نام پژوهشگر: ابوالقاسم محمدی
مریم برقی حسن منیری فر
یونجه (medicago sativa) گیاهی چند ساله از خانواده لگومینوز بوده و مهم ترین گیاه علوفه ای برای تغذیه دام محسوب می شود و پس از غلات، مهم ترین محصول اقتصادی دنیا می باشد. امروزه اصلاح این گیاه پر اهمیت در جهت افزایش راندمان تولید و مقاومت به شرایط استرسی محیطی امری بسیار مهم می باشد. در راستای اهداف فوق، تنوع ژنتیکی ، پایه بیشتر برنامه های اصلاحی بوده و انجام گزینش منوط به وجود تنوع ژنتیکی مطلوب از حیث صفت مورد بررسی می باشد. شوری پس از خشکی از مهم ترین و متداول ترین تنش های محیطی در سطح جهان و از جمله ایران است بخش قابل توجهی از اکوسیستم های طبیعی و زراعی دنیا تحت تنش شوری قرار دارد. در این بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون 10 جمعیت یونجه ایرانی که از منطقه شمال غرب کشور جمع آوری شدند، با روش rapd ارزیابی شد. استخراج dna از 30 بذر در هر جمعیت انجام شد. dna ی هر نمونه با 10 آغازگر تصادفی، تحت واکنش زنجیره¬ای پلی مراز قرار گرفت. حداکثر و حداقل نوارها متعلق به آغازگرهای b1 با 19 نوار و b8 با 8 نوار بود. در مجموع 135 عدد نوار چند شکل برای 10 آغازگر به دست آمد.در مجموع نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که سهم بزرگی از تنوع ژنتیکی کل متعلق به تنوع درون جمعیتی می باشد (70/02 درصد) که این تنوع قابل توجه درون جمعیتی در توافق با ماهیت اتوتتراپلوئیدی و آلوگامی یونجه است. همچنین دندروگرام گروه بندی جمعیت¬ها بر اساس فاصله ژنتیکی نی و به روش upgma رسم شد و جمعیت¬ها در 2 گروه قرار گرفتند. پنج ژنوتیپ از میان 10 ژنوتیپ بر اساس بیشترین عملکرد برای بررسی تحمل به شوری انتخاب شدند. آزمایش در قالب کرت های خردشده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرارصورت گرفت. اثر تنش بر صفات فیزیولوژیک معنی دار بود نتایج، نشان دهنده کارایی روش rapd در بررسی تنوع ژنتیکی در درون و بین جمعیت¬های یونجه بود.
الناز عبداله زاده ابوالقاسم محمدی
زنگ زرد گندم توسط قارچ puccinia striiformis westend f.sp.tritici ایجاد می شود و از عوامل عمده کاهش دهنده عملکرد کمی و کیفی گندم بویژه در مناطق سرد و مرطوب می باشد. در این مطالعه تغییرات ساختاری و تنوع نوکلئوتیدی برخی از ژن های مقاومت به زنگ زرد در هفت ژنوتیپ گندم نان با درجات متفاوت مقاومت به زنگ زرد بررسی شد. ژن های مقاومت به زنگ زرد با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده بر اساس توالی های موجود در بانک های اطلاعاتی تکثیر شدند. قطعات تکثیری پس از اتصال به حامل پلاسمیدی ptz57r/t، در باکتری e. coli همسانه سازی و سپس توالی یابی شدند. هم ردیف کردن توالی های تکثیری حاکی از وجود تغییرات نوکلئوتیدی در بین ارقام بود. در توالی های تکثیر شده در برخی از ژن ها تشابه بالایی میان ژنوتیپ ها مشاهده شد ولی در برخی از توالی ها تفاوت قابل ملاحظه ای بین ژنوتیپ ها وجود داشت. بررسی جهش های نقطه ای مشاهده شده نشانگر وجود جایگزینی های همجنس و ناهمجنس در توالی های مورد بررسی با میزان متفاوت بود. حذف و اضافه شدگی در برخی از توالی ها از نظر آماری معنی دار و جزو جهش های تأثیر گذار در تفاوت بین ژنوتیپ ها بود. در کلیه قطعات تکثیری (بجز قطعه تکثیر شده از ژن aegilops tauschii beta 1 proteasome توسط جفت آغازگر aeg beta 1-3 f/r) توالی های حفاظت شده ای در طول قطعات تکثیری مشاهده شدند که فاقد تغییر و یا تغییر بسیار اندک بودند. بررسی توالی اسید های آمینه حاصل از ترجمه توالی های نوکلئوتیدی، تفاوت در تعداد جایگاه های دارای تغییرات مشابه و نامشابه را نشان داد و بر اساس پارامتر d مشاهده شد که تغییرات نامشابه در برخی از توالی ها تحت تاثیر گزینش واقع شده بودند. نتایج مربوط به محاسبه میزان جایگزینی های مشابه (ks) و میزان جایگزینی های نامشابه (ka) در مقایسه دو به دوی ژنوتیپ ها نشان داد که در برخی از ژن ها مطابق آنچه بطور معمول در ژن های مقاومت و در نواحی غیرlrr رخ می دهد، ks بیش از ka بود که این نواحی تحت تاثیر گزینش مثبت یا گزینش در جهت ایجاد تنوع واقع شده بودند. در توالی برخی از ژنوتیپ ها چندین چهارچوب قرائت آزاد وجود داشت ولی برخی از ژنوتیپ ها فاقد چهارچوب قرائت آزاد بودند. تنها در برخی از ژن ها گروه بندی بر اساس توالی های تکثیری توانست ژنوتیپ های مقاوم را از سایر ژنوتیپ ها تفکیک نماید. بلاست قطعات تکثیری با توالی های موجود در بانک اطلاعاتی ncbi، شباهت زیاد آن ها را با توالی ژن های مقاومت از جمله ژن های nbs-lrr و rga ها نشان داد. قطعات ژن yr5 با ژن های rae6 و rae7 در aegilops ventricosa که از ژن های شبیه ژن های مقاومت هستند ونیز با توالی های تکثیری توسط نشانگر های rgap در گندم نان تشابه بالایی (80 تا 99 درصد) داشتند. قطعات ژن yr10 باتوالی ژن های rgayr10 در aegilops tauschii و dasypyrum breviaristatum تشابه بالایی نشان دادند. توالی های تکثیر شده از بخش نخست این ژن در کلیه ژنوتیپ ها بجز رقم mv-17، با توالی رمز کننده پروتئین hcbt در aegilops tauschii که از پروتئین های مرتبط با مقاومت می باشد، مشابهت بالا (87 تا 92 درصد) داشتند. بین کلیه قطعات تکثیری از ژن beta 1 proteasome با توالی این ژن در ncbi شباهت بالایی (78 تا 100 درصد) وجود داشت. در قطعه تکثیری از ژن beta 1 proteasome توسط جفت آغازگر aeg beta 1-5 f/r تشابه بالا با توالی پروتئین های فرضی در brachypodium sylvaticum مشاهده شد.
پریسا زعفرانی معطر کاظم قاسمی گلعذانی
به منظور ارزیابی واکنش ارقام لوبیا چیتی به تنش کم آبی در مراحل زایشی، آزمایشی در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طراحی گردید. تیمارهای آبیاری (1i.، 2i، 3i و 4i: به ترتیب آبیاری مطلوب بر اساس 70 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a و قطع آبیاری در مراحل گلدهی، پر شدن دانه و طول دوره گلدهی و پر شدن دانه) و سه رقم لوبیا چیتی (تلاش، خمین و cos16) به ترتیب در کرت های اصلی و فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درصد و دوام پوشش سبز زمین، شاخص سطح برگ، شاخص محتوای کلروفیل برگ، تجمع ماده خشک، سرعت رشد گیاه زراعی، سرعت رشد نسبی، سرعت پر شدن دانه، تعداد دانه در بوته، میانگین وزن دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در واحد سطح بر اثر تنش کم آبی در مراحل زایشی کاهش یافتند. کاهش عملکرد دانه با افزایش مدت محدودیت آب، شدت پیدا کرد. درصد پوشش سبز، شاخص سطح برگ، شاخص محتوای کلروفیل برگ، تجمع ماده خشک و سرعت رشد گیاه زراعی رقم تلاش نسبت به ارقام خمین و cos16 بیشتر بود. رقم تلاش دارای تعداد دانه بیشتر، ولی کوچکتری در هر بوته بود، در حالی که رقم خمین دانه های کمتر و درشت تری در مقایسه با سایر ارقام تولید کرد. برتری رقم خمین در وزن دانه با سرعت بالا و دوره طولانی پر شدن دانه آن مربوط بود. بیشترین شاخص برداشت از رقم خمین بدست آمد و ارقام تلاش و cos16 در رده های بعدی قرار داشتند. عملکرد دانه تلاش و خمین تقریبا مشابه بود. در مقایسه، عملکرد دانه cos16 نسبت به ارقام تلاش و خمین به ترتیب 10/27 و 11/03 درصد کمتر بود. با وجود این، این تفاوت ها از لحاظ آماری معنی دار نبود. در حالت کلی، مشخص گردید که آبیاری در مراحل گلدهی و پر شدن نیام برای بهبود عملکرد دانه ارقام لوبیا چیتی ضروری است.
