نام پژوهشگر: حمیدرضا موسوی

انسان شناسی فرهنگی بافت بازار ایرانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  علیرضا دلپذیر   شادی عزیزی

این رساله در پی تبیین ماهیت و نقش بازار به لحاظ اجتماعی و فضایی در شهرهای بازرگانی ایران از بعد اسلام تا شروع دوران مدرنیزاسیون شهری (1930 میلادی) می باشد. مساله ی اصلی که این رساله این است که بازار با چه مکانیسمی در شهر های بازرگانی باعث ایجاد تعامل بین محلات می شد؟ پاسخ گویی بدین سوال لزوم بررسی بازار در بسترهای مختلف آن اعم از بستر اقتصادی, جغرافیایی, انسان شناسی و سیاسی آن را در عرصه ی اجتماعی و فضایی به صورت پس کاوی در پی دارد. همچنین درک مفهوم خود بازار و بازاری و اینکه چگونه می توان بازار و بازاری را مفهوم سازی کرد یک امر لازم در جهت پاسخ گویی به این مساله است. بدین خاطر ساختار منطقی این رساله براساس استراتژی پس کاوی تنظیم شده است. و در آن فصل بندی و نوع محتوای هر فصل رساله براساس اصول این استراتژی می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این رساله به صورت کتابخانه ای می باشد. روش بررسی و تحلیل در این رساله به صورت چند روشی (multimethod research)است. به طور کلی در این رساله از سه روش تفسیر تاریخی, شبکه ای و گفتمانی استفاده شده است. نتایج حاصل از این رساله نشان می دهد که تعریف شدگی بازار در هسته ی مرکزی شهر و کشیدگی آن تا سرحداد محلات به ساختار چند محوری( شامل محور اقتصای, سیاسی, اجتماعی, اخلاق بازاری و فضایی) آن بر می گردد این ساختار چندمحوری مکانیزم بازار را شکل می دهد. نوع و نحوه ی آمیختگی این محورها با هم دیگر منجربه جهت دهی به کنش بازاریان می شود که این جهت گیری همواره در پی پیونددهی محلات ایرانی بوده است. در این زمینه به دلیل حک شدگی کنش بازاریان در فضای بازار, چنین فضایی جهت معطوف به این کنش را در عرصه ی اجتماعی(چه اجتماع درون بازار و چه برون آن و در عرصه ی شهری) بازتولید می کند.

مرکز آفرینش و آموزش هنرهای فولکلوریک خراسان شمالی با رویکرد حس مکان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  پردیس قدوسی   حمیدرضا موسوی

فرهنگ عامه یا «فولکلور» یکی از اجزای سازنده فرهنگ است. همه فرهنگ های شناخته شده در جهان واجد فرهنگ عامه می باشد و صورت هایی از آن را به کار می برند. فرهنگ عمومی ، جزیی از سنت های آموخته انسان و از میراث اجتماعی جامعه اوست. آداب و رسوم، سنت ها، آیین ها و جشن ها، ادب و هنر در جامعه ابتدائی و روستایی و بازمانده آنها را در جامعه های پیشرفته صنعتی که به صورت شفاهی منتقل می شود، فرهنگ عامه دانسته اند. جمع آوری فولکلور تا جایی که منجر به شناخت دقیق تر و بهتر مردم گردد، حائز اهمیت است و باعث تأثیرگرفتن از اصالت های انسانی و اصلاح ضعف های فرهنگی می شود.این مجموعه فرهنگی برای نیل به اهداف زیر طراحی می گردد: • هدف اصلی از طراحی این مجموعه، حفظ هنر و فرهنگ اصیل منطقه و کمک به انسجام و وحدت ملی می باشد. • هدف های راهبردی شامل ترویج و آموزش علاقمندان و جویندگان هنر اصیل بومی و خلق مرکزی برای گذراندن اوقات فراغت همراه با آفرینش فکری و هنری است. روش تحقیق کیفی با مطالعات زمینه های فرهنگی سنخیت بیشتری دارد، زیرا بنا به طبیعتش، با نظام ارزشی، ساختار ذهنیت ها و باورها سر و کار دارد. روش تحقیق کیفی برای درک مفاهیم فرهنگی که نیاز به درک محتوای کلامی و رفتاری دارد، مناسب تر است. در در این تحقیق از روش اسنادی ، کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. با توجه به مطالعات انجام شده، مجموعه فرهنگی آفرینش و آموزش هنرهای فولکلوریک خراسان شمالی به مجموعه فضاهای زیر نیازمند است : ساختمان آموزشی جهت برگزاری کلاس های آموزشی و کارگاهی و ... ، ساختمان اداری و ادبی جهت برگزاری کلاس های شعر و داستان نویسی و ... ، ساختمان باغ –موزه جهت برپایی نمایشگاه های دائمی و نمایش آثار سنتی و محلی مردم منطقه، سالن نمایش اصلی جهت برگزاری تئاترها، سمینارها و ... و بازارهای محلی فروش صنایع دستی.

