نام پژوهشگر: علی مختصی بیدگلی

کمی کردن پویایی جمعیت خاکشیر (descurainia sophia) در گندم نان در شرایط مختلف نهاده های آب و نیتروژن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  علی مختصی بیدگلی   مهدی نصیری محلاتی

آزمایش با کشت گندم نان رقم پیشتاز در سال های زراعی 89-1388 و 90-1389 در مزرعه دانشگاه تربیت مدرس، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت اسپلیت- فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی، سطوح آبیاری (شامل 10، 20 و 40 در سال زراعی اول و 20، 40 و 80 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک در سال زراعی دوم آزمایش) و عامل فرعی، ترکیب فاکتوریلی از حضور یا عدم حضور علف هرز خاکشیر با سطوح نیتروژن (0، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار) بود. علاوه بر کرت های آزمایشی ایجاد شده برای بررسی رقابت گندم و خاکشیر، در هر تکرار 9 کرت حاصل از ترکیب همه تیمارهای آب و نیتروژن نیز برای ارزیابی رشد خاکشیر در شرایط تک کشتی ایجاد شد. با توجه به اندازه گیری صفات مختلف گندم در هر دو فصل زراعی، بیشترین شاخص سطح برگ حداکثر، نسبت کلروفیل a به b، ارتفاع بوته و عملکردهای زیست توده، کاه و دانه در سطح اول آبیاری (10 و 20 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک به ترتیب در اولین و دومین سال زراعی) حاصل شد. کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین طول پایه گل آذین، ارتفاع بوته و عملکردهای زیست توده، کاه و دانه را به دنبال داشت. همچنین بیشترین سطح برگ پرچم و عملکردهای زیست توده و دانه در شرایط عدم حضور علف هرز خاکشیر حاصل شد. در هر سطح آبیاری، از سطوح 0 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، به ترتیب کمترین و بیشترین غلظت نیتروژن دانه بدست آمد. عملکرد با ارتفاع بوته (**77/0)، طول پایه گل آذین (**66/0)، سطح برگ پرچم (*34/0)، تعداد سنبله در متر مربع (**93/0)، طول سنبله (**77/0) و وزن هزار دانه (**79/0) همبستگی داشت. با توجه به نتایج، برای افزایش کارآیی مصرف آب، کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در رژیم آبیاری 20 یا 40 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک و کنترل کامل خاکشیر توصیه می شود. بررسی خاکشیر در شرایط عدم رقابت و خالص نشان داد که با کاربرد نیتروژن در همه تیمارهای آبیاری، افزایش معنی داری در عملکرد دانه، روغن، زیست توده، کاه، شاخص برداشت، تعداد خورجین (غلاف) در بوته، وزن دانه، ارتفاع گیاه، زمان مورد نیاز تا رسیدگی، کارایی مصرف آب، غلظت پروتئین دانه، غلظت نیتروژن کاه، جذب نیتروژن، شاخص برداشت نیتروژن، غلظت پتاسیم و فسفر در دانه، تجمع پتاسیم و فسفر در دانه و کاه، شاخص برداشت فسفر، اسیدهای چرب پالمتیک، استئاریک و لینولنیک مشاهده شد. روند کاهشی در تعداد بوته در مترمربع، کارایی مصرف نیتروژن و غلظت روغن با افزایش کاربرد نیتروژن در همه تیمارهای آبیاری وجود داشت. به نظر می رسد واکنش عملکرد بذر به تیمارهای آبیاری و مقادیر نیتروژن بیشتر با تعداد بوته در مترمربع و تعداد خورجین در بوته مرتبط بود. بیشترین عملکرد بذر در تراکم گیاهی 686 بوته در مترمربع به دست آمد. با توجه به اینکه بذر خاکشیر از نظر اقتصادی اهمیت زیادی دارد، به طور متوسط در هر دو سال، کاربرد 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تحت تیمار 20 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک موجب بیشترین میزان درآمد و سود اقتصادی خالص شد. بالاترین عملکرد روغن با کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در تیمارهای 10 و 20 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک به ترتیب در سال های 89-1388 و 90-1389 مشاهده شد. با بررسی پویایی جمعیت علف هرز خاکشیر در شرایط رقابت، با شروع کشت گندم، روند کاهشی در بانک بذر خاکشیر در همه تیمارها مشاهده گردید. اختلاف چندانی بین تیمارهای مورد آزمایش از نظر تراکم بانک بذر مشاهده نشد. کمترین و بیشترین تراکم بانک بذر به ترتیب در تیمارهای 20 و 40 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک بدون استفاده از نیتروژن در سال اول و در تیمارهای 80 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک با کاربرد 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 20 درصد حداکثر تخلیه مجاز آب قابل دسترس خاک بدون استفاده از نیتروژن در سال دوم آزمایش مشاهده شد. همان طور که مشاهده می شود تأثیر تیمارهای آبیاری بیشتر از نیتروژن می باشد. همچنین در روند تغییرات و تراکم تعادلی بانک بذر بین دو سال آزمایش اختلاف چندانی مشاهده نشد. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که اندازه جمعیت خاکشیر به تغییرات کوچک در درجه اول به میزان مرگ و میر بانک بذر و در درجه دوم به باروری بوته بسیار آسیب پذیر است.

