نام پژوهشگر: اصغر باقری
اصغر باقری تیمور رستمی شاهراجی
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش ژنوتیپ و محیط در تنوع مرفولوژیک صفات میوه و برگ گونه بارانک در جنگلهای ارسباران بود. برای این منظور، به تعداد کافی برگ و میوه از 30 درخت بارانک از سه جمعیت در جنگلهای ارسباران واقع در ارتفاعات 1350، 1600و 1950 متر از سطح دریا جمع آوری گردید. پس از اندازه گیری خصوصیات مرفولوژیکی، داده های حاصل از اندازه گیری صفات مختلف بر اساس طرح آشیانه ای با استفاده از بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. اجزای واریانس محیطی و واریانس ژنتیکی بر اساس امید ریاضی میانگین مربعات بر آورد گردیدند. نتایج تجزیه داداه ها نشان داد که همه صفات به جز صفات عمق لب های کناری و تعداد دانه در هر میوه به طور معنی داری در رویشگاهها تفاوت داشتند (p<0.01)، اما تفاوت بین ژنوتیپ های (درخت های) درون رویشگاه ها فقط از نظر صفات شکل برگ، شکل قاعده برگ و وزن میوه معنی دار (p<0.01) بود. درون جمعیت منطقه یک (تنباکولو) اختلاف بین پایه ها فقط از نظر شکل برگ ، شکل قاعده برگ، زاویه قاعده برگ و عمق لب های کناری، در جمعیت منطقه 2(هوش) اختلاف بین پایه ها تنها در خصوصیات زاویه قاعده برگ (p <0.05) و عمق لب های کناری (p <0.01) و در جمعیت منطقه انیق اختلاف بین پایه ها از نظر صفات طول دمبرگ و شکل برگ (p <0.05) و شکل قاعده برگ، زاویه قاعده برگ و عمق لب های کناری(p <0.01) معنی دار شد. مقدار وراثت پذیری صفات از حداقل 13/0 برای صفت عمق لب های کناری تا حداکثر 0.92 برای صفت زاویه قاعده برگ در نوسان بود. نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع درون جمعیتی بارانک کم و تنوع بین جمعیتی آن بالا می باشد، همچنین وراثت پذیری صفات شکل برگ، زاویه قاعده برگ، تعداد دانه در هر میوه و وزن دانه ها از سایر صفات بیشتر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که از نظر صفات ذکر شده بیشتر تنوع موجود در جمعیت ها ناشی از تفاوت های ژنوتیپی بوده و محیط نقش کمتری داشت
راحله آقایی اصغر باقری
هدف از این تحقیق، ارزیابی پایداری نظام های کشت برنج در شهرستان ساری استان مازندران است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام شد. که شامل سه بخش است. در بخش اول با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی با رهیافت مشارکتی شاخص های پایداری تعیین شد. جامعه آماری این بخش، متخصصان کشاورزی استان متشکل از اعضای هیات علمی دانشگاه، محققان مرکز تحقیقات برنج و ناظرین برنج بود. در بخش دوم، آستانه های شاخص های پایداری تعیین شد. جامعه آماری این بخش ناظرین برنج بوده اند. در بخش سوم پایداری نظام های کشت برنج با استفاده از شاخص های انتخابی و آستانه های آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری این بخش شالیکاران شهرستان ساری در چهار مرکز خدمات میاندرود، آبکسر، پنبه زارکتی و سمسکنده بوده اند. نمونه گیری به روش طبقه ای انجام گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود. روایی محتوایی آن به کمک اعضای هیات علمی دانشگاه به دست آمد. پایایی ابزار تحقیق با انجام یک مطالعه راهنما و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. مقدار آلفا 82/. به دست آمد. نتایج نشان داد در مقایسه پایداری نظام ها با آستانه ، نظام کشت برنج – کلزا از نظر شاخص امنیت اجتماعی پایدار، از نظر مدیریت آب و خودبسندگی اعتبار دارای پایداری مشروط ولی از نظر سایر شاخص های مورد بررسی ناپایدار بوده است. نظام کشت برنج – رتون از نظر شاخص های خودبسندگی نیروی کار و خودبسندگی اعتبار و مدیریت آب دارای پایداری مشروط ولی از نظر سایر شاخص ها ناپایدار بوده است. نظام کشت برنج- آیش از نظر خوداتکایی دانش پایدار، از نظر خودبسندگی اعتبار دارای پایداری مشروط ولی از نظر سایر شاخص های ناپایدار بوده است. در بررسی پایداری نظام های کشت به شیوه ترکیب عددی بر اساس شاخص های تعیین شده توسط متخصصان، نظام کشت برنج – کلزا پایدارترین نظام می باشد. در خاتمه، پیشنهادهایی برای ارتقاء پایداری نظام های کشت برنج ارایه شده است.