باز آفرینی بازار به مثابه فضای عمومی سیال ، محل ملاقات و تعاملات اجتماعی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  زهرا صدری   حمیدرضا موسوی

فضاهای عمومی از دیدگاه اجتماعی فرهنگی، به عنوان مکان هایی جهت ایجاد و تقویت مناسبات و روابط بیرونی، تعاملات، تغییرات و رویارویی هایی اجتماعی و مکان هایی که گروه های مختلف با خواست ها و علایق متفاوت گرد هم جمع می شوند، تعریف می شود. همچنین فضاهای عمومی باید برای استفاده های مختلف غیرقابل پیش بینی و انجام فعالیت های متنوع، طراحی و برنامه ریزی شوند، تا پاسخگویی مناسب به نیازهای استفاده کنندگان باشند. همانند بازارهای سنتی که در آن ها محورهای تجاری در نقاط اجتماع به هم وصل می شده اند تا فضای جمعی را به وجود آورد به گونه ایی که فضای تجاری یک فضای پویا را شکل می داده، جایی که مردم جذب محیط شهری شوند. بازار سنتی، تداوم خط زندگی در شهر و سرشار از فعالیت بوده است، ترکیب سکانس هایی از فضا که با یکدیگر مرتبط اند. در این پژوهش، در روشی «توصیفی- تحلیلی»، به منظور شناخت کامل تری از مفهوم فضای شهری، متون تخصصی مختلف هم در ادبیات شهری غرب و هم در ادبیات شهری ایران مورد بازبینی و مطالعه قرار گرفت. در این فرآیند ابتدا به مفهوم پایه ی فضا پرداخته شد. سپس انسان با توجه به نیازهای اجتماعی اش در بستر فضا قرار گرفته و حاصل کالبدی این تعامل، یعنی فضای عمومی از دیدگاه اندیشمندان مختلف بیان گردید. و همچنین روابط اجتماعی نیز ازمنظر فیلسوفان گوناگون مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد به موضوع فضای عمومی به موضوع فضای عمومی به عنوان بخشی از پیکره شهری توجه گردید و نظریات و تعاریف مختلف در این حوزه مورد مطالعه قرار گرفت. در یک مرحله نیز با بررسی نمونه های موجود موفق در این زمینه از روش مطالعات موردی((case study نیز استفاده شد تا ویژگی ها و مفاهیم موجود در آن ها در این پژوهش نیز را بکار ببریم همچنین مطالعاتی بر روی کارکرد و پیشینه بازارهای سنتی نیز اجام گرفت و در گام بعدی به منظور تجمیع و تحلیل یافته ها با استفاده از روش «فراتحلیل»، به تحلیل این موارد پرداخته شد تا الگوهای لازم برای یک فضای عمومی منعطف و پویا استخراج شود. سپس جهت نحوه تاثیرگذاری این عوامل در تعیین این که یک فضا عمومی، می تواند پویا باشد یا خیر، در مطالعه موردی بر روی فضاهای عمومی شهرستان خرمدره یکی پارک جنگلی و دیگری پارک کوچک همجوار خیابان، از طریق روش «پیمایشی» با ابزار گردآوری داده به صورت «مشاهده» و «پرسشنامه» مورد بازبینی قرار گرفت و در این راستابه کمک آزمون پرسش نامه از حدود 100 نفر از کاربران فضا مصاحبه به عمل آمد. «جامعه آماری» در این پژوهش را استفاده کنندگان فضا تشکیل می دهند. روش نمونه گیری به صورت «نمونه گیری تصادفی» می باشد. انتخاب افراد پرسش شونده به صورت اتفاقی از کاربران فضا و بدون توجه به انتخاب های شخصی فرد پرسش کننده، تنوع بالایی از افراد حاضر در فضا را در بر می گیرد. همچنین در مرحله بعد نیز با طرح سوالات باز از طریق مصاحبه با برخی ریش سفیدان و مردم محلی نیز به پاسخ هایی از طرف آنان برای آشنایی بیشتر با فرهنگ گذشته مردم این شهر پرداخته شده است. که در این روش نیز از طریق تحلیل محتوای کیفی، با مرور متن کامل مصاحبه ها و طی فرایندی با رویکرد کیفی به بررسی پاسخ ها پرداخته شد

