نام پژوهشگر: جواد حیدری
جواد حیدری علیرضا بهشتی
در سالهای اخیر، دغدغه ی اصلی پاره ای از متفکران لیبرالیسم پاسخ به مساله ی تکثرگرایی است. پاسخ به این واقعیت که جوامع انسانی متشکل از گروهها و اجتماعاتی با فعالیتها و باورهای متنوع و متکثراند: ازجمله گروهها و افرادی که عقایدشان با یکدیگر ناسازگارند. در آثار این نویسندگان در خصوص ارتباط میان آزادی فردی و بهروزی جمعی به صورت واضح و روشن بحث شده است. رساله ی حاضر، پاسخهای فلسفی جان رالز و تامس نیگل را راجع به تنوع و تکثر عقاید، آداب و رسوم، و ایدئولوژیهای رایج در جوامع انسانی مورد بررسی و تحلیل و نقد قرار می دهد. اگرچه پاسخهای این دو فیلسوف از جهات قابل ملاحظه ای فرق می کند، اما، دارای هسته ی مشترکی نیز هستند. هسته ی مشترک آنها بر مبنای سه ویژگی بسیار مهم مشخص می شود، که این دو متفکر سعی در دفاع از آن را دارند. ویژگی اول این است که پاسخ آنها به مسأله ی تنوع و تکثر باورها و فعالیّتهای انسانی اساساً نه مبتنی بر مدارا است و، نه مبتنی بر ارج گذاری به تکثر، بلکه مبتنی بر خویشتن داری معرفتی است. به گفته ی جان رالز آنها به تکثر تصورهای متعارض، و در واقع قیاس ناپذیر، در باب معنا، ارزش، و اهداف زندگی انسان اجازه ی بروز و ظهور می دهند. ویژگی دوم این است که خویشتن داری معرفتی نه بر اساس ارزش مثبت تکثر و، نه بر اساس خطر واگذاری تکثر به قدرت سرکوبگر حکومتها توجیه نمی شود، بلکه، بر اساس توجه به اصل انصاف رالز، و اصل بی طرفی نیگل است. ویژگی سوم این است که این ملاحظات آنها را به ترسیم حد و مرزهای مبتنی بر تمایزات معرفتی میکشاند، و همچنین، ارائه ی ادله ای که حکومتها باید بر مبنای آن عمل کنند. به عبارت دیگر، رالز و نیگل از انصراف معرفتی در مواجهه با منازعات دفاع می-کنند. البته، واضح است که حکومتها هم مانند افراد باید عمل آنها مبتنی بر دلایل موجهی باشد. اما، آنچه که مهم است این است که حکومتها نیازمند آن هستند که مشخص کنند کدام یک از ادله ی انجام عمل معتبر و کدام یک نامعتبر است. مثلا، رالز می-گوید حکومتها نباید خود را مشغول به درستی (صدق) یا نادرستی (کذب) آموزه ی مربوط به عدالت بکنند که قرار است راهنمای عمل آنها باشد. و، متعاقباً، نیگل هم، البته، با سیر استدلالی متفاوتی می گوید که رای و نظری که مبتنی بر نظرگاه شخصی است باید از درستی (صدق) این رأی و نظر سلب صلاحیت شود، حتی اگر هم این آموزه ها صادق باشند. واژگان کلیدی: خویشتن داری معرفتی، بی طرفی، انصاف، تکثر، رالز، نیگل
جواد حیدری حسن مقیاسی
موضوع هذه الدراسه هوالمقارنه ما بین الشاعرین أبی الحسن التهامی و أبی الفضل الخاقانی فی رثاء الابناء. و بما أن الرثاء یدور فی فلک الإحساس والعاطفه، فله دور عظیم فی الحالات النفسیه. فمن الضروره دراسه هذا الموضوع و إزاله الغبار عنه. وما یهدف إلیه الباحث فی هذه الدراسه، هو أستخراج وجوه التشابه و الإختلاف فی قصائدهما الرثائیه و أسلوبهما الرثائی. وهذا هو السبب الذی من أجله إخترت هذه الدراسه و حرصت علی أن لاتتجاوز حدود رثاء الأبناء. فبحثت وجوه التشابه فی فناء الدنیا و إستخدام التشبیه و الاستعاره و الاشاره الی القضاء و القدر و غیرها من الامور و وجوه الاختلاف فی إستخدام بحور الشعر و القاء القصائد بصیغه المخاطب ونظره الشاعرین حول وفاه إبنیهما. أبو الحسن التهامی هو من الشعراء المغمورین فی العصر العباسی. و عاش أواخر القرن الرابع و أوائل القرن الخامس الهجری. و کذلک الشاعر أبو الفضل الخاقانی الذی یعدّ نفسه من موالی أهل البیت(ع) و أکبر مداح للرسول الکریم و لُقّبَ بحسان العجم. عاش القرن السادس الهجری و أبدع فی الکثیر من أشعاره وقلّده الکثیر من الشعراء . ویُعدّ الشاعران، من زمره فحول الأدب، الذین حصلوا علی الحنکه الشعریه فی أشعارهم من التراث الأدبی القدیم و مـن جانب آخر خلّــفوا تراثاً أدبیاً للشعراء من بعدهم. و قد تناولت الدراسه القصائد الرثائیه لبیان القدره الشعریه عند الشاعرین و لم نکن من المبالغین فی کلامنا إذا ذکرنا بأن الشاعرین أبدعا فی الرثاء، و تعد آثارهما من أهمّ کنوز الأدب الإسلامی إلی یومنا هذا. وأهم ما توصلت إلیه فی هذا البحث ، هو أن التهامی مزج الزهد و الحکمه بالرثاء خلافاً للخاقانی الذی تطرّق فی قصائده إلی المضامین المادیه و الدنیویه. إمتلئت قصائد الخاقانی بالتعقید و التکلف فی اللفظ و المعنی ، فی حین لا نری هذه الظاهره عند التهامی .
