نام پژوهشگر: احمد مرشدی

ارزیابی اثرات درمانی سلول های بنیادی مزانشیمال مغز استخوان و اگزوزوم های مشتق از آن برپولاریزه شدن پاسخ لنفوسیت های tکمکی، سیمای بالینی و هیستوپاتولوژیک انسفالومیلیت تجربی خود ایمن در موش c57bl/6 .
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1391
  آرام مکاری زاده   احمد مرشدی

انسفالومیلیت تجربی خودایمن (eae)به عنوان مدل حیوانی بیماریاسکلروز متعدد (multiple sclerosis)، محور بسیاری از تحقیقات مربوط یه این بیماری قرار گرفته است. در هر دو بیماری eae و ms، پاسخ-های التهابی سلول های tcd4 خود واکنشگر اختصاصی به آنتی ژن های میلینی (زیررده های th1 و th17) به عنوانعمده ترین مسبب دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی و بروز علائم عصبی شناخته می شوند. از این رو هدف قرار دادن اختصاصی پیام رسان های تحمل زا در لنفوسیت های t خود واکنشگر با استفاده از لیگاندهای قرار گرفته بر روی اگزوزوم های مشتق از سلول های بنیادی مزانشیمال می تواند به عنوان یک رهیافت درمانی بالقوه مورد توجه قرار گیرد. هدف از مطالعه حاضر بررسی کارایی درمانی اگزوزوم های مشتق از سلول های بنیادی مزانشیمال در تعدیل پاسخ های التهابی لنفوسیت های t خود واکنشگر فعال شده در طی انسفالومیلیت تجربی خودایمن می باشد. برای این منظور، متعاقب القاء بیماری انسفالومیلیت تجربی خودایمن در موش های c57bl/6 ماده و ظهور علائم بیماری، موش ها با احتساب شرایط فیزیکی و شدت بیماری یکسان در سه گروه مجزا (7 سر موش در هرگروه)، تحت سه تزریق داخل وریدی به فاصله یک هفته با بافر فسفات سالین، سلول های بنیادی مزانشیمال (105×5 سلول) و اگزوزوم های مشتق از آن (gµ50) قرار گرفتند. تغییرات علائم بالینی بیماری بصورت روزانه ثبت گردید. سه هفته پس از بروز علائم بیماری، سرم و لنفوسیت های طحالی موش های درمان شده جهت بررسی تغییرات خصوصیات سایتوکاینی( tgf-?1 ، il-10, ifn-? il-17) و تغییرات فراوانی سلول های t تنظیمی به روش الایزا و فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که اگزوزوم ها از طریق پیشبرد شکل گیری سلول های t تنظیمی(p<0.01) ، اثرات مشابهی با سلول های بنیادی مزانشیمال در کاهش مقادیر سایتوکاین های التهابیifn-? ,il-17، افزایش ترشح سایتوکاین های ضدالتهابیil-10، tgf- ? (p<0.001) و تخفیف شدت علائم درمانگاهی بیماری دارند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد درمانی اگزوزوم های مشتق از سلول های مزانشیمال می تواند به عنوان یک روش درمان غیر سلولی در درمان بیماری های خودایمن مورد توجه قرار گیرد.

تأثیر لیپوپلی ساکارید و پلی–ریبو سیتیدیلیک اسید به عنوان (آگونیست های tlr)، برمیزان تولید نیتریک اکساید و القاء آپوپتوزیس در سلول های t فعال شده توسط سلول های بنیادی مزانشیمال موش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1391
  رامین محمدی موالو   امیر توکمه چی

سلول های بنیادی مزانشیمال به عنوان سلول های پیشساز غیر خونساز و چند توانی معرفی می شوند که در طیف وسیعی از بافت های بالغ بدن یافت می گردند. گیرنده های شبه toll، یکی از گیرنده های ایمنی بیان شده در سطح سلول های بنیادی مزانشیمال می باشند که می توانند طیف وسیعی از عملکردهای سلول را تحت الشعاع قرار دهند. در مطالعه حاضر بعد از ایجاد بیهوشی در 18 سر موش سوری از استخوان های ران و درشت نی به روش فلاشینگ سوسپانسیون سلولی تهیه گردید و سلول های مزانشیمال به روش چسبندگی پلاستیک جداسازی گردیدند. در مرحله بارآمدگی70 – 60 %، پاساژ سوم کشت سلولی، سلول ها با آگونیست های poly: ic و lps در دو زمان مجزای 1 ساعت و 12 ساعت مجاور شدند. پس از گذشت 1 و 12 ساعت مایع روئی برداشت گردید و سطح نیتریک اکساید به شیوه griess سنجیده شد. متعاقباً درصد آپوپتوزیس سلول های t در سیستم هم کشت سلول های طحال–مزانشیمال به روش فلوسایتومتریکachridin/pi اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تیمار سلول های مزانشیمال با poly: icدر غلظت های 1 و 5 میکروگرم بر میلی-لیتر و lpsدر غلظت های 10 و 20 نانوگرم بر میلی لیتر در دو زمان مجزای 1 و 12 ساعت موجب افزایش معنی دار در درصد سلول های t آپوپتوزیس شده در مقایسه با گروه بدون تیمار کنترل می گردد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که poly: ic بیشترین میزان آپوپتوزیس را در غلظت پایین (1 میکروگرم بر میلی لیتر) و پس از گذشت 12 ساعت اعمال می نماید. در حالی که بیشترین میزان آپوپتوز سلول های t در تیمار با lps در غلظت بالا (20 نانوگرم بر میلی لیتر) و 1 ساعت انکوباسیون به دست می آید (p<0.05). همچنین افزایش میزان آپوپتوزیس سلول های t در ارتباط با تولید نیتریک اکساید می باشد. نتایج حاصل از مطالعه حاضر را می توان جهت موفقیت بیشتر در برنامه های استم سل درمانی مربوط به بیماری های خودایمن به کار گرفت.

