نام پژوهشگر: احد ستوده
جلال آرخی علی فتح زاده
کاربری و پوشش اراضی در طول زمان دچار تغییر و دگرگونی می شود و دخالت غیرعادی و بی رویه درطبیعت، موجب ایجاد اختلال در تعادل پدیده های طبیعی شده و عمل آنها را به طورچشم گیر تغییر می دهد.در این بین عوامل انسانی بیشترین نقش را ایفا می کنند. حوزه آبخیز چهل چای در چند دهه اخیر دچار دست خوش تغییرات کاربری اراضی گسترده ای شده است.استفاده نادرست از اراضی مهم ترین عوامل در تغییرات هیدرولوژیکی حوزه بوده اند. در این تحقیق ابتدا تغییر سطح کاربری های موجود در حوزه در پنج دوره زمانی (1972-2000 -2005-2009) با استفاده از سنجندهایmss،tm،+etm، ماهواره لندست بررسی شد، و پس از آن با استفاده از روش های آماری ونرم افزارهای موجود تغییرات کیفیت، دبی و رسوب در طول دوره 40 ساله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی در حوزه آبخیز چهل چای به سمت کاهش اراضی جنگلی و افزایش اراضی زراعی پیش رفته است. مساحت اراضی جنگلی در طول کل دوره بررسی از 17360 به 14078 هکتار رسیده است ودر طی این دوره کیفیت آب و دبی جریان رودخانه کاهش یافته و رسوب زایی و دبی حداکثر لحظه ای در طول این دوره روند افزایشی داشته است. landuse, landcover, waterquality, discharge, sediment, chehelchay
علی اصغر بذرافکن محمدرضا اختصاصی
در این پژوهش بر خلاف دیدگاه تکراری بر مبحث آبخیزداری که آن را صرفاً علم مهار و کنترل سیلاب و رسوب می داند سعی شده است با نگرشی جدید بر مدیریت عرصه های حوزه های آبخیز همچون زراعت آبی، زراعت دیم، اراضی باغی و مرتعی راهکارها و رهیافتهای مناسب به منظور ارتقای سیستم های مدیریت منابع آب و در کنار آن افزایش نرخ اشتغال حاصل از آن تعریف گردد. در این تحقیق، روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و روش شبکه ای تحلیل (anp) که دو مورد از مشهورترین و معتبرترین روشهای تصمیم گیری چند معیاره می باشد، به کار گرفته شده است. حوزه مورد مطالعه بخشی از حوزه آبخیز خانه زنیان استان فارس به نام پارسل دهنو قلندری می باشد. پس از تدوین و تکمیل پرسش نامه توسط خبرگان محلی و خبرگان دانشگاهی، آنالیز اولیه بر روی داده ها صورت گرفت سپس اعداد ماتریس وارد مدل های ahp و anp گردید. نتایج در روش تحلیل سلسله مراتبی بدین صورت بود که در مورد کاربری زراعت آبی رهیافت توسعه کشتهای گلخانه ای و توسعه روشهای کم آبخواه و در مورد کاربری زراعت دیم، رهیافتهای رعایت شخم عمود بر جهت شیب و تغییر الگوی کشت از غلات به سایر محصولات و در مورد کاربری اراضی باغی رهیافتهای بکارگیری روشهای کم آبیاری و تحت فشار و کشت گونه های مقاوم به سرما، شوری و خشکی و در مورد کاربری مرتعی، رهیافت استفاده از روشهای بیولوژیک (نهالکاری، کپه کاری، بوته کاری) به عنوان گزینه برتر انتخاب گردیده است. همچنین در تحلیل شبکه ای عناصر بر اساس موضوعیت در خوشه هایی مرتب گردیده و سپس خوشه ها، عناصر و گزینه ها نسبت به هم مقایسه گردید. بر این اساس در مورد کاربری زراعت آبی، رهیافت توسعه روشهای کم آبخواه و در مورد کاربری زراعت دیم، رهیافتهای رعایت شخم عمود بر جهت شیب و تغییر الگوی کشت از غلات به سایر محصولات و در مورد کاربری اراضی باغی، رهیافتهای بکارگیری روشهای کم آبیاری و تحت فشار و کشت گونه های مقاوم به سرما، شوری و خشکی و در مورد کاربری مرتعی، رهیافت استفاده از روشهای بیولوژیک (نهالکاری، کپه کاری، بوته کاری و....) به عنوان گزینه برتر انتخاب گردید. در نهایت با توجه به نزدیک بودن نتایج مدل ahp به نتایج صحت سنجی بولین، این روش به عنوان روشی قابل اعتماد در رابطه با مدیریت بهینه منابع آب و مدیریت حوزه با رویکرد توسعه اشتغال معرفی گردید.
