نام پژوهشگر: امین نعمت اللهی

بررسی چسبندگی گونه استرپتوکوکوس بیماریزای ماهی (streptococcus iniae) به کمانهای آبششی جداشده قزل آلای رنگین کمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1388
  زهرا ستاری نجف آبادی   امین نعمت اللهی

در این مطالعه، آبشش ماهی قزل آلای رنگین کمان به عنوان محلی مناسب برای چسبیدن باکتری استرپتوکوکوس اینیایی مورد ارزیابی قرار گرفت و واکنش متقابل میان بافت آبشش ماهی و باکتری در طی دوره عفونت بررسی شد. بدین منظور مدلی آزمایشگاهی (مدل تزریق شریان آبشش) جهت ایجاد عفونت مورد استفاده قرار گرفت. این مدل آزمایشگاهی در مقایسه با دیگر روش های آزمایشگاهی و غیر آزمایشگاهی دارای مزیت های قابل توجهی است. همچنین به منظور بررسی تأثیر دما و کیفیت آب (حضور نیتریت و مواد آلی) بر توان چسبیدن باکتری به بافت آبشش آزمون هایی انجام شد. در پایان مشخص شد که باکتری استرپتوکوکوس اینیائی قادر است به بافت آبشش ماهی قزل آلا بچسبد و آبشش می تواند به عنوان راه ورود باکتری به بدن ماهی محسوب شود. همچنین چسبیدن باکتری به بافت آبشش متأثر از عوامل محیطی است. با افزایش دما و نیز در حضور نیتریت و مواد آلی باکتری استرپتوکوکوس اینیایی به میزان بیشتری قادر است به بافت آبشش بچسبد.

مدلی جایگزین برای مطالعه ی عوامل بیماری زای ماهی قزل آلای رنگین کمان با بافت روده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1389
  هنگامه ملکیان بروجنی   امین نعمت اللهی

چکیده در این بررسی، مدلی جایگزین برای مطالعه اثرات عوامل بیماری زا بر روی بافت روده ماهی تهیه شد. تعداد 30 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با وزنی در حدود 500-750 گرم تهیه شد. ماهی ها در تانک های جداگانه، دارای سیستم جریان آب با ظرفیت تقریباً 1000 لیتر نگهداری شدند. دمای تانک ماهیان در حدود 14 درجه سانتی گراد ثابت نگهداشته شد. آب تانک ها از نظر فاکتور های کیفی نظیر سختی آب و میزان o2,ph ,nh3 ,no2 مورد بررسی قرار گرفت. برای اطیمنان از سلامت ماهی ها، از پوست و آبشش آن ها لام مرطوب تهیه گردید و هیچ گونه آلودگی انگلی مشاهده نشد. پس از بیهوش نمودن ماهی ها با محلول 5% بنزوکائین (اتیل آمینو بنزوات)، محوطه بطنی را از سطح جانبی باز کرده و سپس با دقت روده را به منظور پیدا کردن عروق خونی از محوطه بطنی بیرون کشیده و دو سرخرگ روده ای پشتی و شکمی بعد از زوائد باب المعده ای نمایان می شوند. سپس سرخرگ روده ای شکمی یا پشتی را با یک کاتتر داخل رگی باریک کانال گذاری کرده و سپس به وسیله گره جراحی بسته و محکم شد. در مرحله بعد بخش قدامی و خلفی روده جدا شد و روده به یک ظرف حاوی محلول رینگر در دمای 14-16 درجه سانتی گراد منتقل گردید. روده تزریق شده در یک محفظه حاوی محلول سرم فیزیولوژی هوادهی شده، قرار داده شده بود. مقایسه قابلیت زنده نگهداشتن روده ماهی در بین 4 محلول جایگزین خون (رینگر، کورتلند، رینگر + آدرنالین، کورتلند + آدرنالین) و تفاوت های بین آن ها صورت گرفت. متوسط میزان تزریق به روده 3 میلی لیتر/ دقیقه/ روده/ کیلو گرم وزن بدن بود. نتایج نشان داد که در روده تزریق شده با محلول کورتلند و محلول کورتلند + آدرنالین، پس از گذشت 60 و 180 دقیقه، ساختار کلی آن به خوبی حفظ شده و تنها ادم خفیف و جدا شدگی ملایمی در اپیتلیال بافت روده مشاهده شد و این دو محلول به نظر محلول های جایگزین شونده مناسبی برای زنده نگهداشتن بافت روده در دراز مدت می باشند. همچنین بوسیله این روش می توان بافت روده ماهی را برای مدتی به حالت سالم در خارج از بدن ماهی زنده نگه داشت و بدین طریق میتوان با دقت به مطالعه اثرات عوامل بیماری زا بر روی بافت روده در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی پرداخت. کلید واژه ها: ماهی قزل آلای رنگین کمان، بافت روده، کورتلند، رینگر، آدرنالین

القای بیهوشی توسط بنزوکائین هیدروکلراید و پروپوفول در سیاه ماهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1389
  شفیق شفیعی   امین نعمت اللهی

