نام پژوهشگر: علی اصغر میرزایی
رمضان رجبی عبدالله متولی
چکیده : خاندان اردلان، حاکمیت کردستان اردلان، را که یکی از ایالت های مهم ایران بود ، را در قرن هفتم تا سیزدهم هجری قمری در اختیار داشتند .حکمرانی این خاندان در دوره صفویه ، با انتخاب شدن آنان از سوی حکومت مرکزی و تغییر مذهب کاملاٌ تثبیت گردید. والیان اردلان، همراه با سایر والیان مناطق دیگر در سلسله مراتب حکومتی بعد از پادشاه در بالاترین جایگاه قرار داشتند . با سقوط صفویه و تصرف مناطق غربی ایران توسط عثمانی ها ، حکومت کردستان ایران از دست خاندان اردلان خارج گردید ، اما با روی کار آمدن نادر شاه و بیرون راندن عثمانی ها حاکمیت دوباره خاندان اردلان بر کردستان اعمال گردید . در طول سلسله های افشاریه و زندیه این ایالت مطیع حکومت مرکزی شد و در منازعات بین ایران و عثمانی حامی حکومت مرکزی بود . سیاست های سخت مالی نادر باعث شد که تعداد زیادی از اهالی اردلان به ایالت بابان مهاجرت کنند . اما از دوره ی زندیه آرامش به ایالت کردستان بازگشت و تا سقوط زندیه ادامه داشت . والی اردلان در پایان سلسله زندیه با اتکا بر ارتش منظم و کارآمد خود توانست مدعیان تاج و تخت ایران را سرکوب و با تصرف مناطق غربی ایران در به قدرت رسیدن آغا محمد خان نقش مهمی ایفا کند.ایالت کردستان یکی از ایالت های مهم ایران در زمینه سیاست خارجی و ارتباط با دولت عثمانی بود، مسأله مهم در آن زمان حکمرانی پاشایان بابان در سلیمانیه بود که باعث اختلاف فراوان میان ایران و عثمانی گردید .هرچند والیان کردستان اردلان از طرف حکومت مرکزی منصوب می شدند اما دارای نظام سیاسی اداری مستقلی بودند که باعث افزایش قدرت این ایالت گردیده بود
علی اصغر میرزایی عباس سرافرازی
بررسی و تبیین ریشه های تضاد بین علمای مکتب اصولی و صوفیان در سده های 12و13 و 14 هجری قمری و چگونگی برخوردهای این دو نحله و جریان اعتقادی و تاثیر آن بر تحولات مهم عصر حاکمیت دودمان قاجار . بیان علل ناشناخته و پیچیده این تضاد و چالش ، با هدف پیگیری و ریشه یابی اختلافات فکری و اجتماعی و...... جریان فعلی روحانیت با تصوف .با توجه به اهمیت موضوعی این پدیده تاریخی و لزوم ریشه یابی بر خوردهای فعلی ما بین روحانیت رسمی شیعه و گروههای طرفدار تصوف ، موضوع این پایان نامه از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند ضمن روشن کردن زوایای نا گفته تاریخ معاصر و دو قرن اخیر ایران به فهم برخی از چالشهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دوران کنونی کمک نماید . از جمله هدف های پایان نامه حاضر شناساندن مواردی است که در گذشته به جوابی صحیح و منطقی و به دور از افکار جزم اندیش منتهی شده و خود، امروز از جمله مهمترین مواردی هستند که کار را برای گذر از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرنیته و افکار آزادیخواهی دچار مشکل نموده اند و همچنین از آنجا که گرایش به فرق و نحله های صوفیانه در حال حاضر نیز وجود دارد پرداختن به این موضوع می تواند گوشه هایی از چالش های این طریقت ها را آشکار کند. این پایان نامه که به روش کتابخانه ای و به متد فیش برداری و گردآوری اطلاعات از منابع و مآخذ مختلف نگارش یافته ترکیبی از اخبار و اطلاعات تاریخی و جمع بندی ها، نتیجه گیری ها و تحلیل هایی که از سوی نگارنده ارائه شده است مورد بررسی قرار می گیرد .در مجموع این چنین میتوان نتیجه گرفت که با قدرت گیری دولت قاجار و استقرار حاکمیت سیاسی .علما و مجتهدین هم توانستن با انسجام و یکپارچگی و برخورداری از مدیریت حوزه های علمیه قوی اقتدار خود را بدست آورده و در ابعاد مذهبی و سیاسی حاکمیت دودمان قاجار نقش موثری را ایفا کنند و هر گونه ایده و تفکری را بر خلاف عقیده خود سرکوب نمایند که صوفیان نمونه ای از آن تفکرات بودند .لذا در اندیشه سیاسی و دینی علمای عصر قاجار هر گونه تفکر و ایده ی دینی و فقهی جدای از اندیشه آنان مردود و غیر قابل پذیرش بوده است.
