نام پژوهشگر: علی زاده محمدی

بررسی نقش موسیقی در اثربخشی پیام های سلامت در رادیوسلامت (از نگاه کارشناسان و مخاطبان)
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1388
  سعید یوسفی بیله سوار   بهمن بهروزی

موسیقی از مهمترین عناصر و اساسی ترین عوامل در ساخت و پرداخت برنامه های رادیویی است.شناخت موسیقی و شیوه بکارگیری آن از مهمترین مسایلی است که موفقیت تهیه کننده را تضمین می کند. موسیقی در رادیو، عاملی است که به یاری کلمات و مفاهیم و به مدد افکت و سکوت توان انتقال موفقیت آمیز پیام را فراهم می سازد.دقت در انتخاب موسیقی مناسب برای گروههای پیامگیر و تناسب سنخیت موسیقی با وجهه نظرهای شنوندگان و رعایت ارزشهای مورد نظر از ضروریات است. رادیو سلامت به مثابه یک رسانه شنیداری معتبر، جذاب و پیشگام در حوزه بهداشت و سلامت فرد و جامعه و با موضوع سلامت و بهداشت، جزو رادیو های تخصصی مطرح در کشور است. در این شبکه مباحث علمی در حوزه پزشکی برای مخاطبان مختلف مطرح می شود.ارتقای سلامت فرد و جامعه از اهداف تاسیس شبکه رادیویی سلامت بوده است. موسیقی در این شبکه نیز از عناصر اصلی برنامه سازی تلقی می شود به گونه ای که می توان با استفاده صحیح و مطابق با اصول علمی در انتقال پیام های سلامتی به مخاطبان، بهتر عمل کرد. در این کار تحقیقی بر آن شدیم تا نقش این عنصر موسیقی را در اثربخشی پیام های سلامت در شبکه رادیویی سلامت از دید کارشناسان و مخاطبان بررسی کنیم. روش تحقیق ما در این کار، روش پیمایشی(تلفنی)،مصاحبه وکتابخانه ای بود. نتایج حاصله از پاسخ مخاطبان و کارشناسان نشان داد که به موسیقی توجه کافی دارند و اهمیت آن را کمتر از کلام نمی دانند.همچنین از موسیقی می توان به تنهایی و در زمان های تعریف شده با نظر کارشناسان امر به منظور التیام بخشی به مخاطبان استفاده کرد. از بین انواع موسیقی؛به ترتیب موسیقی سنتی،موسیقی پاپ وموسیقی کلاسیک در مقایسه با انواع دیگر موسیقی برای پخش در فواصل برنامه های رادیو سلامت از سوی مخاطبان این شبکه پیشنهاد شد. کارشناسان حوزه موسیقی و رسانه (جامعه آماری دوم این تحقیق) نیز به مساله همخوانی و تناسب موسیقی با متن در شبکه سلامت تاکید داشتند. همچنین از نظر کارشناسان، اکثر انواع موسیقی با توجه به محتوای برنامه های سلامت قابل استفاده است با تاکید به این نکته حائز اهمیت که متن و محتوا، نوع موسیقی مورد نیاز برای پخش را تعیین می کند و زمان، اولویت دوم است.

طراحی روشی ساده از بافت (بافت درمانی) جهت خودکارآمدی و کاهش افسردگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  الهام حاج اسمعیلی نوقی   محمدتقی آشوری

