نام پژوهشگر: مصطفی یوسفی

بررسی پارامترهای موثر بر الکتروریسی پلیمر پلی کربنات (pc)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1388
  مریم چاره جو لنگرودی   مصطفی یوسفی

در این تحقیق تاثیر پارامتر های مختلف نظیر غلظت محلول، مخلوط حلال، ویسکوزیته، هدایت الکتریکی محلول، کشش سطحی، پارامتر حلالیت و فاصله ریسندگی بر مورفولوژی الیاف پلی کربنات بررسی شد. به علاوه با تغییر حلال مصرفی سعی شد تا مورفولوژی الیاف بهبود داده شود. الکتروریسی محلولهای10 تا 15 درصد وزنی پلی کربنات در متیلن کلراید(دی کلرومتان) (mc) با ولتاژ kv 25، فاصلهcm12، نرخ تغذیه ml/hr1 جهت تعیین محدوده غلظت مناسب الکتروریسی مورد استفاده قرار گرفتند. در بررسی اثر ولتاژ مشخص شد که با افزایش ولتاژ، مورفولوژی الیاف و دانسیته دانه تغییر کرده و ولتاژ kv 20 برای الکتروریسی محلول پلی کربنات مناسب است. اختلاف در قطر به علت اختلاف درخواصی از محلول مانند دی الکتریک، هدایت ، ویسکوزیته و کشش سطحی آن است. هر چه ویسکوزیته و کشش سطحی بیشتر باشد کشش لیف مشکل تر خواهد بود و هر چه دی الکتریک و هدایت بالاتر باشد لیف راحت تر کشیده شده و قطر کمتری خواهد داشت. با مقایسه ای بین حلالهای پلی کربنات، متیلن کلراید با داشتن ثابت دی الکتریک و هدایت بالاتر و کشش سطحی و ویسکوزیته کمتر به عنوان حلال مناسب انتخاب شد. در ادامه مخلوط حلالهای متیلن کلراید و دی متیل فرم آمید(dmf) جهت تعیین مخلوط مناسب حلال بررسی شد. مورفولوژی الیاف الکتروریسی شده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) بررسی گردید. فاصله نازل تا جمع کننده پارامتر دیگر مورد بررسی در این مطالعه می باشد. نتایج مطالعات نشان داد که فاصله 12 سانتی متر برای جامد شدن کامل مناسب بوده و در نتیجه به عنوان فاصله ریسندگی مناسب انتخاب گردید. از دیگر پارامترهای مورد مطالعه در این تحقیق تاثیر پارامتر حلالیت بر مورفولوژی الیاف و ویسکوزیته است. نتایج مطالعات موید این مطلب است که با افزایش اختلاف پارامتر حلالیت بین مخلوط حلال ها و پلیمر، ویسکوزیته افزایش یافته و الیاف مورفولوژی مناسبی نخواهند داشت. مطالعه کشش سطحی محلولها نشان داد که در یک غلظت ثابت با افزایش میزان دی متیل فرم آمید نسبت به متیلن کلراید، کشش سطحی افزایش می یابد. این امر منجر به تشکیل دانه در امتداد الیاف شد. بررسی های انجام شده بر روی هدایت الکتریکی نشان داد که هدایت الکتریکی اثر منفی ویسکوزیته و کشش سطحی بر مورفولوژی الیاف را کاهش می دهد. در نهایت خواص مکانیکی لایه نانوالیاف پلی کربنات الکتروریسی شده در مخلوط حلالهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعات نشان داد بیشترین استحکام و مدول اولیه مربوط به نمونه های با مخلوط حلال 10/90 و 20/80 : mc/dmf است.

بررسی عملکرد محیط فیلتری تولید شده از نانوالیاف پلی پروپیلن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1389
  بهناز بقایی   مصطفی یوسفی

استفاده از محیط های فیلتری ضدمیکروب یکی از روش های ضدعفونی و حذف نمودن باکتری های موجود در مایعات می باشد. در دسترس بودن فن آوری نانو تکنولوژی استفاده از محیط های غشایی نوین جهت فرآیندفیلتراسیون را مهیا نموده است. الیاف با قطر 1000-100 نانومتر با بکارگیری روش الکترو ریسی تولید ودر این محیط های فیلتری مورد استفاده قرار گرفته اند. خواص بی نظیر همانند سطح مخصوص بسیار بالا، پیوستگی داخلی منافذ و تحرکات شیمیایی در مقیاس نانو غشاهای نانو الیاف را به یکی از عوامل جذاب جداسازی از طریق فرآیند جذب-فیلتراسیون مبدل نموده اند. در این تحقیق، محیط های فیلتری ضد میکروب با استفاده از غشاها با ضخامت 1200 و 140 میکرون با تعداد لایه های متفاوت تولید گردیده اند. الیاف پلی پروپیلن کامپوزیت شده با مستربچ نانو ذرات نقره با در صد های مختلف مورد استفاده قرار گرفته اند. الیاف مورد استفاده بصورت موفقیت آمیز از روش الکتروریسی مذاب تولید شدند. تاثیر عواملی از قبیل ظرافت الیاف و میزان در صد نانو ذرات نقره با هدف تعیین غشا مناسب مورد ارزیابی قرار گرفته وغشای مناسب با تعداد لایه متفاوت جهت بررسی عوامل موثر بر کارآیی فیلتراسیون تولید گردیدند. نتایج آزمایشات توزیع ذرات در سطح نانو غشا دلالت بر پراکندگی یکنواخت و قابل قبول نانو ذرات نقره دارد. این پدیده بر عملکرد این محیط های فیلتری از نقطه نظر خاصیت ضد میکروبی تاثیر به سزایی دارد. نتایج آزمایشات تعین اندازه منافذ موثر و نفوذ پذیری گاز دلالت بر تاثیر تعداد لایه های غشا بر میانگین قطر منافذ دارد. افزایش تعداد لایه های غشا سبب کوچکتر شدن میانگین قطر منافذ می شود. با توجه به نتایج به دست آمده نتیجه گیری شده است که نمونه های تولید شده قابلیت استفاده در فیلتراسیون آب درطیف وسیعی دارا می باشند.

مطالعه خواص فیزیکی نخ مغزی با رویه نانوالیاف الکتروریسی شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1389
  فاطمه باطنی   عبدالکریم حسینی راوندی

یکی از پتانسیل های موجود در زمینه تولید و کاربرد الیاف الکتروریسی شده، تهیه نخ از نانوالیاف می باشد. این نخ ها را می توان در زمینه های مختلف از قبیل کاربردهای پزشکی و فیلتراسیون مورد استفاده قرار داد. نخ های نانولیفی متداول از خواص مکانیکی ضعیفی برخوردار می باشند. در تحقیق حاضر، ابتدا یک سیستم برای تولید نخ مغزی-غلاف با رویه نانوالیاف الکتروریسی شده طراحی و ساخته شد، و سپس این سیستم به طور موفقیت آمیزی برای تولید نخ مغزی-غلاف با رویه نانوالیاف پلی اکریلونیتریل (pan) حاوی نانولوله های کربنی (cnts) و مغزی نخ استیپل اکریلیک مورد استفاده قرار گرفت. پوشش دهی نانوالیاف بر روی نخ مغزی به خوبی صورت گرفت. خواص الیاف الکتروریسی شده را می توان با استفاده از پرکننده های در ابعاد نانو اصلاح نمود. نانولوله های کربنی به طورگسترده ای به عنوان پرکننده در الیاف الکتروریسی شده استفاده می شوند. نانولوله های کربنی خواص مکانیکی عالی و هدایت الکتریکی و حرارتی خوبی را دارا هستند، که آن ها را یک ماده ایده ال برای تقویت مواد پلیمری می سازد. معمولاً، کاربرد عمده آن ها به عنوان جزء تقویتی در الیاف پلیمری الکتروریسی-شده است، اما آن ها همچنین به منظور بهبود خواص الکتریکی الیاف نیز به کار می روند. در این تحقیق، دو نوع از نانولوله ها شامل نانولوله های کربنی چندجداره و نانولوله های کربنی تک جداره مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور انتقال موثر خواص ممتاز نانولوله های کربنی به نانوکامپوزیت ها، چالش های مهمی در مسیر پراکندن نانولوله ها و دستیابی به پیوند بین وجهین قوی بین نانولوله ها و پلیمرها وجود دارد. پراکندن نانولوله ها یک مرحله مشکل در ساخت کامپوزیت های نانولوله است. زیرا آن ها به علت نیروهای واندروالس قوی به شکل دسته های نانولوله موجود هستند. به منظور تشکیل پیوند بین وجهین قوی بین نانولوله ها و ماتریس پلیمری، عامل دارکردن کوالانسی نانولوله های کربنی و اتصال غیرکوالانسی نانولوله ها به ماتریس پلیمری هر دو مورد مورد استفاده قرار می گیرند. در این تحقیق، به منظور پراکندن نانولوله های کربنی در محلول از عملیات فراصوت استفاده شد. همچنین، سورفکتانت غیر یونی (پلی اتیلن گلایکول peg) استفاده شد تا تجمع را کاهش دهد و پراکندگی را افزایش دهد. به منظور دستیابی به پیوند بین وجهین قوی، نانولوله های اصلاح شده با گروه های کربوکسیل استفاده شد. پرکننده ها و افزودنی ها همچنین ممکن است با حلال، با پلیمر، یا با هر دو برهم کنش داشته باشند، و بنابراین بر روی قطر و مورفولوژی لیف تأثیر بگذارند. افزودن cntها، ویسکوزیته و رسانایی الکتریکی محلول الکتروریسی را افزایش داد. این عوامل قطر الیاف کامپوزیتی را نسبت به قطر لیف pan خالص افزایش داد. پوشش دهی نانوالیاف بر روی نخ مغزی به کمک تصاویر میکروسکوپ نوری و نرم افزار پردازش تصویر بررسی شد و مشاهده شد که پوشش دهی نانوالیاف بر روی نخ استیپل اکریلیک به خوبی صورت گرفته است. خواص مکانیکی و الکتریکی نخ مغزی-غلاف بررسی شد. مقاومت الکتریکی سطحی نخ مغزی-غلاف حاوی %15 نانولوله های کربنی تک جداره کربوکسیل دار تا 5/2 برابر کاهش یافت. در رابطه با خصوصیات مکانیکی از آنجایی که درصد جزء مغزی نسبت به رویه بسیار زیاد و قابل توجه می باشد، خواص مکانیکی نخ مغزی-غلاف عملاً تحت تأثیر خصوصیات جزء مغزی قرار گرفت. مورفولوژی نخ مغزی-غلاف یک قالب منحصربفرد برای توسعه و بهبود تکنولوژی فراهم می کند. فرایند طراحی شده در این پروژه می تواند به طور بالقوه منجر به تولید ساختارهای لیفی مسطح و سه بعدی تقویت شده با نانوالیاف مانند پارچه های مستقیم بافت در مقیاس زیاد گردد. همچنین محدود کردنcntها به پوسته نخ از این لحاظ که cntها هنوز یک ماده گران است، مفید است.

