نام پژوهشگر: شیوا دولت آبادی
مریم محمدی یگانه فرنگیس کاظمی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت خشم برکاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، هدف و فرضیه های آن نیمه آزمایشی بوده است. بنابراین در مراحل مختلف انجام پژوهش از الگوی مطالعات تجربی پیروی شد. در این موقیعت پژوهشی آزمودنی ها به شیوه تصادفی از جامعه پژوهش( کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر تهران سال تحصیلی 89-1388 که مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بودند) انتخاب شدند. حجم نمونه 36 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 18 شهر تهران بود. برای گرد آوری اطلاعات از ابزار هایی همچون تاریخچه فردی، پرسشنامه علائم مرضی( فرم ویژه معلمان )، پرسشنامه بیان و صفت و حالت خشم اسپیلبرگراستفاده شد. پرسشنامه 57 ماده ای (staxi) شامل 6 مقیاس، 5 خرده مقیاس و یک شاخص بیان خشم است که اندازه کلی از بیان و کنترل خشم فراهم می کند. این پرسشنامه از روایی و پایایی کافی برخوردار بوده و اعتبار آن در پژوهش های متعدد مورد تأیید قرار گرفته است. در این پژوهش افراد به روش تصادفی در دو گروه گمارده شدند. آنگاه پیش آزمون در مورد آزمودنی های هر دو گروه اجرا گردید. سپس گروههای آزمایش و کنترل به طور تصادفی مشخص شدند. و بعد از آن در طول 2 ماه و در طی 8 جلسه(45 دقیقه ای)، برنامه آموزش مدیریت خشم به عنوان متغیر مستقل بر گروه آزمایش اعمال شد. بعد از اتمام این دوره پس آزمون برای اعضای هر دو گروه به مورد اجرا در آمد. در نهایت، براساس فرضیه های تحقیق و ماهیت داده های جمع آوری شده، از روش های آماری مناسب و برای برای تجزیه و تحلیل آماری از روش (t) مستقل استفاده شد. . نتایج پژوهش حاکی از آن است که فرضیه مبنی بر موثر بودن اثر بخشی آموزش مدیریت خشم برکاهش خشم کلامی در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر تهران مورد تایید قرار گرفت و فرض صفر رد شد. و در مورد فرضیه اثر بخشی آموزش مدیریت خشم برکاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای، فرض پژوهش رد شد و فرض صفر تایید شد.
اشرف هارونی شهلا پزشک
پژوهش حاضربه بررسی و مقایسه ی شیوع انواع رفتار چالش برانگیز در کودکان کم توان ذینی با و بدون اختلال اتیسم پرداخته است.روش پژوهش زمینه ای و روش نمونه گیری در دسترس بوده است.نمونه شامل 240 کودک کم توان ذهنی با وبدون اختلال اتیسم می باشد؛که به مراکز توانبخشی کودکان اتیستیک اردیبهشت،یاوران زینب و مرکز نگهدا ری کودکان کم توان ذهنی سعادت ومدرسه ی کودکان استثنایی آمنه مراجعه می نند .اطلاعات بدست آمده ی این بررسی بر اساس چک لیست شیوع رفتار یای چالش برانگیز جلیلی صورت گرفته است؛که 9 حوزه ی ر فتاری را در بر می گیرد .داده ها به وسیله ی آمار توصیفی )توزیع فراوانی،میانگین،انحراف استاندارد،نمودار و جداول(آمار استنباطی)آزمون t مستقل(تحلیل شده است.نتایج نشان دینده ی آن است کو میانگین رفتار یای چالش برانگیز در کودکان کم توان ذینی با اختلال اتیسم برابر با 14.94 وبیشتر از کودکان کم توان ذینی بدون اختلال اتیسم 5.80 است.وبین میانگین رفتار یای چالش برانگیز در کودکان کم توان ذینی آموزش پذیر بدون اختلال اتیسم کو برابراست با) 5.88 ( و کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر بدون اختلال اتیسم که ابر است با) 5.76 (تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فهیمه مرادی شیوا دولت آبادی
این پژوهش به منظور بررسی عوامل انگیزشی موثر بر عملکرد مدیران مراکز پیش از دبستان شهر سنندج انجام شد که نتایج حاصله حاکی از این است که بین عوامل انگیزشی از بعد درونی و بیرونی و عملکرد مدیران این مراکز ارتباط مثبت و مستقیم وجود داردو در مقایسه میزان ارتباط این دو دسته از عوامل ،عوامل انگیزشی بیرونی ،ارتباط بیشتری وجود دارد
ندا صحبتی پرویز شریفی در آمدی
زمینه: هر گونه اشکال و نقص بدنی در افراد موجب برداشت و تصویر منفی آنان از خویشتن می گردد و بر کارایی و عملکرد آنان اثرات منفی می گذارد. تحقیقات نشان می دهد که معلولیت بدنی، تاثیر فراوانی بر احترام شخصی، استقلال فردی و روابط اجتماعی می گذارد. یکی از این معلولیت ها، آسیب بینایی است که تاثیرات مختلفی را بر جنبه های مختلف زندگی افراد بر جای می گذارد.هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی و مقایسه شیوع ترس و وابستگی به دیگران در دانش آموزان پسر نابینا و بینای مقطع دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی89-88 می باشد.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع علی-مقایسه ای و روش انجام آن زمینه یابی است. یافته ها: در مجموع 50 نفر در مطالعه شرکت کردند (25 نفر نابینا و 20 نفر بینا). یافته های پژوهش که با استفاده از آزمونt مستقل به دست آمد نشان داد که افراد نابینا در حیطه ترس، تفاوت معناداری با افراد بینا دارند به عبارت دیگر شیوع ترس در دانش آموزان نابینا بیشتر از دانش آموزان بینا است اما در سایر حیطه ها (وابستگی عاطفی به دیگران، فقدان اعتماد در جامعه، خودمختاری و وابستگی به دیگران)، تفاوت محسوسی با افراد بینا مشاهده نشد.نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که حس بینایی تاثیر بسیار مهمی را در کسب امنیت آدمی ایفا می کند و عدم برخورداری از این حس، می تواند باعث ایجاد ترس در آدمی گردد.