مقایسه کیفیت بذرگندم و ارزیابی تنوع گونه ای، کارکردی و ساختار جوامع علف های هرز در محصول مزارع رسمی تولید بذر و خودمصرفی در استان های البرز،کرمانشاه و آذربایجان غربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  فردین خزائی   مجید آقاعلیخانی

به منظور بررسی کیفیت بذر حاصل از مزارع گواهی شده و خودمصرفی گندم و ارزیابی تنوع گونه-ای، کارکردی و ساختار جوامع علف های هرز در این مزارع یک پایش منطقه ای در سه استان کشور (البرز- تهران، کرمانشاه و آذربایجان غربی) در سال زراعی 91-90 انجام شد. یک نمونه یک کیلوگرمی بذر از محصول برداشت شده هر مزرعه اخذ و به آزمایشگاه منتقل گردید. عوامل مورد مطالعه شامل سه استان، چهار منطقه در هر استان و 12 مزرعه در هر منطقه (شامل شش مزرعه خودمصرفی و شش مزرعه گواهی شده) بود و در مجموع 144 نمونه بذر از مزارع جمع آوری و به آزمایشگاه تجزیه کیفی بذر موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال منتقل گردید. نمونه های جمع آوری شده از لحاظ کیفیت بذر (خلوص فیزیکی، آلودگی به بذر علف های هرز، جوانه زنی و بنیه (ویگور)، خلوص ژنتیکی و سلامت بذر) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات مربوط به صفات فیزیولوژیک و علف های هرز از طرح آشیانه ای استفاده شد. پس از آزمون اولیه توزیع نرمال باقیمانده ها، داده ها با استفاده از رویهglm و روش های آشیانه ای نرم افزار آماری (2002 (sas institute inc. sas تجزیه واریانس (anova) شدند. تجزیه آشیانه ای بوسیله آشیان کردن مزارع درون نظام های تولید بذر و همچنین آشیان کردن نظام های تولید بذر درون مناطق انجام گرفت. برای تعیین معنی دار بودن استان ها از واریانس اثر متقابل استان در منطقه به عنوان واریانس خطا استفاده شد. تفاوت بین میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال آماری 5% مشخص گردید. عوامل مورد مطالعه برای ارزیابی بیماری های بذرزاد و آزمون خلوص ژنتیکی شامل سه استان، چهار منطقه و دو نوع نظام تولید بذر و در مجموع ارزیابی بر روی 24 نمونه بذر صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات مربوط به بیماری های بذرزاد، طرح کاملاً تصادفی مورد استفاده قرار گرفت. از آنجائی که داده های مربوط به بیماری های بذرزاد از توزیع نرمال برخوردار نبودند، بنابراین از رویهnpar1way نرم افزار آماریsas برای مقایسه میانگین های غیرپارامتریک استفاده شد (kruskal-wallis test). هنگامی که آزمون kruskal-wallis h معنی دار شد، تفاوت بین تیمارها با استفاده از مقایسه های چندگانه دو به دو مشخص گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به