نام پژوهشگر: بهروز احسن
بیان فیاضی عبدالحسین پرنو
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ی اثر تمرینات هوازی بر برخی عوامل خطر زای بیماری شریان کرونری در بیماران مولتیپل اسکلروز (ms) متوسط بود. در این مطالعه کاربردی، تعداد15 نفر (22/8±68/33سال) از زنان مبتلا به ms با 4>edssبه طور تصادفی به دو گروه گواه (7 نفر) و آزمایش (8 نفر)تقسیم شدند. بیماران گروه آزمایش به مدت 8 هفته تمرین هوازی روی نوارگردان 3 روز در هفته و هر روز که شامل 5-10 دقیقه گرم کردن و سپس20-40 دقیقه با شدت 60-80 درصد حداکثر ضربان قلب اجرا شد؛ درحالی که،گروه گواه به زندگی معمو لخود ادامه دادند. از نمونه های خونی و تست های عملکردی در هر دو گروه به ترتیب جهت اندازه گیری برخی فاکتورهای بیماری شریان کرونری و عملکرد آزمودنی ها استفاده شد. تمامی عملیات آماری با استفاده از نرم افزار19spss انجام شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان دادکه 8 هفته تمرین هوازی، منجر به کاهش معنادار عوامل خطرزای بیماری شریان کرونری (تری گلیسرید، کلسترول تام، ldl و hdl به ترتیب 01/0p=، 21/0p=، 00/0p= و 02/0p=)، کاهش فشارخون (سیستولیک و دیاستولیک، به ترتیب 45/0p= و 03/0p=)، کاهش شاخص هزینه فیزیولوژیکی (01/0p=)، کاهش درصد چربی بدن (00/0p=) و افزایش معنادار ظرفیت های عملکردی (استقامت راه رفتن، سرعت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی به ترتیب 00/0p=، 00/0p=، 00/0p= و 00/0p=) در بیماران مبتلا به ms شد(05/0p?).باتوجهبهیافته هایاینپژوهشمی توانبیان کردکه تمریناتورزشی هوازی می تواند به عنوان یک روش درمانی غیرتهاجمی، عامل موثری در بهبود بیماری های ثانویه و توانایی انجام فعالیت های روزانه زندگی با صرف انرژی بهینه تری خواهد شد که می تواند در کنار مصرف دارو به بیماران مبتلا به ms توصیه شود.
زینب یوسفوند عبدالحسین پرنو
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر 8 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت عضلانی و ظرفیت عملکردی بیماران مبتلا به ms بوده است. بدین منظور، 16 نفر از زنان مراجعه کننده به انجمن ms کردستان در پژوهش حاضر با میانگین سنی (89/6 ±13/31 )سال، قد (80/4 ± 06/163) سانتی متر، وزن (31/10 ±22/62) کیلوگرم و مقیاس گسترش یافته وضعیت ناتوانی ( 26/1 ±46/2) شرکت نمودند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (8n=) و گواه (8n=) تقسیم شدند. گروه آزمایش علاوه بر مصرف دارو های تجویز شده، در یک برنامه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، 3 بار در هفته با شدت 40-70 درصد یک تکرار بیشینه شرکت کردند و گروه گواه فقط داروهای تجویز شده را مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از پروتکل تمرینی، قدرت عضلانی و ظرفیت های عملکردی به ترتیب از طریق آزمون یک تکرار بیشینه و آزمون های 10 متر راه رفتن، 6 دقیقه راه رفتن، آزمون برخاستن و رفتن زمانبندی شده و تست 3 دقیقه ای پله اندازه گیری شدند؛ همچنین هزینه انرژی بیماران قبل و بعد از 8 هفته تمرین از طریق شاخص هزینه فیزیولوژیکی مورد مطالعه آماری قرار گرفت و پرسشنامه mfis-5 برای اندازه گیری خستگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss19 و آزمون های آماری t مستقل و وابسته انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که در پس آزمون تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش و گواه در قدرت پرس پا (011/0p=)، پرس سینه (004/0p=)، خم کننده های زانو (002/0p=)، باز کننده های زانو (004/0p=)، خم کننده های آرنج (001/0p=)، آزمون 6 دقیقه راه رفتن (011/0p=)، آزمون 10 متر راه رفتن (010/0p=)، آزمون برخاستن و رفتن (006/0p=)، تست 3 دقیقه پله (049/0p=)، خستگی (033/0p=) و شاخص هزینه فیزیولوژیکی (05/0p=) وجود داشت؛ در حالی که، در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش و گواه در فاکتورهای فوق وجود نداشت (به ترتیب؛ 46/0p=، 73/0p=، 75/0p=، 65/0p=، 57/0p=، 76/0p=،60/0p=، 96/0p=، 94/0p=، 11/0p= ،12/0p= و 96/0p=). باتوجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت، برنامه تمرین مقاومتی می تواند سبب افزایش قدرت عضلانی، تعادل، بهبود سرعت و مسافت راه رفتن، کاهش خستگی و بهینه کردن شاخص هزینه فیزیولوژیکی در افراد مبتلا به ms شود و تمرین قدرتی به خوبی توسط این بیماران تحمل می شود و اثر زیانباری بر روند تشدید این بیماری ندارد.