یونس امرایی حسین ملکی نژاد
تعیین مناطق مناسب جهت تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد که لازم است با دقت کافی و در حداقل زمان ممکن انجام شود. مکان یابی تغذیه مصنوعی به خاطر در نظر گرفتن عوامل متعدد کمی و کیفی کار بسیار دشواری می باشد و همچنین استفاده از روش های سنتی بسیار پرهزینه و وقت گیر است. در این تحقیق برای مکان یابی تغذیه مصنوعی در دشت کوهدشت(استان لرستان) از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. در این تحقیق از میان روش های مختلف تغذیه مصنوعی، دو روش پخش سیلاب و حوضچه های تغذیه که در ایران کاربرد بیشتری دارند مورد بررسی قرار گرفته اند. این بررسی در چهار مرحله انجام شد. در مرحله اول مهمترین معیارها، زیر معیارها و شاخص های موثر در مکان یابی تغذیه مصنوعی تعیین شده و غربال گری آنها صورت پذیرفت. در مرحله دوم برای ارزیابی و اولویت بندی این معیارها،از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد برای این منظور از معیارهای خصوصیات آبرفت، عوامل توپوگرافی، عوامل هیدرولوژی، عوامل اقتصادی- اجتماعی، کیفیت آب آبرفت، کاربری زمین به همراه معیارهای فرعی آن ها استفاده گردید. از جدول تعیین ارزش نظری ساتی و بر مبنای مقایسه زوجی و با توجه به نظرات کارشناسی، اهمیت و ارزش هریک از معیارها و شاخص ها تعیین گردید نتایج نشان داد که در مورد تعیین مناطق مناسب جهت تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی در دشت کوهدشت، معیارهای خصوصیات آبرفت، عوامل هیدرولوژی و عوامل توپوگرافی به ترتیب از بیشترین وزن نسبی برخوردارند. در این راستا هدایت الکتریکی، عوامل اقتصادی-اجتماعی و کاربری اراضی به ترتیب از درجه اهمیت کمتری برخوردارند. در مرحله سوم بر اساس ماتریس اوزان در سطوح مختلف سلسله مراتب، لایه های اطلاعاتی رستری، توسط تابع raster calculator با یکدیگر تلفیق شدند و نقشه اولویت مکانی تغذیه مصنوعی تهیه گردید. نتایج نشان داد که با لحاظ کردن مناطق دارای محدودیت کاربری، 21/12 درصد از کل عرصه کواترنر دشت به عنوان مناطق بسیار مناسب و مناسب جهت اجرای سامانه تغذیه مصنوعی می باشد که مساحتی بالغ بر 4124 هکتار را شامل می شود. در مرحله چهارم به منظور ارزیابی صحت اولویت های مکانی سامانه تغذیه مصنوعی تعیین شده توسط مدل ahp، صحت نقشه نهائی بر اساس سه سناریو مورد بررسی قرار گرفت و بر این اساس صحت نقشه نهائی نیز مورد تایید قرار گرفت.
ندا کیالان احد ستوده
نظام اکولوژیکی ، نظامی فراگیر و به هم پیوسته می باشد و اقدامات انسانی نیز ترکیبی از فعالیتهای بزرگ ، کوچک و تکراری می باشند. آنچه مسلم است ، این است که هر تصمیم و اقدام انسان بر محیط زیست اثر می گذارد به عبارتی دیگر ، فعالیتهای انسانی ، چه خرد و چه کلان در بستر نظام اکولوژیکی مجتمع می گردند. در کشور ایران ارزیابی آثار توسعه بر محیط-زیست فقط در سطح پروژه به صورت (ارزیابی اثرات توسعه ) انجام می شود. ضعف قابل توجه پروژه های متمرکز بر eia به طور کلی عدم توانایی کافی آن در رسیدگی به اثرات تجمعی بر محیط زیست است اگر چه گزارش های ارزیابی آثار توسعه بر محیط زیست اطلاعات مفیدی در راستای پروژه فراهم می نمایند، اما اثرات تجمعی پروژه ها را در کنار هم که در طول زمان آشکار می شوند نادیده می گیرند. در این تحقیق ابتدا روش های ارزیابی اثرات تجمعی بیان شد و سپس برای ارزیابی اثرات تجمعی صنایع پتروشیمی موجود در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر از بین روش های ارزیابی اثرات تجمعی دو روش سامانه اطلاعات جغرافیایی و ماتریس تعاملی استفاده گردید. نتایج حاصل از این دو روش از نظر ماهیت متفاوت بوده و از نظر مزایا و معایب و میزان داده های مورد نیاز برای هر روش مورد مقایسه قرار گرفت. لایه های اطلاعاتی رستری از پهنه-بندی آلاینده ها بصورت جداگانه نقشه سازی و تلفیق شده و نقشه اثرات تجمعی آب، هوا و صوت مجتمع های پتروشیمی تهیه گردید. مرحله بعدی محاسبه میانگین شاخص تجمعی برای آلاینده های مربوط به خورموسی که مهمترین زیستگاه آبی در اطراف منطقه مطالعاتی است. مرحله بعدی نیز استفاده از روش ماتریس تعاملی با توجه به نزدیکی موقعیت مکانی مجتمع های پتروشیمی و به منظور کمی کردن اثرات صورت گرفت. در نهایت با استفاده از ماتریس پاستاکیا که همان روش ارزیابی سریع است و استفاده از نظرات کارشناسی میزان تجمعی بودن اثرات بر هر یک از محیط های فیزیکی-شیمیایی، بیولوژیکی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- فنی در مرحله بهره برداری مشخص گردید.