مهسا پوستچی پرویز شریفی درآمدی
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای 5 تا 7 ساله شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع زمینه یابی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 5 تا 7 ساله شهر تهران است که در سال 1389 در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی این شهر تحت آموزش بودند. نمونه پژوهش شامل 64 کودک(31 کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای و 33 کودک بدون اختلال نافرمانی مقابله ای) میباشد که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی از میان کودکان 9 مهد کودک و پیش دبستانی شهر تهران انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان(csi-4) و پرسشنامه رفتار خوردن کودکان (cebi) است.در ابتدا از مربیان خواسته شد که کودکان مخرب، نافرمان، مجادله گر و منفی باف 5 تا 7 ساله را معرفی نمایند. سپس از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (فرم والدین و مربیان) جهت تشخیص کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای در بین این کودکان، استفاده شد. بعد از آن از مادران هر دو گروه خواسته شد که پرسشنامه رفتار خوردن کودکان را تکمیل نمایند. پس از جمع آوری داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه ها برای توصیف آنها از شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی و توزیع و برای تحلیل آنها از مدل آماری t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین رفتار خوردن و هر یک از زیر مقیاس های آن (سلایق غذایی، مهارت های حرکتی و تمکین رفتاری) در کودکان با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد، به نحوی که مشکلات انواع رفتار های خوردن در کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بدون این اختلال است. با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت که گستره رفتار خوردن که یکی از کنش های رشدی بزرگ در فرآیند تحول است، در کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای، با مشکلات بیشتری نسبت به کودکان بدون این اختلال همراه است. از آنجا که تغذیه یکی از پایه های اساسی سلامت جسم، روان و یادگیری های اجتماعی است، یافته های این پژوهش ضرورت توجه به اختلال نافرمانی مقابله ای، پیامدهای آن و رفتار خوردن در کودکان را آشکار میسازد.
الهام فیض آبادی حمید علیزاده
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه سبک زندگی والدین کودکان با و بدون اختلال رفتاری(برون نمود– درون نمود)شهرتهران، با این فرض که بین سبک زندگی والدین کودکان دارای اختلال رفتاری(برون نمود – درون نمود) وکودکان عادی تفاوت وجود دارد،اجرا گردید. این پژوهش با نمونه ی 136نفری انجام شدکه 68 نفر از والدین کودکان دارای اختلال رفتاری(برون نمود – درون نمود)و68 نفرازوالدین کودکان عادی براساس نمونه گیری خوشه ای طبقه ای وتصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا از طریق غربال گری غیر استاندرد ( پرس و جو از معمان و سپس با استفاده از آزمون آخنباخ ) گروه های والدین کودکان عادی وکودکان دارای اختلال رفتاری(برون نمود – درون نمود) انتخاب شده و سپس از طریق آزمون بیسیس– ای ( basis –a ) سبک زندگی آنها مشخص شد. پس از اجرا، فرضیه اول پژوهش با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه بین گروه ها وآزمون تعقیبی شفه مورد بررسی قرار گرفت و معنا داری آن به تایید رسید. به این معنی که والدین کودکان عادی علاقه اجتماعی بیشتری دارند و والدین کودکان دارای اختلال رفتاری(برون نمود – درون نمود) بیشتر تمایل به محتاط بودن دارند. فرضیه دوم ( بین سبک زندگی والدین کودکان دارای اختلال رفتاری برون نمود و عادی تفاوت وجود داد) وفرضیه سوم پژوهش (بین سبک زندگی والدین کودکان دارای اختلال رفتاری درون نمود و عادی تفاوت وجود دارد) با استفاده از آزمون تعقیبی شفه تایید شد و نتایج نشان داد که هم در والدین کودکان دارای اختلال رفتاری برون نمود و هم در والدین کودکان دارای اختلال رفتاری درون نمود علاقه اجتماعی پایین است درحالیکه نیاز به محتاط بودن در آنها بالاست. وفرصیه چهارم پژوهش(بین سبک زندگی والدین کودکان دارای اختلال رفتاری برون نمود و درون نمود تفاوت وجود دارد) با استفاده از آزمون تعقیبی شفه، تایید نشد. میزان تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل و تعداد اعضای خانواده که از منظر آدلریها در سبک زندگی هر فرد تاثیرگذار است در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با استفاده ازآزمون حقیقی فیشر نشان داد، والدین کودکان عادی از تحصیلات عالی در سطوح بالاتری برخوردارند. و طلاق در والدین کودکان دارای اختلال رفتاری(برون نمود – درون نمود) بیشتر مشا هده شد. آزمون خی دو بیانگر این مطلب بود که بین گروهها در نوع شغل تفاوت معنا داری وجود ندارد. و نتایج آزمون خی دو کروسکال والیس نشان داد بین گروه ها در تعداد اعضای خانواده والدین کودکان عادی و کودکان دارای اختلال رفتاری(برون نمود – درون نمود) تفاوتی وجود ندارد.براین اساس می توان نتیجه گیری کرد که سبک زندگی والدین در شکل گیری اختلال رفتاری( برون نمود -درون نمود )کودکان تاثیرگذاراست.
عمر کیانی پور احمد اعتمادی
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی و مقایسه دو شیوه درمانی برای کنترل خشم انجام شد. یکی از این شیوه ها موسیقی درمانی و دیگری شناخت درمانی بود.از طریق پرسشنامه خشم اسپیلبرگر نمونه مورد نظر انتخاب شد و سه گروه انتخاب شدند. دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل. بعد از پایان آزمایش پس آزمون گرفته شد. یافته ها نشان داد که موسیقی درمانی در افزایش کنترل خشم تاثیری ندارد اما شناخت درمانی به میزان چشمگیری کنترل خشم را افزایش داد.
