نام پژوهشگر: عباس قربانی

خدا در اندیشه ابن سینا و دکارت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده علوم انسانی و پایه 1388
  زهرا رنجبر   حسن قنبری

بحث از مفهوم خدا ، صفات او و دلایل اثبات وجود خدا ، مربوط به فلسفه ی دین است که خود شاخه و شعبه ای از فلسفه است و در عین حال دانشی دامن گستر و پویاست . مسئله ی خدا نیز مسئله ای بسیار دیرپا و ریشه دار است و کل گستره ی تاریخ بشری و سراسر زندگی بشر را فرا گرفته و بشر هیچ گاه از دغدغه ی تأمل و اندیشه و بحث و کاوش درباره ی خدا فارغ نبوده است . ارائه دادن تعریفی از خدا که فراگیرنده ی تمامی کاربردهای این کلمه و معادل های آن در زبان های دیگر باشد بسیار دشوار و شاید غیر ممکن است . حتی این تعریف که بگوییم « خدا موجودی است ماوراء انسان و ماوراء طبیعت که جهان را اراده می کند . » نارساست . بنابراین تعریف مذکور ، به نحو جامع و مانع قابل اطلاق بر خدا نیست . هدف اصلی رساله ی حاضر شناخت و مقایسه ی دیدگاه دو فیلسوف ممتاز و برجسته شرق و غرب یعنی ابن سینا و دکارت در مسئله ی خداوند است. خدا از نظر ابن سینا واجب الوجود است، به عبارتی موجودی ضروری الوجود است یعنی فرض معدوم بودن آن محال است و براهینی که وی در اثبات واجب الوجود مطرح می نماید، برهان وسط و طرف و برهان وجوب و امکان (صدیقین) می باشد که در ضمن رساله به بیان آن ها خواهیم پرداخت. از نظر دکارت، خدا به عنوان مفهومی (تصوری) فطری به طور بالقوه در انسان وجود دارد، براهینی که دکارت برای اثبات خداوند اقامه نموده، برهان علامت تجاری (صنعتی) و برهان وجودی است که مطرح خواهیم نمود.

پژوهشی تطبیقی در معرفت شناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده علوم انسانی و پایه 1388
  سمیه منفرد   عباس قربانی

در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، می توان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی می باشد و مبنای تمام افکار او بر پایه ی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا می توانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافته های عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا می کند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار می دهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف می پردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان. هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورت ها از استدلال عقلی بهره برده است.

بررسی امامت از دیدگاه شیعه اثنی عشری، اسماعیلیه و فرقه اشاعره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1388
  زهرا خانمحمدیان   شمس اله صفرلکی

هدف ما در این رساله بررسی مسئله امامت از دیدگاه شیعه اثنی عشری، اسماعیلیه و فرقه اشاعره می باشد. آنچه که در این رساله دارای اهمیت می باشد این است که دو فرقه ی اثنی عشری و اسماعیلیه از نظر اعتقادی بسیار به هم نزدیک و وجوه مشترک آن ها بیش از موارد اختلاف است، نزدیکی فکری آن ها در مسائلی چون وجوب و ضرورت امام، عصمت امام، وظایف و شئون امام و همچنین مسئله ولایت مورد انکار هیچکس نیست. اما اشاعره که فرقه ای از اهل سنت است اختلاف قابل توجهی با این دو فرقه ی شیعی دارد به طوری که رویکرد اشاعره به امامت رویکردی فرع انگارانه است نه اعتقادی و امامت از نگاه آنان واجب کفایی است، در کل اشاعره امامت را به عنوان یک قضیه ی مصلحتی باور دارند و آن را جزء فروع دین دانسته و به افعال مکلفین برگردانده اند، لذا در نظر آنان وجوب امامت شرعی است و شخص واجد الشرایط، از سوی مسلمانان به امامت برگزیده می شود.

