نام پژوهشگر: مهدی شتاب بوشهری
محب بهادری جهرمی مهدی شتاب بوشهری
چکیده: به منظور کنترل بیولوژیکی قارچ (tassi) goidanch phaseolina macrophmina عامل بیماری ساق سیاه خربزه توسط تریکودرماهای جدا شده از استان خوزستان، از عمق 5 تا 25 سانتی متری خاک مزارع دزفول، شوشتر، بهبهان سربندر، لالی، رامهرمز، مسجدسلیمان، ایذه، سوسنگرد، جراحی طی ماههای آذر ، بهمن ، اسفند ماه سال 1388 نمونه برداری شد.در بررسی تاکسونوی جدایه ها با استفاده از کلیدهای معتبر، 3 گونه تریکودرما شناسایی شد که به ترتیب فراوانی عبارت بودند از trichoderrma longibrachiatum rifai، 8 جدایه،rifai t.harzianum 1جدایه وrifai t.citrinoviride 1جدایه.به منظور اثبات بیماریزایی ماکروفومینا بر روی خربزه از سه جدایه macrophomina phaseolina جدا شده از ریشه و طوقه خربزه (رقم جلالی و چاپالیز) و کدو دریافتی از مرکز تحقیقات کشاورزی اهواز استفاده شد. هر سه جدایه بر روی گیاهچه های 3رقم خربزه، آناناسی، طلایی و شادگانی باعث ایجاد علائم از پا افتادگی شدند. پس از تزریق سختینه های 3جدایه ماکروفومینا به میوه خربزه رقم شخته مشهدی، پوست از گوشت جدا شده و سختینه های این قارچ بر روی گوشت مشاهده شد. سختینه های این سه جدایه ماکروفومینا در خاک ژل باعث توقف و مرگ جوانه های سه رقم خربزه شدند.در بررسی اثر سه جدایه ماکروفومینا بر روی 3 رقم خربزه مشخص شد که ماکروفومینای جلالی بیشترین تعداد گیاهچه را آلوده کردند و خربزه رقم آناناسی بیشترین گیاه آلوده شده را داشته است. با افزایش تعداد سختینه در خاک تعداد گیاهان آلوده شده نیز افزایش می یابد. رشد ماکروفومینای جلالی در محیط کشت pda بیشترین سرعت را داشت. در مطالعه کشت متقابل و متابولیتهای فرار از 10 جدایه تریکودرما و ماکروفومینای جلالی استفاده شد. در کشت متقابل t.harzianum دزفول با 1/81 درصد بیشترین میزان ممانعت از رشد ریسه ماکروفومینا را داشت. ریسه جدایه های t.harzianum دزفول و t.longibrachiatum شوشتر ضمن محدود کردن رشد ریسه مایکروفومینا به طرف آن رشد کرده و سطح ریسه ماکروفومینا را پوشاندند در مطالعات میکروسکوپی پیچش ریسه (میکوپارازیتیسم) t.harzianum دزفول و t.longibrachiatum جدایه شوشتروt.citrinoviride رامهرمز پیچش ریسه را به دور ریسه ماکروفومینا مشاهده شد. تمامی جدایه ها سبب لیز شدن ماکروفومینا شدند. در مطالعات اثر ترکیبات فرار t.harzianum جدایه شوشتر با 60 درصد بیشترین تاثیر در ممانعت از رشد ریسه ماکروفومینا نشان داد. در مطالعات گلخانه ای از سه تریکودرمای شوشتر، ایذه و دزفول که در آزمایشگاه خوب عمل کرده بودند استفاده شد. در این مطالعه t.longibrachiatum جدایه شوشتر با 37درصد بیشترین تاثیر در کنترل بیماری ساق سیاه خربزه داشت.در بررسی اثر دوره آبیاری بر روی کاهش بیماری مشخص شد که دوره آبیاری 5 روزه باعث کاهش 53درصدی بیماری می شود.
