نام پژوهشگر: کاظم قاضی زاده
اصغر مهری نهله غروی نایینی
کاربرد دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن و روایات نشان می دهد که ابلیس نام خاصی برای موجودی شریر است که از سجده بر آدم امتناع ورزید در حالی که شیطان عنوانی عام برای همه موجودات شریر و فریبکار از جن و انس می شود که پیوسته در صدد خارج کردن مردم از صراط مستقیم یعنی قرآن و عترت می باشند. در اینکه ابلیس از جنیان بود یا از ملائکه؛ سه دیدگاه جنّی بودن، فرشته بودن، و فرشته ممسوخ شده وجود دارد که قائلین هردیدگاه به روایاتی استناد جسته اند. ماهیت ابلیس و جنیان از آتش است و آنها در نهایت لطافت بوده و بالطبع از حواس ما پنهانند و مانند خود ما شعور و اراده دارند و دارای کارهای عجیب و غریب و حرکات سریع می باشند و فقط برای کسانی که دارای درجات عالی ایمان باشند قابل رویت هستند. در تعبیر از جنود و نیروهای شیطان، دو گروه شیاطین انسی یعنی انسان هایی که به دلیل پیروی از شیطان دارای چهره آدمی و قلب های شیطانی می باشند و شیاطین جنی، یعنی جنیان کافری که از نسل ابلیس هستند، منظور می باشد. داستان فریب آدم از شیطان بیانگر شدت دشمنی او با بنی آدم است؛ و برای او در قرآن اوصافی چون دشمنی دیرینه با انسان، قدرت دید بالا و در عین حال ضعف نقشه هایش برای مومنین، بیان شده است. شیطان بر اساس اهداف پلید خود و با درک روحیات انسان ها در حمله خود اصولی چون نفوذ تدریجی، هجوم از چهار طرف و به صورت جمعی و با بهره گیری از پیروان خود را به کار می برد . شیطان هم در حوزه اندیشه و هم در حوزه عمل وارد می شود و تمامی فعالیت شیطان و پیروانش به نوعی به عمل وسوسه کردن بر می گردد و البته عامل قریب نفوذ شیطان نفس امّاره انسان است که اگر انسان بتواند با مبارز پیوسته با نفس آن را رام کند راه نفوذ شیطان بسته خواهد شد. ایجاد زمینه هایی چون تکبر ، حسادت، خشم و غضب، عُجب،دل بستن به دنیا، یأس و ناامیدی از رحمت الهی، فضای بیمار جامعه و خانه های خالی از نور قرآن از جمله مواردی هستند که سریعتر راه را برای نفوذ شیطان در قلب فراهم می کنند.
محمود نتاج انصار محمد علی لسانی فشارکی
داستان حضرت داود (ع) و سلیمان (ع) به عنوان دو تن از پیامبران الهی با طول و تفصیل نسبی در سوره های متعددی از قرآن کریم بیان شده است. از سوی دیگر، در منابع یهودی و اسرائیلیات داستان حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع) بیش از دیگر قصص انبیا دستخوش تحریف قرار گرفته و با تهمت ها و بهتان های متعددی همراه گردیده است. در این پایان نامه تمام فصول جزیی و کلی داستان این دو پیامبر الهی ابتدا در قرآن کریم سپس در عهد عتیق مورد بررسی و تحقیق و فصل به فصل مورد مقایسه قرار گرفته است. بنابراین مواردی که گزارش و تحلیل قرآن کریم با منابع یهودی و عهد عتیق همراهی داشته مشخص شده و موارد اختلاف همچنین مواردی که صحت و صدق آن ها از سوی قرآن کریم تایید نشده و در قرآن نیامده با اشارات قرآنی مردود دانسته شده، معلوم گردیده است.
سید مصطفی بهشتی کاظم قاضی زاده
از آنجا که محتوای آموزشی در هر رشته ای از علوم, مباحثی مشخص و معین است, بخش مهمی از آموزش, وابسته به روش های آموزشی است. بنابراین آنچه که در گستره و کیفیت انتقال اطلاعات و ماندگاری آنها تاثیر بسیار دارد, استفاده از روش ها و شیوه های مختلفی است که متناسب با مقتضیات متفاوت, انتخاب می گردد. یکی از عمده ترین روش های آموزشی که شیوه های آموزشی بسیاری را نیز در پی دارد, روش آموزشی سخنرانی است. دانش امروز برای رسیدن به کیفیت آموزشی, راهکارها, روش ها و شیوه های متفاوتی را ارائه داده است که روش سخنرانی یکی از آن ها است. معصومان (علیهم السلام) نیز به عنوان پایه ها, الگوها و بیان گران دین مبین اسلام, دیدگاه خاصی نسبت به روش ها و شیوه های آموزشی دارند که روش سخنرانی و شیوه هایی که به نحوی با آن مرتبط است نیز از آن جمله هستند. پس از تدوین روش آموزشی سخنرانی و شیوه های مرتبط با آن از منظر معصومان (علیهم السلام) و بررسی تطبیقی مدل مطرح شده از سوی ایشان با آموزه های متداول در رشته علوم تربیتی, به این نتیجه می رسیم که علی رغم برخی تفاوت ها, اشتراکات زیربنایی بسیاری میان این دو دیدگاه وجود دارد. اما با این حال تفاوت هایی نیز در هر دو دیدگاه وجود دارد که منشا آن را باید به طور جداگانه در هر یک از آنها جستجو نمود. برخی از تفاوت ها به اهمیت فراوان سخنوری در دیدگاه معصومان (علیهم السلام) بر می گردد. استفاده از روش سخنرانی در میان اقوام و ملل مختلف سابقه ای بسیار طولانی دارد. در میان عرب های جاهلی پیش از اسلام نیز این روش جایگاه مهمی داشته است. با این حال ظهور اسلام چنان بر گسترش و کارایی این روش افزود که گویا روشی جدید در اختیار بشر قرار گرفته است. پیامبر خدا (صلّی الله علیه وآله) و دیگر معصومان (علیهم السلام) در آموزش های خود از این روش استفاده خوبی برده اند و علاوه بر آنکه در تکمیل و تکامل این روش کوشیده اند, نسبت به بهبود بخشیدن به آن نیز دستور العملهایی را ارائه نموده اند. این مساله باعث شده است که روش سخنرانی در این دیدگاه شاخ و برگ بسیاری داشته باشد و شیوه های بسیاری را ارائه نماید که منشا برخی از تفاوت های میان این دو دیدگاه است. رشد فکری جامعه بشری و پیشرفت تکنولوژی, دیدگاه متداول را به ارائه نکاتی برای افزایش کارایی روش های گوناگون تدریس واداشته است. این رشد و پیشرفت, منشا برخی تفاوت های ظاهری میان این دو دیدگاه است. سهولت استفاده از دیگر روش های آموزشی در دنیای امروز و محدودیت این استفاده در دوران معصومان (علیهم السلام) نیز منشا دیگری برای این تفاوت ها است.
محمد محقق کاظم قاضی زاده
یکی از روشهای معصومان? در راستای استفاده از قرآن و تبیین مفاهیم بلند آن، بیان روایات تفسیری است که یک قسم از آنها، روایات استنادی است. منظور از روایات استنادی، آن دسته روایاتی است که معصومان? در حین بیان مطلب یا در ضمن مناظره و بحث یا در پاسخ به سوال از مسائل مختلف؛ به قرآن استناد نموده و شاهد و دلیلی بر مطلب خود، از قرآن آورده اند. برای شناخت روش استناد ائمه? به قرآن ابتدا می بایست روایات استنادی را جمع آوری و گونه شناسی نمود تا در ضمن شناخت گونه های این روایات به روش استناد به قرآن دست یابیم. روایات معصومان از جهت نحو? بیان استناد، به گونه هایی چون استناد ابتدایی، استناد در پاسخ به سوال و استناد در بحث و مناظره قابل تقسیم است و از جهت توجه به آنچه در بیانات آنان مستند شده؛ به استناد قول، استناد فعل، استناد حکم و استناد در بیان اقسام قابل تقسیم است. روش معصومان? در استناد به قرآن به شیوه هایی چون استناد به ظاهر و باطن و استناد به تعمیم و تخصیص قرآن و استناد به مجموع آیات در یک موضوع قابل تقسیم است که در بخش استناد به ظاهر به مواردی چون استناد به نهی قرآن، استناد به مفهوم قرآن، استناد به وصف قرآن، استناد به استثنای قرآن، می توان اشاره نمود. شرایط استناد به قرآن، از دیدگاه معصومان?، عبارتند از: علم به شأن نزول و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ قرآن و توجه به تفسیر اهل بیت در استناد به قرآن.
محدثه مقیمی نژاد داورانی کاظم قاضی زاده
فهم قرآن کریم از مسائلی است که همواره مورد توجه جامعه مسلمانان بوده است. درباره میزان اعتبار فهم افراد مختلف از قرآن کریم نظرات گوناگونی وجود دارد. در بین شیعیان، گروهی از اخباریون عقیده داشته اند که تنها فهم معصومین (ع) از قرآن کریم معتبر است. گروهی از آنان این اختصاص را در مورد فهم ظواهر و گروهی در مورد تفسیر مشکلات قرآن مطرح کرده اند. در مقابل، اصولیون معتقد به اعتبار فهم غیر معصومین از قرآن کریم بوده اند. قائلین به تفسیر اجتهادی نیز معتقد بوده اند برای غیرمعصومین جایز است فراتر از فهم ظواهر ساده آیات، در صورت احراز شایستگی های لازم به تفسیر قرآن کریم بپردازند. در مورد فهم معانی باطنی قرآن کریم نیز، برخی قائل به اختصاص فهم این معانی به معصومین(ع) بوده اند و برخی قائل به این اختصاص نبوده اند. هر گروهی برای اثبات عقیده خود، به آیات و روایات متعدّدی استناد کرده اند. برخی از اخباریون، با توجه به روایات، آیاتی از قرآن کریم را دالّ بر عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم دانسته اند. اما این آیات دلالتی بر مقصود آنان ندارند. به عنوان مثال، شیخ حر عاملی، آیه 49 سوره عنکبوت، آیه 32 سوره فاطر، آیه 43 سوره رعد، آیه 7 آل عمران، و آیه 7 انبیاء را دالّ بر این مقصود می داند. همچنین به آیات دیگری نیز مستقل از روایات، استناد کرده است، اما این آیات دلالتی بر مقصود وی ندارند. وی به آیات 65 و 80 نساء، که دلالت بر لزوم اطاعت از پیامبر و حکم قرار دادن ایشان در اختلافات می کنند، آیات 59 و 61 نساء، که دلالت بر لزوم رجوع به خدا و پیامبر (ص) دارند، آیات 151 بقره، و 164 آل عمران که دلالت بر لزوم تعلیم پیامبر از قرآن دارند، آیات 36 اسراء و 66 یونس و برخی دیگر از آیاتی که دلالت بر نهی از پیروی از گمان و قول بدون علم می کنند، استناد کرده است. اخباریون و به ویژه شیخ حر عاملی، در این راستا به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایات نهی از تفسیر به رأی و روایاتی که معصومین (ع) را مخاطبین واقعی قرآن دانسته اند. برخی از روایاتی که شیخ حر عاملی برای اثبات عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم بدان ها استناد می کند، دلالت بر این دارند که فهم قرآن به طور کلّی مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این می کنند که فهم باطن قرآن مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این دارند که تفسیر قرآن مختصّ به معصومین (ع) است. قائلین به اعتبار فهم غیرمعصومین از قرآن کریم نیز به آیاتی استناد کرده اند. از جمله آیاتی که امر به تدبّر و تعقّل در قرآن کریم می نمایند، آیات تحدّی، آیات مربوط به خطاب های قرآن، آیات مربوط به هم زبانی قرآن با قوم پیامبر، آیات دالّ بر آسان بودن قرآن برای پندگیری، آیه ای که قرآن را مرجع فصل خصومت می شمرد و آیات بیانگر صفات هدایتگرانه قرآن. این آیات دلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از نصوص و ظواهر بسیط قرآن کریم می کنند گر چه فهم بخش های نیازمند به تفسیر از این آیات به دست نمی آید. اما آیاتی که قرآن کریم را با صفات نور، مبین و صفات مشابه توصیف می کنند، فراتر از آن، دلالت بر جواز تفسیر قرآن به قرآن توسط غیرمعصومین می کنند. همچنین آنان به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایاتی که دلالت بر لزوم تدبّر در قرآن کریم می کنند، روایاتی که دلالت بر لزوم تمسّک به قرآن کریم می کنند، روایت دالّ بر این که شرط نافذ بودن شروط، عدم مخالفت آن با قرآن کریم است، روایتی دالّ بر قابل فهم بودن آیات توحیدی، روایات دالّ برحکمیت قرآن، روایاتی که در آنها معصومین (ع) برای توبیخ افراد به آیات قرآن استناد کرده اند. این روایات، دلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از قرآن کریم در سطح نصوص و ظواهر بسیط آن دارند. اما دلالتی بر جواز تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر ندارند. اما روایات دیگر مورد استناد آنها یعنی روایات دالّ بر آموزش چگونگی فهم قرآن و استنباط احکام به اصحاب، روایتی که از امکان تشخیص بهترین وجه معنای قرآن برای غیرمعصومین سخن می گوید، روایتی که از ناطق بودن و شاهد بودن قسمتی از قرآن نسبت به قسمتهای دیگر، سخن می گوید، دلالت بر جواز تفسیر غیر معصومین از قرآن کریم می نمایند. همچنین روایاتی که با بیان صفاتی چون عمیق بودن باطن قرآن کریم و ناتمامی عجایب آن، افراد را به تمسّک به قرآن کریم فرا می خوانند، و روایت دالّ بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیرمعصومین، دلالت بر امکان و حجّیت فهم غیرمعصومین از معانی باطنی قرآن کریم می کنند، یا احتمال دلالت داشتن آنها بر این معنا می رود. در مورد دلالت روایاتی که فهم قرآن را مختصّ به معصومین (ع) می دانند باید اذعان داشت دلالت این روایات با توجه به مخالفت صریح با برخی از آیات، یا باید محدود به فهم بواطن به معصومین (ع) شود، یا باید محدود به تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر شود، یا باید محدود به اختصاص علم کامل تفسیر قرآن به معصومین (ع) شود و در صورت عدم امکان ، باید به کلی کنار گذاشته شوند در جمع ادلّه جواز و عدم جواز تفسیر برای غیرمعصومین می توان گفت که بر مبنای برخی از روایات، غیرمعصومین در صورتی که شرایط خاصّی داشته باشند، در برخی از فضائلی که به معصومین (ع) نسبت داده می شود، با آنان شریکند و روایاتی که دالّ بر جواز تفسیر غیرمعصومین هستند، قرینه ای هستند که غیر معصومین با داشتن شرایط خاصّی می توانند در این فضیلت که در برخی از روایات خاصّ معصومین (ع) دانسته شده است، با آنان شریک باشند. در جمع روایاتی که دلالت بر اختصاص فهم باطن قرآن کریم به معصومین (ع) می کنند، با روایاتی که دلالت بر امکان فهم باطن قرآن برای غیرمعصومین می نمایند، باید گفت قرآن کریم معانی باطنی متعددی دارد که روایات اختصاص، ناظر به اختصاص فهم مرتبه اعلای باطن قرآن به معصومین (ع) هستند.
