نام پژوهشگر: محمود سعیدی رضوانی
رضا مشکانی محمود سعیدی رضوانی
چکیده: الگوی سیپ الگویی است کل نگر و جامع که می تواند یک برنامه را بصورت سیستماتیک و همه جانبه بررسی کند. در این مطالعه برای بررسی زمینه، درونداد، فرایند و برونداد در جهت ارزیابی عملکرد برنامه های مدیریت فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه فردوسی مشهد استفاده شد. در بخش زمینه، ضمن تجزیه و تحلیل اسناد موجود، با 28 نفر از جمله مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، معاونین و کارشناسان این دفتر، مدیر فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه و کارشناسان این مدیریت، دبیران تشکلهای دانشجویی و مسئولین کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاه مصاحبه شد، در بررسی درونداد برنامه های مدیریت فرهنگی و فوق برنامه در جهت مشخص کردن امکانات و منابع مالی و منابع انسانی و راهبردها و رویه ها، با مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، مدیر فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه فردوسی مشهد و کلیه کارشناسان این مدیریت مصاحبه به عمل آمد. در بررسی فرآیند علاوه بر مصاحبه با تمام افرادی که در بخش زمینه با آنان مصاحبه به عمل آمد 5 برنامه مدیریت فرهنگی و فوق برنامه که در سال 1387 برگزار شد مورد بررسی و مشاهده قرار گرفت. در بررسی برونداد هم تعداد 356 پرسشنامه محقق ساخته با 55 عبارت جهت بررسی میزان تأثیر برنامه های مدیریت فرهنگی بر روی دانشجویان با توجه به نظرات آنها با مولفه های هویت دینی، هویت ملی، بینش سیاسی، پرورش نیروهای توانمند، مقوله های فرهنگی و هنری، ازدواج، اوقات فراغت و شادی و نشاط و در نهایت میزان رضایت کلی دانشجویان از برنامه های مدیریت فرهنگی و فوق برنامه توزیع شد. جامعه مد نظر در بخش برونداد شامل 5546 نفر از دانشجویان سال آخر دانشگاه فردوسی بودند. روش تحقیق ارزیابی است. جهت جمع آوری اطلاعات در ارزیابی زمینه، درونداد و فرایند ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل اسناد و مدارک موجود از مصاحبه استفاده گردیده است. از نتایج این پژوهش آنکه عملکرد برنامه های مدیریت فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه فردوسی در سطح بسیار نامطلوب ارزیابی می گردد. نیازسنجی در بخش زمینه صورت نمی گیرد و مدیران فرهنگی دانشگاه از بستر محیط اجتماعی و فرهنگی دانشگاه، پتانسیل ها و موانع آن جهت تحقق اهداف برنامه ها اطلاع کافی ندارند. به برنامه ریزی با توجه به اصول علمی، بی توجهی صورت می گیرد و اغلب برنامه ها بدون توجه به نیازهای دانشجویان برگزار می گردد. در بخش درونداد امکانات، منابع انسانی، منابع مالی و بودجه کافی برای برگزاری برنامه ها وجود دارد، اما منابع دروندادی به خوبی مدیریت نمی شوند و نحوه ی تخصیص منابع مادی و امکانات برای برگزاری برنامه های فرهنگی با دشواریهای فراوان روبه رو است. فرآیند اجرایی و نحوه ی اجرای برنامه ها توسط مدیریت فرهنگی و فوق برنامه بسیار نامطلوب است و بخش برونداد مشخص می کند که تأثیر برنامه های مدیریت فرهنگی و فوق برنامه با توجه به مولفه های پژوهش و میزان رضایت کلی دانشجویان از برنامه های این مدیریت به طور معناداری از نمره میانگین پایین تر و در حد اندکی بوده است.
محسن زارعی نوجینی حسین جعفری ثانی
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگیهای طرح برنامه درسی الکترونیکی در آموزش عالی از نگاه متخصصان برنامه درسی و فناوری اطلاعات است. نمونه آماری شامل 22 نفر از متخصصان برنامه درسی و 25 نفر از متخصصان فناوری اطلاعات دانشگاه های ایران است، که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش دیدگاه متخصصان برنامه درسی و فناوری اطلاعات درباره ویژگیهای عناصر طرح برنامه درسی الکترونیکی (یعنی اهداف، محتوا، فعالیتهای یادگیری، راهبردهای تدریس، گروهبندی، مواد و منابع، زمان، مکان و ارزشیابی) مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده، در سوال سه از آزمون من ویتنی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که متخصصان برنامه درسی همه اصول مولفه هایِ فعالیتهای یادگیری، راهبردهای تدریس، گروهبندی، زمان، مکان و ارزشیابی را دارای اهمیت بیشتر نسبت به آموزش حضوری می دانند. همچنین متخصصان فناوری اطلاعات همه اصول مولفه های زمان و مکان را دارای اهمیت بیشتر نسبت به آموزش حضوری می دانند. همچنین بین متخصصان برنامه درسی و فناوری اطلاعات درباره اصول مربوط به مولفه های اهداف، محتوا، فعالیتهای یادگیری، راهبردهای تدریس، گروهبندی، مواد و منابع و ارزشیابی تفاوت وجود دارد. اما در مولفه های زمان و مکان تفاوتی وجود ندارد. در بخش موانع، عدم برنامه های بلند مدت، مهمترین مانع توسعه آموزش الکترونیکی در دانشگاه است.
نسرین صادقی اول مقصود امین خندقی
برنامه درسی اجرا شده به معنای فعالیت های یاددهی- یادگیری وآنچه در کلاس درس رخ می دهد، حلقه ی واسطی است میان برنامه درسی قصد شده و برنامه درسی کسب شده که بر آن ها تأثیر و تأثر دارد. مطالعات نشان می دهد، دو مولفه روش تدریس و ارزشیابی اثرگذارترین مولفه های برنامه درسی اجرا شده، در تحقق اهداف قصد شده می باشد. نظر به این-که در جهان کنونی، برنامه درسی ریاضی به عنوان یکی از محتواهای ناظر بر رشد و توسعه که پایه بسیاری از علوم دیگر نیز هست، شناخته می شود و این که، نتایج رقابت های جهانی و عملکرد داخلی، بیانگر عدم برخورداری ایران از جایگاه مناسب در این برنامه درسی می باشد و نیز با عنایت به نقش مهم برنامه درسی اجرا شده در تحقق اهداف آموزشی، پژوهش حاضر وضعیت برنامه درسی اجرا شده درس ریاضی را مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور از میان جامعه آماری (کلاس های پایه ی چهارم ناحیه 7 مشهد در سال تحصیلی 90-89) تعداد 72 کلاس انتخاب گردیدند. در این کلاس ها دو نوع رفتار معلمان مورد ارزیابی قرارگرفت. در مرحله اول، رفتار تدریس معلمان با استفاده از روش مشاهده سیستم تعاملی فلندرز مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله بعد اطلاعات مربوط به رفتار ارزشیابی معلمان از طریق چک لیست محقق ساخته، جمع آوری و توصیف و سپس با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و دانکن مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. نتایج نشان داد، معلمان بیشتر روش های مستقیم و غیر فعال را به کار می گیرند. این معلمان سخنرانی را بر پرسشگری ترجیح داده و بنابراین صحبت های دانش آموزان بیشتر حول محور اهداف از پیش تعیین شده - و نه صحبتهای آزادانه و متفکرانه- می باشد. تجزیه و تحلیل ارزش یابی های پایانی نیز از غیرفعال بودن آنها حکایت دارد. در تمامی برگه های ارزش یابی پایانی سوالی در سطوح فعال شناختی طرح نگردیده است. این نتایج در مورد معلمان با تحصیلات و سوابق تدریس گوناگون هیچ تفات معناداری نداشته است.