سید کوهیار خاتمی علیرضا عبد پور
یافته های پژوهش نشان می دهد که منابع اصلی ریسک از دیدگاه کشاورزان به ترتیب: تغییرات قیمت شیر، تغییرات قیمت علوفه، بیماری های واگیردام، کمبود پول نقد، نوسانات قیمت دیگر نهاده های تولید و حذف یارانه-ها می باشد. نتایج حاصل از تحلیل مولفه های اصلی منابع ریسک نشان می دهد که ریسک های ناشی از تصمیمات دولت و کمبود نقدینگی به ترتیب با توضیح واریانس 43/12% و 33/11% مولفه های اولیه و ثانویه ریسک هستند. در ارتباط با ادراک استراتژی های مدیریت ریسک رعایت دستورالعمل های بهداشتی، استفاده از مشاوره های دامپزشکی و دامپروری در گاوداری و بیمه جزو استراتژی های اصلی مدیریت ریسک بودند. نتایج حاصل از تحلیل مولفه های اصلی نشان می دهد که تقویت وضعیت مالی دامداری و کاهش ریسک های تولید استراتژی های اولیه و ثانویه مدیریت ریسک در واحدهای دامپروری بودند. نتایج نشان داد که، رابطه بین ویژگی های فردی، -اقتصادی و اجتماعی و ادراک نسبت به ریسک و استراتژی های مدیریت ریسک به متغیرهای اختصاصی تری نسبت به متغیرهای به کار رفته در این تحقیق بستگی دارد. اما نتایج این تحقیق می تواند برای سیاست گذاران بخش کشاورزی و صندوق بیمه کشاورزی مفید باشد.
روح الله سالار قدرت الله حیدری
بیش از نیمی از مساحت ایران را مراتع تشکیل می دهد. بررسی ها نشان می دهند که بسیاری از مراتع کشور به علت تخریب بیش از حد با بحرانی عمیق مواجه شده اند. به نظر می رسد بدون اصلاح نظام بهره-برداری نمی توان مشکلات مربوط به تخریب مراتع را حل نمود. این تحقیق عوامل موثر بر میزان تخریب مراتع را بررسی و در چارچوب نظام بهره برداری مشاع در زمینه تخریب مراتع عوامل موثر را مسئله یابی کرده است. این تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای تهیه و تدوین گردید و روایی آن در سطح 85 درصد تایید شد. جامعه آماری تحقیق حاضر، بهره برداران سامان های عرفی مراتع ییلاقی لوس و لوس کوه، موناسرا، یاخلی و گاوسراچال شهرستان نوشهر می باشند. با استفاده از فرمول کوکران 37 بهره بردار به روش تصادفی- طبقه بندی انتخاب شد. بعد از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار های آماری نظیر spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیرهای تعداد دام، تعداد بهره بردار با تخریب مراتع رابطه معنی داری وجود دارد. در مقابل نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سهم بهره برداران از محدوده های عرفی با تخریب مراتع رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که بین نوع حقوق عرفی در نحوه بهره برداری با تخریب مراتع رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون کروسکال- والیس نشان می دهد که از بین ویژگی فردی بهره برداران تنها میزان تحصیلات با تخریب مرتع اختلاف معنی داری داشته است. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین تقویم چرایی منطقه با میزان تخریب مراتع رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به منظور آگاهی از اهمیت و اولویت میزان تخریب مراتع در سامان های عرفی مورد مطالعه از آزمون کروسکال- والیس استفاده گردید که مراتع یاخلی نسبت به سایر مراتع بیشترین تخریب را دارد.
علیرضا عسگری پور اصغر باقری
یکی از فعالیت های مهم در مدیریت کشاورزی تعیین الگوی کشت واحدهای بهره برداری می باشد. از این رو هدف اصلی این تحقیق، تعیین الگوی کشت بهینه و پایدار محصولات کشاورزی شهرستان بهار با تاکید بر دیدگاه کشاورزان بوده است. این هدف با بکارگیری یک مدل متشکل از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و برنامه ریزی آرمانی مورد بررسی قرار گرفت. داده های این تحقیق از طریق مشاهده، مطالعه، مصاحبه و تهیه پرسشنامه از کارشناسان و کشاورزان شهرستان بهار در سال زراعی 89-88 بدست آمد. اولویت بندی عوامل موثر بر تعیین الگوی کشت با کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی محقق گردید. در نهایت الگوی کشت با توجه به اطلاعات بدست آمده توسط تکنیک برنامه ریزی آرمانی تعیین گردید. نتایج نشان داد که آرمان مصرف آب، مهم ترین معیار تصمیم گیری کشاورزان برای تعیین الگوی کشت می باشد. بطوریکه در الگوهای برنامه ریزی آرمانی حاصل از دیدگاه کشاورزان با لحاظ محدودیت 20، 30، 40، 50 و آزاد در تغییرات مجاز نسبت به الگوی کشت موجود، میزان مصرف آب به ترتیب به میزان 91، 87، 82، 78 و 92 درصد وضعیت موجود رسیده است.
