نام پژوهشگر: نرگس ارسلانی

بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر رفتارهای خود مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر لامرد سال 1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  طاهره قطبی   سادات سید باقر مداح

چکیده مقدمه: علیرغم شیوع بالای دیابت نوع دو در جهان و عوارض ناتوان کننده آن در جوامع مختلف، از جمله ایران،اغلب مبتلایان به دیابت، در انجام رفتارهای خودمراقبتی کوتاهی میکنند. با توجه به یافته های متفاوت در ارتباط بارفتارهای خودمراقبتی در مبتلایان به دیابت، پژوهشی با هدف تاثیر آموزشمبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو صورت گرفت. روش کار: این پژوهش از نوع مداخله ای نیمه تجربی است، که بر روی 40 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو که بصورت تصادفی در دوگروه مداخله و شاهد قرار گرفتند، صورت گرفت. آموزش مبتنی برالگوی توانمندسازی خانواده محور جهت گروه مداخله، طی 5 جلسه 90-60 دقیقه ای، در چهارگام (تهدید درک شده، مشکل گشایی، مشارکت آموزشی و ارزشیابی) بصورت جلسات خانوادگی،در منزل بیماران اجرا شد. سطح رفتارهای خودمراقبتی بیماران در چهار حیطه تغذیه، فعالیت جسمی و ورزش، کنترل عوارض و مصرف دارو و مراقبت از پا با استفاده از پرسشنامه سنجش رفتارهای خودمراقبتی، در دو مرحله قبل و بعداز اجرای مداخله، سنجیده شد. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار spss16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند،دو گروه،قبل از مداخله، تفاوت معناداری از نظر سطح رفتارهای خودمراقبتی با یکدیگر ندارند(05/0p>). پس از اجرای آموزش مبتنی برالگوی توانمندسازی خانواده محور، سطح رفتارهای خودمراقبتی گروه مداخله،به تفکیک درتمامی حیطه ها(تغذیه، فعالیت جسمی و ورزش، کنترل عوارض و مصرف دارو، مراقبت از پا) و در نمره کل رفتارهای خودمراقبتی افزایش یافت(05/0p<). در حالیکه در گروه شاهد تغییر معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، آموزش مبتنی بر الگوی توانمند سازی خانواده محور، تاثیر مثبتی در بهبود رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته است. لذا نتایج این مطالعه میتواند در سایر بیماری های مزمن و در حیطه های مختلف خدمات پرستاری جهت بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران بکارگرفته شود.

بررسی ارتباط بارکاری و توان کاری با فشار روانی شغلی در پرسنل پرستاری بیمارستان شهید بهشتی قم در سال 1392
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1393
  زهرا عرب   لیلا پیری

زمینه وهدف: امروزه بحث مدیریت فشار روانی در سازمانها مورد توجه افراد بسیاری ازجمله متخصصان علم ارگونومی قرار گرفته است.از آنجا که هدف علم ارگونومی افزایش بهره وری، سلامت، ایمنی و رفاه انسان می باشد در راستای طراحی سیستم های کاری و به منظور مدیریت فشارروانی می توان تعادلی رابین ویژگی های افراد ونیازهای شغلی آنان از طریق شناخت بهتر روابط این متغیرها برقرارکند لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه بین بارکاری وتوان کاری با فشار روانی شغلی در پرسنل پرستاری می باشد. روش بررسی: این مطالعه مقطعی در بیمارستان آموزشی شهید بهشتی قم بر روی 190 نفراز پرسنل پرستاری با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. جهت بررسی رابطه بین بارکاری وتوان کاری با فشار روانی شغلی از یک پرسشنامه خود گزارشی متشکل از پرسشنامه های بارکاری ناسا، شاخص توان کاری وفشار روانی شغلی اوسیپو استفاده شد. سپس پرسشنامه های تکمیل شده توسط چهار رده شغلی کارشناس پرستاری، تکنیسین اتاق عمل، بهیار وکمک بهیار، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته ها: از 190 شرکت کننده 129 نفر(9/67 درصد) زن، 61 نفر(1/32 درصد) مرد و میانگین سنی 8/32سال بود.اکثریت بار کاری زیاد(2/54%)، توان کاری خوب(6/52%)و فشار روانی شغلی(84%) طبیعی را گزارش کردند. بین متغیرهای فشار روانی شغلی بارده شغلی، میزان تحصیلات و وضعیت استخدامی و همچنین بار کاری، توان کاری با وضعیت استخدامی اختلاف معنی دار وجود داشت. بین توان کاری و فشار روانی شغلی ارتباط معنی دار معکوس بدست آمد، بین بار کاری و فشار روانی شغلی رابطه معنی دارمشاهده نشد. بحث ونتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه مبنی بر وجود بار کاری زیاد و همچنین رابطه معنی دار و معکوس بین توان کاری وفشار روانی شغلی در پرسنل پرستاری، با جذب کافی پرستاران، ایجاد شرایط مناسب شغلی و تقویت توان کاری میتوان فشار روانی شغلی و بار کاری زیاد در بیمارستانها را تعدیل نمود