چکیده عدم توجه به ابعاد مختلف صنایع دستی ایران و به ویژه قالیبافی سنتی ایران، هم چنین نادیده گرفتن قابلیت ها و پتانسیل های موجود در این صنایع منجر به تمرکز بیش از حد بر استفاده کاربردی و اقتصادی هنرهای سننتی ایران شده است. این شرایط منجر به رکود و کاهش کارآیی این صنایع شده و لزوم مطالعه و تحقیق در زمینه ی ایجاد کاربردهای نوین را بیش از گذشته ایجاب می کند. در پژوهش حاضر با تمرکز بر ویژگی های قالیبافی، به طراحی و تنظیم روشی ساده از بافت، برگرفته از قالیبافی سنتی ایران که با اصول هنردرمانی شناختی-رفتاری هماهنگ شده باشد، پرداخته و سپس تأثیر این شیوه با عنوان "بافت درمانی" بر کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی معلولین بستری مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور، 20 نفر از معلولین جسمی، به صورت در دسترس از جامعه آماری مورد نظر (معلولین بستری در آسایشگاه خیریه کهریزک) انتخاب شدند، سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (10 نفر) که شیوه ی بافت درمانی بر آن ها طی 20 جلسه انجام گرفت و گروه گواه (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط مقیاس خودکارآمدی شرر و افسردگی بک مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آماره های توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد و آماره های استنباطی شامل خی دو استفاده شده و تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر انجام شده است. نتایج حاصله نشان داد که انجام شیوه "بافت درمانی" بر کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی معلولین بستری تأثیر معناداری را نشان می دهد. کلید واژه ها: هنردرمانی، بافت درمانی، قالیبافی، افسردگی، خودکارآمدی.

بررسی تاثیر آموزش موسیقی به روش ارف بر یادگیری مهارت های پایه ریاضی کودکان پیش دبستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1391
  سید نبی الله قاسم تبار   فرخنده مفیدی

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش موسیقی به روش ارف بر یادگیری مهارت های پایه ریاضی کودکان پیش دبستان می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه کودکان پنج سال منطقه 3 تهران می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است . پس از استاندارد کردن آزمون ریاضی برای کودکان 5 سال، برای اینکه بتوانیم کودکان دو گروه (کنترل و آزمایش) را از لحاظ هوشی همسان کنیم (تا بتوانیم اثر هوش را در این پژوهش خنثی سازیم)، از مقیاس هوشی وکسلر کودکان پیش دبستان (ویپسی) استفاده کرده ایم. برای این کار از هر دو گروه، ابتدا 25 کودک 5 ساله انتخاب نمودیم. سپس از بین کودکان این دو گروه (آزمایش و کنترل) کودکانی که نمره هوشی آنها بین دامنه 130-110 قرار داشت، انتخاب شده اند. پس از تعیین این دسته از کودکان، 15کودک برای هر یک از گروههای کنترل و آزمایش به عنوان نمونه انتخاب شده اند. سپس گروه آزمایش به مدت ? ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته در آموزشگاه، موسیقی آموزش دیده اند . آزمون " سنجش مهارت های پایه ریاضی کودکان" روی هر دو گروه اجرا و در نهایت، نمره ای را که هر کودک در این آزمون کسب کرده است، به تفکیک مولفه های اصلی آزمون، به عنوان پیش آزمون و پس آزمون محاسبه و ثبت گردید. سپس با استفاده از روش آماری t اختلافی، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داده است از بین پنج فرضیه بررسی شده در این تحقیق، چهار فرضیه مبنی بر اثر بخشی آموزش موسیقی به روش ارف بر یادگیری مهارت های طبقه بندی کردن، نگهداری ذهنی عددی، هندسه و تشخیص شباهت ها و تفاوت های کودکان پیش دبستان تایید شده است، اما در مورد تاثیر آموزش موسیقی به روش ارف بر مهارت ردیف کردن کودکان پیش دبستان ، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد. کلید واژه ها: موسیقی اٌرف، یادگیری، مهارت های پایه ریاضی، کودکان پیش دبستان

تاثیر درمانی هنر سفالگری بر بیماران اسکیزوفرنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  شهرزاد خوش مشرب   علی زاده محمدی

