چکیده ندارد.

در تحقیق بعمل آمده در بیماران وابسته به سوء مصرف مواد بستری شده در بیمارستان فارابی کرمانشاه در طی سالهای 1376 تا 1377 که مجموعا 114 بیمار بودند نتایج زیر حاصل گردید: 1 - مواد افیونی رایجترین مواد مورد سوء مصرف بودند، هرویین و پس از آن تریاک رایجترین ماده افیونی مورد سوء مصرف در افراد مبتلا به وابستگی به مواد افیونی است . 2 - سوء مصرف و وابستگی به مواد در مردها شایعتر از زنها است ، بطوریکه 96/5 درصد از بیماران وابسته به سوء مصرف مواد مرد بودند. 3 - سوء مصرف مواد ممنوع در گروه سنی "34 سال به بالاتر" (48/3 درصد) بالاترین میزان و بطورقابل ملاحظه از گروههای سنی "12 تا 17 ساله" (2ˆ6 درصد) و "18 تا 25 ساله" (17/5 درصد) و "26 تا 34 ساله" (31/6 درصد) بالاترین میزان بوده است . 4 - میزان سوء مصرف مواد در بیماران متاهل (67/5 درصد) بالاترین میزان بوده است . در بیماران مجرد (27/2 درصد) و 5/3 درصد از بیماران وابسته به مواد، متارکه کرده اند. 5 - حدود 69 درصد معتادین یک تشخیص روانپزشکی دیگری نیز داشته اند. شایعترین بیماری همراه، افسردگی بوده است که 56 درصد از معتادین را در برگرفته است . 6 - شهرستان کرمانشاه با 90 درصد بیشترین میزان و پس از آن شهرستانهای دیگر استان با 7 درصد و در آخر استانهای دیگر با 3 درصد، محل اقامت بیماران وابسته به سوء مصرف مواد را تشکیل می دهند. 7 - بیشترین میزان مربوط به سطح تحصیلات در حد سیکل "دارای مدرک سوم راهنمایی تا سوم دبیرستان" (41/3 درصد) و پس از آن تحصیلات ابتدایی (25/3 درصد) و دیپلم (23/7 درصد) می باشد. 8 - شغل آزاد با 29 درصد و پس از آن بیکاران با 28 درصد بیشترین میزان معتادین را به خود اختصاص داده اند. سوء مصرف مواد بین اهل فن پزشکی وجود نداشت که امکان دارد به علت اطلاع و ترس از پیگیریهای بعدی در مورد تعقیب بیماران ناشی شود.

هدف من از این مطالعه بررسی فراوانی اختلالات هذیانی در بیماران بستری شده در بیمارستان فارابی و هم چنین مشخصات دیگر آنها و مقایسه با استانداردهای کاپلان بود. ضرورت مطالعه: این مطالعه از این نظر که تاکنون بررسی کاملی از مشخصات بیماران هذیانی بسستری شده در فارابی انجام نشده ضروری بود تا بدینوسیله به تشخیص سریعتر این بیماران کمک شود و عوامل ایجاد کننده بیماری را که می توان آنها را از بین برد تا کاهش داد شناخت . روش به کار رفته: در این روش 601 پرونده بیماران بستری شده در فارابی را به صورت راندم انتخاب کردیم، در این بین 59 پرونده متعلق به بیماران هذیانی بود که به مطالعه پرونده ها پرداختیم. نتایج اصلی: 1 - میانگین سنی بیماران 25/3 سال بود. 2 - بیماری در مردان، متاهلین، خانه دارها، در وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین، در افراد منزوی، سواد پایین شایعتر بود. 3 - هذیان گزند و آسیب شایعترین نوع بود. 4 - اکثریت بیماران خلق افسرده داشتند و شکاک بودند. تفسیر کلی محقق: استاندادها در هر جامعه فرق می کند کمانیکه معیارهای ما با معیارهای کاپلان همخوانی نداشت در هر جامعه باید مطالعه و بررسی در هزینه صورت گیرد. بررسی اختلالات هذیانی

