نام پژوهشگر: مجید پوریوسف
میثم نوروزیان خلیل جمشیدی
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات فیزیولوژیکی و زراعی در ارقام هیبرید ذرت (zea mays l.) پژوهشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در تابستان 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان اجرا شد. سطوح تنش شامل(آبیاری مطلوب، تنش در مرحله کاکل دهی و تنش در مرحله خمیری شدن دانه) در کرت های اصلی و ارقام هیبرید شامل(سینگل کراس647،704 و500) در کرت های فرعی با چهار تکرار قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که تاثیر کمبود آب بر عملکرد و اجزاء عملکرد دانه معنی دار بود و تنش خشکی باعث کاهش عملکرد دانه در دو مرحله تنش نسبت به شاهد در هر سه رقم شد. بیشترین عملکرد دانه مربوط به رقم 704 به میزان11150 کیلوگرم در هکتار از آبیاری مطلوب به دست آمد. تنش در مرحله کاکل دهی بیشترین تاثیر را بر روی عملکرد داشت و باعث کاهش شدید عملکرد در ارقام مورد مطالعه شد. به طوری که در ارقام 704، 647 و 500 به ترتیب کاهش 56، 39 و 38 درصدی عملکرد دانه را موجب شد. در مرحله کاکل دهی بیشترین کاهش عملکرد دانه مربوط به رقم 704 بود. در صورتی که رقم 500 در این مرحله دارای بیشترین عملکرد دانه بود. همچنین سطوح تنش تاثیر معنی داری بر صفات فیزیولوژیک داشتند. تنش در مرحله کاکل دهی در ارقام ذکر شده در بالا به ترتیب کاهش 8، 22 و 42 درصدی در سرعت فتوسنتز را موجب شد. تنش ایجاد شده در هر دو مرحله باعث کاهش هدایت مزوفیلی در ارقام شد که کاهش آن در مرحله خمیری شدن دانه نسبت به مرحله کاکل دهی به دلیل پیر شدن بافت برگ بیشتر بود. پایداری غشاء سلولی در دو مرحله یکی 30 روز پس از کاشت برای پیش بینی رقم مقاوم و دیگری در مراحلی که به گیاه تنش وارد شد اندازه گیری شد که نتایج تا حدود زیادی با هم همخوانی داشت. علی رغم طولانی تر بودن دوره رشد ارقام 704 و 647 نسبت به رقم 500 و فتوسنتز بیشتر در طول دوره رشد، رقم 500 در شرایط تنش دارای موفقیت بهتری از لحاظ تحمل به خشکی و حفظ عملکرد بود. این برتری مربوط به میزان انتقال مجدد در این رقم و سهم آن در عملکرد دانه می شود. در شرایط تنش خشکی میزان انتقال مجدد در رقم 500 نسبت به ارقام دیگر بیشتر بود و همچنین سهم انتقال مجدد از ساقه در عملکرد دانه در رقم 500 تحت شرایط تنش خشکی نسبت به دو رقم دیگر افزایش داشت.
ملیحه قنبری مطلق مجید پوریوسف
به منظور ارزیابی قابلیت رقابتی ارقام با تیپ رشدی مختلف لوبیا قرمز با علفهای هرز در تاریخهای کاشت متفاوت، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در بهار 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان اجرا شد. عامل اصلی شامل رقم لوبیا در سه سطح (رقم ایستاده (درخشان)، نیمه ایستاده (صیاد) و رونده (گلی) و تاریخ کاشت در دو سطح (31 اردیبهشت و 13 خرداد ماه) به صورت فاکتوریل و عامل فرعی تداخل علف هرز در دو سطح (کنترل کامل و عدم کنترل علف هرز) بود. نتایج آزمایش نشان داد که با تأخیر در کاشت در هر سه رقم مورد بررسی میزان ماده خشک تجمعی کاهش یافت که بیشترین کاهش مربوط به رقم درخشان بود. رقم گلی حداکثر شاخص سطح برگ را نشان داد و علفهای هرز شاخص سطح برگ این رقم را بیشتر از دو رقم دیگر و به نصف کاهش داد. هر چند رقم صیاد کمترین تراکم و وزن خشک علفهای هرز را داشت، اما حساسترین رقم به تداخل علفهای هرز شناخته شد و این رقم کمترین ماده خشک تجمعی و شاخص سطح برگ و به دنبال آن کمترین عملکرد دانه را در شرایط عدم کنترل علفهای هرز داشت. بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد دانه مربوط به رقم گلی بود. تمامی صفات مورد بررسی به غیر از ویژگی های جامعه علفهای هرز تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار نگرفتند. بیشترین تراکم و وزن خشک علفهای هرز در تاریخ کاشت اول مشاهده شد. تراکم و وزن خشک کل علفهای هرز انتهای فصل تحت تأثیر رقم نیز قرار گرفت و بیشترین تراکم و وزن خشک علفهای هرز در رقم گلی مشاهده شد. رقم گلی با داشتن بیشترین عملکرد دانه تحت هر دو شرایط کنترل و عدم کنترل علفهای هرز، بهترین رقم در این آزمایش شناخته شد.
نرگس حیدری مجید پوریوسف
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و زمان برداشت بر برخی صفات اکوفیزیولوژیک و اسانس انیسون، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان اجرا گردید. تنش خشکی در سه سطح شامل آبیاری در کلیه مراحل رشد به صورت هفتگی (شاهد)، قطع آبیاری در مرحله گلدهی، و قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه و زمان برداشت در دو سطح شامل مرحله خمیری سفت و رسیدگی کامل بود. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی از جمله تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چترک، وزن هزار دانه، زیست توده، شاخص برداشت، عملکرد دانه ، درصد اسانس و عملکرد اسانس به طور معنی داری (01/0 ?p) تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفتند. با اعمال تنش خشکی اکثر صفات به طور معنی داری کاهش یافتند. به طوریکه بیشترین عملکرد دانه و اسانس به ترتیب در مقادیر 622 و 95/20 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار شاهد و کمترین مقدار صفات مذکور به ترتیب به میزان 83/314 و 53/12کیلوگرم در هکتار مربوط به تنش در مرحله پرشدن دانه بود. تحت تنش خشکی اکثر صفات فیزیولوژیک از جمله شاخص محتوای کلروفیل، سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه ای، سرعت تعرق و محتوای نسبی آب به طور معنی داری (01/0 ?p) کاهش یافتند. در مقابل بالاترین غلظت co2 اتاقک زیر روزنه و دمای برگ در شرایط تنش خشکی مشاهده شد. از طرفی تاثیر زمان برداشت بر عملکرد دانه، زیست توده، شاخص برداشت و درصد اسانس معنی دار (01/0 ?p) بود. به طوریکه بیشترین درصد اسانس به مقدار 85/3 از برداشت در مرحله رسیدگی کامل و بیشترین عملکرد دانه به مقدار 501 کیلوگرم در هکتار از برداشت در مرحله خمیری سفت به دست آمد. تاثیر تنش خشکی بر درصد اسانس نیز معنی دار بود. بیشترین درصد اسانس (01/4) از تیمار تنش خشکی در مرحله پر شدن دانه و کمترین آن (37/3) از تیمار شاهد حاصل شد. ترکیبات اصلی اسانس دانه انیسون شامل آنتول، متیل کاویکول، انیس آلدهید، استراگول، انیستون و اسید انیسیک بودند که در بین این ترکیبات بیشترین درصد مربوط به آنتول بود. کلمات کلیدی: تنش خشکی، زمان برداشت، انیسون، اسانس، آنتول.