رسول علیجانی محمود سعیدی رضوانی
پِژوهش حاضر به بررسی رابطه ابعاد اسنادی مکان کلیت و پایداری و کنترل پذیری با پذیرش نوآوری های آموزشی می پردازد. این پژوهش با اهداف 1. بررسی وضعیت پذیرش نوآوری های آموزشی مدیران 2. بررسی وضعیت سبک اسناد مدیران 3. تاثیر سبک اسناد مدیران بر پذیرش نوآوری های آموزشی انجام شده است. به این منظور 90 نفر از مدیران مدارس صالح آباد تربت جام دو پرسشنامه 1. پذیرش نوآوری های آموزشی که توسط علیزاده(1386) طراحی شده و پرسشنامه سبک اسناد asat که توسط هلسینگ و اندرسون تهیه شده را تکمیل نمودند اطلاعات به دست آمده با نرم افزار spss و روشهای آماری t همبسته وt با دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . فرضیه ها و سوالات پژوهش عبارتند از: ظرفیت پذیرش نوآوری مدیرانی که دارای سبک اسناد درونی هستند نسبت به مدیرانی که سبک اسنادشان بیرونی است بالاتر است.ظرفیت پذیرش نوآوری مدیرانی که دارای سبک اسنادکنترل پذیر هستند نسبت به مدیرانی که سبک اسنادشان کنترل پذیر نیست بالاتر است.ظرفیت پذیرش نوآوری در مدیرانی که دارای سبک اسناد درونی کنترل پذیر هستند نسبت به مدیرانی که سبک اسنادشان درونی کنترل ناپذیر است، بالاتر است. ظرفیت پذیرش نوآوری در مدیرانی که دارای سبک اسناد بیرونی کنترل پذیر هستند نسبت به مدیرانی که سبک اسنادشان بیرونی کنترل ناپذیر است، بالاتر است. آیا ظرفیت پذیرش نوآوری مدیرانی که دارای سبک اسناد کلی هستند نسبت به مدیرانی که سبک اسنادشان اختصاصی است بالاتر است؟ آیا ظرفیت پذیرش نوآوری مدیرانی که دارای سبک اسناد پایدار هستند نسبت به مدیرانی که سبک اسنادشان پایدار نیست بالاتر است ؟ یافته های تحقیق در مورد رویداد های کلی و مثبت و منفی نشان داد که مدیران در سبک اسناد مکان کنترل پذیری کلیت و پایداری موفقیت ها و شکستهایشان را به عوامل درونی کنترل پذیر پایدار و کلی نسبت می دهند در مورد فرضیه سوم و چهارم به جزء در رویداد های کلی در سبک اسناد بیرونی کنترل پذیر بین هیچکدام رابطه معنی داری پیدا نشد.
زهرا حسین پناه محمود سعیدی رضوانی
تحقیق پیمایشی حاضر به منظور"بررسی نگرش دانش آموزان پایه سوم متوسطه شهر نیشابور به درس دین وزندگی و عوامل موثر بر آن " صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان پایه سوم متوسطه شهر نیشابور تشکیل می دهند که از هر دو جنس و در رشته های انسانی و تجربی در سال تحصیلی 90-89 به تحصیل مشغول بوده اند. در این پژوهش ، 327 نفربه عنوان حجم نمونه وبا استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد.ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه نگرش به درس دین وزندگی،نگرش به معلم و پرسشنامه هویت دینی بود. بنابر نتایج تحلیل عاملی، نگرش به سه مولفه جذابیت، اهمیت و فهم درس دین وزندگی به عنوان متغیرهای وابسته مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که: الف- بر اساس نتایج حاصل از آمار توصیفی،نگرش دانش آموزان نسبت به سه مولفه جذابیت، اهمیت و فهم،نسبتاًمطلوب بوده است. ب- بر اساس نتایج حاصل از آزمونt در مورد تأثیر جنسیت بر نگرش، در مولفه های جذابیت و فهم، دانش آموزان دختر نگرش "نسبتاً نامطلوب" به درس دین وزندگی داشتند ولی در مولفه اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. در مورد تأثیر طبقه اجتماعی –اقتصادی بر نگرش، در مولفه جذابیت، دانش آموزان مناطق بالا شهر نگرش "نسبتاً نامطلوب" و در مولفه فهم،دانش آموزان پایین شهر، نگرش "نسبتاً نامطلوب" به درس دین و زندگی داشتند. در مولفه اهمیت،تفاوت معناداری بین نگرش دانش آموزان دو طبقه بالاشهر و پایین شهر وجود نداشت. در مورد تأثیر رشته تحصیلی بر نگرش ، در مولفه جذابیت، دانش آموزان رشته های تجربی،نگرش "نسبتاً نامطلوب"به درس دین وزندگی داشتند. ولی در مولفه اهمیت وفهم،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب رشته وجود نداشت. ج- بر اساس نتایج حاصل از همبستگی پیرسون، در مورد رابطه متغیرهای نگرش به معلم، هویت دینی و نگرش به درس دین وزندگی، بین سه متغیر فوق، همبستگی مثبت مشاهده شد. درمورد رابطه معدل و نگرش به درس دین و زندگی، بین معدل و نگرش به مولفه های سه گانه رابطه ای مشاهده نشد. د- بر اساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون به روش همزمان: در ارتباط با مولفه جذابیت، به ترتیب، بیش ترین تأثیر مربوط است به: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم 3- جنسیت. در ارتباط با مولفه اهمیت، به ترتیب، بیش ترین تأثیر مربوط است به: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم. در ارتباط با مولفه فهم، به ترتیب، بیش ترین تأثیر مربوط است به:1- نگرش به معلم 2- جنسیت 3-هویت دینی 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی.