گونه ای جدید برای مسکن ایرانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده معماری و هنر 1392
  سعیده داداشی   حمیدرضا موسوی

شاید هنگامی که صحبت از طراحی وایجاد مسکنی مناسب درایران به میان می آید ،همه افکار واذهان به سمت الگوبرداری از خانه های قدیمی یا سنتی ایران میرود وبه گونه ای تلاش میشود تا آنرا مطابق نیازهای روز جامعه تغییر دهند ویا به تعبیری دیگر آنرا "به روزرسانی" نمایند. اگرچه این رویکرد درجایگاه خود می تواند رویکرد قابل قبولی باشد، اما نه تنها خالی از اشکال نبوده بلکه می تواند منجر به یک تقلید نابه جا از خانه های قدیمی گردد که نتیجتاً مشکلات فراوانی را نیز به بارآورد.چرا که خانه های ایرانی با تمام زیبایی هایش متعلق به یک سطح گسترده ودر یک مقیاس نسبتاً بزرگ ساخته شده است ونمی توان آنرا دریک مقیاس کوچک در حد یک واحد آپارتمانی گنجاند.اما این رویکرد ازآنرو می تواند قابل قبول باشد که فاکتور های با ارزشی چون چند عملکردی بودن سیالیت فضایی ،تطبیق پذیری،همسایگی وهم جواری،وبسیاری مسایل دیگر که در معماری خانه های امروز نیز مد نظر قرارگیرند. اهداف این پژوهش دارای دو بخش کلان وفرعی می باشد که نشانه چندبعدی بودن مساله وراه حل ارایه شده برای آن دراین پژوهش است: این پژوهش به دنبال ارایه یک الگوی مناسب برای مجتمع های مسکونی درایرانست که بتواند متفاوت با همنوعانش در کشورهای دیگر باشد.این یعنی آنکه مسکن ایرانی باید از هر حیث مناسب زندگی انسانی باشد که در ایران زندگی می کند. ودارای شاخصه های فرهنگی ایران است. یعنی انطباق مسکن ایرانی پیشنهادی با خرده فرهنگ های دیگر ،که دراینجا زنجان مورد نظر می باشد اهداف فرعی: بررسی الگوهای ارائه شده در معماری معاصر ایران روش در پیش گرفته شده ترکیبی –موردی است که استفاده ار منابع کتابخانه ایی و اسنادی می باشد و روش میدانی برای جامعه آماری زنجان است و نیز مطالعه موردی خانه های قدیمی زنجان ونیز تحلیل محتوا بوده است. همانطور که پیش از این نیز اشاره شد،شیوه زندگی وطبقه اجتماعی افراد عامل بسیار مهمی در استفاده ی آنها از فضاها ومحیط زندگی خود می باشد.بنابراین با مطالعه شیوه های زندگی وبررسی طبقه اجتماعی وفرهنگ اعضای یک طبقه ی خاص از جامعه می توان فضایی مناسب با خواست ها ونیازهای ایشان ایجاد کردبه طوری که پس از به وجود آمدن ،کمتر مورد تغییر وتحول از سوی ایشان گردد.چرا که خود این امر باعث به وجود آمدن ناهنجاری های بصری ومهم تر ازآن اجتماعی می گردد.