نیلوفر مختاری بدرالدین سیدطباطبایی
گلرنگ زراعی با نام علمی l. carthamus tinctorius یکی از گونه های خانواده کاسنی (asteraceae) است. با توجه به معرفی ایران به عنوان یکی از مراکز پیدایش این گیاه دانه روغنی و اهمیت اقتصادی آن، تعیین روابط خویشاوندی و گروه بندی ژنوتیپ های مختلف گلرنگ ضروری به نظر می رسد تا بتوان از آن در تصمیم گیر ی برای برنامه های به نژادی استفاده کرد. در این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی میان ژنوتیپ های مختلف گلرنگ، نشانگرهای ریزماهواره ای گلرنگ با استفاده از روش غنی سازی و به کارگیری ذرات مغناطیسی (بهینه شده توسط همیلتون و همکاران) شناسایی و جداسازی شدند تا جفت آغازگرهای مناسب طراحی گردد. به این منظور، dna ژنومی رقم کوسه 1 گلرنگ با ترکیب آنزیمی nhei، rsai، alui، haeiii و xmni برش یافت و پس ازایجاد تغییرات در انتهای قطعات حاصل، این کتابخانه های ژنومی برای موتیف های (ag)15 و (atg)10 غنی سازی شدند. با اتصال قطعات حاصل به پلاسمید pbluescript و انتقال به باکتری escherichia coli سویه mc1061، همسانه های زیادی بدست آمد. با استفاده از روش pcr colony، همسانه های مناسب جهت توالی یابی غربال سازی شدند. از بین 35 همسانه توالی یابی شده، 24 همسانه ( % 5/68 ) حاوی توالی ریزماهواره ای بودند که 21 آغازگر ( % 5/87 ) از آن ها طراحی شد. پس از بهینه سازی شرایط، تکثیر جفت آغازگرهای طراحی شده در 22 ژنوتیپ گلرنگ شامل 13 ژنوتیپ اهلی ( 9 ژنوتیپ ایرانی و 4 ژنوتیپ خارجی ) و نه ژنوتیپ وحشی مورد بررسی قرار گرفت که از بین آنها 16 جفت آغازگر باند موردنظر را تکثیر نمودند. جفت آغازگر های مناسب برای تکثیر، 21 مکان ژنی را در ژنوتیپ های گلرنگ تولید کردند که 15 مکان ژنی ( %4/71 ) چندشکلی داشتند و شش مکان ژنی دیگر نتوانستند میان ژنوتیپ های مختلف گلرنگ چندشکلی نشان دهند. کارایی 16 جفت آغازگر طراحی شده، با نرم افزارهای power marker v3.25 و mega4 ارزیابی شد. بر اساس این ارزیابی ها، میانگین تعداد آلل جفت آغازگرهای چندشکل 85/2 و میانگین pic بدست آمده 3665/0 بود. با توجه به دندروگرام ترسیم شده با نرم افزار power marker، ژنوتیپ های وحشی و اهلی گلرنگ در گروه های متفاوتی قرار گرفتند و ارقام ایرانی نیز از ارقام خارجی متمایز شدند. از نکات مورد توجه این تحقیق، قرار گرفتن رقم اهلی کانادایی ac-stirling در گروه ارقام اهلی ایران و اختصاص یافتن یک گروه مستقل برای ژنوتیپ وحشی شیراز در حد فاصل ارقام خارجی و ژنوتیپ های وحشی گلرنگ ایرانی بود که احتمال اختلاط ژنتیکی بین ژنو تیپ ها را تقویت می نماید. نتایج بدست آمده نشان داد که نشانگرهای ریزماهواره ای معرفی شده در این پژوهش توانایی کافی برای تفکیک ارقام ایرانی از خارجی و ژنوتیپ های وحشی از اهلی را دارند و استفاده از آنها برای تعیین تنوع ژنتیکی ارقام گلرنگ و تشخیص قرابت ژنتیکی ژنوتیپ ها پیشنهاد می شود.
نادر گل محمد زاده خیابان محمد سعید حجازی
به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت های پروانه کرم غوزه ی پنبه helicoverpa armigera (hübner) ، با استفاده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی از مناطق مختلف شمال و شمال غرب کشور پنج جمعیت جغرافیایی از استان-های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، کرمانشاه و گلستان و چهار جمعیت میزبانی گوجه فرنگی، ذرت، نخود و پنبه از استان اردبیل در سال های 1384 تا 1386جمع آوری شدند. در این بررسی تعداد 15 لندمارک در بال جلو و 12 لندمارک در بال عقب با استفاده از محاسبات ریاضی و هندسی در یک فضای غیر اقلیدسی بنام kendalls shape space تراز و برای انجام محاسبات چند متغیره داده ها در یک فضای خطی به فضای اقلیدسی tangent space انتقال داده شدند تا متغیرهای قابل تجزیه و تحلیل به دست آیند. در جمعیت های جغرافیایی تعداد 287 و 277 تصویر به ترتیب متعلق به بال جلو و بال عقب و در جمعیت های میزبانی تعداد 227 و262 تصویر به ترتیب متعلق به بال جلو و بال عقب با استفاده از 26 و 20 متغیر شکلی در بال جلو و بال عقب با یکدیگر مقایسه شدند. داده های به دست آمده مورد تجزیه به مولفه های اصلی (pca) ، تجزیه خوشه ای (ca)، تجزیه تابع تشخیص (dfa) ، تجزیه متغیر کانونیک (cva) و تجزیه واریانس چند متغیره (manova) قرار گرفتند. نتایج آزمون جنس ها معنی دار بود و در کلیه نتایج آزمون ها، نر و ماده ها از هم جدا شدند. در این مطالعه ماده ها قاعده بال پهن تری نسبت به نرها داشتند. هم چنین اندازه متوسط بال افراد ماده به طور معنی داری بیشتر از افراد نر بود. بر اساس آزمون آلومتری، رابطه معنی داری بین اندازه متوسط و تغییرات شکل بال ها در جنس نر و ماده مشاهده نشد. تجزیه خوشه ای در جمعیت های جغرافیایی به روش upmga بر اساس خصوصیات بال های جلو وعقب افراد نر و ماده به طور مجزا پنج جمعیت کرم غوزه ی پنبه را به دو گروه اصلی منتسب کرد که در همه آن ها جمعیت کرمانشاه در گروه دوم قرار گرفت و در جمعیت های میزبانی بر اساس خصوصیات بال های جلو و عقب در افراد ماده جمعیت پنبه در یک گروه مجزا قرار گرفت. نتایج آزمون جمعیت ها نیز معنی دار بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که کرم غوزه ی پنبه در مناطق وسیعی از ایران گسترش یافته و جمعیت های جغرافیایی متفاوتی را به وجود آورده است و ممکن است در آینده این تنوع و تغییرات مرفولوژیک جغرافیایی منجر به تشکیل زیر گونه های جغرافیایی در نقاط مختلف گردد. وجود این اختلافات بیانگر سازگاری این آفت به مناطق مختلف جغرافیایی و نیز میزبانی است. از میان 10 آغازگر ssr مورد ارزیابی در جمعیت های جغرافیایی و میزبانی به ترتیب، 46 و 49 نوار چند شکل به دست آمد. تنوع ژنتیکی درون جمعیت های جغرافیایی و میزبانی کرم غوزه ی پنبه با استفاده از شاخص نی، بین 188/0 تا 250/0 به ترتیب برای جمعیت های مغان و شاهین دژ و 087/0 تا 149/0 برای جمعیت های نخود و ذرت برآورد گردید. تجزیه اریانس مولکولی برای تفکیک کل جمعیت های جغرافیایی و میزبانی، تنوع ژنتیکی معنی داری را در درون و بین جمعیت های کرم غوزه ی پنبه نشان داد، به طوریکه از کل تنوع ژنتیکی، 88/13 و 12/86 در صد و 54/50 و 46/49 درصد آن به ترتیب توسط تنوع بین و درون جمعیت ها تبیین شد. تجزیه خوشه ای بر اساس داده های مولکولی، جمعیت ها را به دو گروه تقسیم کرد. در این گروه بندی، جمعیت گرگان و در جمعیت های میزبانی جمعیت موجود روی نخود به تنهایی در یک گروه مجزا قرار گرفت. بیشترین و کمترین فاصله ژنتیکی در جمعیت های جغرافیایی و میزبانی به ترتیب بین جمعیت های گرگان – مغان و کرمانشاه – شاهین دژ، ذرت- پنبه و ذرت- گوجه فرنگی مشاهده شد. آزمون منتل همبستگی معنی دار بین ماتریس فاصله ژنتیکی و فاصله جغرافیایی نشان نداد. تجزیه به مولفه های هماهنگ اصلی بر اساس داده های مولکولی، گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای را تأیید کرد.
رقیه عبادی بادکی سعید جهانبخش اصل
نطقه مورد مطالعه در این پژوهش، شمال غرب ایران است که شامل استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل می باشد. منطقه شمال غرب ایران در بین عرض های جغرافیایی َ9.?36 تا َ13.?38 شمالی و طول های جغرافیایی َ5. ?44 تا َ31. ?48 شرقی واقع شده است. جهت بررسی رژیم های بارش منطقه شمال غرب ایران، ابتدا ایستگاه های ارومیه، خوی، میاندوآب، تبریز، مراغه و اردبیل و چند ایستگاه دیگر در استان های مذکور با داده های بارش بیش از 33 سال انتخاب می شوند و داده های مربوط به متغیر های اقلیمی موثر بر بارش(ارتفاع از سطح دریا، فاصله از دریا، عرض جغرافیایی، طول جغرافیایی و غیره ) منطقه از طریق سایت سازمان هوا شناسی کشور تهیه خواهد شد. جهت گروه بندی ایستگاه های مورد مطالعه بر اساس متغیر های موثر بر بارش، تجزیه خوشه ای پس از استاندارد کردن داده ها با استفاده از الگوریتم های wardو upgma و ضریب فاصله توان دوم اقلیدسی انجام خواهد شد. هدف این تجزیه، طبقه بندی ایستگاه ها بر مبنای شرایط اقلیمی موثر در بارش است. جهت تعیین بهترین نقطه برش دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای یا به عبارت دیگر، برای تعیین تعداد مطلوب کلاستر از تجزیه تابع تشخیص استفاده خواهد شد. تجزیه به مولفه های اصلی به عنوان روش مکمل تجزیه خوشه ای بر اساس ماتریس همبستگی متغیر های اقلیمی و پراکنش ایستگاه ها بر اساس ? مولفه اصلی اول تهیه خواهد شد. این تجزیه مشخص کننده نفش متغیر ها در گروه بندی ایستگاه ها می باشد. نهایتا تجزیه به عامل ها برای کاهش تعداد متغیر ها و تعیین عامل های موثر انجام می گیرد. هدف از تجزیه به عامل ها، پیدا کردن شاخص های مستقل بر اساس ترکیب متغیر های مورد مطالعه است. به طور خلاصه باید اشاره کرد که در این پژوهش از روشهای آماری چند متغیره(تجزیه خوشه ای، تجزیه به عامل ها و تجزیه تابع تشخیص) استفاده خواهد شد. قابل ذکر است که در داخل متن به نوسانات درون سالی و بین سالی بارش اشاره شده است. این نوسانات بارش های روزانه، ماهانه و سالانه را شامل می شود. در این تحقیق بارش ماهانه مد نظر می باشد و در مراحل آماری داده های ماهانه بارش محاسبه خواهد شد. درمرحله نهایی رژیم های بارشی شناسایی گردیده و پهنه بندی خواهند شد. نتایج حاصل از پهنه بندی به صورت نقشه های پهنه بندی نمایش داده می شوند. تجزیه های آماری با استفاده از نرم افزارهای spssو sas انجام می شود وجهت ترسیم نقشه های پهنه بندی از نرم افزار arcgis استفاده خواهد شد.