احسان اسد آبادی علیرضا عبدپور
شهرستان بم یکی از قطب های اصلی تولید خرمای مضافتی در کشور ایران می باشد. نظر به محدودیت عوامل تولید خرما در شهرستان بم، لازم است مدیریت بهینه ای بر تولید این محصول و بکارگیری نهاده های تولید صورت گیرد. در این تحقیق دو منطقه بروات و پشترود رستم آباد به عنوان مناطق پربازده و کم بازده انتخاب شدند و ساختار اجتماعی– اقتصادی و کارایی های فنی، تخصیصی و اقتصادی واحدهای کشاورزی تولید کننده خرما در مناطق تحقیق محاسبه شدند. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه در مناطق مورد نظر برای سال زراعی 89- 88 جمع آوری گردید. به طور کلی 142 پرسشنامه در مناطق تحقیق تکمیل و سهم هریک از مناطق پشترود رستم آباد و بروات به ترتیب برابر 67 و 75 پرسشنامه بوده است. در این بررسی ساختار اجتماعی – اقتصادی واحدهای کشاورزی در مناطق تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و سپس کارایی واحدهای کشاورزی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها و با دو فرض بازده ثابت و متغیر به مقیاس محاسبه شد. همچنین میانگین مصرف واقعی نهاده ها در دو منطقه با میانگین مصرف مطلوب نهاده ها که از مدل استخراج شده مورد مقایسه قرار گرفت. در نهایت تأثیر عوامل تکنیکی و مدیریتی با استفاده از رگرسیون توبیت برروی کارایی ها محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که منطقه بروات نسبت به منطقه رستم آباد از ساختار اجتماعی- اقتصادی قوی تری برخوردار بوده است. از طرف دیگر میانگین کارایی های مدیریتی، مقیاس، تخصیصی و اقتصادی منطقه بروات به ترتیب برابر 88/91، 18/93، 03/40 و 45/37 بوده و اینگونه میانگین ها برای کارایی های مدیریتی، مقیاس، تخصیصی و اقتصادی منطقه رستم آباد برابر 91، 6/93، 5/36 و 8/33 می باشد. بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که کارایی مدیریتی و مقیاس دو منطقه با هم برابر ولی کارایی تخصیصی و اقتصادی منطقه بروات بیشتر از رستم آباد بوده است.
ابراهیم مرادزاده علیرضا عبدپور
سودآوری فعالیت های مختلف اقتصادی از جمله کشاورزی از مهمترین عوامل موثر در رشد و ادامه حیات آنها می باشد و بدون شناخت عوامل موثر بر سود، حرکت اصولی در جهت افزایش سود غیرممکن خواهد بود. هدف این مطالعه نیز بررسی و شناخت عوامل موثر بر شکاف درآمدی تولیدکنندگان سیب در شهرستان مشکین شهر می باشد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری با باغداران مناطق مورد نظر برای سالهای زراعی87-86 و 88-87 جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیزها و آزمون های آماری استفاده گردید. در ادامه شناخت و بررسی روابط و تأثیرات عوامل موثر بر شکاف درآمدی تولیدکنندگان سیب در مناطق تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی با متغیرهای اصلی سه عامل اقتصادی، مدیریتی و تکنیکی، تبیین 9/71 درصد از واریانس کل عامل ها می باشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه در منطقه قصابه، احمدآباد و دو منطقه به ترتیب تبیین 9/75، 8/67 و 4/67 درصد از واریانس متغیر وابسته بوده است. نتایج حاصل از بکارگیری روش تحلیل تشخیصی نشان داد مهمترین متغیرهایی که سبب تمایز این دو منطقه شده، به ترتیب اهمیت شامل: شرکت باغدار در کلاس های ترویجی، استفاده از زنبور عسل در باغ در حین گلدهی، تعداد نیروی خانوادگی استفاده شده، هزینه های متغیر در تولید، درآمد خالص حاصل از تولید سایر محصولات، قیمت تمام شده هر کیلو سیب، سطح سواد باغدار، تعداد کل درختان بارور در واحدها، کل نیروی انسانی استفاده شده و تعداد قطعات واحدهای تولید سیب می باشند که در کل توانسته اند 74/71 درصد از واریانس متغیر وابسته گروهی را تبیین کنند. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که منطقه قصابه بر منطقه احمدآباد از نظر ساختار اجتماعی- اقتصادی برتری دارد.
