نام پژوهشگر: داریوش سعادتی
ندا شریفی رضا نبوی
تک¬یاخته¬های خونی نسجی گروه apicomplexa از بیماریزاترین عفونت¬های انگلی در دام¬های نشخوار¬کننده می¬باشند. بیماری¬های حاصل از عفونت تک¬یاخته¬های بابزیا و تیلریا در دام¬های اهلی خسارات و تلفات بسیاری وارد می¬کنند و شیوع نسبتا بالایی در ایران دارند، استان سیستان و بلوچستان نیز دارنده تاییدیه این بیماری¬ها می¬باشد. به دلیل شرایط آب¬و¬هوایی و ورود دام¬های قاچاق از مرز این مناطق مستعد به بیماری شده است و باعث خسارات زیادی به اقتصاد و تولید گردیده است، با این وجود مطالعات اندکی در این زمینه در منطقه انجام شده است. روش¬های میکروسکوپی، سرولوژی و ملکولی در شناسائی تک¬یاخته¬های بیماریزا به کار می¬روند. روش¬های مولکولی به جستجوی بسیار دقیق و حساس آلودگی در نمونه¬های مشکوک می¬پردازد و روش-هایی اختصاصی و سریع در تشخیص همزمان بابزیا و تیلریا هستند. از آنجایی که به منظور اعمال برنامه¬ها و بهبود شاخص¬های کنترلی بیماری¬های منتقله توسط کنه¬ها، شناسائی دقیق و سریع عامل بیماریزا لازم است لذا در این مطالعه شیوع بیماری تیلریوز و بابزیوز در گوسفندان شهرستان زابل مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 80 نمونه از دام¬های منطقه به طور تصادفی انتخاب شدند و از آن¬ها نمونه¬گیری شد. حضور انگل¬های تیلریا و بابزیا در هر یک از نمونه¬ها با دو روش pcr و مشاهده میکروسکوپیک تعیین شد. میزان توافق دو روش pcr و مشاهده میکروسکوپیک (microscopic examination) با آزمون آماری کاپا (kappa) تعیین شد. همچنین حساسیت و ویژگی روش مشاهده میکروسکوپیک در مقایسه با روش pcr تعیین گردید. با روش bootstrap حدود اطمینان 95% برای کاپا محاسبه گردید. همچنین با کمک توزیع دو جمله¬ای حدود اطمینان 95% برای حساسیت و ویژگی محاسبه گردید. از نرم افزار آماری (ibm® pasw/spss® statistics 18.0 – 2009) جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها استفاده شد. با استفاده از روش pcrشیوع آلودگی با تیلریا 25/66% (53 مورد) و بابزیا 75/3 % (3 مورد) بود. در روش مطالعه میکروسکوپی، در 8 نمونه(10%) اجرام انگلی پیروپلاسمی در گلبول قرمز مشاهده شد که 6 نمونه آلوده به تیلریا و 2 نمونه نیز به بابزیا آلودگی داشتند.
امید برگزیده تونه ئی رضا نبوی
آلودگی های انگلی گوسفند علاوه بر زیان های بهداشتی که برای انسان دارند زیان های اقتصادی مثل کاهش تولید، بیماری و هزینه های درمان را در پی دارند. درمان و کنترل این بیماری ها نیاز به شناخت وجود انگل در منطقه، اپیدمیولوژی و تشخیص آن ها دارد. از آنجا که هیچ گونه تحقیق جامعی برای نشان دادن فون انگلی دستگاه گوارش گوسفند در منطقه سیستان انجام نشده است تحقیق حاضربه منظور تعیین فون انگلی دستگاه گوارش گوسفند در منطقه سیستان انجام گرفت. تعداد 395 نمونه مدفوع از بخش های مختلف سیستان طی سال 92-93 و در دو فصل سرد و گرم جمع آوری گردید ضمنا در هر منطقه ای که نمونه گیری صورت گرفت مختصات جغرافیایی آن منطقه برای تهیه نقشه پراکندگی انگلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) ثبت گردید. نمونه ها مورد آزمایش شناور سازی به روش کلیتون-لین قرار گرفتند. در این مطالعه هیچ گونه تخم نماتود و ترماتودی مشاهده نگردید، میزان آلودگی به مونیزیا 21 درصد بود که در فصول سرد و گرم، بین جنس نر و ماده و در سنین مختلف اختلاف آماری معنی داری نداشتند ولی در مناطق مختلف اختلاف آماری معنی داری داشت همچنین میزان آلودگی به اووسیست آیمریا 39 درصد بود که در فصول سرد و گرم، بین جنس نر و ماده و در سنین مختلف اختلاف آماری معنی داری داشتند ولی در مناطق مختلف اختلاف آماری معنی داری نداشتند. همان طور که مشاهده می شود میزان آلودگی انگلی گوسفندان منطقه سیستان بسیار پایین است که می تواند به علت اقلیم گرم خشک این منطقه باشد.