چکیده: بررسی تأثیر هنر سفالگری بر عزت نفس، افسردگی، اضطراب و استرس بیماران اسکیزوفرنیک مزمن مرد بستری در مرکز آموزشی درمانی رازی شهر ری تهران در سال 1389 زمینه: در طی سه دهه اخیر از هنر برای درمان بیماری های روانی سود جسته اند. بیماری های روانی بخصوص اسکیزوفرنیا ماهیتی ناتوان کننده، عود کننده و مزمن شونده دارند و کشورها هزینه زیادی را جهت درمان و توان بخشی آنها متحمل می شوند. اضطراب و استرس و در پی آن افسردگی از جمله پیامد های بیماری های روانی هستند که باعث کاهش شدید عزت نفس می شود. عزت نفس پایین در این بیماران اغلب مانع از روابط بین فردی و عملکرد روانی- اجتماعی موثر در بیماران با اسکیزوفرنیا می باشد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر هنر سفالگری بر عزت نفس، افسردگی، اضطراب و استرس بیماران اسکیزوفرنیک مزمن بستری در مرکز آموزشی درمانی رازی شهر ری تهران در سال 1389 بوده است. روش: در یک مطالعه شبه آزمایشی و مداخله ای 30 نفر از 170 نفر بیمار اسکیزوفرنیک مزمن مرد بستری با روش تصادفی به دو گروه 15 نفری شاهد و مداخله تخصیص داده شدند. هنر سفالگری با دست طی 12 جلسه دو ساعته اجرا گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دموگرافیک و عزت نفس کوپراسمیت و مقیاس اندازه گیری dass(21) بودند. روایی و پایایی ابزار تعیین شد. جهت تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار spss ویرایش 15 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده گردید. یافته ها: قبل از سفال درمانی بین عزت نفس، افسردگی، اضطراب و استرس گروه های مداخله و شاهد متغیر عزت نفس (830/0=p)، افسردگی (432/0=p)، اضطراب (854/0=p) و استرس (220/0=p) بوده است درحالیکه بعد از مداخله سفالگری بین گروه های مداخله و شاهد اختلاف معناداری مشاهده شد (000/0 p=). نتایج نشان داد که هنر سفالگری اثر معناداری بر چهار متغیر وابسته نام برده داشته است. نتیجه گیری: هنر سفالگری موجب افزایش عزت نفس و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیماران اسکیزوفرنیک مزمن مرد بستری می شود. کلید واژگان: اسکیزوفرنیا، سفالگری، عزت نفس، افسردگی، اضطراب و استرس

اثربخشی بازی درمانی بر فراخنای توجه دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر دوره ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  طیبه پیرنظر   معصومه پورمحمدرضای تجریشی

کاستی توجه یکی از شایع ترین مشکلات در کودکان کم توان ذهنی است و این مسأله به آسیب های روان شناختی، تحصیلی و اجتماعی منجر می شود. کمک به کودک کم توان ذهنی جهت افزایش فراخنای توجه بسیاری از مشکلات اساسی آنان را تعدیل می کند. از بین روش های درمانگری متعددی که برای مداخله در این کاستی معرفی شده اند، بازی درمانی به عنوان شیوه ای نزدیک با طبیعت کودکان و هماهنگ با ویژگی های آنان جایگاه خاصی دارد. این پژوهش در صدد بررسی اثر بخشی بازی درمانی بر فراخنای توجه دختران کم توا ن ذهنی آموزش پذیر دوره ابتدایی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه تجربی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از جامعه دختران کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر تهران 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. سپس، با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک و آزمون توجه ارادی تولوز- پیرون، اطلاعات عمومی و فراخنای توجه آزمودنی ها اندازه گیری شد. گروه آزمایش در 5 گروه 3 نفره در 16 جلسه بازی درمانی 35 دقیقه ای، شرکت کردند. اعضای گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات درمانی آزمون تولوز- پیرون برای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون هر دو گروه با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی موجب تفاوت معنادار (001/0p <) بین میانگین فراخنای توجه در دو گروه آزمایش و کنترل شده است. در واقع، میزان مجذور ایتا بیانگر آن است که 94 درصد از تغییرات کاستی توجه با توجه به روش بازی-درمانی قابل تبیین است. در مجموع، می توان چنین استنباط کرد که بازی درمانی به عنوان یک روش ارزشمند برای بهبود کاستی توجه در کودکان، واجد اهمیت است.