مواد شیمیایی مختلفی در مزارع پرورش ماهی و کارهای تحقیقاتی مربوط به بیولوژی ماهی به عنوان بیهوش کننده استفاده می شوند تا استرس ناشی از گرفتن ماهی را کم کرده و به مهار و مقید کردن ماهی در حین انجام عملیات مختلف کمک کنند. در مطالعه ی حاضر چگونگی روند و مقایسه بالینی بیهوشی با دو داروی بیهوش کننده بنزوکائین هیدروکلراید و پروپوفول به روش غوطه وری در سیاه ماهی(capoeta damascina) بررسی شده است. ضمنا جهت بررسی عوارض جانبی داروها، بعضی از فاکتورهای بیوشیمیایی سرم ماهیان نیز در گروه های بیهوش شده با دوزهای مختلف و همچنین گروه شاهد اندازه گیری شدند. بدین منظور60 قطعه ماهی با میانگین وزن 150گرم در سه گروه تقسیم شدند. در گروه اول 24 قطعه ماهی در 4 گروه 6 تایی با 4 غلظت مختلف بنزوکائین هیدروکلراید شامل 20، 40، 60 و 80ppm مواجه شدند و مراحل القا و برگشت از بیهوشی ثبت شد. در گروه دوم 24 قطعه ماهی در 4 گروه 6 تایی با 4 غلظت مختلف پروپوفول شامل 5/1، 3، 6 و 10 ppm مواجه شدند و مراحل القا و برگشت از بیهوشی ثبت گردید. در گروه سوم 12 قطعه ماهی در یک گروه به عنوان گروه شاهد جهت اندازه گیری برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون ماهی در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهند که بنزوکائین هیدروکلراید با غلظت 60 ppm با مدت زمان 90/3 دقیقه برای القا و 66/4 دقیقه برای بهبودی که بسیار نزدیک به زمان ایده آل جهت القای بیهوشی (کمتر از 4 دقیقه) و بهبودی از بیهوشی (کمتر از 6 دقیقه) است، مناسب ترین دوز برای بیهوشی سیاه ماهی با بنزوکائین هیدروکلراید به روش غوطه وری می باشد. همچنین پروپوفول با غلظت ppm3 با مدت زمان 31/3 دقیقه جهت القا و 74/4 دقیقه برای بهبودی از بیهوشی مناسب ترین دوز برای بیهوشی سیاه ماهی با پروپوفول به روش غوطه وری است. طبق نتایج حاصل از اندازه گیری فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون ماهیان مورد آزمایش می توان به ایجاد استرس در ماهیان بیهوش شده توسط هر دو ماده بیهوشی مورد استفاده اشاره کرد. علیرغم تاثیرات اشاره شده، استفاده از مواد شیمیایی در مقایسه با حمل و نقل و دستکاری بدون استفاده از مواد شیمیایی، جهت بیهوشی در ماهی ها با توجه به سطح گلوکز موجود در خون و فاکتور هایی مانند تغییرات آنزیم های کبدی مانند ast,alt,alp، میزان پروتئین کل وbun استرس کمتری در سیاه ماهی ایجاد می کند که خود یکی از فاکتور های اساسی در بیهوشی ماهی است. کلید وا‍ ژه ها: سیاه ماهی، بنزوکائین هیدروکلراید، پروپوفول، بیهوشی، فاکتورهای بیوشیمیایی سرم.

بررسی اثر التیام بخش کمپلکس g-90 کرم خاکی ایزنیا فتیدا بر روی زخم در ماهی طلایی (carassius auratus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم پایه 1390
  علی رضا شمس آبادی   مهران عربی

پوست دارای نقش محوری در ارتباط با ساختار های بدن بسیاری از گونه های آبزی جانوری بوده این نقش محوری در ارتباط با سیستم ایمنی، تنظیم فشار اسمزی بدن و هم چنین به عنوان یک سد فیزیکی می باشد. فرایند ترمیم زخم شامل یک توالی پیچیده و برنامه ریزی شده از فرایند های مولکولی و سلولی بوده که شامل مراحل التهاب ،مهاجرت سلولی، رگ زایی،سنتز ماتریکس خارج سلولی موقتی،رسوب کلاژن و دوباره سازی اپی تلیوم می باشد. فرایند ترمیم زخم نیازمند ارتباط ظریف و دقیقی بین سلول های التهابی، واسطه های بیوشیمیایی، ماتریکس خارج سلولی و سایر جمعیت های سلولی در محل زخم است.تمامی این رویداد ها توسط تعداد بسیار زیادی از فاکتور های میتوژنیک و کیموتاکسیک مورد تحریک قرار می گیرند. امروزه نیاز به تحقیق در ارتباط با ترمیم زخم در ماهیان بیشتر احساس شده و در این ارتباط تحقیق حاضر پیرامون توانایی کمپلکس g90 مشتق شده از بدن کرم خاکی در جهت درمان زخم های پوست در ماهی طلایی carassius auratusطراحی شده است. گروه های جانوری که مورد استفاده قرار گرفته اند شامل موارد زیر می باشند: 1) گروه کنترل منفی 2) شم 3) تیمار با غلظت یک میلی گرم g90 4) تیمار با غلظت ده میلی گرم g90 5) گروه سه همراه با غذایی دارای پودر کرم خاکی 6) گروه چهار همراه با غذایی دارای پودر کرم خاکی. نتایج ما نشان داد که تیمار گروه سه دارای بهترین نتیجه در ترمیم زخم پس از 14 روز در مقایسه با سایر گروه ها بود. هم چنین نشان داده شد که قطر اپیتلیوم ، رگ زایی و میزان کلاژن افزایش داشت اما، میزان ادم بسیار کم بود.از طرف دیگر میزان درصد ترمیم زخم در گروه سه بیشتر از سایر گروه ها بود.به علاوه نتایج ما نشان می دهد که فعالیت لیزوزیمی نیز در سروم خون ماهیان گروه سه بیشتر از سایر گروه ها بود. میزان پراکسیداسیون لیپیدی در سروم خون در ماهیان درون گروه سه، نسبت به شم به طور معنی داری کاهش پیدا کرده بود. در مجموع می توان کمپلکس g90 را به عنوان یک کاندید مناسب برای استفاده های پزشکی در فرایند ترمیم زخم پوست جانوران آبزی و سایر جانوران در نظر گرفت.

