نام پژوهشگر: عزیزاله طاهری
خدیجه جمشیدی حبیب اله قاسمی
در برخی نواحی زون البرز در قاعده ی سازند شمشک، یک سری سنگ های آذرین مافیک به صورت گدازه گزارش شده است. اما، مطالعه ی دقیق برونزدهای زمین شناسی این سنگ ها در نواحی مختلف البرز شرقی نشان می دهد که این سنگ ها در مناطق قشلاق (ناحیه ی خوش ییلاق)، طزره، تالو و کلاته ی رودبار (شمال دامغان) از نوع نفوذی و به شکل سیل، دایک و استوک های کوچک و در منطقه ی چشمه علی (شمال غرب دامغان) از نوع گدازه هستند. با توجه به مطالعات صحرایی و پتروگرافی، توده نفوذی قشلاق به صورت یک سیل ضخیم (حدود 100 متری) با طیف تفریقی الیوین گابرو، گابرو، دیوریت تا مونزونیت از پائین به بالا، درون بخش قاعده ای سازند شمشک مشاهده می شود. توده ی نفوذی بازیک تالو، به صورت توده های کوچک پراکنده در بخش قاعده ای سازند شمشک نفوذ کرده و در بعضی مناطق نیز به موازات طبقات شیلی و ماسه سنگی این سازند به صورت سیل و یا دایک ادامه یافته است. مطالعات صحرایی و پتروگرافی سنگ های آذرین این منطقه نشان دهنده ی وجود یک سری تفریقی پیوسته از اولیوین گابرو تا دیوریت است. ویژگی های پتروگرافی توده ی قشلاق و تالو مشابه هم می باشد. فراوانترین کانی های موجود در این سنگ ها، پلاژیوکلاز، هورنبلند و کلینوپیروکسن هستند و بافت های غالب مشاهده شده در آن ها از نوع انباشتی، گرانولار، میکروگرانولار و افیتیک است. حضور فلوگوپیت، آپاتیت و اسفن های اولیه و ثانویه در نمونه های این مناطق، بیانگر بالا بودن میزان p2o5 و ti و ماهیت آلکالن ماگمای سازنده ی این سنگ هاست. سنگ های آذرین منطقه ی طزره و کلاته ی رودبار به صورت سیل و دایک دیابازی و یا توده هایی با ترکیب گابرو در طبقات شیلی و ماسه سنگی سازند شمشک برونزد دارند. این سنگ ها با بافت اینترگرانولار و افیتیک حاوی فنوکریست های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و بلورهای ریز آپاتیت هستند. سنگ های بازیک مورد بررسی در منطقه ی چشمه علی از نوع آلکالی الیوین بازالت بوده و به شدت دگرسان شده اند. این سنگ ها از فنوکریست های پلاژیوکلاز، الیوین و پیروکسن در زمینه ای ریز بلور تشکیل شده اند و بافت های پورفیری، اینترسرتال و گلومروپورفیری نشان می دهند. نمونه های مناطق چشمه علی، طزره و کلاته ی رودبار تنوع شیمیای و پتروگرافی ندارند و بنابراین نمودارهای تغییرات ترکیب مربوط به این مناطق روند خاصی را نشان نمی دهند. در حالی که در نمونه های مناطق قشلاق و تالو به دلیل تنوع پتروگرافی و ژئوشیمیایی، روندهای تفریق به خوبی مشاهده می شود. در نمودارهای تعیین سری ماگمایی و محیط تکتونیکی، ماهیت آلکالن و جایگاه درون صفحه-ی قاره ای این سنگ ها به اثبات رسیده است. بررسی تغییرات عناصر کمیاب نمونه های مناطق مورد مطالعه در نمودارهای عنکبوتی چند عنصری بهنجار شده به کندریت و گوشته اولیه، نشان دهنده غنی شدگی آن ها از lree و عناصر شدیداً ناسازگار و تهی شدگی آن ها از hree می باشد. روند موازی تغییرات عناصر نادر خاکی، آنومالی مثبت pb و بالا بودن مقادیر lile مانند ba و ce در این نمودارها به همراه طرح های موجود در نمودارهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی، ناسازگار و سازگار نسبت به یکدیگر، بیانگر منشأ واحد سنگ های آذرین منطقه و نقش تبلور تفریقی همراه با هضم و آلایش ماگما با سنگ های پوسته ای، در تحول ماگمای سازنده ی سنگ های مزبور است. با توجه به مطالعات ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی انجام شده، می توان عنوان کرد که ماگمای آلکالن سازنده ی سنگ های آلکالن مافیک قاعده ی سازند شمشک از ذوب بخشی درجه ی پائین (10 تا 15 درصدی) یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قاره ای با ترکیب گارنت ـ لرزولیتی در یک محیط کششی درون قاره ای حاصل شده اند. این محیط با رژیم کششی حاکم بر محیط های رودخانه ای ـ دلتایی حاشیه ی قاره ای غیر فعال تریاس فوقانی ـ ژوراسیک زیرین (لیاس) در زون البرز مطابقت دارد.