اثربخشی نمایش درمانی بر میزان فراخنای توجه پسران کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  حمیده بیاتی   معصومه تجریشی

کاستی توجه یکی از شایعترین مشکلات در کودکان کم توان ذهنی است و این مسئله به آسیب های روانشناختی، تحصیلی و اجتماعی منجر می شود. کمک به کودک کم توان ذهنی جهت افزایش فراخنای توجه بسیاری از مشکلات اساسی آنان را تعدیل می کند. از بین روش های درمانی متعدد که برای مداخله در این کاستی معرفی شده اند، نمایش درمانی به عنوان شیوه ای نزدیک با طبیعت کودکان و هماهنگ با ویژگی آنان جایگاه خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی نمایش درمانی بر میزان فراخنای توجه پسران کم-توان ذهنی آموزش پذیر در مقطع ابتدایی اجرا شد.در این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل 30 نفر (هر یک از گروههای آزمایش و کنترل 15 نفر) از بین مدارس پسرانه دانش آموزان کم توان ذهنی با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. سپس، با استفاده از آزمون تولوز- پیرون و خرده آزمون فراخنای توجه آزمون شناختی- تشخیصی کی فراخنای توجه دانش آموزان اندازه گیری شد. گروه آزمایش به دوگروه 7 و 8 نفری تقسیم شد و در 12 جلسه نمایش درمانی 45 دقیقه ایبه مدت 6 هفته شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در پایان جلسات درمانی مجدداً آزمون تولوز- پیرون و خرده آزمون فراخنای توجه آزمون شناختی- تشخیصی کی بر روی هر دو گروه اجرا شد.داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از فراخنای توجه در آزمون تولوز پیرون (049/0=p) و خرده آزمون فراخنای توجه مجموعه کی (002/0=p) بیانگر تفاوت معنادار در گروه های آزمایش و کنترل بوده است. بر مبنای یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که نمایش درمانی به عنوان روش موثر بر بهبود فراخنای توجه در کودکان کم توان ذهنی به شمار می رود.

تاثیر روش آموزش تقلید متقابل بر افزایش توانایی تقلید در کودکان مبتلا به گستره درخودماندگی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم انسانی 1390
  نجمه صیام پور   کامبیز پوشنه

پژوهش شبه آزمایشی حاضر به بررسی تأثیر روش آموزش تقلید متقابل بر افزایش توانایی تقلید کودکان مبتلا به گستره درخودماندگی پرداخته است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری در دسترس 24 کودک با اختلال درخودماندگی در سه عملکرد ـ پائین، متوسط و بالا بین سنین 30 تا 54 ماهه از مرکز توانبخشی و نگهداری کودکان درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی 12 نفری تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در مدت 10 هفته، به صورت 3 روز در هفته، که دو روز آن شامل 3 نوبت 20 دقیقه ای و یک روز آن شامل یک نوبت 20 دقیقه ای بود و در مجموع 70 جلسه روش مداخله آموزش تقلید متقابل را دریافت کردند. در حالیکه آزمودنی های گروه کنترل این درمان را دریافت نکردند. به منظور بررسی میزان تأثیر روش آموزش تقلید متقابل بر افزایش توانایی تقلید، از مقیاس تقلید و عمل پیش دبستان به عنوان پیش آزمون و پس آزمون و برای بهبود( کاهش ) نشانگان کودکان درخودمانده از خرده مقیاس های گارز استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات کودکان مبتلا به درخودماندگی در دو گروه وجود دارد. در نهایت نتایج نشان داد که روش آموزش تقلید متقابل به افزایش توانایی تقلید و نیز به بهبود نشانگان درخودماندگی(رفتار کلیشه ای، تعامل اجتماعی، ارتباطات ) منجر می گردد.