ارزیابی اثر نوکلئوتید جیره بر رشد، وضعیت اکسیداتیو و پروفایل لیپیدهای سرم قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  امین غلامحسینی   امین نعمت اللهی

در این پژوهش اثر نوکلئوتید جیره بر رشد (درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی)، وضعیت اکسیداتیو (پراکسیداسیون لیپیدها و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز) و پروفایل لیپیدهای سرم(تری گلیسریدها، کلسترول تام، hdl-c و ldl-c) در ماهی قزل آلای رنگین کمان تغذیه شده با جیره ی حاوی نوکلئوتید مورد بررسی قرار گرفت. نوکلئوتید جیره در 4 سطح 5/0، 1، 5/1 و 2 گرم در کیلوگرم به جیره غذایی اضافه گردید و جیره فاقد نوکلئوتید برای تغذیه گروه شاهد مورد استفاده قرار گرفت. هر جیره به صورت تصادفی برای ماهیان با وزن اولیه تقریبی 23 گرم در سه تکرار و به مدت 8 هفته اختصاص داده شد. پس از 8 هفته تغذیه، درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تغذیه شده با سطوح g/kg 2-5/1 بیشتر از سایر تیمارها و گروه کنترل بود. میزان تری گلیسریدها و ldl-c در گروهی که با سطوح g/kg 2-5/1 تغذیه شده بودند بصورت معنی داری کاهش یافت و میزان hdl-c بیشتر از سایرین گردید. کاهش قابل توجه ای در غلظت tbars در گروه g/kg 2-5/1 نوکلئوتید نسبت به گروه کنترل دیده شد (به ترتیب 32%- و27%-). کاهش معنی دار دیگری در فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه g/kg 2-5/1 نوکلئوتید نسبت به سایرین مشاهده شد. لیکن هیچ تغییر چشمگیری در فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در گروه های مورد آزمایش مشاهده نشد. در پایان این پژوهش پیشنهاد می کند که نوکلئوتیدهای جیره بوسیله ی افزایش سطوح لیپوپروتئین آنتی اکسیدان ها و hdl-c و از طرف دیگر کاهش ldl-c که اصلی ترین سوبسترای پراکسیداسیون لیپید محسوب می گردد، پراکسیداسیون لیپیدها را کاهش می دهد.

بررسی میزان عناصر سمی در میگوی کنسرو شده تولیدی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  مریم ترابی   عزیزاله فلاح مهرجردی

در این مطالعه تعداد 60 نمونه کنسرو میگو از سه برند تجاری تولید شده در ایران از نظر عناصر سرب، آرسنیک، کادمیوم، جیوه و قلع مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‏ها پس از هضم با مخلوط اسید نیتریک، اسید کلریدریک و آب اکسیژنه، با دستگاه icp-oes آنالیز شدند. میانگین میزان سرب در نمونه ها 49% میکروگرم در گرم بود و در 20% نمونه‏ها میزان سرب بالاتر از حد مجاز (5/0 میکروگرم در گرم) بود. میانگین میزان آرسنیک در نمونه‏ها 14/0 میکروگرم در گرم بود و 7/11% از نمونه‏ها دارای مقادیر آرسنیک بالاتر از حد مجاز (2/0 میکروگرم در گرم) بودند. میانگین میزان کادمیوم در نمونه‏ها 084/0 میکروگرم در گرم بود و در 7/21% از نمونه‏ها میزان کادمیوم بالاتر از حد مجاز (1/0 میکروگرم در گرم) بود. میانگین میزان جیوه و قلع در نمونه‏ها به ترتیب 4/0 و 005/0 میکروگرم در گرم بود و در هیچ یک از نمونه ها میزان این دو عنصر از حد مجاز بالاتر نبود. حد مجاز جیوه و قلع در کنسرو میگو به ترتیب 1 و 250 میکروگرم در گرم است.

تاثیر عصاره بدن کرم خاکی قرمز بر ترمیم زخم بخیه در ماهی طلایی (carassius auratus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم 1392
  سراج حیدری   امین نعمت اللهی