ابوالفضل اکرمیان حبیب اله قاسمی
منطقه مورد مطالعه در جنوب شرق شاهرود (خارتوران) و در لبه شمالی زون ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. در این منطقه، دو توالی نسبتاً ضخیم از سنگ های آتشفشانی کرتاسه زیرین و ائوسن میانی- فوقانی رخنمون دارند. سنگ های آتشفشانی کرتاسه زیرین دارای ترکیب بازالتی تا تراکی بازالتی هستند و به صورت گدازه های بالشی ضخیم لایه همراه با میان لایه های آذرآواری و آهک های اوربیتولین دار یافت می شوند. مطالعات صحرایی و فسیل شناسی بر روی سنگ های آهکی اوربیتولین دار همراه گدازه ها نشان می دهد که آن ها در داخل یک محیط دریایی کم عمق و گرم فوران کرده اند. سنگ های بازالتی، دارای بافت های اینترگرانولار، اینترسرتال و بادامکی هستند. شواهد ژئوشیمیایی نشان می دهند که این سنگ های بازالتی دارای ماهیت آلکالن هستند و فرآیند تبلور تفریقی در تحول ماگمای سازنده آنها نقشی اساسی ایفاء نموده است. با توجه به الگوهای عناصر کمیاب و کمیاب خاکی آن ها، بازالت های مورد مطالعه به بازالت های جزایر اقیانوسی تعلق دارند. در نمودارهای تمایز محیط تکتونیکی نیز، آن ها در قلمرو بازالت های جزایر اقیانوسی (oib) قرار می گیرند. ماگماهای سازنده این سنگ ها از اعماق 100 تا 110 کیلومتری و ذوب بخشی 8 تا 12 درصدی گوشته گارنت لرزولیتی نشأت گرفته و سپس در داخل حوضه دریایی کم عمق کرتاسه زیرین ایران مرکزی فوران کرده اند. سنگ های داسیتی- آندزیتی، بر خلاف آن چه در نقشه زمین شناسی 1:100000 احمد آباد آمده است، به سن کرتاسه فوقانی نیستند و به ائوسن میانی- فوقانی تعلق دارند. در بین این سنگ ها، میان لایه های نازک آهکی نومولیت دار ائوسن میانی- فوقانی یافت می شوند. این سنگ های آتشفشانی به صورت واحدهای متناوب شامل گدازه های اسیدی (غالباً داسیتی) و حدواسط (آندزیتی) و سنگ های آذرآواری وابسته (کریستال لیتیک توف، سیلتستون توفی و ...) به همراه میان لایه های نازک آهک های نومولیتی، سیلتستون و ماسه سنگ رخنمون دارند. سنگ های آندزیتی و داسیتی مزبور بافت های پورفیری، گلومروپورفیری، اسفرولیتی و خلیج خوردگی نشان می دهند. شواهد پتروگرافی این سنگ ها از تغییر و تحولات پیوسته شامل ظهور و حذف برخی کانی ها و همچنین بافت های نامتعادل (نظیر ادخال، بافت خلیج خوردگی و منطقه بندی در فنوکریست های پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن) حکایت می کند. همانند دیگر نقاط ایران مرکزی، آثار کانه زایی مس در این سنگ های آندزیتی- داسیتی دیده می شود. شواهد ژئوشیمیایی این دسته از سنگ ها نشان می دهد که آنها دارای ماهیّت کالکوآلکالن هستند. این شواهد نقش تبلور تفریقی و به مقدار کمتر هضم و آلایش ماگمایی را در تکوین و تحول ماگمای سازنده سنگ های آن ها به اثبات می رساند. این سنگ ها، از عناصر کمیاب خاکی سبک (lree) و عناصر لیتوفیل بزرگ یون (lile) غنی شدگی و از عناصرکمیاب خاکی سنگین (hree) تهی شدگی نشان می دهند. آنومالی منفی عناصر با شدت میدان بالا مانند ti، nb و تا حدودی ta در این سنگ های آندزیتی- داسیتی از ویژگی های شاخص ماگماتیسم محیط های کمانی است. در نمودارهای تمایز محیط تکتونیکی، ماگمای سازنده این سنگ ها، در قلمرو کمان ماگمایی حاشیه فعال قاره ای قرار می گیرند. آن ها دارای ماهیّت آداکیتی پرسیلیس (hsa) هستند. ویژگی های ژئوشیمیایی این سنگ ها نشان می-دهند که آن ها حاصل ذوب ورقه اقیانوسی فرورانده شده نئوتتیس (اقیانوس سبزوار) و گوه گوشته-ای متاسوماتیسم شده روی آن می باشند.