زهرا عابدی زاده نوغابی محمد جهانتیغ
آرسنیک یکی از عناصر سمی مهم است که در محیط، آب، آشامیدنی¬ها و غذای انسان یافت می¬شود. بسیاری از متخصصین معتقدند وجود این ماده سمی ارتباط مستقیمی با سرطان¬ها، بیماری قلبی و دیابت دارد. با توجه به اینکه ترکیبات آرسنیک¬دار از مواد ضدانگل و محرک رشد جیره طیور محسوب می¬شوند، طیور همواره در معرض خطر آلودگی با این فرآورده¬ها قرار دارند. در مقایسه با آرسنیک که اثر منفی دارد، ویتامینe و سلنیوم به عنوان آنتی¬اکسیدان سبب بهبود روند تولیدمثل طیور می¬شوند. این رساله به منظور اثبات این مطلب که افزودن ویتامینe و سلنیوم در خنثی¬سازی اثرات سمی آرسنیک در رابطه با فاکتورهای تولیدمثلی تخم¬مرغ مخصوصا جوجه¬درآوری می¬تواند تاثیرگذار باشد، تهیه دیده شده است. در این تحقیق میزان 192 عدد تخم¬مرغ نطفه¬دار را داخل دستگاه جوجه¬کشی قرار دادیم، درجه حرارت دستگاه جوجه¬کشی حدود 5/0 ± 5/37 و رطوبت نسبی آن 60 تا 80 درصد تنظیم گردید. در روز هفتم مورد آزمایش نوربینی قرار گرفتند و تخم¬مرغ¬های جنین¬دار به چهار گروه 48 تایی تقسیم شدند: گروه اول به¬عنوان کنترل منظور ¬شدند و فقط 1/0 میلی¬لیتر سرم فیزیولوژی به آن¬ها تزریق گردید. گروه دوم با میزان 1/0 میلی¬لیتر به غلظت 5/0 پی¬پی¬ام از محلول اکسید آرسنیک تزریق شدند. گروه سوم را نیز با میزان 25/0 میلی¬گرم ویتامین e و 5/2 میکروگرم سلنیوم به حجم 1/0 میلی¬لیتر تزریق نموده و گروه چهارم با میزان 25/0 میلی-گرم ویتامین e، 5/2 میکروگرم سلنیوم و 5/0 پی¬پی¬ام اکسید آرسنیک به حجم 1/0 میلی لیتر تزریق شدند، سپس محل تزریق در تخم¬مرغ¬ها با پارافین پوشانده شد و در دستگاه جوجه¬کشی قرار گرفتند. تخم-مرغ¬ها در روزهای 10 و 18 دوره، و مورد آزمایش نوربینی قرار گرفتند تا در صورت مشاهده¬ی جنین¬های مرده، بررسی ماکروسکوپی انجام شود. نتایج نشان داد مجموع میزان هچ در دو گروهی که آرسنیک دریافت نکردند، گروه یک (شاهد) و گروه سه (ویتامین e و se)، برابر با 8/94 % (91 مورد از 96 تا) بود و مجموع میزان هچ در دو گروهی که به آنها آرسنیک تزریق شد، گروه دو (آرسنیک) و گروه چهار (هم آرسنیک و هم ویتامین e و se)، برابر با 0/75 % (72 مورد از 96 تا) بود. آزمون مربع کای نشان داد که مصرف آرسنیک به طور معنی¬داری میزان هچ را کاهش داده است.از طرفی مجموع میزان هچ در دو گروهی که ویتامین e و se دریافت نکردند، یعنی گروه یک (شاهد) و گروه دو (آرسنیک)، برابر با 2/79 % (76 مورد از 96 تا) بود و مجموع میزان هچ در دو گروهی که به آنها ویتامین e و se تزریق شد، گروه سه (ویتامینe و se) و گروه چهار (هم آرسنیک و هم ویتامین e و se)، برابر با 6/90 % (87 مورد از 96 تا) بود. آزمون مربع کای نشان داد که مصرف ویتامین e و se به¬طور معنی¬داری میزان هچ را افزایش داده است. بر اساس نتایج حاصله مشخص شد تزریق ویتامینe و se به تخم¬مرغ¬های در معرض آرسنیک قرار گرفته، نسبت به گروهی که تنها در معرض سم بوده¬اند، به طور معنی¬داری سبب بهبود روند میزان جوجه¬درآوری و وزن¬گیری جوجه-ها پس از هج می¬شود.
