیده موسی زاده   پروانه افشاریان

آندومتریوز یکی از بیماری های تهاجمی اما خوش خیم زنان است که به صورت حضور غدد و استرومای آندومتریال در خارج از حفره ی رحم شکل می گیرد. برای چسبیدن، تهاجم و گسترش قطعات آندومتریال، باید تغییر وضع وسیعی در لایه مزوتلیال صفاقی وجود داشته باشد، که همانند قاعدگی نرمال، این تغییر وضع نیازمند فعال شدن ماتریکس متالوپروتئیناز ها (mmps) است. ماتریکس متالوپروتئیناز ها خانواده ای از اندوپپتیدازهای وابسته به روی هستند که نقش مهمی در تخریب و تغییر ماتریکس خارج سلولی (ecm) دارند. اینطور پیشنهاد شده است که شاید افزایش در میزان بیان ژن های کد کننده mmp-2 و mmp-9، بافت آندومتری را قادر سازند تا ecm صفاقی و بافت پیوندی زیرین آن را هضم کرده و باعث ایجاد قدرت چسبندگی و تهاجم در بافت آندومتری برای ایجاد بیماری آندومتریوز گردد. برای این منظور، میزان بیان mmp-2 و mmp-9 در بافت های اکتوپیک و یوتوپیک مربوط به 20 فرد مبتلا به بیماری آندومتریوز که در پژوهشگاه رویان تحت عمل لاپاروسکوپی قرار گرفته بودند و 20 عدد بافت آندومتر مربوط به افراد کنترل انجام شد. cdna از rna های استخراج شده سنتز گردید و با تکنیک real time-pcr میزان بیان ژن های کد کننده mmp-2 و mmp-9 سنجیده شد. در مطالعه حاضر، افزایش بیان ژن کد کننده mmp-2 در بافت های اکتوپیک و یوتوپیک نسبت به افراد کنترل مشاهده گردید، که بررسی های آماری انجام شده، تفاوت معناداری را در بین گروه ها نشان نداد (p> 0.05). همچنین، میزان بیان ژن کدکننده mmp-9 در بافت های اکتوپیک در مقایسه با بافت های کنترل و یوتوپیک افزایش بیان معناداری را نشان داد (p=0.012, p=0.014). میزان بیان ژن کدکننده mmp-9 در بافت های یوتوپیک در مقایسه با بافت های کنترل کمتر بود که بررسی های آماری تفاوت معناداری را در میزان بیان این ژن در بین گروه های یوتوپیک و کنترل نشان نداد (p> 0.05).? بنابراین افزایش بیان در ژن های کد کننده mmp-2 و mmp-9 در بافت اکتوپیک بیماران مبتلا به آندومتریوز می تواند باعث افزایش قدرت چسبندگی، تهاجم و آنژیوژنز در بافت های مورد نظر شده و باعث عود و تشدید بیماری گردد.

مطالعه ارتباط 3 پلی مورفیسم ژن رسپتور هورمون محرک فولیکولی با پاسخ به درمان در بیماران نابارور مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان تحت درمان با داروهای محرک تخمک گذاری مراجعه کننده به رویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم پایه 1393
  بهاره دهقان بنادکی   پروانه افشاریان