حسن جعفرزاده درزی کاظم قاضی زاده
چکیده: در فصل اول بعد از تعریف مفاهیم گفته شد، دو نظریه در بحث حکومت اسلامی است: 1. اسلام دارای نظام سیاسی نمی باشد 2. عده ای دیگر قائلند که اسلام برای همه نیازهای انسان قانون دارد و این قانون برای به کمال رسانیدن و سعادتمند کردن انسان است و بدون وجود نظام سیاسی اسلامی این امر امکان ندارد و در این نوشتار این نظریه پذیرفته شد. در فصل دوم مشروعیت حکومت از نظر علی(ع) بررسی شد و چند نظریه مطرح شد: 1. در نظر حضرت تعیین حاکم به عهده خود مردم می باشد و فرقی بین زمان حضور و غیبت نیست. 2. حاکم با شرائط الهی و نظر مردم انتخاب می شود و فرقی بین زمان حضور و غیبت نمی باشد. 3. حاکم در زمان حضور از طرف خدا منصوب می شود و در زمان غیبت از طرف مردم و مردم باید شرائطی را که خدا برای حاکم قرار داده رعایت کنند و فقیه عادل، مدیر و مدبر را انتخاب کنند. 4. حاکم منصوب از طرف خدا می باشد و فرقی بین زمان حضور و زمان غیبت وجود ندارد و بدون انتخاب مردم هم حاکم منصوب از طرف خدا ولایت فعلیه دارد؛ در زمان حضور معصوم این ولایت برای یک نفر می باشد و در زمان غیبت و وجود فقهای جامع الشرائط ،ولایت برای همه آنها جعل شده و بر یکی از آنها به نحو واجب کفائی قیام به برپایی حکومت واجب است و بر مردم هم واجب است که یکی از فقها را برای برپایی حکومت یاری کنند .پس انتخاب مردم در صورت تعدد فقها از باب امتثال یک واجبی است که دارای افراد متعدد می باشد و انتخاب یک فرد علی البدل بر عهده مردم می باشد و این نظریه از نظر ثبوتی اشکالی ندارد و ظاهر ادله هم موافق با آن می باشد در فصل سوم مشارکت مردم بررسی شد و گفته شد: مردم در اصل انتخاب رهبر به نحو انتخاب یک فرد از واجب(در صورت تعدد موضوع)نقش ایفاء می کنند و در صورت انحصار فقیه و در زمان معصوم(ع) نقش مردم در تحقق خارجی حکومت می باشد و بدون اقبال مردم حکومت در خارج محقق نمی شود و همچنین در خود حکم ثابت الهی مشورت باطل است اما در کیفیت اجراء قوانین الهی و در عزل و نصب مدیران و در جنگ و صلح،حاکم اسلامی باید با مردم مشورت کند و در اینکه این مشورت الزام آور می باشد اختلاف شده؛عده ای گفته اند: الزام آور است و عده ای دیگر منکر آن شده اند، گفته شد: در زمان معصوم دلیلی بر الزامی بودن نظر اکثریت بر حاکم نداریم و تصمیم نهایی بر عهده خود حاکم می باشد و در زمان غیبت از کلام حضرت علی(ع) وجوب و الزام فهمیده نمی شود و الزام آن از طریق دیگر ثابت شده است. در فصل چهارم نظارت بر حکومت بررسی شد و گفته شد:برای کنترل قدرت وجود نهاد نظارتی لازم می باشد و این امر هم در کلام حضرت و هم در سیره حکومتی ایشان کاملا مشهود است. در نظر حضرت کارآیی نظارت بعد از گزینش صحیح کارگزاران و پرداخت حقوق کافی می باشد. نظارت به دو شکل درونی و بیرونی می باشد و این دو مکمل هم می باشند و عناصر نظارت بیرونی عبارتند از: 1. نظارت عام تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت امام مسلمین 2. نظارت خاص؛ که یک نهاد خاص آنرا به انجام می رساند که به دو صورت آشکار و مخفی در دستگاههای حکومتی وجود دارند و کار ناظران را بررسی می کنند و به حکومت مرکزی گزارش می دهند و حاکم مرکزی در صورت بررسی از دو شیوه تنبیه و تشویق با مدیران برخورد می کند.
معصومه کهندل کاظم قاضی زاده
چکیده برخی از آیات قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که اگر مردم عقاید و اعمال خود را بر طبق آنچه که فطرت اقتضا دارد وفق دهند برکات و خیرات به سوی آنها سرازیر می شود.. اما در مقابل این آیات، آیات دیگری داریم که عامل گسترش روزی فساد و طغیانگری است. و جوامعی که با وجود عدم ایمان و تقوی دارای رفاه اقتصادی هستند شاهد بر این مطلب است. پس آیات درباره علل گسترش روزی دو دسته هستند: آیاتی که ایمان و تقوی شرط نعمت بیان شده، آیاتی که تقوی و ایمان شرط نعمت بیان نشده. از همین رو در این پایان نامه توجه به مسئله رابطه رزق و پارسایی است که معمولاً بعنوان یک پارادکس بین نظریه و واقعیت نمودار بوده وکمتر بدان پرداخته شده است. رزق به معنای چیزی است که مورد بهره برداری موجود زنده قرار می گیرد و حیات موجود زنده، بدان وابسته است. لذا از هر چیزی آن مقدار رزق است که مورد استفاده واقع گردد. رزق دو گونه است مادی، معنوی؛ که در آیات و روایات مصادیق متنوعی دارد. برخی از مصادیق رزق مادی عبارتند از: آب، انواع خوراکیها، همسر؛ و از نمونه های رزق معنوی: علم، تقوا، توکل، توبه، شکر، ذکر می باشد. راهکارهای افزایش رزق (مادی و معنوی) عبارتند از: عوامل بهداشتی، کار و تلاش، رعایت اخلاق و آداب اجتماعی و عوامل معنوی. و از علل منع رزق: عدم رعایت بهداشت، تنبلی و دنبال کار نرفتن و وجود رذائل اخلاقی می باشد، که در روایات بدان اشاره شده است. آیات و روایاتی که در خصوص رابطه رزق و پارسایی آمده است را می توان به سه دسته تقسیم کرد: تقوا و پارسایی ارتباطی به رزق ندارد، تقوا و پارسایی باعث کاهش رزق می شود، تقوا و پارسایی باعث افزایش رزق می شود. در خصوص دسته اول؛ با کنار هم قرار دادن روایات روشن می شود که این روایات درصدد بیان تقدیر روزی هستند. و در مورد دسته دوم؛ برخی از روایات تصریح بر این نکته دارد که پارسایی باعث فقر می شود که به بررسی علل آن پرداخته شد؛ گاه مصلحت اقتضا می کند که مومن در تنگدستی به سر ببرد و گاه به علت دریافت رزقی بهتر از رزق مادی، از رزق مادی بی بهره می شود. و دسته سوم؛ آیات قرآن کریم به صراحت بیان می دارد که پارسایی باعث وفور رزق می شود اما این علت یک علت تام و تمام نیست؛ بلکه یکی از مسببها در کنار علتهای دیگر است به این معنا که اسباب روزی به یک علت منتهی نمی شود بلکه علل دیگری مانند سعی و تلاش در آن دخیل هستند که البته در دین به این عوامل تأکید فراوانی شده است وبا بکار بستن هم? تعلیمات دین در زندگی می توان به زندگی مطلوب دست یافت. کلید واژه: رزق، رزق مادی، رزق معنوی، تقوا و پارسایی.
عبیر عقیل کاظم قاضی زاده
دراین پژوهش به بررسی موضوع قتال در قرآن و مقایسه آن با اناجیل اربعه پرداخته ایم. نخست رهیافت دین اسلام درباره خشونت را بررسی کرده ایم و دراصول دعوت اسلامی و راه های آن به شیوه هایی چون حکمت ، موعظه وجدال احسن مواجه می شویم . آزادی عقیده ، وعدم اکراه دینی نیز پی گیری شده است ؛ همچنین محدوده قتال در اسلام مهمترین عناوین بحثها را تشکیل می دهد و بیان این نتیجه که قتال در اسلام ماهیّت دفاعی دارد و به عنوان آخرین راه کار در نظر گرفته می شود نیز بحثی درخور اعتنا ست که در این فصل عنوانی مجزا به خود اختصاص داده است . در ادامه در جریان بیان اصالت در روابط بین المللی اسلام به طرح سه دیدگاه پرداخته ایم ؛ اصالت صلح و اصالت جنگ دو دیدگاه مشهور در این مسأله هستند و ما در طرح نظریه جدید ، به بیان اصالت گفتگو و ارائه استنادات لازم در جریان تبیین و دفاع از این نظر پرداختیم . ادامه بحث به بررسی قتل و قتال در اناجیل اربعه اختصاص دارد که در آن نشان دادیم که شعار گسترش دین از طریق شمشیر و خشونت در خصوص مسیحیان قابل انطباق است که آموزه های اناجیل و ابزار مختلف " تنصیر" گواهی غیر قابل انکار بر این مدعا ست . بالآخره ، مقایسه موضوع قتال بین قرآن کریم و اناجیل اربعه مورد بررسی قرار گرفته است . در خاتمه نتیجه کلی بررسی و پژوهش مسئله فوق بیان می دارد که اصالت در اسلام در گفتگو است هر چند که قتال و جهاد بعنوان آخرین راه کار مورد استفاده قرار می گیرد .
محمود دهقانی کاظم قاضی زاده
تفسیر جلاءالاذهان و جلاءالاحزان مشهور به تفسیر گازر, اثر ابوالمحاسن، حسین بن حسن جرجانی، از علمای امامیه که زمان حیات وی را بین قرن هشتم تا دهم ذکر کرده اند. این تفسیر به زبان فارسی به سبک بیانی آن دوران شامل کل قرآن کریم در 10 جلد، توسط محدث اُرموی تنظیم و تصحیح و به چاپ رسیده است، ابوالمحاسن: در ابتدا هر سوره مکی و مدنی بودن و روایات در مورد فضائل آن را نقل می کند سپس متن یک یا چند آیه را می آورد ولی عموماً به ترجمه آن ها نمی پردازد. روش تفسیری مولف بیشتر اثری و از روایات معصومین (علیهم السلام)، اقوال صحابه و تابعین بهره برده است، که مقدار اقوال صحابه و تابعین بیشتر از روایات معصومین (علیهم السلام) می باشد، ابوالمحاسن علاوه بر نقل روایات تفسیری، روایات مربوط به موضوعات دیگر همچون، اخلاق, تاریخ و خصوصاً فضائل اهل بیت (علیهم السلام) را ذکر می کند،مولف اگرچه اقوال تفسیری صحابه و تابعین را نقل می کند ولیکن آراء آنان را دارای حجّیت و اعتبار شرعی ندانسته به کلام آنان به عنوان یک نظر تفسیری نگاه می کند. روایات اسرائیلی و ضعیف در تفسیر جلاءالاذهان یافت می شود, مولف در برخی موارد در مقابل اینگونه روایات واکنش نشان داده و در مواردی دیگر تنها آن ها را نقل نموده ولی در مقابل آن ها موضع گیری نکرده است. روش اجتهادی با گرایش کلامی،روش ادبی وروش فقهی از دیگر روش های مورد استفاده در تفسیر جلاءالاذهان است, که روش کلامی و پرداختن به مباحث اعتقادی از رونق بیشتری برخوردار است. روش تفسیر قرآن به قرآن نیز در کنار روش های ذکر شده در روند کار مولف برای کشف معانی آیات وجود دارد،براین اساس می توان بطورکلی روش تفسیری وی را روش جامع باتأکیدبرتفسیر اثری دانست. مولف در مقدمه ومتن تفسیر به مباحث علوم قرآنی پرداخته است، و مباحث نفیسی در این جهت همچون، تفسیر، تأویل، محکم و متشابه, حقیقت نسخ و شرائط آن را مورد بررسی قرار داده است.