طراحی و آزمایش یک برنامه ی هنردرمانی به منظور بهبود تعامل اجتماعی دانش آموزان درخودمانده 12ـ6 ساله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  بهاره رجبی بهجت   مهناز اخوان تفتی

پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمایش یک برنامه ی مداخله ی هنردرمانی در جهت بهبود تعاملات اجتماعی دانش آموزان درخودمانده ی 12- 6 ساله انجام شد. روش پژوهش، شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری، تمامی دانش آموزان درخودمانده ی 6 تا 12 ساله ی مدارس اختلالات رفتاری شهر تهران و نمونه ی آن تعداد 14 دانش آموز است که به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت 12 جلسه ی مداخله ی برنامه ی هنردرمانی قرار گرفتند. در این پژوهش برای سنجش مهارت های اجتماعی از مقیاس نیمرخ مهارت های اجتماعی اتیسم و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون ناآماره ای "یو- من ویتنی" استفاده گردید. به علاوه، از تحلیل کیفی اطلاعات به دست آمده از طریق مشاهده ها، گزارش های کتبی و شفاهی و تغییرات مشاهده شده در طول جلسات مداخله بهره برده شده است. یافته ها نشان دهنده ی وجود تفاوت معنادار بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل و تأثیر مثبت هنردرمانی بر بهبود تعاملات اجتماعی دانش آموزان درخودمانده بوده است. از این رو کاربست روش هنردرمانی برای بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی کودکان درخودمانده توصیه می گردد

نقش واسطه ای مثلث سازی بین سبک های دلبستگی و کارکرد ازدواج در زوجین شهر قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم انسانی 1390
  مریم قاسمی مقدم   علی زاده محمدی

پژوهش حاضر به منظور تعیین نقش واسطه ای مثلث سازی در سبک های دلبستگی و کارکرد ازدواج زوجین ساکن در شهر قم انجام شد. روش: بدین منظور 200 نفر (100زن و 100مرد) ساکن در 4منطقه ی شهری قم به شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به سوالات جمعیت شناختی و سه پرسش نامه ی سبک های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور، مثلث سازی(با فرزندان و با نزدیکان) و سنجش عملکرد ازدواج، پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ناایمن/دوسوگرا در زنان و مثلث سازی با فرزندان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد در حالی که این رابطه در مردان دیده نشد. همچنین، میان سبک دلبستگی ناایمن/اجتنابی در زنان و مردان با مثلث سازی رابطه ای دیده نشد. میان دو نوع مثلث سازی و تمامی مولفه های کارکرد ازدواج، هم در زنان و هم در مردان، همبستگی منفی و معنادار دیده شد. در مثلث سازی زنان با فرزندان بالاترین میزان همبستگی با نمره ی کلی کارکرد ازدواج و در مثلث سازی با آشنایان بیشترین میزان همبستگی با مولفه ی خانواده و دوستان وجود داشت. در مثلث سازی مردان با فرزندان بیشترین میزان همبستگی با مولفه ی فرزندپروری و در مثلث سازی با آشنایان بیشترین میزان همبستگی با دو مولفه ی ارتباط و ابراز عاطفی دیده شد. در یافته های جانبی نیز مشخص شد که مثلث سازی با کودکان در سبک دلبستگی ناایمن/ دوسوگرا و فرزندپروری نقش واسطه ای ایفا نمی کند. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش موید این است که کارکرد ازدواج تحت تأثیر مثلث سازی های زن و شوهر قرار می گیرد. بنابراین، می توان با لحاظ کردن این مورد در درمان های خانواده و زوج و نیز آموزش مقابله ی کارامد با تعارضات زناشویی به زوجین، میزان رضایت از ازدواج را افزایش داده و با تغییر سبک های دلبستگی ناایمن زوجین وآموزش شیوه های صحیح فرزندپروری به ایشان، عملکرد ازدواج را بهبود بخشید.

