نام پژوهشگر: بهرام شعبانی
بهرام شعبانی علی اشرف امامی
شیخ نجیب الدین رضا از اقطاب بزرگ سلسله ی ذهبیه-به ویژه در عصر صفویه- است که با وجود اُمّی بودن، آثار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشته است. مثنوی سبع المثانی او هم چون منشوری عرفانی است که بر اقطاب و خلفای بعد از او تأثیر عمیقی بر جای گذاشته است. تأثیر اندیشه های عرفانی مولانا را در این اثر به ویژه در حکایت بلند «شهروان معتبر» به وضوح می توان دید. پس از موذن خراسانی نقش شیخ در تبلیغ اندیشه های صوفیانه ی اثنی عشری بی بدیل است. شیخ با وجود سلسله داری، هم در برابر صوفیان بازاری و هم در برابر مدعیان فقر به سختی ایستاد. نورالهدایه حاصل برخورد وی با یکی از همین متشبهان باطل می باشد.
زینب دانشور بهرام شعبانی
چکیده ادبیات پلید شهری، شکلی ادبی است که آن را در تضاد با ادبیات آرمان شهری تعریف کرده اند. ادبیات پلیدشهری، بر خلاف ادبیات آرمان شهری، سابقه ای طولانی ندارد. ادبیات بیمارگونه و ضدّ آرمان شهر، دیگر نام هایی است که به این شکل ادبی اشاره دارد. بر اساس آثار ادبی موجود در این زمینه، فضای آلوده و پر از تباهی پلیدشهرها به دلیل وجود ابرقدرت های سیاسی و اجتماعی ظالم، زمینه ساز زندگی ناخوشایند و آلوده ای است که مردم را از داشتن آینده ی روشن و سالم محروم ساخته و زندگی آن ها را با اجبار و سازگاری ناخواسته همراه می سازد. در ایران نیز، اوضاع اجتماعی و سیاسی پلیدگونه ی دهه بیستم، -اتفاقاتی چون انقلاب مشروطه، کودتای 28مرداد و حوادث شهریور بیست- تأثیرات فراوانی در ادبیات و به ویژه ادبیات داستانی داشت. در عموم داستان های این دوره، ردّپای خصوصیّات پلیدشهری دیده می-شود. اختناق و فشارهای موجود، نویسندگان را بر آن داشت تا با بیانی رمزآلود و نمادین به شرح وضع موجود بپردازند. اوضاعی که در آن خشونت و استبداد بیداد می کرد. هدایت، چوبک و ساعدی از نویسندگانی بودند که اغلب داستان های خود را بر پایه ی خصایص پلیدشهری بنا نهادند و جزو نویسندگان پلیدشهری و نامبردار شدند. همزمانی حیات این سه تن با حوادث اجتماعی و سیاسی در داستان نویسی ایشان اثرگذار بود. این سه تن، به وسیله ی ترسیم اوضاع نامناسب و سرشار از وهم فضای داستان هایشان، به خوبی پلیدشهرهایی را تصویر کردند که در آن شاهد هیچ گونه رحم و مردمیّت و انسانیّتی نیستیم. نمودهای پلیدشهری فراوانی را در نوشته های ایشان شاهدیم. مرگ اندیشی، اوضاع نابسامان زنان و باورهای خرافه، در داستان های هر سه حضوری پر رنگ دارند، اما پوچ گرایی، یأس انگاری و دین ستیزی در داستان های هدایت، فساد، انحرافات جنسی و فقر در داستان های چوبک و نهایتاً روان پریشی، بیماری و استبداد در داستان های ساعدی بیشتر جلوه گر است. در این پژوهش، علاوه بر معرفی این نوع ادبی، به بررسی نمودهای آن در داستان های سه نویسنده ی نامبرده پرداخته ایم.
بهرام شعبانی مهدی نوریان
چکیده ندارد.
بهرام شعبانی غلامحسین لیاقت
مکانیک نفوذ پرتابه ها در اهداف ، چه از دیدگاه علوم نظامی و چه از منظر علوم و فنون غیرنظامی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است . از آنجا که آزمایشهای پرهزینه و وقت گیر این علم، مانعی بزرگ در برابر پیشرفت آن به حساب می آید، استفاده از مدلهای تحلیلی، یکی از گریز راههای مناسب ، جهت بررسی و دامه پیشرفت آن، پیشنهاد می گردد. مبنای کار در این پایان نامه، بدست آوردن مدلی کاملا تحلیلی برای نفوذ گلوله با شکل دماغه استاندارد، در اهداف فلزی ضخیم است . تاکنون براساس دیدگاه انبساط حفره کروی یا استوانه ای روابط نفوذ کامل برای گلوله ای اجیوال ارائه نشده است . در این تحقیق، با استفاده از تئوری های انبساط حفره کروی یا استوانه ای در هدف در اثر نفوذ پرتابه، روابطی تحلیلی برای نفوذ کامل پرتابه های اجیوال در اهداف ضخیم فلزی ارائه خواهد شد. با توجه به اینکه نمی توان از اثر بالا رفتن دمای هدف در اثر نفوذ پرتابه و تاثیر آن بر خواص مکانیکی هدف چشم پوشی نمود، بالا رفتن دمای هدف و تاثیر آن بر معادلات نفوذی نیز، در مدل در نظر گرفته شده است . مدل ارائه شده با توجه به فرضیات حاکم بر آن، توافق کاملا مناسبی با مقادیر تجربی مختلف دارد.