عبدالله میراحمدی سلوکرویی نهله غروی نایینی
یکی از محورهای عمده تلاش دانشمندان شیعه در حوزه حدیث، شرح و حاشیه نگاری بر کتابهای حدیثی است. این حرکت، به طور عمده از اوایل قرن یازدهم هجری با هدف تبیین مراد جدّی و مفاد استعمالی احادیث، پا به مجموع? دانش های حدیثی نهاد. در این میان الکافی به عنوان یکی از معتبرترین جوامع حدیثی شیعه، منبعی است که هر گروه از اهل حدیث و فلسفه و کلام و غیره بدان مراجعه و در احادیثش نظر و تفکّر می کنند، و به سبب اهمیت و جایگاه برجسته اش مکرّر شرح-هایی بر آن نگاشته اند و در این بین، «شرح الاصول الکافی»، ژرف ترین و عمیق ترین شرحی است که به خام? حکیم متألّه و فیلسوف ربّانی، ملاصدرای شیرازی، تدوین یافته است. اهتمام شارح به جایگاه سند و متن در شرح روایات، کاملاً به بلندای افق اندیش? وی در زمین? دانش حدیث اشاره دارد. ملاصدرا آنچه از مایه ها و ابزار علم را در اختیار داشته برای فهم متنی و فرا متنی احادیث به کار می بندد؛ تا بدان جا که ملاک ارزش گذاری و اعتبار روایات اصول کافی را که غالباً پیرامون مباحث اعتقادی و اخلاقی است، با معیار متن و محتوا سنجیده و سند را شاهدی بر استواری آن تلقی می کند. رویکرد کلی شارح در تبیین احادیث، با وجود شاخص بودن جنب? فلسفی و عرفانی و مبادی حکمی در آن، رویکردی جامع و دربردارند? بیشتر مباحث فقه الحدیث بوده است. ملاصدرا با گردآوری قواعد مرتبط با احراز صحت متن، مباحث ادبی و قرینه های پیوسته، در فهم ظاهر احادیث کوشیده، و با استناد فراوان به آیات قرآن، جمع آوری احادیث وارده در یک موضوع، همچنین توجه به معیار تاریخ، مباحث فقهی، قواعد اصول فقه، مباحث علوم قرآنی، دانش های حدیثی، قواعد منطقی، مباحث روان شناسی در شناخت مراد جدّی حدیث و شناخت مقاصد معصومین (علیهم السلام) همّت گماشته است. هرچند از تأثیر حکمت متعالیه و توجّه به جایگاه عقل، و مبانی ابتکاری آن مانند: هستی شناسی، معرفت شناسی، خداشناسی، و راهنماشناسی، در شرح صدرالمتألهین نمی توان غافل شد، و آن را می توان تلاشی در راستای تقارن و هماهنگی برهان و عرفان با سنّت معرفی نمود.
ابراهیم نصرالله پور علمداری محمد علی مهدوی راد
تفسیر المیزان به عنوان نمونه کامل یک تفسیر قرآن به قرآن است. از قواعد مهم تفسیری که صاحب المیزان به طور گسترده در تعیین معنای آیات از آن بهره برده، قاعد? سیاق می باشد. روایات نیز حدود یک ششم حجمِ این تفسیر قرآن به قرآن را در برگرفته است. پژوهش حاضر به طور مشخص به بررسی تعاملِ میانِ سیاق با روایات در تفسیر المیزان می پردازد، از این روی در ابتدا به تبیین مسأله پژوهش، اهداف و ضرورت ها و همچنین پیشین? پژوهش پرداخته شد ، آنگاه سیاق و شرایط بهره گیری از آن نزد علامه طباطبایی تبیین شده است که در آن به مباحثی نظیر معناشناسی لغوی و اصطلاحی سیاق، ماهیت سیاق، رابط? سیاق با دیگر دلالت های لفظی، مبانی اصالت سیاق انواع سیاق پرداخته شده است. در مرحله بعد جایگاه و کارکرد روایات تفسیری نزد علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفت و مباحثی نظیر بررسی حجیت روایات تفسیری نزد علمای شیعه و علامه طباطبایی، نحو? دخالت روایات تفسیری در فرآیند فهم قرآن در المیزان و گونه های روایات تفسیری در آن بیان گردید. در مرحله بعد تعامل سیاق با روایات در المیزان گزارش شده است که در آن به دسته ای از تعاملات نظیر: کارکرد سیاق در ردّ و تأیید روایات تفسیری، روایاتِ ناظر به مباحث علوم قرآنی و تفسیر (اعم از روایاتِ اسباب نزول، مکی و مدنی، نسخ آیات و جری و تطبیق و بطن آیات) و ترجیح آیه یا روایت بر روایت دیگر و ... اشاره شد. بر پایه آنچه گذشت آشکار گردید که علامه طباطبایی علاوه بر استفاد? گسترده سیاق در تعیین مراد آیات، آن را ملاک ارزیابی و صحت و سقم روایاتِ وارد? ذیل آیات نیز قرار می دهد که در مسیر این تعاملات به نوعی، به حکومت و سلط? قاعد? سیاق بر روایات می رسیم.
حامد جوکار کاظم قاضی زاده
با مطالع? منابع حدیثی شیعه و سنی با ملاکی برای سنجش احادیث و تشخیص سره از ناسره آنها روبرو می شویم که بسیار بدان تاکید شده است. این ملاک که عرضه احادیث به قرآن نام دارد از سوی پیامبر(ص) و ائم? شیعه (ع) بارها مورد تاکید قرار گرفته است. به علاو? روایات موجود در این زمینه، با توجه به خصوصیات ذاتی قرآن همچون قطعی الصدور بودن و نیز سیر? بزرگان دین و یاران ایشان می توان معیار بودن قرآن در سنجش احادیث را اثبات نمود. اما کاربرد این شیوه خود دارای ضوابط و اصولی است که بایست به آنها توجه نمود. توجه به انواع مخالفت احادیث با قرآن، جایگاه بررسی سندی نسبت به نقد قرآنی، تمایز میان دو مقول? عرضه به هنگام تعارض و عرض? مطلق روایات و ... برخی از ضوابط و اصول این فرایند هستند. به علاو? این ها توجه و دقت در اعمال این شیوه از سوی بنیان گذاران آن مسیر پیش روی این گونه نقد را برای علاقه مندان روشن تر می کند. در مجموعه های روائی شیعه نمونه های نسبتاً فراوانی از نقد قرآن محور ائمه(ع) یافت می شود که نشان-دهند? شیو? صحیح این فرایند است. گرچه نقد قرآن محور حدیث در میان دانشیان مسلمان جایگاه درخور خویش را هنوز بدست نیاورده اما یکسره به بوت? فراموشی نیز سپرده نشده است. ملاحظ? نوع عملکرد و چگونگی عرض? احادیث به قرآن توسط دانشمندان راه را برای ادام? این مسیر هموارتر می نماید.
محمدحسین لطفی محمدکاظم شاکر
تشکیل دولت توسط پیامبراکرم(ص) و برخی دیگر از پیامبران الهی، موضوعی است که علاوه بر مستندات قرآنی، مبتنی بر واقعیت های تاریخی نیز هست. به نظر می رسد که حاکمیت سیاسی، فلسفه عملی وحی و نبوت است، چرا که اجرایی شدن بخشی از وحی نظیر آیات الاحکام سیاسی، اقتصادی، قضایی و اجتماعی بدون برخورداری از حکومت و حاکمیت سیاسی امکان پذیر نباشد. با این حال، برخی از روشنفکران در تلاشند تا اثبات کنند که حاکمیت سیاسی از اهداف اصلی پیامبران نبوده و آنچه که در تاریخ پیامبران به نام حاکمیت سیاسی مشاهده می شود امری عَرَضی و حاشیه ای است. این پژوهش در پی آن است تا نادرستی این نظریه را به اثبات برساند. این پژوهش نشان می دهد که تشکیل حکومت و اعمال حاکمیت سیاسی، جزئی از وظایف پیامبران بوده است. بنابراین مشروعیت حکومت پیامبران امری الهی است و بیعت مردم با پیامبر، باعث کارآمدی حکومت می شود و نه آن که حکومت مشروعیتش را از بیعت مردم بگیرد. همچنین این پژوهش نشان داده است که با الگوبرداری از اصول حاکم بر حکومت پیامبران نظیر نفی و اکراه و زور در دین، تبیین راه رشد و غیّ، تأکید بر عدالت اجتماعی و رعایت مصلحت و حکمت، امروز نیز می توان حکومتی همگام با مقتضیات دنیای جدید تشکیل داد که توانایی ادامه ی حیات متمدنانه را بر دو پایه ی عقل و شرع استوار و آشکار سازد. کلید واژه ها: تاریخ سیاسی پیامبران، حاکمیت سیاسی، بیعت، حکومت دینی، دولت نبوی، تاریخ سیاسی دین.
اکبر محمودی کاظم قاضی زاده
اقلیت سیاسی (مخالفان سیاسی) در هر جامعه ای، به طوری اهمیت دارد که امکان دارد در آینده دور یا نزدیک به اکثریت سیاسی تبدیل شود. این از خصوصیات ذاتی جامعه انسانی، اقتضای تداول قدرت و از سنتهای الهی است. این امکان در کشور هایی که دارای سیستم دموکراسی اند به صورت روشن تری نمایان است؛ چراکه هر از چند مدتی کشور به دست یک جریان و جناح سیاسی می افتد و تاریخ نشان نداده است که در یک کشوری، از ابتدا تا انتها، یک جریان سیاسی به حکومت بپردازد. حکومت و افراد حاکم در هر جامعه ای، نسبت به افرادی که بر آنها حکومت می کنند وظیفه ها و مسولیت هایی دارند که به آنها حقوق آن افراد می گویند؛ همچنانکه این افراد نیز، وظایف و مسولیت هایی، نسبت به حاکمان آن جامعه دارند که به آنها، حقوق حاکمان گفته می شود. افراد، در داشتن حقوق بر گردن حاکمیت، یکسانند و تفاوتی بین کسانی که جزو اکثریت سیاسی (موافقان سیاسی) اند و کسانی که جزو اقلیت سیاسی (مخالفان سیاسی) اند، وجود ندارد. بسیاری از حقوقی که تک تک افراد جامعه بر حاکمیت جامعه دارند، از دسته حقوق فطری و طبیعی است و در این گونه از حقوق، عنصر اکثری بودن هیچ امتیازی به حساب نمی آید و اقلیت با اکثریت، در دارا بودن این دسته از حقوق برابرند. پس در یک کلام، از دیدگاه کلی، جایگاه حقوقی اقلیت سیاسی، برابری آن با اکثریت سیاسی در حقوق است. با نگاه به قرآن، حدیث و سیره معصومان?، به ویژه سیره پیامبر اکرم?، امام علی? و امام حسن? که توانستند تا حدودی بر مردم حکومت کنند، این نتیجه بدست می آید که دین نیز مانند وجدان و عقل و سیره عقلا همه این دست از حقوق را برای همه افراد جامعه لازم می داند و صرف اقلیت بودن، مانعی برای داشتن آن حقوق نیست. حقوق طبیعی شهروندان را می توان به دو بخش: حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی تقسیم کرد. حقوق سیاسی اقلیت سیاسی شامل: حق مشارکت در حکومت، حق نظارت برعملکرد حاکمان، حق آزادی های سیاسی، حق تعیین سرنوشت سیاسی، حق اختیار در بیعت با حاکم، حق دیدار و گفتگو با حاکم، حق راهنمایی شدن و آگاهی، حق بهره مندی از گذشت حاکمیت در موارد لغزش و حق التزام حاکمیت به پیمانهای خویش با اقلیت سیاسی است. حق نظارت اقلیت سیاسی بر عملکرد حاکمیت نیز دارای شروط و حدودی مانند: پرهیز از ورود به حریم خصوصی افراد، پرهیز از پخش خبرهای اطلاعاتی و آگاهی در امور مربوطه است. حق آزادی های سیاسی، دارای شاخه های: آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی تشکل ها، حزبها و گروه ها و آزادی اجتماع ها و تظاهرات است. آزادی بیان اقلیت سیاسی دارای شرایط و حدودی است که عبارتند از: پرهیز از نقض موازین دین، پرهیز از نقض اصول امنیت و پرهیز از نقض حقوق دیگران. همچنین آزادی حزبها، تشکل ها و گروه های اقلیت سیاسی، مقید به شروط و حدودی است؛ مانند: اطلاع رسانی به دولت، پرهیز از نقض اصول وحدت، پرهیز از نقض اصول استقلال و آزادی کشور، پرهیز از ارتباط با دشمن و پرهیز از نقض قوانین کشور. همینطور آزادی تجمع و تظاهرات، دارای شروط و حدودی است که عبارتند از: اجازه از دولت، پرهیز از حمل سلاح، پرهیز از ضرر رسانی و پرهیز از خشونت. حقوق اجتماعی اقلیت سیاسی، دربرگیرنده: حق امنیت، حق ارزش، حق برابری، حق آموزش و پرورش، حق آزادی اندیشه، حق آزادی باور، حق تابعیت و حق تأمین اجتماعی است. حق امنیت، شامل حق امنیت فردی، حق امنیت اجتماعی، حق امنیت فرهنگی، حق امنیت سیاسی، حق امنیت اقتصادی و حق امنیت حقوقی است. اقلیت سیاسی در حکومت اسلامی، بنابر مصلحت های بنیادین، در برخی از امور، محدودیت دارند. این محدودیتها عبارتند از: پرهیز از فعالیتهای برانداز، پرهیز از فعالیتهای ضدّ امنیتی و خروج از پستهای کلیدی کشور. برخی از این محدودیتها، به اقتضای احترام به حقوق اکثریت و رعایت حقوق آنان است و برخی دیگر از آنها، به جهت حساس بودن مورد و سیره عقلا در چنین مواردی است. ناگفته نماند که همه این موارد از دلیلهای محکم از قرآن، حدیث و سیره برخوردارند.
