نام پژوهشگر: محسن نادرپور

مطالعه ی تنوع ژنتیکی و بیماریزایی عامل بیماری پوسیدگی ذغالی کنجد و بررسی مقاومت نسبی برخی ارقام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن نادرپور   ناصر صفایی

قارچ goid(tassi) macrophomina phaseolina عامل پوسیدگی ذغالی، یک بیمارگر خاک زاد، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه در 75 خانواده گیاهی می باشد. تنوع 90 جدایه m. phaseolina جمع آوری شده از 11 استان ایران بر اساس خصوصیات ریخت شناسی، پرآزاری و ژنتیکی بررسی شد. تمام جدایه ها با استفاده از آغازگرهای اختصاصی گونه تایید شدند. خصوصیات ریخت شناسی جدایه ها شامل سرعت رشد نسبی در دمای 30، 37 وc ?40، رنگ و شکل پرگنه، تراکم میسلیوم هوایی، زمان و فراوانی تشکیل میکرواسکلروت در دمای 30 وc ?37 روی محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار تحت شرایط تاریکی و همچنین حساسیت به کلرات ارزیابی شد. پرآزاری جدایه ها روی رقم نیمه حساس ناز تک شاخه با روش مایه زنی ساقه در گلخانه انجام گردید. از نرم افزار ntsyspc 2.0، ضریب تشابه جاکارد و روش upgma برای تجزیه و تحلیل داده های هر نشانگر استفاده گردید. تنوع بسیار زیادی در خصوصیات ریخت شناسی جدایه ها مشاهده شد و اغلب جدایه ها حساس به کلرات (%6/77) بودند. دمای30 وc ?40 به ترتیب با متوسط سرعت رشد 62/1 و 24/0 میلی متر بر ساعت مطلوب ترین و بدترین دمای رشد جمعیت بیمارگر مشخص شد. سرعت رشد متوسط جمعیت بیمارگر در دمایc ?37 نیز 06/1 میلی متر بر ساعت بود. دما تاثیر قابل توجهی بر تغییر فراوانی خصوصیات ریخت شناسی جدایه ها داشت. جدایه ها سطوح مختلفی از پرآزاری نشان دادند. بر اساس مجموع شاخص های محاسبه شده در آزمون پرآزاری جدایه ها، فراوانی جدایه هایی با پرآزاری ضعیف، متوسط و شدید به ترتیب 44/44، 66/26 و 88/28 بود. جدایه هایی با پرآزاری زیاد عمدتا تمایل به تشکیل میکرواسکلروت در زمان زودتر و با فراوانی بیشتر نشان دادند. ارتباطی بین درجه ی پرآزاری و خصوصیات ریخت شناسی با منشا جغرافیایی جدایه ها مشاهده نشد. تجزیه خوشه ای بر اساس خصوصیات ریخت شناسی و پرآزاری با استفاده از روش upgma و فاصله اقلیدوسی، جدایه ها را بر مبنای پرآزاری به طور کامل تفکیک نمود. اغلب جدایه های پرآزار حساس به کلرات بودند. صفات کمی جهت توصیف و طبقه بندی جدایه ها مناسب تر از صفات کیفی می باشند. این مطالعه نشان داد که توصیف و تشخیص زیر گروههای احتمالی این بیمارگر بر اساس خصوصیات ریخت شناسی و بیماریزایی به دلیل تغییرپذیری زیاد درون گونه ای، شرایط محیطی و درون شیشه و یا مشکلات در کمی سازی این صفات بسیار سخت و یا غیر ممکن می باشد. درجه ی بالایی از چندشکلی (%77/92) با استفاده از 5 آغازگر rep-pcr در بین جدایه ها مشاهده شد. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل از الگوی باندی مربوط به تلفیق 5 آغازگر با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش upgma در سطح تشابه %50 جدایه ها را به 4 گروه تقسیم نمود. از پنج آغازگر rep-pcr مورد استفاده در بررسی تنوع ژنتیکی جدایه ها در مجموع 83 جایگاه ژنی تکثیر شد که 77/92 درصد آن ها چندشکل بودند. بیشترین درصد چندشکلی مربوط به دو آغازگر rep2-i و eric 1r (100 درصد) و کمترین درصد چندشکلی مربوط به آغازگر eric 2i (75درصد) بدست آمد. بیشترین محتوای اطلاعات چندشکل (polymorphism information content) مربوط به دو آغازگر eric 1r و eric 2i(37/0) و کمترین آن مربوط به آغازگر box 1ar (30/0) بدست آمد. بیشترین شاخص نشانگری (marker index) مربوط به eric 1r (97/8) و کمترین آن مربوط به eric 2i (96/1) بود. ارتباط مشخصی بین گروه بندی جدایه ها بر اساس rep-pcr، منشا جغرافیایی، خصوصیات ریخت شناسی و میزان پرآزاری جدایه ها مشاهده نشد. با این وجود، جدایه-هایی با منشا جغرافیایی و یا اقلیمی یکسان و مجاور هم معمولا تمایل به گروه بندی نزدیک به هم را نشان دادند. مقاومت نسبی 37 ژنوتیپ کنجد نسبت بهm. phaseolina در گلخانه با استفاده از مایه تلقیح حاصل از مخلوط ده جدایه با پرآزاری بالا به نسبت %5 وزنی بررسی شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار برای هر تیمار (ژنوتیپ)، در هر تکرار سه گلدان و در هر گلدان ده بذر کشت شده، انجام شد. تیمار شاهد هر ژنوتیپ شامل یک تکرار ( سه گلدان و در هر گلدان ده بذرکشت شده) بود. تغییرات قابل توجهی در بین ژنوتیپ ها در واکنش به m. phaseolina مشاهده شد. بر اساس درصد گیاهان آلوده 90 روز پس از کشت، 6 ژنوتیپ داراب 14، جیرفت 13، tn-238، ورامین 2822، حاجی آباد و tn-240 به ترتیب با میانگین درصد آلودگی 17/6، 35/6، 42/7، 26/8، 47/9 و 10 در گروه بسیار مقاوم به پوسیدگی قرار گرفتند. واکنش سایر ژنوتیپ ها به پوسیدگی ذغالی به صورت 4 ژنوتیپ مقاوم، 7 ژنوتیپ نسبتا مقاوم، 7 ژنوتیپ نسبتا حساس، 4 ژنوتیپ حساس و 9 ژنوتیپ بسیار حساس مشخص شد. هیچ ژنوتیپ ایمنی شناسایی نشد. ژنوتیپ های بسیار مقاوم و مقاوم عمدتا کم ترین درصد کاهش وزن تر و خشک اندامهای هوایی، وزن خشک ریشه و ارتفاع نسبت به شاهد نشان دادند و همچنین کم ترین شدت بیماری بر اساس طول زخم ساقه، تعداد میانگره ی آلوده و شدت بیماری ریشه نشان دادند. بر اساس مجموع شاخص اندازه گیری شده، تجزیه خوشه ای با استفاده از روش upgma و فاصله اقلیدوسی ژنوتیپ ها را نیز بر اساس سطح مقاومت و حساسیت نسبت به m. phaseolina تفکیک نمود. علف های هرز تاج خروس ریشه قرمز (.amaranthus retroflexus l)، موره (artemisia annua l.)، عروسک پشت پرده (physalis divaricata d. don)، منداب (eruca sativa mill) و گلرنگ وحشی (carthamus oxyacanthus m. bieb) به عنوان میزبان های جدید m. phaseolina برای اولین بار در دنیا گزارش می شوند. تنوع ریخت شناسی، پرآزاری و ژنتیکی بالایی در جمعیت های ایرانی این بیمارگر مشاهده شد که مشابه دیگر جمعیت های این بیمارگر در دیگر کشورها می باشد.