خلوص ژنتیکی بذرها از نرم افزار مهندسی bita (biochemical imaging technique for analysis) استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، از نظر کیفیت فیزیولوژیک بذر، بین نظام بذرگواهی شده و خودمصرفی بجز سرعت جوانه زنی و متوسط زمان جوانه زنی بذر در بقیه صفات تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از لحاظ صفات درصد گیاهچه عادی و شاخص طولی بنیه گیاهچه تفاوت معنی داری بین استان های مورد مطالعه مشاهده شد، به طوری که بیشترین و کمترین آنها به ترتیب مربوط به استان آذربایجان غربی و کرمانشاه بود. خلوص بالاتر بذر و میزان کمتر آلودگی به علف هرز در نظام بذر گواهی شده در مقایسه با نظام خودمصرفی، مشاهده گردید. تعداد بذر، جنس و گونه علف های هرز در مرحله قبل از بوجاری در مزارع گواهی شده به ترتیب 50%، 18% و 18% کمتر از مزارع خودمصرفی و پس از بوجاری به ترتیب 83%، 45% و 45% کمتر از مزارع خودمصرفی بود. همچنین مشخص گردید که به ترتیب 97%، 83% و 83% از تعداد، جنس و گونه بذر علف های هرز در نمونه های بذر خودمصرفی از طریق بوجاری جدا شدند. این اطلاعات نشان دهنده نقش تعیین کننده بوجاری بذر در حذف مقادیر خیلی زیادی از بذر علف های هرز به مزرعه می باشد. بین نظام های تولید بذر از لحاظ خلوص ژنتیکی تفاوت معنی داری یافت نشد. به طورکلی بالاترین میزان خلوص ژنتیکی در استان های مورد مطالعه (99%) مربوط به نمونه بذر خودمصرفی مربوط به منطقه ماهیدشت از استان کرمانشاه و بذر گواهی شده مربوط به منطقه نقده از استان آذربایجان غربی بود. کمترین میزان خلوص ژنتیکی مربوط به نمونه های بذر گواهی شده منطقه روانسر (26%) از استان کرمانشاه بود. گرچه از لحاظ میزان بیماری های بذرزاد تفاوت معنی داری بین نظام خودمصرفی و گواهی شده مشاهده نشد ولی نمونه های بذر مربوط به بخش گواهی شده از سلامت بذر بیشتری نسبت به نظام خودمصرفی برخوردار بودند. به طورکلی می توان بیان داشت که بجز میزان آلودگی نمونه های بذر به علف های هرز در بقیه صفات مطالعه شده تفاوت معنی داری بین نظام های تولید بذر وجود نداشت و می توان گفت که بخش تولید بذر رسمی در این موارد با مشکلاتی همراه بوده است که بایستی با مطالعه بیشتر خصوصاً در بذرهای پایه مشکلات را شناسایی کرده و در صدد رفع آنها برآمد، در غیر این صورت در آینده با مشکلات بیشتری روبه رو خواهیم شد. همچنین مشخص گردید که با بوجاری بذر، بخش وسیعی از علف های هرز از نمونه بذر جدا می گردد، بنابراین توصیه می شود که حداقل بخشی از بذرهای خود مصرفی که قرار است در آینده مورد کشت و کار قرار گیرند، بوجاری گردند.