محمد علی جدیدی کاظم قاضی زاده
فهم درست معنا و مراد قرآن کریم، به امور بسیاری وابسته است. یکی از آنها آشنایی با فضای نزول قرآن؛ اعم از فضای عام قرآن و یا فضای خاص سوره های آن است. به سان هر سخن بشری که مقتضای حال خود را دارد و در شرایط و فضای ویژه ای ایراد شده، آیات و سور قرآن نیز در فضای خاصی نازل شده است. به واقع فضای نزول قرینه پیوست? غیر لفظی آیات و سور است که در فرآیند معنایابی و مرادشناسی هرگز نبایدش از نظر دور داشت. دستیابی به دورنمایی از فضای نزول سوره ای از قرآن، در مجموع، با مددیاری عناصری چون مضمون و نصوص قرآنی، نشانه ها و روایات مکی و مدنی، روایات ترتیب نزول، روایات اسباب نزول و گزارهای تاریخی، امکان پذیر است. بسیاری از عناصر سازنده فضای نزول، از گزند آسیب های جعل و تحریف مصون نمانده اند. از این رو، باید با دیدی نقادانه بدان ها نگریسته؛ به محک نقد متن، صحیح را از سقیم بازشناخت و گاه با روایات دیگر کاستی ها و آسیب های آن را جبران کرد. برای بسیاری از سوره ها به ویژه سور مدنی فضاهای خاصی می توان به دست آورد؛ اما برای بسیاری دیگر از سوره ها به ویژه سور مکی، فراهم آوردن فضاهای نزول خاص بس دشوار است. به همین سبب برای این گونه سوره ها، ناگزیر باید به همان فضای کلی سوره های مکی یا مدنی، بسنده کرد. سخن پایانی: به لحاظ حجمی و گستره پژوهش موضوع فضای نزول، بر آنچه در این پژوهش آمده است، به حتم می توان افزود؛ اما فروتنانه باید گفت گمان نمی رود در فضاشناسی سور، بتوان راهی تازه تر یافت. از ا ین رو، آنچه به حضور علاقه مندان پژوهش در این زمینه، پیش نهاده می شود، این است که این گرامیان، گامی فرا پیش نهند و فضای خاص هر یک از سوره ها را به ترتیب، دست کم در سور مدنی، به دست دهند. روشن است که کار بعدی، آشکار کردن فضای خاص مقاطع و آیات سوره های تدریجی النزول خواهد بود؛ البته چندان که میسور باشد.
فرهاد زینلی بهزادان کاظم قاضی زاده
بررسی نظریه قرآن کریم درباره نسبت دین و اخلاق، به استنباطِ پاسخ قرآن کریم به مساله رابطه دین و اخلاق می پردازد و روش این بررسی تحلیلی است. هدف از این بررسی بهره گیری از نتایجِ آن در مطالعاتِ فقهی و تنظیمِ برنامه هایِ تربیتی است. مطالعه شواهد قرآنی نشان می دهد که دین از منظرِ معناشناختی، رابطه ای نزدیک با اخلاق دارد و واژه «الله» به عنوانِ واژه مرکزی در حوزه دین، با مفاهیمِ اخلاقی گره خورده است. همچنین مطالعه شواهد قرآنی نشان می دهد که دین از منظرِ معرفت شناختی وابسته به اخلاق است و بسیاری از شرایع ریشه در اخلاق دارند اما از منظر غایت شناختی، دین تکمیل کننده اخلاق است. غایتِ نهایی دین تامینِ آرامش قلبی انسان است که بدونِ اخلاق ممکن نیست. آیاتِ قرآن کریم از وابستگی مفهومی اخلاق به دین دفاع نمی کنند و می توان مفهومِ اخلاق را با مفهومِ اعتدالِ نفسانی تعریف کرد اما آیاتِ قرآن کریم از وابستگی روان شناختی اخلاق به دین دفاع می کنند و بدونِ انگیزه های دینی نمی توان به تمامِ احکامِ اخلاقی عمل کرد. می توان از مطالب به ظاهر ضداخلاقی در قرآن کریم، تحلیل هایی ارایه کرد که سازگاری آنها با اخلاق روشن گردد. این تحلیل ها به طور عمده مبتنی بر تعریفِ صحیح از مفهومِ عدالت و مصلحت است.
محسن خوش فر کاظم قاضی زاده
ثواب و پاداش اعمال از مسائل مطرح شده در قران و دیگر متون دینی می باشد که اگر چه در بسیاری از علوم اسلامی از آن بحث می شود، ولی تحقیق مستقلی در مورد آن که مبتنی بر دیدگاههای قران باشد صورت نگرفته است. یکی از موضوعات مهم مباحث ثواب الاعمال، ملاکهای اعطای ثواب بر اعمال می باشد که با در نظر گرفتن آیات مختلفی که در این زمینه در قران موجود است، قابل اصطیاد می باشد. مفسران فریقین نیز در تفاسیر خود در ضمن تفسیر آیات مربوطه، به بحث در این مورد پرداخته اند. اینکه از دیدگاه قران و از منظر این تفاسیر ثواب چیست و چه گونه هایی دارد و چه کسانی و به واسط? چه عواملی و موجباتی، مستحق دریافت ثواب شده و چه کسانی و به چه دلیل و یا چه موانعی از اعطای ثواب محروم خواهند شد از مطالب مطرح شده در این اثر می باشد. اختلاف و یا عدم اختلاف مبنایی مفسران فریقین در بحث ملاکهای اعطای ثواب نیز از مطالبی است که در نتیج? بررسیِ تفاسیر آنان در این موضوع کشف می گردد. از دیدگاه قران ثواب، هر آن چیزی است که محبوب انسانها می باشد و در انجام اعمال خود به دنبال دستیابی به آن می باشند و به انواع متعددی همچون تکوینی و تشریعی، فردی و جمعی و دنیوی و اخروی تقسیم می شود. اهم موجباتی که برای اعطای ثواب در قران ذکر شده است ایمان، عمل صالح، تقوی، توبه، استضعاف، غفران، شفاعت و عفو الهی می باشد که در صورت وجود این عوامل و نبود موانعی که اهم آنها کفر، شرک، و نفاق و عصیان خدا و رسول می باشد، مستوجب بهره مندی از ثواب اخروی الهی می گردند. مفسران فریقین نیز در بحث ملاکهای اعطای ثواب، اختلاف چندانی با هم ندارند، اگرچه که اختلاف معتزله و خوارج با دیگر فرق در بحث گناهان کبیره که از صدر اسلام میان این گروهها وجود داشته است، در بحث تفسیر آنان نیز اثر گذار بوده و فهم آنان از ملاکهای اعطای ثواب را مختلف کرده است. این تحقیق با محوریت آیات قران صورت پذیرفته است، اما برای دستیابی به ملاکهای اعطای ثواب در نظر خداوند تحقیق دیگری با محوریت احادیث ضروری می نماید تا در پرتو دستیابی به این دو تحقیق، نظر نهایی در این مورد ارائه گردد.
ابوالفضل سراجی زاده کاظم قاضی زاده
در مقطعی از حیات امام صادق(علیه السلام)، فضایی پدید آمد که در آن امام، توانست به تبیین معارف الهی، مشغول شود. ابعاد کار فرهنگی امام صادق(علیه السلام)، بسیار گسترده و وسیع است. یکی از ابعاد این حرکت، پدید آوردن مدرسه تفسیری است. شناخت این حرکت، ثمرات معرفتی بسیاری را در بردارد. دسته ای از این معارف قرآنی، مربوط به مبانی تفسیری ایشان می باشد. معارفی که تاکنون به طور منسجم به آن پرداخته نشده است. این رساله، در پی آن است بعد از تبیین مختصری از مدرسه قرآنی امام صادق(علیه السلام)، به مبانی نظری و کاربردی تفسیر امام(علیه السلام) بپردازد. مبنای نظری صرفاً در مقام نظر و یک تصور ذهنی می باشد، اما مبنای کاربردی در مقام یا هنگامه تفسیر و عمل تفسیری خودنمایی دارند. استنباط مبانی تفسیری امام صادق(علیه السلام) از روایات ایشان ما را در پی ریزی و ارائه تفسیری شیعی یاری می دهد. عمده مسأله ای که در این تحقیق مورد توجه است مصداق کاوی و مفهوم پژوهی مبانی تفسیر از روایات امام صادق(علیه السلام) است. در فرمایشات امام صادق (علیه السلام) به مبانی نظریِ الهی و وحیانی بودن قرآن، جامعیت و جاودانگی قرآن، عدم اختلاف قرائت قرآن، الهی بودن چینش و ترتیب آیات، عدم تحریف قرآن، نیازمندی قرآن به تفسیر، امکان و جواز آن و چگونگی زبان قرآن دست یافته ایم. از سیره عملی امام، مبانی کاربردی قرآن محوری، سنت مداری، مولف محوری، عقل مداری، معیارهای داوری و رعایت اخلاق تفسیر را تبیین نموده ایم. روش ما در این تحقیق اکتشافی ـ توصیفی، همراه با نظام دهی مبانی است.بر اساس آنچه در این جا مورد بررسی قرار می گیرد،این مبانی را می توان در قالب مبانی نظری و عملی دسته بندی نمود: اگر یک مبنا صرفاً در مقام نظر، اندیشه و تصور مفسر باشد، می توان این مبنا را یک مبنای نظری دانست؛ اما آن دسته از مبانی که در مقام یا هنگامه تفسیر و عمل تفسیری خودنمایی دارند از آن ها با عنوان مبانی کاربردی یا عملی یاد می شود. مبانی نظری تفسیر امام صادق(علیه السلام) عبارتند از: 1. قرآن کتابی، الهی است که لفظ و معنای آن از خود خداوند است و به هیچ وجه رنگ بشری به خود نگرفته است. 2. قرآن از طریق وحی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده است و حضرت بدون هیچ کاستی یا فزونی آن را برای بشر تلاوت نموده است. 3. قرآن مستقلا جامع تمام علوم و معارف الهی است؛ لکن دستیابی به جامعیت قرآن برای غیر معصومان، تنها از طریق عترت(علیهم السلام) و به ضمیمه آنان امکان پذیر است. 4. قرآن کریم کتاب جاودآن های است که خداوند آن را برای زمان معین و مردمان خاصی نازل نکرده است و از این رو در هر زمانی و در نزد هر ملت و قومی تازه است و تا روز قیامت این تازگی در او وجود دارد. راز جاودانگی قرآن درعدم تحریف آن، جامع علوم و معارف نازل شده بر انبیاء گذشته بودن، خاتم ومهیمن بودنش بر کتب انبیاء(علیهم السلام) نهفته است. 5. در مکتب تفسیری امام صادق(علیه السلام) تنها یک قرائت از قرآن پذیرفته شده است و آن قرائت عامه مسلمین می باشد، و در قرائات دیگر علاوه بر ضعف سند، احتمال تصحیف، اختلاف لهجه و امکان حمل بر تقیه وجود دارد. 6. چینش آیات قرآن کریم، وحیانی و توقیفی است و در کار تنظیم و چینش آیات تنها خداوند، نقشآفرین بوده است. توصیه به ختم قرآن، ذکر فضائل سوره ها، نقل حدیث ثقلین، تعبیر«کتاب» و«مصحف»برای قرآن و توصیف قرآن با اوصاف کمالیه (مانند حق بودن وعزیز بودن قرآن)، توسط امام صادق(علیه السلام) نشان از چینش و ترتیب یافتن آیات در عصر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) دارد. 7. آنچه اکنون بین الدفتین در دست ما می باشد، همان کلام الهی است که از طریق وحی بر پیامبر گرامی نازل شده و هیچ گونه تحریف لفظی به کاستی یا فزونی در قرآن رخ نداده است. مدعیان تحریف، برخی از روایات متضمن وحی غیر قرآنی (وحی تفسیری) و یا بیان تفسیر یا بطن و تأویل آیه را حمل بر تحریف نموده اند. 8. ویژگی هایی چون «تبیان، نور، ذکر، مبین» اوصاف ذاتی قرآن است وغیر معصومین به دلیل فقدان آگاهی های لازم، وجود آیات منسوخ و متشابه در قرآن، عدم ناطقیت قرآن، بیان معارف بسیار زیاد و برخی مسائل فرا طبیعی در قالب الفاظ محدود، آمیختگی و پراکندگی مطالب، برای فهم قرآن نیازمند تفسیر آن هستند. مراجعات فراوان و پرسش و درخواست تفسیر آیات و پاسخ های حضرت و آموزش شیوه فهم و تفسیر قرآن، بهترین شاهد بر نیاز به تفسیر قرآن از دیدگاه امام صادق(علیه السلام) است. 9. تفسیر قرآن برای غیر معصومین هم امکان دارد، هم جایز است و هم در صورتی که مبتنی بر ضوابط علمی و قواعد عقلایی باشد، حجیت دارد. البته فهم مراتب ویژهای از قرآن (مانند معانی باطنی و پیبردن به حقیقت معارف قرآنی) در انحصار پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام)، است. 10. قرآن دارای اسلوب بیانی ویژه، زبان چند سطحی، ذو وجوه، متناسب با فطرت تمام بشر است؛ بنابراین نمی توان گفت زبان قرآن، زبان عرف عام است ونمی توان گفت زبان قرآن زبان عرف خاص است؛ چرا که مخاطب قرآن تمام افراد بشر تا روز قیامت هستند بلکه باید گفت «زبان قرآن ،زبان قرآن است ». مبانی عملی تفسیر امام صادق(علیه السلام) عبارتند از: 1. قرآن محوری برای تبیین مسائل دینی،احاطه کامل امام بر قرآن، فرمان به عرضه احادیث بر قرآن به عنوان معیار سنجش محتوایی آن ها، استفاده از قرآن برای تفسیر قرآن، توصیه به اتخاذ مذهب صحیح از قرآن، استناد به قرآن و بیان شواهد قرآنی در پاسخ به سوالات و شبهات، حکایت از سیر? عملی امام با عنوان قرآن محوری دارد. 2. عترت طاهرین(علیهم السلام) بر اساس حدیث متواتر ثقلین همتای قرآن بوده، موافقت با سنت رسول خدا در کنار موافقت با قرآن و تکیه بر سنت معصومین قبل (عترت مداری) از ارکان تفسیر امام صادق(علیه السلام) بوده است. 3. مولف محوری؛ اهتمام به مراد خداوند، اذعان به ارتباط قرآن و خدا، در نظر گرفتن ویژگی های خداوند در تفسیر سیر? تفسیری امام صادق(علیه السلام) بوده است. 4. عدم مخالفت با کلیت و روح قرآن، مراجعه به سنت پیامبر و اهل بیت عالمان و مفسران واقعی قرآن، دقت عقلانی و تفکر، دقت داشتن در اجرای پیش نیازهای علمی تفسیر، معیارهایی برای داوری محتوایی تفسیر و سنجش نتایج تفسیری از دیدگاه امام صادق است. 5. در کلام امام صادق(علیه السلام)، مفسر باید متخلق به آدابی باشد که به آن «اخلاق تفسیر» می گوییم. مراد از اخلاق تفسیر، نمود اخلاق اسلامی در حوزه رفتاری انسان در مواجهه با قرآن و تفسیر آن می باشد. ?