سمانه بخشی محمدرضا آقچه لو
در بعضی موارد دسترسی به عروق و تزریق داخل وریدی در پرندگان امکان پذیر نیست و نیاز به راهکارهای دیگری می باشد. لذا هدف از این مطالعه مقایسه ی تزریق داخل استخوانی و تزریق داخل وریدی در پرندگان بود. این مطالعه به روش کارآزمایی متقاطع انجام شد. ابتدا همه کبوترها به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول داروی بیهوشی تیوپنتال سدیم را به روش داخل وریدی و گروه دوم به شیوه داخل استخوانی دریافت کردند. بعد از گذشت مدت زمان لازم جهت ازبین رفتن اثرات دارو کبوترهای گروه یک به روش داخل استخوانی و کبوترهای گروه دو به صورت داخل وریدی بیهوش شدند. پارامترهایی از قبیل تعداد تلاش ها جهت تزریق، زمان بیهوش شدن، مراحل مختلف بیهوشی و زمان به هوش آمدن هر یک از کبوترها بررسی شد. به علاوه تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و دمای کلوآک هر کبوتر قبل از بیهوشی (زمان صفر) و در زمان های 30 -20 -10 -5 -1 دقیقه بعد از بیهوشی اندازه گیری شد. بررسی های آماری نشان داد اختلاف تعداد تنفس کبوترها بین دو روش بیهوشی در یک دقیقه بعد از تزریق دارو از نظر آماری معنی دار بود (0.05>p). در سایر زمان ها در طول مدت آزمایش تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد تنفس در دو گروه مشاهده نشد (0.05<p). همچنین در طی آزمایش تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد ضربان قلب و دمای کلوآک بین دو گروه وجود نداشت (0.05<p). زمان شروع بیهوشی در روش تزریق داخل وریدی به طور معنی داری از روش تزریق داخل استخوانی کمتر بود (0.05>p). اختلاف مشخصی به منظور تعداد تلاش ها جهت تزریق، مراحل مختلف بیهوشی و زمان بازگشت از بیهوشی در دو گروه مورد مطالعه ثبت نشد (0.05<p). نتایج این مطالعه نشان داد تزریق داخل استخوانی تیوپنتال سدیم در کبوتر قابل مقایسه با تزریق داخل وریدی است.