مطالعه پتانسیل تولید زعفران در کشت عمودی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  لورین علی احمد   علی سروش زاده

در این پژوهش رشد و عملکرد زعفران در دو سیستم کشت متفاوت (عمودی و افقی) در دو سال زراعی 1393-1392 و 94-1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس بررسی شد. در کشت افقی سه کرت ایجاد شد. سیستم کشت عمودی در هشت وجه به صورت مکعب اجرا شد. برای انجام این کشت از کیسه های پارچه ای در هر وجه از این مکعب استفاده ¬شد. مساحت زمین و هر وجه در نظر گرفته شده برای کشت عمودی مشابه مساحت هر کرت در کشت افقی بود. آزمایش به صورت طرح نامتعادل کاملا تصادفی چندمشاهده¬ای آنالیز شد. نتایج سال اول رشد نشان داد که در کشت افقی و عمودی جوانه¬زنی و گل دهی همزمان بود و طول دوره¬ جوانه¬زنی و طول دوره¬ گل دهی یکسان بود. تعداد گل، وزن خشک گل و وزن خشک کلاله در واحد سطح در سیستم کشت عمودی به طور معنی¬داری بیشتر از کشت افقی بود (تقریبا سه برابر بیشتر بود). در مقابل تعداد و وزن خشک بنه¬های مادری و دختری در سیستم کشت افقی به طور معنیداری بیشتر از عمودی بود. وزن خشک برگ و وزن خشک ریشه بطور معنی¬داری در سیستم کشت افقی بیشتر بود. تعداد جوانه¬ها و تعداد کل برگ بر بنه در کشت افقی بیشتر بود. نتایج سال دوم رشد نشان داد که جوانه زنی در کشت عمودی نسبت به کشت افقی دیرتر رخ داد و بنه های کشت عمودی قادر به گل آوری نبودند. همچنین تعداد برگ، تعداد جوانه ها و تعداد بنه های دختری در کشت افقی به طور معنیداری بیشتر از کشت عمودی بود.

بررسی تیمارهای مختلف اکسین، بستر کشت و ترکیبات نانو بر ریشه زایی قلمه های دو رقم تجاری رز شاخه بریده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  نیکبخت فهیمی   علیرضا بابایی