شمیسا امانی لاری مجید پوریوسف
به منظور بررسی جنبه های فیزیولوژیکی عملکرد ارقام بهاره گلرنگ در شرایط کنترل و تنش خشکی آزمایشی به صورت اسپیلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در بهار 1388 به اجرا در آمد. فاکتور اصلی،تنش در دو سطح کنترل (آبیاری هر هفت روز یک بار) و تنش در مرحله گلدهی ( قطع آبیاری در مرحله گل دهی تا رسیدن پتانسیل آب خاک به 2- مگاپاسکال) و فاکتور فرعی آن شش رقم گلرنگ بهاره شامل گلدشت، زنده رود، 39mec،25 mec، 9kw و 11kw بودند. نتایج آزمایش نشان داد که اعمال تنش خشکی در مرحله گل دهی، باعث کاهش عملکرد دانه، اجزاء عملکرد و عملکرد بیولوژیک شد. ارقام نیز از نظر این صفات تفاوت معنی داری نشان دادند. میانگین عملکرد دانه از 1832 کیلوگرم در هکتار به 1416 کیلوگرم در هکتار کاهش یافت. اعمال تنش با کاهش تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه باعث کاهش عملکرد دانه شده است. که علت آن احتمالاً محدودیت منبع در تأمین مواد فتوسنتزی و کاهش قدرت مخزن در ذخیره مواد فتوسنتزی است. در شرایط تنش خشکی میزان هدایت روزنه ایی و فتوسنتز کاهش یافت و باعث کاهش تثبیت کربن در گیاه شده است. بیشترین و کمترین میزان تجمع ماده خشک به ترتیب متعلق به رقم mec25 و گلدشت بود و ارقام زنده رود، kw9 و mec39اختلاف معنی داری با رقم mec25 نداشتند. همچنین سرعت تجمع ماده خشک کاهش یافت و سرعت رشد محصول سیر نزولی شدیدی پیدا کرد. رقم زنده رود با داشتن بیشترین عملکرد دانه، درصد روغن، عملکرد روغن، شاخص سطح برگ، سرعت فتوسنتز تحت شرایط تنش خشکی، بهترین رقم در این آزمایش شناخته شد.
لیلا عشقی مجید پوریوسف
نخستین گام در کمّی سازی فنولوژی، برآورد دقیق پارامترهای تاثیر گذار بر فنولوژی گیاه است که این پارامترها به طور عمده در ارتباط با دما و فتوپریود می باشد. برای بررسی نحوه واکنش گندم به دما و طول روز آزمایشی با 7 تاریخ کاشت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در پاییز 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. به منظور کمّی کردن واکنش سرعت ساقه روی گندم نسبت به دما و طول روز و برآورد پارامترهای موثر برآن از 8 تابع دمایی شامل تابع مسطح، تابع لجستیک، تابع دندان مانند، تابع دو تکه ای، تابع منحنی، تابع درجه دوم، تابع درجه سوم و تابع بتا در ترکیب با 3 تابع طول روز شامل توابع درجه دوم، نمایی منفی و دوتکه ای (24) مدل برای توصیف تغییرات سرعت ساقه روی در مقابل دما و طول روز استفاده شد. برای انتخاب مدل برتر از میان مدل های مختلف از جذر میانگین مربعات خطا (rmse)، ضریب تبیین(r2) و ضرایب رگرسیون (aوb) بین تعداد روز از سبز شدن تا ساقه روی مشاهده شده در برابر تعدا روز از سبز شدن تا ساقه روی پیش بینی شده استفاده شد. هم چنین از داده های به دست آمده از یک آزمایش مستقل برای ارزیابی مستقل مدل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بهترین مدل برای توصیف سرعت رابطه سرعت ساقه رفتن مدل درجه دوم – درجه دوم است. براساس این مدل مقدار دمای پایهارقاممختلف گندم برای ورود به فاز زایشی 8/7-06/7 درجه سانتی گراد بود. مقدار طول روز بحرانی و ضریب حساسیت به طول روز به ترتیب 13 تا 5/14 ساعتو 02/0 تا 11/0 برآورد شد. بررسی اثرات دما و طول روز بر مرحله ساقه روی (مرحله گذر از فاز رویشی به زایشی) نشان داد که واکنش گندم به طول روز از نوع روز بلند اختیاری است. همچنین با استفاده از مدل برتر درجه دوم–درجه دوم، تعدادروز بیولوژیک مورد نیاز از سبز شدن تا ساقه روی و سبز شدن تا رسیدگی فیزیولوژیک به ترتیب 21/18 تا 08/21 و 13/59تا 14/71 روز بیولوژیک برآورد شد.