نیره بیدشکی هادی هاشمی
این تحقیق به منظور تعیین مقادیر طبیعی پارامترهای هماتولوژی و بیوشیمیایی در گوسفندان نژاد بلوچی انجام گرفته است. در این مطالعه 55 نمونه جمع آوری شد که به 4 گروه براساس سن و جنس تقسیم شدند که شامل گوسفندان نر بالای یکسال، گوسفندان نر زیر یکسال، گوسفندان ماده¬ی بالای یکسال و گوسفندان ماده¬ی زیر یکسال می¬باشند. آزمایشات هماتولوژی به روش دستی و آزمایشات بیوشیمیایی به وسیله¬¬ی دستگاه اتوآنالایزر انجام گرفته است. میانگین مقادیر گلبول¬های قرمز، گلبول¬های سفید،mcv, mch، نوتروفیل، مونوسیت به ترتیب:106?89/7 عدد در میکرولیتر، 103?21/8 عدد در میکرولیتر ، 79/11 پیکوگرم در دسی¬لیتر، 79/35 فمتولیتر، 58/27 درصد، 85/4 درصد و میانه در mchc و بازوفیل 21/33 گرم در دسی¬لیتر و 00/0 درصد می¬باشد. در این مطالعه نتایج به این صورت بود که هموگلوبین، هماتوکریتو ائوزینوفیل تحت تاثیر جنس اختلاف معنی¬داری دارند(p value<0.05)و در جنس نر و ماده به ترتیب:24/9 گرم در دسی¬لیتر، 83/8 گرم در دسی¬لیتر، 10/28 درصد، 60/26 درصد و 00/2 درصد، 50/0 درصد می¬باشد و همچنین لنفوسیت تحت تاثیر سن اختلاف معنی¬داری دارد و در سنین زیر یکسال و بالای یکسال به ترتیب: 70/63 درصد، 80/67 درصد می¬باشد. میانگین آلبومین، کراتینین، گلوکز، تری¬گلیسرید، کلسترول، آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، hdl,vldl، کلسیم، منیزیم و فسفر به این صورت می-باشد: 66/2 گرم در دسی¬لیتر، 89/0 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 82/78 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 84/24 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 98/55 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، iu/l75/31 ، iu/l49/134 ، 28/8 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 90/39 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 15/10 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 78/2 میلی¬گرم در دسی-لیتر، 62/4 میلی¬گرم در دسی¬لیتر می¬باشد. نتایج اندازه¬گیری میانگین پارامترهای بیوشیمیایی به این صورت بود که پروتئین، گلوبولین، اسیداوریک تحت تاثیر سن دارای اختلاف معنی¬دار می¬باشند(p value<0.05) که به ترتیب در سنین زیر یکسال و بالای یکسال 60/6 گرم در دسی¬لیتر، 30/8 گرم در دسی¬لیتر، 10/5 گرم در دسی¬لیتر، 60/5 گرم در دسی¬لیتر،60/0 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 16/1 میلی¬گرم در دسی¬لیتر می¬باشد و همچنین bun و ldl تحت تاثیر جنس نر و ماده به ترتیب 10/13 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 13/17 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 10/29 میلی¬گرم در دسی¬لیتر، 20/33 میلی-گرم در دسی¬لیتر می¬باشد.
حمیدرضا مجیدیانی مریم گنجعلی
تک یاخته ی خونی نسجی تیلریا آنولاتا که در خون و سیستم رتیکولواندوتلیال بدن میزبانان مهره دار تکثیر می یابد، خسارات و تلفات بسیاری را وارد می سازد. لازمه ی کنترل و پیشگیری از عفونت با این تک یاخته، شناسائی دقیق و سریع عامل بیماری زا در نمونه ها می باشد. روش های میکروسکوپی، سرولوژی و مولکولی هریک واجد مزایای خاص خود در شناسائی این عفونت هستند به طوری که روش میکروسکوپی یک تست معمول تشخیصی و روش مولکولی آزمونی حساس و دقیق جهت شناسائی این آلودگی است. تعداد 160 نمونه از گاوهای منطقه، شامل 80 راس نژاد هلشتاین و 80 راس نژاد سیستانی تصادفا انتخاب شدند و از آن ها نمونه ی خون داخل تیوب های حاوی الکل متیلیک و برروی لام(گسترش خونی) اخذ شد. حضور انگل های تیلریا در هریک از نمونه ها با دو روش میکروسکوپی و pcr تعیین شد و میزان توافق بین این دو روش با آزمون آماری کاپا تعیین شد. همچنین حساسیت و ویژگی روش میکروسکوپی در مقایسه با pcr نیز مشخص گردید. از "نرم افزار آماری اس پی اس اس (ویرایش هیجدهم)" جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با استفاده از روش pcr شیوع آلودگی با تیلریا آنولاتا در نژاد سیستانی 5/27% (22 مورد) و در نژاد هلشتاین 5/47% (38 مورد) بود و این تفاوت از نظر آماری معنادار می باشد (p value<0.05). در روش مطالعه میکروسکوپی گسترش های خونی نازک، تنها 25/6% (10 مورد) مثبت شناسائی شدند. براساس نتایج چنین برآورد می شود که نژاد سیستانی از نظر حاملین بدون علامت تیلریا آنولاتا نقش مهم تری را ایفا می کنند.