حمیده زاهدی فرخنده مفیدی
این پژوهش به منظور بررسی میزان آگاهی والدین ازمفاهیم پیمان جهانی حقوق کودک و رابطه آن باشیوه های فرزند پروری والدین در کودکان 3 تا 6ساله مراکز پیش دبستانی شهر شیراز در سال تحصیلی 89-90 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین میزان آگاهی والدین از حقوق کودک و شیوه فرزندپروری مستبدانه رابطه معکوس وجود دارد.همچنین بین میزان آگاهی والدین از حقوق کودک و شیوه فرزندپروری سهل گیرانه رابطه ای وجود ندارد و بین میزان آگاهی والدین از حقوق کودک و شیوه فرزندپروری قاطعانه رابطه مستقیم وجود دارد.
منمصوره آقایی شیوا دولت آبادی
چکیده هدف اساسی پژوهش حاضر،بررسی مقایسه اثربخشی آموزشهای عزت نفس ومعنای زندگی بررضایت جنسی زنان بود .جامعه آماری این پژوهش زنان متاهلی بودند که به منظور شرکت در کلاسهای آموزشهای معنای زندگی وعزت نفس به خانه سلامت منطقه 8تهران مراجعه کردند. ازبین این افراد کسانی که نمره های پایینی ازلحاظ عزت نفس ،معنای زندگی ورضایت جنسی داشته اند باروش نمونه گیری تصادفی به دوگروه10نفره گواه وآزمایش تقسیم شدند وآموزشهای عزت نفس ومعنای زندگی به گروه آزمایش ارائه گردید .ابزارمورداستفاده دراین پژوهش پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ ،معناجویی گواهی جهان ،رضایت جنسی لارسون بود .داده های بدست آمده باروش آماری تحلیل کواریانس موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت . یافته ها نشان دادکه آموزشهای عزت نفس ومعنای زندگی بارضایت جنسی درزنان رابطه معناداری دارد .
جمیله حدادزاده فرخنده مفیدی
چکیده: این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای رشدی کودکان زیر سه سال بر اساس الگوی تکالیف رشدی و ارایه راه کارهای مناسب در مهدکودک های تحت نظارت سازمان بهزیستی شهر کرمان انجام شده است. جامعه آماری نمونه مورد بررسی این تحقیق کلیه مهدهای کودک دارای گروه سنی کودکان شیرخوار و کودکان نوپای شهر کرمان در سال تحصیلی 90- 89 می باشد. که تعداد 155 کودک شیرخواره و نوپا ( 77پسر و78 دختر) که در این بین87 کودک در گروه سنی 18- 7 ماه و 68کودک 36 – 18 ماه بودند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مورد آزمون قرار گرفتند. از آن جا که این پژوهش در پی بررسی عملکردهای رشدی کودکان شیرخوار و نوپا می باشد براساس موضوع پژوهش سوالات تحقیق به شرح زیر تدوین شده: 1. آیا عملکرد رشد زبان بیانی کودکان شیرخوار، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 2. آیا عملکرد رشد زبان بیانی کودکان نوپا، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 3. آیا عملکرد رشد شناختی کودکان شیرخوار، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 4. آیا عملکرد رشد شناختی کودکان نوپا، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 5. آیا عملکرد رشد اجتماعی کودکان شیرخوار، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 6. آیا عملکرد رشد اجتماعی کودکان نوپا، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 7. آیا عملکرد رشد حرکتی کودکان شیرخوار، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ 8. آیا عملکرد رشد حرکتی کودکان نوپا، در چارچوب تکالیف رشدی می باشد؟ برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های آزمون سنجش رشد نیوشا در زمینه مهارت های زبان بیانی، شناختی، حرکتی و اجتماعی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل یافته های این تحقیق، از آزمون پارامتریک t تک گروهی استفاده شده است. نتایج این پژوهش، با توجه به امتیاز کودکان در مهارت های ارزیابی شده نشان می دهد که سطح مهارت های رشدی کودکان شیرخوار و نوپا با توجه به تکالیف رشدی محوله، در یک حد متوسط است و نیاز به بازنگری بنیادی دارد.
مریم مهری شیوا دولت آبادی
دانش آموزان دارای انواع ناتوانی های یادگیری و دانش آموزان عادی در مقطع دبستانی است.جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه دانش موضوع پژوهش حاضر ارزیابی و مقایسه ویژگیهای عصب روانشناختی در آموزان دارای ناتوانی های یادگیری و دانش آموزان عادی مقطع ابتدایی شهر تهران.نمونه مورد پژوهش50 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموز عادی بودند که در4گروه حساب نارسا،نارسا نویس و نارساخوان وعادی بر اساس نمونه گیری دردسترس و تصادفی انتخاب و مقایسه شدند. روش پژوهش حاضر روش علی-مقایسه ای بود.برای ارزیابی فرضیه ها از آزمون وکسلر کودکان استفاده شد.نتایج با استفاده از روشهای آمارتوصیفی وآزمونهای استنباطی تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد و نشان داد که : - بین میزان توانایی دیداری- فضایی دانش آموزان مقطع دبستانی دارای حساب نارسایی،نارساخوانی ونارسانویسی با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. - بین میزان توجه وسرعت پردازش دانش آموزان مقطع دبستانی دارای انواع ناتوانیهای یادگیری با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. - بین میزان حافظه و یادگیری دانش آموزان مقطع دبستانی دارای انواع ناتوانیهای یادگیری با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. - بین کارکردهای ذهنی و مهارت های تحصیلی دانش آموزان مقطع دبستانی دارای انواع ناتوانیهای یادگیری با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. واژه های کلیدی:ویژگی های عصب روانشناختی، حساب نارسایی،نارسانویسی و نارساخوانی
زینب سلیمانی بابادی فرنگیس کاظمی
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی به مادران با الگوی یادگیری جانشینی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دبیرستانی صورت گرفت.روش پژوهش نیمه آزمایشی ودر قالب پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ومادرانشان درسال تحصیلی 90-89 شهر شهریار تشکیل می داد که 30 دانش آموز به همراه مادرانشان به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (نفر15) جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس پرخاشگری (agq) استفاده گردید که آلفای کرونباخ آن در این پژوهش92 % به دست آمد. گروه آزمایش(مادران) به مدت6 جلسه(هر هفته یک جلسه به مدت 90 دقیقه) تحت برنامه آموزشی مهارت ارتباطی با الگوی یادگیری جانشینی قرار گرفت، در حالیکه گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه نشان دهنده موثر بودن آموزش مهارتهای ارتباطی با الگوی یادگیری جانشینی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان از طریق آموزش به والدین(مادر) بود(05/0p<). لذا به کارگیری این برنامه آموزشی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان سودمند به نظر می رسد. کلید واژه ها: مهارتهای ارتباطی، یادگیری جانشینی ، پرخاشگری.