سندرم تخمدان پلی کیستیک شایع ترین فرم ناباروری به علت عدم تخمک گذاری بر طبق گزارشات سازمان بهداشت جهانی می باشد. هایپرآندروژنیسم بیوشیمیایی یا کلینیکی، عدم تخمک گذاری همراه با قاعدگی نامنظم و وجود تخمدان های پلی کیستیک در تست سونوگرافی، از معیار های اصلی جهت تشخیص این بیماری می باشند. هورمون محرک فولیکولی در میان سایر گنادوتروپین ها، از نقش مهمتری در بلوغ فولیکولی زنانی که تحت درمان با روش های کمک باروری قرار می گیرند، برخوردار است. بنابراین گیرنده این هورمون یا fshr ، اساسی ترین نقش را در القاء بلوغ فولیکولی و مسیر پیام رسانی فولیکولوژنز ایفا می کند. ژن fshr ، به خصوص نواحی کد شونده آن بسیار پلی مورف می باشند. از این رو به منظور بررسی تاثیر این پلی مورفیسم ها در پاسخ به درمان زنانی که تحت درمان با روش های کمک باروری به روش تلقیح داخل رحمیiui (intra uterine insemination) قرار می گیرند، دو پلی مورفیسم مربوط به اگزون 10(rs6166 و rs6165) و یک پلی مورفیسم پروموتری (rs1394205) انتخاب گردید. به منظور بررسی پلی مورفیسم ها، سه گروه بیمار، کنترل دارویی و کنترل بارور با حجم نمونه 110 نفر برای هر گروه بیمار و کنترل دارویی و 100 نفر برای گروه کنترل بارور در نظر گرفته شد. به منظور انتخاب افراد کاندید برای هر گروه بر طبق معیار های این طرح ، کلیه پرونده های بالینی این افراد، موجود در بخش بایگانی پژوهشگاه رویان، مطالعه و مورد بررسی قرار گرفتند و کلیه اطلاعات بالینی هر فرد نظیر bmi، سن، داروها و پروتکل های درمانی، میزان پاسخ به درمان در هر سیکل درمانی و... استخراج گردیدند. پس از انتخاب نمونه ها، dna همه نمونه ها از خون محیطی شان استخراج شد و ناحیه ژنی مورد نظر ، پس از طراحی پرایمر برای نواحی مورد نظر، با روش pcr تکثیر گردید. کلیه محصولات تکثیر شده مربوط به پلی مورفیسم rs6165 به منظور تعیین توالی ارسال گردید و نواحی مورد نظر مربوط به دو پلی مورفیسم rs6166 و rs1394205 ، به منظور مشخص شدن وجود پلی مورفیسم مربوطه با روش rflp مورد بررسی قرار گرفتند. از میان کلیه محصولات تکثیر شده با روش pcr، تعدادی از آن ها جهت تایید نتایج rflp، برای تعیین توالی ارسال گردیدند. از میان افرادی که تحت درمان با پروتکل iui قرار گرفته بودند، تعداد اندکی نیز به دلیل عدم پاسخ به درمان، وارد سیکل درمانی ivf می شدند. به منظور بررسی بیان ژن fshr در سلول های گرانولوزای تخمدان، از مایع فولیکولی افراد دو گروه بیمار و کنترل دارویی وارد شده به این سیکل، با رضایت نامه کتبی از این افراد استفاده شد. به منظور جداسازی سلول های گرانولوزا از روش شیب غلظتی استفاده شد و پس از آن rna این سلول ها با استفاده از ترایزول استخراج گردید. در مرحله بعد cdna سنتز و در نهایت از آن جهت بررسی بیان با روش real time pcr استفاده گردید. کلیه داده های به دست آمده از مطالعه سه پلی مورفیسم ذکر شده و بررسی بیان ژن fshr ، به همراه نتایج بررسی سوابق کلینیکی، در نهایت مورد آنالیز با نرم افزار آماری spss قرار گرفتند. نتایج آنالیز آماری مربوط به پلی مورفیسم rs6165 در سه گروه مورد مطالعه ، رابطه ای معنی دار بین فراوانی ژنوتیپی در گروه بیمار و دو گروه کنترل دیگر را نشان نداد. بررسی های مربوط به رابطه پاسخ به درمان با ژنوتیپ افراد، نشان داد که پاسخ به درمان، در افراد با ژنوتیپ نرمال در گروه کنترل دارویی به صورت معنی داری بیش از سایر ژنوتیپ ها بود) 20/0(p-value=. نتایج آنالیز آماری مربوط به پلی مورفیسم rs6166 در سه گروه مورد مطالعه نشان داد که درصد فراوانی الل جهش یافته در گروه بیمار بیشتر از سایر گروه ها است ) 015/0(p-value=. در بررسی رابطه پاسخ به درمان و وضعیت ژنوتیپی این پلی مورفیسم، رابطه معنی داری مشاهده نگردید. نتایج آنالیز آماری مربوط به پلی مورفیسم 1394205 rs در سه گروه مورد مطالعه نشان دهنده معنی دار بودن رابطه بین فراوانی ژنوتیپی در گروه های مورد مطالعه است به طوری که در افراد با ژنوتیپ نرمال در گروه کنترل بارور از فراوانی بیشتری نسبت به سایر گروه ها برخوردار می باشند) 03/0(p-value=. بررسی های مربوط به پاسخ به درمان و وضعیت ژنوتیپی، رابطه معنی داری را بین این دو نشان نداد. نتایج بررسی بیان ژن fshr بر خلاف آنچه انتظار می رفت، نشان داد که افراد گروه بیمار، در مجموع بیان ژن بیشتری نسبت به افراد گروه کنترل دارویی داشتند. همچنین نتایج آنالیز آماری مربوط به سوابق و اطلاعات بالینی هر سه گروه نشان داد که افرادی که داروی لتروزول را علاوه بر داروی کلومیفن سیترات در سیکل های درمانی خود دریافت نموده اند، پاسخ به درمان بهتری را نسبت به افرادی که در سیکل های درمانی تنها کلومیفن را جهت کمک به القاء تخمک گذاری دریافت کرده اند، نشان می دهند. همچنین افراد با bmiپایین تر توانایی بیشتری را جهت القاء فولیکولوژنز دارا می باشند. در مجموع می توان گفت که با اینکه پلی مورفیسم rs6165 از فراوانی بالایی در جمعیت برخوردار است، اما به نظر نمی رسد که با بیماری سندرم تخمدان پلی کیستیک (حداقل در جمعیت ایرانی مورد مطالعه) مرتبط باشد. اما دو پلی مورفیسم rs6166 و rs1394205، احتمالا به همراه سایر عوامل دخیل را می توان با این سندرم مرتبط در نظر گرفت.