الهام صباحی محسن فرمهینی فراهانی
چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی و تأثیر آن بر سبک زندگی از منظر فلسفی می باشد که در راستای هدف پژوهش دو سوال اصلی که شامل1-منظور از معنای زندگی از منظر فلسفی چیست؟ 2-منظور از سبک زندگی از منظر فلسفی چیست؟ طرح گردید. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیلی-اسنادی است که با تحلیل و بررسی اسناد و متون، یافته هایی را از متون مرتبط با موضوع استخراج و مورد استفاده قرار گرفت.از مهم ترین یافته های تحقیق در سوال اول می توان به دیدگاه فیلسوفانی همچون تولستوی ،هاپ واکر و کویین که به معنای زندگی پاسخ خداباورانه داده اند اشاره نمود و همچنین فیلسوفانی همچون نایگل و تیلور که پاسخ هایی غیر خداباورانه به معنای زندگی داده اند و دیدگاه های سوزان ولف و کی نیلسن را در که باب "معنا" بحث کرده اند اشاره کرد. در پاسخ سوال دوم با توجه به دیدگاه رابرت سالمن 16 سبک زندگی از جمله زندگی در مقام بازی، طنز، رسالت، هنر، مصیبت، روابط انسانی و سرمایه گذاری...رامی توان اشاره کرد که ازمنظر فلسفی قابل شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان نتیجه گیری کلی باید گفت، بینش فرد از سبک زندگی به اعتقادات و ادراکات او بستگی دارد. در راستای این بینش که همان معنای زندگی فرد است ارزش ها، تمایلات و ترجیحات فرد و گرایش های او مشخص می شود و رفتارهای او به صورت خودآگاه و ناخودآگاه بروز می کند. رابطه معنای زندگی و سبک زندگی رابطه ظریف، پیچیده و چندبعدی است . معنای زندگی زیربنای سبک زندگی است.آنچه به عنوان معنا در زندگی می پذیریم در سبک و شیوه زندگی ما تأثیرگذار خواهد بود. کلیدواژه: معنای زندگی، سبک زندگی، فلسفه
جواد حیدری رسول رضوی
در این پایان نامه، احادیث توحیدی کتاب صحیح بخاری از نظر محتوی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و سعی شده تا نوع نگاه احادیث اهل سنت به خداوند مشخص شود و تفاوت آن با نگاه احادیث شیعی نسبت به مسال? یاد شده، مشخص گردد. برای این کار، کتاب حدیثی صحیح بخاری و شروح آن به صورت مکرر مورد مراجعه قرار گرفته است و از آن روی که مباحث توحید در مساله اثبات صانع و هم چنین تحلیل و بررسی صفات الهی متمرکز است، به این موضوعات پرداخته و در آخر به این نتیجه رسیده ایم که یا باید تأویل را پذیرفت و این احادیث را توجیه نمود و یا این که به خدایی بشرگونه اعتقاد پیدا کرد؛ بماند که برخی از احادیث ایشان حتی با تأویل نیز قابل حل نخواهد بود. بنابراین یا باید دست از صحیح بودن تمام احادیث صحیح بخاری برداشت و یا توحیدی خلاف توحید عقل و قرآن را پذیرفت.
مریم السادات موید علی مرشدی زاد
این پژوهش برآن است دیدگاه و نظرات مقام معظم رهبری را در باب حکومت گری بررسی کرده و عناصر حکمرانی خوب را در اندیشه ایشان واکاود. پژوهش در پی پاسخگویی به این مسئله است که حکمرانی خوب در اندیشه های آیت الله خامنه ای چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که حکمرانی خوب چه جایگاهی در اندیشه های آیت الله خامنه ای دارد؟ در نیل به این مقصود، بر اساس شاخصه های حکمرانی خوب که در ده های اخیر توسط سازمانهای بین المللی مطرح گردیده که شامل کارایی و اثربخشی، مشارکت، حاکمیت قانون، عدالت و انصاف، مسئولیت پذیری و شفافیت است تلاش شده تا این موارد برطبق موازین اسلامی مطرح گردد.