نام پژوهشگر: نوشین محتشم
حمید عباس زاده بیدختی نوشین محتشم
عنوان بررسی بروز پروتئین c-kit (cd117) در چهار تومور خوش خیم و بدخیم شایع غدد بزاقی مقدمه و هدف پلئومورفیک آدنوما، آدنوئید سیستیک کارسینوما، پلی مورفوس low-grade آدنوکارسینوما، و موکواپیدرموئید کارسینوما ازجمله نئوپلاسم های شایع غدد بزاقی می باشند که با پیش آگهی های بسیار متفاوتی همراه می باشند. گاهی افتراق این نئوپلاسم ها از یکدیگر به دلیل همپوشانی های هیستوپاتولوژیک می تواند مشکل باشد.c-kit (cd 117) یک گیرنده تیروزین کینازی غشایی است و بروز بیش از حد این گیرنده در برخی انواع نئوپلاسم ها مطرح کننده نقش احتمالی آن در کارسینوژنز می باشد. مطالعات در رابطه با c-kit (cd117) ، به عنوان ابزاری کمکی برای افتراق این نئوپلاسم ها از یکدیگربه طور وسیعی انجام نشده و با نتایج متناقضی همراه بوده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی بروز پروتئین c-kit در چهار تومور خوش خیم و بدخیم شایع غدد بزاقی می باشد. مواد وروش ها مقاطع ثابت شده با فرمالین قرارگرفته در پارافین از 9 مورد آدنوئید سیستیک کارسینوما(adcc) ، 4 مورد پلی مورفوس low-grade آدنوکارسینوما(plga)، 6مورد موکواپیدرموئید کارسینوما (mec) و17 مورد پلئومورفیک آدنوما (pa) بهمراه 10 نمونه بافت غده بزاقی غیرنئوپلاستیک از آرشیو بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی مشهد و بیمارستان قائم بازیابی و بااستفاده از آنتی بادی c-kit مونوکلونال رنگ آمیزی شدند . یافته ها رنگ پذیری مثبت c-kit در تمامی نمونه های آدنوئید سیستیک کارسینوما ، پلی مورفوس low-grade آدنوکارسینوما و موکواپیدرموئید کارسینوما بهمراه 13 مورد از 17 مورد pa و تنها یک مورد از 10 مورد بافت غده بزاقی غیرنئوپلاستیک مشاهده شد.درصد رنگ پذیری سلول ها درنمونه های adcc عموما بالاتر از 50 درصد سلول ها و در plga کمتر از 50 درصد سلول ها بود. رنگ پذیری شدید در نمونه های pa وجود نداشت. محل بروزc-kit در نمونه های pa عمدتا ممبرانوس بود. اختلاف معنی داری در بروزc-kit بین سه گروه خوش خیم و بدخیم و کنترل وجود داشت (p=0.000). اختلاف معنی داری در بروز c-kit بین دو گروه خوش خیم و بدخیم وجود نداشت (p=0.13). نتیجه گیری نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در بروز c-kit بین سه گروه خوش خیم و بدخیم و بافت شاهد وجود داشت و بروز c-kit در نمونه های pa عمدتا ممبرانوس بود. شاید بتوان گفت در افتراق adcc از plga درصد رنگ پذیری سلول ها برای c-kit فاکتور مهم تری از خود بروز c-kit باشد و شدت رنگ پذیری در افتراق adcc از pa نسبت به بروز c-kit عامل مهم تری باشد و وجود رنگ پذیری قوی به نفع تشخیص adcc می باشد تا اینکه pa. با توجه به یافته ها بروز c-kit محدود به adcc نبود بلکه در هر سه نوع تومور دیگر مورد ارزیابی (plga، mec و pa) بیان شد، بنابراین به نظر نمی رسد بروز c-kit به تنهایی مارکراختصاصی و ویژه برای افتراق بین adcc با نئوپلاسم های مذکور باشد.