مرکز پرورش روح و روان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  کیمیا کیانی   حمیدرضا موسوی

این رساله به بازآفرینی فضای پرورش انسانی و ضرورت وجود مرکزی برای پرداختن به بعد غیرمادی انسان، برای رسیدن به بالاترین نیاز انسانی (خودشکوفایی) منطبق با هرم نیازهای مازلو می پردازد . این پژوهش، به مطالعه دو نگرش انسان گرا مبتنی بر نظریات روانشناسان کمال، برای شناخت نیازهای پروژه و بررسی ضرورت وجود مرکزی آموزشی در این امر از دیدگاه روانشناسی و علمی؛ و نگرش معنا گرا برای شناخت معنویت در هنر و ضرورت وجود معنا و روح فضا که از ضروریات فضای پرورش انسانی است و چگونگی نمایش آن در معماری پروژه می پردازد . ایجاد مرکزی رسمی با رویکرد پرورش روح و روان مبتنی بر نگرش انسان امروزین و چگونگی ارتباط معنویت با هنر در ایجاد چنین مرکزی از اهداف پژوهش بوده و در مسیر خویش از روش های پژوهش میدانی و مصاحبه های باز برای شناخت نمونه های داخلی و بین المللی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای معتبر و بررسی نمونه های موردی استفاده کرده است . در نهایت با استفاده از روش تحلیل محتوا ضرورت وجود پرداخت به این امر احراز گردید و چگونگی ایجاد معنا در هنر از دیدگاه شرق و غرب به ویژه در هنر و معماری ایران از دیدگاه های مختلف بیان و تدابیری برای خلق فضا اتخاذ گردید .

یادگاه مولانا (مرکز فرهنگی مولانا شناسی)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  مهناز میرعمادی   شادی عزیزی

این مجموعه یعنی یادگاه مولانا، با هدف بنیان مرکزی فرهنگی ، جهت شناخت مفاهیم ذهنی و تفکرات مولانا و شمس و انعکاس آن به صورت یک حرکت معمارانه، ایجاد فضاهای متناسب با موضوع و همچنین ایجاد مقبره ای برای مزار شمس طراحی شده است. طراحی این مجموعه از نظر احیا و باز زنده سازی محوطه تاریخی منار شمس و تجدید خاطر تعلق مولانا به ایرانیان حائز اهمیت می باشد. در این پژوهش برای رسیدن به اهداف مورد نظر ، مطالعاتی به روش تحلیل محتوا برای شناخت شهر خوی و بافت پروژه ، شناخت مولانا و شمس و زندگی آنها ، شناخت و برخورد معنایی با شعر، شناخت عرفان و تفکرات مولانا، شناخت معماری های یادمانی و نمادگرا جهت شکل گیری مبانی نظری طراحی ، صورت گرفته است. همچنین برای بررسی نمونه های مشابه از روش تحقیق مطالعات موردی (case study) استفاده شده است که نتیج? آن رسیدن به یک سری مبانی فکری برای شکل گیری فضای مورد نظر شده است؛ به طوری که بازدید کننده از فضاها با حرکت در این مجموعه با استفاده از مشاهدات خود می تواند آموخته هایی در زمین? افکار و مفاهیم ذهنی مولانا کسب کند و با شناخت کافی از وی و تجرب? سماع و حالات او به کنار منار شمس رفته و ارزش این بنای تاریخی و صاحب آن را بیشتر درک کند.