مریم فخاری کاظم قاضی زاده
در این پژوهش که به "بررسی اعجاز قرآن" اختصاص دارد برای اولین بار کوشش شده است تا با جمع آوری و بررسی تطبیقی دیدگاه های دو دانشمند بزرگ قرآنی، علامه طباطبائی; و آیت الله معرفت;، این ویژگی منحصر به فرد قرآنی به تفصیل – و البته با بضاعت نگارنده- تبیین شود. بنابر این فصول پنج گانه زیر طراحی شده است: درفصل اول، "کلیات" پژوهش است، که پس از بیان مسائل بنیادین پژوهش بانگاهی گذرا بر زیست نامه ی آن دو بزرگوار پرداخته شده است. آن گاه معنای لغوی واصطلاحی"اعجاز"بررسی شده است. از فصل دوم به بعد، کوشش شده است تا مهم ترین وجوه اعجازمعرفی و بررسی شود، که نخستین آن – بی تردید- "اعجاز بیانی"است؛ فصل دوم، اعجاز بیانی را از دیدگاه علامه و آیت الله در بردارد، که مفهوم، پیشینه، ابعاد و جنبه های اعجاز بیانی و در پایان مهم ترین شبهات این حوزه تحلیل و بررسی شده است. فصل سوم، به یکی دیگر از وجوه اعجاز، "اعجازعلمی"پرداخته شده است، در این میان علاوه بر بیان مفهوم، پیشینه، و نظریات علامه وآیت الله، سعی شده است تا نظریات مهم دیگر نیز به اشارت معرفی شود. به هر روی گستره ی وسیع آیت الله در پردازش، تبیین و ارائه ی شواهد کافی در میان مجموعه نگاران علوم قرآنی برجسته می شود. فصل چهارم، به یکی دیگر از جنبه های اعجاز؛ که البته شاید به راحتی نتوان برای آن پیشینه ای دامنه دار را جستجو کرد، یعنی "اعجاز تشریعی" پرداخته شده است. که باید آن را بیش تر در میان پژوهش های ارزنده و خجسته محققان معاصر جستجو کرد؛ علامه و آیت الله نیز بدان استدلال کرده اند، و آن را از برجسته ترین جنبه های اعجاز قرآن برشمرده اند. در نهایت در فصل پنجم "خاتمه ونتیجه گیری"، نتایج کلی پژوهش، که برآیند نظریات این دو اندیشمند قرآنی در "اعجازقرآن" منعکس شده است.
محمدرضا جعفرملک کاظم قاضی زاده
تنبلی و کسالت به عنوان یک عادت مذموم، از آفت هایی است که دین اسلام به مسلمانان هشدار داده تا به آن مبتلا نشوند و با اراده ای قوی مشکلات را برطرف کرده و برای کسب سعادت اخروی تلاش نمایند. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش مهمترین ریشه های تنبلی را بایستی در مسائلی همانند ضعف ایمان، نفاق، ناآگاهی، دنیاطلبی، رفاه زدگی و خواهش های نفسانی جستجو کرد. همچنین تنبلی دارای آثاری همانند حسرت، پشیمانی، عدم پرداخت حقوق الهی، به تاخیر انداختن کارها، از دست دادن فرصت ها، بیکاری، بی حوصلگی و فقر می باشد. هر انسانی برای مقابله با تنبلی می تواند روش هایی همچون افزایش شناخت، ایجاد عزم و اراده، تدبیر، مدیریت و ایجاد نشاط در عبادت را به کار بندد تا کمتر دچار این آفت دین و دنیا شود. در این پژوهش تلاش شده تا به صورت نظری با مطالعه در تفاسیر و روایات ائمه معصومین و همچنین کتاب های اخلاقی و تربیتی، موضوع تنبلی از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
حسین جوادی نیا کاظم قاضی زاده
یکی از بایسته های پژوهشی در تفسیر، تفسیر تطبیقی روایی آیات کریمه قرآن است. موضوع این پژوهش، تفسیر تطبیقی روایی سوره های معارج و نوح از دیدگاه اهم تفاسیر امامیه و اهل سنت است که تا کنون پژوهش خاصی در این باره صورت نگرفته است. از این رو، دو تفسیر روایی مهم از فرقین، یعنی نورالثقلین نوشته مرحوم حویزی از امامیه و درالمنثور تألیف سیوطی از اهل سنت، به عنوان محور بحث قرار گرفته است. در این پژوهش، ابتدا مجموعه آیات دو سوره نامبرده، به تناسب وحدت مفهومی دسته بندی شده، سپس ذیل هر دسته از آیات، معنای واژگان کلیدی آیات با استفاده از کتاب های معتبر لغت شرح داده شده، سپس ضمن بیان مفاد اجمالی آیات، آرای مفسرین امامیه و اهل سنت و محل اختلاف نظر آنها تبیین شده است. در ادامه روایات تفسیری فرقین بر اساس دو تفسیر روایی پیشگفته، به صورت منظم و با دسته بندی مناسب بیان شده و نسبت مفاد این روایات و دیدگاه مفسرین فرقین تبیین گردیده است. در ادامه، تمام روایات نورالثقلین و درالمنثور، از جهت ایضاح لفظی، ایضاح مفهومی، بیان مصداق و ... در دسته های منظم، گونه شناسی شده است. سپس بحث آسیب شناسی سندی و متنی روایات مطرح شده و ابتدا تمام روایات امامیه که در نورالثقلین آمده، سندشناسی گردیده و نوع سند روایات از جهت صحیح، موثق یا ضعیف مشخص شده و علت ضعف نیز بیان گردیده است. روایات درالمنثور سندشناسی نشده زیرا بیشتر آنها به صحابه یا تابعین ختم شده و چنین روایاتی در حالت اولیه، هیچ گونه حجیتی ندارند. بعد از این بحث، روایات فریقین مورد نقد یا آسیب شناسی متنی قرار گرفته و هر جا نکته ای به نظر رسیده، در ذیل روایت مورد نظر بیان شده است. در ادامه، موارد اشتراک یا اختلاف روایات فریقین بیان شده، سپس گلچینی از موضوعات برجسته و قابل توجه این دو سوره ذکر، و با شرح کوتاهی تبیین گردیده است که عناوین این موارد بدین شرح است: مومن قرآنی (شرحی کوتاه در باب نگاه قرآن کریم به اوصاف مومنین راستین)، حوادث هولناکِ آستانه رستاخیز و برپایی قیامت، تأثیر گناهان و نیکی ها در کاهش یا افزایش طول عمر، رابطه تقوی و فزونی برکات آسمانی و زمینی، راه و رسم تبلیغ. پایان این رساله هم در بیان جمع بندی و نتیجه های بدست آمده از مباحث قبلی و همچنین پیشنهادهایی در جهت تحقیق و پژوهش بیشتر در این موضوع است. کلید واژه ها: روایت تفسیری، تفسیر روایی، تفسیر اثری، تفسیر تطبیقی، آسیب شناسی سندی، نورالثقلین، درالمنثور.
علی صالحی کاظم قاضی زاده
امیرالمومنین(ع) به عنوان انسان کامل، از هر جهت اسوه مومنان و مسلمانان، بلکه انسانهای عدالتخواه و حقّ طلب جهان هستند، از جمله سیره حکومتی و نحوه تعامل ایشان با مردم، اعمّ از موافقان و مخالفان، بهترین الگو می باشد. از دیدگاه امیرالمومنین(ع) حاکمان جوامع اسلامی در مواجهه با مطلق مردم (چه موافقان و چه مخالفان) باید اصول اخلاقی مانند احترام به کرامت انسانی و عزّت نفس مردم، عدالت محوری و ظلم ستیزی، حقّ مداری، امانت داری، صداقت و پایبندی به عهد و پیمان، خیرخواهی، محبّت و خدمت به مردم خصوصاً مستضعفان، شرح صدر و انتقادپذیری را رعایت کنند و در تعامل با موافقان، اصول اخلاقی مانند تلاش در جهت حاکمیّت ارزشهای دینی و مقابله یا بدعتها، رعایت لیاقت و شایستگی در انتخاب کارگزاران، جلوگیری از سوء استفاده متنفذّان و اطرافیان، پرهیز از رشوه و توسّل به تطمیع و مقابله با فرهنگ مداهنه و تملّق و تمجید را مورد توجّه قرار دهند و در مواجهه با مخالفان، اصول اخلاقی مانند: احترام به اندیشه و آزادی مخالفان، مدارا و همزیستی مسالمت آمیز با مخالفان، انصاف، عفو و گذشت، مروّت و جوانمردی و پرهیز از ترور و جنگ طلبی با مخالفان و برخورد انسانی و شایسته با مخالفان در میدان جنگ را رعایت کنند، چرا که توجّه و رعایت این اصول اخلاقی، موجب تفاهم، همیاری، اقامه عدل و قسط و امنیّت و آرامش و رفاه و رشد و سعادت انسانها می گردد و عدم توجّه به این اصول، سبب فساد و ظلم و تبعیض و استثمار و دیکتاتوری و از بین رفتن حقوق و آزادی های فردی و جمعی می شود.
روح الله رجبی پور کاظم قاضی زاده
در این پایان نامه به دیدگاه های علوم قرانی فیض کاشانی که یکی از مفسرین بزرگ شیعه می باشد در تفسیر الصافی که از ممتازترین تفسیرها می باشد پرداخته شده است ای پایان نامه دارای چهار فصل می باشد که در فصل اول به مباحثی ضروری در مورد علوم قرآنی و فیض پرداخته است در فصل دوم به مباحث تاریخ قرآن ونزول آن پرداخته است و در فصل سوم به گونه های وحی قرآنی پرداخته است و در فصل چهارم به ویژگی های وحی قرآنی که شامل دو گفتار می باشد که گفتار اول در اعجاز قرانی و گفتار دوم در تحریف ناپذیری قرآن می باشد.
حسن حسن زاده کاظم قاضی زاده
چکیده تربیت که عبارت از فراهم کردن زمینه ها و عوامل شکوفایی استعدادهای خدادادی انسان در جهت دستیابی به قرب الهی است از مباحث مهم دینی می باشد. روش ها ی متعددی برای تربیت وجود دارد که مهمترین و تأثیرگذارترین آنها روش الگومدار است . این روش در کلام و سیر? امیرالمومنین از جایگاه ممتازی برخوردار است. مراد از روش الگومدار، روشی است که اساس آن بر محور الگودهی و ارائ? نمونه های عینی و عملی بنا شده است. در این روش مربی تلاش می کند نمونه و رفتار و کردار مطلوب را عملاً در معرض دید متربی قرار دهد تا شرایط لازم برای الگوبرداری و تقلید برای وی فراهم آید.این روش به خاطر دارا بودن امتیازاتی مانند: فطری بودن، عینی و محسوس بودن، یادگیری از طریق مشاهده مستقیم، انتقال سریع مفاهیم، همیشگی بودن، بالا بردن اعتماد به نفس در متربی و آموزش غیر مستقیم؛ نسبت به سایر روش های تربیتی از برتری بالایی برخوردار است.آنچه با نگرش به کلام امیرالمومنین بدست می آید این است که: در سیر? تربیتی امام علی? روش الگومدار در سه گون? الگودهی ، الگوپردازی و الگوزدایی به کار برده شده است. دو گون? الگودهی و الگوزدایی هر کدام به دو شیو? مستقیم و غیر مستقیم یافت می شود. الگوهای معرفی شده توسط امام به دو دست? معصوم و غیرمعصوم تقسیم می شوند که اهم الگوهای معصوم عبارتند از: پیامبران الهی به ویژه پیامبر اکرم?، اهل بیت به خصوص خود ایشان و الگوهای دینی غیرمعصوم مانند خباب بن ارت، مالک اشتر نخعی و عمّار . امام علی? از معرفی الگوهای ضد دینی و منفی نیز فروگذار نکرده اند که از جمله مصادیق الگوهای منفی، معاویه، قابیل و عمروعاص می باشند. از نگاه امام علی? الگوهای تربیتی مثبت دارای خصوصیات ویژه ای چون: مطابقت گفتار و رفتار، آگاهی داشتن، یقین داشتن و ساده زیستی بوده و الگوهای تربیتی ضد دینی و منفی نیز دارای خصوصیاتی چون: نفاق، دروغ گویی، بدعت گذاری و پیمان شکنی هستند. کلید واژه: تربیت دینی، امام علی?، تربیت الگومدار، روش تربیتی الگویی
یدالله هدایت کاظم قاضی زاده
- ازجهت سندی چهار روایت صحیح السند یک روایت موثقه ومابقی 29 روایت ضعیف می-باشند 2- روایات منع قیام با دو روایت از زمان امام علی ? که جنبه پیشگویی دارد آغاز و با دو روایت ازامام رضا (علیه السلام) به پایان می رسد از امام سجاد ? هم دو روایت موجود می-باشد و بیشترین روایت مربوط به امام باقر ? و امام صادق ? می باشد علت بیان این آمار این است چرا برخی ائمه این همه تأکید و از برخی ائمه اصلاً روایت نداریم ؟در پاسخ روایات منقول از امام علی ? جنیه پیشگویی دارد و روایت امام سجاد ? به خاطر شرایط بعد از کربلا قیام هایی که به خون خواهی امام حسین ? معمولا از امام می خواستند که به صحنه وارد شوند ولی امام زمینه را مناسب نمی دیدند بیشترین روایت مربوط به امام صادق ? و امام باقر ? است که شرایط به ظاهر مساعدی برای قیام فراهم آمده است از جمله این شرائط درگیری بین بنی العباس و بنی امیه بود وهمچنین پیشنهاد هایی ازافراد متعدد از جمله از جانب ابومسلم خراسانی بود که حکومت را به دست گیرند که امام ? این مسأله را نوعی تزویر و فریب می دانستند و شرایط را مساعد برای قیام نمی دیدند 3- روایاتی که هر نوع اقدام و عملی در جهت تشکیل حکومت در دوره غیبت را جایز نمی داند چند دسته می شوند الف) ظاهر برخی روایات بیان گر این است که از تحریفات بنی امیه و بنی عباس می باشد تا شیعیان و علویان را از انجام هر گونه قیام و اقدام بر ضد آنان منصرف کنند . ب) پاره ای از روایات مربوط به پرچم های باطل است عده ای که از روی هوا و هوس می-خواستند به نام اهل بیت مردم را به خویشتن دعوت کنند ج) محتوای تعدادی از روایات مربوط به اشخاص معین و ظرف زمانی مشخص می باشد و قابلیت استفاده برای تمام دوران ها را ندارد . د) این روایات در صدد بیان حکم شرعی و تعبد عمل به آن روایات نیست بلکه بیانگر اخبار غیبی مانند طول مدت حکومت بنی امیه و بنی عباس می باشد . ه) برخی روایات در صدد دفع شبهه مهدویت نسبت به برخی از ائمه در آن زمان یا باطل نمودن ادعای مدعیان دروغین مهدویت می باشد ز) برخی از روایات برای حفظ شیعیان و دفع صدمات حکام جور، از روی تقیه صادر شده است . و) تعدادی از روایات در صدد جلوگیری از عجله در قیام است زیرا هنوز مقدمات و شرایط قیام فراهم نشده 4- در مقابل روایات منع قیام، ادله فراوانی وجود دارد که از عمومیت و اطلاق برخوردار است، که بر روایات منع قیام مقدم می شود که برخی از این ادله عبارتند: الف) آیات و روایات امر به معروف و نهی از منکر؛ مهمترین معروف را اقدامات عملی در جهت تشکیل حکومت اسلامی بیان می نماید . ب)ادله عقلی و نقلی جهاد ما را تشویق به تشکیل حکومت رهنمون می سازد زیرا بدون حکومت چگونه جهاد و مبارزه با متجاوزان به حریم اسلام و مسلمین صورت می گیرد همچنین ادله فراوانی تاکید می کند که مسلمانان نباید زیر بار حکومت های طاغوتی و ستمگران بروند ج) ادله عقلی و نقلی ولایت فقیه بیانگر این است که در دوره غیبت شیعه را بدون تکلیف نگذاشته و زمام امور اسلامی به دست فقیه جامع الشرائط گذاشته اند . د)قیام های مورد تایید معصومین مانند قیام مختار ، قیام زید بن علی بن-حسین، قیام شهید فخ الگوی خوبی جهت قیام و مبارزه علیه مستکبران می باشد ه) اخبار فراوان قیام های قبل از ظهور و تشویق شیعیان به اینکه به این قیام ها بپیوندند برخی از این قیام ها عبارت است از قیام سید حسنی، سید خراسانی، یمانی، شعیب بن صالح و....