عدل الهی و مساله شر از دیدگاه مرتضی مطهری و فخررازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  سکینه روستا   عباس قربانی

مساله شر یکی از مباحث مهمی است که همواره افکار متفکران و ارباب ادیان و حتی مردم عادی را به خود مشغول داشته است.این مساله در عصر حاضر بیشتر در حوزه فلسفه دین از منظر صفات کمالی الهی چون عدل،قدرت و علم و خیرخواهی مطلق خداوند مطرح گردیده و حتی برخی از فیلسوفان معاصر غرب همچون جی.ال.مکی،وجود شرور را دلیل عمده بر نفی وجود خداوند دانسته اند.و هر یک به نحوی سعی در پاسخگویی به این مساله و تبیین و توجیه وجود شناختی شرور برآمده اند. ما در این رساله در نظر داریم تا این مساله را از منظر عدل الهی با توجه به دیدگاه های دو متکلم و اندیشمند اسلامی استاد شهید مرتضی مطهری و فخررازی بررسی کرده و با تبیین و ارزیابی این دیدگاه ها، شبهات موجود پاسخ داده شود.به همین منظور در فصل اول این رساله تعریف عدل الهی و اقسام آن و تاریخچه بحث عدل و جایگاه عدل و همینطور تعریف خیر و شر و اقسام آن و شبهه هایی که در این زمینه وجود دارد بیان شده است و در فصل دوم به ذکر دیدگاه ها و پاسخ هایی که استاد شهید مرتضی مطهری در این زمینه داده اند و بررسی آن پاسخ ها پرداخته شده است و در فصل سوم این موضوع مورد بررسی قرار گرفته که آیا فخررازی در این زمینه پاسخ یا دیدگاهی دارد و به بیان پاسخ هایی که در این زمینه داده است پرداخته شده است و در فصل چهارم به تطبیق و مقایسه نظرات این دو اندیشمند در این موضوع پرداخته شده است

نظام احسن از دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  زهرا جمشیدی   شمس اله صفرلکی

یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام، مسئله "نظام احسن" است. در این زمینه بسیاری از اندیشمندان در شرق و غرب عالم به بحث و بررسی پرداخته اند، لایب نیتس و ملاصدرا از اندیشه ورزانی هستند که با اعتقاد به کامل بودن نظام هستی و استناد به مبانی خود، به طرح، اثبات و دفاع از این نظریه پرداخته اند و جهان کنونی را بهترین جهان ممکن خوانده اند. ملاصدرا با تمسک به مسئله علم عنایی خداوند، حکمت بالغه الهی، خیریت وجود و عدمی بودن شر، وجود نظامی برتر از نظام موجود را غیر ممکن دانسته است. لایب نیتس نیز با طرح ایده ی جهان های ممکن، اصل کمال، اصل نظام احسن و استناد به حکمت و عدل خداوند، خداوند را خالقی دانسته است که به ضرورت اخلاقی، تنها یک جهان که به تبع کامل بودن خودش، نظامی احسن و اکمل است را به فعلیّت می رساند و آن نظام، همین نظام کنونی است. سعی ما در این پژوهش، تبیین این مسئله و اثبات آن از دیدگاه این دو فیلسوف بزرگ مغرب زمین و جهان اسلام می باشد.

بازاندیشی و اعتبارسنجی برهان صدیقین ابن سینا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  فهیمه نیکخواه   عباس قربانی

اثبات واجب الوجود و امکان و چگونگی شناخت او، از اهم مسائل فلسفه است. در میان براهین متعددی که برای اثبات واجب از سوی اندیشمندان، مانند: برهان امکان و وجوب، برهان حرکت، برهان حدوث و برهان نظم و … ارائه شده، برهان صدیقین از برا هین پرسابقه و مشهور به شمار می رود . درتاریخ فلسفه اسلامی ، اولین کسی که این برهان را ارائه داد، شیخ الرئیس ابن سینا بود و پس از اوفلاسفه ی بسیاری به آن پرداختند و هر یک تلاش کردند تا تقریر دیگری از برهان صدیقین ارائه دهند. دراین رساله ابتدا به ذکر انواع راه های رسیدن به خدا، فلسفه نامگذاری برهان صدیقین و سیر تاریخی این برهان و مباحثی دیگر، تحت عنوان کلیات پرداخته شد. سپس، ضمن تبیین مبادی براهین ابن سینا، از جمله مفهوم امکان و وجوب، قانون علیت و امتناع دور و تسلسل، به بیان تقریرات شیخ الرئیس در آثار مختلفش از جمله الشفا، النجا ه، المبدأ و المعاد، الرساله العرشیه، التعلیقات، دا نش نامه علائی و الاشارات والتنبیهات پرداختیم . بعلاوه، با توجه به این که ابن سینا، عنوان " برهان صدیقین " را در کتاب " الاشارات والتنبیهات " مطرح کرده است، سعی شد ، باتبیین مراحل آن، تصویر روشن و واضحی از " برهان صدیقین ابن سینا " ارائه گردد و بیان شود که براهین اثبات واجب در آثار شیخ الرئیس یک سیر تکاملی را پیموده تا این که در نهایت در کتاب " الا شارات والتنبیهات " صورت تکامل یافته ی " برهان صدیقین " را به خود گرفته است سپس به ذکر مباحثی تحت عنوان ویژگی های برهان صدیقین پرداخته وملاک ومعیار برهان را مشخص کردیم . بادقت دربیانات ابن سینا دو ویژگی برای صدیقین بودن برهان استخراج شد که با وقوف براین مسئله، می توانیم به بازشناسی برهان صدیقین از غیر صدیقین بپردازیم . در خاتمه، حدود بیست و شش اشکال را که بر برهان ا بن سینا مطرح شده بود ، جمع آوری نموده ونشان داده شد که این اشکالات بر برهان شیخ وارد نبوده و " برهان صدیقین ابن سینا " همچنان جایگاه ممتاز و ویژه ی خود را دارد. واژگان کلیدی : برهان صدیقین، ابن سینا، اثبات واجب ، علت، واجب و ممکن