کبری ایاسه حمیدرضا عظیم زاده
گرچه طبیعت در مقابل آلاینده های مختلف از قابلیت و توان خودپالایی معینی برخوردار است، اما کثرت و فزونی مواد آلوده کننده در اغلب حالات این خاصیت بهینه سازی را از آن سلب می کند و سبب تغییرات اساسی در اکوسیستم و نابودی بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری و غیر قابل استفاده شدن آب، خاک و هوا می شود. امروزه به علت رشد صنعتی، اکثر کارخانه ها، نیروگاهها و پالایشگاهها با آب سرو کار دارند و نتیجه آن آلودگی آب است. به همین خاطر باید نسبت به سیستم های آبی، انواع منابع آلوده کننده، اثرات آلودگی روشهای دفع آلودگی و روش های پیشگیری از آلودگی اطلاع کافی داشته باشیم. از جمله آلاینده هایی که در فاضلاب صنایع، معادن و رواناب های شهری و کشاورزی وجود دارد، میتوان به فلزات سنگین اشاره کرد.رسوبات، محل نهایی تجمع فلزات سنگین در محیط آبی اند، تحت شرایطی می توانند خود به عنوان منبع آلودگی در آب عمل کنند. در این مطالعه به منظور بررسی وضعیت آلودگی آب و رسوب رودخانه بشار از نظر برخی فلزات کمیاب(pb ، cr، ni، cd، zn، cu) نمونه های آب از 3 ایستگاه هیدرومتری در طول مسیر رودخانه بشار در پاییز و زمستان 1391 و بهار 1392 و نمونه های رسوب در طول مسیر ی از رودخانه که در محدوده ی شهر یاسوج قرار دارد در 8 ایستگاه جمع آوری گردید. در این بررسی برای سنجش آلودگی آب رودخانه از استانداردهای مختلفی از جمله epa، who، nas، irndeo و استاندارد 1053 وزارت نیرو استفاده گردید. در نهایت آلودگی آب و رسوب رودخانه بشار با استفاده از شاخص های آلودگی از جمله pi، ipiو mcd ارزیابی گردید. میانگین غلظت عناصر مورد بررسی در آب رودخانه بشار نشان می دهد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به عنصر کروم و کمترین مقدار مربوط به عنصر کادمیوم می باشد. محاسبه شاخص آلودگی pi طبق استاندارد 1053 وزارت نیرو آلودگی متوسط تا شدیدی را برای عناصر کادمیوم، کروم و سرب را در آب رودخانه بشار نشان می دهد. همچنین نتایج شاخص ipi طبق استاندارد 1053 نشان می دهد که 100 درصد داده ها در طبقه آلودگی کم قرار می گیرد. در حالی که مطابق شاخص mcd ، 98/58 درصد داده ها در طبقه بالا و خیلی بالای آلودگی قرار دارند و درصد باقیمانده در طبقه های پایین و متوسط آلودگی قرار می گیرند. در نمونه های رسوب مقادیر میانگین غلظت عناصر نشان می دهند که که بیشترین مقدار میانگین مربوط به عنصر سرب و کمترین مقدار مربوط به عنصر کادمیوم می باشد. شاخص pi نشان می دهند که رسوبات کف رودخانه بشار از نظر عناصر سرب، کروم، نیکل، روی و مس دارای آلودگی متوسط و و از نظر عنصر کادمیوم دارای آلودگی زیاد می باشد. از نظر شاخص ipi ، 100 درصد داده ها در طبقه آلودگی متوسط و از نظر شاخص mcd، بیش از نیمی از داده ها در طبقه آلودگی متوسط قرار می گیرند.
احمد نجفی احد ستوده
یکی از مهم ترین عوامل موثر در وقوع آتش سوزی در مناطق خشک، پوشش گیاهی و شرایط آب و هوایی منطقه می باشد. منطقه حفاظت شده باغ شادی یکی از مناطق جنگلی استان یزد بوده که بیش ترین آتش سوزی های استان در آن رخ داده است. به منظور بررسی عوامل موثر بر وقوع آتش سوزی در این منطقه از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شد و معیارهای فیزیوگرافی شامل سه زیرمعیار ارتفاع، شیب و جهت شیب، اقلیم شامل دو زیرمعیار دما و بارش، انسانی شامل دو زیرمعیار فاصله از جاده و فاصله از مناطق مسکونی و پوشش گیاهی شامل میزان تراکم مدنظر قرار گرفتند. میزان تراکم منطقه با استفاده از شاخص گیاهی نرمال شده (ndvi) از تصاویرسنجنده oli ماهواره ای لندست 8 به دست آمد. برای وزن دهی عوامل انتخابی از تعدادی آتش سوزی های به وقوع پیوسته و پرسشنامه های تکمیل شده توسط متخصصین استفاده شده است. وزن هر یک از عوامل ارتفاع، شیب و جهت شیب، دما، بارش، فاصله از جاده، فاصله از مناطق مسکونی و تراکم پوشش گیاهی از طریق مدل تصمیم گیری با معیارهای چندگانه به دست آمد و سپس با تلفیق وزن عوامل در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه خطر وقوع آتش سوزی در پنج طبقه تهیه شد. نتایج نشان داد که مهم ترین عوامل موثر در وقوع آتش سوزی به ترتیب معیار گیاهی با وزن 0/596 و سپس انسانی با وزن 0/204بود. برای صحت سنجی مدل از تطابق نقشه ساخته شده با پهنه های آتش گرفته گذشته استفاده شد که طبقات پرخطر و خطرناک همپوشانی بالایی با نقاط آتش گرفته داشت. همچنین تست مدل توسط منحنی مشخصه عملکرد سیستم roc نشان از دقت بالای مدل تولیدی (0/88) داشت. سپس ارتباط سنجه های محاسبه شده توسط نرم افزار fragstat شامل patch area، perimeter-area ratio، shape index، core area، patch richness و patch richness density با نقشه احتمال خطر آتش سوزی توسط نرم افزار spssمورد بررسی قرار گرفت که رابطه ها معنی دار بود اما همبستگی بالایی نداشتند.