حسن اسلامیان محمود سعیدی رضوانی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی میزان انطباق فرایند تدریس در درس دین و زندگی پایه سوم متوسطه شهر مشهد با کتاب راهنمای تدریس می باشد.روش تحقیق حاضر تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جمعیت مورد مطالعه پژوهش حاضر کلیه دبیران درس دین و زندگی در پایه سوم متوسطه ی ناحیه (2) شهر مشهد می باشند که در سال تحصیلی 90-1389 در 9 دبیرستان مدرسه موجود در این ناحیه مشغول به تدریس بوده اند که برای نمونه گیری از روش سرشماری استفاده شده است.در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از فرم چک لیست مشاهده و فرم مصاحبه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه تحلیل اطلاعات چک لیست مشاهده از محاسبه درصد انجام دستورالعمل کتاب راهنمای تدریس در هریک از گویه ها از لحاظ اجراکردن یا اجرا نکردن آن گویه خاص استفاده شد و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها در ارتباط با مولفه های کلیات و تمهیدات درهریک از سئوالات، از لحاظ پاسخ درست یا نادرست دبیران در پاسخ به سئوالات، استفاده شد.همچنین برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با دبیران در ارتباط با میزان آگاهی و استفاده ی آنها از فرایند تدریس توصیه شده درکتاب راهنمای تدریس و میزان مطلوبیت فرایند تدریس توصیه شده در کتاب راهنمای تدریس،از روش تحلیل کمی و کیفی استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که: میزان انطباق فعالیت های دبیران در ارتباط با مولفه کلیات و تمهیدات موضوعات دروس دین و زندگی با توصیه های کتاب راهنمای تدریس در هیچ از موارد در حد مطلوبی نبوده است،میزان انطباق فعالیت های دبیران و مشارکت دانش آموزان در بخش مربوط به سازماندهی فعالیت های یاددهی- یادگیری با توصیه های کتاب راهنمای تدریس در اکثر موارد در حد مطلوبی نبوده است.اکثر دبیران اظهار داشته اند که آگاهی،تسلط و استفاده آنها در ارتباط با کتاب راهنمای تدریس بسیار کم می باشد. همچنین تقریبا" نیمی از دبیران (46 درصد) توصیه های ارایه شده در کتاب راهنمای تدریس را بسیار کاربردی و مفید می دانستند،5/15درصد دبیران محتوای این کتاب را کاربردی و مفید نمی دانستند و بقیه دبیران(5/38 درصد) از میزان مطلوبیت محتوای کتاب راهنمای تدریس به دلیل عدم آگاهی از محتوای کتاب اظهار بی اطلاعی کردند. واژه های کلیدی: تدریس،کلیات،سازماندهی فعالیت های یاددهی- یادگیری،تمهیدات
حمید امیری اسفندقه محمود سعیدی رضوانی
آموزش محیط زیست در میان اولویت های برنامه ریزی آموزشی در کشور ما فاقد جایگاه مناسب است.گزارش برنامه جامع آموزش همگانی محیط زیست کشور (1385) یکی از مهم ترین چالشهایی پیش روی محیط زیست در بخش آموزش رسمی را عدم توجه به آموزشهای زیست محیطی معلمان مدارس ذکر می نماید لذا پژوهش حاضردر پاسخ به نیاز موجود ،اقدام به نیازسنجی اولویت های آموزشی زیست محیطی دبیران مقطع متوسطه نموده است . این تحقیق از نوع کاربردی و از روش توصیفی با رویکرد پیمایشی صورت گرفت. جامه آماری مورد بررسی در تحقیق کلیه دبیران شیمی و زیست شناسی شاغل در نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهر مشهد در سال تحصیلی 90-89 می باشدو برای تعیین حجم نمونه از روش منطقه ای – خوشه ای استفاده گردید که در مجموع تعداد 79 دبیر شیمی و 77 دبیر زیست شناسی سه ناحیه 1و3و 6 آموزش و پرورش شهر مشهد را شامل می شود،.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با سوالات بسته پاسخ با طیف لیکرتی ، شامل 42 سوال در چهار مقوله مختلف بوده و جهت سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری و داوری تخصصی و به منظور سنجش پایایی از روش پیش آزمون ، پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای 869/0 بدست آمد . اطلاعات بدست آمده به کمک شاخصهای آمار توصیفی نظیر فراوانی ،میانگین وانحراف معیار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اولویت های اصلی نیازهای آموزشی هر دوگروه دبیران زیست و شیمی به ترتیب ، 1-پرداختن به تجربیات ، الگوها و روشهای آموزش محیط زیست ، 2- مسائل و مشکلات زیست محیطی 3- دانش پایه زیست محیطی می باشد و نیازهای آموزشی دبیران شیمی منطبق بر محتوای زیست محیطی کتاب شیمی است در حالی که نیازهای آموزشی دبیران زیست فراتر از از کتاب بوده و موضوعاتی را که در کتاب حضور کم رنگی داشته و یا حضور ندارند ،را شامل می شود. و در بخش نگرش سنجی مشخص گردید هردو گروه دبیران به مباحث زیست محیطی علامند بوده و حضور مباحث زیست محیطی را در کتاب درسی لازم می دانند و وقت کافی نیز برای تدریس این مباحث در کلاس می گذارند.اما با حضور مباحث زیست محیطی در کتاب مورد تدریسشان نسبتا مخالف بوده و ترجیح میدهند این مباحث در کتاب جداگانه ای تدریس گردد . واژه های کلیدی : نیازسنجی،آموزش محیط زیست،دوره ضمن خدمت ،برنامه ریزی درسی
مریم یغمایی محمود سعیدی رضوانی
به سبب اهمیت همه جانبه ای که اثر بخشی نقش دارد چگونگی توجیه و یا تغییر انتظارات مربوط به نقش نیز از اهمیت برخوردار است. تحقیق پیمایشی حاضر به منظور بررسی انتظارات نقش مدیر از دیدگاه مدیران دبیران و دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان شاهرود و مقایسه آن با عملکرد فعلی مدیران صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را مدیران، دبیران و دانش آموزان دوره متوسطه تشکیل می دهند نمونه شامل 12مدیر د ر12دبیرستان متوسطه نظری 100معلم در رشته های مختلف در دبیرستانهای نظری و 284 دانش آموز سال سوم متوسطه نظری در 12 کلاس در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی می باشند که مدیران با روش سرشماری، دبیران نمونه گیری در دسترس و دانش آموزان نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق سه پرسش نامه محقق ساخته برای سه گروه می باشند. پرشسنامه مدیران و دبیران در شش مقوله آموزش و تدریس، امور کارکنان، روابط مدرسه با اجتماع، امور ساختمان تسیهلات و تجهیزات، امور اداری و مالی و امور دانش آموزان بود امادر پرسش نامه دانش آموزان مقوله امور اداری و مالی حذف گردیده است. نتایج نشان داد که مدیران و دبیران با اهمیت وظایف در همه مقوله ها موافق اند دانش آموزان اهمیت وظایف در مقوله روابط مدرسه با اجتماع را تایید نکرده ولی چهار مقوله دیگر را تایید کردند. همچنین مدیران و دبیران انجام وظایف به میزان لازم توسط مدیر در هر شش مقوله را تایید کرد. در حالی که دانش آموزان در هیچ یک از مقولات انجام وظایف توسط مدیر را تایید نکردند. در یافته های پژوهش مشخص شد بین انتظارات مدیران و دبیران از نقش مدیر، و میزان انجام وظایف تفاوتی وجود ندارد در حالی که بین انتظارات دانش آموزان از نقش مدیر ومیزان انجام وظایف توسط مدیر تفاوت معنادار است. همچنین در مقایسه بین ادراکات مدیران از انتظارت دانش آموزان با انتظارات واقعی دانش آموزان مشخص شد که مدیران در چهار مقوله اول ادراک درستی از انتظارات دانش آموزان دارند ولی در مقوله آخر یعنی امور دانش آموزان ادراک آنها کافی نیست . بالاخره اینکه بین انتظار گروه دانش آموزان با مدیران در تمام مقولات به جز امور کارکنان و بین انتظارات دانش آموزان با دبیران در تمام مقوله ها به جز آموزش و تدریس تفاوت معنادار وجود دارد.
عبداله مهاجر گلیان محمود سعیدی رضوانی
مهم ترین هدف این تحقیق بررسی وضع مطلوب و موجود دبیران دین و زندگی بود که البته برای مقایسه دبیران ریاضی نیز مورد بررسی نظرات دانش آموزان قرار گرفتند. ویژگی های معلم مطلوب با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، گردآوری شد وبه شکل پرسشنامه درآمد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر رشته تجربی و انسانی شهر سرخس به تعداد 280 نفر بوده است. همچنین جهت مقایسه نظرات دانش آموزان برای بررسی تأثیر طبقه اقتصادی نمونه ای 225 نفری، از 3 ناحیه کم برخوردار، متوسط، و برخوردار مشهد نیز مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که این پایایی ها به دست آمد: مقوله اعتقادات و اخلاق فردی 79/0، مقوله شخصی و روانی 89/0، مقوله اخلاق بین فردی 90/0، مقوله ویژگی های ظاهری 78/0 و مقوله شایستگی های حرفه ای 89/0 . نتایج این تحقیق گویای آن است که دانش آموزان درکل انتظارات بالاتری را از دبیران دین و زندگی نسبت به دبیران ریاضی دارند و بیشترین انتظارات نیز از ویژگی های شخصی و روانی و اعتقادات و اخلاقیات بین فردی دبیر است. همچنین در مقایسه بین وضع مطلوب و موجود ، مشاهده شد هم دبیران دین و زندگی و هم ریاضی با وضع مطلوب و مورد انتظار دانش آموزان فاصله دارند. از دیگر نتایج این تحقیق تأثیر جنسیت در انتظارات شاگردان بود به طوری که دانش آموزان دختر انتظارات بالاتری نسبت به پسران از دبیران دین و زندگی ابراز نموده بودند. همچنین دبیران دین و زندگی و ریاضی زن نسبت به دبیران مرد بیشتر توانسته بودند در وضع موجود انتظارات دانش آموزان را برآورده کنند. از دیگر نتایج این تحقیق تأثیر طبقه اقتصادی- اجتماعی در انتظارات شاگردان بود. به طوری که مناطق کم برخوردارتر انتظارات بیشتری را در زمینه های اعتقادی، اخلاقی و حرفه ای دبیر طلب نموده بودند.