فروغ دهمرده مهدی جهانتیغ
چکیده این پژوهش به منظور بررسی تاثیر پودر گیاه کلپوره روی پارامتر¬های لیپید و لیپوپروتئین سرم خون بلدرچین با استفاده از کیت تجاری پارس آزمون و با استفاده از دستگاه اتوآنالایزر انجام شد. در این مطالعه تجربی از تعداد 150 قطعه جوجه نر بلدرچین نژاد ژاپنی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 گروه تیمار و یک گروه کنترل و در هر گروه 30 جوجه استفاده شد. پودر گیاه دارویی کلپوره به ترتیب در مقادیر 1/0%، 2/0%، 4/0% و 8/0% درصد در دوره-ی رشد بلدرچین¬ها از روز10 تا 28 به جیره اضافه شد و یک گروه به¬عنوان گروه شاهد هیچ پودری دریافت نکردند به¬ منظور بررسی میزان پارامتر¬های لیپید و لیپوپروتئین سرم خون بلدرچین در هفته چهارم دوره¬ی آزمایشی، خون¬گیری انجام گرفت. غلظت کلسترول تام، تری¬گلیسرید، ldl، vldlو hdl سرم خون در پایان 28 روزگی با استفاده از کیت تجاری و دستگاه اتو¬آنالایزر تعیین شد و داده¬های حاصل با آزمون آنوا مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. جیره¬های آزمایشی بر پایه ذرت سویا و با توجه به نیاز¬های توصیه شده (nrc 1994) و با استفاده از نرم افزارuffda برای دو دوره (آغازین، 1 تا 14 روزگی) و رشد (15 تا 28 روزگی) تنظیم شد.به¬منظور بررسی وضعیت چربی خون بلدرچین¬ها در پایان دوره پرورش از هر واحد آزمایشی به¬طور کاملا تصادفی 5 پرنده با وزن نزدیک به میانگین انتخاب شدند و از سیاهرگ بال هر پرنده مقدار 4 سی سی خون، خون¬گیری شد. نمونه¬های خون به¬دست آمده از پرندگان پس از سانتریفیوژ جهت مشاهده تغییرات لیپید و لیپوپروتئین به دستگاه اتو¬آنالایزر منتقل شد. سطح معنی¬داری (p>0.05) گرفته¬شد. نتایج تحقیق حاضر تغییر معنی¬داری در مقادیر چربی سرم خون بلدرچین¬ها نشان نداد (p>0.05).
رضا احمدی مجید علیپور اسکندانی
امروزه با عنایت به افزایش روزافزون جمعیت انسانی تحقیقات وسیعی در خصوص بررسی روش¬های مختلف نگهداری غذا و افزایش ماندگاری آن صورت می¬پذیرد. در این راستا حفظ کیفیت ماده غذائی و بی ضرر بودن روش بکار رفته جزء موارد قابل توجه است. در سال¬های اخیر توجه خاصی به استفاده از مواد نگهدارنده طبیعی در غذا¬ها به جای نگهدارنده¬های شیمیایی شده¬است. این نگهدارنده¬ها در واقع افزودنی¬های گیاهی معطری می¬باشند که باعث بهبود طعم غذا نیز می¬شوند. عصاره¬های گیاهی ضمن داشتن طعم مخصوص به علت دارا بودن آثار ضد¬میکروبی در مواد غذائی مطرح می¬باشند. در این مطالعه اثر ضد¬میکروبی عصاره¬ها¬ی آبی دو گیاه سماق ایرانی و زنجبیل ایرانی بر باکتری باسیلوس سرئوس که از جمله عوامل ایجاد کننده¬ی مسمومیت¬های غذایی به حساب می آید، در دمای 30 درجه¬ی سانتی¬گراد در یک مدل غذایی بررسی گردید. باکتری باسیلوس سرئوس که به صورت لیوفیلیزه خریداری شده بود در محیط کشت آبگوشت مغذی بازیابی گردید.