علی شیردل اصغر باقری
پراکندگی اراضی یکی از مهمترین موانع توسعه کشاورزی و گذر از کشاورزی سنتی به مدرن می باشد. از این رو هدف اصلی این تحقیق، بررسی موانع یکپارچه سازی اراضی زراعی در دو روستای باروق و گرجان از توابع شهرستان اردبیل با تاکید بر دیدگاه کشاورزان بوده است. این هدف با بکارگیری یک مدل متشکل از فرایند تحلیل سلسله مراتبی ahp و ارزیابی مشارکت روستائیان (pra) مورد بررسی قرار گرفت. داده های این تحقیق از طریق مشاهده، مطالعه، مصاحبه و تهیه پرسشنامه از کشاورزان گرجان و باروق در سال زراعی 91-90 بدست آمد. اولویت بندی موانع یکپارچه سازی اراضی با کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی محقق گردید. نتایج نشان داد که عوامل اجتماعی از بیشترین اولویت به عنوان موانع یکپارچه سازی اراضی برخوردار می باشد و بعد از آن عوامل ساختاری و فنی، عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی در اولویتهای بعدی برخوردارند. از بین متغیرهای تحقیق، اعتماد کشاورزان به یکدیگر و دولت همچنین تفاوت در وضعیت حاصلخیزی اراضی مهمترین متغیرها بودند.
عمران غفاری اصغر باقری
هدف این پژوهش توصیفی- پیمایشی، بررسی سازوکارهای ارتقای توانمندی های مدیریتی کشاورزان در کاهش ضایعات سیب زمینی در شهرستان رزن می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل سیب زمینی کاران شهرستان رزن (564= n) بوده که با استفاده از جدول تعیین نمونه گیری مورگان تعداد نمونه 250 نفر تعیین گردید. نمونه گیری به روش طبقه ای با انتساب متناسب صورت گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر چندین تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه های محقق اردبیلی و تهران تأیید گردید. جهت بدست آوردن پایایی ابزار تحقیق یک آزمون مقدماتی به عمل آمد و با استفاده از ضریب کرونباخ آلفا مقدار آلفا 86/0 برآورد گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل گردید. اثرهای مستقیم و غیر مستقیم سازه های گوناگون بر رفتار مدیریت ضایعات سیب زمینی سنجیده شد. بر اساس یافته های پژوهش، از نظر پاسخگویان عملیات مدیریت ضایعات در سطح ضعیف تا متوسط به کار گرفته می شود. از میان 8 سازه مورد مطالعه، سازه مهارت و دانش مدیریت ضایعات دارای اثر مستقیم مثبت و معنی دار بر رفتار مدیریت ضایعات سیب زمینی بود و اثر متغیرهای تحصیلات و سابقه کشت سیب زمینی به گونه ی غیر مستقیم بر رفتار مدیریت ضایعات شناخته شد. در پایان بر اساس یافته ها و به منظور اصلاح رفتار مدیریت ضایعات سیب زمینی توصیه هایی ارائه گردید.
حسن نورمحمدی برندق اصغر باقری
چکیده: گندم به عنوان یکی از محصولات اساسی در کشاورزی دارای اهمیت ویژه ای می باشد. با توجه به اهمیت گندم و نقش آن بعنوان منبع غذایی اصلی بسیاری از جوامع، تولید و خودکفایی این محصول از سیاست های مهم کشاورزی هر کشوری می باشد. از میان شیوه های افزایش تولید گندم جهت دستیابی به خودکفایی و پایداری آن، افزایش منابع اساسی با مشکلات و تنگناهایی مواجه است، بدین ترتیب به نظر می رسد که مناسب ترین شیوه در مدیریت تولید گندم، بهبود عملکرد و افزایش کارایی تولید گندم باشد. این تحقیق به بررسی عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی و کارایی تولید گندم در شهرستان خلخال پرداخته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل 125 پرسشنامه در دو منطقه مورد تحقیق مرکزی و خورشرستم در سال زراعی 90- 89 جمع آوری گردید. در این بررسی ساختار اجتماعی – اقتصادی واحدهای کشاورزی در مناطق تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و سپس کارایی واحدهای کشاورزی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها و با دو فرض بازده ثابت و متغیر به مقیاس محاسبه شد. همچنین میانگین مصرف واقعی نهاده ها در دو منطقه با میانگین مصرف مطلوب نهاده ها که از مدل استخراج شده مورد مقایسه قرار گرفت. در نهایت تأثیر عوامل تکنیکی و مدیریتی با استفاده از رگرسیون گام به گام بر روی کارایی ها محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که منطقه پر محصول نسبت به منطقه کم محصول از ساختار اجتماعی- اقتصادی قوی تری برخوردار است. همچنین میانگین کارایی های فنی، مدیریتی، مقیاس، تخصیصی و اقتصادی منطقه کم بازده به ترتیب برابر 02/75، 05/64، 63/86، 66/79، 73/59 درصد می باشد، در حالی که این مقادیر برای منطقه پربازده، به ترتیب برابر 28/90، 88/84، 23/94، 28/83 و 18/75 درصد می باشد. میزان کارایی های منطقه کم بازده نشان می دهد که بنگاه های نمونه از کارایی فنی پایین و در نتیجه کارایی اقتصادی پایینی برخوردار هستند. 8/48 درصد واحدهای تولیدی دارای کارایی فنی کمتر از میانگین شهرستان هستند، و از نظر دانش فنی در سطح پایین قرار دارند.