پیش بینی خواص مکانیکی نانو الیاف با استفاده از شبکه های هوش مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  مریم بخشایش   محمد مرشد

نانو الیاف الکتروریسی شده ، اهمیت خاصی در کاربردهایی مانند فیلتراسیون،تقویت کامپوزیت ها ، مهندسی بافت، مواد تحویل دهنده دارو و. . . پیدا کرده است و امروزه توجهات زیادی به استفاده از این نانو الیاف معطوف شده است. در اکثر کاربردهای نانو الیاف نیاز به دانستن استحکام نانو اتلیاف احساس می شود. به خاطر اندازه کوچک نانو الیاف دست زدن بدون صدمه زدن به آنها بسیار مشکل می باشد.سیستم های میکرو برای جابه جایی و اتصال انتهای نانو الیاف به فکها استفاده می شود ولی ممکن است برای انواع خاصی از نانو الیاف که بعداً توضیح داده خواهد شد مناسب نباشد. اغلب این سیستم ها برای مشاهده نیاز به میکروسکپ روبشی الکترونی دارند که باعث محدودیت در نمونه ها می شود. این سیستم ها به صورت آزمایشی و بسیار گران و زمان بر هستند .این تحقیق به دنبال این است که روشی بسیار ساده تر ، ارزانتر، بدون صدمه زدن به نانو الیاف ،در کوتاهترین زمان ، قابل گسترش برای تمامی نانوالیاف و با خطایی قابل قبول برای استحکام نانو الیاف ارائه دهد. با توجه به این که خواص ساختاری الیاف مثل درجه بلورینگی ، درصد آرایش یافتگی ، اندازه بلورها ، فاصله صفحات بلوری و طول زنجیر های پلیمری بر خواص استحکام الیاف اثر می گذارد در این تحقیق سعی بر این است که ارتباطی بین خواص ساختاری الیاف و خواص مکانیکی آنها بدست آورده شود و سپس خواص مکانیکی نانوالیاف را از این طریق پیش بینی کرد. در این تحقیق ابتدا درجه بلورینگی ، درصد آرایش یافتگی ، اندازه بلورها ، فاصله صفحات بلوری را از پراش اشعه ایکس و شاخص بلورینگی را از طیف مادون قرمز برای 8 نمونه الیاف پلی اکریلو نیتریل و5 نمونه ی نانو الیاف پلی اکریلونیتریل با شرایط مختلف تولید، بدست آورده شد. سپس تنش – کرنش الیاف معمولی پلی اکریلو نیتریل و دسته نانو الیاف پلی اکریلو نیتریل را از آزمایش استحکام وتنش –کرنش الیاف اندازه گیری شد.سپس داده های الیاف معمولی همراه با 40 درصد نانو الیاف به عنوان داده های آموزش شبکه عصبی با خطای پسرو به کار برده شد.و60 درصد بقیه نانو الیاف به عنوان داده های تست شبکه عصبی به کاربرده شده است. شبکه ، تنش- کرنش نانو الیاف را پیشبینی می کند .در نهایت خطای بین نتایج پیشبینی شده و نتایج واقعی تنش -کرنش دسته نانو الیاف پلی اکریلو نیتریل را از آزمایش استحکام اندازه گیری شد. برای بهینه سازی تعداد ند های لایه های مخفی و پارامترهای آموزش شبکه عصبی از آلگوریتم ژنتیک استفاده شد و بهترین شبکه با سه لایه ، تابع آموزش trainbr ،22 تعدادند در لایه ی مخفی ،نرخ یادگیری 04277/0،ثابت ممنتم 6483/0 ،پارامتر تعدیل mu 0646/0، فاکتور کاهش mu9909/0و فاکتو افزایش mu 515/4 انتخاب شد. به طور متوسط درصد خطای تست این شبکه 9046/8 و درصد خطای آموزش 0068/0می باشد.کمترین درصد خطایی که با این آموزش بدست آمد 89009/0 بود که وزنهای مربوط به آن را ذخیره شد.

تهیه، شناسایی و مطالعه نانوکریستالهای اورتوفریت نئودیمیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1390
  مصطفی یوسفی   مژگان خراسانی مطلق

نانوکریستال های پرووسکیتی ndfeo3 با ساختارارتورومبیک، با استفاده از سه روش ساده و موثر شیمی تَر، هم رسوبی، هم رسوبی همراه با ماکروویو و هم رسوبی همراه با اولتراسونیک در حضور دو سورفاکتانت مختلف، تهیه شدند. شرایط واکنش از قبیل نوع سورفاکتانت، ph محلول و دمای کلسیناسیون بهینه شد.مورفولوژی، پارامترهای شبکه و اندازه ی ذرات در این مواد، توسط تکنیک های طیف بینی تبدیل فوریه مادون قرمز (ft-ir)، پراش پرتو ایکس (xrd)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، طیف سنجی تفکیک انرژی (edx) مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفتند. خواص مغناطیسی محصولات توسط مغناطیس-سنج ارتعاشی (vsm) در دمای اتاق اندازه گیری شد.نانوکریستال های اورتوفریت رفتار مغناطیسی ضعیفی را نشان می دهند. پرووسکیت های سنتز شده با استفاده از سه روش، دارای فاز کریستالی نسبتاً خالصی از ndfeo3 بودند، اما شکل و اندازه ذرات متفاوت است. نانوذرات بدست آمده از تمام روش ها بصورت کروی هستند. همچنین نتایج نشان می دهند که با تابش دهی امواج ماکروویو و ماوراء صوت می توان زمان تولید نانوذرات را بطور قابل ملاحظه ای کاهش داد. کلمات کلیدی: اورتوفریت نئودیمیم- هم رسوبی- هم رسوبی همراه با ماکروویو- هم رسوبی همراه با ماوراء صوت- نانوکریستال های اورتوفریت- سورفاکتانت

بررسی ریزساختار الیاف پلی(اتیلن ترفتالات)کشیده شده در دمای محیط و عمل شده با سیال فوق بحرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده نساجی 1390
  سمیه باصری   محمد کریمی