حسین ردایی مجید پوریوسف
چکیده در این پژوهش به منظور بررسی اثر محلول پاشی عناصر کم مصرف، آهن و روی بر خصوصیت مورفولوژیک، فیزیولوژیک و عملکرد اسانس گیاه دارویی بابونه آزمایشی در سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان اجرا گردید. آزمایش بصورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار پیاده شد. فاکتورها شامل محلول پاشی در چهار سطح (محلول پاشی آهن، روی ، محلول پاشی توام روی و آهن و شاهد( بدون محلول پاشی)) و زمان محلول پاشی در سه سطح (ساقه روی، گلدهی، ساقه دهی و گلدهی توأم) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که نوع محلول پاشی اثر معنی داری بر هدایت روزنه ای، سرعت تعرق، سرعت فتوسنتز، غلظت co2 درون روزنه ای، کلروفیل، ارتفاع بوته، قطر کاپیتول، عملکرد بذر، وزن تر و خشک گیاه، عملکرد کاپیتول(وزن تر و خشک گل)، درصد اسانس، عملکرد اسانس، داشت. سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه ای، سرعت تعرق، کلروفیل، عملکرد گل(وزن تر و خشک گل)، درصد اسانس و عملکرد اسانس نیز به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار زمان محلول پاشی قرار گرفتند. بیشترین مقدار این صفات در اثر محلول پاشی در هر دو مرحله ساقه روی و گلدهی حاصل شد. بیشترین میزان ارتفاع بوته (44/60 سانتیمتر)، قطر کاپیتول (86/27 میلی متر)، وزن تر و خشک گیاه به ترتیب(14/40، 451/7 تک بوته به گرم)، وزن تر گل چین اول و دوم به ترتیب (3259، 2446 kg/h)، وزن خشک گل چین اول و دوم به ترتیب (1/566، 8/419 kg/h)، در صد اسانس چین اول ودوم(22، 9/21 گرم اسانس به کیلوگرم ماده خشک) ، عملکرد اسانس چین اول و دوم به ترتیب (32/12 و 264/9 کیلوگرم در هکتار) و همچنین در سایر صفات از محلول پاشی آهن و روی بصورت توام مشاهده شده اند. بنابراین، محلول پاشی آهن و روی در افزایش و بهبود عملکرد گل، اسانس و ترکیبات موثر بابونه نقش عمده ای را خواهند داشت. مخصوصاً اگر این عناصر با هم در هر دو مرحله ساقه روی و گل دهی مصرف شوند.
رباب محمودی مجید پوریوسف
به منظور بررسی اثر کشت مخلوط نواری بر عملکرد دانه ذرت و سویا ، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با نه تیمار و در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال 1389به اجرا درآمد. نسبت های اختلاط با عرض نوارها و آرایش فضایی ذرت و سویا شامل : 2 ردیف ذرت +2 ردیف سویا ، 2 ردیف ذرت + 4 ردیف سویا، 2ردیف ذرت +6 ردیف سویا ، 3 ردیف ذرت + 4 ردیف سویا ، 3 ردیف ذرت + 6 ردیف سویا ، 4 ردیف ذرت + 4 ردیف سویا، 4 ردیف ذرت + 6 ردیف سویا و تک کشتی ذرت و سویا در نظر گرفته شد. حداکثر عملکرد دانه ذرت به میزان10390 کیلوگرم در هکتار در کشت مخلوط نواری 3 ردیف ذرت + 4 ردیف سویا و حداکثر عملکرد دانه سویا به میزان 2261 کیلوگرم در هکتار در کشت مخلوط نواری 2 ردیف ذرت + 6 ردیف سویا مشاهده شد. نسبت اختلاط بر عملکرد دانه ذرت، متوسط تعداد بلال در گیاه، وزن هزار دانه ذرت (05/0?p ) و متوسط تعداد دانه در بلال معنی دار(01/0?p ) بود. و همچنین بر عملکرد دانه و متوسط تعداد دانه در غلاف (01/0?p ) و متوسط تعداد غلاف در گیاه و وزن هزار دانه سویا معنی دار(01/0?p ) بود. محاسبه شاخص ارزیابی نسبت برابری زمین بیش از یک در تمامی تیمارهای کشت مخلوط سودمندی سیستم کشت مخلوط نسبت به تک کشتی را نشان داد به طوری که حداکثر میزان نسبت برابری زمین ( ler ) به میزان 67/1 از کشت مخلوط نواری 3 ردیف ذرت + 6 ردیف سویا بدست آمد که برتری کشت مخلوط را نسبت به تک کشتی نشان می دهد.
لیلا خدایی مجید پوریوسف
به منظور ارزیابی عملکرد دانه ذرت رقم ماکسیما و سویا رقم ویلیامز در سیستم زراعت تک کشتی و مخلوط، با استفاده از روش جایگزینی و افزایشی، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در طی فصل زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی، دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین عملکرد دانه سویا به میزان 2261 کیلوگرم در هکتار از کشت مخلوط جایگزینی با نسبت 1:2(67% سویا + 33% ذرت) و بیشترین عملکرد دانه ذرت به میزان 12080 کیلوگرم در هکتار و بیشترین مجموع عملکرد دو محصول به میزان 1/12230 کیلوگرم در هکتار و از روش کشت مخلوط افزایشی(40% سویا + 100% ذرت) به دست آمد. نسبت اختلاط بر عملکرد دانه ذرت، متوسط تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه ذرت (05/0?p) و متوسط تعداد بلال در گیاه اثر معنی دار(01/0?p) داشت. همچنین بر عملکرد دانه، متوسط تعداد غلاف در گیاه، متوسط تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه سویا نیز اثرمعنی دار(01/0?p) داشت. بالاترین میزان نسبت برابری زمین(66/1=ler)از روش جایگزینی با نسبت 1:1(50% سویا + 50% ذرت) به دست آمد، که نشان داد؛ سیستم کشت مخلوط نسبت به سیستم تک کشتی سودمند است.
قدرت محمدی مجید پوریوسف
به منظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت بر کارکرد ارقام ذرت دانهای، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در بهار 1389 بهاجرا در آمد. در این تحقیق تأثیر تاریخ کاشت در سه سطح شامل 15 خرداد، 31 خرداد و 15 تیر بر شش رقم ذرت دانهای زودرس تا میانرس شامل ارقام d.c. 370, s.c .301, s.c. 260 ossk. 444, o.s. 499, و s.c. 500 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر تاریخ کاشت بر اکثر صفات مورد بررسی از جمله ارتفاع بوته، وزن خشک برگ، وزن خشک بلال، عملکرد علوفه، طول بلال، قطر بلال، وزن دانه در بلال، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت معنیدار (01/0p?) بود. با تأخیر در تاریخ کاشت از 15 خرداد تا 15 تیر ارزش اکثر صفات بهطور معنیداری کاهش یافت. ارقام مورد بررسی نیز ازلحاظ اکثر صفات تفاوت معنی داری (01/0p?) با هم داشتند. بیشترین عملکرد دانه (11770 کیلوگرم در هکتار) مربوط به رقم s.c. 500 در تاریخ کاشت 15 خرداد و کمترین عملکرد دانه (4557 کیلوگرم در هکتار) مربوط به رقم s.c. 301 و تاریخ کاشت 15 تیر بود. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد زیستتوده (16650 کیلوگرم در هکتار) از تاریخ کاشت 15 خرداد و کمترین عملکرد زیست توده (14700 کیلوگرم در هکتار) از تاریخ کاشت 15 تیر بهدست آمد. همچنین بیشترین عملکرد زیستتوده (18080 کیلوگرم در هکتار) مربوط به رقم s.c. 500 و کمترین عملکرد زیستتوده (14030 کیلوگرم در هکتار) مربوط به رقم ossk. 444 بود.