زینب اصغری کاظم قاضی زاده
قرآن کریم برترین معجزه پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) کتابی آسمانی و هدایت بخش برای تمام جهانیان است. از همان روزگار نزول آیات قرآن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خود شخصاً به تفسیر و تبیین آنها همت گماشته و اصحاب و یاران خود را ترغیب و تشویق بدان می کردند. ائمه اطهار (علیهم السلام) داناترین و فهیم ترین افراد نسبت به قرآن در تفسیر قران نیز پوینده ی راه و مکتب پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده و با روایات و بیانات خود مردم را به فیض عظیم در فهم قرآن رسانده اند. بی گمان صحیح ترین و استوارترین تفسیر از قرآن کریم، تفسیری است که در کلام و بیان آورنده آن و اهل بیت عصمت و طهارتش تجلی کرده و ظهور یافته است. چرا که معصومان (علیهم السلام) داناترین و آگاه ترین افراد نسبت به معارف قرآنی هستند. دانشمندان و مفسرانی دوراندیش و آگاه به این نکته از دیرباز و از کهن ترین روزگاران روایات صادره از این بزرگترین عالمان قرآنی را در تفسیر و تبیین آیات قرآن گردآورده و در مجموعه هایی سامان داده اند. بدین طریق تفاسیر اثری بر پایه کلام معصومین (علیهم السلام) شکل گرفته و در دورانهای مختلف به جامعه عرضه شده است. با یک نگاه اجمالی به تفاسیر موجود اثری به نکاتی پی خواهیم برد از جمله: 1-تفاسیر اثری موجود، عمدتا در قالب گزارش روایات سامان یافته اند بدین صورت که در ذیل هر آیه ای روایات مربوط به آیه را به ترتیب به همان شکل روایت (سند و متن) فقط نقل کرده اند و متنی روان و تفسیری مبتنی بر روایات به نگارش در نیاورده اند.(بعضاً تفاسیر متاخرتر نظیر برهان، دسته بندی های موضوعی نیز ارائه داده، اما باز هم ذیل هر موضوع فقط به نقل روایات پرداخته است.) 2-تفاسیر اولیه اثری نظیر قمی صرفا روایاتی راکه در آنها و یا عبارتی از آیه به کار رفته است و یا روایاتی را که مستقیماً و در ذیل آیه مورد نظر آمده اند روایت تفسیری تلقی کرده در تفاسیر خود نقل کرده اند و روایات مرتبط به آیه و هم موضوع با آن را که هیچ اشاره ای به آیه ندارد. گردآوری نکرده اند. البته تفاسیر متاخرتر نظیر صافی، برهان از این انحصار بیرون آمده، روایات هم موضوع و مرتبط با آیه را هم در تفاسیر خود استفاده کرده اند. در این پایان نامه برآنیم که به تفسیر روایی سوره عنکبوت بپردازیم.
عبداله فروزان فر نهله غروی نایینی
تفسیر قرآن به قرآن به عنوان یک روش تفسیری ویژه و دارای اصول و مبانی خاص، در قرن چهاردهم مورد استقبال مفسرانی چون علامه طباطبایی و عبدالکریم خطیب قرار گرفت و به عنوان صحیح ترین روش تفسیر قرآن شناخته شد. پژوهش حاضر که به بررسی تطبیقی روش یاد شده در تفاسیر این دو مفسر اختصاص دارد، می تواند از یک طرف گامی موثر در جهت شناساندن بهتر این روش و کشف مبانی و وجوه آن به شمار آید و از طرف دیگر، امتیازات روش تفسیری مفسران آن ها نسبت به یکدیگر را بهتر نمایان سازد. مطالعه ی دو تفسیر المیزان و التفسیر القرآنی للقرآن و بررسی سیره ی عملی مفسران آن ها نشان می دهد که اعتقاد به مبانی مشترکی همچون عمومی بودن فهم قرآن، حجیت عقل در مسیر فهم قرآن، حجیت ظواهر قرآن، استقلال قرآن در دلالت بر مقاصد خود و بی نیازی از غیر و اعتقاد به عرف خاص قرآن سبب گرایش آن ها به این روش تفسیری شده است. علی رغم این که اعتقاد علامه به وحدت موضوعی سوره های قرآن و اعتقاد خطیب به تناسب سوره های قرآن نیز در چنین گرایشی بی تأثیر نبوده است. اعتقاد دو مفسر به مبانی مشترک سبب شده تا به هنگام تفسیر آیات، از وجوه مشترکی همچون تفسیر آیه با آیه، سیاق، منطوق آیات و عرف ویژه ی قرآن، بهره گیری کنند. مقایسه ی دو تفسیر به خوبی نشان می دهد که مفسران آن ها با وجود بهره گیری از وجوه تفسیری مشترک، برداشت های تفسیری متفاوتی از آیات ارائه کرده اند. در این پژوهش بر آنیم تا با روش توصیفی – تحلیلی پس از بررسی مبانی و وجوه تفسیری علامه و خطیب در روش تفسیر قرآن به قرآن، به ریشه یابی علل اختلاف برداشت های تفسیری آن ها بپردازیم.
فرزانه سعیدی محمد احسانی فر
قرآن کریم و احادیث معصومان (علیهم السلام) شخصیت کم نظیر حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام)، با زندگی پر فراز و نشیبش را به عنوان اسوه و الگو برجسته ساخته است. از این رو ما با برشی در زندگی و ابعاد شخصییتی آن پیشوای بزرگ آسمانی، شیوه های رویارویی آن حضرت با مخالفان و طاغوتیان را به طور ویژه موضوع اصلی این پژوهش قرار دادیم و با تکیه بر منابع حدیثی و تاریخی و تفسیری در پی به دست آوردن صحنه های بدیع و درس آموز و الگویی برخورد و کشمکش آن حضرت با مخالفان و منحرفان و شیوه های رویارویی وی با آنان بر آمدیم و بر اساس نتایج حاصله در این پژوهش شیوه مبارزه حضرت ابراهیم (علیه السلام) به دو گونه گفتاری و رفتاری قابل تقسیم است، که در شیوه گفتاری از جهات مختلف شامل نوع بیان،که به سه گونه برهان جدال احسن، موعظه و از جهت مخاطب که افراد، خانواده، عموم، و طوایف خاص را تشکیل می داد و از جهت محتوا، که محتوای کلام ایشان بیم و انذار، ترغیب و تشویق، دعا و نفرین، برائت و از جهت کیفیت بیان نرم گویی، صلابت در گفتار، رعایت ادب، قیاس کردن، طرح سوال و...را به کار می گرفتند و شیوه های رفتاری همچون ترویج عملی خداپرستی صحیح، تهذیب نفس و ستیز با شیطان، تربیت عملی افراد جامعه(خانواده وعموم)، امر به معروف و نهی از منکر که به چند صورت از جمله (بت شکنی، جهاد، هجرت و...) مورد بررسی قرار گرفت و در پایان آموزه های بدست آمده از شیوه مبارزه حضرت ابراهیم (علیه السلام) به سه گونه تقسیم شده است که در حوزه اعتقادی مباحثی چون توحید و یکتا پرستی، اعتقاد به معاد و... و در حوزه اخلاقی مباحثی چون توکل بر خدا، استقامت و بردباری و... و در حوزه رفتاری مباحثی چون اهتمام به اقامه نماز، رفق و مدارا و... و تحلیل هر یک از آن ها در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است و نتایج حاصله، طیف وسیعی از روش ها و منش های حضرت ابراهیم (علیه السلام) در روبرو شدن با مشرکان و دیگر منحرفان سرکش است که هر یک در عصر حاضر و در جایگاه خود آموزنده و شایسته بهره گیری است.
نفیسه معراج محمدی کاظم قاضی زاده
همیشه مشکلات انسان ناشی از ندانستن نیست بلکه در بسیاری از موارد از غفلت و فراموشی است. دنیا و اسباب آن موجبات غفلت انسان است،شیطان هم در کمین کوچک ترین لغزش از جانب انسان هاست که آنها را به طرف خویش سوق دهد.در مقابل غفلت وفراموشی مفهوم یادآوری وجود دارد که این دو ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. طبق آیات و روایات وظیفه اصلی پیامبران، یادآوری است آنان فطرت فراموش شده هر انسان را بیدار نموده وتوحید و جهان پس از مرگ که در عمق جان انسان ها شناخته شده،دوباره برای بشر یادآور می شوند و همچنین نعمت های فراموش شده را برای آنان یادآوری می کنند.یادآوری در قرآن کریم بارها آمده است، اهمیت آن تا جایی است که 46 بار امر به آن شده است. این آیات با کلید واژه اذکر و اذکروا با خطاب قرار دادن شخص یا اشخاص،گروه ها وقوم ها نکاتی را یادآور می شود که ظاهرا خطاب به آنهاست ولیکن می تواند مشمول دیگر مخاطبین قرآن باشد. آیات امر به یادآوری در سه گونه متفاوت قابل تقسیم است؛1.یاد خدا 2. یادآوری سرگذشت انبیا 3.یادآوری نعمت ها.خداوند دوست دارد بندگانش به هر بهانه ای از او یاد کنند و او این یادکردن را به هر نحوی پاسخ می دهد. یاد کردن از او به جهت دور نشدن از مسیر هدایت است. یاد خدا در صبح وشب، به محض فراموشی دوباره از او یادکردن،ذکر و یاد خدا در هر شرایطی از جمله جنگ، مصادیقی است که در قرآن به معنی مداومت ذکر و یاد خدا آمده است.آیات امر به یادآوری به کثرت نیز اشاره دارد برای یاد و ذکر خدا در روایات حد و مرزی نیست و برترین بندگان در روز قیامت کسانی هستند که کثرتا به یاد خدا باشند.اما کیفیت و چگونگی یاد خدا با حالت تضرع همراه با ترس و با صدای آهسته ومنقطع گردیدن از خلق و دل کندن از دنیا است که در دو آیه از آیات امر به یادآوری به آن پرداخته است. در مناسک حج از جمله در مشعر الحرام و ایام تشریق امر به یادکردن از خدا شده است.درست است که مناسک حج برای غیر خدا انجام نمی گیرد ولیکن گاهی انسان مشغول به عبادت است ولی ذهن وجانش در جایی دیگر است لذا است که در این آیات تاکید به یاد خدا شده است.در بعضی از آیات امر به بردن اسم خدا شده است در واقع به طور صریح باید نام خدا قبل از انجام آن کار برده شود از جمله هنگام صید توسط سگ شکاری و هنگام کشتن شتر.گونه سوم امر به یادآوری سرگذشت انبیا است که به صورت مفرد پیامبر را مورد خطاب قرار داده است تاضمن یادآوری صفات برجسته انبیا و سرگذشت آنان،موجبات دلگرمی برای پیامبر اسلام و رهبران الهی باشد تا با الگو قرار دادن چنین افرادی صبر و مقاومت را پیش از گذشته پیشه کنند و از مسیر هدایت دور نشوند.گونه سوم امر به یادآوری نعمت هاست چرا که یکی از راه های شناخت خدا و عمل به آموزه های وحیانی قرآن و سپاس از او توجه و تدبر در آیات الهی از جمله نعمت های بی شمار و گوناگون اوست.در قرآن کریم از جمله سوره الرحمن مملو از یاد آلا و نعمت های الهی است تا با توجه دادن به صاحب نعمت، حب خداوند را در دل ها ایجاد کند و در نتیجه عبادت بندگان عارفانه تر انجام گردد.از جمله نعمت ها، نعمت های عام است مانند خالقیت خدا و نعمت اسلام و همچنین نعمت های اختصاصی که شامل قوم ها ی مانند بنی اسرائیل، هود و شعیب و یا افرادی مانند حضرت عیسی و مادرش می باشد. در ادامه آیات امر به یادآوری اشاره به دوران محرومیت ها ی مسلمانان و یاری خداوند به وسیله نعمت هایش بیان شده است.آثار و پیامدهای امر به یادآوری در فصل چهارم مورد بررسی قرار گرفته است؛1. یاد خدا از بنده ؛یکی از زیباترین ثمرات ذکر و یاد خدا است که گاهی با اجابت دعا، گاهی در سختی ها، گاهی در آخرت به هر جهت خداوند این یادکرد را بی جواب نخواهد گذاشت. 2. شکر؛ از مهم ترین آثار امر به یادآوری است. اگر کسی خواهان افزایش روزی و فراوانی نعمت است باید شاکر نعمت های او باشد.3. هدایت؛ علت وجود پیامبران هدایت انسان هاست و این هدایت زمانی تکمیل می گردد که انسان آمادگی لازم را در این جهت داشته باشد که یکی از ابزار های مورد نیاز انسان در این زمینه یاد و ذکر خدا است. 4. تقوا؛یاد نعمت های الهی حیایی در انسان ایجاد می کند که فرد را از ارتکاب گناهان باز می دارد و ماندگاری تقوا در توجه دائمی به پروردگار است.5. رستگاری؛ انسان در صورتی به رستگاری می رسد که تمام آنچه در اختیار اوست از نعمت های مادی و معنوی از خدا بداند و همه را در جهت سعادت خویش به کار بندد. در مجموع آنچه گفته شد یادآوری نعمت ها و سرگذشت انبیا به یاد خدا منتهی می گردد. چرا که هر آنچه خداوند در مسیر هدایت انسان ها قرار داده است از جمله نعمت های مادی ومعنوی، حضور انبیا و رهبران الهی و وجود کتاب هدایت، قرآن همه برای آن است که انسان مرتبه خویش و خدا را بشناسد و هرگز از او غافل نشود.چرا که غفلت و فراموشی انسان را به نابودی و هلاکت می کشاند. یاد خدا در صورتی به سعادت و رستگاری انسان ها منتهی می گردد که نه تنها زبان بلکه قلب و تمام اعضا و جوارح انسان مشغول ذکر و نام او باشند چنین فردی سمبل یک انسان کامل و وارسته است.