آفرینش فضای تعامل اجتماعی نسل امروز (تاملی پیرامون فضای تعامل اجتماعی در محله ی مرداویج اصفهان)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  حامد تاجی   حمیدرضا موسوی

پژوهش حاضر به بررسی و شناخت ارتباطات و تعاملات انسانی و اجتماعی در جوامع و محله های شهری و به ویژه در ارتباط با نسل امروز وجوان جامعه می پردازد.در گذشته اغلب شهرها به واسطه ی برخورداری از فضا های عمومی و همگانی مناسب، بستر شکل گیری مناسبات و تعاملات اجتماعی مفید و سازنده بوده،حال آنکه اکثرشهرهای امروزی کمتر به چنین مناسبات و تعاملاتی اهمیت داده و هر چه بیشتر و سریعتر به سمت خصوصی سازی فضاها و تملک زمین ها برای مقاصد خاص پیش می روند.یکی از محلات شهری که مصداق چنین موضوعی است محله ی مرداویج اصفهان است که به عنوان نمونه ی مورد مطالعه در این تحقیق در نظر گرفته شده است.این محله به دلیل ویژگی های فرهنگی،اجتماعی و کالبدی خاص خود با شرایط ویژه ای در شهر مواجه است ونیازبه توجه و برنامه ریزی بر اساس چنین ویژگی هایی دارد.هدف نهایی تحقیق پیش رو شناسایی نیاز ها و ارائه راهکار ها و راهبردها جهت ساماندهی ،بهبود و ارتقاء سطح ارتباطات و تعاملات اجتماعی و انسانی در سطح محله مذکور می باشد.ساختار پژوهش به گونه ای است که ابتدا به مطالعات نظری مرتبط با موضوع مطرح شده پرداخته می شود و سپس به بررسی ویژگی ها و خصوصیات محله ی مذکور می پردازد و در انتها به کمک نتایج به دست آمده از بخش مطالعاتی به ارائه راهبردها و راهکارها و نهایتا" طراحی مجموعه ای جهت برآورده کردن نیازهای مطرح شده در ارتباط با محله مورد نظر می پردازد.

سکونتگاه خلاق: باز اندیشی فضاهای مسکونی و کار و فعالیت از طریق حضور فعالیت های خلاق در بافت خانه ها
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده معماری و هنر 1393
  زهرا اعظمی   حمیدرضا موسوی