خداداد یارکرمی اصغر باقری
هدف پژوهش حاضر « بررسی و مقایسه پایداری نظام های بهره برداری دهقانی وتعاونی تولید در شهرستان سرپل ذهاب» است که به روش توصیفی-پیمایش و اسنباطی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 3712 بهره بردار شهرستان سرپل ذهاب است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 354 بهره بردار به روش نمونه گیری تصادفی باانتساب متناسب انتخاب شدند. از این تعداد 269 بهره بردار خانوادگی و 85 بهره بردار تعاونی بودند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اردبیل تایید گردید و برای پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن برای قسمت های مختلف پرسشنامه بالای 7/0 بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که متوسط سن کشاورزان 81/46 سال می باشد. از لحاظ میزان سواد تنها 21 درصد کشاورزان داری تحصیلات دیپلم و بالاتر می-باشند. متوسط تعداد قطعات تحت مالکیت افراد در نمونه مورد مطالعه 81/1 قطعه می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین متغیرهای سابقه کار کشاورزی، میزان اراضی، رضایت از شغل کشاورزی و مشارکت در برنامه های آموزشی و ترویجی و میزان پایداری همبستگی مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. بین متغیرهای ریسک پذیری کشاورزان، دانش فنی کشاورزی پایدار، مشارکت در برنامه های آموزشی و ترویجی، رضایت از شغل کشاورزی و پایداری در بین دو نظام بهره برداری خانوادگی و تعاونی تولید در سطح 5 درصد تفاوت معناداری مشاهده شد به طوری که می توان گفت که بهره برداران تعاونی تولید به لحاظ متغیرهای ذکر شده در سطح مطلوب تری قرار دارند. در مجموع متغیرهای میزان زمین، سن بهره برداران و سابقه کار کشاورزی 35 درصد از عوامل موثر بر میزان پایداری در نظام بهره برداری را تبیین نمودند.
محمود نجفیانی اصغر باقری
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر بیمه کشاورزی بر مدیریت مزارع گندم آبی شهرستان بیجار به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه دراستان کردستان، شهرستان بیجار صورت گرفته است. داده ها و اطلاعات مربوط به این تحقیق در سال زراعی 92-91 جمع آوری شده است و حجم نمونه به صورت روش نمونه برداری کاملاً تصادفی و با استفاده از را بطه کوکران تعیین گردید. تجزیه و تحلیل های موجود در این بررسی بر اساس مقایسه مدیریت مزارع گندم آبی بیمه شده و بیمه نشده انجام شده است. در این مطالعه از آزمون های مختلف آماری از جمله آزمون t و ضریب کرامر و فی جهت مقایسه بین گروه ها و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش های ساده و گام به گام جهت بررسی اثر متغیرها استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهایexcel وspss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دو گروه بیمه شده و بیمه نشده از نظر مدیریت بهینه عملیات زراعی تفاوت معنی دار در سطح 01/0 وجود دارد. به علاوه در بررسی رابطه بین متغیر مدیریت بهینه عملیات زراعی و بیمه رابطه معنی دار در سطح 01/0 وجود دارد. در بررسی عوامل موثر بر پذیرش بیمه متغیرهای سابقه تولید، رضایت از غرامت دریافتی به طور معنی داری بر پذیرش بیمه تاثیرگذار بودند. در تحلیل عوامل موثر بر استفاده از بیمه متغیرهای وارد شده در رگرسیون حدود 48% ازتغییرات را پیش بینی کردند.
