نام پژوهشگر: نقیب نقوی
حمید طبسی مهدخت پورخالقی چترودی
هدف از نگارش این رساله شناخت گرشاسپ و تحلیل کردارهای آیینی و پهلوانی او در ادبیّات گاهانی و متون دینی و سنّتی مزدیسنان، متون تاریخی کهن و حماسه های ملّی ایران بوده است. راه نیافتن برخی کردارهای او از اوستا به ادبیّات دور? اسلامی ایران ، تبدیل گرشاسپ اساطیری به بَدَل حماسی اش یعنی سام در شاهنامه، غفلت ورزیدن بیشتر سرایندگان حماسه های ملّیِ پس از شاهنامه از اسطور? گرشاسپ ، روایت اساطیری خشکی ستیزی گرشاسپ در متون پهلوی ، پادشاهی یا پهلوانی گرشاسپ در قلمرو اسطوره و حماسه ، و نقش متون تاریخی کهن در تبیین و تحلیل اسطور? گرشاسپ از عمده ترین مقوله هایی به شمار می آیند که در این نوشتار با نگاهی تحلیلی به آنها پرداخته شده است . در حقیقت، با ترسیم سیمای روشنی از گرشاسپ- به عنوان یک اَبَرپهلوان ایرانی- سعی در تبیین این نکته داشت0647 ایم که اگر فردوسی به روایت اسطور? رشادتها و پهلوانیهای وی می پرداخت، بدون تردید اینک او برجسته ترین همزاد حماسی رستم در حماس? ملّی ایران به شمار می آمد.
عالیه بیگم میرتونی ابوالقاسم قوام
در میان قالبهای شعر فارسی، غزل جایگاه ویژه ای دارد و در میان شاعران غزلسرای معاصر هوشنگ ابتهاج از جایگاه و شهرت ویژه ای برخوردار است. غزل او یادآور غزلهای حافظ است. از آنجا که یکی از مهمترین عوامل توفیق ابتهاج در حوزه غزل موسیقی می باشد در این رساله به بررسی موسیقی در غزلهای ابتهاج پرداخته ایم تا ضمن آشنایی با جهان پر رمز و راز و موسیقی از جان برآمده شاعر، با موشکافی انواع موسیقی راز زیبایی و تأثیرگذاری غزلهایش را نشان دهیم. از این رو هر یک از انواع موسیقی بیرونی (وزن و بحرهای عروضی)، موسیقی کناری (ردیف و قافیه) و موسیقی درونی (بدیع لفظی) را در فصول جداگانه ای مورد تحقیق و بررسی قرار دادیم و در پایان دریافتیم که ابتهاج جزو آن دسته از شاعرانی است که از موسیقی در شعر خویش بسیار سود جسته است و غزلهای او سرشار از موسیقی است. غزل ابتهاج از نظر هر یک از انواع موسیقی بیرونی، کناری و درونی بسیار غنی است. در حوزه موسیقی بیرونی غزلهای ابتهاج دارای تنوّع اوزان است و در بیشتر موارد وزن و محتوا متناسب با یکدیگر به کار رفته اند که این تناسب وزن و محتوا سبب غنای موسیقی بیرونی شعر شده است. موسیقی کناری شعر هم حاصل قافیه ها و ردیفهای غنی و تناسب آوایی و صوتی است که میان اجزاء ردیف و قافیه وجود دارد. اما موسیقی درونی که بیشترین سهم را در ایجاد موسیقی غزلهای ابتهاج داشته است از رهگذر صنایع لفظی بدیع پدید آمده است و در این میان انواع جناس، سجع و تکرار در ایجاد این نوع موسیقی نقش عمده ای داشته اند. در واقع نظام موسیقایی غزلهای ابتهاج بیشتر برپایه تکرار صامتها و مصوّتها در طول بیت می باشد. مجموعه این عوامل موسیقایی در کنار هم و غنای بسیار هر یک از انواع موسیقی در غزل ابتهاج رمز موفقیت او به عنوان یک شاعر بزرگ غزلسراست.