اعظم آ حسین جعفری ثانی
با توجه به نقش و رابطه متقابل آموزش و پژوهش در دانشگاه ها، شناخت رابطه بین تعداد آثار علمی و پژوهشی اساتید با تدریس آنان، می تواند اطلاعات مناسبی در راستای توسعه آموزش و پژوهش در اختیار معاونت های آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها قرار دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر رابطه عملکرد پژوهشی با نمرات ارزشیابی تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری می باشد. جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری طی سال تحصیلی 91-1390 به تعداد 159 نفر بودند. گردآوری داده ها درباره افراد جامعه مورد مطالعه از طریق شمارش کامل افراد (سرشماری) صورت گرفت. ابزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش، که از اسناد موجود در معاونت اداری و معاونت آموزشی و معاونت پژوهشی دانشگاه تهیه شده بود، شامل:آمار اساتید همراه با اطلاعات توصیفی در مورد آنان از قبیل سن،جنس،مرتبه علمی،سابقه خدمت، نمرات ارزشیابی تدریس اعضای هیأت علمی و عملکرد پژوهشی آنان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و t مستقل استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره عملکرد پژوهشی و نمره کل ارزشیابی و همچنین مولفه توان علمی اساتید و زیرمولفه-های آن همبستگی معناداری وجود ندارد (05/0p>). نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین اساتید زن و مرد از لحاظ نمره عملکرد پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0=p، 46/2=t(156))، اما از لحاظ نمره کل ارزشیابی(93/0=p ، 08/0-= t (156)) و نمره کلی مولفه توان علمی اساتید (57/0=p، 56/0= t (156)) تفاوت معناداری وجود ندارد. در ادامه نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین عملکرد پژوهشی براساس مرتبه علمی تفاوت معناداری وجود دارد (000/0=p، 85/27= f(2,156))، اما براساس گروه آموزشی (25/0=p، 39/1= f(2,156))، و براساس سابقه خدمت (07/0=p، 37/2= f(2,151))، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین نمره کل ارزشیابی بر اساس مرتبه علمی (64/0=p ، 64/0= f(2,156))، بر اساس گروه آموزشی (13/0=p ، 06/2=f(2,156))، و بر اساس سابقه خدمت (47/0=p ، 84/0=f(3,151))، و همچنین بین نمره کلی مولفه توان علمی اساتید بر اساس مرتبه علمی(68/0=p ، 38/0=f(2,156))، بر اساس گروه آموزشی(32/0=p ، 12/1=f(2,156))، و بر اساس سابقه خدمت (97/0=p ، 08/0=f(3,151)) تفاوت معناداری وجود ندارد. در ادامه نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد از لحاظ زیرمولفه های توان علمی اساتید بر اساس جنسیت (24/0=p، 33/1= f(6, 149))، بر اساس مرتبه علمی (34/0=p ، 12/1=f(6, 150))، بر اساس سابقه خدمت (23/0=p ، 22/1=f(6, 146)) تفاوت معناداری وجود ندارد اما بر اساس گروه آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد (03/0=p ، 88/1= f(6, 150)).
زهرا فیروزی مرتضی کرمی
امروزه ارتقاء اثربخشی آموزش ها از جمله ارزشمندترین هدف هر نهاد آموزشی محسوب می شود و مرکز آموزش های ضمن خدمت نیز به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای آموزشی هر کشور از این امر مستثنی نیست. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ضمن خدمت از طریق مقایسه ی اثربخشی الگوی مساله محوری سیستمی و سازنده گرا در طراحی محیط های مساله محور در آموزش ضمن خدمت معلمان انجام شد. روش مورد استفاده در آن روش شبه آزمایشی بود که در بین طرح های موجود در این روش، به منظور سنجش متغیرهای نگرش و رضایت از طرح پس آزمون با گروه گواه و به منظور سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دوره های ضمن خدمت معلمان شهرستان لامرد که در سال 1391 برگزار می شد، بود که به طور تصادفی دوره ی ضمن خدمت ارزشیابی توصیفی که برای معلمان ابتدایی به مدت 15 ساعت برگزار می شد انتخاب گردید. سپس با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس سه گروه که در دوره های مهرماه 1391 ثبت نام کرده بودند، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. در این دوره 103 نفر حضور داشتند. توزیع فراگیران در گروه ها عبارت بود از؛ جاناسن (28 نفر) مریل (35نفر) و روش های موجود (40نفر). اثربخشی دوره با سه متغیر رضایت فراگیران از دوره، نگرش آن ها نسبت به دوره و میزان یادگیری ایشان مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده شامل پرسشنامه رضایت، نگرش و آزمون دوره بود. روایی همه ابزار ها از طریق روایی محتوایی محاسبه گردید. میزان پایایی پرسشنامه رضایت و نگرش فراگیران با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0 و 94/0 محاسبه شد. میزان پایایی آزمون دوره از طریق روش کودر ریچاردسون، 83/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش از یک سو نشان دهنده ی اثربخشی آموزش ضمن خدمت بر اثر کاربرد مساله-محوری سیستمی و سازنده گرا نسبت به روش های موجود بود و از سوی دیگر نشان دهنده ی اثربخش تر بودن مساله-محوری سازنده گرا نسبت به مساله محوری سیستمی بود.
سمیه حسن نیا مقدم محمود سعیدی رضوانی
بررسی برداشت مدیران،دانش آموزان و مربیان پرورشی از نقش یک مربی پرورشی مطلوب و مقایسه آن با وضعیت موجوددر مدارس شهرستان شیروان
علیرضا عقیلی مقصود امین خندقی
هدف این پژوهش شناسایی و مقوله بندی صلاحیت های معلم، بررسی میزان تحقق این صلاحیت ها و بررسی نقاط قوت و ضعف برنامه درسی تربیت معلم از منظر اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شد، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان و اساتید دو مرکز شهید بهشتی و شهید هاشمی نژاد شهر مشهد در سال تحصیلی 92- 1391 به تعداد 1025 نفر و فارغ التحصیلان این مراکز در 10 سال گذشته بود. حجم نمونه برای دانشجویان مطابق فرمول کوکران 146 بدست آمد، نمونه اساتید به روش سرشماری و نمونه فارغ التحصیلان از افراد در دسترس استفاده شد. به منظور شناسایی صلاحیت های معلم از مدل 5 مرحله ای بیهام و مایر، و برای بررسی میزان تحقق این صلاحیت ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل 58 گویه (صلاحیت) و برای بررسی نقاط قوت و ضعف برنامه درسی از مصاحبه استفاده شد. روایی محتوایی توسط متخصصان علوم تربیتی احراز شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و آمار استنباطی بر مبنای نقطه 50 و 70 درصدی استفاده شد. یافته های سوال اول پژوهش، تدوین و مقوله بندی صلاحیت های معلم در قالب 4 عامل کلی (صلاحیت های علمی ـ عملکردی، صلاحیت های فردی-شخصیتی، صلاحیت های مدیریتی و صلاحیت های تربیتی)، 9 مولفه و 58 صلاحیت بود. یافته های سوال دوم نشان داد که میزان تحقق صلاحیت های معلم در برنامه درسی تربیت معلم در کلیه مولفه ها در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد. همچنین یافته های سوال سوم نشان داد که نارسایی های برنامه درسی در بخش محتوا شامل؛ غیر کاربردی بودن درس روش ها و فنون تدریس، وجود سرفصل های غیر ضروری، عدم توجه به مباحث روانشناسی، به روز نبودن منابع درسی، شیوه های ارزشیابی نامناسب، موضوع محور بودن منابع درسی، حجم زیاد کتب درسی، عدم توجه به تحقیق و پژوهش و زمان کم برخی دروس، و در بخش روش های تدریس شامل؛ عدم آشنایی اساتید با تکنولوژی های آموزشی، پایین بودن سطح علمی برخی اساتید، استفاده از روش های سنتی در تدریس، تدریس برخی از اساتید در دروس غیر تخصصی و انگیزه پایین بسیاری از اساتید نسبت به کار خود می باشند.