فاطمه احمدی شیوا دولت آبادی
روش این پژوهش پس رویدادی بوده واطلاعات از طریق پرسش نامه سازگاری سینها-سینگ جمع اوری شدند جامعه آماری این پژوهش تمام خانوارهای شهر خلخال ودارای دونمونه می باشد که به روش تصادفی ساده انتخاب شدبرای تجزیه داده ها ازآزمون تی استودنت استفاده شد.نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی وعملکرد تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد.بین عملکرد تحصیلی فرزندان وجنس سرپرست رابطه معنادار وجود دارد.نیز بین سازگاری اجتماعی وعملکرد تحصیلی فرزندان در خانواده های مرد سرپرست وزن سرپرست رابطه معنادار وجود دارد.
زهرا ناظمی پرویز شریفی درآمدی
هدف تحقیق حاضر بررسی و مقایسه اختلالات روانشناختی کودکان دختر و پسر مبتلا به فلج مغزی در گروه سنی 18-14 شهر تهران می باشد. نمونه های تحقیق شامل 60 دانش آموز توانخواه دختر و پسری است که در مدارس روزانه وابسته به آموزش و پرورش استان تهران مشغول به تحصیل می باشند. انتخاب جامعه هدف به صورت تصادفی بوده است از لیست مدارس توانخواه دانش آموزانی که دارای معلولیت جسمی حرکتی با هوشبهر عادی بوده اند به عنوان نمونه انتخاب شدند. مجموع نمونه ها شامل 60 دانش آموز از 4 مدرسه (2 مدرسه پسرانه و 2 مدرسه دخترانه ) می شدند. به منظور دستیابی به هدف ذکر شده از پرسشنامه scl90 که 9 آیتم روانشناختی را می سنجد، استفاده شده است. آیتمها شامل: اضطراب، روان پریشی، ترس مرضی، افکار پارانوئید ، پرخاشگری ، افسردگی و حساسیت بین فردی، و اختلالات شکایت جسمانی و وسواس می شدند. پس از اجرای پرسشنامه 90 سوالی و جمع آوری اطلاعات و ترسیم نمودارها (آمار توصیفی) و با استفاده از فرمول t مستقل در سطح معنی داری 01/0 و واریانس یک طرفه داده های زیر حاصل گردید. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که در اختلال های (اضطراب، روان پریشی، ترس مرضی، افکار پارانوئید، پرخاشگری، بین دختران و پسران ارتباط معنی داری وجود نداشت یا به عبارتی فراوانی اختلال های یاد شده در هر دو گروه یکسان بود. از طرفی میزان اختلال های افسردگی و حساسیت بین فردی در پسران بیشتر از دختران و میزان اختلالات شکایت جسمانی و وسواس در دختران بیشتر از پسران بود. کلمات کلیدی: فلج مغزی، اختلالات روانشناختی، اختلالات روانشناختی دختران و پسران
رضا ربانیان پرویز شریفی درآمدی
هدف پژوهش حاضربررسی و مقایسه سبکهای هویت و خودکارآمدی در دانش آموزان پسر با و بدون پرخاشگری پایه اول دبیرستان های شهرستان نجف آباد است. روش پژوهش، توصیفی- زمینه یابی و جامعه مورد پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستانهای پسرانه شهرستان نجف آباد که در سال 91-90 مشغول به تحصیل بودند؛ که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، ابتدا شهرستان نجف آباد به 5 قسمت تقسیم و بعداز هر بخش یک مدرسه به صورت تصادفی و به این شیوه 389نفر انتخاب و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری(1992) توسط آنها تکمیل شد. بر اساس نتایج این پرسشنامه، 55 نفر دانش آموزپرخاشگر و 55 نفر دانش آموزعادی به صورت تصادفی که از لحاظ سن و وضعیت اقتصادی- اجتماعی با آنان همتا شدند به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند؛ و پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1982) و پرسشنامه سبک هویت برزونسکی(isi-6g)،(1989)، توسط آنها تکمیل شد. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده ازآزمونt وهمبستگی پیرسون نشان داد که: - بین سبک های هویت دانش آموزان عادی و پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود ندارد. - ین خودکارآمدی دانش آموزان عادی و پرخاشگرتفاوت معنی دار وجود دارد. - بین سبک های هویت و خودکارآمدی دانش آموزان پسرپرخاشگر رابطه معنی داری وجود دارد. - بین سبک های هویت اطلاعاتی واجتنابی و تعهد دانش آموزان پسر عادی رابطه معنی داری وجود دارد.