فرشته محمودی حسین ملکی نژاد
فعالیت های صنعتی و معدنی، علاوه بر ایجاد مسائل زیست محیطی، در آلوده کردن آب های زیرزمینی نیز نقش مهمی دارند. هدف از این تحقیق بررسی کیفیت آب های زیر زمینی مناطق مجاور مجتمع مس سرچشمه با استفاده از تکنیک زمین آمار می باشد به همین منظور از منابع آب منطقه (چشمه، قنات و چاه) نمونه برداری در 3 روز و از 35 منبع صورت گرفت و نمونه ها برای اندازه گیری کاتیون ها، آنیون ها و فلزات سنگین از جمله : مس cu، آهن fe، آلومینیوم al، روی zn، قلع sn، کبالت co، کروم cr، کادمیوم cd، منیزیم mg، منگنز mn و سرب pb مورد آزمایش قرار گرفت. سپس آنالیز آماری داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. روش های کریجینگ ساده، کریجینگ معمولی، کوکریجینگ، توابع شعاع محور و عکس فاصله ی وزنی با توان ها و توابع مختلف استفاده شد و نقشه های پهنه بندی بر اساس روشی که خطا کمتری داشت در محیط gis ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد برای اندازه گیری آنیون ها روش کریجینگ، و برای کاتیون ها روش کوکریجینگ مناسب ترند و برای عناصر سنگین روش کریجینگ با توابع مختلف و روش عکس فاصله ی وزنی دارای خطای کمترند همچنین با فاصله گرفتن از معدن مس بر میزان ph افزوده می شود علاوه بر آن غلظت کادمیوم در کل منطقه بیشتر از حد مجاز آن است همچنین غلظت سرب در چند محدوده در منطقه آلودگی ایجاد می کند. مقدار عنصر آهن از مجتمع مس به سمت رفسنجان افزایش نشان می دهد کاتیون ها و آنیون ها از شرق به غرب منطقه روند صعودی دارند.
معصومه جمیلی زاد احد ستوده
افزایش جمعیت شهرنشین جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه هم¬چون ایران سبب رشد سریع محدوده فیزیکی شهرها شده است. این امر منجر به اثرات منفی جبران ناپذیری از جمله کاهش اراضی کشاورزی، تخریب محیط زیست و آلودگی¬های زیست محیطی می شود. به منظور جلوگیری و کاهش این اثرات لازم است که فرآیند شهرنشینی و روند توسعه فیزیکی شهرها به طور مداوم و از تمام جوانب محیط زیستی پایش شود. یکی از روش¬های بررسی اثرات توسعه شهری استفاده از مدل¬سازی و پیش¬بینی رشد و توسعه شهری در سال¬های آینده می¬باشد. در این پژوهش با استفاده از تکنیک سنجش از دور تغییرات پوشش اراضی شهرستان یزد در دوره زمانی 1366- 1388 در محدوده دشت یزد – اردکان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ایجاد نقشه¬های پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به سال¬های1366، 1377و 1388 در نرم افزارenvi4.8 طبقه بندی و تهیه شدند. نتایج این مرحله حاکی از رشد 10 درصدی اراضی ساخت و ساز شده طی 22 سال است. سپس با استفاده از مدل ca- markov توسعه شهری یزد تا سال 1404 پیش¬بینی شد. این مدل با استفاده از داده¬های 1366، 1377، 1388 کالیبره شد. نتایج شبیه سازی نشان داد که توسعه اراضی ساخت و ساز شده در آینده اغلب پیرامون اراضی ساخت و ساز شده فعلی و هم¬چنین خطوط حمل و نقل اتفاق خواهد افتاد. نتیجه شبیه¬سازی حاکی از افزایش 13 درصدی اراضی ساخت و ساز شده است. علاوه بر آن اراضی کشاورزی موجود کاهش چشمگیری در منطقه مورد مطالعه خواهند داشت. نتایج مدل می¬تواند به درک پویایی زمانی و فضایی فرآیند شهرنشینی کمک