نام پژوهشگر: آرمان محمودی اطاقوری
معصومه صمدی عبدالریوف صمدی میبدی
خرفه گیاهی از خانواده پرتولاکا سه با نام علمی پرتولاکا اولراسه بوده و به عنوان علف هرز در رتبه هشتم گیاه مورد استفاده در جهان می باشد، عقیده بر آن است که گیاه خرفه به عنوان غذای آینده برای انسان و دام از جایگاه ویژه ای برخورداراست. خرفه تقریباً حاوی تمام مواد مغذی و اسیدهای چرب غیراشباع ضروری است که نفش موثری درپیشگیری از بیماریهای قلب و عروق دارند. در این تحقیق، مقادیرکم عناصری نظیر آهن، منگنز، روی، مس و کادمیم در برگ خرفه و خاکی که در آن خرفه رویش کرده همراه با اسیدهای چرب موجود در برگ و بذر خرفه اندازه گیری شد. آنالیز عنصری با استفاده از روش افزایش استاندارد و مقادیر جذب توسط اسپکتروسکوپی جذب اتمی تعیین شد. از آنجاییکه میزان عناصر موجود در گیاه خرفه تحت تاثیر عوامل محیطی نظیر نوع خاک، اسیدیته خاک، رطوبت و ارتفاع محل رویش گیاه از سطح دریا می باشد لذا جمع آوری نمونه ها به صورت تصادفی از مناطق مختلف استان مازندران صورت گرفت. نتایج این تحقیق آشکار ساخت که مقدار میانگین آهن در برگ خرفه mg/kg)82/807( بیشتر از روی mg/kg)86 /276)، منگنز ( mg/kg5/171)، کادمیم ( mg/kg79/129) و مس ( mg/kg35/99) است و در خاک میزان میانگین منگنز (mg/kg 85/8) بیشتر از آهن ( mg/kg92/6)، روی ( mg/kg86/2) و مس mg/kg)45/0(است. برای آنالیز اسیدهای چرب از روش کروماتوگرافی گازی و طیف سنج جرمی استفاده شد. نتایج نشان دادند که خرفه حاوی مقدار قابل توجهی از لینولنیک اسید (19/50%) در روغن استخراج شده از برگ و همچنین بیشترین مقدار لینولئیک اسید (75/31%) در روغن استخراج شده از بذر است.
مهسا رزاز علیرضا نقی نژاد
جنس ممرز (carpinus l.) با حدود 130 گونه، به تیره ی غان (betulaceae) تعلق دارد و گونه های آن بیشتر در نیمکره ی شمالی و عمدتاً در اروپا-آسیا انتشار دارند. بر اساس فلورا ایرانیکا، این جنس دارای دوگونه لور carpinus) orientals mill.) و ممرز (l. carpinus betulus) در جنگل های هیرکانی ایران می باشد. گونه-های این جنس از لحاظ ویژگی های ریخت شناسی بسیار متنوع بوده و بسیاری از مشکلات تاکسونومی مابین گونه-های این سرده به ویژه گونه c. orientalis به صورت حل نشده باقی مانده است. مطالعه ی کنونی به منظور بررسی جمعیت های مختلف گونه لور در استان های شمال و شمال شرقی ایران (خراسان شمالی، گلستان مازندران و گیلان) با استفاده از صفات ریخت شناسی، تشریحی و استخراج پروتئین از دانه صورت گرفته است. به این منظور مطالعات بر روی نمونه های هرباریوم دانشگاه فردوسی مشهد ، هرباریوم مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع استان گلستان، مازندران و موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع ایران و نمونه های جمع آوری شده طی فصول رویشی سال های 1390 و 1391 انجام شد. برش گیری در مطالعات تشریحی ساقه و برگ، به روش دستی انجام و برش ها رنگ آمیزی شدند. ماتریس داده ها از 28 صفت ریخت شناسی، 53 صفت تشریحی ساقه و برگ، 10 باند حاصل از استخراج پروتئین تشکیل شد. صفات متمایز کننده به کمک آنالیزهای مولفه ی اصلی (pca) و خوشه ای (cluster analysis) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه مولکولی در جمعیت های این گونه تا حد زیادی با نتایج حاصل از مطالعات ریخت شناسی این جمعیت ها مطابقت داشته، آن را تایید می نمایدکه می توان نتیجه گرفت تغییرات ریخت شناسی در گونه مورد مطالعه ناشی از وجود تنوع ژنتیکی بین جمعیت هاست. اما مطالعات تشریحی برگ و ساقه، مطابقت کاملی را با نتایج مطالعات ریخت شناسی و مولکولی نشان نمی دهند که این عدم تطابق نشان می دهد صفات تشریحی تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط محیطی، عوامل اکولوژیکی مانند ارتفاع از سطح دریا و نوع رویشگاه قرار دارند.