سید مهدی میرعبدالهی مجید پوریوسف
برای بررسی اثر تنش کم آبی در مراحل رویشی و زایشی روی تعدادی از پارامترهای فیزیولوژیکی، بیوماس، عملکرد دانه و میزان اسانس رازیانه، آزمایشی در سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان اجرا گردید. آزمایش به صورت بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار پیاده گردید. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل (شاهد) برای حصول 100% ظرفیت زراعی در طول دوره رشد، دو تنش ملایم (در حد 66% ظرفیت زراعی) و دو تنش شدید ( در حد 33% ظرفیت زراعی) در دو مرحله رویشی و زایشی بودند. طرح آزمایشی برای تعیین میزان و درصد اسانس از نوع کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی بود، تیمارهای آبیاری در کرت های اصلی و مراحل برداشت در کرت های فرعی قرار گرفته بودند. دو برداشت در مراحل گلدهی کامل (h1) و رسیدگی دانه ها (h2) انجام شد. اجزای فرّار سر شاخه های گلدار و دانه های رازیانه کشت شده با روش تقطیر با آب استخراج گردیدند و با استفاده از دستگاه gc/ms ترکیبات تشکیل دهنده اسانس رازیانه شناسایی شدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که قرار گرفتن گیاهان تحت تنش خشکی به کاهش قابل توجه سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه ای، محتوای نسبی آب برگ (rwc)، میزان کلروفیل کل و تعرق منجر شد. در مقابل، بالاترین غلظت co2 اتاقک زیر روزنه ای و دمای کانوپی در تنش های شدید خشکی مشاهده شد. با کاهش هدایت روزنه ای سرعت فتوسنتز کاهش یافت. افزایش غلظت co2 اتاقک زیر روزنه ای در شرایط تنش خشکی نشان داد که عوامل غیر روزنه ای ممکن است فتوسنتز را محدود نمایند. ارتفاع بوته، وزن تر و خشک بیوماس و عملکرد دانه در واحد سطح به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آبیاری قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع بوته و وزن تر و خشک بیوماس تحت آبیاری کامل (c) به دست آمد. با کاهش آب قابل استفاده به خصوص در مرحله رویشی (s3) این صفات به طور معنی داری کاهش یافتند. کمترین ارتفاع بوته و بیوماس تحت تنش شدید خشکی در مرحله رشد رویشی مشــاهده شد. هم چنین کمترین عمـلکرد دانه تحت شرایط شدید تنـش در مرحله رویشی و زایشی مشاهده شد. گیاهانی که از آب نسبتا بیشتری استفاده کرده بودند افزایش عملکرد دانه در واحد سطح معنی داری داشتند. گیاهانی که آب کافی دریافت کرده بودند به طور معنی داری میزان درصد اسانس کمتری نسبت به سایر گیاهان تحت تنش داشتند. درصد و عملکرد اسانس استخراج شده از دانه ها (h2) در اکثر تیمارهای آبیاری بیشتر از سرشاخه های گلدار(h1) بود. بالاترین عملکرد اسانس در واحد سطح از دانه های تحت تنش ملایم کم آبی در مراحل گلدهی و پرشدن دانه ها (s2h2) به دست آمد. در حالی که کمترین محصول اسانس توسط سرشاخه های گلدار تحت تیمار کنترل(ch1) تولید شد. پس از بررسی طیف های جرمی حاصل از gc/ms ترکیبات آنتول، فنشون، لیمونن، لینالل، استراگول، آلفا و بتا پینن و اسید انیسیک به عنوان مهمترین ترکیبات تشکیل دهنده اسانس استخراج شده شناسایی گردیدند. که میزان آنتول(مهمترین ترکیب اسانس رازیانه) تحت تاثیر تیمارهای تنش خشکی قرار گرفت.
پونه قایمیان امیری شهرام فرخی
در این مطالعه به-منظور بررسی اثر برخی از منابع غذایی و گیاهان گلدار روی ویژگی های زیستی زنبور trichogramma embryophagum، مانند طول عمر، پارازیتیسم، درصد خروج، نسبت جنسی و میزان بدشکلی نتاج چهار آزمایش در شرایط آزمایشگاهی (دما c°1± 25، رطوبت نسبی 10±60 % و طول دوره روشنایی 16 و تاریکی 8 ساعت) انجام شد: 1) مطالعه خصوصیات زیستی زنبور t. embryophagum با تغذیه در 24 ساعت اول پس از تفریخ و همچنین تغذیه مستمر در تمام طول عمر حشره کامل روی منابع غذایی شامل عسل های مرکبات، آویشن، انگبین، گرده و ژله رویال 2) مطالعه خصوصیات زیستی زنبور t. embryophagum با تغذیه در 24 ساعت اول پس از تفریخ و همچنین تغذیه مستمر در تمام طول عمر حشره کامل از گیاهان گلدار شامل همیشهبهار (calendula officinalis)، گندمسیاه (fagopyrum esculentum)، رازیانه (foeniculum vulgare)، شوید (anethum graveolensdhi) و آلیسوم (lobularia maritima).