پریسا شیخ زاده مصدق محمد رضا شکیبا
مرحله رسیدگی در زمان برداشت یکی از مهمترین عامل هاست که می تواند کیفیت فیزیولوژیکی بذرها را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش در سال های 89-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز اجرا شد تا تغییرات کیفی بذور ارقام کلزای پاییزی (مودنا، اپرا و slm046) در مراحل مختلف نمو و همچنین اثر بذور با رسیدگی متفاوت روی استقرار گیاهچه و عملکرد مزرعه ای تحت تیمارهای مختلف آبیاری مورد ارزیابی قرار گیرد. بذور به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 88-1387 در مزرعه کشت شدند. بذور در 9 مرحله در طول نمو و رسیدگی برداشت شدند. نتایج نشان داد که بسته به رقم حداکثر وزن دانه (رسیدگی وزنی) در 48 تا 54 روز بعد از گلدهی، وقتی که رطوبت بذرها حدود 50-41 درصد بود، حاصل شد. در حالی که، حداکثر کیفیت بذر بر مبنای درصد بذور زنده، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه در حدود 10 تا 22 روز بعد از رسیدگی وزنی با رطوبت 14 تا 16% به دست آمد. بعد از آن کیفیت بذرها به علت پیری و فرسودگی کاهش یافت. حداکثر سرعت جوانه زنی رقم slm046و وزن خشک گیاهچه رقم اپرا به طور معنی داری بیشتر از دو رقم دیگر بود. این اختلاف در پارامترهای کیفی بذر به تفاوت در ساختار ژنتیکی بین ارقام کلزا نسبت داده شد. سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه رقم اپرا به طور معنی داری بیشتر از رقم مودنا بود. سه توده بذر برداشت شده در 36، 64 و 85 روز بعد از گلدهی (به ترتیب: 1v، 2v و 3v) با سطوح مختلف جوانه زنی و قدرت برای ارزیابی مزرعه ای در آزمایش دوم انتخاب شدند. کیفیت توده بذری 2v بیشتر از 3v و آن هم بیشتر از 1v بود. آزمایش مزرعه ای دوم به صورت اسپلیت پلات- فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. با محدودیت آب قابل دسترس، هدایت الکتریکی و دمای برگ افزایش، ولی حداکثر وزن دانه کاهش یافت. با وجود این، سایر صفات مزرعه ای به دلیل وجود بارندگی های زیاد در بهار 1389 تحت تأثیر تیمارهای آبیاری قرار نگرفتند. گیاهان حاصل از توده بذور 1v، 2v و 3v شاخص کلروفیل یکسانی در شرایط آبیاری مطلوب داشتند، ولی شاخص کلروفیل گیاهان حاصل از بذور با کیفیت پایین (1v) به طور معنی داری تحت شرایط آبیاری محدود به ویژه در تنش شدید کم آبی کاهش یافت. اگر چه سرعت سبز شدن، ارتفاع بوته، سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه رقم مودنا کمتر از سایر ارقام بود، ولی این رقم تعداد دانه در نیام و بوته و شاخص برداشت بیشتری داشت. در نهایت، عملکرد دانه در واحد سطح هر سه رقم از نظر آماری یکسان بود. درصد سبز شدن گیاهچه، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و دانه با افت کیفیت بذر کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه برای ارقام مودنا و اپرا در گیاهان حاصل از 2v مشاهده شد، اما برای رقم slm046 بیشترین عملکرد دانه در گیاهان حاصل از بذور 3v ثبت شد. شاخص برداشت رقم مودنا برای گیاهان حاصل از توده بذور با کیفیت متفاوت مشابه و به طور معنی داری بیشتر از اپرا و slm046 بود. ماده خشک گیاهان حاصل از توده بذر 2v در تمام تیمارهای آبیاری یکسان بود، ولی ماده خشک گیاهان حاصل از توده بذور 1v و 3v در شرایط آبیاری محدود و به ویژه در تنش شدید کم آبی (3i) کاهش یافت. درصد جوانه زنی ، سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه همبستگی مثبتی با درصد سبز شدن، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و دانه داشتند. با وجود این، همبستگی هدایت الکتریکی مواد نشتی از بذور با این صفات مزرعه ای منفی و معنی داری داشت. این همبستگی های معنی دار نشان می دهد که 1) آزمون های کیفیت بذر می تواند اطلاعات با ارزشی را در رابطه با عملکرد بالقوه توده بذور مختلف در مزرعه فراهم نماید. 2) کشت توده بذور با کیفیت بالا می تواند استقرار مطلوب و عملکرد رضایت بخشی را تحت دامنه وسیعی از شرایط محیطی تضمین نماید.
ابوالقاسم محمدی علیرضا چابکی خیابانی
هدف از این پایان نامه ساخت کامپوزیت قیر–نانولوله های کربن به روش امواج فراصوتی به منظور بررسی امکان و میزان بهبود خواص مکانیکی آن است. به بیان دیگر؛ در این تحقیق کامپوزیت قیر-نانولوله کربن ساخته و خواص مکانیکی آن بررسی شده است. روش ساخت به این صورت می باشد که نانولوله های کربن را قبل از پخش کردن در قیر در داخل اتانول بوسیله سونیکیتور پخش کرده و به مدت 24 ساعت در فور قرار داده می شود تا کاملاً اتانول آن بخار شود. مرحله بعد نانولوله های کربن خشک شده را با آسیاب کردن بصورت پودر درآورده و برای ساخت کامپوزیت از آن استفاده می شود. کامپوزیت در درصدهای مختلف وزنی نانولوله (تا 2 درصد وزنی) و با زمانهای متفاوت پالس دستگاه سونیکیتور در دمای 160 درجه سانتی گراد ساخته شده است. دو عامل درصد وزنی نانولوله ها و نحوه پالس دهی توسط دستگاه سونیکیتور به عنوان عوامل موثر بر رفتار نانوکامپوزیت فرض شده که اثر این دو عامل بر روی خواص مکانیکی بررسی شده است. آزمایشات بررسی خواص مکانیکی قیر شامل درجه نفوذ، درجه نرمی و کشش بوده که بر اساس استاندارد بر روی کامپوزیت قیر نانولوله های کربن انجام شد که نتایج آن مبین اصلاح و بهبود این مشخصات است. بر اساس نتایج هرچه زمان پالس روشن سونیکیتور کمتر و غلظت نانولوله های کربن بیشتر باشد، خواص مکانیکی کامپوزیت نانولوله های کربن-قیر بهتر می شود.
حامد صدری کندجانی سعید اهری زاد
به منظور ارزیابی واکنش لاین های اینبرد نوترکیب گندم نان در شرایط تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار تحت سه سطح آبیاری (80، 120 و 160 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس a) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه تبریز در سال 1390 اجرا گردید. 38 لاین اینبرد نوترکیب حاصل از تلاقی ژنوتیپ های no.49 به عنوان والد پدری (پا بلند، دیررس، مقاوم به خشکی، با منشا ایرانی) و yecoro rojo به عنوان والد مادری (پا کوتاه، زودرس، حساس به خشکی، با منشا آمریکایی) به همراه والدین در این آزمایش استفاده شدند. به منظور تثبیت خطای نوع اول از تجزیه واریانس چند متغیره استفاده گردید و وجود اختلاف بین لاین ها و سطوح مختلف آبیاری از نظر حداقل یک صفت اثبات گردید. بین سطوح مختلف آبیاری و همچنین بین لاین های مورد ارزیابی از نظر اکثر صفات اختلاف معنی دار وجود داشت. لاین های شماره 19، 20، 26، 30، 34، 35 و 37 از نظر بیشتر صفات جزو لاین های برتر بودند. عملکرد دانه با شاخص برداشت، عملکرد کاه، طول پدانکل، تعداد دانه در سنبله و تعداد پنجه بارور همبستگی مثبت و معنی داری داشت. تجزیه علیت، بعد از تجزیه رگرسیون گام به گام، نشان داد عملکرد کاه، تعداد دانه در سنبله، روز تا سنبله دهی و تعداد پنجه بارور از اجزای موثر بر عملکرد دانه هستند. تجزیه خوشه ای براساس کلیه صفات مورد ارزیابی به روش ward لاین ها را به دو گروه منتسب کرد. گروه بندی براساس عملکرد و صفات موثر بر آن منجر به ایجاد سه خوشه شد. در هر دو گروه بندی لاین های 19، 20، 26، 30، 34، 35 و 37 جزو لاین های خوشه برتر بودند. در ارزیابی لاین ها براساس معیارهای مقاومت به خشکی با توجه به اکثر شاخص های مورد بررسی، لاین های 37، 26 و 22 به عنوان متحمل ترین و رقم yecoro rojo و لاین های 36 و 33 به عنوان حساس ترین لاین ها در سطح آبیاری 120 میلی متر و لاین 27 به عنوان متحمل ترین و رقم yecoro rojo به عنوان حساس ترین لاین در سطح آبیاری 160 میلی متر شناسایی شدند. در گروه بندی لاین ها به روش فرناندز و با استفاده از نمودار سه بعدی لاین های 18، 19، 26، 30، 34، 35 و 37 جزو لاین های گروه a محسوب شدند.
جعفر سلطانی سعید اهری زاد
به منظور ارزیابی 149 لاین اینبرد نوترکیب گندم بهاره حاصل از تلاقی رقم آمریکایی yecora rojo (پرمحصول، پاکوتاه و زودرس) به عنوان والد پدری و لاین ایرانی 49.no (پابلند و دیررس) به عنوان والد مادری، آزمایشی در دو شرایط آبیاری نرمال و قطع آبیاری در مرحله پرشدن دانه بطور مجزا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار به اجرا درآمد. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین لاین ها از نظر کلیه صفات مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی دار وجود دارد. اثر متقابل لاین × شرایط برای هیچکدام از صفات معنی دار نبود. میانگین کلیه صفات به جز طول سنبله در شرایط تنش کم آبی در مقایسه با شرایط آبیاری نرمال، کاسته شد. از نظر عملکرد دانه، لاین های 28، 52، 65، 156 و 139، لاین-های برتر بودند. شاخص های mp، gmp و sti به عنوان موثرترین شاخص ها جهت شناسایی لاین های متحمل به تنش کم آبی شناخته شدند. با توجه به شاخص های مذکور، لاین های 28، 52، 65، 156 و 139 به عنوان لاین های متحمل با عملکرد بالا شناسایی شدند. نتایج حاصل از تجزیه علیت به روش رگرسیون گام به گام نشانگر اثرهای مستقیم مثبت و معنی دار تعداد سنبله در مترمربع، وزن هزاردانه، تعداد دانه در سنبله و طول سنبله بر عملکرد دانه بود. بیشترین اثر غیر مستقیم را طول سنبله بر عملکرد دانه از طریق تعداد دانه در سنبله و پس از آن تعداد دانه در سنبله از طریق وزن هزاردانه داشت. تجزیه خوشه ای به روش ward با استفاده از داده های استاندارد شده کلیه صفات مورد ارزیابی و نیز بر اساس عملکرد دانه و صفات مرتبط، لاین ها را به گروه منتسب کرد. در این گروه بندی، لاین های برتر از نظر کلیه صفات در گروه دوم و لاین های برتر از نظر صفات موثر بر عملکرد در گروه اول جای گرفتند.