احمد مسایلی احمد عابدی
چکیده ابن عربی معروف به شیخ اکبر،چهره ی برجسته ی عرفان اسلامی در زمینه های تفسیریّ و تأویلیّ دارای آرای ویژه ای می باشد که بررسی و شناخت این آرای منوط به درک صحیح نظریّهتفسیریّ او است.با توجه به این که درک مبانی او در محورهای متعدد، متوقف بر تحلیل مبانی شناخت شناسی یا هندسه ی معرفتی او است در آغاز رساله، هندسه ی معرفتی او مورد بررسی قرار گرفته است. نظریّه تفسیریّ ابن عربی در صدد بیان مبانی، اصول و روش تفسیریّ او می باشد و در دو محور تفسیر و تأویل دارای مبانی خاص و اصول خویش است.او در صدد تبیین مبانی صدوری قرآن و مبانی دلالی تفسیر و تأویل برآمده و اصول حاکم بر تفسیر و تأویل قرآن را مورد بررسی قرار داده است و از روشهای عقلی اجتهادی و عقلی برهانی و روش تأویلی در تفسیر خویش بهره برده است.نظریّه تفسیریّ ابن عربی در راستای تبیین ضابطه مند بودن تفسیر و تأویل است.روش تحقیق این رسالهتوصیفی ـ تحلیلی است و در آن به توصیف مبانی و اصول حاکم بر نظریّه تفسیریّ و روش تفسیریّ ابن عربی پرداخته شده است.مراحل انجام تحقیق در آغاز بر اساس استخراج مبانی محیی الدیندر محور های متعددی همچون هندسه ی معرفتی، مبانی حاکم بر تفسیر و تأویلو اصول حاکم بر تفسیر و تأویل و روشهای تفسیریّاو از کتابها ورساله های متعددی که این دانشمند کوشا به جا گذاشته استوار است و سپس به بررسی تفسیرها و تأویلاتی که او در کتابها و رساله هایش به آنها پرداخته، اقدام شده است و در مرحله ی بعد بر اساس مبانی مورد پذیرش او به تحلیل تفسیرها و تأویلات مبادرت شده است و در ادامه در مقام تحلیل و ارزیابی نظریّه ی او برآمده ایم. کلید واژه: قرآن، نظریّه تفسیریّ، تأویل، شهود، ابن عربی .
زینب فراهانی هادی حجت
از آن جا که واژگان زیر بنای اصلی هر کلامی را تشکیل می دهد واضح است که گام اول برای فهم مقصود سخن، دریافتن مفاهیم و مدالیل اصلی واژه ها است. این امر در مورد قرآن کریم به مراتب پررنگ تر جلوه می کند چرا که قرآن کتاب هدایت بشریت است. بهترین و استوارترین روش در فهم قرآن کریم تمسک به کلام معصومان: است؛ پیامبر اسلام6و امامان: علاوه بر تفسیر آیات، اهتمام ویژه ای به شرح و تبیین واژگان قرآن داشته اند؛ در این پژوهه پس از بیان مفاهیم بنیادین تحقیق مانند مفردات، تفسیر لغوی، و تبیین جایگاه لغت در فهم متن و کلام، به قصد کشف روش تفسیر لغوی معصومان:، به صورت میدانی به مطالع? احادیث آن بزرگواران در زمینه واژگان پژوهی قرآنی (در ده جزء دوم قرآن کریم) پرداخته ایم؛ پیامبر6و اهل بیت:برای تفسیر واژگان قرآنی، روش های متعددی را اتخاذ نموده اند، که با بررسی و تحلیل کلام آن بزرگواران به مواردی دست پیدا کردیم: تفسیر قرآن به قرآنِ واژگان، تبیین معنای واژه با توجه به سیاق آیات، بیان واژگانی (ترادف و نظائر)، بیان لازم? معنایی، بیان معنای غایی، بیان تصویری، بیان توصیفی، بیان وجوه واژگان، بیان جری و تطبیق، بیان معنای باطنی واژگان، بیان قاعده ادبی واژگان، بیان مرجع ضمیر، بیان متعلقات واژه، بیان معانی حروف، بیان لهج? واژگان (لغات القرآن)، بیان وجه تسمیه، بیان قراءات. عناوین بدست آمده در طبقه بندی تفسیر لغوی معصومان: است. کلید واژه ها: «تفسیر لغوی»، «تفسیر روایی»، «معصوم»، «مفردات»، «غریب القرآن».
سیده مرضیه محمدپور اصغر افتخاری
چکیده امنیت یکی از اهداف عالیه برپایی حکومت اسلامی از منظر امام علی علیه السام در نهج البلاغه است. از ویژگی های اساسی «امنیت»، ارتباط آن با مقوله «قدرت» است. بررسی این رابطه از منظر نهج البلاغه در سطح حکومت اسلامی، هدف نگارنده در این تحقیق است. در واقع نگارنده به دنبال پاسخگویی به این سوال اساسی است که «نقش مولفه های قدرت در امنیت حکومت اسلامی از منظر نهج البلاغه چیست؟» برای پاسخگویی به این پرسش، تحقیق پیرامون چیستی مولفه های قدرت و ابعاد امنیت حکومت اسلامی در نهج البلاغه ضروری است. روش اصلی نگارنده تمرکز بر مباحث نهج البلاغه و دقت در سخنان امام علی علیه السلام در این کتاب شریف بوده است. نگارنده با در نظر داشتن دیدگاه های موجود در زمینه دو مفهوم «قدرت» و «امنیت» تلاش نموده است تا با بررسی آراء و اندیشه های امام علی علیه السلام در نهج البلاغه، الگوی ویژه ای را از رابطه میان این دو مفهوم در سطح حکومت اسلامی ارائه نماید. برای این منظور و در پاسخ به سوال اصلی تحقیق، علاوه بر طرح کلیات، سه محور «مولفه های قدرت حکومت اسلامی»، «جایگاه امنیت حکومت اسلامی» و «نقش مولفه های قدرت در امنیت حکومت اسلامی» از منظر نهج البلاغه مورد دقت قرار گرفته است. در فصل های اول و دوم، ضمن طرح مفاهیم «قدرت» و «امنیت»، به جایگاه آن ها در گفتمان اسلامی پرداخته شده است. در فصل سوم «مولفه های قدرت حکومت اسلامی در نهج البلاغه» بر مبنای الگوی مولفه های «سخت» و«نرم» قدرت، در چهار بعد قدرت نظامی، قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی و قدرت فرهنگی ـ اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. در فصل چهارم نیز ابعاد امنیت حکومت اسلامی از منظر نهج البلاغه پیرو طرح مباحث فصل سوم، در چهار بعد امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی و امنیت فرهنگی ـ اجتماعی مورد کاوش قرار گرفت. در فصل پنجم ارتباط موجود میان دو متغیر «قدرت» و «امنیت»، از طریق چگونگی اثربخشی قدرت بر امنیت حکومت اسلامی مورد بررسی قرار گرفت؛ در واقع با بنیان های ایجاد شده در فصل های سوم و چهارم، مباحث فصل پنجم به دنبال پاسخگویی به سوال اصلی مطروحه در این تحقیق بوده است. در نهایت در فصل نتیجه گیری ضمن طرح خلاصه ای از مباحث اصلی تحقیق، با استمداد از الگوی « سلبی » و «ایجابی» امنیت، گونه بندی دقیقی از چگونگی اثرگذاری مولفه های قدرت بر امنیت حکومت اسلامی از منظر نهج البلاغه ارائه گردیده است.
سید جواد حسینی تبار کاظم قاضی زاده
احکام اجتماعی متفاوتی بین زن و مرد در قرآن کریم وجود دارد، این احکام متفاوت موجب شده تا عده ای نسبت به آن خرده گرفته و آن را احکامی تبعیض آمیز، ظالمانه و عامل عقب ماندگی زن معرفی نمایند. در بین اندیشمندان و عالمان مسلمان، محمد رشیدرضا در تفسیر المنار و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، کوشیده اند تا از زوایای مختلف به این شبهات پاسخ دهند. هر دو مفسر با توجه به اعتقاد به همسانی آموزه های اسلام و طبیعت بشری، راز تفاوتهای احکام اجتماعی زن و مرد را، تفاوت مسئولیتهای هر یک در راستای وظایفی میدانند که خلقت برایشان تعیین کرده است. دامنه این پژوهش، طرح دیدگاهها و نحوه دفاع دو مفسّر در باره احکام متفاوت زن و مرد در سه حوزه: خانواده، امور اقتصادی – مالی و امور سیاسی – اجتماعی است. در حوزه خانواده، دو مفسّر در هفت مورد دیدگاه هایشان مشترک بوده و در هفت مورد اختلاف نظر دارند، مهمترین مورد در اختلاف دیدگاه دو مفسّر، مسئله قوّامیت است که صاحب المنار معتقد است آیه شریفه: (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساء)ناظر به قیّومیت مرد بر همسرش می باشد. از سوی دیگر دایره قیومیّت را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند. در مقابل صاحب المیزان آیه را تعمیم داده و معتقد است علاوه بر دلالت آیه بر قیومیّت مرد بر همسر، دایره آن، مسائل عمومی جامعه همچون: مسند إمامت و رهبری، قضاوت و سایر امور کلان در سطح اجتماع را شامل می شود. در عین حال نسبت به قلمرو قوّامیت مرد در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاعات و حفظ عفّت و اموال شوهر است. در حوزه مسائل اقتصادی و امور مالی، دو مفسّر در سه مورد دیدگاه مشترک داشته و در سه مورد نیز اختلاف نظر دارند، مهمترین مورد در اختلاف دیدگاه دو مفسّر، تفاوت در حکم ارث است که صاحب المنار معتقد است: حکمت تفاوت زن و مرد در ارث، وجوب تأمین نفقه زن و فرزندان بر مرد می باشد، در حالی که صاحب المیزان علاوه بر آن، تفاوت خلقت زن و مرد در قوه تعقل را نیز از موجبات تفاوت می داند. در حوزه مسائل اجتماعی – سیاسی نیز دو مفسّر در سه مورد دیدگاه شان مشترک بوده و در سه مورد هم اختلاف نظر دارند، مهمترین مورد در اختلاف دیدگاه دو مفسّر، امر حاکمیت عامّه و قضاوت است که صاحب المنار با تحلیلی روانشناسانه تفاوت فطری زن و مرد، در قوت مزاج و کمال خلقت مرد را موجب تفاوت می داند، در حالی که صاحب المیزان معتقد است به خاطر اختلافی که مرد و زن در قوای تعقل و احساسات و عواطف با هم دارند و أمر حکومت و قضا باید بر محور عقلانیّت اداره شود، این مسئولیت ها، به مردان سپرده شده و زنان به واسطه غلبه احساسات و عواطفشان، از این دو امر بازداشته شده اند، و این امر از تعلیل (بما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ) در ذیل آیه (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساء)، استفاده می شود.