در این تحقیق ابتدا مرور کلی بر مسائل اختلالات وابسته به موا (بخصوص مواد افیونی) ؟ می گیرد. سپس به بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی در معتادان بستری شده در بیمارستان فارابی کرمانشاه در نیمه اول سال 1377 از نظر جنس ، سن، شغل، وضعیت ؟، میزان تحصیلات ، نوع ماده مصرفی، مدت مصرف ماده بیماری روانی همراه، مدت بیماری روانی و بیماری قبل یا بعد از اعتیاد بوجود آمده، پرداخته می شود. پس ضرورت مطالعه بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی در معتادان بستری شده و هدف ما آگاهی نسبت به این اختلالات و کارآمدتر شده روشهای مبارزه و پیشگیری از این بیماری (اعتیاد) بخصوص پی بردن به علل و عوامل ایجاد کننده آن و آگاهی دادن به مردم در رابطه با این بیماری اسف انگیز و تباه کننده جان انسانها می باشد روش بکار رفته شده، بوسیله بررسی پرونده های بیماران و مصاحبه با این بیماران بوده است . و نتایج کلی در 75 بیمار بصورت زیر می باشد -1 صد در صد بیماران وابسته به مواد افیونی مرد بوده اند البته با توجه به فرهنگ منطقه تعداد زنان معتاد بسیار کم و در صورت داشتن اعتیاد آنرا انکار می کنند. 2- مصرف مواد افیونی در محدوده سنی 26 تا 34 ساله شایعتر (30/8 درصد) می باشد. -3 بیکاران با 33/5 درصد بالاترین درصد بیماران را تشکیل می دهند. -4 بیشترین میزان تحصیلات در بیماران، مربوط به سطح تحصیلات در حد سیکل (دوره راهنمایی تا سوم دبیرستان) با 49ˆ3 درصد می باشد. -5 میزان سو مصرف مواد افیونی در بیماران متاهل شایعتر و حدود 60 درصد می باشد. -6 شایعترین و رایجترین ماده افیونی مورد سو مصرف تریاک با 50/6 درصد و بعد (هردوئین و تریاک) 25/4 درصد می باشد. -7 شایعترین نحوه مصرف مواد افیونی بصورت استنشاقی (69/5 درصد) و بعد خوراکی 9/3 درصد می باشد. -8 بیشترین مدت مصرف مواد افیونی در بین سالهای (1 تا 7 سال) با 58/6 درصد می باشد. -9 شایعترین بیماری همراه افسردگی با 69/3 درصد می باشد. -10 بیشترین مدت بیماری روانی بین سالهای (1 تا 5 سال) با 68 درصد می باشد. -11 میزان شیوع بیماری روانی بعد از اعتیاد با 73 درصد شایعتر از، قبل از اعتیاد می باشد.

اختلال افسردگی اساسی اختلال شایعی می باشد. با توجه به اینکه برگزیدگان رشته پزشکی از با استعدادترین دانش آموزان کشور بوده و جز سرمایه های ملی محسوب می شوند از طرفی با توجه به طبیعت پراسترس رشته پزشکی و درگیری آن با درد و رنج انسانها و شرایط خاص تحصیلی از جمله طولانی بودن مدت تحصیل و گستردگی مطالب درسی و استرس دائمی امتحانات و از طرفی شرایط خاص دانشجویان پزشکی کشور ما شامل نداشتن تضمین شغلی و مالی مناسب در آینده ، عدم استقلال مالی حین تحصیل ، مشکلات مربوط به آموزش و کمبود امکانات رفاهی و تحصیلی و سایر علل از جمله شرایط خوابگاه و دوری از خانواده و با عنایت به اینکه یک پزشک برای ارائه خدمات بهتر و مفیدتر نیاز به روحیه سالم دارد بر آن شدیم که شیوع افسردگی را در دانشجویان سال اول و آخر بررسی کرده و مقایسه ای بعمل آوریم. برای تعیین میزان افسردگی از آزمون ‏‎beck‎‏ استفاده شده است نتایج حاصل از تحقیق حاضر این است که میانگین شدت افسردگی در دانشجویان سال آخر پزشکی حدود پنج برابر میانگین شدت افسردگی دردانشجویان سال اول می باشد. البته با توجه به اینکه بعضی از عوامل احتمالی موثر بر افسردگی نظیر جنس، سن، متوسط درآمد ماهیانه در دو گروه از لحاظ آماری متفاوت بوده است ، لازم است تحقیقات کنترل شده دیگری دراین مورد بعمل آید.