پس از آماده سازی سوپ جو تجاری و توزیع آن در داخل ظروف، مقادیر مشخص از عصاره¬های آبی سماق و زنجبیل با توجه به غلظت¬های مورد نظر در آزمایش به ظروف محتوی سوپ اضافه گردید، نمونه¬هایی که به این طریق آماده شده بود اتوکلاو گشت و پس از سرد شدن در شرایط استریل مقادیر مشخص از باکتری به داخل نمونه¬ها تلقیح شد. کار انکوباسیون در دمای مورد آزمایش صورت پذیرفت و پس از آن مطالعه¬ی وضعیت باکتری در زمان¬های مورد نظر از طریقspread plate count انجام گردید. سپس با توجه به میزان لگاریتم داده¬های بدست آمده، با استفاده از نرم افزار spss آنالیز داده¬ها صورت پذیرفت. براساس نتایج به دست آمده عصاره آبی سماق و عصاره آبی زنجبیل به تنهایی دارای اثرات جلوگیری از رشد معنی داری بودند. اثرات ضد باکتریایی عصاره¬های آبی سماق و زنجبیل به صورت توأم نیز بررسی گردید و با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق غلظت¬های 0% ، 1/0% ، 3/0% و 5/0% از عصاره آبی سماق با غلظت¬های 0% ، 3% و 4% از عصاره آبی زنجبیل به صورت توأم دارای اثر ممانعت از رشد معنی داری بودند.
زهرا نوری محمدرضا آقچه لو
ترمیم ضایعات تاندونی یکی از مشکلات بالینی در انسان و حیوان است. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن شترمرغ بر تسریع ترمیم تاندون بود. در این مطالعه 10 خرگوش به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول کلاژناز a در تاندون آشیل تزریق شد و روغن شترمرغ به عنوان درمان دریافت کردند و گروه دوم کلاژناز a در تاندون آشیل تزریق شد و روغن وازلین به عنوان درمان دریافت کردند. گروه سوم فقط محلول رینگر در تاندون تزریق شد و ازلحاظ بالینی خرگوش ها در روزهای 14،7،5،3،1،0 و 21 مورد ارزیابی قرار گرفتند. روز 21 خرگوش ها یوتانایز شدند. مقاطع هیستوپاتولوژیک از تاندون ها تهیه شد. مقاطع زیر میکروسکوپ نوری موردبررسی قرار گرفتند ازنظر توصیفی روغن شترمرغ باعث جلوگیری از چسبندگی تاندون با بافت اطراف شد و همچنین باعث هیپرپلازی فیبروبلاست ها و عروق زایی بیشتر شد که باعث تسریع ترمیم تاندون می شود.
سبحان بروشان محمدرضا آقچه لو
چکیده هدف- هدف این مطالعه مقایسه ی اثرات تزریق اپیدورال لیدوکائین و دوز های مختلف زایلازین، برای تعیین دوز مناسب زایلازین در سگ بود. طرح- مطالعه ی تجربی حیوانات- پانزده سگ سالم از نژاد مخلوط روش تحقیق- آزمایش ها با روش دو سر کور انجام شد. بعد از تزریق لیدوکائین 2 درصد به حجم 1 میلی لیتر در زیر پوست ناحیه کمری – خاجی جهت بی حسی موضعی، 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم زایلازین 2 درصد، 5/2 میلی گرم بر کیلوگرم لیدوکائین 2 درصد، 1/0 میلی گرم بر کیلوگرم زایلازین 2 درصد در سه گروه تزریق شد. ضربان قلب، تعداد تنفس، دمای مقعد، ارزیابی واکنش به درد حرکتی و بلوک حرکتی در زمان قبل و بعد (5، 10، 20، 30، 40 و 50) دقیقه پس از تزریق اپیدورال دارو ها ثبت شد. نتایج- تفاوت معنی داری در تعداد تنفس بعد از تزریق اپیدورال بین گروه های مختلف از لحاظ آماری وجود داشت( p value< 0.05). حداکثر میزان تعداد تنفس در گروه تزریقی 5/2 میلی گرم بر کیلوگرم لیدوکائین 2 درصد و حداقل میزان تنفس در گروه تزریقی 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم بود.تفاوت معنی داری بین تعدادضربان قلب و دمای مقعدی بین گروه ها وجود نداشت( p value> 0.05). تفاوت معنی دارای برای بلوک حرکتی در دقایق 5، 30، 40 و 50 ، و برای واکنش به درد در دقایق 40 و 50 بعد از تزریق اپیدورال بین گروه های مختلف وجود داشت. تفاوت معنی داری در سایر دقایق مشاهده نشد. نتیجه گیری و کاربرد بالینی- تزریق اپیدورال زایلازین برای مدیریت درد در اندام های حرکتی تحتانی می تواند قابل توجه باشد. کلمات کلیدی: تزریق اپیدورال، لیدوکائین، زایلازین، سگ