مهشید رامتین بهرام معمار
چکیده مقدمه و هدف اسکواموس سل کارسینوما شایعترین بدخیمی حفره دهان است. scc توموری با منشا اپیتلیوم سنگفرشی است که مهاجم بوده و ازطریق غشا پایه و ماتریکس خارج سلولی پخش می شود. ماتریکس متالوپروتئیناز29یک آنزیم حل کننده کلاژن و ژلاتین است که در تهاجم سلول های تومورال به بافت همبندی و نفوذ عمیق تر آنها دخالت دارد.e- cadherin یک مولکول چسبنده غشایی وابسته به یون کلسیم و مسئول اتصال سلول به سلول در بافتهای اپی تلیالی است و اثر تنظیمی منفی آن سبب کاهش توانایی اتصال سلولها به یکدیگر شده و تهاجم آنها را به بافتهای مجاور و زیرین ممکن می سازد.لبه ی جراحی، به عنوان لبه ی تومور، لبه ی آزاد و یا لبه ی بافت طبیعی شناخته می شود، و معمولا به بافت طبیعییا لبه ی قابل مشاهده بعد یا در حین جراحی تومور اشاره دارد و فاقد هرگونه دیسپلازی ،کارسینوم درجا و مهاجم می باشد.در کارسینوم سلول سنگفرشی لبه ی جراحی میتواند از 4 تا 10 میلی متر فاصله از تومور اولیه ، بسته به قطر تومور و درجه تمایز متغیر باشد. با وجود منفی بودن لبه ی جراحی در ارزیابی های متداول تقریبا 40% افراد مبتلا با شکست در درمان مواجه می شوند. عود موضعی و متاستاز به گره های لنفاوی گردن شایعترین علت شکست درمان می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه بروز نشانگرهای فوق در ضایعات scc و لبه جراحی آنها میباشد تا شاید بتوان از آنها برای تعیین دقیق تر میزان برداشت بافتهای اطراف تومور و در نتیجه پیش آگهی دقیق تر بهره جست. مواد وروش ها در این مطالعه گذشته نگر، ظهور نشانگرهای e-cadherin وmmp-9 در 58 مورد بلوک پارافینی مربوط به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان و حاشیه های سالم بدست آمده از جراحی کامل آنها و 15مورد مخاط نرمال دهان که از حاشیه های سالم ضایعات خوش خیم غیر آماسی بدست آمده بود از بیوپسی کامل آنهارا توسط تکنیک ایمنوهیستوشیمی ارزیابی کردیم.آزمونهای آماری مورد استفاده عبارت بود از: آزمون دقیق fisher، mann-whitney،kruskal-wallis ، chi_ square و ضریب همبستگی اسپیرمن. یافته ها اختلاف آماری معناداری در گریدهایii و iii بین میزان ظهور e-cadherinبر حسب irs در scc و لبه ی جراحی ضایعات وجود داشت .(به ترتیب 0/02,p=0/01p= ). اختلاف آماری معناداری بین گرید و موقعیت بروز e-cadherin در لبه ی جراحی وجود داشت.( 0/01 (p= .از لحاظ سلولاریتی بین ظهور e-cadherin و گریدضایعه در تومور ولبه ی جراحی اختلاف معناداری وجود داشت.(0/001p=در تومور و0/003p=در لبه ی جراحی). اختلاف آماری معناداری در تومور و لبه ی جراحی از لحاظirs)immuno reactivity score ( ،محل بروزو سلولاریتی e-cadherinدر دو stage وجود داشت. (0/000 p<). اختلاف آماری معناداری از لحاظ درجه ی سلولاریتیmmp-9بین تومور و لبه ی جراحی در دو stage وجود داشت. (0/001p=). بین میانگین رتبه های سلولاریتی mmp-9 تومور در سه گریدscc اختلاف معناداری وجود داشت.( 0/04 p=). بین دو گروه نرمال و تومورال اختلاف معناداری در میانگین رتبه ها در هر یک از متغیرهای ذکر شده مشاهده شد. (0/000 p<). بین دو مارکر فوق همسویی و ارتباط معناداری وجود نداشت. شدت رنگ پذیری mmp-9 با گرید و stage ضایعه مرتبط نبود. تظاهر mmp-9 و e-cadherin با شاخص های سن و جنس دارای ارتباط معنادار نبود.( 0/05 p>). نتیجه گیری : لبه ی جراحی scc دهان که از دید جراح و پاتولوژیست سالم به نظر میرسد با حاشیه ی بیولوژیک تفاوت دارد.کاهش ظهور e-cadherin و افزایش ظهورmmp9 در scc لبه های جراحی باتهاجم و پیشرفت بیشتر ضایعه ارتباط دارند و این شاخص ها احتمالا با پیش آگهی ضعیف تر بیماری همراه هستند. e-cadherin جهت تعیین دقیق لبه ی جراحی و بررسی شاخص های کلینیکوپاتولوژیک تومور مارکر قابل اعتمادتری نسبت به mmp-9میباشد. کلید واژه ها: e-cadherin، ماتریکس متالوپروتئیناز-9 (mmp-9)، کارسینوم سلول سنگفرشی ،لبه ی جراحی، سرطان دهان ،ایمونوهیستوشیمی.