رحمان میرزابابالو شمس اله عبداله پور
اکثر نازلها محدوده وسیعی از قطرات را از نظر اندازه تولید مینمایند. به همین دلیل تعداد زیادی از قطرات سم تولید شده از دسترس هدف خارج میشوند، از این رو تأثیر سمپاشیهای معمولی ضعیف میگردد. همچنین کاهش در میزان محلول مصرفی ایجاب میکند که سمپاشی با اندازهی قطرات حساب شدهای صورت پذیرد که در بسیاری از موارد این کار عملیات مبارزه را بهتر از زمانی مینماید که حجم زیاد از محلول سم مصرف میشود. در محلول پاشی با حجم کم اطلاع کامل از نحوهی پخش قطرات روی هدف ضروری به نظر میرسد. استفاده از نازلهای چرخشی نظیر دیسکهای دوار و پیالههای دوار روشهای مفیدی برای کنترل قطرات محلول سم میباشد. در این تحقیق پیاله دواری با قطر 5 سانتیمتر استفاده شد. شرایط کاری موثر دراندازهی ذرات زیر سطح پاشش با استفاده از تحلیل آماری مورد مطالعه قرار گرفت. اثرات سرعت دورانی، نرخ تغذیه و جنس پیالهنازل به عنوان فاکتورهای موثر روی اندازهی ذرات مورد بررسی قرار گرفتند. یک سیستم الکتریکی کنترل دور برای تغییر و نمایش سرعت دورانی نازل استفاده شد. آزمایشها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. اندازهگیری قطرات در ترکیبهای تیماری در سه سطح سرعت دورانی(4000، 6000 و 8000 دور در دقیقه)، نرخ تغذیه(65، 155 و 260 میلیلیتر بر دقیقه) و پیاله با جنسهای(پلاستیک، روکش زرورق و روکش لایه گریس) انجام شد. کاغذهای حساس به آب در سطح زیر پاشش نازل برای آشکارسازی اندازهی قطرات استفاده شدند. مدل رگرسیونی برای قطر میانهی حجمی (vmd) در سطح زیر پاشش نازل برای هر جنس پیاله به دست آمد. فاکتور سرعت دورانی بر اندازهی ذره اثر کاهشی و نرخ تغذیه اثر افزایشی داشتند. ولی میزان تأثیر هر یک از آنها در جنسهای مختلف پیاله متفاوت بود. جنس پیاله روی میزان تأثیر سرعت دورانی و نرخ تغذیه موثر بود.
ابوالقاسم محمدی مجتبی حسینی
ساختمان های نامنظم، قسمت اعظمی از ساختمان های موجود در مناطق شهری را تشکیل می دهند. انواع نامنظمی ها باعث ایجاد اثرات نامطلوب و اختلال در عملکرد سازه در هنگام وقوع زلزله می شوند. با توجه به اینکه احداث ساختمانهای نامنظم اجتناب ناپذیر است، نیاز به انطباق روشهای جدید ارزیابی و طراحی بر اساس عملکرد برای این نوع سازه ها ضروری می باشد. بنابراین در این تحقیق، تحلیل استاتیکی غیرخطی فزاینده مودال در تخمین پاسخ سازه های نامنظم در پلان، برای شناخت بیشتر و کاربردی شدن آن، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تحلیل استاتیکی غیرخطی فزاینده مودال روشی بسیار ساده با اعمال نیروی استاتیکی براساس شکل مودها به سازه می باشد. باتوجه به موفقیت این روش در تعیین پاسخ های سازه، به خصوص سازه های مرتفع، نسبت به روشهای تحلیل استاتیکی و سهولت آن نسبت به تحلیل دینامیکی غیرخطی، تحقیقات گسترده ای جهت توسعه آن برای سازه های متفاوت، صورت گرفته است. در این روش، نیاز لرزه ای در هر مود بطور جداگانه با استفاده از آنالیز استاتیکی غیرخطی (pushover analysis) و با توزیع نیروی اینرسی مطابق با همان مود تعیین می گردد. در این تحقیق 40 مدل شامل 10 مدل در چهار تراز ارتفاعی 3، 6، 10 و 15 طبقه با شکل هندسی و میزان پیش آمدگی های متفاوت در پلان تحت آنالیز قرار گرفتند، و تغییرمکان نسبی ماکزیمم در مرکز جرم طبقات، منحنی های پوش آور، تغییرمکان هدف و ضریب رفتار آنها تعیین گردید. همچنین بین نتایج حاصل از الگوهای مختلف تحلیل استاتیکی غیرخطی فزاینده نیز مقایسه ای صورت گرفته است. نتایج حاصله، نشان می دهد که با افزایش ارتفاع و افزایش پیش آمدگی پلان در جهت اعمال بار، مقادیر ضریب رفتار کاهش می یابد. نتایج بدست آمده از حالت های بارگذاری مودال و یکنواخت نیز به هم نزدیک بوده و همگرایی خوبی دارند.
مریم محسنی سیامک علوی کیا
به منظور ارزیابی صفات مرتبط با کیفیت نانوایی در لاین های اینبرد نوترکیب گندم نان و بررسی اثر تنش کمبود آب بر این لاین ها، آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی دانشگاه تبریز در سال زراعی 91 – 1390 انجام شد. آزمایش در قالب طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. شرایط آبیاری عادی و تنش کمبود آب در کرت های اصلی و 28 لاین اینبرد نوترکیب حاصل از تلاقی ارقام نورستار و زاگرس به همراه ارقام نورستار و الوند (شاهد منطقه) در کرت های فرعی قرار گرفتند. در شرایط تنش کمبود آب، آبیاری در مرحله شیری قطع شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین لاین ها از نظر صفات وزن هزار دانه، درصد پروتئین، حجم رسوب زلنی، شاخص سختی، شاخص گلوتن و عملکرد دانه اختلاف معنی دار وجود دارد که این امر نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی بین لاین ها از نظر عملکرد دانه و برخی صفات مربوط به کیفیت نانوایی است. اثر متقابل لاین با شرایط آبیاری برای صفات حجم رسوب زلنی و شاخص گلوتن معنی دار شد. بیشترین میزان وراثت پذیری را شاخص گلوتن و وزن هزار دانه دارا بودند. همچنین شاخص گلوتن بیشترین بازده ژنتیکی را داشت. از نظر عملکرد دانه لاین 44 به عنوان برترین لاین شناخته شد. لاین مذکور از نظر شاخص گلوتن نیز جزو لاین های برتر بود. همبستگی بین درصد پروتئین و عملکرد دانه منفی و معنی دار به دست آمد. تجزیه خوشه ای، لاین ها را در دو خوشه گروه بندی کرد. اکثر لاین هایی که در گروه دوم قرار گرفتند، از نظر تعدادی از شاخص های کیفیت نانوایی مطلوب ولی از نظر عملکرد دانه دارای ارزش پایین تر از میانگین بودند. این موضوع گزینش هم زمان برای عملکرد دانه و کیفیت نانوایی را گوشزد می کند.