در این پژوهش، الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) با نسبت های کشش مختلف در دمای محیط کشیده شدند تا مقادیر متفاوتی از ساختارهای میانی در آنها تشکیل گردد. سپس نمونه های مختلف را تحت دو شرایط تحت تنش و بدون تنش در معرض دی اکسیدکربن فوق بحرانی قرار داده و به مطالعه تغییرات ایجاد شده در ریز ساختار آنها با استفاده از روش های متداولی چون گرماسنجی پویشی تفاضلی(dsc)، پراش پرتو ایکس با زاویه زیاد(waxd)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه(ftir)، اندازه گیری خواص مکانیکی دینامیکی (dma) و کششی، ضریب شکست مضاعف و چگالی پرداخته شده است. سازگاری خوبی میان نتایج آزمایشهای مختلف مشاهده گردید. ساختار میانی یا واسطه ای، نقش بسیار مهمی را در شکل گیری و توسعه ساختار نهایی الیاف ایفا نموده و لذا شناسایی این ساختار و نحوه شکل گیری بلورینه ها و تغییرات ایجاد شده در آن بر اثر عملیات مختلف، حائز اهمیت می باشد. از طرف دیگر در معرض سیال فوق بحرانی قرار دادن نمونه ها روش سازگار با محیط زیستی می باشد که امکان مطالعه ریز ساختار الیاف را فراهم می سازد. با وجود پژوهش هایی که روی نقش سیالات فوق بحرانی در مطالعه ساختار پلی(اتیلن ترفتالات) انجام گرفته، اما تاکنون هیچ مطالعه ای روی اثر سیالات فوق بحرانی در تغییرات ساختار میانی این الیاف صورت نگرفته است. مسلماً درک صحیح از تغییرات ایجاد شده در ریز ساختار الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) عمل شده با سیال فوق بحرانی، می تواند به شناخت بهتر ساختار کلی این الیاف و به بهبود فرآیند تولید آنها به منظور تولید الیاف با خواص متنوع تر و بهتر کمک کند. نتایج آزمایشهای چگالی و ضریب شکست مضاعف نشان داد که با اعمال کشش سرد به الیاف اندکی آرایش-یافته(poy) و همچنین افزایش نسبت کشش، آرایش یافتگی کلی زنجیرها نسبت به محور الیاف و همچنین تراکم زنجیرهای پلیمری در نواحی غیربلوری افزایش می یابد. مقایسه نتایج حاصل از طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه و dsc نشان داد که با اعمال کشش سرد و افزایش نسبت کشش، مقدار زنجیرهای کشیده شده در نواحی بی نظم و در نتیجه آن مقدار ساختار میانی، افزایش یافته است. نتایج اندازه گیری خواص مکانیکی نمونه-ها نشان داد که کشش سرد و افزایش نسبت کشش در نمونه ها منجر به افزایش استحکام کششی و کاهش ازدیاد طول تا حد پارگی نمونه ها می گردد. کاهش ازدیاد طول تا حد پارگی نمونه ها به همراه افزایش چگالی و درصد تبلور آنها، بدون ظاهر شدن قله بلوری خاصی در منحنی های پراش اشعه ایکس، نشان دهنده افزایش تراکم و بسته بندی زنجیرهای مولکولی و همچنین کاهش قابلیت کشش آنها در نواحی بی نظم نمونه ها، با افزایش نسبت کشش می باشد. در آزمایشهای dma مشاهده شد که در دمای بالای صفر درجه، منحنی تانژانت دلتای الیاف کشیده شده می تواند به سه قله تجزیه گردد. وجود قله های مختلف نشان دهنده وجود استراحت های مختلف مولکولی و در نتیجه نشانه وجود ساختارهای مولکولی با درجـه های متـفاوت نظـم و آرایـش یافتگی در نواحی بی نظم آنها می باشد. مطالعه تانژانت دلتا در دمای زیر صفر درجه نشان داد که با اعمال کشش سرد و همچنین افزایش نسبت کشش در نمونه ها، تغییر محسوسی در موقعیت و دمای بیشینه قله ها، مشاهده نمی گردد. به عبارت دیگر به نظر می رسد که کشش در شرایط ذکر شده، اثری بر استراحت های مولکولی در این محدوده دمایی ندارد. به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که کشش الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) در شرایط ذکر شده منجر به تشکیل ساختار میانی و نواحی بی نظم با درجات متفاوتی از نظم و آرایش یافتگی مولکولی در آنها می گردد و با افزایش نسبت کشش، مقدار آرایش یافتگی مولکولی و ساختار میانی افزایش می یابد. نتایج آزمایشها نشان داد که در معرض سیال فوق بحرانی قرار دادن نمونه ها منجر به جذب دی اکسیدکربن در حجم آزاد نواحی بی نظم نمونه ها، افزایش تبلور و کاهش مقدار ساختار میانی آنها می گردد. نحوه قرار گرفتن نمونه در سیال فوق بحرانی روی تغییرات ساختاری ایجاد شده در آن و همچنین روی انتقال ساختار میانی به نواحی بلوری یا بی نظم، موثر می باشد. نمونه هایی که تحت تنش در معرض سیال فوق بحرانی قرار گرفته اند در مقایسه با نمونه هایی که در شرایط مشابه و بدون تنش عمل شده اند، از درصد تبلور، آرایش-یافتگی، استحکام و مدول بیشتر، نواحی بی نظم متراکم تر و همچنین از ازدیاد طول تا حد پارگی و مقدار ساختار میانی کمتری برخوردار می باشند. قرار دادن نمونه ها در معرض سیال فوق بحرانی تحت تنش، منجر به انتقال بخشی از ساختار میانی به نواحی بلوری گردیده و لذا باعث افزایش سختی نمونه ها و افزایش مقادیر مدول ذخیره در آنها می گردد. در مقابل، دی اکسید کربن فوق بحرانی منجر به رها شدن بخشی از زنجیرهای کشیده شده در نواحی مزوفاز نمونه هایی که بدون تنش در معرض آن قرار گرفته اند، شـده و آنها را به نواحی بی نظــم منتقــل می سازد. به این ترتیب پاسخ ویسکوز در این نمونه ها تقویت شده و منجر به نرم شدن نواحی بی نظم و کاهش قابل ملاحظه مدول ذخیره آنها می گردد. کاهش آرایش یافتگی و نرم شدن نواحی بی-نظم نمونه هایی که بدون تنش با سیال فوق بحرانی عمل شده اند، منجر به تسهیل حرکت موضعی زنجیرها در نواحی بی نظم آنها گردیده و لذا امکان بررسی تغییرات ایجاد شده در آنها را با افزایش نسبت کشش، در دماهای زیر صفر درجه فراهم می سازد. همچنین مشاهده شد که اعمال کشش سرد و افزایش نسبت کشش در نمونه هایی که در معرض سیال فوق بحرانی قرار گرفته اند، منجر به کاهش ابعاد بلورها در جهت محور الیاف گردیده و همچنین منجر به افزایش ابعاد بلورها در جهات جانبی می گردد. در حالت کلی ملاحظه گردید که در معرض سیال فوق بحرانی قرارگرفتن نمونه ها تحت تنش، منجر به افزایش بیشتر نواحی بلوری و درصد تبلور نمونه ها گردیده و همچنین منجر به تشکیل بلورهایی با ابعاد بزرگتر در آنها می شود. بر مبنای کلیه مشاهدات انجام شده می توان گفت که دی اکسیدکربن فوق بحرانی و نحوه قرار گرفتن نمونه در آن اثر قابل ملاحظه ای بر انتقالات ساختار میانی و تغییر ریزساختار الیاف پلی( اتیلن ترفتالات) دارد.

بررسی ساختار و خواص الیاف پلی پروپیلن حاوی نانولوله های کربنی چند دیواره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  بنفشه صفایی   مصطفی یوسفی

امروزه پلیمرهای تقویت شده با نانو ذرات مورد توجه بسیاری از جوامع علمی و صنعتی قرار گرفته اند. از دیدگاه صنعتی آنچه باعث جلب توجه بسیاری از صنایع به این موضوع شده است بهبود چشمگیر خواص پلیمرهاست. پلی پروپیلن یکی از پرکاربردترین پلیمرها در اشکال مختلف از جمله الیاف می باشد. برای بهبود خواص و ویژگی های الیاف پلی پروپیلن نیز می توان از نانوذرات و نانولوله های کربنی استفاده کرد. در این پایان نامه رفتار مکانیکی و ساختار الیاف کامپوزیتی پلی پروپیلن و نانولوله کربنی چند دیواره مورد مطالعه قرار گرفته است. دانه های کامپوزیتی پلی پروپیلن و نانولوله کربنی توسط اکسترودر دو مارپیچه تهیه شدند. الیاف پلی پروپیلن حاوی نانولوله کربنی توسط دستگاه تولید الیاف نیمه صنعتی ریسیده شدند. تاثیر غلظت نانولوله کربنی، سرعت چرخش مارپیج اختلاط و نسبت کشش بر تنش در هنگام پارگی و مدول یانگ الیاف مطالعه شد. میزان آرایش یافتگی مولکولی در الیاف با اندازه گیری ضریب شکست مضاعف و نسبت ساختار مارپیچی زنجیرها با استفاده از روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه بررسی شد. با استفاده از پراش پرتوایکس درصد تبلور نمونه ها و اثر میزان نانولوله کربنی بر اندازه بلورینه ها اندازه گیری شد. مدول و سختی نمونه ها با استفاده از دندانه گذاری نانو محاسبه شد. از طریق tga غلظت واقعی نمونه ها و اثر نانولوله کربنی بر پایداری حرارتی نمونه های تولیدی بررسی شد. افزایش سرعت مارپیچ اختلاط و نسبت کشش الیاف باعث افزایش آرایش یافتگی مولکولی و نسبت ساختار مارپیچی زنجیرها شد. به طور کلی با افزایش نانولوله کربنی تبلور نمونه ها افزایش یافت و نمونه ها ساختار بلوری آلفامونوکلینیک را حفظ کردند. توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی سطح مقطع الیاف و سطح جانبی الیاف مشاهده شد. با وجود تجمع مشاهده شده از نانولوله های کربنی در بعضی از قسمت های زمینه پلیمری، با افزودن 1 درصد نانولوله کربنی به پلی پروپیلن تنش پارگی هفت درصد و با افزودن 5/0 درصد نانولوله کربنی، مدول هفده درصد افزایش یافت. با افزایش سرعت چرخش مارپیچ تا rpm 125 در نمونه حاوی 5/0 درصد نانولوله کربنی، تنش در هنگام پارگی و مدول اولیه الیاف پانزده درصد افزایش یافت. با افزایش نسبت کشش الیاف نیز افزایش در مدول یانگ و تنش در هنگام پارگی الیاف مشاهده شد. از مدل های هالپین تسای و کرنچل برای پیشگویی مدول اولیه الیاف و نیز از مدل پوکانسکی- سزازدی برای پیشگویی تنش تسلیم استفاده شد و نتایج حاصل شده هماهنگی خوبی با نتایج تجربی داشتند. با افزایش میزان نانولوله کربنی سختی نمونه ها افزایش یافت. با افزایش میزان نانولوله کربنی به زمینه پلی پروپیلن افزایش در پایداری حرارتی الیاف مشاهده شد. افزایش خواص مکانیکی(مدول و تنش در هنگام پارگی) اشاره غیر مستقیم به پراکندگی نانولوله کربنی در زمینه پلیمری دارد.

اعتبار عهدنامه مودت(1955) میان ایران و آمریکا در حقوق و رویه بین المللی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1391
  مصطفی یوسفی   محسن محبی

عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی در تاریخ 23مرداد 1334 (15 اوت 1955) بین ایران و امریکا در تهران منعقد شد . این عهدنامه به طور کلی متضمن مقرراتی راجع به توسعه بازرگانی بین این دو کشور و به نظم درآودن روابط حقوقی و کنسولی و نیز تداوم بر تاکید بر صلح و دوستی میان دو کشور است این معاهده در 26 اردیبهشت 1336 (16 می 1957) پس از آنکه اسناد تصویب آن در تهران مبادله شد وارد مرحله لازم الاجرائی شد هدف از انعقاد این گونه عهدنامه ها تامین و تضمین حقوقی برای اتباع طرفین است. با توجه به این امر و با توجه به روابط ایران و امریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قضایائی مختلفی که بین این دو کشور به وجود آمد از جمله قضیه حمله به سفارت امریکا در تهران در سال 1979 و به گروگان گرفتن کارکنان سفارت در تهران و نیز حمله ناو وینسنس به هواپیمای ایرباس ایرانی در سال 1988 و همچنین حمله نیروهای امریکایی به سکوهای نفتی ایران در سال های 1987 و 1988 و دیگر اقدامات خصمانه ای که این دو کشور علیه یکدیگر انجام داده اند و با توجه به اینکه مبنای اصلی دعوای ایران علیه امریکا در قضیه سکوهای نفتی بر عهدنامه مودت بنا شده بود و همچنین یکی از مبانی دعوای امریکا علیه ایران در قضیه کارکنان دیپلماتیک و کنسولی بر عهدنامه مودت استوار بوده است و یکی از مبانی صلاحیتی دیوان داوری دعاوی ایران _ ایالت متحده امریکا همین عهدنامه مودت بوده است ، پرسش هایی به ذهن می رسد از جمله اینکه آیا عهدنامه مودت کماکان لازم الاجرا بوده است تا بتواند در دیوان بین المللی دادگستری و دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده امریکا مورد استناد قرار گیرد ؟ کنوانسیون 1969 وین ، حاوی مقررات متعددی درباره اعتبار معاهدات است و به ذکر مواردی که می توانند موجب صحت و اعتبار یا بطلان یا عدم نفوذ معاهده شود پرداخته است و با توجه به تحولاتی که پس از انقلاب اسلامی بین ایران و امریکا بوجود آمده سه مبحث اختتام یا تعلیق در نتیجه نقض معاهده ، تغییر بنیادین اوضاع و احوال و قطع روابط دیپلماتیک بین ایران و امریکا و تاثیر این موارد بر اعتبار عهدنامه مودت می تواند مورد بررسی قرار گیرد ...