در هر جامعه ای با تغییر فرهنگ و سبک زندگی و ساختار خانواده، مفهوم سکونتگاه و خانه قطعا تغییر خواهد کرد و این تغییر مفهوم به صورت فیزیکی در کالبد خانه و فضای داخلی آن بازتاب می یابد. بنابراین در قرن 21 که افراد هر کدام به عنوان شهروند جهانی عضوی از یک جامعه جهانی و شبکه ای هستند، نیازمند سکونتگاهی مناسب ویژگی های این قرن هستند. اکنون به زمانی رسیده ایم که جامعه ما در حال گذر از عصر صنعتی و مدرنیزاسیون به سمت جامعه اطلاعاتی و خدماتی است. این امر فرصتی است تا از پتانسیل ها، دارایی ها، سرمایه ها، صنایع فرهنگی و طبقه خلاق خود، برای تبدیل شدن به شهری خلاق در عصر پساصنعتی، استفاده کنیم. فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه این عصر، عاملی موثر در تحول مفهوم کلان فضای شهری و به تبع آن سکونتگاه ها و افراد ساکن در آن هاست. اینکه خانه رسانه ای امروز با این هویت پویای خود چگونه در فضای شهری و به عبارتی در زمین های شهری قرار می گیرد، موضوعی قابل تامل است. امروز دیگر ایده جدا کردن کاربری ها در مقیاس بزرگ، جداشده از هم، قطعه های زمین تک عملکردی، در فضای شهری پسامدرن جایگاهی ندارد. زمین های شهری نیاز به بازاندیشی دارند تا بتوانند با نحوه زیست انسان پسامدرن مطابقت پیدا کنند. بنابراین زمین هایی با کاربری تک عملکردی همچون مسکونی صرف یا تجاری و اداری صرف که پاسخگوی بخشی از نیاز های افراد هستند معقول نیست. زیرا هدر رفت زمان و هزینه اقتصادی را به همراه دارد. اکثر افراد جامعه ما در طی روز خانه های خود و در تمام شب دفاتر کاری خود را خالی می گذارند. اگر دو مکان جداگانه، به دو مکان پر مصرف فعالیت های روزانه خود - زندگی و کار- اختصاص ندهیم، آن موقع از پرداخت هزینه هدر رفت دوبل اجتناب کردیم. امروز توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات(همچون اینترنت) اجازه این کار را به ما می دهد و همچنین اقتصاد حاضر که هر چه بیش تر مبتنی بر اطلاعات می شود، ما را مجبور به این کار خواهد کرد. در اقتصاد کشاورزی و یا صنعتی، تفکر و فلسفه کاری این تمرکززدایی بود که باید تمام کارکنان را در یک زمان و مکان گرد هم می آوردیم. اما اکنون هر چه به سمت اقتصادهای اطلاعات محور حرکت می کینم دیگر احتیاجی به تمرکز در محل کار نیست. این فضاها را می توان براساس معیارهای مختلف دسته بندی کرد؛ نوع استفاده، نوع نزدیکی فضای زندگی و کار و در نهایت نوع پروژه. حرفه خانگی و زندگی-کار دو الگویی هستند که بیش تر با سبک زندگی افراد جامعه ما سازگار خواهند بود. اینکه کدام الگو مناسب است بستگی به جامعه هدف و ماهیت شغلی آن ها دارد. اگر طیفی متنوعی از الگوها در هر قطعه شهری تعریف شود، می توان اطمینان حاصل کرد که این واحدها می توانند پاسخگوی نیازهای گروه بیشتری از جامعه باشند.

طراحی مشارکتی خانه برای سکونتگاه های غیررسمی و ارتقای کیفیت خانه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  میلاد حیدری   شادی عزیزی

اسکان غیررسمی، سکونتگاه¬هایی درون یا مجاور شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ)، دارای بافت کالبدی نابسامان و عمدتا خودرو بوده و از واحدهای مسکونی بدون رعایت اصول فنی (هرچند با مصالح متعارف) ساخته شده و فاقد مجوز رسمی می¬باشند. مشخصه فعالیت¬های بخش غیررسمی، ورود آسان، اتکا به منابع درون زا(محلی)،مالکیت خانوادگی بر کسب و کار، فعالیت-های کوچک مقیاس و محدود، مهارت اندوزی خارج از نظام رسمی، بازارهای رقابتی و بدون مقررات دست و پاگیر است. حال سوال تحقیق این است که چگونه می¬توان از مهارت ساکنان چنین سکونتگاه¬هایی برای افزایش کیفیت محیط زندگی و کارشان بهره برد؟ به عنوان مصداقی از ویژگی¬های ذکر شده، نگارنده از بین سه گزینه مطرح شده در پروژه، نجاری را که در محله شمس¬آباد تهران در کنار کارگاه به همراه خانواده¬اش در شرایط نامساعدی زندگی و کار می¬کند برگزیده است. در این پژوهش،به این نوع همجواری خانه و کارگاه، نه تنها به عنوان یک معضل نگاه نشده است؛ بلکه از نظر نگارنده راه حلی است برای فضای سکونت و کار توامان این قشر فعال و تولیدکننده و هدف طراحی، در درجه اول پذیرش هویت این گروه و بعد، طراحی مشارکتی خانه و کارگاه، از طریق توجه به زندگی روزمره آن¬ها، برای افزایش کیفیت زندگی و کارشان، با توجه ویژه به مهارت این افراد(نجاری) می¬باشد. دستیابی به این مهم و یا حرکت در مسیر رسیدن به این هدف، وظیفه و نقش جدیدی را برای طراحی وطراحان تعریف می¬کند: «طراحی، دانش زندگی، برای الهام بخشیدن به مردم و بهبود کیفیت زندگی¬شان می¬باشد.»