آمنه سیلانه مرتضی کرمی
با توجه به تعبیر پژوهشگران که اثربخشی آموزش یکی از عوامل اصلی در توسعه پایدار می باشد، آموزش فنی و حرفه ای نقش مهمی در رسیدن به این هدف دارد. چرا که با انتقال دانش و مهارت ها به افراد، شایستگی هایشان را برای ورود به دنیای کسب و کار ارتقاء می بخشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش فنی وحرفه ای از طریق مقایسه مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای(4c/id) با مدل آموزشی رایج انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده که در بین طرح های موجود، به منظور سنجش متغیرهای نگرش و رضایت از طرح پس آزمون با گروه مقایسه، متغیرهای یادگیری و نگرش به کار و آموزش های فنی حرفه ای از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مقایسه استفاده گردید. جامعه آماری شامل کلیه دوره های آموزش فناوری اطلاعات (icdl) بود که در سال 1392در آموزشگاه های آزاد فنی حرفه ای شهرمشهد برگزار می شد. از میان این دوره آموزش واژه پرداز(word) به مدت 18ساعت به عنوان نمونه تصادفی انتخاب گردید؛ که با توجه به سقف محدود متقاضیان این دوره ها تعداد 30 نفر از فراگیران به عنوان گروه مقایسه(15نفر) و گروه آزمایش(15نفر) انتخاب شدند؛ سنجش رضایت و نگرش از طریق ابزار پرسشنامه؛ سطح یادگیری از طریق آزمون یادگیری و نگرش نسبت به کار از طریق ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. میزان روایی همه پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه نگرش و رضایت با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 93/0 و 91/0 برآورد شد. پایایی آزمون دوره با فرمولkr20 کودریچاردسون70/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری و کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش از یک سو نشان دهنده ارتقاء نگرش، رضایت و ارتقاء یادگیری عملی فراگیران در محیط طراحی شده برمبنای مدل چهارمولفه ای نسبت به محیط های آموزشی رایج بود. همچنین فراگیران در محیط کل نگر مبتنی بر مدل چهارمولفه ای نگرش بهتری را نسبت به ارزش کار و آموزش فنی و حرفه ای کسب نمودند.
سکینه محبی امین حسین جعفری ثانی
ما هم اکنون در آستانه عصر شتابندگی تاریخ هستیم. از این رو به کارگیری روش هایتدریس خلاق، از ضروریات سیستم آموزش عالی محسوب می شود. با توجه به این که روش آموزش و یادگیری بین فرهنگ های مختلف متفاوت است می توان گفت که نظام آموزشی، بازتابی از فرهنگ جامعه، نیازها ، آرزوها و ماهیت دانش موجود در یک جامعه محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی فرهنگ تدریس و شناسایی الزامات تدریس خلاق بود. تا از این طریق بستری برای فهم بیشتر عوامل فرهنگی موثر بر تدریس خلاق فراهم شود. برای دستیابی به این اهداف دو سوال مطرح شد؛ در سوال اول، به بررسی فرهنگ تدریس در دو دانشکده پرستاری و ادبیات پرداخته شد و در سوال دوم، الزامات تدریس خلاق شناسایی گردید. روش اصلی پژوهش رویکرد کیفی مردم نگاری بود. میدان تحقیق دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بود. از مشاهده مشارکتی و مصاحبه به عنوان ابزار اصلی پژوهش استفاده گردید. مشارکت کنندگان اصلی پژوهش 7 نفر از اساتید (3 استاد از دانشکده پرستاری و 4 استاد از دانشکده ادبیات) و تعدادی از دانشجویان این دو دانشکده بودند. داده های گرد آوری شده از طریق روش کدگذاری اشتراوس و کوربین تحلیل شد. جهت اعتبار یافته ها از معیارهای چهارگانه منسوب به گابا و لینکلن استفاده گردید. نتایج تحقیق در سوال اول نشان داد که خلاقیت یک هنجار مرسوم در فرهنگ تدریس تلقی نمی شود. در این رابطه برخی از عوامل مثل باورهای ذهنی استاد درباره دانشجو، تدریس، یادگیری، ارزشیابی، باور استاد درباره ارتباط با دانشجو، تجربه زیسته استاد و پیشینه تحصیلی و همچنین عوامل مربوط به ویژگی های دانشجو مثل وابستگی به استاد، نگرش ستایشگرانه به علم، فقدان مهارت های مباحثه، تصور از استاد به منزله دانای مطلق، منجر به ایجاد پدیده محوری پژوهش (هنجار نبودن تدریس خلاق) شده است. این پدیده تحت تأثیر برخی از شرایط نظیر سیاست های انگیزشی دانشگاه، سیاست های ارزشیابی از تدریس، سیاست های آموزش استادان، حجم زیاد فعالیت هیأت علمی، مقررات آموزشی، کمبود امکانات، ویژگی های شخصیتی استادان و دانشجویان، ضعف در دانش استادان و شیوه های تدریس فعلی، هنجارها و ارزش های حاکم بر دانشگاه و سیاست های مربوط به گزینش استاد قرار دارد. یافته های سوال دوم پژوهش که با تکیه بر فرهنگ کشف شده، بنیان های نظری تدریس خلاق و اسناد فرادستی انجام شده بود، نشان داد که برای دستیابی به فرهنگی که حمایت کننده تدریس خلاق است، مجموعه عوامل و عناصری همچون ویژگی های برنامه درسی، ساختار تدریس و یادگیری، استاد و تکنولوژی باید دستخوش تحولاتی قرار گیرد.