مریم گل آبادی علی محمد میرمحمدی میبدی
در این مطالعه تأثیر تنش خشکی بر برخی از خصوصیات مهم مورفوفیزیولوژیک و تعیین نشانگرهای مولکولی ریزماهواره (ssr) مرتبط با صفات تحمل خشکی در 151 فامیل f3 و f4 گندم دوروم حاصل از تلاقی دو والد oste-gata به عنوان والد متحمل و massara-1 به عنوان والد حساس بررسی گردید. جهت ارزیابی فامیل ها از طرح بلوک های کامل تصادفی و بطور جداگانه در شرایط محیطی عدم تنش و تنش رطوبتی و درطی سال های زراعی 1382 و 1383 استفاده گردید. تنش خشکی در زمان سنبله دهی و بر اساس 140 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a صورت گرفت. صفات مختلف مورد ارزیابی در هریک از نسل ها و شرایط محیطی شامل ارتفاع بوته، طول سنبله، طول پدانکل، طول ریشک، طول و عرض برگ پرچم، روز تا سنبله دهی، روز تا گرده افشانی، روز تا رسیدگی، دوره پرشدن دانه، وزن سنبله در بوته، وزن هزار دانه، وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، وزن حجمی، سرعت پرشدن دانه، شاخص برداشت سنبله، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، محتوای نسبی آب برگ (rwc)، محتوای آب برگ (lwc)، مقدار آب برگ های جدا شده (elwr) و محتوای پروتئین دانه بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که با اعمال تنش رطوبتی، میانگین صفات مختلف مرتبط با رشد زایشی گیاه از جمله عملکرد دانه و اجزای آن، شاخص برداشت، روز تا رسیدگی، rwc و lwc کاهش و محتوای پروتئین دانه افزایش یافت. نتایج تجزیه واریانس و تجزیه واریانس مرکب موید وجود تفاوت معنی دار در بین فامیل ها و آثار متقابل ژنوتیپ×محیط معنی دار برای اکثر صفات بود. ضرایب همبستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه در هر دو شرایط محیطی تنش و بدون تنش و برای هر دو نسل f3 و f4 با هر کدام از صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل، اجزای عملکرد و صفات فیزیولوژیک همبستگی معنی داری داشت. نتایج تجزیه و تحلیل چند متغیره نشان داد که از بین اجزای عملکرد دانه، وزن دانه در سنبله در شرایط تنش بخش قابل توجهی از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرده و طول پدانکل نیز در عملکرد دانه موثر بوده است. همچنین مشخص شد که ژنوتیپ های مختلف در مقابله با تنش های رطوبتی از مکانیسم های مختلف استفاده کرده و از طریق پابلندی و استفاده از ذخایر موجود در ساقه، افزایش طول دوره پر شدن دانه، کوتاهی مرحله رشد رویشی و استفاده از خصوصیات فیزیولوژیک از افت عملکرد ناشی از تنش خشکی جلوگیری کرده اند. شناسایی نشانگرهای مولکولی مرتبط با صفات مورد مطالعه و qtlهای کنترل کننده آنها به دو روش نقشه یابی تک نشانگری و مکان یابی فاصله ای مرکب با استفاده از 23 نشانگر ssr در این جمعیت انجام گردید. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام منجر به شناسایی و پیشنهاد مکان های احتمالی حضور qtlهای مرتبط با صفات مختلف گردید که بعضی از این مکان ها با روش مکان یابی فاصله ای مرکب تأیید شدند. نشانگرهای xbarc45-2b و xbarc124-2b ارتباط بسیار معنی داری را با ارتفاع بوته در هر دو شرایط محیطی تنش و بدون تنش نشان دادند. نشانگر -7b22xcfd برای طول سنبله، نشانگر -3b101xbarc برای طول پدانکل، نشانگر-2b148xgwm برای طول برگ پرچم، نشانگر -7b22xcfd برای وزن هزار دانه، نشانگر xwmc166-7b برای عملکرد دانه و نشانگر -2b148xgwm برای شاخص برداشت در شرایط تنش رطوبتی شناسایی گردیدند. برای صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول سنبله یک qtl بزرگ اثر مشترک در نزدیکی نشانگر xbarc124-2b به ترتیب با حداکثر توجیه حدود 49، 37و 31 درصد از واریانس فنوتیپی شناسایی گردید. qtl مذکور در هر دو شرایط محیطی تنش و عدم تنش رطوبتی ملاحظه گردید. qtlهای دیگری نیز بر روی کروموزوم های a6 و b3 برای طول پدانکل و b3، b1 و b5 برای طول سنبله پیشنهاد گردید. تنها qtl بزرگ اثر تظاهر یافته برای طول ریشک در نزدیکی نشانگر xbarc124 و با توجیه حدود 13 درصد از واریانس فنویتپی این صفت در نسل f3 قرار داشت. برای صفت طول برگ پرچم دو qtl بزرگ اثر با توجیه حدود 24 و 18 درصد از واریانس این صفت در نزدیکی نشانگرهای11-1b xgwm و xgwm299-3b در شرایط بدون تنش شنایایی گردید. مهمترین qtl شناسایی شده برای عرض برگ پرچم در نزدیکی نشانگر 2-7b2xcfd و برای هر دو شرایط تنش و عدم تنش رطوبتی قرار داشت. اگرچه تجزیه رگرسیون گام به گام qtlهایی را برای روز تا سنبله دهی بر روی کروموزوم های b2، a7و b4، روز تا گرده افشانی برروی کروموزوم های a7 و b3 و روز تا رسیدگی بر روی کروموزوم a6 پیش بینی نمود ، اما مکان یابی فاصله ای مرکب qtlهای کوچک اثری را بر روی کروموزوم های b2 و b3 و در مجاورت نشانگرهای 124xbarc ،101 xbarc و 389 xgwm شناسایی کرد. نشانگر 45xbarc با عملکرد بیولوژیک ، نشانگرهای 22xcfd و 2114xcfa با شاخص برداشت و وزن هزار دانه ، نشانگرهای 181xgwm ، 405xwmc و 148xgwm با شاخص برداشت سنبله و نشانگر 166xwmc با وزن دانه در سنبله ارتباط بسیار معنی داری را نشان داده و در حدود 20 درصد از واریانس فنوتیپی هر کدام از صفات مذکور را توجیه نمودند. برای صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، وزن سنبله، وزن حجمی و محتوای پروتئین دانه در هر دو روش تجزیه تک نشانگری و مکان یابی فاصله ای مرکب qtlهای احتمالی قابل توجهی شناسایی نگردید. qtlهای مرتبط با صفات فیزیولوژیک rwc و lwc و elwr در کلیه موارد کوچک اثر بوده و بر روی کروموزوم های b1، b2، b3، b4 و b6 شناسایی شدند. از بین کلیه qtlهای شناسایی شده، تنها qtlهای موجود روی کروموزوم b2 و مرتبط با صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول سنبله جهت اهداف انتخاب به کمک نشانگر(mas) معرفی می شوند.
بهرام حیدری قدرت الله سعیدی
به منظور اشباع نقشه پیوستگی با استفاده از نشانگرهای aflp و مکان یابی ژن های کنترل کننده برخی صفات مهم نظیر ارتفاع بوته، روز تا سنبله دهی، زمان رسیدگی، عملکرد دانه و اجزای عملکرد از جمعیت دابل هاپلوئید گندم حاصل از تلاقی دو رقم خارجی fukuho-kumogi و oligo-culm استفاده گردید. بدین منظور 157 لاین دابل هاپلوئید به همراه والدین آنها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1382 و 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان ارزیابی شد. نتایج تجزیه واریانس صفات زراعی و مرفولوژیک در هر دو سال و در تجزیه مرکب نشان داد که ژنوتیپ ها از لحاظ کلیه صفات تفاوت معنی داری داشتند. برآورد ضرایب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی برای صفات مورد مطالعه حاکی از وجود تنوع بیشتر برای ارتفاع بوته، طول آخرین میانگره، تعداد دانه و وزن دانه در سنبله، تعداد سنبله بارور در متر مربع، طول سنبله اصلی و عملکرد دانه بود. وراثت پذیری خصوصی برای ارتفاع بوته، روز تا سنبله دهی، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله و زمان رسیدگی بر اساس تجزیه مرکب داده های دو سال به ترتیب 0/98، 7/88، 3/87، 9/85 و 3/80 درصد برآوردگردید. تکنیک aflp با استفاده از 11 ترکیب آغازگری cnn+ msei - ann + psti منجر به تولید 66 قطعه چند شکل و متفاوت نسبت به والدین لاین های مورد مطالعه گردید، ولی از این تعداد 48 نشانگر به گروه های لینکاژی گندم انتساب داده شدند. میانگین تعداد قطعات تکثیر یافته چندشکل بین والدین به ازای هر آغازگر شش قطعه بود و ترکیبات آغازگری psti+aat-msei+ccc،psti+aat-msei+cac و psti+aga-msei+ccc هر کدام با 9 قطعه چندشکل بیشترین تعداد قطعات را در بین ترکیبات آغازگری ایجاد نمودند. در این مطالعه 41 درصد نشانگرهای aflp به گروه های لینکاژ ژنوم a و 43 درصد به ژنوم b و تنها 12 درصد نشانگرهای aflp به ژنوم d منتسب شدند. نتایج مـکان یابی ژن های کنترل کننده صفات مورد مطالعه بیانگر بروز qtl های پایدار و بزرگ اثر برای ارتفاع بوته، طول آخرین میانگره، طول سنبله اصلی، تعداد سنبله بارور، تعداد دانه و وزن دانه در سنبله و روز تا سنبله دهی بود. در این مطالعه دو qtl بزرگ اثر و اصلی به ترتیب در مکان های ژنی مورد انتظار برای ژن های rht1 و rht2 روی کروموزوم های b4 وd4 وجود داشت که در مجموع 3/60 درصد از واریانس تنوع ارتفاع بوته را در سال اول و 1/61 درصد را در سال دوم توجیه نمودند. در فاصله بین 0/29 و 34 سانتی مورگان از ابتدای کروموزوم d2 و در نزدیکی نشانگرهای xcfd53 و xgwm261، qtlهایی برای صفاتی نظیر طول ریشک (11%=2r)، طول سنبله (31%=2r)، ارتفاع بوته (8/10%=2r)، طول پدانکل (سه qtl با متوسط 5/7%=2r)، زمان رسیدگی (11%=2r)، روز تا گرده افشانی (7/10%=2r)، شاخص برداشت (4/12%=2r)، عملکرد دانه (دو qtl همپوشان با متوسط 5/6%=2r)، تراکم سنبلچه در سنبله (18%=2r)، تعداد دانه در سنبله (5/3%=2r) و وزن دانه در سنبله (4/6%=2r) وجود داشت. یک qtl اصلی در فاصله نشانگری xpsp3009 و xwmc333 برای عملکرد دانه روی کروموزوم b6 در نزدیکی یکی از qtl های مقاومت به زنگ زرد گندم و به فاصله 3 سانتی مورگان از نشانگر xwmc333 وجود داشت. همچنین یکی دیگر از qtl های اصلی عملکرد دانه روی کروموزوم 2a6 در فاصله کمتر از 50 سانتی مورگان از qtl مقاومت به سفیدک پودری گندم و در نزدیکی نشانگرxgwm427 مکان یابی شد. در نزدیکی نشانـگرهای xpsp2999 وxgwm261، qtl هایی برای وزن دانه و تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه، تعداد سنبله بارور، ارتفاع بوته و طول سنبله اصلی شناسایی گردید که سهم زیادی در کنترل ژنتیکی این صفات داشتند.
پریا معصومی ابوالقاسم محمدی
شب پره هندی (lepidoptera: pyralidae) plodia interpunctella hubner از گونه¬های جهانی شناخته شده در آلودگی طیف وسیعی از محصولات گیاهی خشک از جمله حبوبات و غلات می¬باشد. رشد و توسعه حشرات به وسیله عوامل زنده و غیر زنده مختلف از جمله دما، رطوبت، دوره نوری و کمیت و کیفیت ماده غذایی تحت تاثر قرار می¬گیرد. این عوامل روی فرایندهای فیزیولوژیکی حشرات نیز موثر می¬باشند. آنزیم¬های آلفا¬آمیلاز در کلیه قسمت¬های بدن حشرات وجود دارد و نقش کلیدی در متابولیسم کربوهیدرات¬ها ایفا می¬کنند. در حشرات، ژن رمزکننده آلفا¬آمیلاز در بافت¬های مختلفی از جمله روده، چینه دان و غدد بزاقی بیان می¬شود. در حشرات مختلف، ایزوفرم¬های متفاوتی از آمیلازها شناسایی شده است که در بافت¬های مختلف و مایعات بدن همچون ترشحات دهان و همولنف به صورت اختصاصی بیان می¬شوند. اختلاف در سطوح بیان آنزیم¬ها می¬تواند به دلیل وجود مهارکننده¬های آنزیمی، تغییر در مونومر¬های مولکول-های پیچیده و تفاوت در نسبت غلظت و جذب مواد مغذی اتفاق بیافتد. در این مطالعه، به منظور سنجش فعالیت آنزیمی، از روش دی¬نیتروسالسیلیک اسید با زیرنهشت نشاسته یک درصد استفاده شد. با استفاده از روش real time pcr میزان بیان ژن آلفا آمیلاز در لاروهای سن آخر شب پره هندی پرورش یافته روی رژیم¬های غذایی سنجد، گردو، کشمش و خرما مورد بررسی قرار گرفت. rna کل به وسیله کیت vivantis از لاروهای سن پنجم استخراج و برای حذف dna ژنومی از آنزیم dnase استفاده شد. cdna مربوطه با استفاده از آنزیم رونوشت بردار معکوس طبق پروتکل شرکت سازنده (fermentas) سنتز شد. به منظور شناسایی تنوع و تغییر ژن اختصاصی، نرمال سازی بیان ژن جهت اصلاح تغییرات، از نمونه¬ای به نمونه دیگر، انجام می¬گیرد. برای نرمال سازی داده¬های حاصل از real time pcr از ژن actin با بیان دایم استفاده شد. تجزیه منحنی ذوب به منظور بررسی کارکرد اختصاصی آغازگرها انجام شد.نتایج نشان داد که میزان بیان ژن رمز کننده آنزیم آلفا¬آمیلاز در دو رژیم غذایی کشمش و خرما که نسبت به دو رژیم غذایی دیگر دارای گلوکز بیشتری بودند، به طور چشمگیری کاهش یافته است. بررسی¬های بیوشیمیایی نشانگر هم¬پوشانی میزان فعالیت آنزیم آلفا¬آمیلاز با میزان بیان آن بود.