تاثیر پپتیدوگلیکان-لیپوپلی ساکارید بر میزان تولید نیتریک اکساید و القا آپوپتوزیس در سلول های t فعال شده توسط سلول های بنیادی مزانشیمال موش msc
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1391
  الهام دارابی   امیر توکمه چی

سلول های بنیادی مزانشیمال، سلولهای بنیادی بالغی هستندکه به بعنوان سلول های پیش ساز غیر خون ساز وچند توانی معرفی می شوند که در طیف وسیعی از بافتهای بالغ بدن یافت می شوند. toll like receptor(tlr) یکی از گیرنده های ها ایمنی بیان شده در سطح سلول های بنیادی مزانشیمال می باشد که می تواند طیف وسیعی از عملکرد های سلول را تحت الشعاع قراردهند.اخیراً مشخص شده است تحریک ویژه tlrدر سطح سلول های بنیادی مزانشیمال می تواند پاسخ های ایمنی ناشی از این سلول ها را به سمت فنوتیپ های پیش التهابی(msc-1) یا ضدالتهابی (msc-2)جهت دهی کند.بنابراین در مطالعه حاضر اقدام به تیمار سلولهای بنیادی مزانشیمال با آگونیست های tlr در برنامه زمانی و دوز متفاوت گردید تا تاثیر دوز و زمان تحریک با آگونیست tlr را بر پاسخ های سلول های بنیادی مزانشیمال بررسی شود. در این مطالعه از 40سر موش سوری استفاده گردید. بعد از بیهوشی از استخوان فمور و تیبیا سوسپانسیون سلولی تهیه شد. پس از 24 ساعت از اولین انکوبه کردن سلول های بنیادی مزانشیمی مایع رویی دور ریخته شدو سلول های بنیادی مزانشیمی به کف فلاسک چسبیده باقی ماندند. پس از رسیدن سلول ها به تراکم 70%، با آگونیست tlr، شامل پپتیدوگلیکان-لیپوپلی ساکارید در دو دوز بالا و پایین ودر دو زمان 1و12 ساعت تیمار شدند. سپس مایع رویی سلول ها جهت اندازه گیری نیتریک اکساید جمع آوری شد.آپوپتوز در سلول های tمجاور شده باسلول های بنیادی مزانشیمی به روش فلو سایتومتری و با رنگ آکریدین – اورنج pi اندازه گیری شد. یافته ها افزایش معنی داری (p?0.05)در آپوپتوز سلولهایt مجاور شده با سلول های بنیادی مزانشیمی تیمار شده با پپتیدو گلیکان – لیپوپلی ساکارید در دوز پایین و مدت زمان 12 ساعت در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند. و همجنین افزایش معنی داری(p?0.05) در میزان نیتریک اکساید تولید شده در دوز بالا و زمان 1ساعت نسبت به گروه کنترل نشان دادند. کلمات کلیدی: آگونیست ، سلولهای بنیادی مزانشیمال،tlr، آپوپتوز

پاسخ سلول هایt القاء شده با سلول های دندرتیک مجاور شده با پروتئین بازی میلین(mbp) و بالغ شده در حضور هیستامین، اینترفرون بتا(ifn-?) و 2 و3 دی متوکسی 1و4 نفتوکینون (dmnq) در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1391
  هادی محب علیان   احمد مرشدی