مرتضی مرادی دولیسکانی محمود سعیدی رضوانی
چکیده این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه¬ها و استانداردهای اخلاق حرفه¬ای تدریس برای استادان معارف اسلامی تهیه و تدوین شده است. روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحلیلی- استنتاجی بود. جامعه آماری در سؤال اول کلیه کتابها و مقالات علمی فارسی و انگلیسی مرتبط با اخلاق حرفه¬ای تدریس به طور عام و اخلاق حرفه¬ای تدریس برای استادان معارف اسلامی به طور خاص و در سؤال دوم شامل کلیه اساتید معارف اسلامی و همچنین کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد که در سال 93-1392 مشغول به تحصیل هستند، بود. تعداد استادن معارف اسلامی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم تربیتی، با توجه به آمار اخذ شده از گروه معارف اسلامی و گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد به ترتیب 40 و 199 نفر بودند. به علت تعداد محدود استادان معارف اسلامی از روش نمونه¬گیری در دسترس استفاده شدکه 19 نفر از استادان معارف اسلامی حاضر به همکاری شدند و از بین دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی 32 نفر به روش نمونه¬گیری در دسترس، انتخاب شدند. مراحل گردآوری داده¬ها شامل مراحل زیر بود. در مرحله اول تمام منابع انگلیسی و فارسی مربوط به موضوع که شامل 25 منبع انگلیسی و 16 منبع فارسی بود، بررسی و شناسایی شدند. در مرحله بعد، با بررسی منابع، استانداردهای اخلاق حرفه¬ای تدریس برای استادان معارف اسلامی شناسایی و استخراج گردید و در نهایت فهرستی مشتمل بر 287 استاندارد ( با تکرار بعضی از موارد) و 166 استاندارد ( بدون موارد تکرار) گردآوری گردید. در مرحله بعد به خاطر تعداد زیاد موارد استانداردها، موارد مشابه و مرتبط با هم ادغام و تلیق شدند و عنوان مناسب برای هر یک از آنها به صورت مؤلفه انتخاب شد، که در نهایت 287 استاندارد به 30 مؤلفه کلی با ذکر فراونی هر یک از آنها به دست آمد. برای روایی مؤلفه¬ها از نظرات متخصصان استفاده شد و روایی هر یک از آنها تأیید گردید. همچنین پایایی تحقیق از طریق کدگذاری برای ده درصد از استانداردهای توسط کدگذار دوم انجام شد که ضریب توافق کامل میان پژوهشگر و کدگذاران مشاهده شد. در مرحله بعد، جهت اعتباریابی مؤلفه¬های اخلاق حرفه¬ای تدریس برای استادان معارف اسلامی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی استفاده گردید، بدین منظور از نظرات 6 نفر از خبرگان دینی و دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی استفاده شد و براساس آن روایی این ابزار تأیید گردید. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ استفاده شد که ضریب آن 86/0 بدست آمد. پس از توزیع پرسشنامه در میان جامعه آماری، از میان اساتید معارف اسلامی 19 پرسشنامه و از میان دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی 32 مورد فرم تکمیل شده به محقق بازگردانده شد که در نهایت 52 پرسشنامه جمع¬آوری شد. سپس داده¬های پرسشنامه به صورت کدگذاری وارد نرم افزار spss شد و با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه مؤلفه¬ها براساس میزان اهمیت در سه طبقه ده تایی طبقه¬بندی شدند که به ترتیب اهمیت عبارتند از: طبقه اول) صداقت و درستکاری، دارا بودن اخلاص و تقوای الهی، برقراری ارتباط مناسب و مؤثر، رعایت احترام و تکریم، الگو بودن، خوش¬رویی، فروتنی و مهربانی، امانتداری، سعه¬ی صدر و بردباری، عدالت¬محوری، رازداری، خودداری از اعمال رفتاری¬های نادرست، طبقه دوم) تقویت دانش تخصصی و شایستگی¬های حرفه¬ای خود، توجه به بعد تربیتی فراگیران، داشتن تعهدکاری، ایجاد جو و فضای باز، مثبت، مؤثر و صمیمی، داشتن ویژگی¬های ظاهری مناسب، دارا بودن دانش فنی تدریس و کاربرد آن در کلاس، رعایت نظم و انضباط، تقویت روحیه کاوشگری و انگیزش در دانشجویان، نگاه مشاور گونه در برخورد با امور مختلف دانشجویان، طبقه سوم) داشتن روحیه مشارکت و همکاری، داشتن تفکر حل مسئله، انتقادپذیری و آموزش آن به دانشجویان، توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی، روحیه پژوهش محوری، دارا بودن فن بیان، خلاق بودن، داشتن بینش روان¬شناختی، التزام عملی به سیاست¬ها و قوانین آموزشی دانشگاه و دارا بودن دانش ارزشیابی و نحوه کاربرد آن که در 6 مؤلفه و خوشه اخلاق بین فردی (ارتباطات)، شایستگی¬های علمی-تخصصی، شخصیتی-رفتاری، اعتقادی-ارزشی، ادراکی و روانی-اجتماعی سازماندهی شده است.
مصطفی فرع شیرازی علیرضا عابدی سرآسیا
از آنجایی که بنا بر اصول عقیدتی ما، اسلام دین جامع و کاملی است و برای تمام ابعاد زندگی آدمی برنامه دارد، در این تحقیق به بررسی تربیت جنسی در آموزه های دینی با رویکرد فقهی – حدیثی پرداخته ایم. این تحلیل و بررسی در مقام پاسخ گویی به دو سوال اساسی می باشد. 1. آیا آموزه های فقهی و حدیثی موجود، این قابلیت را از نظر شمول و جامعیت دارند که بتوان یک مجموعه ای از احکام فقهی را در زمینه تربیت جنسی تهیه و گرد آوری کرد؟ 2. آیا این مجموعه احکام با نظریات علمی و تجربی روز در زمینه تربیت جنسی، همخوانی و تطابق دارند؟ پس از بررسی صورت گرفته به این نتیجه می رسیم که دین اسلام برای تربیت جنسی نه تنها برنامه جامع و کاملی دارد؛ بلکه بسیاری از آموزه های آن امروزه در علوم روانشناسی مورد دست یابی و تأیید دانشمندان قرار گرفته است. نتیجه دیگر اینکه آموزه های دینی در این مسأله تنها به شکل آداب اخلاقی و ارشادی نمی باشد؛ بلکه دین اسلام در بسیاری از مسائل به تعیین حکم و تکلیف پرداخته است
کبری قبادی محمود سعیدی رضوانی
پژوهش حاضر باهدف شناسایی تمثیل¬های جایگزین(مطلوب) در آیات و روایات برای گنجاندن در محتوای کتاب پیام¬های آسمانی دوره متوسطه صورت گرفت. برای این منظور جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان سال سوم دوره متوسطه اول سال تحصیلی "93-1392" شهرستان گچساران بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر دانش آموز پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل نمودند. برای پاسخگویی به سوال اول این پژوهش محتوای کتاب پیام های آسمانی مورد مطالعه قرار گرفت و تمثیل های موجود در آیات و روایات شناسایی شد. و برای پاسخگویی به سوال دوم پژوهش از نرم افزار جامع الاحادیث(5/3) بهمنظور استخراج تمثیل¬های موجود در آیات و روایات استفاده شد. جهت دست یافتن به نتایج بعدی پژوهش حاضر از روش کمّی غیرآزمایشی(توصیفی- پیمایشی) استفاده¬ شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spssتجزیه وتحلیل شدند. یافته¬های پژوهش حاضر نشان داد 1- عدم وجود تمثیل در کتاب برای برخی مفاهیم 2- تمثیل¬های استخراج شده از آیات و روایات در مقایسه با تمثیل¬های موجود در کتاب برای دانش¬آموزان از جذابیت و قابلیت فهم بیشتری برخوردار بودند، و بین دو گروه دختر و پسر در برخی موارد تفاوت معناداری وجود دارد و برای دختران از جذابیت و فهم بیشتری برخوردار بودند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که از قرآن و روایات بهعنوان یک منبع غنی و بسیار با اهمیت در محتوای کتاب پیام های آسمانی غفلت شده است. در کتاب های درسی ما کمتر به تمثیلات قرآنی و روایات معصومین توجه شده است. درصورتی کههر یک از تمثیل¬های قرآن بهعنوانمهم ترین و مفیدترین ابزار در جهت سلامت روحی و ارتقاء تربیت و اخلاق می تواند نقش موثری ایفا نماید.