پروین لایق رفعت مجید علیپوراسکندانی
در این تحقیق به دنبال آن می باشیم این است که حداکثر زمان ماندگاری و کیفیت شیر خام از تولید تا مراکز جمع آوری شیر و عوامل موثر در کیفیت بهداشتی و ماندگاری شیر از مرحله تولید تا مصرف را بررسی شد. میزان 100 سی سی شیر خام از دامداری های مناطق روستای کرباسک،روستای ده نو،روستای ژاله ای،روستای جهانتیغ،روستای بامری،ده برقه،حسین آباد،فلکه کوزه،سد سیستان،اسلام آباد، روستای حاجی صفر، در این تحقیق تعداد 360 نمونه شیر گاو در سه مرحله از زنجیره توزیع شیر در شهرستان زابل به طور تصادفی اخذ شد. محل های نمونه گیری شامل: بلافاصله بعد از دوشیدن شیر، پس از ریختن شیردر بیدون ها یا ظروف پلاستیکی و زمان تحویل به مرکز جمع آوری شیر بود. در هر محل تعداد 120 نمونه شیر اخذ گردید و آزمایشات لازم برای سنجش کیفیت نمونه های شیر خام انجام شد. همچنین پارامترهای تاثیرگذار بر کیفیت شیر با کمک پرسشنامه جمع آوری شد. پارامترهایی که تاثیر آنها روی کیفیت شیر مورد بررسی قرار گرفت، عبارت بودند از: نژاد گاو(هلشتاین/سیستانی/دورگه)، وسیله حمل شیر(پیکان/پراید/وانت معمولی/وانت سردخانه دار)، شستشوی پستان گاو(بله یا خیر)، ضدعفونی کردن پستان گاو(بله/خیر)، نوع دامداری(نیمه صنعتی/ سنتی)، ظرف نگهداری شیر (بیدون آلمینیومی/دبه پلاستیکی)، فاصله دامداری تا مرکز جمع آوری شیر (کمتر از 5 کیلومتر/ بین 5 تا 10 کیلومتر/ 10 تا 15 کیلومتر/ 15 تا 20 کیلومتر)، روش شیردوشی (دستی/ ماشینی)، سطح تحصیلات دامدار(بی سواد/تحصیلات ابتدایی/تحصیلات متوسطه/دیپلم و بالاتر) میانگین نتایج آزمایشات شیر خام بر حسب پارامترهای تاثیر گذار بر کیفیت شیر محاسبه شد. از تست های t test، one way anova، repeated measures anova و chi square برای بررسی تفاوت های آماری استفاده شد. سطح معنی داری <0.05 p-value در نظر گرفته شد. از نرم افزار آماری spss نسخه 18 جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه نتایج این تحقیق، بارمیکروبی شیر جمع آوری شده شهرزابل با استاندارد های ملی فاصله زیادی داشته که به دلیل مشکل در عدم رعایت زنجیره سرما در حین انتقال به مرکز و عدم رعایت موارد بهداشتی درمراحل دوشش بود. شیر مصرفی باید دارای کیفیت مطلوب و عاری از هر گونه آلودگی باشد تا هم نیازهای جامعه را تامین و هم از انتقال بیماریهای گوناگون جلوگیری نماید. شیر به دلیل داشتن مواد و ترکیبات مختلف ، محیط مناسبی جهت رشد میکروب می باشد که با شناخت عوامل موثر بالا بردن کیفیت شیر و جلوگیری از فاسد شدن آن نظیر ، بهداشت دام ، نحوه دوشش ، صاف کردن ، سرد کردن سریع شیر ،دمای نگه داری شیردر زمان انتقال شیر، بهداشت وسایل شیر دوشی ، تانکر های حمل شیر و آب مورد استفاده در دامداریها جهت شستشوی وسایل شیر دوشی ، می توان مانع از فاسد شدن آن شود.رعایت هر یک از موارد فوق باعت کاهش بار میکروبی و در نتیجه افزایش کیفیت شیر خام خواهد شد.