شهربانو احمدی مهناز استکی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : پژوهش حاضر با هدف ارتباط بین مولفه های هوشبهر با میزان پرخاشگری و سازگاری اجتماعی کودکان کار در خیابان شهر تهران انجام شد. در این تحقیق از بین 120 کودک دختر و پسر 7 تا 15 ساله تحت پوشش حمایت کانون کودکان کار شهر تهران بر اساس فرمول جدول مورگان تعداد 100 نفر بطور تصادفی انتخاب شدند که 40 کودک پسر و 60 کودک دختر در این نمونه گیری قرار گرفتند ،برای سنجش میزان پرخاشگری و سازگاری اجتماعی آزمودنی ها از پرسشنامه شخصیت سنج آخن باخ استفاده شد و برای سنجش مولفه های هوشبهر کودکان کار در خیابان از مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان wisc -iv استفاده شد. یافته ها: مقایسه و تجزیه و تحلیل داده های آزمودنی ها نشان داد که فقط بین نمرات خرده آزمون های رمز نویسی(05/0> p ،249/0- = r ) و درک مطلب (05/0> p ،230/0- = r ) با پرخاشگری در کودکان رابطه منفی معنی دار در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد. و همچنین فقط بین نمرات هوشبهر عامل سرعت پردازش با پرخاشگری (05/0> p ،227/0- = r ) در کودکان کار و خیابان رابطه منفی معنی دار در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که بین نمرات خرده آزمون های مکعب ها(05/0> p ،20/0 = r ) ، فراخنای ارقام (01/0> p ،264/0 = r )، واژگان (01/0> p ،225/0 = r ) و توالی حرف و عدد (01/0> p ،222/0 = r ) با سازگاری در کودکان کار در خیابان رابطه مثبت معنی دار در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد.و همچنین بین نمرات هوشبهر عامل حافظه فعال (01/0> p ،322/0 = r )، سرعت پردازش (05/0> p ،239/0 = r ) و هوشبهر کل (01/0> p ،272/0= r ) با سازگاری در کودکان کار و خیابان رابطه مثبت معنی دار در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد. کلید واژه ها: مولفه های هوشبهر، پرخاشگری،سازگاری اجتماعی، کودکان کار در خیابان
الهام شفیعی فر فرنگیس کاظمی
چکیده هدف از این مطالعه ، بررسی تاثیر درمان ویبرواکوستیک موزیک بر کاهش رفتار های کلیشه ای ، خود جرحی و پرخاشگرانه افراد درخود مانده است .روش: این پژوهش از نوع تک موردی بوده و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ، اعضای نمونه که 3 نفر از نوجوانان افراد در خودمانده با رفتار چالش انگیز بودند ،انتخاب شدند ، نخست در این پژوهش هر سه نوع رفتار های چالش انگیز کودکان در خود مانده به طور دقیق مشخص شده و برای هر آزمودنی براساس مشاهدات و ارزیابی والدین ، در برگه ثبت داده ها ( ثبت فاصله زمان و ثبت نمونه گیری زمان) منحنی خط پایه ( a ) در هر 3 رفتار چالش انگیز ( حرکات کلیشه ای ، خود جرحی و پرخاشگری ) رسم شد و سپس روش درمانی ویبروآکوستیک موزیک به مدت 10 جلسه و هر جلسه 20 دقیقه بر روی هر یک از اعضای نمونه اجراء گردید .میزان بروز رفتار چالش انگیز به وسیله برگه ثبت داده ها بر اساس مشاهدات پژوهشگر در جلسات درمانی و والدین پس از جلسه درمانی ، تعیین گردید و منحنی مرحله مداخله(b) رسم گردید .همچنین نمره خط پایه هر آزمودنی بوسیله پرسشنامه مشکلات رفتاری bpi-01 در شدت و فراوانی هر سه رفتار چالش انگیز، محاسبه شد . نمره مرحله مداخله (b) با اجرا مجدد پرسشنامه مشکلات رفتاری bpi-01 بلافاصله پس از اتمام جلسات درمانی و دوره پیگیری پس از گذشت 2 هفته از خاتمه جلسات درمانی محاسبه شد .یافته ها : رفتار های چالش انگیز هر سه آزمودنی در ارزیابی های جلسات درمانی ، والدین و اجرای مجدد پرسشنامه مشکلات رفتاری bpi-01 که به منظور بررسی تغیرات احتمالی انجام شد ، کاهش یافت و در پیگیری در مقایسه با بلافاصله پس از درمان افزایش یافت اما همچنان در مقایسه با خط پایه کاهش را نشان می داد و کاهش فشار خون و ضربان قلب در حین جلسات درمانی نشان از اثر گذاری این درمان بر سیستم عصبی سمپاتیک به عنوان شاخه ای از سیستم اعصاب خودمختار دارد . بحث و نتیجه گیری: درمان ویبروآکوستیک موزیک با اتر گذاری بر فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک ،برانگیختکی افراد درخودمانده را کاسته و میزان رفتار چالش انگیز افراد درخود مانده را کاهش می دهد . کلید واژه ها: ویبروآکوستیک موزیک ، رفتار چالش انگیز ، درخودمانده
زهرا بهرامی محمود گلزاری
سینستزیا حالتی هشیارانه است که در آن تحریک یک بعد حسی ، موجب ادراک در بعد حسی دیگری نیز می شود. این پدیده ی عصب شناختی، می تواند بصورت ژنتیکی به ارث برده شود. هدف این پژوهش، یافتن میزان شیوع انواع سینستزیا در دختران نوجوان شهرستان محلات است. مطالعه، بصورت توصیفی- زمینه یابی بوده و نمونه گیری آن بصورت خوشه ای تصادفی انجام پذیرفته است. اجرای پژوهش شامل سه مرحله ی غربالگری و یک مرحله تست ثبات داخلی برای سینستزیاهای نویسه-رنگ(انگلیسی)، روزهای هفته-رنگ و ماه-رنگ (تقویم ایرانی) است. دو مرحله ی نخست غربالگری، هم زمان و از طریق پرسشنامه ی ایگلمن و مشاهده و مصاحبه انجام شده و مرحله ی سوم به فاصله ی دو ماه پس از مرحله ی دوم به منظور سنجش میزان ثبات آزمودنی ها در گزارشات دو مرحله ی اول صورت پذیرفته است. پس از مرحله-ی سوم ، آزمون ثبات داخلی ایگلمن اجرا شده و در نهایت، شیوع سینستزیا را در جامعه ی مورد بررسی، 4.9% برآورد شده است. شیوع انواع در میان افراد دارای سینستزیا نیز پس از پایان مرحله ی سوم برای سینستزی نویسه-رنگ براسس مفهوم، 60% و بر اساس شکل 25% ، روزهای هفته-رنگ، 40%، ماه های سال- رنگ، 40%، شخصیت- رنگ، 20%، صدا-رنگ (آلات موسیقی)، 20% و نویسه پارسی- رنگ،40% گزارش شده است. نتایج به دست آمده از مرحله ی چهارم در مورد سینستزیاهایی که امکان سنجش آنها از طریق آزمون ثبات داخلی وجود داشت، با نتایج مرحله ی سوم هم خوانی کامل داشت. با توجه به نزدیکی نتایج این پژوهش با پژوهش سیمنر و همکاران در سال 2006 که شیوع سینستزیا را در جامعه-ی امریکا، 4.35% برآورد کرده بودند، به نظر می رسد عامل فرهنگ تاثیری بر سینستزیا نداشته باشد.