بررسی بیان و تغییرات اپی ژنتیکی ژن hoxa10 در بافت اندومتر بیماران مبتلا به اندومتریوز مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - پژوهشکده رویان 1393
  یاسمن صمدیه   رضا افلاطونیان

اندومتریوز به بیماری خوش خیمی اطلاق می شود که مشخصه آن حضور سلول های اندومتر رحم در خارج از رحم و حفره شکمی است. این ضایعات در لگن بیشتر روی تخمدان ها و سطح صفاق دیده می شود. اندومتریوز علاوه بر اینکه یک بیماری هورمونی وابسته به استروژن است به عنوان یک بیماری خودایمنی و ژنتیکی محسوب می شود که آلودگی های محیطی در ایجاد آن نقش به سزایی دارند. در سال های اخیر نیز از اندومتریوز به عنوان یک بیماری اپی ژنتیکی یاد می شود. اپی ژنتیک به وراثت پایدار فنوتیپ سلول ها و ارگانیسم ها بدون تغییر در سکانس و محتوی dna اطلاق می شود که شامل فرآیند های هسته ای از قبیل متیلاسیون dna، مدیفیکاسیون هیستون ها و تغییر در فاکتورهای رونویسی است. از جمله ژن هایی که به واسطه متیلاسیون ناحیه پروموتر دچار تغییر بیان در اندومتر بیماران مبتلا به اندومتریوز می شود، ژن homeoboxa10(hoxa10) است. ژن hoxa10 جزو خانواده ژنی homeobox و بخشی از کلاستر a می باشد که فاکتور رونویسی متصل شونده به dna را کد می کند. ژن hoxa10 به طور اختصاصی در شکل گیری اپی تلیوم، استروما و ماهیچه رحم به هنگام تکامل جنینی نقش دارد و در اندومتر در پاسخ به هورمون های استروئیدی بیان می شود، همچنین این ژن در تنظیم سیکل جنسی زنان و ایجاد بستر مناسب برای لانه گزینی جنین دخالت دارد. به طور کلی ژن hoxa10 در تکامل، تمایز و اعمال سیکل جنسی زنان نقش به سزایی دارد. از آن جایی که هایپر متیله شدن hoxa10 در کاهش بیان این ژن در اندومتر بیماران مبتلا به اندومتریوز در فاز ترشحی سیکل جنسی گزارش شده است، به نظر می رسد که عوامل اپی ژنتیکی در تنظیم بیان این ژن موثر باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی تغییرات اپی ژنتیکی ناحیه تنظیمی ژن hoxa10 در اندومتر ( بافت یوتوپیک) و ضایعات اندومتریوتیک خارج رحم (بافت اکتوپیک)، با تکیه برکد های هیستونی، در بیماران مبتلا به اندومتریوز می باشد. این مطالعه به طور کلی به دو فاز اصلی تقسیم بندی شد. فاز اول شامل بررسی بیان ژن hoxa10 توسط تکنیک real-time pcr بود و در فاز دوم بررسی تغییرات اپی ژنتیکی ناحیه تنظیمی ژن hoxa10 توسط تکنیک chip یا chromatin immunoprecipitation انجام پذیرفت. با توجه به تغییرات بیان ژن hoxa10 در طول فاز سیکل جنسی در اندومتر و ضایعات اندومتریوتیک تخمدانی تصور میشود که در کاهش بیان این ژن در طول فاز ترشحی در اندومتر زنان مبتلا به اندومتریوز، پروتئین mecp2 و مارک هیستونی h3k9me2 با افزایش میزان اتصال و مارک هیستونی h3k9ac با کاهش میزان اتصال نسبت به گروه کنترل، نقش داشته باشند. همچنین این طور به نظر میرسد که کاهش اتصال پروتئین mecp2 و افزایش اتصال مارک هیستونی h3k9ac و همچنین عملکرد هماهنگ دو مارک h3k27me3 و h3k4me3 در افزایش بیان ژن hoxa10 در ضایعات اندومتریوز تخمدانی در طول فاز ترشحی مؤثر است. در مورد افزایش بیان این ژن در ضایعات اندومتریوز تخمدانی در فاز تکثیری فرض بر اثر افزایش اتصال مارک h3k4me3 و کاهش میزان اتصال پروتئین mecp2 می باشد