سمیه مختاری آرمان محمودی اطاقوری
هدف از انجام این مطالعه بررسی تغییرات فلوریستیک با استفاده از ترانسکت اکولوژیکی و اثر عوامل مختلف اکولوژیکی شامل ارتفاع از سطح دریا، میزان شیب و جهت شیب موثر بر پراکنش و تنوع گونه ای پوشش گیاهی در ارتفاعات ارزنه، در فاصله 70 کیلومتری شمال غرب تایباد، استان خراسان رضوی است. برای این منظور، تعداد 260 آرایه گیاهی از 49 تیره و 184 جنس در منتطقه جمع آوری و شناسایی شدند. همی کریپتوفیت ها و تروفیت ها از مهمترین گروههای ساختاری طیف زیستی منطقه به روش رانکیه بودند. بررسی کورولوژیک و استخراج کوروتیپ ها، غلبه عناصر ایرانی- تورانی را نشان داد. از سوی دیگر، در رابطه با اندمیسم، تعداد 31 آرایه، اندمیک سرزمین ایران بودند. بر اساس معیار iucn دو دسته آرایه های آسیب پذیر و با خطر کمتر تعیین شد که جمعاً 8 گونه در دسته گونه های تهدید شده وجود دارد. به منظور آنالیز داده های پوششی در طول سه ترانسکت، با استفاده از تکنیک رسته بندی twinspan، چهار گروه پوششی تشخیص داده شد و آنالیز رسته بندی dca مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از anova نشان داد که مهمترین عامل تاثیر گذار بر استقرار گروه های گیاهی مطالعه شده، ارتفاع از سطح دریا و شیب منطقه است. همچنین تغییرات فلوریستیک، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گونه ها در طول شیب ارتفاعی بررسی شد. نتایج حاصل از گروه های پوشش گیاهی نشان دهنده تخریب در منطقه است.
منا سلیم بهرامی فاطمه فدایی
جنس دم اسب از تیره ی دم اسبیان (equisetaceae) ، یکی از ارزشمندترین گیاهان دارویی و علوفه ای شمال ایران است که اغلب در مناطق مرطوب و سایه دار جنگلی مجاور سطح دریا تا ارتفاع 1400 متر به وفور می رویند. در فلور ایران، برای جنس دم اسب 4 گونه ی equisetum arvense l.، equisetum palustre l.، equisetum ramosissimum desf. و equisetum telmateia ehrh. گزارش شده است. مطالعه ی کنونی به منظور بررسی بیوسیستماتیک این جنس در شمال ایران (استان های گلستان، مازندران و گیلان) با استفاده از صفات ریخت شناسی و نشانگر مولکولی rapd انجام شده است، که ضمن تأیید صحت شناسایی گونه های این جنس، به کمک تقابل شواهد مورفولوژیکی و مولکولی با استفاده از نشانگر rapd، به بررسی تنوع ژنتیکی بین گونه ای و درون گونه ای این جنس نیز پرداخته شد. از این رو 20 جمعیت از دم اسبیان مربوط به 4 گونه e. palustre l.، e. ramosissimum desf.، e. telmateia ehrh.، e. arvense l. از مناطق شمالی کشور (استان های گلستان، مازندران و گیلان) جهت بررسی ریخت شناسی و تنوع ژنتیکی جمع آوری شدند، که 8 جمعیت مربوط به e. telmateia ehrh، 5 جمعیت از گونه e. arvense l.، 3 جمعیت از گونه e. palustre l. و 4 جمعیت مربوط به گونه e. ramosissimum desf. می باشد. dna ژنومی با استفاده از روش ctab استخراج گردید و پس از استخراج، کیفیت و کمیت آن مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد واکنش زنجیره ای پلی مراز با 12 آغازگر rapd انجام شد و آنالیز خوشه ای با استفاده از نرم افزار ntsys-ver. 2.02 صورت گرفت. مطالعات مورفومتری با بررسی و اندازه گیری صفات مختلف بر روی نمونه های جمع آوری شده، انجام شد و از طریق نرم افزار spss-ver. 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از مقایسه ماتریس های داده های مورفولوژیکی و مولکولی تا حدودی با هم مطابقت دارند. در حقیقت ویژگی های مورفولوژیکی، در بررسی روابط بین ژنوتیپ های این جنس نسبت به ویژگی های مولکولی موفق تر بوده اند. واژه های کلیدی: دم اسب،l. equisetum، تنوع ژنتیکی، rapd، مورفومتری
طاهره نگاری سیدکمال کاظمی تبار
