نام پژوهشگر: زهرا موسوی نژاد
راضیه شهبازی سارا غروی
سدیم دودسیل سولفات (sds) یک ترکیب مهم سورفاکتانتی است که به میزان زیاد در شوینده هایی مانند شامپوها ، صابون های ماشین شویی و خمیر دندان ها استفاده می شود. sds به سرعت تحت شرایط هوازی تجزیه می شود که در تجزیه اولیه و نهایی این سورفاکتانت میکروارگانیسم ها مهم هستند. با توجه به افزایش استفاده از sds، پاک سازی زیستی آن توسط میکروارگانیسم های مناسب حائز اهمیت است. در این پژوهش وجود باکتری های تجزیه کننده sds در پساب ماشین شویی مورد بررسی قرار گرفت، چهار باکتری تجزیه کننده sds از نمونه پساب ماشین شویی به دست آمد. با بررسی های بیشتر جدایه kgs به عنوان جدایه برتر انتخاب گردید که ژن رمز گذار آنزیم آلکیل سولفاتاز (تجزیه کننده sdsُ) در این چهار جدایه با استفاده از روش pcr شناسایی گردید. بررسی میزان sds تجزیه شده با استفاده از روش رنگ سنجی ماده فعال متیلن بلو (mbas) انجام گرفت و مشخص شد که جدایه kgs بعد از بهینه کردن شرایط تجزیه قادر به تجزیه 98% sds با غلظت mm 5/1 موجود در محیط کشت در طی 24 ساعت است. شناسایی جدایه برتر با استفاده از تعیین توالی قسمتی از ژن rdna 16s و آزمون های بیوشیمیایی تاییدی انجام گرفت. نتایج حاصل نشان دادند که جدایه kgs متعلق به جنس pseudomonas می باشد و 44/99 درصد به گونه pseudomonas aeruginosa شباهت دارد. جدایه kgs یک باکتری کم نیاز است که به راحتی رشد کرده و می تواند sds را به عنوان تنها منبع کربن و انرژی استفاده کند. جدایه kgs باسیل گرم منفی هوازی، غیر تخمیری و اکسیداز مثبت می باشد
الناز فغفوری شایسته سپهر
l- تریپتوفان، اسیدآمینه ضروری برای انسان است که برای تأمین آن در رژیم غذایی خود به گیاهان و میکروارگانیسم ها وابسته است. این اسیدآمینه پیش ساز بسیاری از انتقال دهنده های عصبی همچون سروتونین و ملاتونین می باشد، که در تنظیم خواب، اشتها و در پاسخ به استرس دخالت دارند. با افزایش تقاضا، روش های مختلف شیمیایی و زیست فن آوری برای تولید آن توسعه یافته است. هدف این مطالعه، بررسی تولید تریپتوفان توسط سلول های ساکن escherichia coli براساس ملاس نیشکر و چغندر قند کارخانجات قند ایران می باشد. برای افزایش تولید تریپتوفان فاکتورهای متعددی چون شرایط بافری بهینه سازی شده است. همچنین، ملاس به عنوان منبع ارزان قیمت کربن در محیط کمپلکس، برای تولید توده زیستی باکتریایی استفاده شده است. جداسازی و آشکارسازی تریپتوفان تولید شده در محیط واکنشی با کروماتوگرافی لایه نازک و معرف نین هیدرین و اندازه گیری کمی آن با hplc و اسپکتروفلومتری انجام شد. پیرو نتایج، تولید تریپتوفان توسط سوش e. coli در محیط های واکنش حاوی ملاس نیشکر و چغندر قند مشاهده شد.