ارزیابی ژنتیکی و اپی ژنتیکی ژن آروماتاز در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (pcos)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم 1393
  شهرزاد قاضی سعیدی   مریم شاه حسینی

سندرم تخمدان پلی کیستیک (pcos) شایع ترین علت ناباروری در اثر عدم تخمک گذاری میان زنان در سن باروری می باشد. عوامل متعددی در بروز این بیماری نقش دارند ولی علت اصلی آن ناشناخته است. در این بیماری بلوغ فولیکول ها کامل نشده و در هر سیکل تخمک گذاری رخ نمی دهد که منجر به ناباروری در این افراد می شود. یکی از مهم ترین ویژگی های این بیماری هایپر آندروژنیسم است. در بیماران pcos مقاوم به درمان های ابتدایی، لتروزول که نوعی مهار کننده آروماتاز است تجویز می شود. آنزیم آروماتاز که توسط cyp19 کد می شود در سلول های گرانولوزا منجر به تولید استروژن از آندروژن ها می شود. از طرفی تغییر در توالی این ژن ممکن است منجر به پاسخ های متفاوتی در فرد شود. هدف این طرح مطالعه پلی مورفیسم های مهم ژن cyp19 در افراد دارای pcos و یافتن ارتباط بین آن ها با میزان پاسخ دهی به روش های تحریک تخمک گذاری است. علاوه بر آن میزان بیان ژن و همچنین اپی ژنتیک این ژن نیز برای شفاف سازی نقش cyp19 در این بیماری بررسی می شود. این کار به منظور شروع بهینه سازی پروتکل های درمانی مراجعه کنندگان به مراکز art صورت می گیرد و گامی در جهت پزشکی فردی بر می دارد. در این طرح سه گروه pcos (61 نفر)، کنترل دارویی (81 نفر) تحت درمان به روش iui و کنترل بارور (70 نفر) مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه پلی مورفیسم ها با تهیه dna افراد، طراحی پرایمر و انجام pcr و بررسی محصولات از طریقrflp و تعیین توالی انجام شد. همچنین با follow up بیمارانی که پس از چند سیکل iui تحت درمان ivf قرار گرفتند (9 نفر بیمار و 17 نفر کنترل دارویی)، سلول های گرانولوزا استخراج شد و میزان بیان ژن از طریق روش real-time pcr و بررسی مارکرهای اپی ژنتیکی با روش (chip) immunoprecipitation chromatin صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، در قسمت پروموتری پلی مورفیسمی یافت نشد، هم چنین پاسخ به درمان در هیچ کدام از قطعات اگزون 7 و توالی تکراری ttta اینترون 4 معنی دار نشد. ولی در اینترون 2 مشخص شد که افراد دارای ژنوتیپ aa، به درمان پاسخ کمتری می دهند و در مقایسه اثر دارو مشخص شد که این افراد به داروی لتروزول بهتر جواب می دهند. همچنین مشخص شد که اپی ژنتیک در بیان ژن این بیماری تأثیر بسزایی دارد به طوری که مارک های مهم سرکوبگر بیان ژن در ناحیه تنظیمی این ژن در بیماران pcos نسبت به گروه کنترل مشهودتر است. تحقیقات بیشتری در رابطه با اثر ژنوتیپ با بیان ژن و استفاده از داروهای اپی ژنتیکی در این افراد باید صورت بگیرد.

بررسی تغییرات ژنتیکی ژن stk11 در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (pcos)، تحت درمان با داروهای تحریک تخمک گذاری به همراه متفورمین، مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم پایه 1393
  عاطفه رحیمی   پروانه افشاریان

سندرم تخمدان پلی کیستیک ((pcos مهمترین علت ناباروری ناشی از عدم تخمک گذاری است. در پروسه درمانی این بیماران، متفورمین برای کاهش هایپرانسولینمی و هایپراندروژنسیم تجویز می شود. عملکرد متفورمین از طریق ژن stk11 صورت می گیرد. از آنجایی که در مطالعات فارماکوژنتیکی بررسی پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی (snp) ژن هایی که در عملکرد و متابولیسم داروها دخالت دارند حائز اهمیت است، در این طرح به بررسیsnp های موجود در ژن stk11 در گروه بیمار pcosو مقایسه ی آن با گروه های کنترل و هم چنین بررسی میزان پاسخ به دارو در گروه بیمار و مقایسه آن با گروه کنترل پرداختیم.