تولید و بررسی خواص فیزیکی الیاف کامپوزیت نایلون6 با رس زیست فعال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1391
  زهرا حسنی   صدیقه برهانی

در این تحقیق تاثیر حضور نانوذرات رس طبیعی و نانو‍‎ذرات رس اصلاح شده با آمینو اسید‍‎های طبیعی در الیاف نایلون6، بر روی خواص این لیف مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا دانه‎‎های نانو‎کامپوزیتی نایلون6 / نانوذرات رس طبیعی و نانوذرات رس اصلاح شده با آمینواسید های طبیعی(ایزولیوسین) توسط اکسترودر دو مارپیچه تهیه شدند. سپس الیافی با غلظت 0، 5/0 و 1 درصد وزنی نانوذرات‎رس طبیعی و نانوذرات رس اصلاح شده به روش ذوب ریسی توسط دستگاه نیمه صنعتی تولید الیاف ریسیده شد. تاثیر غلظت نانوذرات‎رس و همچنین اصلاح کننده سطح رس بر تنش هنگام پارگی، ازدیاد طول تا پارگی الیاف و مدول یانگ مطالعه شد. میزان آرایش یافتگی مولکولی الیاف با اندازه‎گیری ضریب شکست مضاعف بررسی شد. با استفاده از پراش اشعه ایکس فاصله صفحه (001) مربوط به نانوذرات رس تعیین شد و درصد تبلور نمونه?ها، تاثیر اصلاح سطح رس بر اندازه بلورینه‎ها مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از آنالیز حرارتی اثر نانوذرات رس طبیعی و نانوذرات رس اصلاح شده بر پایداری حرارتی نمونه‎های تولیدی مورد بررسی قرار گرفت. در نمودار پراش اشعه ایکس پیک مربوط به صفحات رس از °10/6 = ?2 برای نانوذرات رس اصلاح شده به°30/4 = ?2 برای الیاف حاوی رس اصلاح شده کاهش یافت که به معنای نفوذ زنجیر مولکولی نایلون6 بین لایه های رس و در نتیجه افزایش فاصله بین صفحات رس است. و همچنین نمودار پراش اشعه ایکس نشان داد که با افزایش میزان نانوذرات‎رس اصلاح شده از صفر به یک درصد وزنی سبب افزایش تبلور از 38 به 62 درصد می‎شود و میزان فاز بلوری ? در الیاف به خاطر اثرهسته‎زایی نانوذرات رس اصلاح شده افزایش یافته است. توسط میکروسکوپ الکترونی نشر میدان، سطح جانبی الیاف مشاهده شد، که بیان‎گر پراکندگی مناسب‎تر نانو‎ذرات‎رس اصلاح شده در زمینه ی پلیمری نسبت به نانو‎ذرات رس طبیعی است بنابراین با اصلاح سطح نانوذرات‎رس سازگاری بین زمینه‎ی نایلون6 و نانوذرات‎رس افزایش یافته است اما هنوز در برخی نواحی ذراتی با ابعاد بزرگتر دیده می‎شود که نشان دهنده جدا نشدن کامل لایه‎های رس از هم می باشد. طیف ftir الیاف نانوکامپوزیتی تولید شده نشان داد علاوه بر پیک‎های مربوط به پیوندهای موجود در نانوذرات رس و نایلون6، پیک جدیدی ایجاد نشده که به معنای جذب فیزیکی نانوذرات‎رس و نایلون6 است. با افزایش نانوذرات‎رس اصلاح شده و طبیعی ضریب شکست مضاعف الیاف افزایش یافت که نشان دهنده افزایش آرایش یافتگی الیاف در جهت محور لیف با حضور نانوذرات‎رس است. تنش پارگی و ازدیاد طول پارگی الیاف با افزودن نانو‎ذرات‎رس طبیعی و نانو‎ذرات‎ رس اصلاح شده کاهش یافت، درمورد نانو‎ذرات‎رس اصلاح شده کاهش بیش‎تری مشاهده شد. نتایج حاصل از tga نشان داد که دمای آغاز تخریب نمونه با افزایش نانو‎ذرات‎رس اصلاح شده کاهش یافت که به معنی نفوذ زنجیر مولکولی نایلون6 بین لایه‎های رس است و همچنین با افزایش نانوذرات رس اصلاح شده از 5/0 به 1 درصد وزنی وزغال باقی مانده افزایش یافت بنابراین با افزایش غلظت نانوذرات‎رس اصلاح شده پایداری حرارتی در زغال باقی مانده بهبود می‎یابد.

تولید و بررسی خواص نانو الیاف نایلون 6 حاوی رس اصلاح شده با آمینو اسید طبیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1391
  رعنا قربان زاده   مصطفی یوسفی

نانو رس ها کانی هایی هستند که حداقل یکی از ابعاد آن ها در حد نانو متر باشد. این مواد به دلیل ارزانی و در دسترس بودن، توجه زیادی در زمینه فناوری نانو به خود جلب کرده اند. تحقیقات نشان می دهد که نانو رس ها در عین مصرف پایین (% 5-1وزنی-وزنی) در مقایسه با دیگر تقویت کننده ها، خصوصیاتی نظیر پایداری حرارتی، دفع آتش و نفوذپذیری را بهبود می بخشند. یک پیش نیاز مهم برای ساخت موفق کامپوزیت های پلیمر- نانو رس تغییر قطبیت رس آلی دوست است. بدین منظور رس قبل از مخلوط شدن با پلیمر، با یک اصلاح کننده ی آلی عمل می شود. یکی از مواد مورد استفاده برای اصلاح رس استفاده از آمینواسیدهای طبیعی است. دسترسی به این مواد آسان بوده و نیاز به هزینه ی چندانی ندارد. آمینو اسیدها یا بیوپپتیدها سازگاری خوبی با زمینه پلیمری داشته و زیست سازگاری را در این سیستم ها افزایش داده و اجازه ی فعل و انفعال با ارگانیسم های زیستی را می دهد که در سیستم های رهایش دارو و داربست های مهندسی بافت مفید می باشند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر نانورس اصلاح نشده و اصلاح شده توسط آمینواسیدهای طبیعی یا بیوپپتیدها بر خواص نانو الیاف نایلون 6 است. در این تحقیق از دوروش اختلاط مذاب و درهم رفتگی در حالت محلول برای اختلاط رس و پلیمر استفاده گردید. ابتدا گرانروی و کشش سطحی محلول های حاوی نانورس اصلاح نشده و اصلاح شده اندازه گیری شد و مشاهده گردید که با افزایش میزان نانو رس از 0 به 8 درصد وزنی، گرانروی و کشش سطحی محلول ها به شدت کاهش یافته است به گونه ای که محلول پلیمری حاوی 8 درصد وزنی نانورس اصلاح شده قابل الکتروریسی نبود. روش اختلاط مذاب و مافوق صوت تأثیری بر گرانروی محلول پلیمری نداشت. مطالعه طیف ftir نانو کامپوزیت های لیفی نشان داد که بین نانو ذرات و نایلون 6 واکنش شیمیایی انجام نشده است. تصاویر fesem نشان داد که با افزایش میزان نانو ذرات رس اصلاح شده از 0 به 6 درصد وزنی قطر نانو الیاف نایلون 6 از 4/148 نانومتر به 1/86 نانومتر کاهش یافته است. از طرف دیگر، نانو الیاف حاوی رس اصلاح شده کاهش قطر بیشتری نسبت به نانو الیاف حاوی رس اصلاح نشده نشان دادند. تغییرات قطر محلول حاصل از اختلاط مذاب در مقایسه با پلی آمید 6 حاوی 1 درصد وزنی رس اصلاح شده از نظر آماری معنادار نبود. همچنین افزایش مقدار نانو رس سبب ایجاد ساختار دانه دار در الیاف شده و تجمع نانو ذرات مشاهده شد. الگوی xrd حضور نانو ذرات در زمینه پلیمری را تأیید کرد. آزمون tga کاهش دمای 3 و 5 درصد تخریب نانو الیاف حاوی نانو رس اصلاح شده و اصلاح نشده را نشان داد که میزان این کاهش برای نانو الیاف حاوی نانو رس اصلاح شده بیشتر بود و همچنین زغال باقی مانده در c?700 با افزایش مقدار نانو رس و همچنین اصلاح رس، افزایش یافته است. حضور نانو ذرات رس اصلاح شده و اصلاح نشده منجر به کاهش دمای انتقال شیشه ای نانو الیاف شد.