نازیلا جاویدی شیوا دولت آبادی
در پژوهش حاضر به مقایسه انواع مشکلات خواندن در دانش آموزان دو زبانه و تک زبانه پرداخته می شود. روش با توجه به ماهیت موضوع از تحقیق پس رویدادی از نوع علّی- مقایسه ای است و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 120 دانش آموز دختر تک زبانه و دو زبانه پایه سوم ابتدایی شهرستان ملارد می باشد که در سال 91-90 مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید و از جدول سمن به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید . در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و مجذور خی دو استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان اشتباهات مرتبط با عدم فهم معنای جمله در دانش آموزان دختر دو زبانه بیشتر از تک زبانه است و بین میزان وارونه کردن کلمات در دانش آموزان دختر دوزبانه و تک زبانه تفاوت وجود ندارد و میزان فهمیدن محتوای متن اما ناتوانی در پاسخ به پرسشها در دانش آموزان دختر دو زبانه بیشتر از تک زبانه است. واژگان کلیدی: دوزبانگی، تک زبانه، مشکلات خواندن.
شهره تایبی شیوا دولت آبادی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و عزت نفس با سبکهای مقابله زنان پس از طلاق در شهر تهران انجام شد روش: روش پژوهش همبستگی و علی-مقایسه ای بود و تعداد 90 نفرمادران مطلقه دانش آموزان دبستان دخترانه مناطق 3 ، 8 و 16 شهر تهران سال تحصیلی1387-1388 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب و آزمونهای عزت نفس کوپراسمیت ، پرسشنامه حمایت اجتماعی و خانوادگی خسروی(1380) و سبکهای مقابله (کارور ، اسکیر ، وینتراب) که دارای اعتبار و روایی مطلوب می باشند ، بر روی آنها به طور همزمان اجرا شد . به منظور بررسی داده ها نیز از شاخص های آماری آزمون خی دو ، تحلیل واریانس یکراهه ،همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد : 1- سبکهای مقابله زنان مطلقه با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. 2- بین میزان حمایت اجتماعی با سبک مقابله مسئله مدار و هیجان مدار مثبت ، رابطه مثبت و معنادار و با سبک مقابله هیجان مدار منفی ، رابطه منفی و معنادار وجود دارد . 3- بین میزان عزت نفس با سبک مقابله مسئله مدار و هیجان مدار مثبت ، رابطه مثبت و معنادار و با سبک مقابله هیجان مدار منفی ، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. 4- بین حمایت اجتماعی و عزت نفس زنان مطلقه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . 5- بین حمایت اجتماعی و عزت نفس با سبک مقابله مسئله مدار و هیجان مدار مثبت ، رابطه مثبت و معنادار و با سبک مقابله هیجان مدار منفی ، رابطه منفی و معنادار وجود دارد . 6- برای پیش بینی سبکهای مقابله ای بین دو متغیر پیش بین عزت نفس و حمایت اجتماعی ، عزت نفس از قدرت پیش بینی بالاتری برخوردار است . نتیجه : . در واقع پژوهش حاضر نشان می دهد زنانی که عزت نفس و حمایت اجتماعی بالایی دارند، در ارزیابی وقایع استرس زا، آن را قابل کنترل تر و کم خطرتر ارزیابی کرده، خود را توانمندتر احساس نموده و در نتیجه از سبکهای مقابله کارآمد (مسئله مدار و هیجان مدار مثبت ) بیشتر استفاده میکنند. برعکس زنانی که از عزت نفس و حمایت اجتماعی پایین برخوردارند بیشتر از سبکهای مقابله ناکارآمد ( هیجان مدار منفی) استفاده می نمایند.
پریسا شهمیرنوری شیوا دولت آبادی
چکیده پایان نامه: هدف پژوهش حاضر مقایسه عوامل حمایت کنند? فردی و هوش هیجانی در بین دو گروه نوجوانان کار و خیابان و عادی است. گروه نمونه شامل 94 نفر از نوجوانان عادی و کار و خیابان شهر تهران، هر گروه(47 نفر) بود که گروه عادی به روش تصادفی طبقه بندی شده چند مرحله ای و گروه کار و خیابان به روش تصادفی در دسترس انتخاب و به پرسشنامه عوامل حمایت کننده فردی و پرسشنامه هوش هیجانی پاسخ دادند. تحلیل واریانس چند متغیری(manova)جهت مقایسه دو گروه در این متغیرها نشان داد، میانگین نمره های صلاحیت فردی، صلاحیت اجتماعی، ارزیابی از هیجانات، مهارت های اجتماعی در بین دو گروه نوجوانان کار و خیابان و عادی تفاوت معنادار وجود دارد. میانگین نمره تعهد اجتماعی، تنظیم هیجان، و کاربرد هیجانات در بین دو گروه نوجوانان کار و خیابان با عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج نشان داد که از میان عوامل حمایت کننده فردی دو عامل صلاحیت فردی و صلاحیت اجتماعی و از میان مولفه های هوش هیجانی ارزیابی از هیجانات و مهارت های اجتماعی در بین نوجوانان کار وخیابان کمتر از نوجوانان عادی است. بنابراین می توان گفت نوجوانان کار و خیابان دارای ویژگیهای درون فردی و مهارتهای ارتباطی متفاوتی نسبت به نوجوانان عادی همسال خود دارند. واژه های کلیدی: عوامل حمایت کننده فردی، هوش هیجانی، نوجوانان عادی و کار و خیابان.