مریم جلالی مشایخی علی اصغر میرزایی
چکیده بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی سیستان از دوران پادشاهی خسروپرویز تا پایان عصر اول عباسی ( خلافت معتصم) مریم جلالی مشایخی سیستان در شرق ایران یکی از ایالات بسیار مهم عصر ساسانی و یکی از چهار بخش اصلی کشور در سده پایانی حکومت ساسانی بشمار می رفت. سپاهبد سیستان یکی از ارکان اصلی دخیل در بسیاری از تحولات تاریخ سیاسی عصر ساسانی محسوب می شد و این ناحیه آخرین پایگاه امید شاهزادگان ساسانی برای تجدید حکومتشان بعد از حمله ی اعراب بود که گذشته از اهمیت سیاسی اش، سرزمین داستان های حماسی و اساطیری ساسانی و مهد آیین زرتشتی نیز بشمار می آمد؛ سیستان از یک سو سرزمین خاندان کیانی و محل نشو و نمای خاندان کیانی محسوب می شد و از سوی دیگر زادگاه زرتشت؛ و دریاچه کیانسه یا همان هامون نیز محل نگهداری نطفه ی زرتشت و ظهور سوشیانت های زرتشتی بود . با حمله-ی اعراب و ورود اسلام تحولات عمیقی در این ناحیه پدید آمد؛ که می توان به ایستادگی و شورش چند باره ی اهالی سیستان در برابر سپاهیان عرب، تغییر ساختار اجتماعی در نتیجه-ی تضعیف خاندان های عهد ساسانی ، استقرار گروه ها و قبایل عرب مسلمان و تبدیل سیستان به پایگاه گروه های مخالف و شورشی مانند خوارج، مطوعه، عیاران و قیام هایی مانند قیام ابن اشعث و حمزه ی آذرک اشاره کرد. سیستان به دلیل ویژگی های خاص جغرافیایی خود، به ویژه دوری از خلافت، نه تنها زمینه ی استقرار گروه های پیش گفته را فراهم نمود؛ بلکه بعدها بستر شکل گیری حکومت صفاریان نیز گردید. از اینرو پژوهش حاضر تلاش می-کند تا به بررسی اوضاع سیاسی- اجتماعی سیستان در اواخر عصر ساسانی، نقش سیستان در این تحولات و پیامد های حمله ی اعراب و ورود اسلام به سیستان تا اواخر عصر اول خلافت عباسی بپردازد. واژگان کلیدی: سیستان، پادشاهی ساسانی، حمله ی اعراب، دین اسلام، خلافت اموی – عباسی، خوارج
علی اصغر میرزایی سیدعلی اشرف صدرالدینی
استفاده از روش های شبیه سازی فرایندهای حرکت آب و نفوذ می تواند نقش موثری را در مدیریت دقیق آبیاری بر اساس شناخت بهتر فرآیندهای مذکور ایفا نماید. در این تحقیق شبیه سازی مراحل پیشروی، و پس روی به صورت توأم، با شبیه سازی فرایند نفوذ به انجام رسید. آزمایش های صحرایی پس ازتعیین تعداد جویچه ها و ایستگاه های مناسب و تعیین تیمارهای جریان سرج و پیوسته (دبی5/0 و2 لیتر بر ثانیه) و نسبت های سیکل مختلف(1:3,1:4,2:3) درسرج در ایستگاه تحقیقاتی خلعت-پوشان دانشگاه انجام شد. در گام بعدی با استفاده از مدل های آبیاری سطحی و حرکت آب در خاک و با بهره گیری از نرم افزارهای شناخته شدهsirmodو haydrus و شبیه سازی جریان و نفوذ آب درجویچه های آبیاری به انجام رسید از مقایسه نتایج شبیه سازی جریان در سطح خاک و زیر سطح خاک با اندازه گیری های صحرایی ضمن واسنجی و صحت سنجی هر دو مدل جریان سطحی و زیر سطحی، ارزیابی شدند که مدل هایدروس درصد خطای کمتری نسبت به مدل سیرمود داشت و برای براورد حجم نفوذ در طول جویچه مناسب است.