محبوبه محمدی عیدی بازگیر
عامل ایجاد کننده اسکالد قارچ rhyncosporium secalis است که یکی از مخرب ترین بیماری های جو در سراسر جهان است که این بیماری باعث کاهش عملکرد تا 40%می شود همچنین کیفیت دانه را کاهش می دهد. در این آزمایش برای کنترل بیماری اسکالد از القاکننده های مقاومت مانند بیون و تریکودرما، مخلوط بیون و تریکودرما همچنین قارچ کش پروپیکونازول بر روی سه رقم جو ایذه، نیمروز و لخت استفاده شد. این آزمایش مزرعه ای بصورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در پنج تیمار و سه تکرار اجرا گردید. اندازه گیری شدت و درصد آلودگی، در شرایط آلودگی طبیعی با مخلوطی از کاه وکلش آلوده به اسپور، با استفاده از روش ساری – پرسکات صورت گرفت. نتایج تجزیه داده ها نشان از معنی دار بودن اثر تیمارها و ارقام بر روی شدت و درصد آلودگی بود. مقایسه ی میانگین درصد آلودگی در تیمارهای بیون، تریکودرما و پروپیکونازول نشان داد که از نظر آماری تفاوت معنی داری بین این سه تیمار وجود ندارد. همچنین بین تیمار بیون+ تریکودرما و شاهد نیز اختلاف معنی داری مشاهده نشد. درصد آلودگی در تیمار بیون 81/32 درصد، تیمار تریکودرما 73/32 درصد، تیمار پروپیکونازول 04/21 درصد، تیمار بیون + تریکودرما 33/53 درصد و تیمار شاهد 05/60 درصد بود.. میزان کاهش درصد آلودگی در تیمارهای بیون و تریکودرما برابر 45 درصد و در تیمارهای پروپیکونازول و بیون + تریکودرما به ترتیب برابر 64 درصد و 1 درصد بوده است. مقایسه میانگین های درصد آلودگی در گیاه نشان داد که بین دو رقم جو لخت و ایذه از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میزان تاثیر رقم جو نیمروز در کاهش درصد آلودگی گیاه نسبت به رقم جو لخت 53 درصد بوده و همچنین این رقم 51 درصد نسبت به رقم جو ایذه در جهت کاهش درصد آلودگی گیاه برتری نشان داده است.
سمیرا نکیسایی عیدی بازگیر
در نیمه آبان ماه 1392 یک طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و یازده تیمار که شامل استفاده از قارچ trichoderma harzianum جداسازی شده از خاک رایزوسفر نخل رقم برحی، فولزایم، شیرخشک، پودرتالک، عصاره اُکالیپتوس، تریکودرمین تجاری، آرد جو و آرد گندم به صورت بذر مال بر روی بذور آلوده شده گندم رقم چمران به قارچ عامل سیاهک پنهان در مقایسه با شاهد آلوده و قارچکش تتراکونازول (از جمله سموم قارچکش توصیه شده برای کنترل بیماری) اجرا گردید. در پایان فصل پس از برداشت تجزیه آماری بر روی تعداد سنبله های آلوده، درصد آلودگی، تعداد سنبله های سالم، وزن خشک محصول، میزان محصول دانه در واحد سطح و صفات دیگر شامل ، طول بوته، طول خوشه، طول ساقه، ، وزن هزار دانه، صورت گرفت. نتایج تجزیه داده ها نشان داد که بین تیمار های مورد استفاده در آزمایش در سطح احتمال (01/0 >p ) اختلاف معنی دار وجود دارد. دسته بندی میانگین تیمار ها بر اساس آزمون چند دامنه دانکن (01/0p < ) انجام شد و تاثیر تیمارها بر اساس ترتیب نزولی میزان باز داری از بیماری بدین قرار بود: تتراکونازول 88 درصد، trichoderma harzianum 80 درصد، تریکودرمین تجاری و فولزایم 78 درصد، شیرخشک و عصاره اکالیپتوس هرکدام جداگانه 72 درصد، پودر تالک 70 درصد، آرد جو 68 درصد و آرد گندم 64 درصد در باز داری از بیماری موثر بودند. مقایسه میانگین های درصد آلودگی در گیاه نشان داد که بین تیمارهای شیر خشک و عصاره اکالیپتوس از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تیمار آرد گندم با 64 درصد کم ترین و تیمار تتراکونازول با 88 درصد بیشترین اثر را در کاهش درصد آلودگی نشان دادند. همچنین تاثیر تیمارها بر روی طول ساقه به ترتیب سیر نزولی در تتراکونازول با میانگین 01/63 سانتی متر (ab)، تریکودرما هارزیانوم 80/61 در گروه (abc)، تریکودرمین تجاری با میانگین 41/61 سانتی متر (abcd)، فولزایم با میانگین 18/61 سانتی متر (abcde)، شیر خشک با میانگین 10/61 سانتی متر در گروه (abcde)، عصاره اکالیپتوس با میانگین 44/59 سانتی متر (abcde)، پودر تالک با میانگین 78/58 سانتی متر (bcde)، آرد جو با میانگین 84/54 سانتی متر و آرد گندم با میانگین 96/53 سانتی متر در گروه (d) مشاهده گردید. بیشترین تعداد سنبله های سالم بعد از شاهد غیر آلوده که 240 عدد در متر مربع بود (a)، در تیمار تتراکونازول با میانگین 215 عدد در متر مربع (a) و کمترین در تیمار آرد گندم با میانگین تعداد 33/78 عدد در متر مربع (cd) مشاهده گردید. کلیه تیمارها از نظر وزن هزار دانه در یک گروه آماری قرار گرفتند بدین معنی است که بین تیمارها در این صفت اختلاف معنی داری وجود نداشت.