روند ترمیم زخم (wound healing)فرآیندی ترمیمی بوده که به تدریج در ساختار منطقه آسیب دیده خود را نشان می دهد. پس از ایجاد زخم، واکنش های التهابی شدیدی در آن محل شروع به فعالیت نموده و سپس با افزایش تولید رشته های کلاژن بافت پیوندی و پس از آن بازسازی و بازآرایی (rearrangement) اپی تلیوم ترمیم و بهبود زخم به اتمام خواهد رسید. این روند از جمله روندهای بسیار ظریف و دقیق فیزیولوژیکی بوده و از اهمیت بسیار زیادی در اصول پزشکی (درمان زخم های دیابتی و جراحی) و دامپزشکی (درمان زخم در سطح بدن ماهیان زینتی اکواریومی و نیز ماهیان خاویاری) برخوردار است. علاقه و توجه به درمان هر چه بهتر زخم در ماهیان زینتی که بعضا از ارزش اقتصادی زیادی نیز برخوردار هستند، رو به افزایش بوده، لذا در این میان انتخاب درمان های مناسب تر و در عین حال موثرتر، بسیار مورد توجه محافل علمی قرار دارد (1). درمان زخم های عفونی پس از جراحی در بسیاری از ماهیان زینتی (ornamental) نظیر ماهی طلایی و دیگر ماهیان با ارزش اکواریومی و نیز ماهیان خاویاری بسیار رایج بوده و به کاهش میزان مرگ و می در این ماهیان کمک زیادی می نماید. این زخم های عفونی بیش تر در نواحی باله ها و سر ماهی مشاهده شده که بدون درمان لازم معمولا موجب از کار افتادگی ماهی خواهد شد. برای مثال می توان به بیماری باکتریایی پوسیدگی باله های یا fin rot اشاره نمود که در طی آن باکتری فلاوباکتریوم کلومناره به بافت مورد نظر حمله ور شده و زخم های شدیدی را ایجاد می کند. برای درمان اولیه حتما می بایست بخش عفونی را جراحی نموده و قطع نماییم. در بسیاری از موارد نیز زخم هایی در اثر جابجایی نادرست و غیر اصولی ماهیان ایجاد شده که هجوم میکروبی از نوع آئروموناس آن را تشدید می کند. در هر حال موارد ذکر شده نیاز به ترمیم موثر و سریع زخم دارند (2). تومورهای خارجی در سطح بدن ماهیان نیز نیاز به جراحی و سپس ترمیم زخم موثر دارند (3). گاه مشکلات شناوری در ماهیان و یا بیماری های شدید چشمی نیز نیازمند جراحی فوری و موثر بوده و ترمیم زخم های عارض شده در آنان نیز بسیار مورد توجه می باشد (4 و5). یکی از موارد بسیار مورد توجه در علم آبزی پروری نحوه برداشت خاویار از ماهیان خاویاری است. سابق بر این ماهی خاویاری ماده با عمر حدود 6 تا 7 سال را کشته و سپس اقدام به خارج سازی تخم ها یا همان خاویار از شکم ماهی می نمودند، اما در سال های اخیر با روش جراحی شکم و سپس ساکشن خاویار، دیگر نیازی به کشتن ماهی مادر نبوده و می توان دوباره این ماهی را پس از درمان و ترمیم مناسب زخم در آب های آزاد رها نمود. البته همیشه محیط زندگی ماهیان دربردارنده انواع عفونت ها و میکروب ها بوده که این خود تاثیر منفی در جریان ترمیم زخم بر جای می گذارد. لذا در این خصوص چنان چه بتوان از عصاره بدن کرم خاکی در تیمار و درمان موثر زخم در ماهیان خاویاری استفاده نمود، کمک زیادی به رونق اقتصادی در کشورهایی مثل ایران خواهد شد. از جمله بی مهرگان خاکزی کرم های خاکی بوده که واجد تشخیص ایمونولوژیکی و حافظه ای هستند. این جانوران قادر به ترمیم بافت های از دست رفته بدن خود بوده و در محیط های بسیار آلوده با میکروب ها توان زیست و تکثیر دارند. ماکرومولکول های موجود در ترکیب شیمیایی مایع سلومی کرم های خاکی مسول این پایداری و مقاومت در شرایط سخت می باشند. اثرات زیستی این نوع از ماکرومولکول ها در یک دوره زمانی طولانی در حدود 600 میلیون سال قبل تا حال? تقریبا به صورت ثابت در بیش تر بی مهرگان باقی مانده است (6 و7). از میان ترکیبات مختلف بدن (درون مایع سلومی و لوله گوارش) کرم های خاکی? کمپلکس گلیکولیپوپروتیینی g90 دارای خواص متفاوتی نظیر: اثرات آنتی اکسیدانی? ضد باکتریایی و میتوژنیک (محرک رشد در روند ترمیم زخم) می باشد. میزان محتوی پروتیینی موجود در ساختار g90 مستخرج از عصاره ی بدن کرم خاکی آیزنیا فتیدا در حدود 40 میکروگرم در هر میلی گرم آن می باشد. در ساختار g90 گروه های آمینی به همراه با قندها و گلوکولیپیدها وجود دارند. تیمار زخم موش ها با g90، سبب افزایش مقدار برخی از فاکتورهای رشد در پوست محل زخم می شود. g90 با عمل آنتی اکسیدانی خود موجب مقاومت اپی تلیوم در برابر آسیب های اکسیداتیو ناشی از رادیکال آزاد اکسیژنی می شود (8 و9). 3- اهداف اصلی طرح : در پژوهش حاضر به بررسی اثر ترمیم کننده کمپلیکس g90 از عصاره بدن کرم خاکی بر ساختار زخم بخیه در سطح بدن ماهیان طلایی می پردازیم. هم چنین همراه با این اثر، تاثیر توام خورانش پودر (آرد) کرم خاکی (به عنوان جزیی از غذای روزانه ماهی) در طی دوره زمانی 14 روزه ترمیم زخم، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. 4- ارائه فرضیات : h0: به کارگیری غلظت های مشخص از عصاره بدن کرم خاکی (کمپلکس g90)، با یا بدون خورانش پودر کرم خاکی، باعث بهبود بهتر و سریع تر زخم های بخیه دار در ماهیان طلایی نمی شود. h1: به کارگیری غلظت های مشخص از عصاره بدن کرم خاکی (کمپلکس g90)، با یا بدون خورانش پودر کرم خاکی، باعث بهبود بهتر و سریع تر زخم های بخیه دار در ماهیان طلایی می شود. 5- پیشینه تحقیق و بررسی منابع : تا کنون هیچ اطلاعاتی در زمینه ترمیم زخم بخیه ها به کمک عصاره بدن کرم های خاکی در ماهی ها در منابع معتبر علمی دنیا در دسترس نبوده و این تحقیق برای اولین بار به انجام می رسد. لذا از نظر پیشینه تحقیق اطلاعات خاصی در دسترس نبوده و تمامی موارد مورد نظر در تحقیق حاضر به صورت پیشنهادی می باشند. در سال 2010 نعمت اللهی و همکارانش نشان دادند که نوع بخیه در بهبود بهتر و موثرتر محل زخم در جراحی های ماهی طلایی نقشی اساسی را ایفا نموده و دراین میان بخیه ی نوع ساب کوتیکولار بهترین نتیجه را به دنبال داشته است (10). این نتیجه بیانگر این مطلب است که علاوه بر کاربرد ترمیم کننده مناسب? استفاده درست از نوع بخیه زدن نیز در اجرای بهتر روند ترمیم و بهبود زخم ها موثر خواهد بود. علاوه بر این? حتی نوع نخ بخیه نیز در هموار سازی سطح نهایی زخم و کاهش التهابات بعدی مهم بوده به طوری که مشخص شده کاربرد نخ های پلی گلیکولیک نسبت به نخ های کات کوت ساده و کرومیک ارجح تر می باشد (11). در ارتباط با اثر عصاره بدن کرم های خاکی (g90) در روند ترمیم زخم ها، کارهای اندکی به انجام رسیده و در واقع این خط تحقیقاتی مراحل اولیه پیشرفت خود را طی می کند. در سال 2001 مشخص گردید که عصاره بدن کرم های خاکی (g90) واجد خاصیت های آنتی اکسیدانی و ضد باکتریایی بوده و بدین تربیب می تواند به عنوان یک کاندید مناسب در فرایند ترمیم زخم جانوران در نظر گرفته شود (12 و13). در همین راستا نشان داده شده که g90 با دارا بودن مولکول های مشابه با igf ها واجد القاء قدرت تکثیر در محیط های کشت سلولی می باشد (14). خاصیت های آنتی اکسیدانی g90 موجب افزایش در رشد و تکثیر فیبروبلاست ها و سلول های اپی تلیالی می شود (12). اجزای درون ساختار g90 با افزایش میزان قدرت پروتیین های اتصالی