سلمان فتحی هفشجانی پرویز امیدی
ناحی? اردل- دوپلان بخشی از زون رسوبی- ساختاری زاگرس مرتفع را شامل می شود که به لحاظ جغرافیایی در جنوب باختری شهرکرد واقع می باشد. در این تحقیق دگرریختی های واحدهای سنگی رخنمون یافته در پهن? مورد مطالعه اعم از چین خوردگی و گسلش با نگاه ویژه به دگرریختی نوزمین ساختی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی وضعیت چینه شناسی این منطقه وجود توالی-هایی از سنگ های پرکامبرین، پالئوزوئیک، مزوزوئیک و سنوزوئیک را نشان می دهد.. گسل های اصلی این منطقه مانند گسل اردل، دوپلان، برآفتاب، مریک، چاه سرخه و بهشت آباد دارای روند شمال-باختری تا جنوب خاوری و سازوکار امتدادلغز راست بر می باشند و همچنین گسل های کردان، دشتک و میلی با روند خاوری- باختری، سازوکار معکوس را نشان می دهند. بررسی وضعیت چین خوردگی در این ناحیه با توجه به نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و برداشت های میدانی نشان می-دهد که روند عمومی چین خوردگی ها شمال باختری- جنوب خاوری تا خاوری- باختری است که این تغییر روند، ناشی از تغییرات در سمت حرکت صفح? عربی و در نتیجه تغییر در روند محور بیشین? فشارش می باشد. نتایج بدست آمده از بررسی وضعیت میدان تنش، با استفاده از چین ها و تحلیل لغزش گسل ها، نشان می دهد که جهت تنش بیشینه از شمال خاوری- جنوب باختری به شمالی- جنوبی و از پلیوسن پسین به بعد، شمال، شمال باختری- جنوب، جنوب خاوری تغییر کرده است. این میدان تنش با سازوکار چیر? راستالغز راست بر برای گسل های با روند شمال باختری- جنوب-خاوری و با سازوکار چیر? معکوس برای گسل هایی با روند خاوری- باختری سازگاری دارد.
محمد غربی خانیانی پرویز امیدی
ناحیه تلمادره واقع در خاور شهرستان کیاسر، بخشی از حاشیه جنوبی البرز خاوری می باشد. مطالعات چینه نگاری در این منطقه وجود واحدهای سنگی پالئوزوئیک، مزوزوئیک و سنوزوئیک با روند ساختاری شمال خاوری- جنوب باختری را تأیید می نماید. چین های ناحی? مورد مطالعه، بر اساس تقسیم بندی فلوتی (fleuty, 1964) بر مبنای زاویه بین یالی، به طور عمده در رده باز (open) و به تعداد محدودتری در رده ملایم (gentle) و تنگ (tight) قرار دارند. بر اساس شیب سطح محوری و میل لولا نیز جایگاه چین های این ناحیه در رده ایستاده با لولای افقی (upright- horizontal)، پرشیب با میل ملایم (steeply inclined- gently plunging) و خوابیده (recumbent) قرار میگیرند و به تعداد محدودتری در دیگر رده ها قرار دارند. گسل هایی با راستای شمال خاوری- جنوبباختری همچون گسل بادله، اروست، لنگر، اگره و کوات، دارای سازوکار معکوس چپ بر میباشند. این آرایش هندسی و الگوی حرکتی آنها با الگوی دگرشکلی ترافشارشی چپ گرد ناحیه ای انطباق دارد. فعالیت های نو زمین ساختی با نشانه هایی همچون پرتگاه های گسلی، جابجایی آبراهه ها، چشمه تراورتن ساز، تغییر سیستم فرسایشی رودخانه ها و همچنین دگرریختی سازندهای جوان و نهشته های کواترنری قابل مشاهده است. بررسی هیدروژئوشیمیایی چشم? تراروتنی باداب سورت، نشان دهنده مخزن آهک دولومیتی (سازند خوش ییلاق) برای این چشمه است. همچنین فعالیت گسل بادله باعث شده است که چشمه باداب سورت نهشته های خود را بر روی سازند شمشک بر جای گذارد.