سکینه صدری مجید پوریوسف
به منظور بررسی عملکرد و اجزای عملکرد رازیانه و شنبلیله و محتوای اسانس دانه رازیانه در نسبت های مختلف کشت مخلوط و تک کشتی آزمایشی با استفاده از روش های جایگزینی و افزایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل کشت مخلوط افزایشی در سه سطح، کشت مخلوط جایگزینی در شش سطح، کشت خالص رازیانه و کشت خالص شنبلیله بود. نتایج نشان داد که تمامی صفات مورد بررسی به غیر از وزن هزار دانه، شاخص برداشت و درصد اسانس رازیانه به طور معنی داری (05/0p?) تحت تأثیر نسبت های مختلف کاشت قرار گرفتند. عملکرد شنبلیله و رازیانه با افزایش نسبت هر یک در کشت مخلوط افزایش یافت. به طوریکه در شنبلیله بیشترین عملکرد دانه (24/618 کیلوگرم در هکتار) از کشت خالص و کمترین آن (67/201 کیلوگرم در هکتار) از سری جایگزینی 75% رازیانه + 25% شنبلیله (3:1) حاصل شد. همچنین در رازیانه سری افزایشی 100% رازیانه + 33% شنبلیله و سری جایگزینی 25% رازیانه + 75% شنبلیله (1:3) بترتیب از بیشترین (36/1465 کیلوگرم در هکتار) و کمترین (47/521 کیلوگرم در هکتار) میزان عملکرد دانه برخوردار بودند. عملکرد اسانس رازیانه در سری افزایشی 100% رازیانه + 33% شنبلیله در مقایسه با کشت خالص بیشتر بود. نسبت برابری زمین در همه آرایش های کاشت بیشتر از یک بود، به طوریکه سری افزایشی 100% رازیانه + 33% شنبلیله بیشترین (49/1) و سری جایگزینی 75% رازیانه + 25% شنبلیله (3:1) کمترین (16/1) میزان شاخص مذکور را نشان دادند.
هاجر مهری دهنوی مجید پوریوسف
به منظور بررسی تاثیر کودهای مختلف آلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و محتوای روغن کدوی پوست کاغذی آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در سال 1391 انجام شد. در این تحقیق تاثیر کود دامی در سه سطح (10، 20 و 30 تن در هکتار)، ورمی کمپوست در سه سطح (10، 20 و 30 تن در هکتار) و هیومیک اسید در سه سطح (5 ، 10 و 15 لیتر در هکتار) به همراه شاهد (بدون دریافت کود) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی به طور معنی داری (01/0p?) تحت تاثیر کودهای آلی قرار گرفتند. با افزایش مقادیر کودهای آلی، اکثر صفات مورد بررسی نیز به طور معنی داری افزایش یافتند. به طوریکه بیشترین عملکرد میوه (10/72 تن در هکتار) و دانه (80/967 کیلوگرم در هکتار) از تیمار 30 تن ورمی کمپوست در هکتار و کمترین میزان صفات مذکور به ترتیب در مقادیر 90/41 تن در هکتار و 76/594 کیلوگرم در هکتار از تیمار شاهد بدست آمد. همچنین بیشترین عملکرد روغن (75/501 کیلوگرم در هکتار) و محتوای پروتئین (69/1 میلی گرم بر گرم) از تیمار 30 تن ورمی کمپوست در هکتار بدست آمد.
امیر نوروزی خلیل جمشیدی
استفاده از کودهای آلی به دلیل بهبود حاصلخیزی خاک و کمیت و کیفیت گیاهان، به عنوان یک شیوه مدیریت مناسب در سیستم های کشاورزی در نظر گرفته شده است. به منظور بررسی تاثیر کودهای مختلف آلی و کود شیمیایی نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد و محتوای عناصر غذایی سورگوم دانه ای آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در سال 1391 انجام شد. در این تحقیق تاثیر سه سطح ورمی کمپوست (10، 20 و 30 تن در هکتار)، دو سطح هیومیک اسید (5/7 و 15 لیتر در هکتار)، یک سطح کود شیمیایی نیتروژن (150 کیلوگرم در هکتار)، سه سطح تلفیق ورمی کمپوست و نیتروژن (10 تن ورمی کمپوست + 150n، 20 تن ورمی کمپوست + 100n و 30 تن ورمی کمپوست + 50n) و دو سطح تلفیق هیومیک اسید و نیتروژن (5/7 لیتر هیومیک اسید + 150n و 15 لیتر هیومیک اسید + 75n) در مقایسه با شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی به طور معنی-داری (01/0?p) تحت تأثیر تیمارهای کودی قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه (9527 کیلوگرم در هکتار) از تیمار 30 تن در هکتار ورمی کمپوست + 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حاصل شد. محتوای پروتئین و فسفر دانه به طور معنی داری (01/0?p) تحت تأثیر تیمارهای کودی قرار گرفتند. بطوریکه بیشترین محتوای پروتئین (75/13%) از تیمار 10 تن ورمی کمپوست + 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و بیشترین محتوای فسفر (775/0%) از تیمار 30 تن ورمی کمپوست + 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حاصل شد.
پردیس خلیلی علی سلیمانی
استفاده از کودهای آلی بدلیل بهبود حاصلخیزی خاک و کمیت و کیفیت گیاهان به عنوان یک شیوه مدیریت مناسب در سیستم های کشاورزی در نظر گرفته شده است. به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و اسانس رازیانه (foeniculum vulgare mill.) آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1391 با پایه طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. در این آزمایش تاثیر سه سطح کود دامی (کود گاوی) (10، 20 و30 تن در هکتار)، سه سطح ورمی کمپوست (10، 20 و 30 تن در هکتار) و سه سطح محلول پاشی با اسید هیومیک (یک، دو و سه در هزار) به همراه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اکثر صفات مانند ارتفاع، تعداد چتر در بوته، وزن هزار دانه، تعداد دانه در چترک، تعداد دانه در چتر، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، محتوی اسانس، عملکرد اسانس و درصد خاکستر دانه (p?0.01) غلظت نیتروژن و فسفر، محتوی پروتئین (p?0.05) بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه (3285 کیلوگرم در هکتار) از 30 تن ورمی کمپوست در هکتار و کمترین آن (8/1959 کیلوگرم در هکتار) از تیمار شاهد بدست آمد. بیشترین محتوی اسانس از محلول پاشی با اسید هیومیک دو در هزار (84/2 درصد) و بالاترین عملکرد اسانس (20/81 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین محتوی عناصر غذایی از 30 تن ورمی کمپوست در هکتار بدست آمد. با توجه به هزینه بسیار بالای ورمی کمپوست در مقایسه با کود گاوی به نظر می رسد کود دهی با کود دامی انتخاب اقتصادی تر و بهتری برای زارع باشد.استفاده از کودهای آلی بدلیل بهبود حاصلخیزی خاک و کمیت و کیفیت گیاهان به عنوان یک شیوه مدیریت مناسب در سیستم های کشاورزی در نظر گرفته شده است. به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و اسانس رازیانه (foeniculum vulgare mill.) آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1391 با پایه طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. در این آزمایش تاثیر سه سطح کود دامی (کود گاوی) (10، 20 و30 تن در هکتار)، سه سطح ورمی کمپوست (10، 20 و 30 تن در هکتار) و سه سطح محلول پاشی با اسید هیومیک (یک، دو و سه در هزار) به همراه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اکثر صفات مانند ارتفاع، تعداد چتر در بوته، وزن هزار دانه، تعداد دانه در چترک، تعداد دانه در چتر، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، محتوی اسانس، عملکرد اسانس و درصد خاکستر دانه (p?0.01) غلظت نیتروژن و فسفر، محتوی پروتئین (p?0.05) بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه (3285 کیلوگرم در هکتار) از 30 تن ورمی کمپوست در هکتار و کمترین آن (8/1959 کیلوگرم در هکتار) از تیمار شاهد بدست آمد. بیشترین محتوی اسانس از محلول پاشی با اسید هیومیک دو در هزار (84/2 درصد) و بالاترین عملکرد اسانس (20/81 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین محتوی عناصر غذایی از 30 تن ورمی کمپوست در هکتار بدست آمد. با توجه به هزینه بسیار بالای ورمی کمپوست در مقایسه با کود گاوی به نظر می رسد کود دهی با کود دامی انتخاب اقتصادی تر و بهتری برای زارع باشد.