برخی سلول ها موجب افزایش توان ایمنی سلولی می شوند (13). اخیرا نیز نشان داده شده که پودر کرم خاکی آیزنیا واجد قدرت ضد قارچی شدید بوده و به آن این امکان را خواهد داد که در فرایندهای مرتبط با التیام زخم ها مشارکت جوید (15). برای اولین بار grdisa و همکارانش جهت ترمیم زخم در مدل های جانوری اقدام به استفاده از عصاره بدن کرم های خاکی نمودند (13). اینان مشخص نمودند که چنان چه عصاره بدن کرم خاکی به کار گرفته شود? تا حد زیادی مراحل بهبود زخم پوستی در موش ها به جلو می افتد. مکانیسم اصلی این اثر مثبت در ارتباط با افزایش برخی فاکتورهای رشد در طی مراحل بهبود زخم می باشد. آزمایشات ایمونوهیستوشیمی و باکتری شناسی نیز نشان دادند که بهبود زخم در سطح بسیار مناسب و رضایت بخشی قرار داشته است (8). همین گروه (9) در سال 2010 نشان دادند که کاربرد g90 موجب کاهش جمعیت های میکروبی در محل زخم شده و هم چنین عنوان داشتند که g90 موجب کاهش زمان مرحله التهاب و سرعت بخشی به مراحل تکثیر سلولی در درمان زخم های موش های رت می شود. در همین مقاله پیشنهاد شده که ماده g90 به عنوان یک کاندیدای مناسب در درمان زخم ها در دامپزشکی و آبزی پروری مورد کاربرد زیاد خواهد داشت. 6- مواد و روش اجرا : الف- تهیه ی عصاره بدن کرم خاکی و استخراج کمپلکس g90 : بدین منظور از روش استخراج پیشنهاد شده توسط هرزنجاک و همکارانش در سال 1992 (12) استفاده می شود. به طور خلاصه، پس از خارج سازی محتویات روده ای کرم های خاکی قرمز (lumbricus rubella) (تهیه شده از شرکت سروش محیط سبز- مستقر در مرکز رشد واحد های فناوری دانشگاه شهرکرد) اقدام به خرد و له کردن کرم ها نموده و پس از هوموژنیزاسیون به کمک محلول حلال کمپلکس مورد نظر با رنگ سفید تا کرمی رنگ قابل جداسازی است. در آخر به کمک روش خشک کردن انجمادی، کمپلکس مورد نظر به فرم پودر محلول در آب یون زدایی شده، در خواهد آمد. این کمپلکس در دو دوز مختلف (50 نانوگرم و 50 میکروگرم در میلی لیتر حلال) در یک پماد با پایه چربی حل شده و روزانه بر روی محل زخم های بخیه دار مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ب- تهیه پودر (آرد) کرم خاکی: در این قسمت ابتدا با شوک الکتریکی مایع سلومی را از بدن کرم ها خارج نموده و سپس کرم ها در نور آفتاب خشک و بعد از آن آسیاب نموده و پودر نهایی با دوز 5 درصد در غذای ماهیان وارد خواهد شد. ت- مدل جانوری، ایجاد زخم و تیمار با کمپلکس g90: جانوران بالغ مورد استفاده، ماهیان طلایی (goldfish) با نام علمی carassius auratus بوده که از کارگاه های تولید ماهیان طلایی در اصفهان تهیه خواهند شد. این جانوران پس از فراهم آوردی شرایط لازم جهت تطابق با محیط، مورد استفاده قرار می گیرند. ماهیان مورد نظر در 6 گروه (در هر گروه حداقل 8 ماهی) قرار خواهند گرفت: 1- گروه شاهد منفی (بدون زخم بخیه دار و بدون تیمار با پماد) با زندگی معمولی در اکواریوم. 2- گروه اول تجربی (واجد زخم بخیه دار و بدون درمان با پماد) (= گروه شم) که ترمیم زخم در آن به طور طبیعی به انجام می رسد. 3- گروه دوم تجربی (واجد زخم بخیه دار و درمان توسط دوز اول پماد) . 4- گروه سوم تجربی (واجد زخم بخیه دار و درمان توسط دوز دوم پماد) . 5- گروه چهارم تجربی (واجد زخم بخیه دار + درمان توسط دوز اول پماد + خورانش خوراک حاوی پودر کرم خاکی). 6- گروه پنجم تجربی (واجد زخم بخیه دار + درمان توسط دوز دوم پماد + خورانش خوراک حاوی پودر کرم خاکی). غذای کنسانتره تجاری به میزان مناسب (یک تا دو بار در روز) در اختیار جانوران قرار داده خواهد شد. دمای مورد نظر دمای اتاق °c 1±22 بوده و دوره روشنایی 12-12 نور- تاریکی را در نظر می گیریم. دو هفته قبل از شروع کار ماهیان را در تانک های شیشه ای آکواریومی 60 لیتری وارد نموده و از آب شهری برای تعویض آب ظروف استفاده خواهد شد. دمای آب اکواریوم ها بین 20 تا 25 درجه سانتی گراد حفظ خواهد گردید. جهت ایجاد زخم های تجربی، ابتدا ماهی را به کمک محلول بنزوکایین (mg/l 100) بیهوش نموده و پس از خارج سازی از ظروف اکواریوم به کمک وسایل جراحی، برشی به طول حدود 2 سانتی متر و با عمقی تا درون حفره شکمی (در خط میانی شکم) جانور ایجاد می کنیم. در مرحله بعد محل بریدگی را بخیه می زنیم. سپس ماهی بیهوش شده را در یک تانک آب 20 لیتری با هوادهی تازه قرار داده تا بیهوشی بر طرف گشته و بتوان ماهی را به محل اصلی زندگی اش باز گردانید (10). تیمارهای روزانه با پماد حاوی g90 صورت خواهد گرفت. در انتهای دوره زمانی 14 روزه، ماهی ها را خارج نموده و نمونه های لازم جهت انجام آزمایشات مندرج در ذیل از آنان برداشت خواهد شد : ت-1) بررسی های ماکروسکوپی (مورفومتریک) : ارزیابی میزان جمع شدگی سطح خارجی (انقباض) زخم ها (wound contraction) به کمک کولیس دیژیتالی در زمان های مختلف تعیین شده و در همین راستا نیز میزان درصد بهبودی زخم ها (wound healing percentage) مشخص خواهد گردید (9). ت-2) بررسی های میکروسکوپی (تغییرات هیستوپاتولوژیکی) نمونه های بافتی: در این قسمت قطعه ای بافتی حدود 5 میلی متر را برداشت نموده که پس از مراحل فیکساسیون و قالب گیری از نمونه ها برش های 5 میکرونی از آنان تهیه شده و در آخر نیز به کمک روش h&e رنگ آمیزی می کنیم. این برش ها از نظر وجود و یا عدم وجود نکروز و التهاب و نیز وسعت باز آرایی های (rearrangements) سلولی و بافتی مورد بررسی قرار خواهند گرفت (16). ت- 3) اندازه گیری فعالیت لیزوزیمی (ایمنی ذاتی) در سروم خون ماهیان طلایی به روش لیزوپلیت: در این قسمت از کار به بررسی این فعالیت آنزیمی به عنوان یکی از شاخص های تعیین کننده میزان فعالیت سیستم ایمنی در خون ماهی می پردازیم. در این روش فعالیت بیش تر لیزوزیم خونی معادل با رشد کم تر در کلونی های باکتریایی در محیط کشت بوده و با مقایسه میزان رشد و یا عدم رشد کلونی ها می توان به میزان حضور لیزوزیم در نمونه های سروم خون پی برد (17). ت- 4) ارزیابی میزان تولید محصولات نهایی روند پراکسیداسیون لیپیدها (tbars) در خون- با سنجش میزان مالون دی آلدیید (mda) تولید شده و بررسی میزان واکنش آن با اسید تایو باربیتیوریک در نمونه های بافتی، می توان به میزان گسترش پراکسیداسیون لیپیدی در بافت مورد نظر پی برد. این سنجش با روش اسپکتروفوتومتری و در طول موج 532 نانومتر به انجام می رسد (18). ث: تجزیه و تحلیل داده ها- تمامی داده ها به صورت means±standard deviation (sd) نمایش داده خواهند شد. جهت مقایسه آماری بین گروه ها از روش آماری one way-anova و پس آزمون tukeys hsd و به منظور مقایسه میانگین داده ها (مقایسه تیمارها با شاهد) از آزمونstudents t-test استفاده خواهد شد. جهت کار نرم افزار spss (ویراست 16) مورد استفاده قرار می گیرد. سطح 05/0p< از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته خواهد شد. ج: کلیه مواد شیمیایی (با حداکثر خلوص) و وسایل مورد نیاز با سفارش به شرکت های داخلی تهیه خواهند شد.