اختلال افسردگی اساسی اختلال شایعی است، با میزان شیوع حدود 15 درصد برای طول عمر، که در زنها شایعتر است. و نیز شیوع اختلال دو قطبی ‏‎i‎‏ حدود 1 درصد در طول عمر است یک مسئله مهم این است که اکثر بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی ‏‎i‎‏ بالاخره مورد توجه پزشک قرار می گیرند و درمان می شود در حالیکه فقط نیمی از مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی تحت درمان اختصاصی قرار می گیرند. انگیزه اجرای تحقیق حاضر این بوده است که تداوم کار در بخش روانپزشکی به عنوان بخش استرس زا با تضعیف روحی-روانی توام است و ما نیز شاهد این چنین اظهارات از سوی کارکنان بخش مذکور بوده ایم و با عنایت به اینکه جهت ارائه خدمات مناسب، بخصوص در بخش روانپزشکی پرسنل می بایست خود از روحیه ای سالم برخوردار باشند برآن شدیم که تحقیقی در رابطه با مقایسه میزان افسردگی بین کارکنان بخش روانپزشکی بیمارستان فارابی با کارکنان، در بخش های داخلی، ‏‎ent‎‏، چشم بیمارستان امام خمینی کرمانشاه انجام دهیم. هدف اصلی تعیین میزان افسردگی در بخش روانپزشکی و مقایسه آن با بخش های شاهد بوده و برای تعیین میزان افسردگی از آزمون ‏‎beck ‎ استفاده شده است و نیز قبل از انجام آزمون برای هر فرد یک پرسشنامه پر شده که عوامل احتمالی موثر را در بروز افسردگی در دو گروه مورد و شاهد بررسی نماید. و چنانچه اختلافی از نظر عوامل احتمالی موثر در بروز افسردگی بین دو گروه وجود داشته باشد معین کند، تا نتیجه تحقیق بهتر مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاصله از تحقیق حاضر حاکی از این است که افسردگی در گروه مورد 22 درصد و درگروه شاهد 4/7 دردص است و با توجه به آنالیز آماری انجام شده تفاوت معنی داری در دو گروه وجود داشته و نشان دهنده این مطلب است که احتمالا بخش روانپزشکی می تواند عامل موثر جهت افزایش وجود افسردگی در پرسنل بخش مذکور بوده باشد و از نظر سایر عوامل احتمالی موثر بر افسردگی اغلب دو گروه از لحاظ آماری تفاوتی نداشته اند. و این مطلب نیز تاییدکننده نتیجه تحقیق حاضر است که افسردگی در پرسنل بخش روانپزشکی در مقایسه با گروه شاهد بیشتر است.

اختلال تبدیلی شایع ترین نوع اختلالات شبه جسمی و نوعی اختلال کارکرد جسمانی است که با مفاهیم شایع آناتومیک و فیزیولوژیک سیستم عصبی مرکزی و محیطی سازگاری ندارد. علایم معمولا پاتولوژی نورولوژی حاد را تقلید می کنند ولی نشانه های پاتولوژیک معمول وجود ندارند. عوامل ایتولوژیک علل بیولوژیک و سایکوسوشیال می باشد. در زنان جوان شایع تر است و گاها در موارد مزمن عوارضی برجا می گذارد. اختلالات ارگانیک و روانپزشکی ممکن است در همراهی با این اختلال دیده شوند خصوصا اختلالات خلقی بارز و اسکیزوفرنی.ویژگی های علائم جسمانی در این بیماران طوری است که به علت ترس اطرافیان از به خطر افتادن زندگی بیمار به مراکز اورژانس غیرروانپزشکی مراجعه نموده و علاوه بر تشدید ازدحام کار این مراکز و تحمیل هزینه اضافی گاه دستیابی وی از خدمات درمانی مناسب را به تاخیر می اندازد. لزوم انجام این مطالعه آگاهی از فراوانی و شایع ترین شکل این اختلال بود که به منظرو رسیده به نحوه مطلوب برخورد با آن و جلوگیری از تعدد مراجعات آنان به مراکز اورژانس غیرروانپزشکی می باشد به این منظرو پرونده کل بیماران با تشخیص روانپزشکی در بیمارستان فارابی طی سالهای 77-70 سرشماری شد و از بین آنان 321 پرونده مربوط به بیمار با تشخیص اختلال تبدیلی مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم در زمینه سن و جنس و شغلی و تحصیلات و نوع و وجود استرس و غیره جمع اوری شد که نتایج اصلی زیر حاصل گردیده است.1- فراوانی اختلال کانورژن 22/3% در طی مدت زمان فوق بود.2- شایع ترین نوع کلی اختلال، نوع حرکتی بود و با توزیع سنی و جنسی هم مطابقت داشت.3- شایع ترین تابلوی بالینیتشنج کاذب بود.4- شایع ترین گروه سنی مبتلا 29-20 سال بود.5- 63% بیماران را زنان و 37% آنان را مردان تشکیل می دادند.6- شایع ترین علامت به تنهایی و با در نظر گرفتن تکرار فینت (غش) بود.7- از نظر شغل بیشترین فراوانی مربوط به خانه دار و کمترین مربوط به قشر دانشجو می شد.8- از نظر تحصیلات بیشترین فراوانی مربوط به گروه ‏‎low graduate‎‏ و از نظر مقاطع تحصیلی مربوط به پایه ابتدایی بود.