احمد رضائی فضل شیوا دولت آبادی
این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین باورهای خودکارآمدی معلم با مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدارس تک پایه(عادی) و مدارس چند پایه در استان همدان انجام شده است.براساس داده های به دست آمده از مطالعه اخیر؛ در کل ، شرکت کنندگان مشکلات رفتاری دانش آموزان با خودکارآمدی (p=0/580)،خودکارآمدی شخصی (p=0/502)و خودکارآمدی عمومی(p=0/091) معلم رابطه ی معنا داری ندارد.در مدارس تک پایه،مشکلات رفتاری دانش آموزان با خودکارآمدی(p=0/0001)و خودکارآمدی شخصی (p=0/0001)معلم رابطه ی منفی معناداری دارد ولی بین مشکلات رفتاری دانش آموزان و خودکارآمدی عمومی معلم رابطه آماری معناداری وجود ندارد(p=0/212).در مدارس چند پایه،مشکلات رفتاری دانش آموزان با خودکارآمدی (p=0/038)و خودکارآمدی عمومی (p=0/016)معلم رابطه ی منفی معناداری دارد ولی بین مشکلات رفتاری دانش-آموزان و خودکارآمدی شخصی معلم رابطه آماری معناداری وجود ندارد(p=0/102).
مجید شجاع پرویز شریفی درآمدی
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی و استرس والدگری در مادران کودکان نابینای 7 تا 12 ساله شهر تهران که در سال تحصیلی 92 - 93 در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند انجام شد. برای این منظور تعداد 30 نفر از دانش آموزان مدرسه خزائلی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و والدین این افراد به دو پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو، فرم کوتاه و شاخص استرس والدینی ابیدین پاسخ گفتند. یافته های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور کلی بین استرس والدگری و ویژگی های شخصیتی رابطه ی معنی داری برقرار است. همچنین ویژگی های شخصیتی، مخصوصاً بعد برون گرایی شخصیت، متغیری مهم در پیش بینی استرس والدگری در والدین کودکان نابینا است. آگاهی از ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و استرس والدگری می تواند کمک زیادی جهت پیش بینی استرس، قبل از وقوع آن، کمک به والدین برای فائق آمدن بر استرس و در چشم انداز بعدی مداخله زودهنگام جهت برطرف نمودن آثار سوء استرس والدگری نماید.
لیلا سعادت ورنوسفادرانی مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
مسعود جعفری پرویز شریفی درآمدی
چکیده ندارد.
سمیه مقیمی کاخکی شیوا دولت آبادی
چکیده ندارد.
جلیل اصلانی اسلمرز شیوا دولت آبادی
چکیده ندارد.
زهرا محمدی اوچبلاغ مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
اعظم جوانمرد فردوس فرخنده مفیدی
چکیده ندارد.
مهدیه درویش شیوا دولت آبادی
چکیده ندارد.
زهرا کمیجانی ژانت هاشمی آذر
چکیده ندارد.
بشری ولیان مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
نیلوفر وزیری شیوا دولت آبادی
در این پژوهش، به منظور بررسی مفاهیم معادل با خانواده درمانی در اشعار خمسه ی نظامی، کتب پنج گانه ی نظامی گنجوی با استفاده از روش تحلیل محتوا، در شش مفهوم: ساختار، خرده نظام، مرزبندی، اتحاد، قدرت و بدکاری، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این پژوهش، شباهت های اساسی میان نظام خانوادگی زمان نظامی گنجوی با زمان حاضر را نشان می دهد.
فرناز اسعدی شهلا پزشک
هدف این تحقیق بررسی ومقایسه میزان و شیوع رفتار های خود آزارانه در دو گروه کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و تربیت پذیر می باشد. رفتار های خود آزارانه از جمله رفتار های نسبتا شایع در میان کودکا ن عقب مانده ذهنی به شمار می رودودر این تحقیق جامعه آما ری تحقیق شامل کلیه دختران و پسران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و تربیت پذیر پایین 14 سال که از خدمات مراکز توان بخشی روزانه شهر تهران استفاده می نمایند ، می باشد .روش نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی است و تعداد 200 کودک عقب مانده ذهنی ( 100 کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و 100 کودک عقب مانده ذهنی تربیت پ ذیر) در گروههای دختر و پسر که 50 نفر از آنها دختر و 50 نفر از انها پسر هستند به عنوان نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسش نامه استاندارد شده رفتار های خود آزارانه رجان می باشد. به منظور تجزی ه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که بین میزان شیوع رفتار های خود آزارانه و نوع این رفتارها در میان عقب مانده های ذهنی آموزش پذیر و تربیت پذیرتفاوت وجود دارد. .علاوه بر این یافته های پ ژوهش نشان می دهد که نوع وشیوع رفتار های خود آزارانه در میان کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پ ذیر و تربیت پ ذیربا توجه به عامل جنسیت در دختران و پسران متفاوت است.