بررسی تطبیقی اخلاق فضیلت مدار ارسطو و وظیفه گرای کانت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  الهام سلیمانی   عباس قربانی

پژوهش حاضر، در زمینه ی فلسفه اخلاق به تبیین و تطبیق دو گرایش، از تئوری اخلاق هنجاری مبنی بر وظیفه گرایی و فضیلت-مداری پرداخته است. دو نماینده اصلی این دو حوزه به ترتیب کانت و ارسطو می باشند. مفهوم محوری اخلاق ارسطو، سعادت و کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی نفسه مطلوب باشد، نه آنکه به دلیل چیز دیگر مطلوب باشد؛ به تعبیر دیگر ارسطو، در پی خیر برین است. ارسطو، انسان سعادت مند را انسان فضیلت مند و راه دستیابی به سعادت را اکتساب فضایل می داند؛ اما توجه کانت، بر وظیفه و انجام آن به خاطر خود وظیفه و بدون در نظر گرفتن هر نوع انگیزه و میل و غایت دیگر است؛ به عبارت دیگر کانت، صورت اعتبار دهنده و اخلاقی کننده عمل اخلاقی را امر مطلق عقل می داند و پنج صورت از آن ارائه می دهد. عمل اخلاقی را عمل بر طبق این پنج صورت معرفی می کند. بر این اساس، در این پژوهش، ابتدا بعد از ذکر کلیاتی در باره ی فلسفه اخلاق، به بررسی نظریه اخلاقی ارسطو و سپس به نظریه اخلاقی کانت، پرداخته شده و در نهایت، تطبیقی از این دو گرایش مبنی بر کاربرد آن ها در زندگی ارائه شده است. واژگان کلیدی: ارسطو، کانت، سعادت، فضیلت، اراده نیک، امر مطلق.

بررسی تطبیقی مقامات معنوی پیامبر اعظم (ص)درتفسیرالمیزان وفی ظلال القرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1388
  امین اعتمادی   مهدی اکبر نژاد

چکیده : مباحث مربوط به سیره و مقامات معنوی پیامبر از سده های نخستین تا کنون در ضمن کتب سیره شناسی آن حضرت مطرح شده است و مورد توجه دانشمندان و نویسندگان برجسته مسلمان بوده وآثار ارزشمندی ارائه کرده اند ولی در موضوع یاد شده نوشته ای جامع و همه جانبه با نگاه تطبیقی میان شیعه و سنی انجام نگرفته است. نوشته حاضر در یک مقدمه و9 فصل سامان یافته. در مقدمه به بیان کلیات مسئله پرداخته شده. در فصل اول به خلق عظیم پیامبر مانند ادب، تواضع، دلسوزی، عفو آن حضرت پرداخته شده است. در فصل دوم به صبر آن حضرت ومباحثی مانند گوشه ای از صبر آن حضرت، مقایسه صبر آن حضرت با انبیاء الهی، صبر و استقامت همراه بایاران وشرح صدر پیامبر مطرح شده است. در فصل سوم به مقام سکینه پرداخته شده. درفصل چهارم به اخلاص حضرت طرح شده است . در فصل پنجم عبودیت خاتم النبین توضیح داده شده است. در فصل ششم مقام علم لدنی و مباحثی مانند علم غیب پیامبر، تفسیر پیامبر، نمونه هائی از خبر غیب پیامبر و آگاهی پیامبر از حوادث توضیح و مطرح شده است . در فصل هفتم ولایت تکوینی و تشریعی آن حضرت و نمونه ها و موارد آن شرح داده ایم. در فصل هشتم اسوه بودن آن حضرت توضیح داده شده زیرا بعد ازبیان مقامات آن حضرت و آشنائی با آن مقاماتی که توضیح داده ایم اسوه و الگوئی برای خود و جهانیان معرفی نموده ایم. وبالاخره در فصل نهم مقام محمود آن حضرت بیان شده است .