طاهره امیدی ارجنکی محمود سعیدی رضوانی
این پژوهش باهدف شناسایی و تدوین مولفه های اخلاق حرفه ای متناسب با کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای انجام شد. روش تحقیق توصیفی با تکیه بر آراء صاحب نظران بود. مستندات معتبر در زمینه اخلاق حرفه ای، کارفرمایان موفق و هم چنین مدیران کارخانه ها مورد مراجعه قرار گرفتند. برای نیل به هدف پژوهش از روش 5 مرحله ای بیهام و مایر استفاده شد. بر این اساس در مرحله اول ادبیات موضوع و منابع علمی بررسی گردید و فهرستی مشتمل بر 84 مولفه اخلاقی از منظر 82 صاحب نظر و سازمان شناسایی شد. در مرحله بعد اسناد سازمان فنی و حرفه ای کشور شامل اهداف، رسالت و مأموریت، استراتژی ها- راهبردها، خط مشی ها و سیاست ها و منشور اخلاقی این سازمان به علاوه اسناد دیگری از قبیل منشور اخلاقی خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران و آیین نامه اخلاق حرفه ای اصناف تحلیل شد و سرانجام لیستی مشتمل بر 55 مولفه استخراج گردید. سپس طی فرآیند مصاحبه با 15 تن از کارفرمایانی که کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای را به کار گرفته بودند، فهرستی مشتمل بر 58 مولفه اخلاقی مورد نیاز کارآموزان تهیه گردید. در مرحله چهار، ابتدا مولفه ها براساس ترادف ها، شباهت ها و تعلق داشتن به مفاهیم کلی تر حتی الامکان ادغام شدند و تعداد مولفه ها به 73 مورد رسید. سپس جهت اعتبار یابی مولفه های اخلاق حرفه ای برای کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای، از پرسشنامه محقق ساخته «تعیین میزان اهمیت مولفه های اخلاق حرفه ای کارآموزان »استفاده شد که فقط یک مولفه مورد تایید واقع نشد. در مرحله آخر مولفه های اخلاق حرفه ای مورد نیاز کارآموزان( مشتمل بر 72 مولفه ) در قالب 6 خوشه اصلی مشتری مداری، ویژگی های اخلاقی در ارتباط با وظیفه (کار و محیط کار)، روابط سالم نسبت به همکاران، شایستگی اخلاقی اجتماعی (با تاکید بر بیرون سازمان علاوه بر درون سازمان)، شایستگی اخلاقی فردی معنوی، ارتباط با مافوق سازمان دهی شد.
صفیه حدادی مرتضی کرمی
هدف پژوهش حاضر، تأثیر طراحی انگیزشی آموزش بر کیفیت زندگی کلاسی و یادگیری در آموزش دانشگاهی بود. روش تحقیق از منظر هدف، کاربردی و از حیث گرد آوری داده ها، آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش، تمام دانشجویان مقطع کارشناسی علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در نیمسال اول سال تحصیلی 94-1393 بودند که با توجه به ضرورت همکاری استاد درس در طراحی و اجرای برنامه های آموزشی و قابلیت تبدیل دانشجویان به دو گروه آزمایش و کنترل از سویی دیگر، درس روش ها و فنون تدریس به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. این کلاس دارای 50 دانشجو بود و با استفاده از جدول اعداد تصادفی دانشجویان به گروه های آزمایشی و کنترل گمارش یافتند. بررسی سنجش با بکار گیری مراحل ده گانه طراحی انگیزشی بر اساس مدل کلر چهار عنصر: توجه، ارتباط، اطمینان و رضایت در بخش روش های تدریس مستقیم این درس گنجانده شد. برای سنجش اثربخشی این طراحی از دو متغیر کیفیت زندگی کلاسی و یادگیری استفاده شد. روایی پرسشنامه کیفیت زندگی کلاسی از طریق روایی محتوایی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. برای اندازه گیری یادگیری، از پرسشنامه آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده شد. روایی این پرسشنامه نیز از طریق جدول- هدف محتوا و میزان پایایی آزمون یادگیری نیز با کودر ریچاردسون محاسبه گردید. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری و کوواریانس چند متغیری تحلیل گردید. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر طراحی انگیزشی کلر بر کیفبیت زندگی کلاسی بود ؛ اما این تأثیر بر یادگیری معنادار نبود.
زهرا اسلامیان محمود سعیدی رضوانی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیام های مرتبط با خویشتن داری جنسی دانش آموزان مقطع متوسطه به منظور تدوین محتوای مطلوب صورت گرفت. روش پژوهش حاضر پیمایشی- توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم متوسطه در رشته های انسانی، تجربی و ریاضیِ حاضر در کلاس های آموزشی تابستانه در سال 94-1393بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای250 نفر از دانش آموزان در این پژوهش شرکت داده شدند که از این میان 136 نفر دختر و 114 نفر پسر بودند که پرسشنامه محقق ساخته توسط آنان تکمیل شد. همچنین مدرسان مجرب کارگاه های آموزش خانواده و تربیت جنسی نیز گروه دیگری از جامعه آماردی بودند که پرسشنامه محقق ساخته مرتبط با مدرسان، توسط 12 نفر از آنان که به روش سرشماری انتخاب شده بودند تکمیل گردید. روش این پژوهش برای پاسخگویی به سوال اول پژوهش به منظور شناسایی پیام های موثر بر خویشتن داری جنسی از نظر دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه و سؤال دوم پژوهش به منظور شناسایی پیام های مؤثر از دیدگاه مدرسان مجرب، استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، بود. برای تحلیل داده ها نیز از آمار در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تحلیل واریانس چند متغیری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های فوق از نرم افزار اس پی اس اس 16 استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که پیام های مستخرج از منابع تربیت جنسی، از نظر دختران و پسران به طور کلی در سطح "نسبتا مطلوب" و سطح "مطلوب" قرار گرفتند. دانش آموزان دختر، مؤلفه های «ترهیبی جسمی»، «ترغیبی معنوی»، «ترهیبی روانی»، «ترغیبی اجتماعی»، «بهشت»، «ترهیبی معنوی» و «ترغیبی جسمی» و دانش آموزان پسر پیام های مرتبط با مؤلفه های«ترهیبی جسمی»، «ترهیبی اجتماعی»، «ترغیبی معنوی»، «عوامل مؤثر بر خویشتن داری» و «بهشت» را جزو مؤلفه های "مطلوب" ارزیابی کردند و مؤثرترین پیام ها بر میزان خویشتن داری خود عنوان کردند. هم چنین مشخص شد که مؤلفه ها از نظر میزان تأثیرگذاری در میان دختران و پسران تفاوت معناداری با هم دارند. مدرسان تربیت جنسی نیز به ترتیب مؤلفه های «ترغیبی معنوی»، «بهشت»، «جهنم»، «ترهیبی جسمی»، «ترهیبی روانی»، «ترغیبی جسمی»، «ترهیبی معنوی» را دارای بیشترین میزان تاثیر بر خویشتن داری جنسی دانش آموزان ارزیابی کردند.
جواد شریفی مرتضی کرمی
اتخاذ رویکرد و الگوی طراحی آموزشی مناسب از اولین و موثرترین گام ها جهت ایجاد یک نظام آموزشی کارا و موثر می باشد. الگوی دیک و کری یکی از الگوهای کارا و قدیمی است که در زمینه طراحی آموزشی به کار برده می شود. هدف پژوهش حاضر طراحی برنامه آموزش ضمن خدمت دبیرانِ علوم تجربی پایه هشتم بر اساس مدل دیک و کری بود. پژوهش حاضر از حیث هدف جزء تحقیقات توسعه ای و از حیث روش جزء پژوهش ارزشیابی بود. میدان عمل، آموزش و پرورش شهر مشهد و جامعه آماری شامل دبیران درس علوم تجربی مقطع متوسطه اول ناحیه 3 مشهد بودکه نیازمند شرکت در دوره روش تدریس علوم تجربی پایه هشتم بودند. ناحیه 3 به علت در دسترس بودن دبیران و نیز وجود مدرسین باسابقه و باتجربه جهت اجرای پژوهش انتخاب شد. لذا در این پژوهش30 نفر نمونه از طریق سرشماری از دبیران درس علوم دوره متوسطه اول، از ناحیه 3 مشهد انتخاب شدند. هفت مرحله از ده مرحله مدل طراحی آموزشی دیک و کری انتخاب شده و به شرح زیر اجرا گردید. مرحله اول تعیین اهداف که شامل اهداف کلی و جزئی بر اساس سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی بود. مرحله دوم انجام تجزیه و تحلیل آموزشی که شامل تحلیل زمینه های تطبیقی، انتقالی، محیط آموزشی، نگرشی و سبک های یادگیری بود. مرحله سوم شناخت رفتارهای ورودی و ویژگی های فراگیران در طراحی برنامه آموزشی بود که از طریق تعیین خصوصیات عمومی یادگیرندگان و رفتارهای ورودی فراگیران به انجام رسید. مرحله چهارم شامل نوشتن اهداف عملکردی بر اساس مباحث مورد نیاز فراگیران در راستای تغییرات اعمال شده در کتاب علوم تجربی پایه هشتم بود. مرحله پنجم شامل تدوین سوال های آزمون ملاک محور بود که در این مرحله پرسشنامه ای تهیه شد. مرحله ششم تدوین راهبردهای آموزشی بود که در جهت بهبود و ارتقای سطح کیفیت تدریس، راهبردهایی تهیه و تنظیم گردید و مرحله هفتم تدوین و انتخاب موادآموزشی بر اساس فصل های کتاب علوم تجربی پایه هشتم بود. یافته ها و نتیجه گیری: الگوی طراحی آموزشی دیک و کری، پشتوانه نظری قوی داشته و می¬تواند در صورت به کارگیری درست، هدف های در نظر گرفته شده علوم تجربی را تحقق بخشد. با توجه به میزان بالای افت تحصیلی در درس علوم و به علت فقدان طراحی و تدریس مناسب، یافته های این پژوهش می تواند به بهبود فرایند یادگیری و ارتقای پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان منتهی شود.