خدیجه زارع جند حسین ناطمیه
جنس لینوم متعلق به خانواده لیناسه با داشتن 230 گونه در نواحی معتدل دنیا گسترش یافته است. گیاهان جنس لینوم یکی از اساسی ترین گیاهان در طب سنتی به شمار می آیند. در این پژوهش برخی از جنبه های فیتوشیمیایی، کشت بافت، سوسپانسیون سلولی و مولکولی دو گونه از جنس لینوم بومی استان آذربایجان شرقی یعنی linum glaucumو linum mucronatum مورد بررسی قرار گرفت. عصاره های n- هگزانی و دی کلرومتانی با استفاده از vlc یا کروماتوگرافی ستونی و tlc پره پاراتیو و عصاره متانولی با استفاده از دستگاه hplc و به کمک ستون ods خالص سازی شدند. ترکیبات به دست آمده از هر کدام از عصاره ها با استفاده از روش های طیف سنجی مثل uv، 1hnmrو 13cnmrتعیین ساختمان شدند. با توجه به اهمیتدارویی این گونه های گیاهی، روش های تولید آزمایشگاهی آن با استفاده از کشت بافت و سوسپانسیون سلولی مورد توجه قرار گرفته اند. . نتایج حاصل از روش های مختلف شناسایی نشان داد که ترکیبات اصلی گونه l. glaucum علاوه بر پودوفیلوتوکسین، نوعی لیگنان دی گلیکوزیله تحت عنوان سکوایزولاریسیرزینول دی گلیکوزیل و فلاونوئید گلیکوزیله جدیدی با نام 5، 7، 8 و ?4- تترا هیدروکسی ?3- متوکسی ?4- روتینوزیل فلاون می باشد. همچنین در گونه l. mucronatumترکیبات لیگنانی پودوفیلوتوکسین و نوعی لیگنان جدید 6- متوکسی آلفا پلتاتین به همراه مقداری ناخالصی از 3- دودسیل سیکلوهگزانون از عصاره دی کلرومتانی جداسازی و شناسایی شدند. از عصاره متانولی این گونه دو فلاونوئید گلیکوزیل 6- c- )بتا- d- گلوکوپیرانو (1 - 6) –o- بتا–d- گلوکو پیرانوزیل( آپی ژنین (موکروناتوزید i) و 7- o- متیل )- 4- o-بتا-دی- آرابینوفورانویل (1-6)-o- بتا- d- گلوکورونوپیرانوزید( آپی ژنین (موکروناتوزید ii) استخراج و شناسایی گردید. در مطالعات کشت بافت بهترین محیط القاء کالوس از ریزنمونه هیپوکوتیل در محیط کشت ms حاوی 1 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 1 میلی گرم در لیتر کینتین حاصل شد.در مطالعات سوسپانسیون سلولی، در مجموع تیمار mµ 200 متیل جاسمونات نسبت به بقیه تیمارها بیشترین میزان تولید پودوفیلوتوکسین را القا کرد
معصومه خلیل زاده سعید اهری زاد
به منظور شناسایی لاین های اینبرد نوترکیب گندم پرمحصول و مقاوم به کم آبی و مقایسه این لاین ها در محیط های مختلف و جهت مطالعه اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین ارقام پایدار، آزمایش مزرعه ای روی 38 لاین اینبرد نوترکیب گندم نان به همراه والدین زاگرس (تیپ رشدی بینابین، زودرس و مقاوم به خشکی) و نورستار (تیپ رشدی پاییزه، دیررس و مقاوم به سرما) در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز طی سه سال زراعی اجرا شد. در دو سال اول، ارزیابی لاین ها فقط در شرایط آبیاری مطلوب انجام شد ولی در سال سوم علاوه بر آبیاری مطلوب، لاین ها در شرایط تنش کمبود آب (قطع آبیاری از مرحله گلدهی) نیز ارزیابی شدند. بنابراین در سال های اول و دوم از طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در سال سوم از طرح کرت های خرد شده برمبنای بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار استفاده شد. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین محیط ها از نظر تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع و وزن هزار دانه اختلاف معنی داری وجود دارد. بین لاین ها نیز از نظر تمامی صفات مورد ارزیابی، در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی داری مشاهده شد. اثر متقابل لاین × محیط از لحاظ تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع معنی دار بود. لاین های 51، 58، 300، 296، 182، 86، 94 و 281، از نظر تعداد دانه در سنبله، لاین های 328، 28، 27 و 102، از نظر تعداد سنبله در متر مربع، لاین های 93، 145 و 159، از نظر وزن هزار دانه و لاین های 28، 281، 23، 93، 328، 159، 195 و 239، از نظر عملکرد دانه به عنوان لاین های برتر شناسایی شدند. لاین های 8، 28، 93، 23 و 195 بر اساس واریانس و ضریب تغییرات محیطی و لاین های 281، 86، 143، 195، 63 و زاگرس بر اساس روش های رتبه ای کتاتا و اکووالانس ریک، به عنوان لاین های پایدار از نظر عملکرد دانه محسوب شدند. بر اساس تمامی پارامترهای پایداری مورد استفاده لاین 195 به عنوان پایدارترین و برترین لاین از لحاظ عملکرد دانه شناسایی شد. لاین 225 از نظر تعداد دانه در سنبله، لاین 328 از نظر تعداد سنبله در متر مربع و لاین 293 از نظر وزن هزار دانه به عنوان پایدارترین لاین ها شناسایی شدند.
معصومه خلیل زاده سعید اهری زاد
به منظور شناسایی لاین های اینبرد نوترکیب گندم پرمحصول و مقاوم به کم آبی و مقایسه این لاین ها در محیط های مختلف و جهت مطالعه اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین ارقام پایدار، آزمایش مزرعه ای روی 38 لاین اینبرد نوترکیب گندم نان به همراه والدین زاگرس (تیپ رشدی بینابین، زودرس و مقاوم به خشکی) و نورستار (تیپ رشدی پاییزه، دیررس و مقاوم به سرما) در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز طی سه سال زراعی اجرا شد. در دو سال اول، ارزیابی لاین ها فقط در شرایط آبیاری مطلوب انجام شد ولی در سال سوم علاوه بر آبیاری مطلوب، لاین ها در شرایط تنش کمبود آب (قطع آبیاری از مرحله گلدهی) نیز ارزیابی شدند. بنابراین در سال های اول و دوم از طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در سال سوم از طرح کرت های خرد شده برمبنای بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار استفاده شد. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین محیط ها از نظر تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع و وزن هزار دانه اختلاف معنی داری وجود دارد. بین لاین ها نیز از نظر تمامی صفات مورد ارزیابی، در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی داری مشاهده شد. اثر متقابل لاین × محیط از لحاظ تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع معنی دار بود. لاین های 51، 58، 300، 296، 182، 86، 94 و 281، از نظر تعداد دانه در سنبله، لاین های 328، 28، 27 و 102، از نظر تعداد سنبله در متر مربع، لاین های 93، 145 و 159، از نظر وزن هزار دانه و لاین های 28، 281، 23، 93، 328، 159، 195 و 239، از نظر عملکرد دانه به عنوان لاین های برتر شناسایی شدند. لاین های 8، 28، 93، 23 و 195 بر اساس واریانس و ضریب تغییرات محیطی و لاین های 281، 86، 143، 195، 63 و زاگرس بر اساس روش های رتبه ای کتاتا و اکووالانس ریک، به عنوان لاین های پایدار از نظر عملکرد دانه محسوب شدند. بر اساس تمامی پارامترهای پایداری مورد استفاده لاین 195 به عنوان پایدارترین و برترین لاین از لحاظ عملکرد دانه شناسایی شد. لاین 225 از نظر تعداد دانه در سنبله، لاین 328 از نظر تعداد سنبله در متر مربع و لاین 293 از نظر وزن هزار دانه به عنوان پایدارترین لاین ها شناسایی شدند.