تولید و بررسی خواص مکانیکی و الکتریکی الیاف پلی پروپیلن/پلی آنیلین به روش ذوب ریسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1391
  آسیه پیچان   مصطفی یوسفی

کاربرد الیاف و ساختارهای منسوج با خاصیت رسانایی الکتریکی در زمینه های صنعتی مانند حسگرها، حفاظت از مداخله امواج الکترومغناطیس در رادارها و انتقـال اطـلاعات در لباس هایی با کاربرد نظامی مانند استتار می باشد. الیاف رسانای پلیمری به دو روش تولید می شوند. در روش اول الیاف با پلیمرهای رسانا پوشش داده می شوند و روش دوم تولید این الیاف به روش ترریسی یا ذوب ریسی است. در این پژوهش پلی آنیلین به روش شیمیایی از مونومر آنیلین سنتز شد. سپس با اضـافه کردن ذرات پلی آنیلین و دوپـه کننده دودسیل بنزن سولفونیک اسید به پلیـمر پلی پروپیلن و اختلاط در حالت مذاب برای دستیـابی به ترکیب همگن، دانه ی مناسبی تهیه گردید و با استفـاده از روش ذوب ریسی، فیلامنت الیـاف ترکیب حاصله در مقادیر 7/1% و 5% پلی آنیلین تولیـد شد. خواص مکانیکی با اندازه گیری استحکام کششی و مدول اولیه الیاف و خواص ساختاری الیاف توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی fesem مورد ارزیابی قرار گرفت. رسانایی الکتریکی نمونه ها نیز در سه حالت دانه، الیاف ریسیده شده و الیاف کشیده شده مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در این پروژه به منظور بهبود خواص الکتریکی فیـلامنت و دانه الیـاف تهیه شده از آمیزه ی پلی پروپیـلن و پلی آنیلین/دودسیل بنزن سولفونیک اسید، این نمونه ها به روش غوطه وری تحت تأثیر دو اسید غیرآلی سولفوریک اسید و کلریدریک اسید قرار گرفتند. به منظور بررسی تأثیر اسید بر تبلور و رفتار حرارتی نمونه ها آزمون dsc انجام گرفت. همچنین تأثیر اسـید بر روی نمونه ها توسط آزمون uv-vis نیز، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپ fesem نشان داد که ترکیب پلی پروپیلن و پلی آنیلین همگن است. استحکام و مدول الیاف تهیه شده به ترتیب در حدود mpa 35 و mpa 1000 اندازه گیری شد که قابلیت استفاده از این الیاف در صنعت نساجی مورد تأیید می باشد. بر اساس اندازه گیری رسانایی الکتریکی دانه الیاف تولید شده به روش چهار نقطه ای، رسانایی ترکیب حاصله از دو فاز پلی پروپیلن و پلی آنیلین/دودسیل بنزن سولفونیک اسید در محدوده مواد نیمه رسـانا بود. در واقع با افزودن 5% پلی آنیلین به پلیمر عایق با رسانایی 14-10 زیمنس بر سانتیمتر، رسانایی الکتریکی به میزان 108برابر یعنی در حدود 6-10 زیمنس بر سانتیمتر افزایش یافته است. رسانایی هر دو نمونه الیاف تولیدی تحت تأثیر کشش بهبود یافت؛ در حقیقت اعمال کشش سبب آرایش شبکه رسانا درون زمینه پلیمری می شود و مسیر رسانایی را گسترش می دهد. تأثیر اسید بر روی دانه الیاف (والیاف) سبب دوپ شدن ذرات پلی آنیلین با فرم نارسانای باقی-مانده در الیاف شد و مسیر رسانای فاز پلی آنیلین گسترش یافت؛ بدین ترتیب عملکرد اسید بر روی تمامی نمونه ها، سبب افزایش رسانایی آنها گشت. روند افزایش رسانایی الکتریکی برای دانه الیاف (و الیاف) عمل شده با کلریدریک اسید بیشتر از سولفوریک اسید است، زیرا گروه کلرید در کلریدریک اسید کوچکتر از گروه سولفونه در سولفوریک اسید می باشد و بدین ترتیب قابلیت تحرک برای این گروه بیشتر است که در نهایت سبب افزایش رسانایی در تمامی نمونه ها می شود. نتایج حاصل از آزمون dsc نشان داد نمونه الیاف عمل شده با اسید تبلور کمتری نسبت به نمونه الیاف عمل نشده با اسید دارد. در حقیقت اسید سبب گسترش فاز پلی آنیـلین/دودسیل بنزن سولفونیک اسید می شود و گسترش هر چه بیشتر این فاز سبب کاهش تبلور در زمینه پلی پروپیلن شده است. همچنین مطالعات طیف سنجی uv نشان داد که، جهش های انتقالی *??? در نمونه های عمل شده با اسید بیشتر از نمونه ی عمل نشده با اسید می باشد و این امر نشانگر بهبود رسانایی الکتریکی این نمونه الیاف شده است.

طراحی دروگر برداشت لوبیا با رویکرد طراحی پایدار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنر 1391
  مصطفی یوسفی   سعید مجیدی

چکیده: مشکل : توسعهپایدارکشاورزیازاهدافمهم(سندچشمانداز طراحی دروگر برداشت لوبیا با رویکرد طراحی پایدار 1404 )برنامههایتوسعهاخیرکشوربودهکهدراینراستادستاندرکارانرابرآنداشتهتاباشناساییابزارهاوراهکارهایکارآمدوناشیازاصولومبانیقانونیوایدئولویکمفهومتوسعهپایدارکشاورزینظیرسلامتیوحفظمحیطزیست،تداوماقتصادی،عدالتاجتماعیو،زمینهلازمجهترسیدنودستیابیبهآنرافراهمنمایند. ازجملهابزارهایشناختهشدهدراینراهمکانیزاسیونبامفهومبهرهگیریازتکنولوژیهاوماشینهایمناسبوروشعلمیدرعملیاتماشینیتولیدمحصولاتکشاورزیبودهتااینبینشازطریقشناساییمعضلاتفنی،اقتصادیواجتماعی،راههایبیرونرفترامعرفیوتکنولوژیبرترومناسبعرصهرااجرانمایند. حبوباتبهعنواندومینمنبعغذاییبشرپسازغلاتعمدهترینمنبعپروتئینگیاهیمحسوبمیشوند. دربینحبوباتازلحاظسطحزیرکشتوارزشاقتصادیمقاماولمتعلقبهلوبیااست . بااینوجودکشاورزانهرسالهبامشکلاتیهمانندبرداشتغیرمکانیزهروبروهستندکهلزومتحقیقوپژوهشدرزراعتلوبیادراینمنطقهرااجتناب ناپذیرمی نماید. دراینتحقیقسعیشدهکهمشکلموجودبرداشت لوبیابارویکردتوسعه پایدارمورد بررسی ونهایتا در قالب محصول صنعتی برطرف شود. راه حل:بصورت سیستمی ،حرکت به سوی کشاورزی پایدار که کشاورزی پایدار مستلزم طراحی پایدار وطراحی پایدار نیز مکانیزاسیون با رویکرد پایدار را توصیه می کند.دروگر برداشت لوبیا بارویکرد طراحی پایدار نتیجه نگاه سیستمی به مشکل برداشت لوبیا در ایران است.که در این تحقیق به سرانجام رسیده است.این دروگر ازنوع عقب سوار بوده وقابلیت حمل توسط تراکتور با قدرت حداقل 75 اسب بخار را دارا می باشد.توجه به معیار های فنی ،اقتصادی در راس اولویت های طراحی بوده است.در سیستم انتقال نیرو از مکانیزمی استفاده شده که با کمترین میزان صرف انرژی (پولی وتسمه) استفاده شده است

بررسی اثر کمیت و کیفیت نور بر ویژگی های رشدی گیاه لیسیانتوس (eustoma grandiflorum) و مریم گلی(salvia officinalis)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  صدیقه زضایی   نعمت اله اعتمادی

گیاهان زینتی به دلیل زیباسازی محیط و ایجاد حس آرامش در انسان، در طراحی فضای سبز جایگاه ویژه ای دارند. در میان این عناصر زنده، گل های چندساله مانند لیسیانتوس و مریم گلی از اهمیت خاصی برخوردار هستند. از عوامل موثر بر رشد گیاهان شرایط نوری متناسب با نیاز گیاه می باشد. اغلب گل های بستری مراحل اولیه رشد تا گلدهی را در زیر پوشش های پلاستیکی سپری می کنند و سپس به فضای سبز منتقل می شوند. با توجه به عدم وجود اطلاعات کافی در ارتباط با پوشش های گلخانه ای در ایران و نقش آنها در تغییر کمیت و کیفیت نور، که از عوامل مهم محدود کننده تولید مطلوب گل های زینتی در ایران می باشد این پژوهش با هدف بررسی تاثیر پوشش های مختلف گلخانه ای و سایه دهی، بر خصوصیات گلدهی و بهبود خواص کیفی و کمی گل لیسیانتوس و مریم گلی به عنوان یک گیاه بستری انجام شد. بدین منظور آزمایشی طی سال های 1391 و 1392 در گلخانه های احداث شده در ضلع جنوبی گلخانه آموزشی- پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در قالب دو آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی یه ترتیب با 6 تیمار و 3 تکرار و نیز 3 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش اول شامل چهار نوع پوشش پلاستیک پلی اتیلن کم چگال با صفر، سه، پنج و هشت درصد ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش با ساختار یکسان، سایه 50 درصد و فضای باز (بدون پوشش) و تیمارهای آزمایش دوم شامل پوشش پلاستیک با 12 درصد ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش با ساختار متفاوت از پوشش های آزمایش اول، سایه 50 درصد و فضای باز (بدون پوشش) بودند. نتایج آزمایش اول برای گیاه لیسیانتوس نشان داد که تیمار پوشش پلاستیک با 8% ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش باعث افزایش معنی دار شاخص های مورفولوژیک گیاه شامل قطر طوقه، وزن تر وخشک اندام هوایی، هدایت روزنه ای، تعرق و وزن تر ریشه شد. نتایج آزمایش دوم برای گیاه لیسیانتوس نشان داد که تیمار پوشش پلاستیک با 12 % ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش در مقایسه با تیمار شاهد (فضای باز) و سایه 50% شاخص های قطر طوقه و هدایت روزنه ای آب را افزایش داد. نتایج آزمایش اول برای گیاه مریم گلی نشان داد که تیمار پوشش با 8% ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش سبب شد وزن خشک اندام هوایی و تعرق افزایش یابد. نتایج آزمایش دوم برای گیاه مریم گلی نشان داد که تیمار پوشش پلاستیک با 12% ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش در مقایسه با تیمار شاهد (فضای باز) و سایه 50% سبب افزایش معنی دار شاخص وزن تر و خشک ریشه شده است و ارتفاع بوته و طول گل آذین را کاهش داده است. مریم گلی های پرورش یافته تحت تیمار تیمار پوشش پلاستیک با 12 % ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش در مقایسه با دیگر تیمارها، گیاهانی کم ارتفاع با تعداد شاخه های زیاد ایجاد نموده است. در مجموع به نظر می رسد در مقایسه تیمارهای پوشش پلاستیک از صفر تا 8% ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش، تیمار فضای باز و سایه 50%، پرورش لیسیانتوس پاکوتاه و مریم گلی با تیمار پوشش پلاستیک 8% ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش،و در مقایسه تیمار پوشش پلاستیک با 12 % ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش با تیمار فضای باز و سایه 50%، تیمار پوشش پلاستیک با 12 % ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش شرایط بهتری را فراهم نموده است. نتایج این آزمایش نشان داد که پس از گذشت دو سال استفاده از این پوشش ها، به دلیل کاهش گذر نور توسط پوشش 8% این پوشش برای پرورش گل لیسیانتوس پاکوتاه به عنوان بهترین پوشش توصیه می شود. همچنین با توجه به افزایش گذر نور توسط پوشش پلاستیک با 12 % ماده افزودنی ضد اشعه ماوراء بنفش، این پوشش برای پرورش مریم گلی بهترین پوشش در شرایط اقلیمی اصفهان می باشد.