اعظم روشن میر حسین آیت اللهی
چکیده: تومورهای غددبزاقی حدود 5-3 % از سرطانهای سر و گردن را شامل می شوند و جزء مهمترین ضایعات این ناحیه محسوب میشوند. موکو اپی درموئید کارسینوما ،آدنوئید سیستیک کارسینوما و آدنو کارسینوما پلی مورفوس با درجه پایین شایع ترین تومورهای بدخیم غدد بزاقی در نظر گرفته می شوند. پیش آگهی و میزان بقاء بیماربه عوامل مختلفی بستگی دارد.stage یا مرحله بالینی یک پارامترکمی و بهترین شاخص جهت تعیین پیش آگهی بیمار می باشد.گاهی به دلیل همپوشانی های هیستولوژیک افتراق برخی از نئوپلاسم های غدد بزاقی از یکدیگر می تواند مشکل باشد. عوامل مولکولی متعددی در پیدایش سرطان دخالت دارند. از جمله فعال شدن مسیرآبشاری egfr-ras-raf ، که یک مسیر مهم در گسترش برخی ازسرطانها به شمار می رود و به عنوان یک مسیرکلیدی در درمان مولکولی مورد توجه قرار گرفته است. سیگنالهای هدایتی در مسیر egfr، سلولهای سرطانی را قادر به پرولیفراسیون و متاستاز می کند و braf مولکول سیگنال دهنده بعدی برای انتقال پیام در این مسیر آبشاری می باشد. اخیراً روش های بیومولکولار و ژنتیک بعنوان ابزار کمکی در تشخیص و درمان سرطانها استفاده روز افزون پیدا کرده است؛ بعنوان مثال موتاسیون ژن braf با هدف درمان ژنتیکی سرطان مورد توجه قرار گرفته ، بروز بیش از حد آن در برخی از سرطانها یافت شده، همچنین بررسی حضور این موتاسیون در برخی از سرطانها نتایج ضد و نقیضی را در بر داشته است . لذا ما در مطالعه حاضر بر آن شدیم تا به بررسی وجود این موتاسیون در تومورهای بدخیم شایع غدد بزاقی بپردازیم، بخصوص با توجه به این که تا بحال تحقیقی در خصوص وجود این موتاسیون در تومورهای بزاقی در کشور انجام نگرفته و در دنیا هم بسیار انگشت شمار بوده است با هدف اینکه بتوان از نتایج بدست آمده از این تحقیق برای اهداف درمانی وتشخیص این ضایعات در مطالعات بعدی استفاده نمود. مواد و روش ها: 50 بلوک پارافینی ازسرطانهای شایع غدد بزاقی شامل مو کو اپی درمویید کارسینوما ،آدنویید سیستیک کارسینوما و آدنو کارسینومای پلی مورفوس با درجه هیستولوژیک پایین را از آرشیو بیمارستان قائم ، امید و دانشکده دندانپزشکی مشهد (تمام بلوکهای مورد استفاده) جمع آوری کرده و بعد از باز بینی توسط دو پاتولوژیست طرح و تأیید نوع و کیفیت نمونه ها ، استخراج dna انجام گرفت و با استفاده از روش pcr- rflp وجود یا عدم وجود موتاسیون braf(v600e) مورد آنالیز قرار گرفت. یافته ها: بعد از انجام pcr مرحله اول و تأیید صحت انجام آن ، نمونه ها تحت تأثیر آنزیم محدود الاثر قرار گرفته، که بعد از آشکار سازی اندازه باند بر روی ژل آکریل آمید ، درتمامی نمونه تومورهای غدد بزاقی مورد استفاده ، هیچ موتاسیونی در ژن braf(v600e) یافت نشد.