بررسی مسئله خاتمیت از دیدگاه شهید مطهری، دکتر شریعتی و علامه اقبال لاهوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  راضیه عباسی   شمس اله صفرلکی

اصل خاتمیت به عنوان یک آموزه جزمی ومسلّم اسلام به این معناست که با بعثت رسول گرامی اسلام پرونده نبوت در دو شکل تبلیغی و تشریعی مطلقاً بسته شد. اما در عصر جدید همگام با نوآوری و دستاوردهای علمی و فنی و به چالش کشیده شدن سنت و دین، عقیده خاتمیت از جمله مقولاتی بود که از سوی برخی از اندیشمندان معاصر مورد بازاندیشی قرار گرفت. اولین شخصیتی که تفسیری نوین از خاتمیت ارائه داد اقبال لاهوری، متفکر پاکستانی بود. می توان گفت سفره ای که اقبال در درک روشنفکرانه از دین گسترد، هنوز برای برخی روشنفکران امروز مأکولات فراوانی دارد. اما از میان متفکران معاصر شاید هیچ کس به اندازه دکتر شریعتی از اقبال تأثیر نپذیرفته است. تفسیری که اقبال و به تبع او شریعتی از خاتمیت ارائه دادند در ظاهر به نفی دیانت منتهی می شد نه ختم نبوت، و همین امر واکنش های متفاوتی را در بین اندیشمندان مسلمان برانگیخت، که در این میان استاد مطهری نقش عمده ای در روشنگری افکار ایفا نمود. ایشان با تأکید بر بلوغ فکری و اجتماعی بشر در عصر خاتمیت و توانایی او در حفظ کتاب آسمانی خویش، تفسیری از خاتمیت ترتیب داده که بر چهار رکن استوار است: انسان و اجتماع- وضع خاص قانونگذاری اسلام- علم و اجتهاد- استعداد پایان ناپذیر قرآن و سنت. رساله حاضر به قصد بررسی آراء و نظرات این سه متفکر اسلامی در باب خاتمیت در چهار فصل نگارش یافت. فصل اول شامل مقدمه و کلیاتی درباره بیان مسأله، اهداف، پیشینه تحقیق و...می باشد. فصل دوم مشتمل بر پنج گفتار: ضرورت نبوت، اهداف نبوت، لوازم معنایی وتوجیه خاتمیت، ادله اثبات خاتمیت و فلسفه ختم نبوت است. فصل سوم به بررسی نظرات سه اندیشمند مسلمان معاصر، استاد مطهری، علامه اقبال لاهوری و دکتر شریعتی در خصوص خاتمیت پرداخته و پایان این فصل به تطبیق نظرات آن ها اختصاص یافته، به این نتیجه می رسیم که مقصود شریعتی و اقبال این نیست که نیاز بشر به تعلیمات الهی و وحیانی پایان یافته و بشر در اثر بلوغ فکری نیازی به این تعلیمات ندارد، بلکه مقصود ایشان استغنای از وحی جدید است نه مطلق وحی. و توجه آنان به عقل به معنای دادن وضع استقلالی به عقل در حوزه معرفت شناسی است نه چیزی بیشتر از این، لذا لازمه حرف آنان نفی دین نیست. در فصل چهارم پاره ای از شبهات برون دینی و درون دینی خاتمیت آورده و به پاسخ آن ها اشاره شده است

بررسی تطبیقی علت غایی از دیدگاه ملا صدرا و علامه طباطبایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده علوم انسانی و پایه 1389
  اکبر والایی   شمس الله صفرلکی