رحیم شالیان سید امیر امین یزدی
هدف اصلی این پژوهش، تلاش برای فراهم نمودن زمینه تحقق شانزدهمین گزاره ارزشی سند تحول بنیادین و یا به تعبیر دیگر محقق نمودن بعد کیفی عدالت تربیتی و ارتقای سطح پاسخ گویی نظام آموزشی برای تقویت بنیه علمی دانش آموزان با کاستی شنوایی بوده است. برای این منظور، با تأکید بر بینش مبتنی بر رویکرد «تحولی، تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط (dir)»، نخست نیازها و ظرفیت های افراد با کاستی شنوایی شناسایی شد و آنگاه در قالب پاسخ به دو سوال اصلی و پنج سوال فرعی، پس از تعیین نقاط قوت و ضعف برنامه درسی قصد شده موجود، مواضعی در قالب ویژگی عناصر برنامه درسی، برای امکان به فعلیت درآوردن ظرفیت های افراد جامعه هدف و رفع دشواری های آنان هدف گیری شد. از روش مطالعه موردی با هدف توصیفی برای تعیین نقاط قوت و ضعف برنامه درسی قصد شده موجود، از راهبردهای روش تحلیل مفهومی برای تعیین ویژگی عناصر برنامه درسی و از روش ارزشیابی تخصص-محور برای اعتبار سنجی الگو استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات: از تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی و گروهی، پرسشنامه ، برای تحلیل داده ها: از روش تحلیل تأملی، تفسیر مفهومی، تلخیص و ارائه و نتیجه گیری، برای اعتباربخشی به یافته ها: از معیارهای چهارگانه منسوب به گابا و لینکلن و هم چنین معیارهای مورد نظر گال و بورگ و گال استفاده گردید. درک نقاط قوت و ضعف برنامه درسی قصد شده امکان می دهد که اظهار داریم، به رغم وجود ظرفیت های لازم در سطح برنامه درسی آرمانی، ماهیت متفاوت نیازهای افراد با کاستی شنوایی در سطح برنامه درسی رسمی نادیده گرفته شده و در واقع گفتمان "رویکرد مجوز" به جای "رویکرد تلفیقی-فرگیر" بر نظام آموزشی برای تعلیم و تربیت آنان حاکم گردیده است. در پاسخ سوال دوم با در نظر گرفتن اصول تعیین شده برای منطق برنامه (تفاوت های فردی، تعاملات هیجانی، تحولی بودن رشد)، ویژگی های عناصر نه گانه مورد نظر آکر به گونه ای تعیین شد که ماموریت اصلی عنصر دهم (منطق) و یا به تعبیر دیگر "متناسب سازی برنام?درسی دوره اول دبستان برای دست یابی آسیب دیده-گان شنوایی به قابلیت های تحولی-تعاملی مورد انتظار سنی" محقق گردد.
پوراندخت دانشور شکوهی محمود سعیدی رضوانی
چکیده ندارد.
غلامحسین امیری محمود سعیدی رضوانی
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر میان به کارگیری فناوری اطلاعات بر نگرش مدیریت دانش مدیران دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. جهت انجام این پژوهش از روش علی- مقایسه ای استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه فناوری اطلاعات برای بکارگیری فناوری اطلاعات با ضریب پایایی 94./ و پرسش نامه مدیریت دانش با ضریب پایایی87./ می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون (t-test) t استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده¬ها نشان می¬دهد که به کارگیری فناوری اطلاعات و نگرش به مدیریت بر دانش تاثیر معناداری ندارد. فناوری اطلاعات دارای چهار مولفه رایانه، نظام اطلاعات، ارتباطات و اتوماسیون اداری است. مدیریت دانش نیز شامل هشت مؤلفه اهداف دانش، شناسایی دانش، اکتساب دانش، توسعه دانش، اشتراک دانش، بهره گیری دانش، نگهداری دانش و ارزیابی دانش می¬باشد. در بررسی میان هر یک از متغیرها با مؤلفه¬های فناوری اطلاعات و مولفه¬های مدیریت دانش، مشاهده گردید که به کار گیری فناوری اطلاعات بر نگرش نسبت به مدیریت دانش تاثیر معناداری ندارد. فقط به کار گیری فناوری اطلاعات بر مؤلفه نگرش نسبت به نگهداری دانش تاثیر معناداری دارد.
ام البنین علی اصغری بهروز مهرام
در پژوهش حاضرتلاش گردیده است تا به بررسی عملکرد مدیران آموزشی بم در مواجه با بحران های پس از زلزله سال 1382 پرداخته شود. این پژوهش کیفی و از نوع تاریخی بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را، کلیه مدیران آموزشی بم که با بحران های ناشی از زلزله مرتبط بوده و در یکی از سال های تحصیلی (82 لغایت 83) به مدیریت اشتغال داشته وبه طور مستقیم شاهد و ناظر حادثه بوده اند، همچنین کلیه عکس ها، مکاتبات اداری، کتب، نشریات و مجلات علمی- پژوهشی که به موضوعات مرتبط با بحران نظام آموزشی بم بعد از زلزله پرداخته بودند، در برمی گرفت. نمونه گیری در این پژوهش به شیوه هدفمند و بر اساس قضاوت پژوهشگر بوده است. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز پس از تهیه و تنظیم فیش هایی که منابع مورد استفاده در آنها ثبت و کد گذاری می گردیدند، برای هر سئوال چارتی از پاسخ های مرتبط تهیه و سپس بر مبنای فرآیند دوباره نویسی وقایع تاریخی نگارش صورت پذیرفت. در راستای نقد درونی و بیرونی با هدف ممانعت از هر نوع سوگیری، برای مدیران از هم سویی مصاحبه ها با سایر منابع استفاده گردید. در زمینه آثاری همچون کتاب بغض زمین، هفته نامه ندای بم و مجله نگرش نیز به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، دفتر نظارت بر چاپ و نشر کتب و نشریات پیرامون سوابق نویسندگان و ناشرین به لحاظ موارد تخلف و ارائه اطلاعات غیر واقع، مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی عکس ها از یک متخصص عکاسی استفاده گردید و عکس ها پس از انتقال به نرم افزار فتوشاپ، بزرگنمایی و به لحاظ یکسانی پیکسل ها مورد بررسی قرار گرفتند، در نهایت کلیه منابع مورد تائید واقع گردیدند. این پژوهش به این نتایج دست یافت: 1) مدیران آموزشی بم پس از زلزله سال 1382 از هیچ الگوی مدیریت بحرانی تبعیت ننمودند. 2) پس از زلزله با استناد به شواهد، اسناد و مدارک حاصله مدیران آموزشی بم نتوانستند در ایفای نقش های تصمیم گیری، متقابل شخصی و اطلاعاتی به خوبی عمل نمایند