لازم به ذکر است که در20 نمونه بافت نرمال جمع آوری شده ازغدد بزاقی، بعنوان شاهد هم همین نتایج بدست آمد. نتیجه گیری: در هیچ یک از نمونه های مورد مطالعه موتاسیون ژنbraf مشاهده نشد.با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه پیشنهاد می شود که بررسی جامع تر این موتاسیون بر روی تومورهای ذکر شده در سایر زیر گروههای جمعیت ایرانی و همینطور انجام مطالعات مشابه بر روی نمونه های بیشتر و بر روی سایر بدخیمی های غده بزاقی نظیر کارسینوم مجرای بزاقی(sdc) ونیزانجام مطالعات گستردهتر تغییرات ژنتیکی در مورد تومورهای خوش خیم و بدخیم غده بزاقی در آینده صورت گیرد.
فائزه ایوانی نوشین محتشم
هدف : شیوع بدخیمی ها در جوامع مختلف براساس تفاوت های نژادی و جغرافیایی می تواند متفاوت بوده و انجام مطالعات اپیدمیولوژیک می تواند در آشنایی با گروه های در معرض خطر کمک کننده باشد . تشخیص زودهنگام ضایعات پیش بدخیم و بدخیم مخاط دهان در بهبود پیش آگهی و طول عمر بیماران نقش قطعی دارد . هدف از این پژوهش ، بررسی فراوانی ضایعات پیش بدخیم و بدخیم اپیتلیوم سنگفرشی دهان با در نظر گرفتن سن، جنس بیماران ، همچنین نوع ومحل ضایعات در بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در یک دوره 43 ساله می باشد. مواد و روش ها: تحقیق با طراحی اطلاعات موجود در بایگانی بخش آسیب شناسی انجام گرفت . نوع ضایعه و تشخیص میکروسکوپی، سن وجنس بیماران و محل ضایعه با استفاده از پرونده بالینی و پاتولوژی بیماران مراجعه کننده به بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی مشهد و فراوانی ضایعات به صورت درصد برآورد شده و داده ها با نرم افزار spss-11.5 تجزیه و تحلیل شده است . همچنین جهت بررسی ارتباط متغیر ها از آزمون دقیق فیشر وchi-squre استفاده شده است. یافته ها: از 1066 ضایعه مورد بررسی 2/48%ضایعات بدخیم8/51% مربوط به ضایعات پیش بدخیم می باشند . در این میان، فراوان ترین ضایعه پیش بدخیم ، لیکن پلان با 6/74% و فراوان ترین ضایعه بدخیم scc با 2/86% محسوب می شود . فراوانی بدخیمی در مردان (52%) اندکی از زنان (48%) بیشتر بوده است درحالیکه در ضایعات پیش بدخیم زنان (8/52%) درصد بیشتری را نسبت به مردان (2/47%) به خود اختصاص داده اند. میانگین سنی بدخیمی ها 13/59 و پیش بدخیمی ها 53/47سال بوده است. مخاط باکال و زبان شایع ترین مکان های درگیر بوده است. نتیجه گیری: سرطان سلول سنگرشی با درجه هیستولوژیک پایین تر(low grade) یک دهه دیرتر از انواع بدخیم تر بروز یافته و در جنس مذکر شیوع بیشتری دارد. در بین ضایعات پیش بدخیم لیکن پلان به عنوان فراوان ترین ضایعه پیش بدخیم با تغییرات دیسپلاستیک محسوب می شود لذا پیگیری های دوره ای مدت برای تشخیص سریعتر روند احتمالی تبدیل پیش بدخیمی به بدخیمی بسیار اهمیت دارد.