مقایسه رابطه هیجان های منفی ( اضطراب و پرخاشگری) با رضایت مندی زناشویی در زنان شاغل و غیر شاغل شهر تهران
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  داود ذوالفقاری   سید علی محمد موسوی

پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه هیجان های منفی ( اضطراب و پرخاشگری) و رضایت زناشویی در بین زنان شاغل و غیر شاغل صورت گرفته است . هدف از اجرای این پژوهش ، بررسی وضعیت اشتغال بر رضایت مندی زناشویی و هیجان های منفی و مقایسه هر یک از این متغیر ها در بین این دو گروه بوده است . جامعه پژوهش شامل کلیه زنان شاغل و زنان غیر شاغل شهر تهران بوده است . نمونه تحقیق 250 نفر زنان شاغل و غیر شاغل که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و خرده مقیاس خصومت و اضطراب پرسش نامه ام ام پی آی – 2 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری علاوه بر روش-های آمار توصیفی از آزمون t مستقل استفاده شده در نهایت تحلیل آماری بر روی داده های این پژوهش نشان می داد که بین هیجان های منفی و رضایت مندی زناشویی در زنان شاغل رابطه معنادار و منفی وجود دارد اما در زنان غیر شاغل چنین رابطه ای موجود نمی باشد از طرفی یافته ها نشان می دهد که میزان اضطراب در دو گروه تفاوت معنادار ندارد اما میزان پرخاشگری و رضایت-مندی زناشویی در زنان غیر شاغل بیشتر از زنان شاغل است

تأثیر درمان رفتاری شناختی بر تاب آوری و شاد کامی دختران دبیرستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  لیلا خزینه   مهدی دهستانی

در این پژوهش به بررسی تأثیر درمان رفتاری شناختی بر تاب آوری و شادکامی دختران دبیرستانی پرداخته شده است. تحقیق از نوع طرح شبه آزمایشی گروه های نا معادل وجامعه مورد پژوهش، کلیه دختران دبیرستانی شهر تهران بوده است. نمونه پژوهشی به روش نمونه گیری چند مرحله ای، بدست آمده که شامل هجده دانش آموز بوده که به دو دسته نه نفره ی آزمایش و کنترل به طور تصادفی تقسیم گردیدند. هر دو گروه ، به عنوان پیش آزمون به پرسشنامه های تاب آوری کانر-دیویدسون و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. گروه آزمایش، ده جلسه ی نود دقیقه ای مداخله ی رفتاری شناختی دریافت نمودند. بعد از اتمام جلسات مداخله، هر دو گروه مجدد به دو پرسشنامه تاب آوری و شادکامی پاسخ دادند ( پس آزمون ) . جهت تحلیل داده ها ، از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از آزمون های تی غیر مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. با توجه به نتایج داده های پژوهش مشاهده شد که در رابطه با فرضیه نخست، میزان افزایش نمرات تاب آوری، تا حد قابل ملاحظه و نزدیک به حد معناداری بوده ولی در مورد فرضیه دو و نمرات شادکامی تغییرات معنادار نبوده، با این حال افزایش در میانگین شادی گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل بوده است. بنظر می رسد ساده سازی شیوه آموزش مناسب با توان ادراکی شناختی دانش آموزان ایرانی ، انتخاب زمان مناسب جلسات جهت عدم تداخل با ساعات درسی، آزمودنیهای نیازمند به ایجاد تغییر و از طرفی دیگر رفع مسائلی از قبیل توان و تعداد کم نمونه آزمون و ناهمگنی درگروه ، می توانند در کسب نتایج بهتر از مداخله تاثیر گذار باشند

شیوه های استفاده از دودل در فرایند هنر درمانی (مطالعه موردی: افزایش خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان دوره راهنمایی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  مریم تدین   رضا افهمی