آتنا انصاری علی اصغر میرزایی
نقش نخبگان و تاثیر آنها در پویش توسعه سیاسی و اجتماعی جامعه از جمله مباحثی است که جنبه های مختلف سیاسی و اجتماعی مطالعات دوران جدید را در بر می گیرد. مطالعات اخیر نشان داده است، نخبگان جایگاه مهمی در شکل گیری ساختار جامعه، تعیین روابط حاکم میان فرمانروایان و فرمانبرداران و تحولات گوناگون در عرصه جامعه دارند و از آنجا که نخبگان یکی از نیروهای تاثیرگذار در هر جامعه هستند و نقش مهمی در تصمیم گیری سیاسی و اعمال قدرت دستگاه حکومتی دارند، لذا بررسی ماهیت و جایگاه آنها در تحولات سیاسی ـ اجتماعی لازم و ضروری می نماید. نظر به اینکه در تاریخ ایران، حکومت عصر صفوی نقطه ی عطفی در عرصه وحدت سیاسی کشور، دمیدن روحی تازه در کالبد دیوان سالاری، تشکیل ارتش منظم، مسئولیت بخشی به قدرت شاهان و احیای هویت ایران می باشد، نخبگان نقش مهمی در این تحولات دارند. این پژوهش تلاش دارد با بهره گیری از دیدگاه ها ی نظریه پردازان نخبه گرایی، مانند پاره تو، موسکا، میلز، میخلز و دیگران، به بررسی اهمیت و جایگاه نخبگان سیاسی در تحولات سیاسی جامعه عصر صفوی بپردازد. واژگان کلیدی: نخبگان، شاه، قدرت، پاره تو، موسکا، قزلباش ها، دیوانسالاری.
آسیه حسینی مجید حاجی بابایی
یکی از مسائل مهم در پژوهش¬های تاریخی درسال¬های اخیر، بازخوانی مجدد متون مرجع به منظور رسیدن به تفسیری علمی و تازه است. این مسئله موجب شده که پژوهش¬گران حوزه¬ی تاریخ به سراغ روش¬های جدید پژوهشی بروند و از این طریق نگاهی نو به منابع مهم و معتبر بیندازند. منابع تاریخ¬نگاری قرون اسلامی از معتبرترین و مهم¬ترین منابع برای تاریخ ایران است و پژوهش¬گران همواره برای تحقیقات مختلف تاریخی ناگزیر از استفاده¬ی این متون هستند. همچنین این متون از منابع اصلی برای تاریخ ایران باستان است؛ چرا که هم از نظر زمانی به آن دوره نزدیک است و هم از منابع مختلف برای تدوین کتب خود استفاده کرده¬اند. در همین راستا برای شناختن تاریخ ایران باستان، مهم¬ترین منبع همان تواریخ قرون نخستین اسلامی هستند. از این¬رو در پژوهش حاضر، نگارنده با استفاده از تکنیک و روش تحلیل محتوا، متون تاریخی اسلامی را بازخوانی و تفسیری نو از روایت¬ها و گزارش¬های مورخین مسلمان از تاریخ ایران باستان ارائه داده و نشان دهیم که هدف آن¬ها از این شیوه¬ی گزارش¬گری و گزینش روایت¬ها نشان دادن چه جنبه¬هایی از حکومت¬داری در ایران باستان بوده است.