الهه طاهری پرویز امیدی
منطق? دشت بو، در شمال باختری شهرستان دامغان، بخشی از نیم? جنوبی البرز خاوری است. مطالعات چینه نگاری در این منطقه، وجود واحدهای سنگی مزوزوئیک و سنوزوئیک را با راستای کلی شمالخاور – جنوب باختر تأیید می نماید. چین خوردگی واحدهای سنگی را در بلوک های محدود به گسل ها می توان مشاهده نمود. چین های مطالعه شده، طبق رده بندی فلوتی بر مبنای زاوی? بین دو یال، به طور عمده در رد? باز (open) و تعداد محدودی از آنها در رد? ملایم (gentle) و بسته (close) قرار میگیرند. بر اساس شیب سطح محوری و میل لولا نیز جایگاه چین ها در دو رد? ایستاده با میل ملایم (upright-gently plunging) و پرشیب با میل ملایم (steeply inclined- gently plunging) قرار دارند. گسل های اصلی منطقه (میلا، مهتاب و صبور) با راستای شمال خاور- جنوبباختر، دارای سازوکار معکوس چپ بر و گسل های عرضی شمال تویه و چشمه قلقل با راستای شمال شمال باختر- جنوبجنوب خاور، دارای سازوکار معکوس راست بر و گسل دشت بو با راستای تقریبی شمالی – جنوبی دارای سازوکار کنونی چپ بر، می باشند. آرایش هندسی و الگوی حرکتی گسل ها و چین خوردگی واحدهای سنگی، با الگوی دگرشکلی ترافشارشی چپ گرد ناحیه ای انطباق دارد. گسل های عرضی منطقه، همانند گسل های اصلی از نوع پی سنگی نمی باشند و آن ها را می توان به عنوان گسل های پارگی (tear fault) مرتبط با کمربندهای چین خورده-رانده معرفی نمود. ارتباط هندسی و حرکتی گسل های عرضی و اصلی به گونه ای است که گسل های اصلی را می توان گسل انتقالی (transfer fault) برای گسل های عرضی در نظر گرفت. سیمای زمین ریختی منطقه به طور عمده تحت تأثیر عوامل ساختاری به خصوص گسل ها می باشد؛ گسل های میلا، مهتاب، شمال تویه و چشمه قلقل با سازوکار غالب معکوس خود تأثیر زیادی بر شکلگیری ارتفاعات منطقه داشته اند. واژه های کلیدی: دشت بو- گسل های اصلی- گسل های عرضی- گسل پارگی
نقی میربیگی رمضان رمضانی اومالی
موقعیت قرار گرفتن ایران در کمربند کوهزایی آلپ هیمالیا باعث شده یکی از مناطق فعال زمین باشد، و لذا شناسایی گسل های فعال و مناطق فعال تکتونیکی یکی از دغدغه های ما می باشد. برای شناسایی گسل های فعال راه های مختلفی وجود دارد که یکی از روش های مناسب استفاده از شاخص های مورفوتکتونیک است و مزیت آن این است که در زمان کوتاه می توان مناطق وسیعی را مورد بررسی قرار داد. در این تحقیق با استفاده از شاخص های پیچ وخم کوهستان (smf)، شاخص شکل حوضه آبریز (bs)، عدم تقارن حوضه زهکشی (af)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (sl)، منحنی هیپسومتری و انتگرال هیپسومتری(hi) در ناحیه میامی فعالیت بخشی از گسل میامی مورد مطالعه قرار گرفته است. شاخص smf در قطعه یک 33/1در قطعه دو 21/1 و در قطعه سه 31/1می باشد (این عدد هرچه به یک نزدیک تر باشد منطقه فعال تر است). شاخص شکل 12 حوضه آبریز منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت که بیشترین مقدار 28/3 یعنی یک حوضه نسبتا طویل (فعالیت تکتونیکی متوسط) مربوط به حوضه شماره 8 و کمترین مقدار یعنی 39/1(فعالیت تکتونیکی پایین) مربوط به حوضه 12 به دست آمد. شاخص عدم تقارن زهکشی برای 12 حوضه محاسبه شده که متقارن ترین، حوضه 12 (فعالیت تکتونیکی پایین) و کمترین تقارن هم مربوط به حوضه 5 (فعالیت تکتونیکی بالا) می باشد. شاخص گرادیان طولی رودخانه برای 12حوضه آبریز محاسبه شده که حوضه شماره 5 با 92/463 بالاترین میانگین را دارا بوده و در رده 2 فعالیت تکتونیکی قرار می گیرد. با مشخص کردن شاخص نسبی فعالیت تکتونیکی(iat) برای منطقه، حوضه های 5، 7، 8 و 10 در رده 2 و حوضه 4، 11 و 12 در رده 4، بقیه حوضه ها در رده 3 قرار می گیرند.
علی غبیشاوی عزیزاله طاهری
چکیده ندارد.
فاطمه اعراب پرویز امیدی
چکیده ندارد.