سکینه عیسی زاده مجید پوریوسف
به منظور بررسی اثر تیمار محلول پاشی سایتوکینین بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم گلرنگ در شرایط تنش و کنترل آزمایشی در بهار سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان اجرا گردید. این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل سه عاملی بر پایه بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. فاکتور اول تنش خشکی در دو سطح (شاهد و تنش خشکی)، فاکتور دوم ارقام بهاره گلرنگ در دو سطح (گلدشت و زنده رود) وفاکتور سوم محلول پاشی با هورمون سایتوکینین در دو سطح (عدم محلول پاشی و محلول پاشی) بود. محلول پاشی با هورمون سایتوکینین (6 بنزیل آمینو پورین) و تنش خشکی در زمان شروع گل دهی اعمال شد و محلول پاشی در طی 4 مرحله صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اعمال تنش خشکی و محلول پاشی در مرحله شروع گلدهی، تأثیر معنی داری بر عملکرد و اجزای عملکرد و نیزکارایی انتقال مجدد مواد فتوسنتزی داشت. ارقام نیز از نظر صفات مذکور به غیر از کارایی انتقال مجدد تفاوت معنی داری نشان دادند. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنش خشکی بر پارامتر های فتوسنتزی، محتوای نسبی آب و کلروفیل نیز تأثیر معنی دار داشت، ولی محلول پاشی تأثیر معنی داری بر این صفات نداشت. مقایسات میانگین نیز نشان داد که اعمال تنش خشکی باعث کاهش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و اجزای عملکرد شد؛ اما انتقال مجدد را افزایش داد. تنش خشکی با کاهش میزان سطح برگ و دوام سطح برگ از طریق کاهش قدرت منبع، میزان عملکرد را کاهش داد؛ همچنین تنش خشکی با کاهش تعداد غوزه های ثانویه، تعداد دانه در غوزه ها و وزن هزاردانه باعث کاهش عملکرد شد. در بین اجزای عملکرد تعداد دانه در غوزه های ثانویه بالاترین همبستگی (84/0= r) را با عملکرد دانه نشان داد. محلول پاشی با هورمون سایتوکینین نیز باعث افزایش عملکرد دانه شد که این افزایش ناشی از افزایش تعداد دانه در غوزه و وزن هزار دانه بود که ضرایب همبستگی نیز وجود رابطه مثبت و معنی دار را بین این صفات نشان می دهد. در کل می توان نتیجه گرفت که کاربرد هورمون سایتوکینین در شرایط تنش خشکی باعث افزایش 84/19 درصدی عملکرد دانه شده است، بنابراین می تواند اثرات منفی تنش خشکی را جبران کند.
فاطمه محتشمی مجید پوریوسف
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی و پیش تیمار با سالیسیلیک اسید بر عملکرد دانه و اسانس رازیانه تحت شرایط تنش خشکی آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در بهار 1391 به اجرا درآمد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش تاثیر تنش خشکی در دو سطح شاهد (آبیاری کامل) و تنش خشکی در مرحله زایشی در کرتهای اصلی و سطوح مختلف محلول پاشی و پیش تیمار بذر با سالیسیلیک اسید شامل بذور خشک (بدون پیش تیمار )، پیش تیمار بذور با غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید (صفر، 800 و 1600میکرو مولار) و محلول پاشی با غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید (800 و 1600 میکرومولار) در کرت های فرعی مورد بررسی قرار گرفتند نتایج نشان داد که که اکثر صفات مورد بررسی از جمله تعداد چتر در بوته، تعداد دانه درچترک، وزن هزار دانه، زیست توده، شاخص برداشت، عملکرد دانه، درصد اسانس و عملکرد اسانس ، محتوای کلروفیل a ،b و محتوای آب نسبی تحت تاثیر تنش خشکی به طور معنی داری کاهش یافتند و لیکن محتوای اسانس دانه افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه (2/2925 کیلوگرم در هکتار) و اسانس (47/58کیلوگرم در هکتار) از شاهد (آبیاری کامل) و کمترین میزان صفات مذکور تحت شرایط تنش حاصل شد. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر محلول پاشی و پیش تیمار بذر با سالیسیلیک اسید بر اکثر صفات مورد بررسی معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه (60/2579 کیلوگرم در هکتار) و اسانس (15/63 کیلوگرم در هکتار) از محلول پاشی با سالیسیلیک اسید 1600 میکرومولار و کمترین میزان صفات مذکور از بذور خشک بدون پیش تیمار بدست آم
سمیرا مرادی بابک عندلیبی
محلول پاشی با عناصر ریز مغذی یک روش مفید برای جذب سریع عناصر در گیاهان و جلوگیری از آلوده شدن آب های زیر زمینی می باشد. به منظور بررسی تأثیر محلول پاشی با عناصر ریز مغذی (آهن و روی) بر برخی صفات مورفولوژیک، عملکرد، اجزای عملکرد، میزان اسانس و کلروفیل رازیانه آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1391 انجام شد. در این آزمایش محلول پاشی با آهن در چهار سطح (0، 1، 2 و 3 در هزار) و محلول پاشی با روی در سه سطح (0، 2 و 4 در هزار) مورد بررسی قرار گرفت. محلول پاشی در مراحل ساقه روی و گلدهی صورت پذیرفت. نتایج آزمایش نشان داد که محلول پاشی با آهن اثر معنی داری بر محتوای کلروفیل، شاخص سطح برگ، تعداد ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، تعداد چتر در بوته، تعداد چترک در چتر، تعداد دانه در چتر، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در هکتار، بیوماس، عملکرد اسانس و محتوای اسانس داشت. محلول پاشی با عنصر روی تأثیر معنی داری بر صفات محتوای کلروفیل به جز کلروفیل a، شاخص سطح برگ، تعداد شاخه اصلی، تعداد شاخه فرعی، تعداد چتر در بوته، تعداد چترک در چتر، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در هکتار، بیوماس، شاخص برداشت، محتوای اسانس و عملکرد اسانس داشت. محلول پاشی در اثر متقابل محلول پاشی با آهن و روی بر روی شاخص سطح برگ، تعداد شاخه اصلی، عملکرد دانه در هکتار، بیوماس، شاخص برداشت، محتوای اسانس و عملکرد اسانس تأثیر داشت. بیشترین شاخص سطح برگ (92/1 سانتی متر مربع) از آهن سه در هزار روی چهار در هزار، بیشترین عملکرد دانه در هکتار (96/2637 کیلو گرم در هکتار) از آهن و روی دو در هزار، ، بیشترین محتوای اسانس (88/2 درصد) و عملکرد اسانس (71/75 کیلوگرم در هکتار) از آهن سه در هزار روی دو در هزار مشاهده شدند.