الهام واعظی مجید علیپور اسکندانی
با توجه به جمعیت کثیر شتر در ایران، به خصوص در منطقه سیستان و بلوچستان و همچنین خشک سالی های اخیر در این منطقه و کمبود علوفه مناسب برای پرورش سایر دام ها، شتر به عنوان یک حیوان مناسب با شرایط اقلیمی این منطقه است. همچنین شیر شتر حاوی همه مواد مغذی در شیر گاو است. در این مطالعه به بررسی ماندگاری و خواص فیزیکوشیمیایی شیر خام شتران منطقه سیستان طی نگه داری در 4 درجه سانتی گراد پرداخته شد. نمونه های شیر شتر در شرایط استریل در ظروف استریل اخذ و در فلاسک دارای یخ گذاشته شد سپس به آزمایشگاه منتقل شد. میزان پروتئین، چربی، لاکتوز، چگالی، ماده جامد، ماده جامد بدون چربی، نقطه انجماد، ph، شمارش کلی باکتریایی، تست الکل و درجه دورنیک در روزهای مختلف تکرار شد. پروتئین، چربی، لاکتوز، چگالی، ماده جامد، ماده جامد بدون چربی و نقطه انجماد به وسیله دستگاه dairyscan milk analyzer در روزهای 0، 2 و 4 اندازه گیری شد که میزان این 8 پارامتر به ترتیب دارای میانگین 9/3، 3/4، 4/5، 034/1، 79/0، 2/10 و 63/0- بودند. میزان ph توسط دستگاه ph meter در روزهای 0، 2 و 4 اندازه گیری شد. میانگین آن در این روزها به ترتیب 5/6، 3/6 و 6 بود. تست الکل و درجه دورنیک طی 6 روز بررسی شد. درجه دورنیک دارای حداقل میانگین 16 در روز صفر و حداکثر میانگین 30 در روز 12 بود. نتایج تست الکل در روزهای مختلف تفاوت آماری معنی داری را نشان داد (001/0 > p). برای شمارش کلی باکتری، نمونه ها در محیط brain heart infusion agar در روزهای 0، 2 و 4 کشت داده شد و لگاریتم حاصل از شمارش کلنی های باکتری ثبت شد که میانگین در این روزها به ترتیب 3/3، 1/4 و 9/4 گزارش شد. آنالیز داده ها با تست آماری repeat measure و در مورد تست الکل با آزمون آماری مربع کای انجام گرفت. نتایج حاصل در تمام داده ها نشان دهنده تغییرات معناداری بود.
مرضیه نوری مریم گنجعلی
نئوسپورا کانینوم از.جمله انگل های تک یاخته ای است که به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده سقط جنین در گاو مطرح می باشد. پراکندگی نئوسپورزیس جهانی است و در بسیاری از کشور ها از جمله ایران گزارش شده است. از آنجایی که آگاهی میزان آلودگی دام ها در کنترل، پیشگیری و درمان بیماری اهمیت به سزایی دارد، مطالعه حاضر به منظور بررسی شیوع سرمی نئوسپورا کانینوم در گاو های منطقه سیستان انجام شد. بدین منظور تعداد 184 نمونه سرمی گاو از شهرستان های مختلف منطقه اخذ و پس از ارسال به آزمایشگاه جهت حضور آنتی بادی علیه نئوسپورا کانینوم با استفاده از کیت الایزا (neospora caninum, id vet, france) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss نسخه 18 استفاده شد. نتایج آزمایشات نشان داد که در 7 مورد از 184 نمونه مورد بررسی (8/3 درصد) آنتی بادی ضد نئوسپورا کانینوم وجود داشت و 1 مورد (5/0درصد) نیز مشکوک به آلودگی به نئوسپورا کانینوم مشاهده شد.