مقایسه ی اثرات بی‏هوشی کتامین و پروپوفول در سیاه ‏ماهی (capoeta damascina)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1392
  ایمان شیروانی دهکردی   امین نعمت اللهی

مواد شیمیایی مختلفی در مزارع پرورش ماهی و کارهای تحقیقاتی مربوط به بیولوژی ماهی به عنوان بی‏هوش ‏کننده استفاده می‏ شوند تا استرس وارد شده به ماهی را در زمان گرفتن ماهی کم و به مهار و مقیدکردن آن در حین انجام عملیات مختلف کمک کنند. حمل و نقل و دست‏کاری با استفاده از مواد شیمیایی جهت بی‏هوشی در ماهی ‏ها در مقایسه با عدم استفاده از آن‏ها با توجه به سطح گلوکز موجود در خون و فاکتورهایی مانند تغییرات آنزیم‏ های کبدی (ast ,alt ,alp)، میزان پروتئین کل و bun استرس پایین ‏تری در ‏ماهی ایجاد می ‏کند که همین امر یکی از فاکتورهای اساسی در بی‏هوشی ماهی محسوب می‏ شود. در مطالعه ‏ی حاضر چگونگی روند بی‏هوشی بالینی با دو داروی بی‏هوش‏ کننده‏ ی کتامین‏ هیدروکلراید و پروپوفول به روش غوطه ‏وری در سیاه‏ ماهی (capoeta damascina) بررسی شده است. بدین منظور تعداد 10 قطعه سیاه‏ ماهی با وزنی در حدود 200-100 گرم تهیه و به دو گروه تقسیم شدند. کتامین با دوز 100 و پروپوفول با دوز 10 میلی‏ گرم در لیتر آزمایش شدند. شروع بی‏هوشی، مدت زمان بی‏هوشی و برگشت از بی‏هوشی در هر گروه ثبت شد. طبق نتایج به‏ دست‏ آمده مشخص شد که زمان شروع اثر بی‏هوشی با داروی پروپوفول در مقایسه با کتامین به شکل معناداری (0/05 p<) بسیار کوتاهتر بود؛ هم‏چنین طول اثر بی‏هوشی با پروپوفول در مقایسه با کتامین به شکل معناداری (0/05 p<) بسیار بیشتر بود. در این مطالعه برای اولین بار بی‏هوشی با داروی کتامین‏ هیدروکلراید به شیوه ‏ی غوطه ‏ور ساختن ماهی در تانک حاوی دارو مورد ارزیابی قرار گرفت. چنانچه اشاره شد، میزان داروی کتامین مصرفی جهت ایجاد بی‏هوشی در ماهی در مقایسه با دوز داروی پروپوفول ده مرتبه بیشتر بود؛ همچنین شروع اثر دارو کندتر و پایداری اثرش کمتر بود. استفاده از داروی پروپوفول به شکل غوطه ‏ور سازی نسبت به کتامین به ایجاد بی‏هوشی با القای سریع، زمانی طولانی ‏تر و تأثیری پایدارتر انجامید. با توجه به این موارد، داروی کتامین جهت ایجاد بی‏هوشی اساساً توصیه نمی‏ شود؛ زیرا نه مقرون به صرفه است و نه قادر است بی‏هوشی طولانی ‏تری ایجاد نماید. البته در این مطالعه فقط به ارزیابی بالینی اثرات پروپوفول بر سیاه‏ ماهی پرداخته شد و تأثیر دارو بر آنزیم‏ های کبدی یا تعداد تنفس، ضربان قلب و یا دمای بدن ماهی مورد بررسی قرار نگرفت.