جنس صنوبر از تیره بیدها است که دارای کاربردهای فراوان از جمله تولید کاغذ و چوب می باشد.populus caspica (سفیدپلت)، بومی جنگل های هیرکانی می باشد وpopulus alba (سپیدار) در منطقه خراسان به خوبی رشد می نماید. به جهت ارزش زیاد این دو گونه در صنعت و اقتصاد، بررسی میزان تنوع ژنتیکی آن ها اهمیت زیادی دارد. به همین جهت بررسی بیوسیستماتیک این دو گونه، با استفاده از نشانگرهای مولکولی و مورفولوژیکی انجام گردید. 16 جمعیت از استان های مازندران، گیلان و خراسان رضوی جمع آوری شد و با 6 آغازگر rapd، واکنش زنجیره ای پلیمراز انجام گردید، سپس با استفاده از نرم افزارntsys-pc (2.02)، میزان تنوع ژنتیکی مشخص گردید که بر این اساس بین جمعیت های دو گونه تنوع ژنتیکی وجود دارد ولی تفکیک دو گونه میسر نگردید. بررسی مورفومتری، با انتخاب 26 صفت کمی و کیفی انجام گردید. سپس با استفاده از نرم افزار spss-ver.16، داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت، که بر این اساس دو گونه سفیدپلت و سپیدار کاملا و به طورمشخص از یکدیگرتفکیک شدند.
بهاره ظاهری کمال کاظمی تبار
دارواش گیاهی انگلی و متعلق به خانواده viscaseae می باشد که در طب سنتی از آن استفاده های فراوان می شود. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی گیاه دارواش در استان های گلستان، مازندران و گیلان، 17 جمعیت از جنس l. viscum و 10 جمعیت از جنسm.b. arceut hobium از نقاط مختلف جمع آوری گردید. در این پژوهش از 13 پرایمر rapd استفاده شد. در بررسی جنس viscum، 169 باند قابل امتیازدهی حاصل شد که حدود 38/83 درصد باندها چند شکل بودند. میزان متوسط pic برای این جنس 27/0 و mi 7/20 برآورد گردید. همچنین در جنس arceuthobium ، تعداد 165 باند مشاهده شد که بیش از 84 درصد باندها چند شکل بودند و مقدار pic و mi به ترتیب 26/0 و 7/23 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل کلاستر بر مبنای ضریب تشابه دایس و الگوریتم upgma نشان داد که تنوع گسترده ای در نمونه های جمع آوری شده وجود دارد به نحوی که متوسط ضریب تشابه برای جنس viscum، 45/0 و برای جنس arceuthobium، 44/0 بود. تنوع بسیار وسیعی در این دو جنس مشاهده گردید.
زکیه مدهوشی آرمان محمودی اطاقوری
هدف تحقیق، بررسی بیوسیستماتیک جنس pteris (دو گونه یpteris cretica وpteris dentata) به روش های آناتومی و مورفومتری و بررسی میزان شباهتها و تفاوتهای بین جمعیت های این دو گونه در شمال ایران بوده است. دنتاتا و کرتیکا از گونه های پتریسهستندکهعلیرغمتفاوت های ظاهری، در یک جنس قراردارند.بررسی بیوسیستماتیک این دو گونه وجمعیت های آنها با استفاده از آناتومی، مورفولوژی مقایسه ای و تحلیل های آماری می تواند توضیح بهتری در مورد طبقه بندی و تنوع این دو گونه ارایه دهد. به همین منظور جمعیت های دو گونه از جنس پتریس یعنیپتریس کرتیکاوپتریس دنتاتادراستان های مازندران، گیلان و گلستانبه روش هایآناتومی و مورفومتری موردبررسی قرار گرفتهوبایکدیگرمقایسهشدند. نتایج حاصل از یافته هانشان می دهد این دو گونه سرخس، از نظر آناتومی بر اساس مولفه اصلی اول و سوم باهم متفاوت، ولی از نظر مولفه های اصلی دیگر باهم شبیه هستند.بر اساس مطالعات مورفومتری، بین دو گونه براساس مولفه های اصلی اول و دوم تفاوت معنی داری وجود دارد. درمیان جمعیت های گونه کرتیکابر اساس این مولفه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد، ولی در میان جمعیت های دنتاتا به لحاظ ریخت شناسی براساس مولفه اصلی دومتفاوت معنی داری مشاهده شد. مطالعات آناتومی انجام شده نیز نشان داد، در میان جمعیت های گونه ی دنتاتا، بر اساس چهار مولفه ی اصلی تفاوت معنی داری وجود دارد.