عاطفه مرادی علی اصغر میرزایی
حاکمیّت مغول به همراه قواعد خاص «یاسا» بر جامعه¬ی تابع احکام اسلامی ایران، قوانین اسلامی و یاسا را در معرض کنش متقابل قرار داد که نظر به اختلاف سطوح تمدنی دو قوم، این تعامل روند یکسانی نداشت و بسته به مقتضیات حکومت، میزان و نوع آن متفاوت بود. در این راستا فرض ما بر این است که اختلاف موجود با منتفی کردن جایگزینی قوانین، سبب¬ساز روند پیوسته و گسسته، در جهت هم¬سازی گردید. در بررسی موضوع پژوهش، رویکرد اپوخه (خودداری از سوگیری شخصی) در اصطلاح پدیدارشناسان به کار گرفته شد. یافته¬های عرضه شده این روش پاسخ موقت را تأیید و تصدیق می¬کند که روح حاکم بر این کنش مصلحت حکومت بوده، لذا به تناسب آن نوع و روند تعامل متفاوت بوده است. در تعامل قوانین اسلامی و یاسا، همکاری، مانندگردی(همانندی)، همستیزی، رقابت و سبقت¬جوی به چشم می¬خورد.
پریسا پرگر علی اصغر میرزایی
تاریخ عالم آرای عباسی و تاریخ عالم آرای نادری به عنوان دو منبع اصلی شناخت دو دوره مهم از تاریخ ایران مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که محمد کاظم مروی در نگارش اثر خویش، کتاب عالم آرای عباسی را مد نظر و الگو قرار داده، همواره بررسی شیوه های نگرش این دو مورخ بزرگ به تاریخ در کنار روش تاریخ نگاری، در میان پژوهشگران این حوزه مورد بحث و گفتگو بوده است. از این رو این پژوهش بر آن است با مقایسه تطبیقی این دو اثر از نظر روش، اولویت ها، نگرش و چگونگی تفسیر و تعبیر رویدادها، تبیین و اهمیت هر کدام از آن دو را روشن سازد. بر اساس یافته های پژوهش هر دو مورخ از لحاظ چگونگی تفسیر وقایع و رویدادها با اندکی تمایز از یک سرچشمه فکری تغذیه نموده اند
زهرا کریمی علی اصغر میرزایی
چکیده قدرت از دیدگاه خواجه نظام¬الملک با تاکید بر سیاست¬نامه زهرا کریمی قدرت یکی از محورهای اساسی در اندیشه¬ی سیاسی می¬باشد. کسب اطلاعات در مورد مسائل و موضوعات سیاسی از آن جهت دارای اهمیت است که قدرت حکومت¬ها مستقیما و به صورتی بنیانی زندگی بیشتر مردم جامعه را تحت تاثیر قرار می¬دهد.کسانی این تصمیمات را اتخاذ می¬کنند که صاحب قدرت هستند و معمولا اساس و بنیان قدرت آن¬ها سیاسی است. خواجه نظام¬الملک از شاخص¬ترین اندرزنامه¬نویسان در ایران اسلامی به این مقوله¬ی مهم در کتاب خود سیاست¬نامه پرداخته است. خواجه به موثرترین نوع قدرت که قدرت مشروع می¬باشد، نظر دارد و به عنوان یک سیاستمدار بلندپایه می¬کوشد تا قدرت را نهادینه¬کند و در بحث از قدرت از عناوینی چون خلافت، سلطنت، وزارت و... برای بیان قدرت طبقه¬ی حاکم استفاده نموده¬است، رهیافت¬های خواجه در امور سیاسی نشات گرفته از تعالیم دینی و کشورداری ایران باستان با چاشنی اجتهاد خود که متفکری بنام بود، می¬باشد. واژگان¬ کلیدی: خواجه نظام¬الملک، سیاست¬نامه، سلطان، خلیفه،¬ قدرت، اندیشه¬ی ایرانشهری، شریعت.