عباس کرمانی ابوالقاسم قوام
اشاره ای کلی و مختصر به حدود نسبی مفهوم آداب و رسوم ، استخراج و دسته بندی بیت هایی از شاهنامه فردوسی که در چارچوب این حدود نسبی قرار می گرفتند و نهایتا تلاش برای یافتن ریشه ی این سنن در متون کهن و تحقیقات جدید، موضوع اصلی رساله حاضر بوده است. :«پادشاهی» ، «رزم» ، «جشن ها » ، «سوگواری و خاکسپاری» ، « نامه نگاری » ، « شکار »، « تفال» ، « خواب گذاری» ، «ستاره شماری» ، « کودکان و نوجوانان»، « آداب دینی »، بخش های نه گانه ی این رساله است . این بخش ها که اهم آداب زندگی درباری و برخی از مناسک و رسوم قومی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد و خود به 31 فصل و چندین بند تقسیم می شود ، حاصل تدوین موضوعی صدها بیت شاهنامه است . سعی نگارنده در یافتن سرچشمه های این اداب - گرچه همواره قرین توفیق نبوده- در موارد متعددی به نتیجه رسیده و سیر تحول آن رسم را به روشنی نشان داده است . علاوه بر شاهنامه فردوسی بعنوان مبنای تحقیق، 326 کتاب دیگر نیز اعم از متون ادبی ، تاریخی ، دینی و آثار محققان معاصر ، در نوشتن این رساله به کمک نگارنده آمده است . اگر نامه حکیم توس را مهمترین سند هویت ملی ایرانیان بدانیم ، هدف و فایده این تحقیق نیز می تواند در شناخت بنیان های فرهنگی این قوم دیر سال و بازخوانی و بکار گیری هوشمندانه ی آنها خلاصه شود.
نقیب نقوی محمدرضا شفیعی کدکنی
از جایی که این بررسی تنها بر پایه موسیقی کناری شعر صورت گرفته و به محتوا و موسیقی درونی آن نپرداخته است ، فصل نخست را به نگاهی بر منطق هنری، شناخت شکل (form)، دیدگاه شکل گرایان (formalists) و پیوند موسیقی و شعر اختصاص داده ایم. در فصل دوم به شناخت قافیه، پیشینه آن در ادبیات جهان و زبان دری و همچنین نقشی که قافیه در شعر ایفا می کند، پرداخته شده است . کار اصلی این نوشته بررسی ویژگیهای قافیه در شاهنامه است ، بویژه قافیه های غنی که با به دست دادن نوعی قانونمندی براساس خود شاهنامه و دو اثر حماسی دیگر، تا حد زیادی ما را به زبان راستین شاهنامه رهنمون می شود. به گونه ای که می توان از میان واژه هایی که در شعر قافیه قرار گرفته اند و در ضبط آنها در نسخه های گوناگون اختلاف وجود دارد، دست کم آنچه را که به زبان شعر فردوسی نزدیک تر است ، بازشناخت . در شاهنامه جای پای کاستن ها، افزودنها، دست بردنها و بسیاری از عوامل دیگر را بخوبی می توان دید، که بی گمان بسیاری از این نابسامانیها از رهگذر همین اعمال سلیقه های ناسخان و کاتبان صورت گرفته است . دور نیست که در پاره ای موارد، برخی از این ناهماهنگی ها در نظم اولیه بیتها، از ناحیه خود استاد توس به شاهنامه راه یافته باشد، اما بعدها که در سروده های خود تجدید نظر کرده به اصلاح آن دست زده است . به هر حال اشاره به اینگونه موارد نیز در فصل دیگری از کار صورت گرفته است ، با این امید که بتوان با تکیه بر شناخت و شکل و ساختار زبان شاهنامه، اینگونه موارد را بهتر و بیشتر روشن کرد. ویژگیهای ردیف که از شاخصه های شعر فارسی است ، و نقش بسیار بارزی در موسیقایی تر شدن شعر دارد در شاهنامه در فصلی جداگانه بررسی شده است . با این که پرداختن به جنبه های ذوقی و موسیقی درونی شعر در شاهنامه، در چهارچوب این بررسی نبود، به این جنبه از شعر شاهنامه در پایان به گونه ای گذرا اشاره شده است . در فصل پایانی، فهرست بیتهایی که در متن آمده، بر مبنای چاپهای مسکو و خالقی با ضبط اختلاف در نسخه های گوناگون آورده شده است . شماره ای که برابر واژه ها در بیت دیده می شود، درست مطابق با متن شاهنامه است ، تا دستیابی بدان با اشکال روبرو نشود. همچنین برای پرهیز از آوردن نمونه های گوناگون در نوشته، پاره ای از بیتها فقط در این فهرست گنجانده شده و در متن تنها به یادآوری شماره ردیف بیت بسنده شده است . فهرست قافیه هایی را که از آن به گونه آماری بهره گرفته شده است ، در پایان این فصل آورده ایم.