در این بررسی سلول هایpbmc را افراد به ظاهر سالم گرفته و در محیط کشت با کمک سایتوکاین های il-4 و gm-csf (به مدت 4 روز ) ضمن تبدیل کردن آنها به سلول های دندرتیک ، 2 روز هم با آنتی ژنmbp مجاور کرده و در روز 5 کشت در گرو ه های تیمار با ترکیبات فوق به صورت مجزا و توأمان به همراه mcm و در گروه کنترل فقط با mcm مجاور شدند. درروز 7 کشت سلول های دندریتیک برداشت شده و آزمون های ارزیابی فنوتیپی انجام گرفت . میزان تولید سایتوکاین های il-10 و il-12 در کشت سلول های دندریتیک و il-4 و ifn-? در کشت همزمان با سلول های t اتولوگ سنجیده شد. در این بررسی مشخص گردید که هیستامین بیشتر بر روی پروفایل سایتوکاین سلول های دندرتیک تأثیر گذار بوده و در مقایسه با اینترفرون بتا تأثیر کمتری بر روی فنوتیپ این سلول ها دارد ، و در بین این سه ترکیب ، dmnqکم ترین تغییر را هم در پروفایل سایتوکاین های مترشحه از dcs و هم در فنوتیپ این سلول ها سبب شده است. در بین تیمارهایی که فقط از یک ترکیب استفاده شد ، اینترفرون بتا بیشترین اثر را بر روی فنوتیپ و سایتوکاین های مترشحه از سلول های دندرتیک بر جا گذاشته است.il-10 در تمامی گروه هابه استثنای تیمار dmnq نسبت به گروه کنترل افزایش و در مقابل il-12 در تمامی گروه ها به استثنای dmnqکاهش را نشانمی دهد. نسبت بین il-10 به il-12 در تمامی تیمارها به استثنای تیمار dmnq،افزایش رانشان می دهد.در کشت توأمانdc وt اتولوگ آن؛ نسبت il-4/ifn-?در تمامی تیمارها در مقایسه با گروه کنترل افزایش را نشان می دهد،که نشان دهنده ی هدایت پاسخ لنفوسیت هایtcd4+naive به سمت th2می باشد. شاخص بلوغ cd83 در گروه حاوی سه ترکیب هیستامین، اینترفرون بتا و dmnqبیشترین افزایش را نشان داد و این افزایش در گروه هیستامین به صورت نسبی بود ، در گروه dmnqاین شاخص نسبت به گروه کنترل کاهش را نشان می دهد..شاخص hla-dr در تمامی گروه ها به جز گروه هایdmnq و هیستامین افزایش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند. در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که حضور اینترفرون بتا و هیستامین در محیط کشت حاوی سلول های دندرتیک پالس شده با mbp باعث تغییر پروفایل سایتوکاین های مترشحه آن از il-12 به سمت il-10 شد و در کشت هم زمان با سلول هایt بکر اتولوگ آن، زمینه را جهت هدایت پاسخ هایلنفوسیت هایt به سمت th2 فراهم کردند که این خود به خوبی از طریق افزایش نسبت il-10/ il-12 در مایع رویی کشت سلول های دندریتیک در روز هفت و نسبت il-4/ifn-? سنجیده شده در مایع رویی کشت هم زمانdcو لنفوسیت هایt آن به اثبات رسید. با توجه به نتایج به نظر می رسد که اینترفرون بتا در تولید سایتوکاین il-10 به عنوان یک سایتوکاین مهم در سرکوب واکنش های التهابی و خود التهابی کارامد تر عمل کرده و اثر بیشتری را بر روی خصوصیات عملکردی dc نظیر تحریک لنفوسیت هایt و میزان بلوغ آن ها برجا می گذارد.

اثر فلاومایسین در رشد طیور گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1349
  احمد مرشدی

چکیده ندارد.

ارزیابی آزمون الایزا elaisa در تشخیص بروسلوز انسان و مقایسه آن با سایر آزمونهای سرولوژی
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1366
  احمد مرشدی

چکیده ندارد.

بورس فابریسیوس و نقش آن در سیستم ایمنی پرندگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه 1368
  فرهاد سلطانعلی نژاد   احمد مرشدی

نگارنده طی چهارفصل به طوراجمالی به بررسی بورس فابریسیوس و نقش آن در سیستم ایمنی پرندگان پرداخته است . درفصل اول، کلیاتی در مورد پرندگان سیستم ایمنی و جریان لنف در پرندگان آشنا شده و در فصل دوم بافتهای لنفاوی پرندگان (قسمت مرکزی شامل تیموس و بورس فابریسیوس و قسمت محیطی بافتهای لنفاوی شامل طحال، دستگاه گوارش و ...)و طحال بررسی می شود. نگارنده فصل سوم را به توضیح اصول اساسی ایمونولوژی در پرندگان و بعضی از مکانیسمهای آن اختصاص داده و در فصل چهارم به مطالعه بوی فابرسیوس و نقش آن در سیستم ایمنی به طور اجمالی پرداخته شده است این فصل شامل تاریخچه، تکامل انتوژنیک بورس ، آناتومی بورس کلواکی، آناتومی بورس در سایر طیور اهلی، هیستولوژی بورس ، مشخصات هیستوشیمیایی بورس و ... می باشد . در آخر پایان نامه بحث و نتیجه گیری کلی آمده است .