حمید چراغی عبدالله متولی
تجدّد و مدرنیته، گامی اساسی و ضروری برای ترقی و توسعه ی هر جامعه ای میباشد ، با توجه به این مهم سوال اصلی در این پژوهش چگونگی تعامل ناصرالدین شاه با این پدیده می باشد.دراین تحقیق با روشی تحلیلی تلاش شده است ضمن تحلیل و بررسی علل و عوامل اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی تمایل ناصرالدین شاه به مدرنیته ،رویکرد این شاه قاجار به مبانی و مفاهیم بنیانی تجدّد،آموزش نوین،نهادهای مدنی و مطبوعات،مدرنیزاسیون ودرنهایت چگونگی انعکاس مظاهر مدنیّت غرب در سه سفرنامه ی این شاه به فرنگ مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. آنچه مشخص است جامعه ی ایران در قرن نوزدهم به واسطه ی بحران های اقتصادی،اجتماعی و سیاسی آبستن تحولات و دگرگونی های عظیمی بود که این وضعیت بدون شک در گرایش ناصرالدین شاه به تجدّد نقش اساسی و عمده ای داشته است . امّا آنچه در این پژوهش به دست آمد مشخص می نماید که این شاه بی اعتنا به ابعاد فکری و بنیانی تجدّد چون:آزادی ،برابری،نقد و نقادی و... تنها به بعد مدرنیزاسیون و مادّی تجدّد غرب نظر داشته که در این زمینه نیز کامیابی اساسی و عمیقی حاصل نشده بود.
عباسعلی فرهادی امامعلی شعبانی
نسب و نسب سازی و داشتن تبار عالی ، ریشه در فرهنگ و نظام پادشاهی ایران باستان دارد . این امر بعد از اسلام نیز مورد استفاده حکومت های ایرانی قرار گرفته است . سده های (ششم تا نهم) هجری ؛ به دلیل حضور مغولان و فروپاشی حکومت های بزرگ و تشکیل حکومت های کوچک در نواحی مختلف ایران ، به لحاظ سیاسی از مهم ترین دوره های تاریخی به شمار می رود . از این رو حفظ و تحکیم سلطنت، مقابله با بحران های مشروعیتی ، مشکلات ناشی از تزلزل قدرت و نیز فایق آمدن بر برخی از چالش های مشروعیتی، دغدغه اصلی حکومت ها در این دوره محسوب می شود
مهسا براتی عبدالله متولی
تغذیه از ضروری ترین احتیاجات ذاتی و زیستی انسان و تمایل به خوردن از نیرومندترین تمایلات آدمی است که وی را مجبور می کند برای رفع نیازمندی هایش کوشش نماید. تغذیه در زندگی فردی و اجتماعی انسان اهمیتی به سزا دارد و تنها مربوط به جسم نیست بلکه سازنده ی روحیه و خصایص یک ملت نیز هست و خوراکی های مصرفی در هر کشوری می تواند به عنوان یک نماد فرهنگی محسوب گردد. گرچه ممکن است مقوله ی تغذیه و خوراکی ها برای اغلب مردم ایران پیش پا افتاده به نظر برسد اما چگونگی و ماهیت آن، بیانگر تفاوتهای بسیاری از سفره ای تا سفره ی دیگر است و این اختلافات ناشی از نوع مواد غذایی، ذائقه ها، اعتقادات دینی و فرهنگ های گوناگون است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی درصدد بررسی چگونگی خوراک و تغذیه در دوره ی صفوی و قاجار برآمد و نشان داد که تکثر خوراکی ها، موجبات بهره مندی طبقه سلطنتی و قشر مرفه جامعه را فراهم و آنها را به سمت و سوی اسراف گرایی سوق داده بوده است. الگوهای غذایی نشأت گرفته از اصول دینی در اکثر موارد در این دو دوره تاریخی با جدیت اجرایی می شدند و مناسبت های مذهبی و ملی در نوع خوراکی های مصرفی تأثیرگذار بودند. هم چنین شکارگری موضوعی رایج و متداول بود که از طرفی برای متمولان امری برای سرگرمی و تفنن و از طرف دیگر برای قشر معمولی و کم بضاعت جامعه منبعی برای ارتزاق محسوب می گشت.