علی مهدی پور غلامرضا پیکانی
مزیت نسبی به عنوان اصلی که هم در برنامه ریزی های تولید و هم در برنامه ریزی های تجاری کاربرد وسیعی دارد، حائز اهمیت می باشد. بررسی مزیت نسبی محصولات کشاورزی نیز امکان برنامه ریزی اقتصادی کلان را برای استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود بخش کشاورزی فراهم می سازد. در این تحقیق با توجه به مدل برنامه ریزی خطی هکشراوهلین یک مدل برنامه ریزی خطی بسط داده شده پیکانی برای هر یک از دهستان های شهرستان نهبندان استفاده شد. نتایج محاسبه شاخص های مزیت نسبی محصولات زراعی در سه دهستان نه، شوسف و میغان نشان داد که همه محصولات سه دهستان به جز محصول ارزن در دهستان شوسف دارای مزیت نسبی در تولید می باشند. نتایج برآورد مدل برای شهرستان به تفکیک دهستان نشان داد که همه مناطق نمی توانند از یک الگوی خاص تبعیت کنند. زیرا هر یک از دهستان ها شرایط خاص خود را داشته و ترکیب کشت محصولات، مقدار مصرف نهاده ها و عملکرد در دهستان های مختلف متفاوت می باشد. سود حاصل از برآورد مدل با قیمت های سایه ای در مقایسه با سود در حالات فعلی و بازاری بیشتر می باشد. نتایج تحقیق نشان داد تعیین الگوی کشت طبق مزیت نسبی با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی و قیمت های سایه ای، در دهستان نه، 27/20%، در دهستان شوسف، 25/16% و در دهستان میغان، 07/1%، به سود فعالیت های زراعی اضافه می نماید. همچنان نتایج نشان داد که در اثر کاهش آب در محدوده مجاز در سه دهستان نه، شوسف و میغان سود برنامه به ترتیب به میزان 3207110، 233730 و 100723 تومان کاهش یافته است. محصولات پنبه، سورگوم و جو در دهستان شوسف، سورگوم و جو در دهستان نه و جو و ارزن در دهستان میغان با وجود داشتن مزیت نسبی تولید در الگوی کشت بهینه وارد نشده اند. قرار نگرفتن این محصولات در الگوی کشت به علت وجود محدودیت در منابع تولید می باشد.
داریوش عشوری لات محله اصغر باقری
آب آبیاری نقش کلیدی در افزایش بهره¬وری کشاورزی و امنیت غذایی دارد و علی¬رغم این اهمیت به دلیل نیازهای فزاینده انسانی و بهره¬برداری بی رویه این منبع حیاتی در حال نزول است. همچنین بسیاری از زمین¬های کشاورزی به دلیل بهره¬برداری بی رویه در معرض فرسایش شدید قرار گرفته اند، این موضوع توجه بسیاری از دانشمندان و سیاست¬گذاران را به خود جلب کرده است. به این منظور، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش شیوه¬های حفاظت از آب و خاک توسط کشاورزان خرده پا در دشت فومنات استان گیلان در سال 1392 صورت گرفته است. شالی¬کاران دشت فومنات (شامل چهار شهرستان شفت، فومن، صومعه¬سرا و رضوانشهر) جامعه آماری این تحقیق را تشکیل داده اند (52086 نفر). حجم نمونه مورد نیاز برای این تحقیق 400 نفر بود. از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی پیمایش استفاده شد. روایی محتوایی (صوری) پرسشنامه توسط جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه و همچنین کارشناسان سازمان آب و جهاد کشاورزی تعیین شد. پایایی پرسشنامه توسط 30 نفر از شالی¬کاران خارج از نمونه تحقیق تعیین گردید که ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 84/0 بدست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در آن از ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، کای اسکویر و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شد. نتایج نشان داد در بین شیوه¬های حفاظت از آب و خاک، پذیرش "شیوه از بین بردن علف¬های¬هرز کانال¬های آبیاری" (2/12 درصد) و "شیوه لایروبی کانال¬های آبیاری" (9/11 درصد) بالاترین سطح پذیرش را در بین شالی¬کاران داشت. همچنین بیش از 54 درصد از تغییرات سطح پذیرش شیوه¬های حفاظت از آب و خاک به وسیله¬ی مدل رگرسیونی متغیرهای دسترسی به تراکتور، دسترسی به نهاده¬ها، دسترسی به قوانین و مقرارت، دسترسی به منابع اطلاعاتی، کانال آب به عنوان منبع آب آبیاری شالیزار ، فاصله خانه تا جاده ماشین¬رو، ارقام مورد کشت، کل هزینه¬های کشاورزی، سن شالی¬کاران ، رضایت از سیاست قیمت¬گذاری، تعداد قطعات زمین، خود مصرفی محصولات تولیدی، کشاورزی به عنوان شغل اصلی قابل پیش¬بینی است. متغیرهای دسترسی به تراکتور و دسترسی به قوانین و مقرارت به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیشگویی متغیر وابسته داشته¬اند. مهم¬ترین محدودیت¬های پذیرش شیوه¬های حفاظت از آب و خاک شامل "نظام ترویج و مدیریت ضعیف بخش متولی در کشاورزی" و "مشکلات استفاده از ماشین¬آلات برای تهیه زمین زراعی" بودند.