سوسن عباسیان مسعود شیدایی
چکیده: clypeola (brassicaceae) دارای 4 گونه در ایران با وضعیت های دیپلوئید و تتراپلوئید می باشد و تاکنون در ایران مورد مطالعه قرار نگرفته است. دراین پژوهش 4 گونه این جنس در ایران از دیدگاه های ریخت شناسی، ریز ریخت شناسی، تشریحی ، کروموزومی، گرده شناسی و فعالیت آنزیم پراکسیداز مورد بررسی قرار گرفتند. در آنالیز های آماری و مشاهدات صفات ریخت شناسی و ریز ریخت شناسی، صفاتی با پلی مورفیسم پایین برای استفاده در کلید شناسایی از سایر صفات جدا شدند. در این پژوهش حضور گونه مجزای c. microcarpa توسط رشینگر در فلور ایرانیکا با توجه به شرح این گونه و مطالعات انجام شده، رد شد. به نظر می رسد تنوع مشاهده شده در اندازه و کرک میوه در گونه c. jonthlaspi برای جدایی زیر گونه ها آنچنان که در منابع به آن اشاره شده است، کافی نباشد. در c. lappacea تنوع وسیعی از لحاظ چگونگی پراکنش کرک و اندازه کرک مشاهده گردید و حضور دو فرم مختلف برای این گونه در این پژوهش پیشنهاد گردید. حضور آبکش درونی در ساقه و آبکش دوطرفه در برگ، حضور سلول های اسکلرانشیمی در بین لایه آندودرم و بافت آبکش، حضور سلول های میروزین و حضور دستجات اضافی آوند در ساقه از خصوصیات تشریحی گونه های بررسی شده در این مطالعه می باشد. به نظر می رسد که c. lappacea و c. jonthlaspi در حال تشکیل واریته و یا زیـــــــر گونه در ایران هستـــند و دو گونه c. dichotoma و c. aspera دارای ثبات ریختی بیشتری نسبت به دو گونه دیگر هستند. مطالعات کروموزومی در 4 گونه به نتیجه رسید و عدد کروموزومی متعلق به 3 گونه برای اولین بار در جهان گزارش گردید. همچنین ناهنجاری های رخ داده در مرحله میوز از جمله حضور b کروموزوم، پدیده دی سیناپس و پلی پلوئیدی برای اولین بار در جهان مورد مطالعه قرار گرفت. در مطــــالعات میتوزی، در c. aspera سلول های پلی سوماتیک در تمام جمعیت ها مشاهده گردید که هماهنگ با نتایج محققین قبلی بر روی دیگر اعضای تیره شب بو می باشد. مطالعات گرده شناسی تزئینات ریز مشبک را مشخص ساخت. مطالعات ایزوآنزیمی(پراکسیداز) بر روی جوانه های این جنس نشان داد که پراکسیداز دارای ایزوآنزیم هایی با بار مثبت و منفی است و با مقایسه الگوی ایزوآنزیمی این جنس با خاکشیر به نظر می رسد که بررسی ایزوآنزیم پراکسیداز در این جنس در جدایی گونه ها موثر است
مرضیه فرهنگی نیا فضل الله موسوی
چکیده باکتری magnetospirillum gryphiswaldense یکی از انواع باکتری های مغناطیس گرا می باشد که نسبت به دیگر باکتری های مغناطیس گرا توانایی بیشتری در جذب آهن (برای ساخت مگنتوزوم) دارد. به علاوه باکتری های گونه magnetospirillum به تواناییشان در اکسایش پرکلراید مشهورند. این واقعیت ها باعث وجود پتانسیل استفاده از این باکتری ها در بیوتکنولوژی می گردد. از سوی دیگر، استفاده از سلول های تثبیت شده دارای مزیت های زیادی از جمله سهولت در بازیافت و امکان استفاده ی مجدد از سلول ها، سهولت در خالص سازی محصول، افزایش بازده واکنش و افزایش پایداری سلول ها می باشد. هدف پایان نامه تثبیت سلول های magnetospirillum gryphiswaldense به منظور توانایی آن در جذب آهن محیط بوده است. به این امید که استفاده از این سلول های تثبیت شده در فرآیندهای بیوتکنولوژی در آینده ای نزدیک تحقق یابد. در اینجا سه روش مختلف تثبیت شامل تثبیت درون ژل آگار، درون دانه های آلژینات و بر سطح پوسته ی تخم مرغ به کار گرفته شد. بازده تثبیت به صورت درصد سلول های تثبیت شده از روی کاهش کدورت نوری سوسپانسیون سلول ها محاسبه گردید. علاوه بر این، برای مقایسه ی کارایی روش های تثبیت، ارزیابی فعالیت حیاتی با تست ttc و تست سنجش آهن استفاده-شد. تثبیت درون دانه های آلژینات کلسیم به عنوان روش بهتر تعیین شد. سپس از طریق اندازه گیری توانایی جذب آهن توسط سلول های تثبیت شده در آلژینات کلسیم در چرخه های متوالی، پایداری عملکردی این سلول ها سنجیده شد. با اندازه گیری جذب آهن (به عنوان فعالیت مهم این سلول) و میزان نشت سلولی، غلظت بهینه سدیم آلژینات، 3% و کلسیم کلراید بین 5/1 تا 2 میکرومولار تعیین گردیدند. به علاوه اثر غلظت اکسیژن محیط و میزان آهن موجود در محیط باکتری در هنگام رشد نیز بر جذب آهن بررسی گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، باکتری های رشد یافته در محیط بدون آهن، پس از تثبیت، توانایی بیشتری در جذب آهن دارند. غلظت اکسیژن نیز در یک چرخه بیست ساعته از جذب آهن تاثیری بر میزان نهایی جذب آن ندارد.