اثرات رژیم های غذایی محدود بر روی عملکرد رشد، تغذیه، شاخص های خونی و فعالیت سیستم ایمنی در کپور معمولی (cyprinus carpio)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  بهناز کریمی   امین نعمت اللهی

هدف از این مطالعه بررسی اثر گرسنگی¬های کوتاه مدت بر پاسخهای رشد، ترکیبات شیمیایی بدن، برخی از شاخصهای بدنی کپورهای جوان بود. گروههای شاهد در طی 8 هفته آزمایش تا حد سیری تغذیه شدند و 4 گروه تیماری در حد 25 ? (rl25)، 50? (rl50)، 75? (rl75) حد سیری ظاهری و گروه rl0بطور کامل در دو هفته گرسنگی داده شدند و سپس 6 هفته در دوره غذادهی مجدد در حد سیری تغذیه شدند. ماهیان در تانکهایی با حجم 120 لیتر به مدت 8 هفته مورد پرورش قرار گرفتند. در هرتانک 13 ماهی با وزن 96/0± 1/25گرم قرار گرفتند و همه¬ی گروههای گرسنگی کشیده یک رشد نسبی جبرانی را با افزایش میزان غذاگیری روزانه در مقایسه با گروههای شاهد در طی دوره غذادهی جبرانی نشان دادند، آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی انجام شد و هر تیمار در سه تکرار به انجام رسید. میزان انرژی غذا برابر3700 کیلوکالری در هر کیلوگرم غذا بود. بیومس کلی ماهیان و وزن آنها هر 14 روز اندازه گیری می شد. در دوره غذادهی جبرانی میزان مصرف غذا، نرخ رشد ویژه در گروههای گرسنگی کشیده به طورمعنی داری از گروه شاهد بیشتر بود که نشان دهنده بروز رشد جبرانی در این ماهیان بوده است. میزان غذاگیری و رشد ویژه با افزایش مدت گرسنگی افزایش یافت. هیچ اختلاف معنی داری در پارامترهای ضریب تبدیل غذایی، کارایی غذایی و پروتئینی و انرژی میان گروههای شاهد و گرسنگی کشیده دیده نشد که نشان می دهد عامل اصلی بروز رشد جبرانی پرخوری و میل به غذاگیری بیشتر در گروههای گرسنگی کشیده بوده است. در دوره غذادهی مجدد افزایش نسبی پروتئین، چربی، خاکستر در ترکیب بدن در میان گروههای تیماری و شاهد تغییر معنی داری نداشت. با این حال طول دوره غذادهی مجدد اجازه نداد تا ماهیان گرسنگی کشیده در مقایسه با دوره شاهد افزایش وزن بگیرند ولی میزان نرخ رشد آنها از شاهد به طور معنی داری بیشتر بود. اختلاف معنی داری در تعدادگلبولهای سفید، تعداد گلبولهای قرمز، درصد هماتوکریت، میزان هموگلوبین، حجم متوسط گلبولی و میزان گلوکز، تری¬گلیسرید، کلسترول، ldh و آلبومین سرم خون میان گروه کنترل و گروههای تیماری مشاهده نشد هرچند که گروههای تیماری میزان هموگلوبین کمتری را نسبت به گروه شاهد در دوره گرسنگی نشان دادند. نتایج نشان داده است که آزمایشها در زمانی به اتمام رسیده است که ماهیان در فاز رشد جبرانی قرار داشته اند.