فریبا جوادی علیرضا عبدپور
یکی از موضوعات مهم در خصوص اعطای تسهیلات بانکی احتمال عدم بازپرداخت وام توسط وام گیرندگان است. عوامل متعددی در عدم بازپرداخت وام ها دخیل هستند که با شناسایی این عوامل میتوان زمینه را برای کاهش و کنترل ریسک اعتباری فراهم کرد و در فرایند اعطای اعتبارات بهبود ایجاد کرد. هم چنین عدم بازپرداخت تسهیلات اخذ شده از بانک باعث مشکلات بزرگی مانند افزایش ریسک اعتباری، اتلاف منابع و زمان بانک، افزایش هزینه های بانک، مسدود شدن بخشی از منابع موثر بانک در وام دهی و مختل شدن برنامه ریزی های بانک می شود. بنابراین بررسی وارزیابی وضعیت وام گیرندگان قبل از اعطای تسهیلات و گزینش مناسب متقاضیان وام اهمیت زیادی برای بانک ها دارد.لازم در مراحل مقدماتی آن، نقش مهمی در وصول موفقیت آمیز مطالبات ایفاء می کند. هدف از این تحقیق شناسایی عوامل تاثیر گذار در استان اردبیل و ارائه راهکار مناسب با توجه به خصوصیات منطقه می باشد. . به علاوه سطح درآمد و سطح تحصیلات متقاضی، نرخ سود تسهیلات، مدت زمان بازپرداخت تسهیلات، فاصله محل سکونت کشاورز با بانک، تمدید و پایاپای نمودن تسهیلات، آورده اولیه کشاورز، تعداد پرسنل شعبه، تسهیلات تبصره ای و تعداد مشتریان شعبه و عوامل قهری از عوامل اثرگذار بر وصول مطالبات می باشند. میزان تاثیر هر یک از این عوامل بر وصول مطالبات در استان های مختلف کشور تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است و این در حالی است که با شناسایی نقش و تعیین اثر هر یک از این عوامل می توان گامهای مهمی در جهت مقابله با آنها برداشت و بدین ترتیب از نارسایی های موجود در عدم بازپرداخت تسهیلات جلوگیری به عمل آورد. مطالعه حاضر سعی برآن دارد که در راستای رسیدن به هدف مذکور،بخشی از عوامل تعیین کننده عدم بازپرداخت به موقع تسهیلات را شناسایی کند و میزان تاثیر هر یک از این عوامل را برآورد نماید. مهمترین و اصلی ترین هدف این تحقیق بهبود وصول و کاهش مطالبات معوق می باشد ودر این راستا به شناسایی و تعیین درصد تاثیر عوامل مهمی که باعث عدم بازپرداخت می شود،می پردازد. در مطالعه حاضر با استفاده از آمار و اطلاعات مربوط به 105 نمونه از تسهیلات بالای 20 میلیون تومان که بین سالهای 1384 تا 1386 از شعب بانک کشاورزی استان اردبیل تسهیلات دریافت کرده اند و با استفاده از روشهای توصیفی و اقتصاد سنجی همچون مدل لاجیت و روش تحلیل تبعیضی، به شناسایی عوامل موثر بر عدم بازپرداخت تسهیلات بانک و تعیین نقش و سهم هر یک از آن ها پرداخته شد. همچنین جهت آگاهی از دلایل عدم بازپرداخت از دیدگاه وام گیرندگان و کارشناسان بانک، اطلاعات مربوط به متغیرهای کیفی پرسشنامه لیکرت نیز تحزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که متغیرهای تحصیلات دانشگاهی، تجربه سالهای اشتغال به فعالیت، فعالیتهای وابسته به کشاورزی، وقوع حوادث غیرمترقبه، ظرفیت تولید، سرمایه قرضی، مدت زمان بازپرداخت، تضمین از نوع وثیقه و ضامن و نرخ سود تسهیلات از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عدم بازپرداخت تسهیلات می باشند. از بین این متغیرها، تحصیلات دانشگاهی، تجربه سال های اشتغال به فعالیت، ظرفیت تولید، تضمین از نوع وثیقه و ضامن و نرخ سود تسهیلات در بازپرداخت اثر مثبت دارند و متغیرهای فعالیت های وابسته به کشاورزی، وقوع حوادث غیرمترقبه، سرمایه قرضی و مدت زمان بازپرداخت در عملکرد بازپرداخت تأثیر منفی می گذارند. نتایج بدست آمده از بررسی اثر نهایی الگوی لوجیت نشان داد که اگر بانک در پرداخت تسهیلات، به بررسی دقیق عوامل تأثیرگذار بپردازد، می تواند احتمال بازپرداخت تسهیلات را تا 99 درصد افزایش دهد. بنابراین توجه به این عوامل می تواند بانک را در مدیریت منابع اش یاری کند.