سمیه دربندی داریان زهرا موسوی نژاد
فرایند وارونویسی (reverse transcription)همراه با ازدیاد (rt-pcr) dna روش قوی مولکولی است که برای تشخیص، تعیین کمیت و بررسی بیان ژن و ویروس های rna دار، کاربرد بسیاری دارد. کارایی این واکنش ها بیشتر به ویژگی های مولکولی آنزیم های وارونوشتاز(reverse transcriptase) موجود وابسته است. ساخت cdna در دمای بالا مزیت های بسیاری دارد از جمله حذف ساختارهای دوم rna و بنابر این وارونوشتازهای پایـدار حرارتی، ابزار مهمی برای ساختcdna با طول کامل شناخـته شده اند. در این بـررسی، dna ژنـومی از باکتـری گرمادوسـت geobacillus stearothermophilus strain10 جداسازی و برای شناسایی ژن trt که محصول orf آن پروتئینی با توانمندی وارونویسی است، به کار گرفته شد. این orf شبیه orfهای دیگر از اینترون های گروه ii باکتری هاست. یک جفت پرایمر طراحی شده، برای تکثیر و همسانه سازی ژن trt در پلاسمید ptz57r/t استفاده شد و پس از تعیین توالی برای تایید هویت آن، به پلاسمید pet-28a منتقل شد . ژن trt در میزبان هترولوگ escherichia coli بیش بیان گردید و محصول پروتئین آن پس از خالص سازی، در واکنش rt-pcr در دمای °c70 استفاده شد.
لیلا گودرزی روحا کسرای کرمانشاهی
گونه هایlactobacillusگروهی ازباکتریهایگرم مثبت،بدون اسپور،کروی یامیله ای شکل وکاتالازمنفی هستندکه دارای اثرات سود مندی برای میزبان خود می باشند .گونه های proteusنیز از اعضای خانواده یenterobacteriaceae ، باسیل های گرم منفی، اوره آز مثبت و متحرکی می باشند کهبا داشتن خاصیت پروتئولیتیک و همولیتیک از باکتری های شایع در عفونت های مجاری ادراری و نیز به عنوان عوامل ایجاد کننده عفونت های سیستماتیک ، موضعی و بسیاری از عفونت های روده ای هستند. این مطالعه با هدف بررسی اثر مایع رویی از کشت و نیز باکتریوسین و بیوسورفاکتانت جدا شده (متابولیت های ثانویه) از lactobacillusمولد (lactobacillus acidophilus، lactobacillus plantarum، lactobacillus fermentum، lactobacillus rhamnosusو lactobacillus casei) بر رشد، سوارمینگ و فعالیت آنزیم اوره آز سویه های مختلف proteus mirabilisو proteus vulgarisانجام پذیرفت. در این مطالعه بعد از تعیین حداقل غلظت مهار کننده ی رشد مایعرویی کشتlactobacillus اثر غلظت های sub-mic آن ها بر رشد، فعالیت آنزیم اوره آز و سوارمینگ proteus بررسی گردید. نتایج نشان داد که مایع روییاز کشت lactobacillus در تمامی موارد توانستند هاله عدم رشد از 11 تا 20 میلیمتر را ایجاد نموده وهمچنین سوارمینگ و فعالیت اوره آز را مهار نمایند. مشاهده شد که باکتریوسین های تخلیص شده از lactobacillus acidophilusوlactobacillus plantarum، که پایداری نسبتاً مناسبی در برابر شرایط دمایی و محدودهph های مختلف نیز داشته است، در مقایسه با بیوسورفاکتانت های جدا شده از سه سویه ی دیگر فعالیت مهاری بیشتری بر سوارمینگ و فعالیت آنزیم اوره آز از خود نشان داده اند( 05/0p-value<). با توجه به نتایج حاصل از توانایی lactobacillusدر مهار سوارمینگ و فعاالیت آنزیم اوره آز proteusبه عنوان فاکتور های بیماریزایی اصلی در این باکتری ها، امید است که از نتایج حاصل بتوان در درمان عفونت های ناشی از این باکتری ها بهره برد.