رز یکی از مهم ترین گل های شاخه بریده است. رز به روش های مختلف تکثیر می گردد، ارزان ترین و راحت ترین روش تکثیر این گیاه قلمه است. به منظور بررسی ریشه زایی قلمه های رز رقم ماروسیا و بلک پرل با استفاده از اکسین، ترکیبات نانو و بستر کشت، پژوهشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از چهار غلظت اکسین (0، 1000، 2000 و 3000 میلی گرم بر لیتر)، پنج مقدار نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله (0، 100، 200، 300، 400 میلی گرم برلیتر) و دو بستر ماسه رود خانه ای و مخلوط کوکوپیت + پرلیت انجام و صفاتی از قبیل درصد ریشه زایی، تعداد ریشه اولیه و ثانویه، بلندترین و کوتاه ترین طول ریشه، تعداد بلندترین و کوتاه ترین ریشه، بیشترین قطر ریشه، وزن تر و خشک ریشه و وزن خشک شاخساره مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق در رقم ماروسیا نشان داد که تیمار 2000 میلی گرم بر لیتر اکسین بیشترین درصد ریشه زایی (19/75درصد) را داشت. با توجه به فرمول رگرسیون درجه دوم، بالاترین تعداد ریشه اولیه (9/4) در غلظت 190 میلی گرم بر لیتر نانو لوله کربنی بدست آمد. بستر کوکوپیت و پرلیت به تنهایی و تیمار 3000 میلی گرم بر لیتر اکسین در بستر ماسه رودخانه ای بیشترین تعداد ریشه و استفاده از بستر ماسه رود خانه ای به تنهایی کمترین میزان تعداد ریشه را به همراه داشت. با توجه به فرمول رگرسیون درجه دوم، غلظت 160 میلی گرم بر لیتر نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله بیشترین حداکثر طول ریشه (11/21 سانتی متر) را به خود اختصاص داد. بیشترین قطر ریشه مربوط به تیمار عدم کاربرد یا کاربرد غلظت 1000 میلی گرم بر لیتر اکسین در بستر ماسه رود خانه ای بود و کمترین قطر ریشه را بستر کوکوپیت و پرلیت در ترکیب با غلظت 1000 میلی گرم بر لیتر اکسین به همراه داشت. بیشترین وزن خشک ریشه در تیمار 3000 میلی گرم بر لیتر اکسین در ترکیب با 200 میلی گرم بر لیتر نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله در بستر کوکوپیت+ پرلیت بدست آمد. در اکثر تیمارها، کمترین وزن خشک ریشه در بستر ماسه رود خانه ای در شرایط استفاده یا عدم استفاده از iba و نانو لوله کربنی مشاهده گردید. برای رقم بلک پرل نتایج نشان داد که اثر هیچ کدام از تیمارها روی درصد ریشه زایی معنی دار نشده است. بیشترین تعداد ریشه اولیه در تیمار 3000 میلی گرم بر لیتر iba همراه با غلظت 100 میلی گرم برلیتر نانو لوله کربنی در بستر کوکوپیت و پرلیت مشاهده شد و کمترین آن مربوط به تیمار 400 میلی گرم بر لیتر نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله بدون اکسین در بستر ماسه رود خانه ای بود. کمترین طول ریشه در بستر ماسه رود خانه ای و بدون کاربرد اکسین و نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله ایجاد شد و در سایر تیمارها میانگین حداکثر طول ریشه اختلاف معنی داری با هم نداشتند. بیشترین و کمترین قطر ریشه در بستر ماسه رود خانه ای و به ترتیب برای تیمار 1000 میلی گرم بر لیتر iba با غلظت 100 میلی گرم بر لیتر نانو لوله کربنی و برای تیمار3000 میلی گرم بر لیتر iba بدون نانو لوله کربنی مشاهده گردید. بیشترین وزن خشک ریشه در غلظت 3000 میلی گرم بر لیتر iba بدون نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله و در بستر ماسه رود خانه ای مشاهده گردید. ارقام ماروسیا و بلک پرل از نظر سه صفت حداکثر طول ریشه، قطر ریشه و وزن خشک شاخساره اختلاف معنی دار نشان دادند به طوری که بیشترین مقدار این صفات در رقم ماروسیا مشاهده گردید. بر اساس تجزیه خوشه ای با توجه به پنج صفت تعداد، طول، قطر، وزن تر و خشک ریشه در رقم ماروسیا کاربرد همزمان 3000 میلی گرم بر لیتر اکسین با غلظت 100 میلی گرم برلیتر نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله در بسترکوکوپیت و پرلیت، همچنین در رقم بلک پرل کاربرد همزمان 3000 میلی گرم بر لیتر iba با غلظت 0، 100، 200 و 300 میلی گرم بر لیتر نانو لوله کربنی چند جداره کربوکسیله در بستر ماسه رود خانه ای توصیه می شود.

تأثیر منابع مختلف کودی بر عملکرد و تجمع نیترات و نیتریت در غده سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  علی اصغر صمدی هشجین   امیر قلاوند

به منظور ارزیابی تأثیر کود های آلی و شیمیایی بر عملکرد و تجمع نیترات و نیتریت در غده سیب زمینی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار در سه تکرار در سال زراعی 1392در استان اردبیل اجراء گردید. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد، سه مقدار 326، 652 و 978 کیلو گرم در هکتار کود شیمیایی اوره، سه مقدار 1/21، 3/42 و 5/63 تن در هکتار کود گوسفندی و سه میزان 6/27، 2/55 و 9/82 تن در هکتار کود گاوی بوده و هر یک از مقادیر کودها بطور جداگانه بر اساس میزان کاربرد 150، 300 و 450 کیلو گرم نیتروژن در هکتار تنظیم شده بود. میزان نیترات و نیتریت غده ها در زمان برداشت، 20 و 40 روز بعد از برداشت مورد آزمایش قرار گرفت. بیشترین تجمع نیتریت در 40 روز پس از برداشت به دست آمد. در بین تیمار های کودی بیشترین تجمع نیترات و نیتریت با کاربرد بالاترین مقدار کود شیمیایی مشاهده گردید.