وقوع جنگ غیرمنتظره و دلخراش و وجود پیامدها و عوارض دیررس یا ماندرگارتر آن و نیز وجود بعضی معضلات اجتماعی ناشی از لطمات جنگ و توجه به اختلال استرس پس از تروما ‏‎(ptsd)‎‏ که از عوارض شایع پس از جنگ است و نیاز به درمان های ویژه خود دارد و شناسایی افراد تمارض ‏‎(malingering)‎‏ کننده سبب گردید که بررسی و مطالعه ای توصیفی روی اختلالات روانی (روانپزشکی) مجروحین جنگی (جانبازان) مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی فارابی کرمانشاه انجام گیرد. اهداف اصلی شامل تعیین اختلالات روانی و مراجعین و تعیین نسبت اختلالات ‏‎neurotic‎‏ به اختلالات ‏‎psychotic‎‏ و اهداف فرعی شامل بررسی متغیرهایی همچون سن زمان مجروحیت، میزان اشتغال، آسیب های جسمی همراه ، میزان تحصیلات، جنس، میزان عود، میزان پاسخ به درمان و تاثیر بر عملکرد اجتمهاعی و شغلی و غیره و اهداف کاربردی شامل ارائه تحلیلی از وضعیت این گروه آسیب پذیر و ارائه پیشنهاد برای برنامه های حمایت اجتماعی موثر به منظور مقابله با اختلالات روانی یا پیشگیری از آنها بوده است. خواسته ایم بدانیم که آیا نسبت اختلالات نوروتیک به اختلالات سایکوتیک در این گروه مورد بررسی از همین نسبت در جمعیت عمومی تبعیت می کند یا نه. نمونه ها، پرونده های پزشکی بیماران بوده که براساس سیستم طبقه بندی ‏‎dsm-iv‎‏ اختلالات روانی، تشخیص های قطعی ثبت و سایر اطلاعات لازم در مرحله نخست استخراج شده و سپس اطلاعات حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج با کمک رایانه به صورت نمودار نمایش داده شده اند. اختلالات روانی مورد بررسی در محورهای سه گانه ‏‎iii,ii,i‎‏ بترتیب با 5/84، 3/3، 1/36 درصد شیوع قرار گرفته اند. 92 درصد از مراجعین مذکر و 8 درصد آنان مونث بوده اند. 45 درصد از مراجعین مجرد و 47 درصد آنان متاهل بوده و 8 درصد بیماران وضعیت تاهل نامعلوم داشته اند، 15 بیمار سابقه فامیلی مثبت و 173 بیمار سابقه قبلی مثبت داشته اند.‏‎ptsd‎‏ بیشترین اختلال اضطرابی بوده است (5/62درصد) اسکیزوفرنی بیشترین اختلال سایکوتیک بوده است (4/9 درصد9 y‎‏‏‎epileps‏‎ بیشترین اختلال ‏‎organic‎‏ بوده است. 179 بیمار سیر مزمن داشته و همراه با عود اختلال و پاسخ درمانی ضعیف یا بد بوده اند. 26 مورد از بیماران فانکشن مختل بوده و یازده مورد از بیماران دانش آموزانی بوده اند که پسرفت تحصیلی داشته اند. 12 مورد از بیماران اسارت طولانی مدت داشته اند. 15/27 درصد از مراجعین در مقطع تحصیلی راهنمایی و 31/21 درصد در مقطع تحصیلی دبیرستان بوده اند. 54 درصد بیماران بصورت ‏‎outpatient‎‏ و 46 درصد مراجعین بصورت‏‎inpatient‎‏ پذیرش شده اند. سربازان و بیکاران به ترتیب بیشترین گروه مراجعه کننده بوده اند (85 مورد و 51 مورد) گروه سنی 25 -20 ساله، بیشترین گروه سنی بوده است. 23 بیمار وابستگی به مواد ‏‎(substance dependency)‎‏ داشته اند. 206 بیمار ‏‎shell shock‎‏ داشته اند. سردرد و سرگیجه در تعداد زیادی از ‏‎case‎‏ ها شکایات اصلی بوده اند. تعداد فراوانی از بیماران فاکتور استرس زا یا مستعدکننده به استرس داشته اند. سابقه بستری های مکرر در اختلالات روانی مزمن و شدید (مثل اسیکزوفرنی، ‏‎bmd‎‏، افسردگی ماژور وجود داشته است. در درمان بیماری از فارماکولوژی، سایکوتراپی، الکتروشوک تراپی ‏‎(ect)‎‏ فامیلی درمانی، گروه درمانی وغیره استفاده شده بود. یک مورد فوت در مرد مسن در زمینه دلیریوم ارگانیک و بعلت ‏‎lvh‎‏ (هیپرتروفی بطن چپ) رخداده بود. 6/4 درصد از مراجعین ‏‎vcode‎‏ بوده اند.