اثر آنتی اکسیدانی عصاره گیاه آلوئه ورا(aloe vera) بر شاخص فساد جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مرجان اسدی خشویی   امین نعمت اللهی

جیره غذایی قزل آلای رنگین کمان به دلیل وجود اسیدهای چرب غیر اشباع مستعد به اکسیداسیون است. در این تحقیق اثر سطوح مختلف عصاره متانولی، اتانولی و آبی گیاه آلوئه ورا بر اکسیداسیون جیره غذایی قزل آلای رنگین کمان مورد آزمایش قرار گرفت و با آنتی اکسیدان سنتزی bht که یکی از آنتی اکسیدان های رایج صنعت غذای آبزیان است مقایسه شد. به منظور بررسی خاصیت آنتی اکسیدانی مقادیر 1، 5/2 و 5 گرم از عصاره در کیلوگرم جیره به غذای قزل آلا افزوده شد. اثر آنتی اکسیدانی عصاره ها به مدت 6 هفته با اندازه گیری اندیس تیوباربیتوریک اسید اندازه گیری شد. نتایج مشخص کرد قطبیت حلال نقش مهمی در فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره می گذارد. عصاره متانولی آلوئه ورا بیشترین اثر را در به تعویق انداختن اکسیداسیون جیره نشان داد. تیمار 5 گرم در کیلوگرم جیره این عصاره در تمام دوره آزمایش تفاوت معناداری با آنتی اکسیدان سنتزی bht نشان داد. غلظت مشابه این تیمار در عصاره اتانولی و آبی اثر به مراتب بهتری نسبت به آنتی اکسیدان سنتزی بروز دادند. نتایج این تحقیق عصاره متانولی آلوئه ورا را به عنوان آنتی اکسیدان طبیعی جهت استفاده در صنعت غذای آبزیان توصیه می کند.

اثرات ضد قارچی عصاره گیاه مورد (myrtus communis l) بر قارچ های جدا شده در دوره انکوباسیون تخم قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  فرشته سلیمیان ناغانی   امین نعمت اللهی

گیاه مورد (myrtus communis l)، یکی از گیاهان دارویی با ارزش ایران است که اثرات دارویی آن اثبات شده است. در این مطالعه برگ های گیاه مورد در خرداد ماه 1392 در استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری و به روش استخراج فلاونوئید، کروماتوگرافی لایه نازک (tlc) و خیساندن (maceration) عصاره گیری انجام شد. سپس اثر غلظت های مختلف عصاره های به دست آمده روی دو قارچ ساپرولگنیا (saprolegniaspp.) و فوزاریوم (fusariumspp.) که از عوامل بیماریزای قارچی تخم ماهیان محسوب می شوند، مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی اثر ضد قارچی عصاره از روش تست انتشار از دیسک (disk diffusion)و تست انتشار از چاهک (well diffusion) استفاده شد. در بررسی حاضر عصاره های به دست آمده گیاه مورد روی قارچ فوزاریوم تاثیر بازدارندگی از خود نشان دادند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که عصاره گیاه مورد اثر بخشی بهتری در جلوگیری از رشد قارچ ساپرولگنیا نسبت به قارچ فوزاریوم داشت. این مطالعه نشان دهنده وجود ترکیب های ضد قارچی در عصاره های مختلف گیاه مورد است که با مطالعه در مقیاس گسترده تر امید است که در آینده بتوان از آن به عنوان داروی مناسب جهت درمان بیماری های قارچی در آبزی پروری استفاده کرد

مطالعه چسبندگی استرپتوکوکوس اینیایی (streptococcus iniae)در بافت روده قزل آلای رنگین کمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1393
  آوا اکبریان   امین نعمت اللهی

استرپتوکوکوزیس یک بیماری عفونی سپتی سمیک در ماهیان است. در مطالعه ی حاضر، توانایی چسبندگی استرپتوکوکوس اینیایی در بافت روده قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss)مورد ارزیابی قرار گرفت. هدف نهایی از این مطالعه، بررسی واکنش متقابل میان باکتری استرپتوکوکوس اینیایی و بافت روده در مرحله ی بیماری زایی و عفونت بود؛ همچنین به منظور بررسی تأثیر دما بر توان چسبیدن باکتری به بافت روده آزمون هایی انجام شد. بدین منظور مدلی آزمایشگاهی )مدل تزریق به روده( برای ایجاد عفونت مورد استفاده قرار گرفت. این مدل آزمایشگاهی در مقایسه با دیگر روش های آزمایشگاهی و غیر آزمایشگاهی دارای مزیت های قابل توجهی است. نتایج باکتری شناسی و آسیب شناسی نشان داد که باکتری توانایی چسبندگی به بافت روده را دارد و روده می تواند به عنوان راه ورود باکتری به بدن ماهی باشد. همچنین مشاهده شد که چسبندگی باکتری به بافت روده تحت تأثیر فاکتورهای متعددی است. این توانایی چسبندگی با قرار دادن روده در آب با درجه حرارت مختلف مطالعه شد. در نتیجه با توجه به نتایج بدست آمده بافت اپیتلیوم روده به عنوان یک محل مناسب برای تجمع باکتری استرپتوکوکوس اینیایی بوده و روده ماهی میتواند به عنوان راه ورود باکتری به بدن ماهی باشد.