کند. علاوه بر این کاربرد روش ارزیابی چند معیاره به منظور استاندارد سازی پارامترهای موثر برتغییرات توسعه شهری از دیگر ویژگی های این مدل است. سپس به منظور شناسایی مهم¬ترین آثار محیط زیستی ناشی از رشد کالبدی شهر از روش ماتریس سریع استفاده شد نتایج ماتریس نشان می¬دهد که مهم¬ترین آثار توسعه شهری یزد بر آلودگی آب، هوا، حیات وحش و تخریب پوشش گیاهی خواهد بود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می¬گردد در برنامه ریزی توسعه شهری از فرآیند مدل¬سازی رشد شهری و ارزیابی اثرات توسعه برای کاستن از اثرات منفی رشد شهری استفاده شود. کلمات کلیدی: مدل¬سازی، ارزیابی چند معیاره، یزد، سنجش از دور
قاسم زارع بیدکی احد ستوده
به علت فقدان برنامه¬ریزی جامع در سطح کشور، کاربری¬ فضای سبز با مشکلات متعددی همچون کمبود سرانه¬، توزیع و مکان¬گزینی نامناسب و عدم پیش¬بینی چنین فضاهایی در سطح شهرها مواجه شده است. هدف این پژوهش مکان یابی جنگلهای شهری با رهیافت سیمای سرزمین و رسیدن به خدمات اکولوژیک حداکثری است. روش کلی این پژوهش مطالعات کتابخانه ای، بازدید های میدانی و استخراج اطلاعات از تصاویر ماهواره ای دوره های مختلف می باشد. بدین منظور، تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی سه دوره زمانی مورد بررسی قرار گرفته است. از عکس های هوایی سال 1335 شمسی کاربری های عمده از جمله پوشش سبز استخراج شده و وضعیت مساحت این کاربری ها مورد آنالیز قرار گرفته است. سپس با استفاده از شاخص پوشش گیاهی(ndvi) و به واسطه تصاویر ماهواره ای در دوره زمانی 1990 تا 2013 میلادی، وضعیت پوشش سبز شهر یزد استخراج شده است. بعد از آن با استفاده از نقاط کنترل، محدوده مقادیر ndvi به 4طبقه تقسیم شد و چهار طبقه(کلاس) پوشش مشخص گردید. وضعیت سرانه پوشش سبز از طریق استخراج جمعیت محدوده مطالعاتی و استفاده از آن در محاسبه سرانه پوشش سبز در دو دوره زمانی انجام گرفت و سرانه سبز برای هر سه منطقه شهری به طور جداگانه محاسبه شد . به منظور بررسی انفصال و پیوستگی و گسترش لکه های سبز در دو دوره زمانی فوق الذکر ، از متریک های سیمای سرزمین استفاده شد؛ بدین ترتیب که متریک های ca، pland، pd، gyrate، enn و contag دو دو سطح کلاس و کل سیمای سرزمین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و وضعیت ساختاری پوشش سبز در دوره زمانی1990 تا 2013 میلادی تشریح شد. مرحله بعد استخراج زمین های بایر بود. برای این کار از روش طبقه بندی استفاده شد و با استفاده نرم افزار envi زمین های بایر تفکیک شد. سپس بر اساس این زمین های بایر، نقشه های معیار و زیر معیار استخراج شد. به دلیل آنکه هر زمینی مناسب جنگل شهری نیست، برای وزن دهی و اولویت بندی معیار و زیرمعیار و گزینه های انتخاب از ارزش گذاری درون لایه ای(امتیاز دهی کارشناسی) و ارزش گذاری بیرونی(مقایسه جفتی با استفاده از ahp ) استفاده شد. در انتها با استخراج وزن ها و استفاده از نرم افزار arcgis تلفیق نقشه ها انجام گرفت و نقشه نهایی مکان های مناسب برای ایجاد جنگل های شهری استخراج گردید. نتایج نشان داد که مکان هایی با پیوستگی و مساحت بالاتر شایستگی بیشتری برای ایجاد پوشش های جنگلی شهری و رسیدن به خدمات اکولوژیک حداکثری دارند.