نسترن چلبیانلوویجویه محمدرضا ساریخانی
فسفر یکی از عناصر ضروری پرمصرف برای رشد گیاه محسوب می ¬شود، اما برخلاف سایر عناصر غذایی پرمصرف، کم¬ تحرک ترین عنصر در خاک می ¬باشد. یکی از روش ¬های قابل استفاده نمودن منابع فسفر موجود در خاک بهره¬ گیری از توان زیستی خاک و به¬ویژه باکتری های حل کننده فسفات می باشد. تولید اسیدهای آلی و آنزیم های فسفاتاز از مکانیسم¬های اصلی درگیر در انحلال و رهاسازی فسفر خاک می باشد. حضور باکتری های حل کننده فسفات و همچنین فعالیت فسفاتازی خاک متأثر از شرایط حاکم بر خاک از جمله شرایط اقلیمی، نوع پوشش گیاهی و حتی نوع کاربری اراضی به لحاظ کشت گیاهان مختلف می ¬باشد. برای درک روابط موجود و با توجه به اهمیت و جایگاه موضوع، در این مطالعه از دو اقلیم متفاوت نیمه¬مرطوب (منطقه فندقلو¬- استان اردبیل) و نیمه¬خشک (منطقه نمین- اردبیل) نمونه های خاک از زمین هایی با کاربری تحت کشت گیاهان لگوم، غلات و بدون کشت نمونه ¬برداری شد و فعالیت فسفاتازی (اسیدی و قلیایی) نمونه های خاک مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت که میزان آنزیم فسفاتاز اسیدی در اقلیم نیمه مرطوب و شرایط عدم کشت و آنزیم فسفاتاز قلیایی در کاربری کشت لگوم و اقلیم نیمه خشک بیشترین مقدار به ترتیب µg pnp/g.h 59/866 و µg pnp/g.h 15/795 بدست آمد. پس از این مرحله، پراکنش باکتری های حل کننده فسفات با استفاده از محیط های اسپربر معدنی و آلی مورد بررسی قرار گرفت. شمارش و گزینش باکتری ها در محیط اسپربر معدنی با توجه به تولید هاله شفاف در حضور تری کلسیم فسفات و در محیط اسپربر آلی (اینوزیتول هگزا فسفریک اسید بعلاوه bcip) با تولید فنوتیپ آبی برای کلنی های رشد یافته انجام گرفت. تعداد کل باکتری ها در کاربری لگوم و اقلیم نیمه خشک بیشترین بود (cfu/g 106×13/14) ، اما تعداد باکتری های حلکننده فسفات در هر دو محیط آلی و معدنی در شرایط عدم کشت و اقلیم نیمه مرطوب حداکثر بود (به ترتیب 106×9/1 و 106×48/1). در این مطالعه در مرحله گزینش از محیط معدنی 43 ایزوله و از محیط آلی 97 ایزوله غربالگری شد. این سویه ها مجدداً به صورت همزمان در کشت های نقطه ای بر اساس قطر هاله شفاف و قطر کلنی یا شدت رنگ آبی ایجاد شده مورد ارزیابی قرار گرفتند و سویه های غربال¬شده برتر در مرحله بعد در محیط های اسپربر مایع، بر¬اساس آزادسازی فسفر مورد سنجش و مقایسه قرار گرفتند. در پایان 5 سویه برتردر انحلال فسفات معدنی و آلی برای شناسایی نامزد¬ شدند که روش مولکولی مبتنی بر ژن های 16s rdna انجام گرفت، نتایج شناسایی مولکولی نشان داد که ایزوله c1 و c4 به ترتیب بیشترین تشابه را با جنس های pseudomonas sp. و stenotrophomonas sp.داشتند و ایزوله یc16 متعلق به جنس pseudomonas sp. بود که تعیین گونه ی آن نیاز به انجام تستهای بیوشیمیایی بیشتری دارد. همچنین با اندازه گیری ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی نمونه های خاک و اطلاعات به دست آمده از فعالیت آنزیمی خاک و پراکنش باکتری های حل کننده فسفات، روابط موجود از نظر آماری در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملا تصادفی چند مشاهده ای توسط نرم افزارهایspss و mstat-c مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین آنزیم فسفاتاز اسیدی با کربن آلی، درصد رس و سیلت خاک اثر مستقیم و مثبت و با کربنات کلسیم اثر مستقیم و منفی وجود دارد. همچنین ph، سیلت و رس خاک اثر مستقیم و مثبتی بر آنزیم فسفاتاز قلیایی داشتند.
رباب سلامی ابوالقاسم محمدی
جو متحمل¬ترین گیاه به تنش شوری در بین غلات است و در گستره وسیعی از شرایط آب وهوایی قادر به رشد می¬باشد. گیاهان متحمل به شوری در انتقال سدیم در عرض تونوپلاست در شیب غلظت از سیتوپلاسم به واکوئل کارآمدتر هستند که این امر به گیاه امکان بقا و رشد را در غلظت¬های بالای شوری فراهم می¬کند. به منظور بررسی بیان ژن¬های خانواده hv tip (رمز کننده کانال¬های پروتئینی در طول غشاها، به ویژه در غشای واکوئلی) سه رقم جو clipper (حساس به شوری)، sahara3771 (متحمل به شوری) و ژنوتیپ امید بخش (متحمل به شوری)، در سه سطح صفر، 100 و 200 میلی¬مولار nacl در شرایط هیدروپونیک کشت خواهند شد. به منظور ارزیابی میزان تغییر بیان ژن¬های hv tip1;1، hv tip2;1، hv tip2;2، hv tip2;3 و hv tip4;1، نمونه¬های برگی برای استخراج rna در سه مرحله 24 ساعت، 3 روز و 3 هفته بعد از اعمال تنش برداشت خواهد شد. استخراجrna کل با استفاده از کیت استخراج انجام و برای حذف dna باقیمانده در نمونه¬های rna از dnase استفاده خواهد شد. کیفیت و کمیت نمونه¬ های rna توسط اسپکتروفتومتر و الکتروفورز ژل آگارز تعیین خواهد شد. ساخت cdna براساس دستورالعمل کیت با یک واحد آنزیم reverse transcriptase و مخلوط آغازگرهای الیگو dt و تصادفی (6 نوکلئوتیدی) صورت خواهد گرفت. cdnaهای ساخته شده به عنوان الگو جهت تکثیر برخی از ژن¬های خانواده hv tip در دمای 58 درجه سانتیگراد به کمک از آغازگرهای اختصاصی استفاده می¬شود. برای بررسی میزان بیان ژن¬های خانواده hv tip تحت تنش شوری از real-time pcr بر اساس آغازگرهای اختصاصی ژن¬ها و روشsybr-green استفاده خواهد شد.
موسی ترابی گیگلو ابوالقاسم محمدی
سیب زمینی یکی از مهمترین محصولات غذایی دنیا است، اما هنوز شرح و تفسیر ساختار خزانه ژنی آن مورد بحث باقی مانده است. اطلاع از سطح تنوع ژنتیکی و روابط ژنوتیپها برای تولید ارقام جدید با عملکرد کمی و کیفی بالا و مقاوم به تنش های زیستی و غیر زیستی ضروری است. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی و روابط خویشاوندی 45 نمونه سیب زمینی، شامل گونه های دیپلوئید، تتراپلوئید و هگزاپلوئید متعلق به 16 گونه از سیب زمینی های زراعی و خویشاوندان وحشی واجد ژنوم های a و b و سه دای هاپلوئید زراعی و پنج هیبرید بین گونه ای یا بین ارقام تجاری به همراه دو رقم تجاری ، با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و ویژگی های مورفولوژیکی بررسی شد. تعداد 31 صفت و نسبت مورفولوژیکی در شرایط مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تکرار ، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی مولکولی از 12 جفت آغازگر ssr سیب زمینی زراعی، 6 جفت آغازگر ssr گوجه فرنگی و 12 آغازگر issr استفاده شد. متوسط اطلاعات چند شکلی برای نشانگرهای ssr و issr به ترتیب 0/27 و 0/67بود. از تجزیه واریانس مولکولی برای تفکیک تنوع بین سطوح پلوئیدی و گونه های زراعی و وحشی، استفاده شد. گروه بندی ژنوتیپ ها، با استفاده از داده های مورفولوژیکی و مولکولی، بر اساس تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی انجام شد. گروهبندی جمعیت-ها با استفاده از دادههای ssr و issr و براساس ضریب فاصله نی، آنها را به 6 گروه تقسیم کرد. تجزیه به مولفه های اصلی بهعنوان روش مکمل تجزیه خوشهای انجام گردید. با استفاده از دادههای هر دو نشانگر، دو بردار اول درصد بیشتری از واریانس مولکولی بین ژنوتیپها را تببین کردند. آغازگرهای ssr اختصاصی گوجه فرنگی به منظور بررسی قابلیت انتقال بین گونه ای نشانگرهای مربوطه، استفاده شد. از 10 جفت پرایمر اولیه اسفاده شده، 6 جفت پرایمر تولید باند نموده و در سیب زمینی قابلیت انتقال پذیری و کاربرد مطلوب نشان دادند. از بین آغازگرهای اختصاصی گوجه فرنگی دارای قابلیت انتقال پذیری در سیب زمینی، 4 آغازگر ssr578، ssr350، leta018 و leta024 به خوبی برای بررسی ویژگیها و تنوع ژنتیکی سیب زمینی استفاده و معرفی گردید.
رحمان خضری منوچهر بهرامی
یکی از مهم ترین پیشرفت های علمی در سه دهه اخیر، pcr یا واکنش زنجیرهای پلیمراز است. این "انقلاب علمی" روشی برای کپی کردن قطعه مشخصی از دی.ان.ای است. تکثیر بخش خاصی از دی.ان.ای، کاربردهای بسیار زیادی دارد، ازجمله در تشخیص بیماری هایی از قبیل سرطان، تعیین قدمت در علوم باستان شناسی، اثرانگشت ژنتیکی در پزشکی قانونی و بسیاری دیگر از کاربردها. به منظور انجام واکنشهای زنجیرهای پلیمراز، افزایش و کاهش از پیش تعیین شده ای برای دمای نمونه لازم است. ترموسایکلرpcr دستگاهی است که بر پایه روش واکنش زنجیره ای پلیمراز استوار است و اغلب برای تکثیر بخشهایی از دی.ان.ای استفاده میشود. این دستگاه دارای یک بلوک حرارتی است که در آن تیوب های حاوی مخلوط واکنش قرار داده میشوند. سپس بخش کنترل کننده، دمای بلوک را در مراحل گسسته و از پیش برنامه ریزی شده ای افزایش و کاهش میدهد. فاکتور دما در طی انجام فرآیند، باید با دقت بالا کنترل گردد تا عمل تکثیر نمونه دچار اختلال نشود. در این پایان نامه سعی شده است کنترلر ترموسایکلر pcr، طراحی و ساخته شود چراکه ساخت این دستگاه و بهرهوری از آن در مراکز آزمایشگاهی و تحقیقاتی، منجر به حصول نتایج چشمگیر و سودمند درزمینه تشخیص آزمایشگاهی و همچنین مطالعات ژنتیکی خواهد شد.