اصل علت غایی از مباحث محوری در فلسفه اسلامی است و یکی از فروعات اصل علیت است. .این اصل از موارد اختلاف بین مادیون و الهیون می باشد و در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش آن، همواره میان این دو گروه چالش وجود داشته است، به همین دلیل پژوهش پیرامون این مسأله از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف از نگارش این رساله آن است که دیدگاه های ملاصدرا و علامه طباطبایی در خصوص علیت و به خصوص علت غایی و اشکالات وارد شده بر آن، مورد مقایسه و تطبیق قرار گیرد. این رساله از چهار فصل تشکیل شده که فصل اول به کلیات مسأله ی علیت و غایت، فصل دوم به غایت از نگاه ملاصدرا، فصل سوم به غایت از دیدگاه علامه طباطبایی و فصل چهارم به تطبیق و مقایسه ی دیدگاه های این دو فیلسوف پرداخته است. منکران علت غایی، غایت مندی در افعال خداوند، غایت مندی در طبیعت، غایت در افعال عبث و غایت در امور اتفاقی را مدنظر قرار داده و این چهار مسأله را به عنوان مبنای کار خود در جدال با فیلسوفان مسلمان قرار داده اند. ملاصدرا به عنوان بنیان گذار حکمت متعالیه، در خصوص علیت و علت غایی به تفصیل به بحث پرداخته و به اشکالات وارد شده از طرف منکران غایت به نحوی شایسته پاسخ داده است. علامه طباطبایی نیز با تبیینی دقیق، دیدگاه های منکران غایت را مورد نظر قرار داده و پاسخ هایی سودمند و قانع کننده به اشکالات وارد شده از طرف آن ها ارائه کرده است. دو فیلسوف مورد بحث ما، از لحاظ اندیشه فلسفی، دارای نقاط مشترک فراوانی می باشند و همین مسأله، مقایسه ی دیدگاه های آن ها را پیچیده تر کرده است، زیرا به ندرت می توان تفاوت هایی هرچند کوچک در دیدگاه های آن ها پیدا کرد. ما نیز در حد بضاعت خود کوشیده ایم به تبیین، تطبیق و مقایسه ی دیدگاه های این دو متفکر بزرگ بپردازیم.

بررسی تطبیقی شر از منظر افلاطون و ملاصدرا با رویکردی به آراء شهید مطهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  سمیه تشی   شمس الله صفرلکی