ابوالفضل رنجور علی شمس
گندم به عنوان یکی از اصلی ترین مواد غذائی و مهمترین محصول زراعی در کشور ما از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و رشد روزافزون جمعیت نیز بر ضرورت افزایش تولید آن می¬افزاید. افزایش عملکرد در واحد سطح به عوامل زیادی از جمله مهارتهای مدیریتی گندمکاران بستگی دارد. لذا تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی و شناسایی مهارت¬های مدیریتی گندم کاران شهرستان خدابنده و ارتباط این مهارت¬ها با عملکرد محصولی آنان صورت گرفت. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها نیز از نوع میدانی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گندم کاران شهرستان خدابنده بود که در سال زراعی 91-1390 اقدام به کشت گندم کرده بودند(28750 n=). طبق فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه ای به تعداد 200 گندمکار و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه¬ای تصادفی انتخاب و مورد مطالعه واقع شدند. با استفاده از نرم افزار arcgis 9.3 لایه های اقلیمی، ارتفاع، بارندگی، دما و نوع خاک مربوط به روستاهای منطقه مورد مطالعه رویهم گذاری شده و در انتخاب نمونه های سعی گردید که اثرات این عوامل محیطی تاحدودی کاهش پیدا کند. ابزار تحقیق پرسشنامه¬ای بود که روایی آن از طریق متخصصان ترویج، توسعه روستایی و زراعت مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار تحقیق نیز با انجام مطالعه مقدماتی روی 20 کشاورز خارج از منطقه مورد مطالعه و و محاسبه آلفای کرونباخ بزرگتر از 7/0 برای بخشهای مختلف پرسشنامه بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که مهارت¬های مدیریتی گندمکاران در حد متوسط بوده و رابطه مثبت و معنی¬داری بین مهارت¬های مدیریتی با متغیرهایی مانند میزان زمین شخصی، منابع اطلاعاتی کشاورزان، سطح زیر کشت ومتوسط عملکرد 5 سال گذشته گندم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مهارت¬های مدیریتی و سابقه کشت گندم 8/51 درصد از واریانس عملکرد گندمکاران آبی و متغیر مهارت¬های مدیریتی 4/59 درصد عملکرد گندمکاران دیم را تبیین می¬نماید.
فریده نوروزی شهری مجید پوریوسف
به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر عملکرد، اجزای عملکرد و اسانس برخی از توده های بومی رازیانه (foeniculum vulgare mill.)، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش تنش خشکی در دو سطح شامل شاهد (آبیاری کامل) و تنش خشکی در مرحله زایشی در کرت های اصلی و پنج توده بومی رازیانه شامل توده های زنجان، لرستان، اصفهان، همدان و کاشان در کرت های فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی از جمله عملکرد و اجزای عملکرد، درصد و عملکرد اسانس، محتوای کلروفیل، درصد نشت الکترولیت ها، محتوای نسبی آب، شاخص سطح برگ، تعداد ساقه اصلی و فرعی، به طور معنی داری (05/0p?) تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفتند. با اعمال تنش خشکی اکثر صفات مورد بررسی به طور معنی داری کاهش یافتند و لیکن درصد اسانس دانه افزایش یافت. بین توده های مورد بررسی نیز از لحاظ اکثر صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری (01/0p?) مشاهده شد. بیش ترین عملکرد دانه (77/3284 کیلوگرم در هکتار) تحت شرایط شاهد از توده زنجان و کم ترین آن (67/1306 کیلوگرم در هکتار) از توده اصفهان به دست آمد. هم چنین بیش ترین عملکرد اسانس از توده کاشان (80/49 کیلوگرم در هکتار) و کم ترین آن از توده اصفهان (81/33 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. شاخص های مقاومت به خشکی نیز نشان داد که توده زنجان با برخورداری از عملکرد دانه مطلوب در هر دو شرایط شاهد و تنش خشکی، می تواند توده مناسبی جهت کاشت در زنجان باشد. اسانس به دست آمده به وسیله دستگاه های gc و gc/ms تجزیه شد. در مجموع 22 ترکیب در اسانس شناسایی گردید، که به طور میانگین 99 درصد ترکیبات اسانس در توده های مختلف را شامل می شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی و توده، ترکیبات اسانس توده های مورد بررسی را متاثر نمودند. ترکیب فنیل پروپانوئیدی ترانس آنتول (2/65-3/78 درصد) عمده ترین ترکیب اسانس بود. فنکون (9-7/16 درصد)، لیمونن (8/3-5/6 درصد) و استراگول (2/4-8/5 درصد) سایر ترکیبات عمده اسانس بودند. دیگر ترکیبات شامل آلفا-پینن، بتا-میرسن، گاما-ترپینن، سیس-اوسیمن، کامفور و ... بود. توده کاشان در شرایط شاهد (4/39 کیلوگرم در هکتار) و توده زنجان در شرایط تنش خشکی (0/35 کیلوگرم در هکتار) بیش ترین عملکرد ترانس آنتول را داشتند. تحت شرایط تنش خشکی مقدار ترانس آنتول اسانس توده ها افزایش و از مقدار استراگول آن ها کاسته شد. به بیانی دیگر تنش خشکی موجب افزایش کمیت و کیفیت اسانس دانه توده های مورد بررسی شد. ب