سپیده ناجیان تبریز زهرا موسوی نژاد
پاتوژن هایی نظیر لیستریا مونوسیتوژنز قادرند با محیط پیرامون خود سازگار شده و در شرایط محیطی گوناگون رشد کنند. بیماری های ناشی از مصرف غذاهای آلوده، سلامت جامعه را به مخاطره می اندازند. می توان با تولید غذای سالم و جلوگیری از ورود و رشد عوامل پاتوژن در محصولات غذایی، مانع شیوع بیماریهای منتقله از غذا شد. امروزه محققین در پی یافتن مواد طبیعی هستند که علیه پاتوژن های منتقله از غذا اثر محافظتی داشته باشند. انتروکوکوس فیسیوم 124 با تولید پپتید ضد میکروبی، علیه لیستریا مونوسیتوژنز اثر مهاری نشان می دهد. در پژوهش حاضر، برای حصول اطمینان از پپتیدی بودن ماده ضد لیستریایی، از روش tricine-sds-page استفاده شد. با هدف کاربرد این پپتید به عنوان نگهدارنده زیستی، تاثیر برخی فاکتورهای محیطی مواد غذایی، از جمله دماهای بالا، ph و حضور برخی پلی آمین ها، بر فعالیت ضد لیستریایی انتروسین 124، با روش پورپلیت کلنی کانت و روش انتشار چاهک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که انتروسین 124، یک پپتید پایدار حرارتی است که برای کاربرد صنعتی آن یک مزیت محسوب می شود. انتروسین 124 بیشترین تاثیر را در 5 ph نشان داد. با توجه به اسیدی بودن ph مواد غذایی تخمیری و توانایی لیستریا در بقا در چنین محیط هایی، انتروسین 124 می تواند گزینه مناسبی باشد. آمین های دی آمینو پروپان و کاداورین اثری بر فعالیت انتروسین 124 نداشتند، اما پلی آمین های اسپرمیدین و به ویژه اسپرمین با توجه به افزایش طول زنجیره کربنی و بار مثبت شان، نسبت به دو آمین قبلی در فعالیت آن تداخل ایجاد کردند. بنابراین توجه به محتوا و مقدار پلی آمین موجود در ماده غذایی حائز اهمیت است. بنابر نتایج بدست آمده، انتروسین 124 به عنوان کاندیدی برای استفاده به عنوان نگهدارنده زیستی معرفی می شود.
فتانه جعفرپور خدیجه کیارستمی
جنس lycium از خانواده solanacea دارای حدود 100گونه است ، که در مناظق گرم انتشار دارند. گونهl.barbarum به علت خواص درمانی متنوع و وجود پلی ساکاریدهای با خاصیت ضد سرطانی از دیرباز در طب سنتی چین مورد استفاده قرار گرفته است و فواید آن در عملکرد کبد، کلیه، بینایی و ضد پیری به اثبات رسیده است.همچنین مطالعات انجام شده تاثیر این گیاه دارویی را بر کنترل گلوکز در دیابت،گلوکوما، تنظیم سیستم ایمنی و فعالیت ضد توموری آن را نشان می دهد. در بین ترکیبات شیمیایی مورد بررسی گیاه، گروهی از قندهای متصل محلول در آب میوه مرسوم به lbp مورد توجه واقع شده است. در این پژوهش بررسی محتویات پلی ساکاریدی و قندهای محلول گونه های مختلف جنس lycium از جمله l.barbarum,l.ruthenicum و l.depressum پرداخته شد. برای سنجش کمی کربوهیدرات های این 3 گونه یاد شده، پس از عصاره گیری الکلی و آبی محتوی ترکیبات پلی ساکاریدی و قندهای محلول عصاره ها به روش فنل-سولفوریک اسید انجام شد. همچنین کشت گلدانی بذر این 3 گونه نیز انجام شد و شاخص های رشد آنها اندازه گیری شد،که از میزان بالای رشد بذرها در خاک ،امکان اهلی کردن و گسترش بذر این گونه ها در مناطقی غیر از زادگاه اصلی شان نتیجه گرفته شد.همچنین به علت اهمیت دارویی گونه l.barbarum در بخش دیگری از این پژوهش انواع کشت بذر،کشت بافت به همراه غلظت های مختلف ساکارز و ریز ازدیادی این گونه مورد بررسی قرار گرفت .بررسی های کشت بافت در حضور تیمارهای هورمونی مختلف ودر کشت در حضور غلظت های مختلف ساکارز به روش فنل- سولفوریک اسید سنجیده شد و تیمار بهینه جهت تولید بالاترین میزان کربوهیدرات انتخاب شد.همچنین به منظور بررسی کیفی پلی ساکاریدهای برگ و میوه گیاه کامل l.barbarum و قطعات جدا کشت به همراه غلظت های مختلف ساکارز و برگ و میوه گیاه کامل، از کروماتوگرافی لایه نازک یک بعدی استفاده شد. نتایج حاصل از کشت بذر l.barbarum و کشت بافت به همراه 3 غلظت ساکارز و همچنین نتایج حاصل از ریز ازدیادی امکان تکثیر و گسترش این گونه گیاهی در ایران را نشان داد. در بخش دیگری از این پژوهش جهت انتخاب فرکشن های برتر و با ویژگی های دارویی بالاتر ،پلی ساکاریدهای l.barbarum استخراج و به کمک ستون کروماتوگرافی deae - سلولز 52 خالص سازی شد و 4 فرکشن با بالاترین قله جذبی انتخاب گردید.