جاوید جبرئیلی اصغر باقری
هدف اصلی این تحقیق ارزیابی پایداری کشاورزی سامانه¬های زراعی استان کردستان با توجه به الگوی dsr می باشد. در این تحقیق جهت ارزیابی پایداری کشاورزی از شاخص¬های الگوی dsr استفاده شده است. dsr الگویی مرکب از سه بخش نیروهای پیش¬برنده، وضعیت موجود و واکنش است که توسط کمیسیون توسعه¬ی پایدار سازمان ملل در سال 1995 به عنوان ابزاری برای سازمان دهی اطلاعات موجود درباره¬ی توسعه¬ی پایدار و به منظور تکمیل و اصلاح، تحلیل و ارائه¬ی شاخص¬های توسعه¬ی پایدار تدوین شد. شاخص¬هایی که بر اساس این الگو طراحی شده¬اند بیانگر رابطه¬ی بین سه جنبه¬ی پایداری یعنی اقتصاد، اجتماع و محیط زیست است که به محاسبه¬ی روابط بین انسان و محیط زیست می¬پردازد. جامعه¬ی آماری تحقیق حاضر 6031 نفر از کشاورزان پانزده روستا از سه شهرستان دیواندره، بیجار و کامیاران بودند که تعداد 290 نفر از آن¬ها با استفاده از نمونه¬گیری خوشه¬ای انتخاب شدند. بر اساس نتایج 6/38 درصد از نمونه مورد مطالعه در وضعیت ناپایدار و 4/61 درصد از نمونه مورد مطالعه در وضعیت نیمه¬پایدار قرار داشت. نتایج نشان داد که شاخص¬های درصد حمایت از تولید کننده، مساحت سم¬پاشی شده با آفت¬کش¬ها، درصد استفاده از آب برای آبیاری، مقدار سموم شیمیایی استفاده شده، دارایی¬ها و بدهی¬ها، در¬صد اجاره دارایی¬ها، درصد تنوع منبع تامین درآمد، درصد اطلاع از ضوابط حرفه¬ای کشاورزی، درصد پرداختی¬ها برای اهداف کشاورزی زیست¬محیطی، مساحت کشت شده بر اساس تکنولوژی¬های پایدار، سطح زیر کشت محصولات صنعتی و درصد استفاده از کود¬های آلی با پایداری کشاورزی دارای همبستگی مثبت بوده و تبیین کننده¬ی پایداری کشاورزی می¬باشند.
اقدس خسروی خافتری اصغر باقری
خشکی و خشکسالی مهم¬ترین عوامل تنش¬زای محیطی هستند که تولید محصولات کشاورزی را با مشکل مواجه می¬سازند. هدف اصلی این پژوهش بررسی مدیریت خشکسالی در سامانه¬های کشاورزی شهرستان جهرم است که طی سه مرحله و با استفاده از دو نوع پرسشنامه انجام شده است در مرحله اول با استفاده از شاخص بارندگی استاندارد ( (spiو شاخص درصد نرمال (pnpi) وضعیت خشکسالی شهرستان جهرم مشخص شده است. در مرحله دوم به منظور بررسی برخی اثرات خشکسالی و روش-های مدیریت خشکسالی به کار گرفته شده توسط کشاورزان این شهرستان از ابزار پرسشنامه (پرسشنامه اول) و انجام مصاحبه استفاده شده است. حجم نمونه که 250 نفر از کشاورزان شهرستان جهرم بوده به روش نمونه¬برداری تصادفی طبقه¬ای و با توجه به فرمول کوکران محاسبه و تعیین شده است پایایی پرسشنامه که 86/0 است با استفاده از آزمون الفای کرونباخ بدست آمده است. در مرحله سوم روش¬های مدیریت خشکسالی از دیدگاه کشاورزان و کارشناسان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) اولویت¬بندی شده است. نتایج حاصل از شاخص spi نشان داد که به طور کلی شدیدترین خشکسالی مربوط به سال¬های 1990، 2001 ، 2010 و 2011 بوده است و بیشترین ترسالی در سال¬های 1997 و 2004 رخ داده است. از نظر استمرار و توالی خشکسالی، از سال 2007 به بعد خشکسالی تقریباً به طور مستمر اتفاق افتاده است که این نتیجه با نتیجه به دست آمده از شاخص pn نیز هم¬خوانی دارد. در این راستا هر چند اقدامات مختلفی برای رویارویی با کاهش آب و در نتیجه کاهش زیان ناشی از خشکسالی و مدیریت آن در این شهرستان انجام شده است اما کشاورزان این منطقه شناخت کمی نسبت به این روش¬ها داشته و به جز راهکار کاهش سطح زیرکشت که اکثر کشاورزان به منظور تعدیل شرایط خشکسالی از آن استفاده کرده¬اند بقیه روش¬ها توسط تعداد کمی از کشاورزان مورد استفاده قرار گرفته است.