محمدرضا رحیمی خلیل جمشیدی
رازیانه با دارا بودن خواص دارویی مهم، کاربرد وسیعی در طب سنتی ایران دارد. رشد کند و استقرار ضعیف، عدم ایجاد پوشش گیاهی مناسب به دلیل شاخص سطح برگ پایین و دوره رشدی طولانی، این گیاه را به رقیبی ضعیف در رقابت با علف¬های هرز ، بخصوص در سال اول کشت، تبدیل نموده است و برای کشت موفقیت¬آمیز آن کنترل علف¬های¬هرز امری ضروری به نظر می¬رسد. بنابراین این آزمایش به منظور ارائه روش تلفیقی جهت کنترل علف¬های هرز رازیانه،در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در بهار سال 1391 انجام شد.تیمارها شامل، نوع علف-کش (پندیمتالین و تریفلورالین)، دز علف¬کش (صفر، 50، 75 و 100 درصد دز توصیه شده) و کنترل¬ تکمیلی (بدون کنترل تکمیلی، یک¬بار وجین دستی 50 روز پس از کاشت و مالچ کاه و کلش گندم) بودند. همچنین یک تیمار وجین علف هرز در کل طول فصل نیزبه عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاهش زیست¬توده علف¬های هرز و عملکرد رازیانه به طور معنی¬داری تحت تاثیر نوع علف¬کش، مقادیر علف¬کش، وجین دستی و مالچ قرار گرفتند. در شرایط عدم کنترل علف¬ هرز، عملکرد رازیانه تا 4/98 درصد کاهش یافت. پندیمتالین نسبت به تریفلورالین علف¬های هرز را بهتر کنترل کرد. نتایج آزمایش همچنین نشان داد که کاربرد علف¬کش¬های خاک¬مصرف زیست¬توده علف-های هرز را کاهش داد، اما بدون افزودن کنترل فیزیکی نتوانست به مدت طولانی در طول فصل رشد علف¬های هرز را کنترل کند. مشاهده شد مقادیر کاهش یافته علف¬کش¬ها اگر همراه با وجین دستی باشند می¬توانند موثرتر باشند، تا اینکه به تنهایی به کار برده شوند یا اینکه با مالچ تلفیق شوند. به طور کلی، دز توصیه شده پندیمتالین وقتی با یک¬بار وجین 50 روز پس از کاشت استفاده شد، بیشترین عملکرد و بیشترین کاهش در زیست¬توده علف¬های هرز حاصل شد که این کنترل مناسب علف هرز و عدم خسارت محصول را منعکس می¬کند.
ندا نصیری وطن فرهاد جباری
به منظور ارزیابی تأثیر تیمارهای مختلف کودی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا چیتی تحت شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه زنجان در بهار سال 1392 انجام شد. در این آزمایش دو سطح تنش خشکی شامل تنش خشکی در مرحله ی گلدهی و آبیاری مطلوب در کرت های اصلی و تیمارهای کودی در پنج سطح شامل شاهد یا عدم مصرف کود، مصرف 100 کیلوگرم اوره در هکتار ، تلقیح بذر با باکتری های ریزوبیوم سویه etli، باکتری تحریک کننده ی رشد گیاه (pgpr) و تلفیق pgpr+ریزوبیوم در کرت های فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی به طور معنی داری تحت تأثیر تنش خشکی و تیمارهای کودی قرار گرفتند. بیشترین محتوای نسبی آب به مقدار 39/76 درصد از تیمار کودی تلفیق pgpr+ریزوبیوم حاصل شد و همچنین بیشترین عملکرد دانه 2/1243 کیلوگرم در هکتار و بیشترین وزن هزار دانه 95/274 گرم از تلفیق تیمارهای کودی pgpr+ریزوبیوم (در هر دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی) به دست آمد. لذا استفاده ی تلفیقی از کودهای زیستی می تواند در افزایش عملکرد لوبیا چیتی مفید باشد. به نظر می رسد تلقیح بذر با تلفیق مناسبی از کودهای زیستی می تواند جایگزین پاک و اقتصادی برای مصرف متداول کودهای شیمیایی باشد.
محمدحسن جعفری مجید پوریوسف
به منظور بررسی تاثیر رژیم های آبیاری و الگوی های مختلف کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم، آزمایشی در سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در قالب اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. رژیم های آبیاری شامل آبیاری معمول (آبیاری بعد از کاشت، مراحل ساقه روی، خوشه دهی، گلدهی، شیری شدن دانه و خمیری نرم)، آبیاری تکمیلی (آبیاری بعد از کاشت، مرحله گلدهی و خمیری نرم) و دیم کامل به عنوان کرت اصلی و روش های مختلف کشت در چهار سطح شامل کشت تک ردیفه بر روی پشته، کشت تک ردیفه داخل جوی، کشت سه ردیفه بر روی پشته های عریض و کشت سه ردیفه درون جوی به عنوان کرت های فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که تاثیر رژیم آبیاری و الگوی کاشت بر اکثر صفات مورد بررسی شامل عملکرد، اجزای عملکرد و کارایی مصرف آب معنی دار بود. بالاترین عملکرد دانه و زیست توده از الگوی کاشت 3 ردیف روی پشته و تحت رژیم آبیاری معمولی به ترتیب به میزان 4643 و 11897 کیلوگرم در هکتار به دست آمد و کمترین میزان صفات مذکور از الگوی کاشت 3 ردیف داخل جوی و تحت شرایط دیم حاصل شد. همچنین بیشترین کارائی مصرف آب (79/1 کیلوگرم در متر مکعب) از الگوی کاشت یک ردیف داخل جوی و تحت شرایط دیم و کمترین کارائی مصرف آب (77/0 کیلوگرم در متر مکعب) از الگوی کاشت سه ردیف داخل جوی و رژیم آبیاری معمولی حاصل شد.