اعظم صادقی شیوا دولت آبادی
از آنجا که اختلال نافرمانی مقابله ای ، همزمان با شیطنت و لجبازی ، اغلب در دوره پیش دبستانی ظاهر می شود ، ( هنگامیکه بنابر یافته های موجود رفتارهای مقابله ای و نافرمانی ، به ویژه در میان کودکان رایج می باشند ) ضروری است اختلال نافرمانی مقابله ای را از رفتار نافرمانی و شیطنت و لجبازی و رفتارهای مقابله ای بهنجار بر حسب سن متمایز کنیم . این تمایز عمدتا بر شدت رفتارها استوار است . برخلاف رشد بهنجار که در آن رفتارهای مقابله ای در اولین دوره کودکی به اوج رسیده و به مرور زمان کاهش می یابند ، رفتارهای مقابله ای که مشخصه اختلال نافرمانی مقابله ای هستند ، با افزایش سن ادامه یافته و وخیم تر می شوند بررسی و مقایسه الگوی رفتارهای غالب اختلال نافرمانی مقابله ای در دختران و پسران دوره پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 . اهداف اصلی : 1- بررسی و مقایسه میزان شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای در دختران و پسران دوره پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87. 2- بررسی و مقایسه میزان شدت اختلال نافرمادر اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد میزان شیوع در دختران و پسران دوره پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود ندارد. در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد میزان شدت در دختران و پسران دوره پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود ندارد. سوالات پژوهش : آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « از دست دادن کنترل » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « مشاجره کلامی » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ 3- آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « ناسازگاری با خواسته ها یا مقررات وضع شده از سوی بزرگترها » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ 4-آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « انجام عمدی کارهایی که موجب ناراحتی دیگران می شود » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « سرزنش دیگران به علت کارهای اشتباه خود » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « زودرنجی یا ناراحتی سریع از دیگران » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « ترکیبی از خشم و زودرنجی » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ آیا در اختلال نافرمانی مقابله ای از بعد « کینه توزی » در بین دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 تفاوت معنی داری وجود دارد ؟ روش شناسی روش تحقیق : با توجه به موضوع تحقیق ، روش مورد نظر در اجرای این تحقیق ، روش زمینه ای می باشد که در صدد یافتن نشانه ها و نیز تفاوتهای موجود در موقعیتهای مشابه در گروههای متفاوت می باشد. جامعه آماری : شامل کودکان دختر و پسر مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 می باشد که منظور ما در این پژوهش ، از مقطع پیش دبستانی ، کودکان 3 تا 6 ساله ای می باشند که به مراکز پیش دبستانی می روند. روش نمونه گیری : برای انتخاب نمونه ، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده می شود، که در آن از بین کل مناطق استان تهران ، 2 منطقه به صورت تصادفی ، از هر منطقه 10 مرکز پیش دبستانی به صورت تصادفی ، و از هر مرکز پیش دبستانی 20 کودک به طور تصادفی ( به تفکیک 10 دختر و 10 پسر) انتخاب می شوند ، که جمعا 400 نفر ( 200 دختر و 200 پسر ) می باشند و که بعد از اجرای آزمون غربالگری اولیه ، تعداد کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای ، که بالاتر از خط برش ابزارها ( نمره بالاتر از 6 ، از 24 نمره پرسشنامه مرضی کودکان) قرار گرفتند ، بدست می آید که فرضیه1و2 پژوهش با استفاده از این تعداد مورد بررسی قرار می گیرند و در مرحله دوم 30 نفر ( 15 دختر و 15 پسر ) از بین دختران و پسران مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بطور تصادفی و به منظور بررسی ابعاد اختلال نافرمانی مقابله ای و پاسخگویی به سوالات پژوهش انتخاب می شوند. حجم نمونه آماری : حجم نمونه آماری در این پژوهش در مرحله اول که هدف بررسی فرضیه های پژوهش می باشد، از طریق پرسشنامه مرضی کودکان بدست می آید و همان تعدادی از کودکان می باشد که مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده اند . و در مرحله دوم 15 دختر و 15 پسر ( مجموعا 30 کودک ) جهت پاسخگویی به سوالات پژوهش و بررسی ابعاد اختلال نارمانی مقابله ای ، از همان تعدادی انتخاب می شوند که در مرحله اول مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده اند . روش گردآوری اطلاعات : در این پژوهش ابتدا با اجرای پرسشنامه علایم مرضی کودکان dsm4 ( که قبلا مورد هنجاریابی قرار گرفته و استاندارد نیز شده است ) در نمونه ای کاملا تصادفی از دختران و پسران مقطع پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88-87 اقدام به ارزیابی اولیه فراوانی اختلال نافرمانی مقابله ای می کنیم ( این مرحله جهت پاسخگویی به فرضیه اول پژوهش که در رابطه با میزان فراوانی این اختلال می باشد انجام می گیرد ) . سپس افراد مبتلی به این اختلال از لحاظ شدت ابعاد اختلال نافرمانی مقابله ای مورد بررسی قرار می گیرند ( این مرحله جهت پاسخگویی به فرضیه دوم پژوهش که در رابطه با میزان شدت این اختلال می باشد انجام می گیرد ). در مرحله بعد از بین دختران و پسرانی که مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده اند به تعداد مساوی (15 دختر و 15 پسر) جهت پاسخگویی به سوالات پژوهش و بررسی ابعاد اختلال نافرمانی مقابله ای انتخاب می گردند ، این مرحله نیازمند بررسی و مشاهده دقیق رفتار کودک در شرایط گوناگون و همکاری والدین و مربیان و اطرافیان جهت پاسخگویی به سوالات تحقیق در رابطه با کودک می باشد ، این مرحله به منظور شناسایی نشانه های افتراقی احتمالی بین دو جنس انجام می گیرد. روش تجزیه و تحلیل داده ها : از آمار توصیفی و جدول فراوانی و درصد ، جهت طبقه بندی و خلاصه کردن یافته ها استفاده می شود و از آمار استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون کردن فرضیه ها استفاده می شود . از آزمون t به منظور سنجش معنی داری بودن تفاوتهای بین میانگین های دو گروه مستقل استفاده می شونی مقابله ای ای در دختران و پسران دوره پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 88