دودل بیانی گرافیکی از حالتی ناخودآگاه است و در شرایطی یکنواخت در حالی که ذهن فرد در جای دیگری درگیر است پدید می آید.در پژوهش های اخیر نقش این فرآیند در افزایش بهره وری آموزشی و به عنوان بخشی از فرآیند هنر درمانی به اثبات رسیده است. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف تبدیل دودل به یک فرآیند کمک آموزشی، در دو بخش، به سنجش تاثیردو نوع آزمون دودل آزاد و نظام مند، بر افزایش خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی؛ در دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی، درگروه سنی11 تا 12 سال می پردازد. طرح پژوهش مداخله ای و با گروه کنترل است و در مورد خودکارآمدی؛ از نوع پیش آزمون –پس آزمون می باشد. جامعه ی آماری در آزمون دودل آزاد 136دانش آموز و در آزمون دودل نظام-مند 28 دانش آموز یک مدرسه ی راهنمایی می باشد. پس از تکمیل پرسشنامه ی خودکارآمدی شرر و با توجه به کارنامه ی تحصیلی و محاسبه ی میانگین معدلِ تحصیلی، از میان420 دانش آموز مقطع اول،136 دانش آموز که کمترین معدل تحصیلی را داشتند انتخاب شدند و نمونه به دو گروه 68 نفره تقسیم شد.در بخش دوم و در مورد دودل نظام مند به دلیل محدودیتهای پژوهش ، 28 دانش آموز که کمترین معدل تحصیلی را داشتند انتخاب شدند و نمونه به دو گروه 14 نفره تقسیم شد. گروه آزمایش طی ده جلسه تدریس درس علوم، هر بار به مدت 20 دقیقه؛ به دودل پرداختند و در انتهای هر جلسه آزمونی جهت تعیین میزان یادگیری دانش آموزان گرفته شد. در پایان، آزمودنی ها پرسشنامه ی خودکارآمدی را تکرار کردندو از روش مقایسه ی میانگین دو جامعه توسط آزمون t تاثیر هر دو آزمون دودل بر خودکارآمدی وپیشرفت تحصیلی مورد سنجش قرار گرفت. در آزمون دودل آزاد میزان خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که آزمون دودل آزاد را انجام داده بودند، در سطح معنا داری (p<0/05) در درس علوم، نسبت به دانش آموزانی که دودل نکرده بودند افزایش یافته است. در آزمون دودل نظام مند نیز تنها میزان خودکارآمدی دانش آموزانی که دودل نظام مند را انجام داده بودند در سطح معناداری (p<0/05) در درس علوم، نسبت به دانش آموزانی که دودل نکرده بودند افزایش یافته است و دودل نظام مند تاثیری بر پیشرفت تحصیلی نداشته است.در نتیجه به نظر می رسد آزمون دودل باعث تمرکز بیشتردانش آموزان و روانی و یکپارچگی احساسی آنها می شود.این آزمون به طور کلی می تواند برای کاهش تنش ذهنی در دانش آموزان با افت تحصیلی موثرواقع شود.

بررسی تاثیر هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش عزت نفس پسران مقطع دبستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  زهرا دهدار   علی زاده محمدی

این پژوهش به منظور بررسی تاثیر هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش عزت نفس در پسران مقطع دبستان با طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری کلیه پسران مقطع چهارم و پنجم دبستان فردوسی بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان همان دبستان بودند که به روش نمونه گیری انتخاب تصادفی ساده انتخاب شدند که به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. اجرای مداخله به مدت 10 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودک 7-11 ساله در مدرسه (فرم معلمان) و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت بود. سنجش اول پرسشنامه پرخاشگری و عزت نفس پیش از مداخله بود و سنجش دوم یا پس آزمون بعد از مداخله صورت گرفت. در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که هنردرمانی بر کاهش پرخاشگری و مولفه های آن (عملی، کلامی، گوشه گیری) و ضمنا افزایش مولفه همکاری و همچنین افزایش عزت نفس و مولفه های آن(عمومی، اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی) در پسران مقطع دبستان موثر است.

بررسی تاثیر موسیقی بر کیفیت خواب مردان سالمند عضو کانون بازنشستگان نفت شهر اصفهان سال 1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و پیراپزشکی 1392
  زینب علامی   حمیدرضا خانکه