رضا میرابوالحسنی کاظم قاضی زاده
کتاب گرانسنگ «کافی» مهم ترین و معتبرترین مجموع? حدیثی شیعه به شمار می رود. بر این کتاب شرحها و حاشیه های فراوانی نگاشته شده که تعداد آنها 70 فراتر می رود. یکی از مهم ترین این شرحها کتاب ارجمند «مرآه العقول فی شرح أ خبار آل الرسول» تألیف علامه مجلسی است که مهم ترین اثر وی پس از بحار الانوار محسوب می شود. مجلسی در این کتاب به شرح روایات اصول کافی، فروع کافی و روضه پرداخته، بسیاری از واژه های دیریاب را معنا کرده، تشبیه ها، مجازها و کنایه های روایات را با زبانی شیوا شرح داده و با ذهن نقّاد و نکته سنج خویش تحریفات و تصحیفات روایات را برنموده و در مورد ضعف یا صحّت سندی هم? روایات کافی داوری کرده است. او در این کتاب ارزشمند علاوه بر استفاده از مایه های علمی خویش در زمین? علوم حدیث، برای نمایاندن معانی روایت از دانشهای دیگر همچون تفسیر، کلام، فلسفه، اصول و فقه و از دیدگاههای محدثان و شارحان دیگر کافی نیز بهره جسته است؛ به طوری که می توان گفت: این شرح علاوه بر نظرات و دیدگاههای مجلسی، حاوی چکیده ای از شروح کافی تا آن زمان است. وی در نگارش این مجموعه از بیش از سیصد منبع علمی در زمینه های گوناگون بهره گرفته است. گفتنی است در مرآت العقول تنها به نقل آرا و نظرات دیگر عالمان و محدثان بسنده نشده، بلکه مجلسی با بصیرت و بینش خاصی که در اثر انس زیاد و کار مداوم با روایات به دست آورده و نیز با دانش گسترده و ذهن سرشار خویش در مورد دیدگاههای دیگران داوری کرده و در بسیاری از موارد آرای آنان را به بوت? نقد گذاشته است. نقدهای مرآت العقول تنها به شارحان کافی محدود نمی شود، بلکه مجلسی در مواردی آرای لغویان، مفسران، متکلمان، اصولیان و فقیهان را نیز نقد می کند. همچنین وی در سراسر کتاب دیدگاههای فلاسفه و عالمان صوفی مسلک را به شدّت مورد انتقاد قرار داده و سخت به آنان تاخته است. مجلسی در بررسی اسناد روایات و در بازگو کردن حکم سندی آنها از شیوه و ملاکهای حدیث پژوهان متأخر بهره جسته است و بر این اساس بسیاری از اسناد روایات کافی را ضعیف یا غیر معتبر دانسته است؛ هرچند گهگاه نیم نگاهی هم به مبانی و دیدگاههای متقدمان داشته است. علامه مجلسی دیدگاههای رجالی ویژه ای دارد که از جمل? آنها می توان به اعتماد بر توثیق رجالیان متأخر، اعتقاد به وثاقت مشایخ اجازه و راویانی که صدوق در مشیخ? خود به آنها طریق دارد و اعتقاد به ممدوح بودن صاحبان اصول روایی نام برد. همچنین وی برخی از راویان را بر خلاف مشهور، موثق می داند و روایات آنان را می پذیرد. از جمل? این راویان می توان از این افراد یاد کرد: نوفلی، سکونی و روایات نوفلی از سکونی، محمد بن سنان، سهل بن زیاد، معلّی بن محمد، علی بن ابی حمز? بطائنی، مفضّل بن عمر، احمد بن مهران و بکر بن صالح. گفتنی است بیشتر این راویان کثیر الروایه هستند و در اسناد بسیاری از روایات کافی قرار گرفته اند و ناگفته روشن است که توثیق آنان بسیاری از روایات را به لحاظ سندی معتبر می سازد. دقتهای ادبی علامه مجلسی، اعم از دقتهای لغوی، صرفی، نحوی و بلاغی و نیز توجه بسیار زیاد به مقابل? نسخه های گوناگون روایات از او محدثی چیره دست ساخته است. از جمله روشهای فقه الحدیثی علامه مجلسی می توان به این موارد اشاره کرد: نگاه مجموعی به روایات، گردآوری قرائن، پرهیز از تأویل بدون دلیل، توجه به مجازها، کنایه ها و ضرب المثلها، توجه به فضا و جهت صدور و نیز دقت به احادیث متعارض و ارای? راهکارهایی برای رفع تعارض آنها. او در نقد روایات، هم به نقد سندی و هم به نقد محتوایی همت گمارده و نقد محتوایی را بر نقد سندی ترجیح می دهد. در نقد سندی به معیارهایی همچون ارسال و انقطاع در اسناد یا عدم وثاقت راویان توجه دارد و در نقد متن از ملاکهایی همچون مخالفت با کتاب، سنّت قطعی، حقایق تاریخی و اصول مذهب، همسویی حدیث با دیدگاه های فرقه ای و سیاسی و رکاکت لفظ و معنای حدیث بهره می گیرد.
حسین آسوری کاظم قاضی زاده
«چکیده» ابن شهرآشوب یکی از دانشمندان بزرگ قرن ششم است که دارای تألیفات متعددی است که هر کدام در نوع خود کم نظیرند. از جمله این آثار کتاب متشابه القرآن است که ابن شهرآشوب به صورت تفسیر موضوعی در ابواب مختلف معارف اسلامی به ویژه مباحث عقیدتی نگاشتند. هم چنین در کتاب مناقب شان هم، مباحث مربوط به تفسیر آیات، خصوصا آیات مرتبط با ولایت نمایان است. از لابلای این دو کتاب می توان اندیشه های تفسیری وی را به خوبی استکشاف کرد. مقصود ما از اندیشه های تفسیری، افکار و دیدگاه های جناب ابن شهرآشوب در مباحث مختلف مرتبط با تفسیر قرآن است که از آن جمله می توان به اندیشه های ایشان در مباحث علوم قرآنی، مباحث تفسیری و روشهای تفسیری نام برد که محتوای این تحقیق دربردارنده این سه مطلب است. در مباحث مربوط به مبانی و اصول تفسیری جناب ابن شهر آشوب قائل به امکان تفسیر، جواز تخصیص کتاب با خبر قطعی، حجیت ظواهر، اعتبار سبب نزول در فهم آیات و حجیت سیاق هستند. در مباحث علوم قرآنی ابن شهرآشوب قائل به حدوث قرآن، جمع آوری قرآن در زمان رسول الله ?، جواز و وقوع نسخ در قرآن، حل متشابهات قرآنی در پرتو محکمات، سازگاری درونی قرآن و انکار نزول دفعی قرآن می باشند. با مطالعه آثار مفسر مازندرانی در تفسیر می توان روش ایشان را در تفسیر «روش اجتهادی جامع با گرایش کلامی» نام گذاری نمود. گرچه ایشان به طور گسترده از روش تفسیر قرآن به قرآن استفاده نمود و در پرتو این روش، راه تفسیر موضوعی را پیموده اما تعصبی بر این روش نداشته است و در موارد لازم به تفسیر قرآن با روایات دست یازیده، و گاهی نیز عقل را در تبیین کلام خداوند مدخلیت بخشیده و در مواضعی به شیوه ادبی و بیانی به صورت اجتهادی به روشن نمودن آیات الهی پرداخته است.
مجتبی نوذری کاظم قاضی زاده
بی تردید یکی از موضوعات مهم در حوزه دانش تفسیر قرآن،آشنایی با روش های تفسیر قرآن کریم است. آشنایی با روش و مبانی هر مفسر،مقدمه قضاوت هر تفسیر و مفسری است. از این رو در این پژوهش به بررسی روش تفسیری « آیت الله جوادی آملی و آیت الله مکارم شیرازی » در دو تفسیر« تسنیم و نمونه»می پردازیم. با توجه به این که هر دو مُفسر بر اساس یافته هایی از قرآن به مباحث مورد نیاز جامعه پرداخته اند و بسیاری از سوالات ونیازهای روز، در عرصه های مختلف زندگی را پاسخ داده اند،با شناخت روش تفسیری این دو مفسر بزرگوار می توان به نتایج مطلوبی دست یافت. از رهگذر این پژوهش ،روش دو مفسر در تفسیر،دیدگاه آنان از روایات تفسیری،میزان عقل گرایی در دو تفسیر و برجستگی ها و ویژگی های دیگر و همچنین مواجهه آنان با موضوعات جدید و حل آنان مورد ارزیابی قرار می گیرد. از رهگذر این پژوهش بدست می آید که هر دو مفسر به روش اجتهادی-تحلیلی و عقلی در تفاسیر خود پرداخته اند و مشکلات و معضلات اجتماعی مخاطبان را به خوبی دریافته اند و راه حل های مناسبی به آنها داده اند. البته تفسیر آیت الله جوادی آملی با توجه به مباحث فلسفی و کلامی ،مخاطب خاص می طلبد ولی تفسیر آیت الله مکارم شیرازی چون که به زبان ساده تر بیان شده است می تواند برای عموم مفید واقع شود.همچنین در نوع نگارش و فصل بندی تفاوتهایی با هم دارند که همین موضوع و تبیین و تشریح های آیات در تفسیر تسنیم، سبب حجیم تر شدن آن نسبت به تفسیر نمونه شده است. به هرحال با توجه به مباحث انجام شده و بررسی و تطبیق هایی که در این پژوهش صورت می گیرد ،ارزش واقعی این دو تفسیر تا حدودی روشن می شود و قرآن پژوهان را به مراجعه به این دو تفسیر گرانقدر سوق می دهد.
میثم محمدی حمیدرضا مستفید
این پایان نامه به بررسی روایات پیرامون قرائت قرآن می پردازد که طی آن به چگونگی کیفیت قرائت قرآن از طریق روایات نبوی و ائمه اطهار ، استناد شده است . این روایات شامل به کار گیری صوت حسن، استفاده از لحن حزین و نهی از غنای ترجیعی می باشد .
مریم قبادی کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
روح الله ناظمی قهی کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
نصرت نیل ساز کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
روح الله شهیدی محمدعلی مهدوی راد
چکیده ندارد.
تقی رفیع کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
مهدی کمانی نجف آبادی محمدباقر حجتی
چکیده ندارد.
صدیقه دهقانی فیروزآبادی نهله غروی نایینی
چکیده ندارد.
توحید پاشایی آقابابا محمدعلی مهدوی راد
چکیده ندارد.
مصطفی سلیمی زارع کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
ابراهیم عاملی کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
رسول محمد جعفری ابوالفضل شکوری
چکیده ندارد.
زهرا زارعی مدوییه شادی نفیسی
چکیده ندارد.
علی اکبر شایسته نژاد کاظم قاضی زاده
چکیده ندارد.
علی صفری کاظم قاضی زاده
روایات تفسیری از نظر رویکرد دارای انواع گوناگونی می باشند. دسته ای از این روایات دارای رویکرد نقلی، دسته ای دیگر دارای رویکرد تفسیری و دسته ای دیگر دارای رویکرد تأویلی می باشند. هر یک از این دسته روایات دارای انواع مختلفی به شرح ذیل می باشند: روایات با رویکرد نقلی شامل روایات لغوی و روایات فضای نزول و روایات اخبار غیبی می باشد که روایات لغوی خود شامل روایات بیان معانی واژگان و روایات بیان معانی واژگان با استشهاد به قول عرب می باشد، و روایات فضای نزول نیز خود شامل روایات سبب نزول و روایات بیان وقایع فضای نزول می باشد، و همچنین روایات اخبار غیبی خود شامل روایات اخبار گذشتگان و روایات اخبار آینده است. دسته ی دوم، روایات با رویکرد تفسیری می باشند که این دسته از روایات شامل روایات تبیینی و روایات تمثیلی است، که روایات تبیینی خود شامل روایات تفسیر ظاهر، روایات مبیّن آیات مجمل، روایات مخصّص آیات عامّ و روایات مقیّد آیات مطلق می باشد. دسته ی سوم روایات با رویکرد تأویلی می باشند که شامل روایات جری و تطبیق و روایات بیان معانی باطنی آیات است، که روایات جری و تطبیق خود شامل روایات بیان مصداق و روایات جری و تطبیق به وسیله ی توسعه ی مفهوم می باشد. همچنین روایات دیگری در تفاسیر مأثور اهل سنت ذیل آیات سوره ی آل عمران یافت شد که این روایات شامل مطالب اسرائیلی می باشد و در فصل روایات اسرائیلی تعدادی از آنها ذکر شد. اکثر روایات تفسیری در تفاسیر مأثور اهل سنت دارای رویکرد نقلی می باشند، در حالیکه بیشتر روایات منقول در تفاسیر مأثور شیعه دارای رویکرد تفسیری و تأویلی می باشند، به عبارت دیگر در تفاسیر مأثور اهل سنت روایات با رویکرد نقلی بیشتر به چشم می خورد، ولی در تفاسسیر مأثور شیعه روایات با رویکرد تفسیری و تأویلی جلب توجه می کند. در میان روایات نقل شده در تفاسیر مأثور اهل سنت در مورد یک آیه گاهی اختلاف مشاهده می شود، ولی در میان روایات تفسیری تفاسیر مأثور شیعه این اختلاف کمتر مشاهده می شود. روایات تفسیری هر دو دسته از تفاسیر مأثور شیعه و اهل سنت گاهی نظر یکسانی را ارائه می دهند و گاهی نیز میان روایات اختلاف مشاهده می شود.
محمدعلی قاسمی داود فیرحی
اندیشمندان شیعه در دوره غیبت به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: 1 - نظریه پردازان حکومت اسلامی در دوره غیبت. 2 - نظریه پردازان تعطیل حکومت در عصر غیبت. در باره دیدگاه نخست آثار زیادی منتشر شده است ، اما چنین به نظر می رسد که در باره دیدگاه دوم تحقیق کمتری صورت گرفته است ، پژوهش حاضر به تفصیل به بررسی و تحقیق در دیدگاه دوم می پردازد، بنابراین ، آنچه در این پژوهش مورد کاوش قرار می گیرد، دید گاه اندیشمندانی است که به گونه ای حکومت اسلامی را در عصر غیبت مورد اشکال و نقد قرار داده اند، با این عمومیت که این تحقیق در برگیرنده اندیشه تعطیل مطلق حکومت اسلامی ، جدائی دین ، نبوت و امامت از سیاست و کشورداری ، نپذیرفتن ولایت فقیه یا همان حکومت مطلوب ، خواهد بود، نتیجه حاصل ، این است که به یقین علم و عصمت لازمه ولایت پیامبر (ص) و امام (ع) است و برداشت از ظرف زمان غیبت و مفهوم انتظار و تقیه و دیدگاه اخباریین به اجتهاد می تواند سبب پیدایش اندیشه تعطیل حکومت باشد.