صدیقه اسماعیلی سوربنی محمدحسین ایران نژاد پاریزی
تفریح و تفرج از جمله نیازهای روحی و روانی هر انسان است که باعث رفع خستگی، آرامش اعصاب و شکوفایی استعداد ها می شود و اکوتوریسم به عنوان پایدارترین شکل گردشگری، با رشد فزاینده ی خود، نقش موثری را در توسعه ی جوامع ایفا می کند. توسعه تفرجگاه ها باید به گونه ای باشد که بهره مندی از طبیعت کمترین زیان به محیط وارد شود و در آن بهترین بهره وری برای انسان بدست آید. لذا بایستی مناطق مناسب گردشگری با ارزیابی توان سرزمین برای کاربری مورد نظر، انتخاب شوند. در این تحقیق با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و با بکارگیری فن آوریgis به تعیین پتانسیل طبیعت گردی در پارک جنگلی سکوتپه در شهرستان ساری پرداخته شده است. برای ارزیابی توان تفرجی این منطقه پس از شناسایی معیارهای موثر در کاربری اکوتوریسم شامل معیار های ژئومورفولوژیکی (شیب، جهت، خاک و...)، اقلیمی (باران، دما، رطوبت نسبی، روز های آفتابی)، زیست محیطی (تنوع و تراکم پوشش گیاهی، جاذبه های اطراف و...) و اجتماعی- اقتصادی (فاصله از روستا، فاصله از شهر، جاده)، نقشه های مربوطه به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) تهیه شد. سپس با کمک روش ahp، وزن دهی و ناسازگاری معیار ها و زیرمعیار ها بررسی شد و در نهایت با استفاده از تکنیک وزن دارکردن خطی (wlc) در محیط arc gis، نقشه ی نهایی ارزیابی توان طبیعت گردی، تهیه و در پنج طبقه کلاسه بندی شدند. نتایج حاکی از آن بود که 75/73 درصد منطقه برای کاربری اکوتوریسم مناسب است و در طبقات متوسط تا عالی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد، استفاده از روش wlc و روش ahp در فرایند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد.
مهین شجاعی بهمن کیانی
پیش بینی مشخصات کمی جنگل بر اساس متغیرهای توپوگرافی منجر به کاهش هزینه ها می شود. در این تحقیق ابتدا تعداد 125 قطعه نمونه 10 آری در منطقه جنگلی باغ شادی برداشت شد. برای هر قطعه نمونه متغیرهایی مانند تراکم و تاج پوشش در هکتار، متوسط ارتفاع گونه های مختلف، متوسط قطر، سطح مقطع و حجم درختان بنه و معدل قطر یقه درختان کیکم در واحد سطح به همرا حضور یا عدم حضور گونه ها و نیز تیپ گیاهی محاسبه و ثبت شد. سپس ارزش های متناظر هر قطعه نمونه از مدل رقومی ارتفاع برای متغیرهای توپوگرافی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت، پتانسیل تابش خورشید، انحنای پروفیلی، انحنای مسطح، انحنای مماسی و ظرفیت رطوبت خاک استخراج شد. تحلیل همبستگی و رگرسیون برای بررسی روابط این متغیرها و تحلیل زمین آمار برای بررسی امکان پیش بینی مکانی آن ها انجام شد. نتایج نشان دادند که همبستگی مثبت و معنی دار بین پتانسیل تابش خورشید با ارتفاع، قطر و حجم درختان بنه و تاج پوشش توده وجود دارد. متغیرهای جهت و انحنای پروفیلی با ارتفاع درختان کیکم همبستگی معنی دار داشتند. انحنای پروفیلی با تراکم و تاج پوشش توده همبستگی مثبت داشت. ارتفاع از سطح دریا تنها با تراکم جنگل همبستگی معنی دار نشان داد. براساس نتایج تحلیلی رگرسیون متغیرهای انحنای پروفیلی، پتانسیل تابش خورشید، ارتفاع از سطح دریا و جهت در پیش بینی برخی مشخصه های کمی جنگل مناسب تشخیص داده شدند اما به طور کلی ضرایب تعیین پایین بودند. تحلیل زمین آمار نشان داد که مشخصات کمی جنگل در مناطق خشک یعنی تراکم و تاج پوشش با خطای خیلی زیاد قابل پیش بینی مکانی هستند و تنها توزیع حجم در هکتار درختان بنه را می توان با دقت زیاد پیش بینی کرد. البته متوسط ارتفاع و سطح مقطع در هکتار درختان بنه نیز با دقت متوسط قابل پیش بینی مکانی است.
سحر دلپسند محمدحسین مختاری
برنامه ریزی اصولی در جنگل نیاز به اطلاعات کمی و کیفی از وضعیت جنگل دارد و دستیابی به این اطلاعات با آماربرداری از جنگل میسر می شود ماهیت عرصه های طبیعی، خصوصاً جنگل به دلیل وسعت زیاد، صعب العبور بودن برخی مناطق و مشکلات تردد به گونه ای است که نیاز به علم سنجش ازدور در این بخش بسیار ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق تلاش شد تا با قابلیت استفاده از تصاویر ماهواره لند ست 8 برآورد دقیق و صحیح از مشخصه سطح تاج پوشش و تراکم جنگل بررسی شود. داده های میدانی متعلق به 110 قطعه نمونه بود که از نتایج آماربرداری تصادفی منطقه به دست آمده بودند. در این تحقیق دو گروه شاخص شامل شاخص هایی که از خط خاک استفاده می شود و شاخص های ساده محاسبه و به کار گرفته شد. ابتدا این شاخص ها محاسبه و ارزش های رقومی آن ها در محل هر قطعه نمونه استخراج شد. سپس تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون بین شاخص های گیاهی (متغیر مستقل) و سطح تاج پوشش و تراکم (متغیر های وابسته) انجام شد. نتایج نشان داد که بین شاخص های طیفی و سطح تاج پوشش درختان ارتباط معنی دار وجود دارد. در میان شاخص های گیاهی، شاخص wdvi (14/0=r2 , 37/ 0= rmse) بیشترین ارتباط را با سطح تاج پوشش درختان نشان داد و پیش بینی کننده ی بهتری بود. همچنین شاخص ipvi علیرغم کم بودن ضریب تعیین ( 268/0 =r2 ,37/0 = rmse) به منظور برآورد بهتر تعداد در هکتار قابلیت بهتری را نسبت به سایر شاخص ها ارائه داد. ازآنجاکه شاخص ndvi مهم ترین شاخص گیاهی محسوب می شود و در این تحقیق نتایج قابل قبولی برای آن به دست نیامد، از ادغام تصاویر لند ست 8 و باند پانکروماتیک ماهواره irs برای محاسبه آن استفاده شد اما بهبودی حاصل نشد. درمجموع باید گفت تصاویر این ماهواره برای پیش بینی مشخصات کمی جنگل در مناطق خشک مناسب نبوده و شاخص های استخراج شده از آن حداکثر 27 درصد تغییرات پوشش گیاهی را پیش بینی می-کنند.