زینب حسین زاده حبیب زارع
جنس spiraea متعلق به خانواده گل سرخ است و در نواحی خزری و بخش های کوهستانی ایرانی-تورانی رویش دارد. هدف این تحقیق بررسی بیوسیستماتیک جنس spiraea ( سه گونه spiraea crenata و spiraea hypericifolia و spiraea sheikhii) در شمال ایران به روش آناتومی و مورفومتری می باشد.به منظور مقایسه این گونه ها، تاکسونومی عددی با استفاده از 29 صفت ریختی و 45 صفت تشریحی انجام شد. از نرم افزار spss برای انجام آنالیز تجزیه به مولفه های اصلی استفاده شد.مطالعات نشان داده که سه گونه از نظر آناتومی و مورفومتری و ویژگی های ریزریخت شناسی بذر تفاوت نشان می دهند.
آزاده رضاپور حبیب زارع
مطالعه کنونی به منظور تعیین مرز میان گونه های مختلف جنس نمدار در جنگلهای هیرکانی با استفاده از صفات تشریحی و استخراج پروتئین از برگ صورت گرفته است. به این منظور نمونه ها طی فصول رویشی سال های 1392 و1393 جمع آوری شده و شناسایی گونه های مختلف این جنس در هرباریوم مرکز تحقیقات جنگل ها و مراتع استان مازندران واقع در باغ گیاه شناسی نوشهرباکمککلید شناسایی نمدارها انجام شد. شناسایی نمدارها نشان داد که این نمونه ها متعلق به شش گونهtiliabegonifolia،tiliarubra،tiliadasystyla،tiliaxeuchlora،tiliasabettiوtiliacordataمی باشند.علاوه بر این شش گونه تعدادی پایه درختی دیگر از نمونه های نمدار جمع آوری شده که شناسایی آن ها با مطالعات مورفولوژیکی به تنهایی امکان پذیر نبوده است به همین دلیل نامگذاری آن ها را منوط به مطالعات تکمیلی مولکولی و آناتومی نموده ایم.
راحله حیدری منیره آقاجانی نسب
شمال ایران به عنوان یک ذخیره گاه ژنتیکی و زیست محیطی گنجینه ی گرانبهایی از گونه های دارویی با خواص منحصر به فرد می باشد. جنس دم اسب، equisetum متعلق به تیره ی equisetaceae، یکی از گیاهان ارزشمند دارویی و علوفه ای چند ساله شمال ایران است که اغلب در مناطق مرطوب و سایه دار جنگلی به وفور می روید. در اکثر مطالعات گیاهی که تاکنون در داخل کشور صورت گرفته، نهانزادان آوندی از جمله دم اسبیان که از اهمیت اقتصادی و دارویی نیز برخوردارند کمتر مورد توجه تاکسونومیست ها واقع شده اند. لذا در پژوهش حاضر مطالعه ای در خصوص بررسی و ارزیابی تنوع ژنتیکی در 16 جمعیت گونه های (e.ramosissimum, e.telmateia, e.arvense, e.palustre) در استان های گلستان، مازندران و گیلان با استفاده از صفات آناتومی و استخراج پروتئین های شاخه صورت گرفت. به این منظور مطالعات بر روی نمونه های جمع آوری شده طی فصول رویشی سال های 1392 و1393 انجام پذیرفت.
معصومه خانعلیپور علیرضا نقی نژاد
به منظور بررسی بیوسیستماتیک جنس asplenium در شمال ایران، 23 جمعیت از دو گونه a. adiantum nigrum و a.trichomanes از سه استان گیلان، مازندران و گلستان جمع آوری گردید. روش مورفومتری(صفات مورفولوژیک) و روش مولکولی با استفاده از مارکر issr برای انجام این مهم مورد استفاده قرار گرفت. تعداد ?? باند از 6 آغازگر issr بدست آمد که ?? باند پلی مورف بودند. میزان پلی مورفیسم مشاهده شده ??/?? درصد بوده است. داده های حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی (pca) نشان می دهد که سه مولفه اول ، 58 درصد از واریانس کل را توجیه می نماید. نتایج مولکولی نشان می دهد که جمعیت های این جنس توسط مارکرissr قابل تفکیک می باشند. مطالعه مورفومتری بر پایه 22 صفت صورت گرفت که تعداد 16 صفت، کیفی وتعداد ? صفت کمی بودند. آنالیز آماری انجام شده در مورفومتری نشان می دهد که مولفه های اول و دوم در مجموع 90 درصد تنوع را ایجاد نموده و توانسته است جمعیت ها را به خوبی از هم تفکیک نماید. نتایج حاصل از داده های مولکولی با نتایج بدست آمده از داده های مورفومتری مطابقت دارند.