پوشش دهی منسوج پلی پروپیلنی با فلز مس و بررسی خواص و کاربردهای آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1392
  مجتبی صراف پور   مصطفی یوسفی

پوشش¬دهی الیاف، نخ و منسوجات با فلزات حوزه گسترده و بسیار وسیعی را شامل می¬شود. این منسوجات در زمینه های منسوجات هادی، منسوجات هوشمند، جمع آوری آب از مه و بسیاری زمینه های دیگر بکار می روند. در تحقیق حاضر پارچه های پلی پروپیلن به روش الکترولس، چاپ و نیز پاشش حرارتی پوشش¬دهی شدند. در روش الکترولس دو درصد وزنی مختلف و در روش چاپ سه نمونه با مقادیر مختلف فلز بر روی کالا پوشش¬دهی شدند. تصاویر میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی از سطح نمونه ها وسطح مقطع پارچه ها تهیه شدند. همچنین آزمایش های تفرق انرژی اشعه ایکس، خواص مکانیکی شامل استحکام کششی و مقاومت به جرخوردگی، رسانایی الکتریکی، رسانایی حرارتی، ثبات شستشویی، ترشوندگی، نفوذپذیری هوا و میزان آب جمع آوری شده از مه انجام گرفت. ضخامت لایه فلز در نمونه های پوشش دهی شده به روش الکترولس شده کمتر از نمونه های پوشش دهی شده به دو روش دیگر بود.آزمون تفرق انرژی اشعه ایکسبرای نمونه چاپ شده حضور 41درصد وزنی مس را بر روی نمونه نشان داد. در کلیه نمونه ها، پوشش¬دهی باعث کاهش استحکام شد. با افزایش میزان فلز به کار رفته افت استحکام نسبت به نمونه پوشش نشده کمتر بود. با انجام آزمون مقاومت به جرخوردگی برای نمونه چاپ شده با میزان فلز 12 گرم در کیلوگرم خمیر چاپ، نیروی حداکثر 153 نیوتن بدست آمد. برای نمونه چاپ شده با میزان فلز 30 گرم در کیلوگرم خمیر چاپ، نیروی حداکثر 116/75 نیوتن بدست آمد که 24% کاهش در مقاومت به جرخوردگی حاصل شد. رسانش حرارتی نمونه الکترولس شده از کلیه نمونه های دیگر بیشتر بود و ضریب انتقال حرارت این نمونه نسبت به نمونه خام آن شش برابر افزایش یافت. رسانایی الکتریکی نمونه پوشش دهی شده به روش الکترولس در مقایسه با نمونه خام 107 برابر افزایش یافت. ترشوندگی نمونه¬های پوشش¬دهی شده کاهش یافت. نمونه پوشش شده به روش الکترولس بالاترین ثبات شست و شویی در مقایسه با دوروش دیگر دارا بود. میزان کاهش در هوای عبوری از نمونه پوشش دهی شده به روش الکترولس در مقایسه نمونه های پوشش شده به روش های چاپ و پاشش حرارتی کمتر بود. آب جمع آوری شده از مه در نمونه پوشش شده به روش الکترولس شش برابردر مقایسه با نمونه خام بیشتر بود.

امکان سنجی تولید نانوالیاف نوری پلیمری پلی متیل متاکریلات و بررسی خواص آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1393
  مریم میرزایی   صدیقه برهانی

الیاف نوری پلیمری علیرغم تضعیف بیشتر به¬دلیل انعطاف پذیری، وزن کم، ساخت آسان¬ و هزینه تولید کمتر نسبت به الیاف نوری شیشه ای، در طول سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته¬اند. در این تحقیق، امکان¬سنجی تولید نانوالیاف نوری پلیمری توسط روش الکتروریسی و خواص آن¬ها مورد بررسی قرار گرفته است. پلی¬متیل¬متاکریلات، به دلیل کاربرد فراوان آن در زمینه¬های نوری، الیاف نوری پلیمری، زیست سازگاری، فرآیندپذیری و هزینه پایین تولید نانوالیاف، به عنوان مغزی لیف نوری که نانوالیاف پلی متیل¬ متاکریلات با قطر 428/5 نانومتر می باشد، استفاده شده است. به منظور تولید دسته نانوالیاف موازی با طول مناسب از روش تولید نخ نانولیفی و به منظور پوشش¬دهی دسته نانوالیاف، از روش غوطه وری استفاده شد. اندازه¬گیری خواص نوری نمونه¬ها نشان داد که نانوالیاف تولید شده فاقد خواص انتقالی نور است درحالی¬که فیلم تولید شده، دارای انتقال نور حدود90% بود. عدم انتقال نور توسط نانوالیاف، می¬تواند ناشی از عدم شفافیت آن¬ها در مقایسه با فیلم حاصله باشد. با تغییر در شرایط الکتروریسی شامل ولتاژ، غلظت و نوع حلال، موفقیتی در افزایش شفافیت نانوالیاف، حاصل نشد. لذا در ادامه تحقیق به بررسی و مطالعه ساختاری نانوالیاف و فیلم پلی متیل متاکریلات پرداخته شد. بررسی نتایج آزمون گرماسنجی تفاضلی روبشی نشان داد که دمای انتقال شیشه¬ای نانوالیاف و فیلم پلی متیل متاکریلات به ترتیب، c? 49/61 و c? 58.86 می باشد. علاوه براین از نتایج پراش پرتو ایکس در زاویه پهن(waxs)، ماهیت غیر بلوری نمونه ها و فاصله بین زنجیرهای پلیمری به دست آمد که تاییدکننده نتایج حاصل از آزمون گرماسنجی تفاضلی روبشی است. بررسی نتایج حاصل از پراش پرتو ایکس در زاویه کم(laxrd) نشان داد علاوه بر احتمال نظم ساختاری حفره های بربسته، درون نانوالیاف حضور فراکتال های سطحی سه بعدی و درون فیلم پلیمری فراکتال های جرمی حضور دارد. براساس بررسی ها و محاسبات انجام شده بر نتایج پراش پرتو ایکس در زاویه کوچک(saxs)، وجود ذرات کروی و میله ای شکل به ترتیب در ساختار نانوالیاف و فیلم پلی متیل متاکریلات با شعاع ژیراسیون 8/51 و 16/5 نانومتر بدست آمد.

بررسی ساختار رشته های پلی (اتیلن ترفتالات) کشیده شده در دمای نزدیک به انتقال شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1387
  مصطفی یوسفی   محمد حقیقت کیش