همیشه هرانسانی به نوبه ی خودبا ناملایمات وسختی ها ورنج هایی درزندگی روزمره روبرواست؛ سونامی،زلزله،مرگ ناشی ازقحطی، سرطان و...از جمله رنج هایی است که انسان ها باآن مواجه می شوند.تمام این رنج هارا انسان ها به واسطه ی فهم خود به" شر"تعبیر می کنند.حتی اگر هریک از مابه اطرافمان نگاه کنیم می بینیم و می شنویم که در فلان نقطه ی دنیا تعداد زیادی در اثر زلزله ، سیل، یابیماری ناعلاجی از بین رفته اند یا ممکن است حتی درنزدیکی خودمان ازاین گونه حوادث ناگوارپیش آید؛ در هر حال همه به این مسأله واقف هستیم که" شر" وجود دارد و بی شک جهان ما پیچیده از شرور اخلاقی وطبیعی است اما مواجهه ی انسان با شر مواجهه ای است که او با خداوند وجهان دارد لذا تلاش او در این مسأله باید گسترده باشد تا به حل این مسأله ی پیچیده بپردازد. از طرفی این مسأله باعث شده تا متفکران و فیلسوفان مسلمان ومغرب زمین هر یک به نوعی به بررسی موضوع شر و ارتباط آن با مباحث الهیات بپردازند. تاریخچه ی این مسأله در مغرب زمین به یونانیان بر می گردد . مسأله شر یکی از مهمترین مسائلی است که از دیر باز ملحدان همواره در انکار خداوند بدان متوسل شده اند و مومنان هم در پی فهم چیستی وچرایی آن خود را متحمل رنجهایی نموده اند؛ اصل ادعای منتقدان این است که اگر خداوند قدرت نامحدود دارد باید بتواند همه ی شرور را از میان بردارد، اما شرور وجود دارد ، بنابراین یا او خیر خواه محض نیست ویا دارای قدرت نامتناهی نیست . این مسأله، قرنها به عنوان دلیلی قوی علیه اعتقاد توحیدی مطرح شده است . به همین دلیل فیلسوفان ومتکلمان اسلامی از همان ابتدا کوشیدند تا بر اساس مبانی عقلانی ، فلسفی ووحیانی خود تبیین وتوجیهی برای آن فراهم آورند. در دوران معاصر ودر میان فیلسوفان مسلمان شهید مطهری به طور خاص کوشیده اند تا از موضع یک فیلسوف و از موضع یک مسلمان و با توجه به آراء فیلسوفان گذشته ی خود به بررسی این مسأله به طور گسترده بپردازند. دراین رساله ما برآنیم تا به بررسی آراء افلاطون وصدرالمتألهین بارویکردی برآراء شهید مطهری بپردازیم، اگرچه افلاطون فیلسوف یونانی آراءوعقاید چندانی به طور مستقیم دررابطه ی با مسئله شر نداشته اما ما بابررسی بسیار،عقاید اورااز دل آثاروکتب اوبیرون کشیده وبه بیان آن پرداخته ایم؛این نکته لازم به ذکراست که حتی بسیاری ازآثار افلاطون مکالمه های استاد وی « سقراط» است وباتوجه به بررسی های ما دراین رساله به این نتیجه می رسیم که هم افلاطون وهم ملاصدرا به وجود شردر عالم معترف هستند وشرور راجزءلاینفک عالم می دانندو تأکید می کنند که اقتضای عالم ماده این است که باشرورآمیخته باشداگرچه این شرورازجنبه هائی برای این عالم خیراست اماماانسان هاوموجودات عالم خاکی ازآن جایی که به مصلحت وحکمت باری تعالی آگاه نیستیم به همین دلیل فقط جنبه ی شریت آن هاراموردلحاظ قرارمی دهیم وآن رابد می شمریم.درحالی که هم ملاصدرا وهم افلاطون این نظام رابه همین صورت که هست بهترین نظام ممکن که می توانسته آفریده شود می دانند؛شهید مطهری که یک متفکرمعاصر است وبحث وسیع وگسترده ای دراین زمینه درچندین اثرخود دارد درتکمیل سخنان این دوفیلسوف معتقداست وجود شرور دراین عالم بدیهی است و شروررامبداءخیرات میداندومی گویدکه شرور جزءعالم ماده است ووسیله ایی برای آزمایش ؛او می گوید اگرقله ی کوه نبود ،درّه معنی نداشت ،اگرزشتی وزشت ها نبودندزیبائی معنی نداشت؛ شهید مطهری هم نظام کنونی جهان رابهترین نظام ممکن می داندوآن رانظام احسن معرفی میکندومعتقداست که شرور علاوه برجنبه ی شریت خودازجنبه هائی هم خیرهستند.

بررسی قراردادهای سنتی و نوین انتقال تکنولوژی با توجه به حقوق ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1392
  عباس قربانی   اکبر ایمانپور

امروزه، توسعه صنعتی اقتصادی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران با استفاده از تکنولوژی توسعه یافته به عنوان اساسی ترین گام میسر است. در ایران مخالفتهایی که با سرمایه گذاری خارجی صورت می گرفت سرانجام در دهه هفتاد شمسی تعدیل شد و بتدریج راه برای سرمایه گذار ی خارجی باز شد. اما این تعدیل به سادگی انجام نپذیرفت و با شرایط هایی در قالب بیع متقابل به اجرا در آمد. مسائلی مانند حساسیتهای سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران، استقلال و حاکمیت ملی که 139 تجلی یافته از جمله موانع سرمایه گذاری خارجی و انتقال تکنولوژی در کشور است. در این پایان ،81 ،77 ، در اصول 44 نامه مسائلی مانند انعقاد، شرایط و آثار قراردادهای انتقال تکنولوژی و مشابهتهای سایر عقود با این گونه قراردادها از بعد صوری و ماهوی مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است و بر این نکته تأکید گردیده است که حقوق ایران نیازمند مجموعه تمهیدات قانونی جهت تحصیل در امر انعقاد انواع قراردادهای انتقال تکنولوژی با سایر کشورهای جهان میباشد.

حقیقت علیت از دیدگاه ملاصدرا و "تاثیر آن بر علم واجب الوجود به ماسوی" و "مساله جبر و اختیار"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده علوم انسانی 1385
  لیلی خیدانی   مرضیه اخلاقی

چکیده ندارد.

بازاریابی و بازاررسانی انجیر در استان لرستان و تعیین مناسب ترین روش عرضه آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1388
  عباس قربانی   حمیدرضا میرزایی خلیل آبادی

چکیده ندارد.