اکرم سنایی احد ستوده
امروزه بیشترین تمرکز جمعیت در شهر¬ها وجود دارد. لذا کیفیت محیط زیست شهری باید بیش از پیش مورد توجه قرارگیرد. فلزات سنگین به دلیل پایداری در آب و خاک، همچنین اثرات مخرب بر موجودات زنده از عوامل تهدید محیط زیست شهر¬ها می¬باشند. این عناصرتوسط انتشارات ترافیکی به خاک سطحی وگرد و غبارپیرامون جاده¬ها وارد شده و از این طریق سلامت شهروندان را به خطر می¬اندازند. اصفهان یکی از پرجمعیت¬ترین و آلوده¬ترین شهر¬های ایران از نظر هوا می¬باشد. با توجه به تاثیر مستقیم و غیر مستقیم آلودگی هوا بر آلودگی خاک، ضرورت بررسی میزان آلودگی خاک کلان شهر اصفهان احساس می¬شود. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات غلظت فلزات سرب، کادمیوم، مس، روی، کروم و نیکل درخاک حاشیه جاده و غبار کف خیابان شهر اصفهان و تعیین میزان آلودگی شهری به این فلزات است. در این مطالعه ابتدا خیابان¬های شهراصفهان براساس حجم ترافیک، به سه نوع پرترافیک، ترافیک متوسط وکم ترافیک تفکیک شدند. سپس به صورت تصادفی تعداد 49 نقطه نمونه برداری انتخاب و از خاک حاشیه جاده و غبارکف خیابان در دو ماه اسفند و خرداد نمونه برداری شد. نمونه¬ها طبق استاندارد بین المللی ایزو 11466عصاره¬گیری شدند. اندازه¬گیری غلظت عناصر با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله¬ای انجام شد. میانگین غلظت سرب، کادمیوم، روی، کروم، نیکل و مس در خاک حاشیه خیابان به ترتیب 47/620، 21/5، 54/400، 27/15، 097/0و 86/100 (mg/kg) و در غبار کف خیابان به ترتیب 6/1104، 84/6، 22/468، 17/17، 55/346، 48/0 (mg/kg) برای هر دو ماه محاسبه شد. غلظت بیشتر فلزات در خیابان¬های با حجم ترافیک متفاوت به صورت: پرترافیک< ترافیک متوسط<کم ترافیک بود. خاک حاشیه خیابان و غبار کف خیابان از لحاظ شاخص riدر کلاس خطر محیط زیستی خیلی زیاد و از نظر شاخص mcd در کلاس آلودگی بسیار زیاد قرار دارد. غلظت تمامی عناصر در خرداد ماه از غلظت آنان در اسفند ماه به صورت معنی داری بیشتر بود. همچنین غلظت فلزات سنگین با کاهش اندازه ذرات غبار، افزایش یافت.