چکیده با وجود تحقیقات بسیار وسیعی که درباره ی ریزساختار الیاف پلی استر (پلی( اتیلن ترفتالات)) انجام گرفته و پژوهشهای بسیاری هم که در این زمینه در حال انجام می باشد، هنوز یک مدل کامل و جامع برای توصیف ریزساختار این الیاف وجود ندارد. شناخت هر چه بیشتر ریزساختار به بهبود فرآیند تولید، به منظور تولید الیاف با خواص بهتر، کمک می کند. در این میان شناخت بیشتر ساختار میانی و واسطه ای الیاف، که توسط کشش نمونه های الیاف نیمه آرایش یافته در دمای نزدیک به دمای انتقال شیشه ای حاصل می شود، مورد توجه می باشد. در این تحقیق الیافی با ساختارهای درونی متفاوت، با اعمال نسبت های مختلف کشش در دمای 80 درجه سانتی گراد، تهیه شده و این الیاف به روش های مختلف مانند پراش پرتو ایکس با زاویه ی زیاد، طیف سنجی مادون قرمز، گرماسنجی پویشی تفاضلی، خواص مکانیکی، آنالیز مکانیکی حرارتی، چگالی، جمع شدگی حرارتی و ضریب شکست مضاعف مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفتند. سپس با استفاده از اطلاعات به دست آمده از روش های متفاوت، چگونگی تشکیل فاز میانی (مزوفاز) و ریزساختار الیاف مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج آزمایشات پراش پرتو ایکس با زاویه ی زیاد، به وجود آمدن قلّههای مجزای بلوری را در اثر کشش نمونه ها در 80 درجه ی سانتیگراد نشان نداد؛ اما آزمایشات طیف سنجی مادون قرمز افزایش میزان صورت بندی ترانس مولکول ها و همچنین تاخوردگی مولکول های زنجیری را نشان داد. ایجاد تاخوردگی زنجیرها می تواند به ایجاد بلورینه ها با حالت زنجیرهای تاخورده نسبت داده شود. ضریب شکست مضاعف الیاف نیز در اثر کشش افزایش یافت که نشان دهنده ی افزایش آرایش مولکولی در نمونه ها می باشد. چگالی نمونه ها نیز در اثر کشش افزایش یافت که نشان دهنده ی افزایش تراکم مولکولی در مناطق غیربلوری و نیز ایجاد تبلور می باشد. درصد بلورینگی نمونه ها همبستگی زیادی با صورت بندی ترانس مولکول های زنجیری داشت. این همبستگی در مورد درصد بلورینگی به دست آمده از روش اندازهگیری چگالی بیشتر بود. نتایج آزمایشات گرماسنجی پویشی تفاضلی نیز پهن شدن قلّه ی تبلور در اثر کشش نمونه ها در شرایط ذکر شده را نشان داد که می تواند در اثر افزایش نسبت زنجیرهای کشیده شده در مناطق بی نظم باشد. منحنی مدول اتلاف بر حسب دما در آزمایشات دینامیکی – مکانیکی در دمای بالای صفر درجه ی سانتی گراد به دو یا سه قله تجزیه شد. تجزیه به سه قله از همبستگی بالاتری برخوردار بود. با افزایش نسبت کشش، سطح زیر قله ی اول (در تجزیه ی منحنی مدول اتلاف-دما به دو قله) و قله های اول و دوم (در تجزیه ی منحنی مدول اتلاف-دما به سه قله) افزایش یافت که این امر به افزایش آرایش یافتگی مولکول ها در نواحی بی نظم و بیشتر شدن نسبت فاز آرایش یافته ی غیربلوری (مزومورفیک) نسبت داده می شود. وجود قله های مختلف نشانه ی وجود استراحت های مختلف مولکولی و در نتیجه نشانه ی وجود ساختارهای متفاوتی در مناطق بی نظم الیاف می باشد. منحنی مدول اتلاف بر حسب دما در دمای زیر صفر درجه ی سانتی گراد به دو قله تجزیه شد. با تغییر نسبت کشش، تغییر محسوسی در موقعیت و دمای بیشینه ی قله های تفکیک شده مشاهده نگردید. به عبارت دیگر، کشش در شرایط ذکر شده، اثری بر استراحت های مولکولی در این محدوده ی حرارتی ندارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت مناطق بی نظم الیاف شامل ناحیه هایی با درجات مختلفی از آرایش می باشند. این درجات مختلف، می تواند از حالت بی نظم کامل تا حالت مزومورفیک دارای آرایش، باشد. با اعمال کشش بر روی نمونه ی اولیه در شرایط ذکر شده، نسبت مناطق بی نظم مزومورفیک یا آرایش یافته تر، افزایش پیدا نمود. به طور کلی کشش الیاف پلی( اتیلن ترفتالات) در شرایط ذکر شده به ایجاد ساختاری واسطه ای در الیاف منجر می شود که مشخصه ی آن وجود مولکول های زنجیری کشیده شده در مناطق بی نظم و به وجود آمدن بلورینه های بسیار کوچک (ریز بلورینه) با زنجیرهای تاخورده در الیاف می شود. بر مبنای کلیه مشاهدات انجام شده، مدل هایی برای ساختار الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) نیمه آرایش یافته و کشیده شده در شرایط فوق، ارائه گردید.

جایگاه حقوقی موسسات آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی در نظام آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1390
  مصطفی یوسفی   فیروز اصلانی

موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی، نهاد هایی هستند که با ماهیت حقوقی موسسات خصوصی تاسیس می شوند و از نظام حقوق خصوصی پیروی می نمایند. اما با توجه به ماهیت آموزش در اسلام و جایگاه آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران که به عنوان خدمت عمومی محسوب گشته است، نظام حقوقی این موسسات، مشارکت بخش خصوصی در خدمات عمومی می باشد. که علاوه بر بهره مندی از بعضی از امتیازات قدرت عمومی، می بایست طبق ضوابط خدمات عمومی و تحت نظارت مستقیم و مستمر دولت عمل نمایند. در بررسی ماهیت حقوقی دانشگاه آزاد، به این نتیجه رسیدیم که این دانشگاه اگرچه از لحاظ سازمانی یکی از دانشگاه های غیردولتی و غیرانتفاعی محسوب می شود، اما مانند سایر دانشگاه های غیردولتی و غیرانتفاعی از ماهیت خصوصی برخوردار نیست و با توجه به شخصیت موسسین، تاسیس با امکانات و امتیازات بخش عمومی ، خود به عنوان یکی از نهادهای عمومی محسوب می شود. که با توجه به نیازهای انقلاب تاسسیس گشته است و البته با توجه به تصریح قانون پیرامون لزون تصویب نهادهای عمومی، توسط مجلس شورای اسلامی، پیشنهاد گردید این دانشگاه به عنوان یکی از نهادهای عمومی غیردولتی توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد.

ارزیابی فرآیند یادگیری سازمانی مبتنی بر الگوی مارکوآرت در بانک قوامین
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1393
  مصطفی یوسفی   محمود رضایی زاده

چکیده به زبان فارسی: زمانی نه چندان دور ، سازمانها در محیطی پایدارو با ثبات به سر می‏بردند و پیش‏بینی وقایع آینده تقریبا برایشان ممکن بود، به طوری که مدیران می‏توانستند در شرایط مطمئن سازمان را مدیریت و برنامه‏ریزی کنند. اما به تدریج تغییرات مربوط به علم و فناوری، اقتصاد، فرهنگ و سیاست بسرعت سازمانها را تحت تاثیر قرار داد . با شروع دهه 90 میلادی ، بدلیل شرایط « به سرعت متغیر» محیطی، اکثر سازمانها برای حفظ و بقای خود ، تلاش گسترده‏ای را برای تغییرات عمیق در ساختار و اساس خود آغاز کردند، به طوری که از قالبهای غیر پویای خارج و به سمت سازمانهای یادگیرنده، متحول شدند. بر این اساس یکی از راه های کسب مزیت رقابتی پایدار تاکید بر یادگیری مستمر کارکنان برای دستیابی به اهداف سازمانی است.از آنجائیکه بانک قوامین در سال های اخیر،تلاش جدی برای یادگیری سازمانی و ایجاد سازمان یادگیرنده در پی گرفته است، لذا در این پژوهش تلاش گردیده فرآیند یادگیری سازمانی با استفاده از مدل مارکوآرت مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت سعی شده است با ارائه راهکارهایی مناسب بانک را در رسیدن به این مهم راهنمایی نمود.از این رو جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، کلیه مدیران،معاونین و کارشناسان ادارات مرکزی بانک قوامین(131نفر)به پرسشنامه سازمان یادگیرنده پاسخ داده و برای آزمون فرضیه ها پس از تشخیص غیر نرمال بودن آنها، به کمک آزمون"کولموگروف – اسمیرنوف" از آزمون دو جمله ای استفاده شده است، و در نهایت با استفاده از نمودار خطای میله ای مولفه های سازمان یادگیرنده رتبه بندی شده که به ترتیب عبارتند از: مولفه های پویایی یادگیری،تحول سازمانی،قدرتمندسازی افراد ، مدیریت دانش و فناوری.متاسفانه هیچ یک از مولفه های مذکور در بانک قوامین تحقق نیافته و در سطح مطلوب قرار ندارد. با توجه به این نتایج می توان گفت که بانک قوامین یک سازمان یادگیرنده نبوده و می بایست در زمینه ایجاد و توسعه مولفه های مطروحه اقدام نماید. واژگان کلیدی: یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده، اندازه گیری یادگیری سازمانی ، مدیریت دانش

بررسی اثر افزودن نانوذرات و ویسکرهای کاربید سیلیسیم بر ریسندگی پلی پروپیلن و اندازه گیری خواص لیف نهایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1393
  مسعود نصیری   علی زادهوش

در این پژوهش با بکارگیری این ماده به عنوان تقویت کننده در الیاف پلی پروپیلن، خواص مکانیکی، تصویری، طیفی، رئولوژیکی و حرارتی آن اندازه گیری و با نانوذرات sic مقایسه شد. هر دو نوع نانوذره و نانو ویسکر در درصدهای وزنی 2/0 ، 5/0 ، 8/0 و 1/1جهت دستیابی به پراکنش خوب با دستگاه اکسترودر دو مارپیچه مورد اختلاط قرار گرفتند. همچنین با بکارگیری روش طراحی آزمایش تاگوچی جهت کم کردن تعداد آزمایشات، نمونه های 2/0 و 8/0 درصد نانو ذره و نمونه های 5/0 و 1/1 درصد نانو ویسکر تحت اصلاح سطح قرار گرفت. در نهایت تأثیر نانوذره و نانو ویسکر بر خواص فیزیکی و مکانیکی توسط آزمون های کششی، dsc، ftir، sem مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که در الیاف کشیده نشده، ازدیاد طول تا پارگی کامپوزیت حاوی نانو ویسکر به دلیل عدم آرایش یافتگی نانو ویسکرها در جهت محور لیف، از کامپوزیت حاوی نانو ذره کمتر است. پدیده ای که به شکل آرایش پوسته مغزی در تصاویر sem گرفته شده از الیاف کشیده نشده حاوی نانو ویسکر مشخص است. همچنین مشاهده شد که با افزایش درصد نانو ذره، ابتدا افزایش خواص (تا 5/0 درصد وزنی) اتفاق افتاده و سپس به دلیل ایجاد تجمعات، کاهش خواص رخ می دهد. در نانوکامپوزیت حاوی نانو ویسکر روند اندکی متفاوت است، در اینجا بیشینه استحکام در 2/0 درصد و برابر 7 /22درصد است. اما در الیاف کشیده شده تا 5 برابر طول اولیه نتایج آزمون کشش به کلی متفاوت بود، به طوری که خواص مکانیکی الیاف کشیده شده حاوی نانو ویسکر نسبت به الیاف حاوی نانو ذره بهتر شد، که دلیل آن را می توان جهت گیری نانو ویسکرها در جهت طول لیف در اثر اعمال کشش دانست. مقدار این بهبود 5/81 درصد در مدول مربوط به لیف حاوی 8/0 درصد بود. همچنین بیشینه افزایش استحکام، برابر 8/61 درصد برای کامپوزیت حاوی 8/0 درصد نانوویسکر بود. حالت بهینه محاسبه شده از تحلیل آماری تاگوچی در آزمون مدول عبارتست از کامپوزیت تشکیل شده از 8/0 درصد نانو ویسکر اصلاح سطح نشده درون پلی پروپیلن. همچنین شرایط بهینه برای آزمون استحکام نیز مطابق با نتایج تحلیل آماری برای حالت 2/0 درصد از نانو ویسکر اصلاح سطح نشده درون پلی پروپیلن، بدست آمد. برای آزمون ازدیاد طول هم حالت کامپوزیت پرشده با 8/0 درصد نانو ویسکر اصلاح سطح نشده، بهترین جواب را عاید می سازد. نکته غیر منتظره در اینجا کاهش خواص مکانیکی در نمونه های حاوی نانومواد اصلاح سطح شده می باشد که دلیل آن به افزایش درصد تبلور در این نانوکامپوزیت ها برمی گردد. برای مدول الیاف کامپوزیتی حاوی نانو ذرات، نزدیکی خوبی با مدل کارون و نیز مدول عرضی بدست آمد. اما تغییرات مدول الیاف کامپوزیتی حاوی نانو ویسکر تا حدودی از مدل کاکس تبعیت می کند. همچنین در مورد نانوذرات، نتایج تجربی هم خوانی خوبی با مدل یانگ- بیمونت دارد.