محسن سبزی نوجه ده مصطفی ولیزاده
رازیانه یکی از گیاهان دارویی بسیار مهم بوده و با داشتن متابولیت های ثانویه متنوع در درمان نفخ، سرفه، اختلالات گوارشی و افزایش شیر زنان کاربرد دارد. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 16 جمعیت بومی رازیانه به¬همراه چهار جمعیت از آلمان و ترکیه بر اساس صفات مورفولوژیکی، خصوصیات فیتوشیمیایی و نشانگرهای issrمورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این پاسخ به کشت کالوس و مواد موثره موجود در آن ارزیابی و با مواد موثره موجود در اسانس بذر جمعیت¬های رازیانه مقایسه شد. آزمایش مزرعه¬ای به-صورت کرت¬های خرد شده در زمان بر پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر جمعیت در همه صفات مورد ارزیابی (زراعی و اسانس) معنی¬دار بود. اثر متقابل جمعیت × سال برای همه صفات فنولوژیک، قطر ساقه، تعداد میانگره، طول میانگره اول، طول بلندترین میانگره، تعداد چتر، وزن هزار دانه و تعداد دانه در چتر معنی¬دار و برای سایر صفات غیرمعنی¬دار بود. عملکرد اسانس، عملکرد دانه و شاخص برداشت بالاترین مقادیر ضریب تغییرات ژنتیکی را داشتند. صفات فنولوژیک بیشترین مقادیر وراثت¬پذیری عمومی و عملکرد دانه بیشترین بازده ژنتیکی را دارار بودند. نتایج تجزیه همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که صفات تعداد چتر، تعداد دانه در چتر و وزن هزاردانه بیشترین تأثیر را در افزایش عملکرد دانه داشتند. تعداد پنجه، طول میانگره آخر و تعداد چتر نیز صفات موثر در عملکرد ترانس¬آنتول بودند. مقایسه میانگین جمعیت¬ها نشان داد که خروسلری مغان بیشترین مقدار عملکرد دانه و اسانس را دارا بود. تجزیه خوشه ای براساس کلیه صفات و نیز براساس عملکرد دانه و صفات مرتبط به روش ward و با داده¬های استاندارد انجام شد. در حالت اول دو گروه به¬دست آمد که جمعیت¬های گروه دوم از لحاظ عملکرد دانه و اسانس و اجزای عملکرد برتر بودند. درحالت دوم چهارگروه تشکیل شد که جمعیت¬های گروه دوم از لحاظ عملکرد دانه و اجزای عملکرد بیشترین میانگین را داشتند. در مطالعه کشت کالوس از محیط پایه ms استفاده شد. اختلاف معنی¬داری بین جمعیت¬ها از لحاظ درصد و تعداد روز تا جوانه¬زنی بذور وجود نداشت. از بین پنج ریزنمونه مورد آزمون هیپوکوتیل بهترین پاسخ را به کالزایی داشت و فقط این ریز نمونه برای ادامه کار انتخاب شد. کال¬زایی هشت جمعیت با استفاده از چهار تیمار تنظیم کننده¬های رشد شامل 2,4-d+ kin (با نسبت¬های 0/5 به 1 و 1 به 1) و naa+ba (با نسبت¬های 5/0 به 1 و 1 به 1 میلی¬گرم در لیتر) مورد ارزیابی قرار گرفت. نه جمعیت دیگر فقط با نسبت¬های 1 به 1 دو ترکیب تنظیم کننده¬های رشد بیان شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات وزن تر و خشک و قطر کالوس اندازه¬گیری شد. نتایج تجزیه واریانس در هشت جمعیت نشان داد که اثرات اصلی جمعیت و تنظیم کننده¬های رشد و اثر متقابل جمعیت × تنظیم کننده رشد در هر سه صفت معنی¬دار بود. جمعیت های خور و بیابانک اصفهان و آلمان 11486 بیشترین وزن تر کالوس، تربت جام بالاترین وزن خشک و قاضی¬آنتپ ترکیه قطورترین کالوس را داشتند. در مجموع نتایج مقایسه میانگین 32 تیمار از لحاظ ویژگی¬های کالوس نشان داد که نسبت 1 به 1 دو ترکیب تنظیم کننده¬های رشد مورد استفاده در این پژوهش نسبت به ترکیب 5/0 به 1 آنها نتایج مطلوبتری در کالزایی داشتند. بر اساس مقایسه میانگین نه جمعیت دیگر جمعیت خروسلری از لحاظ هر سه صفت کالوس جزء برترین جمعیت¬ها بود. نتایج gc-ms عصاره کالوس نشان داد که ترانس¬آنتول به میزان قابل توجهی (67/23 درصد) در کالوس حاصل از جمعیت قاضی¬آنتپ با اعمال تیمار تنظیم کننده¬های رشد naa+ba (با نسبت 1به 1) تولید شد. ترانس¬آنتول، استراگول، لیمونن و فنچون مهمترین مواد موثره موجود در اسانس بذر جمعیت¬های رازیانه (بر اساس درصد آنها) بودند. با استفاده از 16 آغازگر issr در 180 بوته رازیانه، در مجموع 381 نشانگر چند شکل تولید شد. تعداد نوار چندشکل از 11 (issr35) تا 47 نوار (issr37) متغیر بود. میانگین میزان اطلاعات چندشکلی، شاخص نشانگر و هتروزیگوتی مورد انتظار برای آغازگرها به ترتیب برابر 0/314، 8/034 و 0/282 به¬دست آمد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که واریانس بین و درون جمعیتی به ترتیب 38 و 62 درصد از واریانس مولکولی کل را تبیین می¬کنند. گروه¬بندی جمعیت¬ها بر اساس داده¬های issr و با استفاده از الگوریتم upgma و ضریب فاصله نی، آن¬ها را به دو گروه اصلی منتسب کرد. جمعیت¬های آلمانی در گروه اول و جمعیت¬های ترکیه¬ای در گروه دوم در کنار هم قرار گرفتند. جمعیت تبریز نیز به تنهایی در گروه سوم قرار گرفت. با استفاده از تجزیه رگرسیون گام به گام در مجموع 156 نشانگر informative برای چهارده صفت شناسایی شد. بیشترین درصد تغییرات تبیین شده توسط نشانگرهای informative مربوط به صفت درصد ترانس آنتول (78%) بود.
رضا رحیم زاده شمس اله عبداله پور
امروزه خاک ورزی حفاظتی به دلیل حفاظت از آب و خاک و صرفه جویی در مصرف انرژی و زمان، رواج بیشتری پیدا کرده است. یکی از نیازهای اصلی برای اجرای این سیستم از جمله روش بی خاک ورزی دسترسی به ادوات ویژه از جمله کارنده های خاص می باشد. در روش بی خاک ورزی قبل از ورود ماشین کاشت هیچگونه عملیاتی بر روی خاک انجام نشده و بقایای محصول قبلی هنوز در سطح خاک باقی است، لذا بذرکار و اختصاصا شیار بازکن آن می بایست ساختار ویژه ای داشته باشد. به منظور دست یابی به شیاربازکن مناسب برای کشت مستقیم در شرایط دیم این تحقیق در موسسه تحقیقات کشاورزی دیم در مراغه اجراء شد. بر اساس مدل های پیش بینی نیروی کششی، دو شیار بازکن جدید طراحی و ساخته شد. در شیار بازکن اول که o1 نامیده شد، یک تیغه باریک در جلو و دو بال به طرفین اضافه شد. در تیغه دوم که o2 نامیده شد علاوه بر تغییرات فوق 2 سانتی متر عرض تیغه کاهش و یک دیسک بشقابی برای کاشت بذر اضافه شد. سپس تیغه های شاخته شده به همراه شاهد محلی در شرایط مخزن خاک و مزرعه مقایسه شدند. در سه سرعت پیشروی (1، 5/1 و 2 متر بر ثانیه) در سه تکرار از لحاظ نیروی افقی و عمودی هر سه تیغه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نیروی کشش، سطح مقطع خاک به هم خورده، یکنواختی عمق کشت، تعداد بوته سبز و عملکرد محصول برای ارزیابی، اندازه گیری شد. نیجه گرفت شیار بازکن جدید o2 به دلیل بهبود یکنواختی عمق کشت، تعداد بوته سبز بیشتر و عملکرد محصول ، می تواند در کشت مستقیم گندم در شرایط دیم مورد استفاده قرار گیرد.
صبا فلکی منوچهر بهرامی
در این پروژه هدف طراحی و ساخت fluorescence detection systemجهت آشکارسازی مولکول های dna می باشد. در روش pcr، طی چندین چرخه دمایی، مولکول های dna کپی می شوند و سپس با استفاده از روش fluorescence detection، مولکول های بر انگیخته شده dna آشکارسازی می شوند. پس از آشکارسازی می توان به کپی و یا عدم کپی dnaها پی برد.می توان برای جداسازی مولکول های dna بر اساس طولشان، از روش gel electrophoresis استفاده کرد.جهت آشکارسازی مولکول هایdna، از مواد فلورسنت استفاده شده است. به دلیل دقت کافی اتیدیم بروماید (etbr)، این ماده به عنوان ماده فلورسنت انتخاب شد.با توجه به حرکت مولکول های dna در طول ژل و اسکن مداوم عرض ژل، در نهایت می توان تصویری دو بعدی از میزان جابجایی مولکول هایdna در ژل چاپ کردکه این تصویر بیانگر اطلاعات ساختار dna ها، می باشد.
سیامک عدل دوست منوچهر بهرامی
این پایان نامه در باره طراحی وساخت پنل دستگاه ترموسایکلر pcr می باشد.pcrیک روش در بیولوژی مولکولی می باشد که برای تکثیر میلیون ها کپی از توالی خاص dnaهدف استفاده می شود.در این تحقیق پنل ترموسایکلر pcrطراحی،شبیه سازی و ساخته شده است. پنل شامل بلوک واکنش،سنسور های دما،هیتر ها،پلتایر ،فن وگرماخور می باشد.برای شبیه سازی نیز از نرم افزار کامسول استفاده شده است.
راضیه احمدی فرخ رحیمزاده خونی
چکیده ندارد.
حبیب مهرپویا محمدامین حجازی
چکیده ندارد.
محمدرضا خلف باغی ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
احمد حیدری ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
نزیهه سادات غیاث علوی محمود تورچی
چکیده ندارد.
علیرضا پیرزاد محمدرضا شکیبا
چکیده ندارد.
محمد سخنور ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
سیامک علوی کیا ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
رحیمه همتی گوگه ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
الناز عبداله زاده ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
فاطمه شفایی داریان ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
لیلا عالی پناه حسن حجت
نشانگرهای ریزماهواره به علت محتوای اطلاعاتی چندشکل بالا و خصوصیات مطلوب دیگر، به عنوان نشانگرهای کارا در مطالعات ژنتیکی و اصلاحی مانند بررسی تنوع ژنتیکی گیاهان زراعی بکار گرفته می شوند.دراین تحقیق از نشانگرهای ریزماهواره ای جهت تشخیص تشابهات ژئوتیپی ، تنوع ژنتیکی و گروه بندی 72 رقم انگور متعلق به استانهای فارس و خراسان همراه با 18 رقم اروپایی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مقایسه داده های آللی بین جمعیتهای اروپا، فارس و خراسان سطوح مشابهی از تنوع ژنتیکی را در همه گروهها نمایان ساخته است.