مریم حاتمی احد ستوده
امروزه آلودگی هوای شهری تبدیل به یک مشکل شدید محیط زیست جهانی شده است، که بر سلامتی و تندرستی انسان تأثیر گذاشته و منجر به بیماری های مزمن و مرگ زود رس می شود. فضای سبز شهری در زمره زیرساخت های اجتماعی است و یکی از امتیازات آن کاهش آلودگی هوا و از بین بردن اثرات نا مطلوب آلودگی ها می باشد. تا کنون مطالعه ای که به صورت کمی نقش ترکیب و توزیع فضایی فضاهای سبز را بر آلودگی هوا مشخص کند صورت نگرفته است؛ از آن جا که عملکرد واحد های طبیعی در داخل مناطق شهری بستگی به ترکیب و توزیع آن ها دارد. هدف این پژوهش بررسی نقش ترکیب و توزیع فضایی لکه های سبز شهری بر آلودگی هوا است. برای این منظور ابتدا نقشه پوشش اراضی شهر مشهد با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 8 مربوط به سال 2013 تهیه شد و سپس با استفاده از نرم افزار fragstats ترکیب و توزیع فضایی لکه های سبز این شهر به کمک هفت سنجه سیمای سرزمین pland,para, gyrate, enn, pd,area و contag تعیین شد. در ادامه با استفاده از داده های ایستگاه های زمینی پایش آلودگی هوا ، ارتباط میان آلاینده های, so_2 co, no, no_2, no_x و pm_2.5 با ترکیب و توزیع لکه های فضای سبز شهری مشخص شد. همچنین به منظور بررسی سنجش از دوری این مسئله، بین داده های ضخامت نوری هواویزهای سنجنده مودیس ماهواره ترا و سنجه های سیمای سرزمین تحلیل همبستگی انجام گرفت. نتایج نشان داد بین آلاینده های , so_2 co, no, no_2,no_x و pm_2.5 با ترکیب و توزیع فضایی لکه های فضای سبز شهری ارتباط معنی دار وجود دارد. همچنین بین داده های ضخامت نوری هواویزها و ترکیب و توزیع پوشش گیاهی در شهر مشهد ارتباط معنی دار مشاهده شد. در این مطالعه از نرم افزارهای erdas imagine 2014، fragstats4.1، envi4.8، arc gis 9.3 و spss20 استفاده شد
مریم غلامی محمد رضا علمی
افزایش نامحدود شهرها، پیامد های اقلیمی نامطلوبی دارد که اثرات جدی بر روی کیفیت محیط زیست شهری در مقایسه با نواحی حومه ای آن به همراه داشته است. اثری که تحت عنوان جزایر گرم شهری شناخته می شود تاکنون مطالعه ای که به صورت کمی نقش ترکیب و توزیع فضایی فضاهای سبز را بر جزایر حرارتی مشخص کند صورت نگرفته است؛ از آن جا که عملکرد واحد های طبیعی در داخل مناطق شهری بستگی به ترکیب و توزیع آن ها دارد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر ترکیب و توزیع فضایی لکه-های سبز شهری و استخراج جزایر حرارتی شهر شیراز است. برای این منظور از تصاویر چند زمانه ماهواره لندست سنجنده oli-tir و etm+ ( به استخراج نقشه جزیره گرمایی شهری از باندهای حرارتی پرادخته شد.سپس ترکیب و توزیع فضایی لکه های سبز با محاسبه سنجه های pland, mps, enn, pd صورت گرفت نتایج نشان داد که تمامی سنجه ها همبستگی معنی داری در سطح 01/0 با دمای هوا برخوردار بودند.
احسان دهقان منشادی بیژن مقصودلو
فرودگاه ها از با ارزش ترین زیر ساخت های جوامع پیشرفته محسوب می شوند و به دلیل برخورداری از پتانسیل های مختلف، در رشد اقتصادی کشور ها و کمک به ایجاد توسعه پایدار نقش مهمی دارند .تردد هواپیماها در بافت شهری و سر و صدای فرودگاه یکی از آثار نا مطلوب متداول زیست محیطی ناشی ازاحداث یا توسعه فرودگاه می باشد. اثرات سر و صدای هواپیما بر مناطق شهری پیرامون فرودگاه مسأله ای جدی در امر هوانوردی است. در این تحقیق فرودگاه یزد بعنوان یک منبع آلودگی صوتی و آثار مسیر تردد هواپیماها بر محدوده مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. هدف از پژوهش، پهنه بندی ترازهای صوتی در محدوده تحت تأثیر فرودگاه ها در راستای تدوین استراتژی های مدیریت زیست محیطی با بهره مندی تلفیقی از مدل دسترسی- فاصله، منطق فازی و نرم افزار matlab بود.
اطهره دهقان اشکذری فرهاد نژاد کورکی
چکیده یکی از پیامدهای ناخواسته توسعه ی اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی در جهان امروز، آلودگی محیط زیست از جمله آلودگی صوتی است.آلودگی صوتی که یکی از عوامل خطرزا در محیط زیست انسانی است می تواند سلامتی روحی، روانی و جسمی انسان را به صورت جدی به مخاطره اندازد، مواجهه با سر و صدا نه تنها اثرات زیانباری برسیستم شنوایی انسان دارد بلکه می تواند بر عملکرد سایر سیستم های حیاتی نیز ایجاد اختلال نماید. یکی از منابع مهم این آلودگی در محیط زیست شهری، صدای ناشی از وسایل حمل و نقل عمومی به ویژه قطار در مناطق مسکونی می باشد.در این پژوهش برای نمونه راه آهن یزد به عنوان یک منبع مولد آلودگی صوتی و آثار مسیر تردد قطارها بر محدوده مسکونی اطراف آن مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر نیز با هدف بررسی اثرات آلودگی صوتی قطارها بر اختلال در خواب، استرس و بیماری روحی و روانی،ایجاد حالت عصبی، کاهش قدرت شنوایی و اختلال در مکالمات ساکنین حریم خطوط راه آهن انجام شد که به این منظور برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، تعداد 309 پرسشنامه بین ساکنین در فواصل مختلف (0- 25، 25- 50، 50- 75 و 75- 100متری) از ریل قطار توزیع شد و در ادامه اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار spss19 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.