تأثیر ترکیب منعقدکننده ی داخلی بر ریزساختار و خصوصیات غشاء الیاف توخالی پلی اکریلونیتریل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1393
  مهدی سعیدی مطهر   حسین فشندی

در پروژه حاضر از پلیمر پلی اکریلونیتریل به منظور تهیه غشاء الیاف توخالی و از دو نوع منعقدکننده ی داخلی اتانول و آب مقطر/حلال با ترکیب درصد های مختلف به عنوان ضد حلال و از دی متیل سولفوکساید به عنوان حلال استفاده شد. برهمکنش سامانه سه جزئی حلال-ضد حلال-پلیمر با اندازه گیری تجربی نقاط ابری شدن، ژلی شدن و ترسیم دیاگرام فازی بررسی شد. همچنین تأثیر ترکیب دو نوع ضد حلال اتانول و آب/ حلال دی متیل سولفوکساید بر روی ریزساختار غشاء الیاف توخالی مورد مطالعه قرار گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی تأیید کرد که با افزایش درصد حضور حلال در ترکیب منعقدکننده ی داخلی، با کاهش قدرت ضد حلالیت، ساختار و پوسته ی دیواره خارجی غشاء متراکم تر و نازک تر می شود. همچنین ساختار دیواره داخلی و سطح مقطع غشاء مورد بررسی واقع شد و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که با افزایش میزان حلال در محلول منعقدکننده ی داخلی، ریزساختار سطح داخلی غشاء الیاف توخالی تغییر قابل توجهی از خود نشان نمی دهد. به نحوی که برای تمامی ترکیب درصدهای منعقدکننده ی داخلی، سطح داخلی نمونه ها عاری از حفره بود. درحالی که سطح مقطع غشاهای تهیه شده، با افزایش درصد حضور حلال در ترکیب منعقدکننده ی داخلی آب و دی متیل سولفوکساید، اندازه بزرگ حفره ها افزایش و شکل هندسه سطح مقطع نیز اشکال پیچیده تری اختیار کرد. این تغییرات با استفاده از تئوری باکلینگ مورد مطالعه قرار گرفت.

تولیدو بررسی ریزساختار و خواص الیاف پلی آمید 6-پلی آنیلین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1393
  کامران زرینی   مصطفی یوسفی

الیاف و منسوجات رسانای الکتریکی کاربردهای صنعتی مانند سنسورها، حذف رنگزاها از فاضلاب، محافظ تخلیه ی الکترواستاتیکی، جوشکاری پلاستیک، حفاظت از مداخله ی امواج الکترومغناطیس در کار رادارها، لباس های ضدمیکروب و ضد گرد و غبار و انتقال اطلاعات در لباس ها برای کاربردهای نظامی مانند استتار دارند. پلی آنیلین یک پلیمر رسانای الکتریکی با پایداری حرارتی و شیمیایی بالا در فرم رسانا است. بنابراین یک پلیمر مناسب برای کاربردهای ذکرشده است. هدف از این پژوهش، تولید و بررسی ساختار الیاف هیبریدی پلی آمید6-پلی آنیلین به روش ترریسی است. نمودار فازی آب-فرمیک اسید-پلی آمید6 بررسی شد. نقطه ی ابری شدن و ژل شدن، مرز بایینودال و اسپینودال پلی آمید6 در حلال فرمیک اسید و غیرحلال آب محاسبه و نمودار فازی آن رسم شد. با توجه به نمودار فازی، به ترتیب نسبت حجمی 17/0، 58/0 و 25/0 برای آب، فرمیک اسید و پلی آمید6 واقع در ناحیه ی امتزاج پذیر جامد در مایع به عنوان محلول مناسب ترریسی انتخاب شد. پلی آنیلین در نسبت های وزنی 0%، 10%، 20% و 30% نسبت به وزن پلی آمید6 به محلول اضافه و به روش ترریسی، ریسندگی الیاف مخلوط انجام شد. نتایج نشان داد که ترکیب فرمیک اسید-آب بهترین حلال جهت ریسندگی پلی آمید6 است. تنش پارگی الیاف محتوی 30%، 20%، 10% و 0% پلی آنیلین، به ترتیب 15/06، 17/60، 19/30 و 22/96 مگاپاسکال بدست آمد. بنابراین، تنش پارگی الیاف مخلوط با افزایش پلی آنیلین کاهش یافت. با افزایش در نسبت پلی آنیلین، کرنش پارگی الیاف مخلوط کاهش اما مدول الیاف افزایش یافت. رسانایی الیاف حاوی 0%، 10%، 20% و 30% پلی آنیلین به ترتیب 6-10*4/96، 4-10*2/91، 3-10*2/65 و 3-10*7/94 زیمنس بر سانتی متر محاسبه شد. همانطور که مشاهده می شود، رسانایی الیاف حاوی 30%، 20% و 10% پلی آنیلین به ترتیب 1600، 534 و 59 برابر در مقایسه با الیاف حاوی 0% پلی آنیلین افزایش یافت.

بررسی ساختار و خواص ضدباکتری الیاف دوجزیی پلی پروپیلن/ پلی اتیلن حاوی نانوذرات نقره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی مواد 1389
  امید رستمی   مصطفی یوسفی

امروزه با گسترش استفاده ی نانومواد و مواد نانوساختار قابلیتهای جدیدی در علوم مختلف چون فیزیک، شیمی، داروسازی، نساجی، کشاورزی، بیوشیمی و ... ایجاد شده است. استفاده از نانو ذرات فلزی همچون نانوذرات نقره به منظور ایجاد خاصیت ضدباکتری در سالهای اخیر بسیار مورد توجه بوده است. تاکنون مواد شیمیایی مختلفی از جمله ترکیبات آروماتیک هالوژنه به منظور استفاده در تکمیلهای ضدباکتری کالای نساجی استفاده میشده است [75]. با مشخص شدن تأثیرات مخرب این ترکیبات بر بدن و پوست انسان، تحقیقات برای جایگزین نمودن مواد ضدباکتری به سمت نانوذرات نقره پیش رفته است. نقره توانایی از بین بردن بیش از 650 نوع میکروارگانیسم بیماری زا را دارد. مطالعات نشان میدهد نقره در مقایسه با مواد دیگر کم خطرترین است. کاهش اندازه نقره، افزایش سطح تماس را به دنبال دارد که منجر به افزایش سطح تماس با باکتری می گردد. از این رو امروزه استفاده از نانوذرات نقره بیشتر مورد توجه قرارگرفته است. یکی از روشهای استفاده نانوذرات نقره در نساجی اضافه نمودن آن در حین فرایند تولید الیاف به محلول یا مذاب ریسندگی است.

بررسی پلی مورفیسم های ژنape1 در مردان مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1393
  مصطفی یوسفی   فرهاد مشایخی

به عدم توفیق زوجین در آبستنی پس از طی یک سال از مقاربت های محافظت نشده، ناباروری اطلاق می گردد. علیرغم پیشرفت های عظیمی که در شناخت تولیدمثل انسان اتفاق افتاده اما دلایل اصلی ناباروری مردان در تقریبا 50% موارد ناشناخته باقی مانده که به آن ناباروری ایدیوپاتیک گفته می شود. محصول ژن ape1 یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (ber) نقش مهمی دارد. ber یک فرایند چند مرحله ای است که مسئول ترمیم dna آسیب دیده اکسیده یا آلکیله شده می باشد. در این پژوهش به بررسی ارتباط پلی مورفیسم های -656t>g و 1349t>g ژن ape1 با احتمال ابتلای به ناباروری ایدیوپاتیک مردان پرداخته شد. نمونه های خون از 180 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 120 مرد سالم جمع آوری گردید

تاثیر قلیایی ها برای تکمیل پارچه های پلی استر
thesis 0 1368
  مصطفی یوسفی   محم حقیقت کیش

پارچه هائی که ازالیاف مداوم (میلاسنت) پلی استر ساخته می شوند اگرچه دارای خو منحصر به فردی هستند لیکن بهتر شدن برخی از خواص دیگر آنها از بدو پیدایش همواره مورد توجه محققین بوده است .استفاده از سود بعنوان تکمیل قلیائی در کشورهای خارجی انجام شده و خواصی از قبیل بهتر شدن زیردست ، جذب رطوبت ، ایرشیمی شدن و کاهش استحکام دراین نوع پارچه ها مشاهده شده است .لذا دراین پروژ انواع پارچه های معمولی پلی استر (از گروههای سنگین و سبک) تحت تاثیر قلیائی هائ مانند سود،پتاس ، آب آهک و آمونیاک قرار خواهند گرفت .این قسمت با توجه به نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده و پروژه هائیکه قبلا" دردانشکده نساجی انجام شده است صورت خواهد گرفت .همچنین تاثیر آب آهک به علت سهولت دستیابی به آ آمونیاک به جهت امکان خواص ویژه مورد توجه قرار خواهد گرفت .خواص مختلف پا های خام مقایسه خواهد شد .