مقدمه: خواب، بخش مهمی از زندگی افراد میباشد،که ممکن است تحت تاثیر عواملی، همچون سن تغییر یابد. سالمندان جهت رفع اختلالات خوابشان، بیشتراز روش دارودرمانی کمک میگیرند، در حالیکه، روشهای غیردارویی از جمله، موسیقی درمانی میتواند با کمترین عوارض و به صورت آسان و توسط خود فرد، باعث بهبود کیفیت خواب، در سالمندان گردد. هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر موسیقی بر کیفیت خواب مردان سالمند عضو کانون بازنشستگان نفت شهر اصفهان در سال 1391 بود. روش : پژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی است. جامعه پژوهش، سالمندان عضوکانون بازنشستگان نفت اصفهان بوده، که از بین آنها تعداد 44 نفر واجد کلیه معیارهای ورود به مطالعه بوده و با استفاده از ابزار مورد استفاده ،شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ نمونه گیری شدند. نمونه انتخاب شده (44 نفر)، به روش بلوک های تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند، مداخله (موسیقی درمانی) بر روی تعداد 18 نفرمرد سالمند 60-75 ساله، در طول سه هفته هرشب، به مدت 45 دقیقه قبل از خواب انجام گردید. انجام شد برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss ( ویرایش17) و آزمون های آماری شاپیرو، مان ویتنی، تی زوجی و تی مستقل در سطح معنادار ( 05/0p< ) استفاده شد. یافته ها : میانگین نمرات کیفیت خواب قبل از مداخله ، در گروه های مداخله و کنترل به ترتیب 44/ 10و 33/ 9 بود که پس از اجرای مداخله، به مقادیر 94/ 5 و22/ 9 تغییر یافت. میانگین نمرات کیفیت خواب در گروه مداخله ، پس از اجرای مداخله ، تفاوت آماری معناداری را ( 05/0 p<) نشان داد. نتیجه گیری : مطالعه حاضر نشان داد، که موسیقی درمانی میتواند، منجر به ارتقاء کیفیت خواب در سالمندان مرد گردد. لذا با توجه به نتایج این مطالعه ، آموزش این مداخله، به کادر درمان و پرستاران شاغل در حیطه سالمندی توصیه می گردد.

بررسی مقایسه ایی هوش هیجانی، طرحواره ناسازگار اولیه وسازگاری اجتماعی در نوجوانان دارای گرایش به رفتار پرخطر و عادی در سطح شهر کرمانشاه در سال 1393
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  ثریا قاسمی   مهدی دهستانی

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و نوجوانان عادی بود. روش: پژوهش حاضر در زمره ی پژوهش های توصیفی یعنی همبستگی قرار دارد. نمونه ی این پژوهش متشکل از 380 نوجوان (190 نوجوان پسر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی، 190 نوجوان دختر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی) در شهرستان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره، پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه سازگاری بل و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره یا مانوا) استفاده شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار اولیه و مولفه های آن در میان نوجوانان پسر (001/0p=) و دختر (003/0p=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات هوش هیجانی و مولفه های آن در میان نوجوانان پسر (002/0p=) و دختر (005/0p=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی نوجوانان پسر (003/0p=) و دختر (002/0p=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که گرایش به رفتارهای پرخطر می تواند ویژگی هایی همچون طرحواره ها، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان را تحت تأثیر منفی خود قرار دهد. لذا، پیشنهاد می شود که کارشناسان و مسئولان خدمات بهداشتی و درمانی کارگاه های آموزشی برای نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر به منظور آشنایی با این رفتارها و پیامدهای ناگوار آنها برگزار کنند تا زمینه پیشگیری از این گونه رفتارها فراهم گردد.

رابطه بین جهت گیری مذهبی و منبع کنترل با اختلالات روانی در بین دانشجویان دانشگاه ارومیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1384
  فرشاد سلماسی   مهدی دهستانی

چکیده ندارد.

بررسی نقش واسطه ای مثلث سازی بر رابطه خصومت آشکار والدین و مشکلات رفتاری نوجوانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - پژوهشکده خانواده 1389
  مرضیه بهزادی   علی زاده محمدی

چکیده ندارد.

تاثیر شعر درمانی گروهی بر کاهش نشانه های افسردگی و باورهای غیر منطقی در دانشجویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  یوخابه محمدیان   شهریار شهیدی

چکیده ندارد.

تاثیر موسیقی بر کاهش اضطراب کودکان سرطانی 12-9 ساله تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1387
  فاطمه زین آبادی   فرامرز سهرابی

چکیده ندارد.