نام پژوهشگر: علی ارومیه ای
محمد رسول ستایشی راد محمدرضا نیکودل
هدف از انجام این تحقیق بررسی خطر زمین لغزش در ساحل دریای خزر حد فاصل نوشهر تا رامسر می باشد. تراکم زیاد جمعیت و کمبود مناطق هموار و همچنین افزایش ساخت و ساز و فعالیت های عمرانی و کشاورزی بر روی دامنه ها لزوم انجام این گونه بررسی ها را در منطقه مورد مطالعه آشکار می سازد. بر اساس بررسی های صحرایی نقشه پراکنش زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه تعیین گردید. بر اساس این بررسی ها، این منطقه از لحاظ وقوع زمین لغزش دارای پتانسیل بالایی می باشد و در سراسر منطقه می توان انواع مختلف حرکات دامنه ای را مشاهده نمود. جهت تحلیل خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه عوامل شیب، زمین شناسی، گسل، آبراهه، جهت شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، راه های دسترسی و مقاومت برشی به عنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شده و سپس با استفاده از نرم افزار arcgis رقومی گشته و به صورت لایه های اطلاعاتی ذخیره شده اند. به منظور تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه 3 روش تحلیل سلسله مراتبی، تعیین ضریب اطمینان استاتیکی با استفاده از آنالیز شیب نامحدود و مدل رگرسیون لجستیک مورد استفاده قرار گرفته است. نقشه های تهیه شده در 5 رده خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی شده اند. ارزیابی نقشه های پهنه بندی، بر اساس تراکم زمین لغزش نشان می دهد که نقشه های تهیه شده از اعتبار قابل قبولی برخوردار هستند. همچنین به دلیل اینکه در نقشه پهنه بندی حاصل از روش تعیین ضریب اطمینان استاتیکی، تراکم زمین لغزش در رده خطر زیاد بیش تر از 2 نقشه دیگر می-باشد، این نقشه دقت بیش تری در منطقه مورد مطالعه دارد. بررسی نتایج نشان می دهد که عوامل شیب، زمین شناسی، راه های دسترسی و مقاومت برشی از جمله مهم ترین عوامل موثر در وقوع زمین لغزش هستند. ضمن اینکه سازند شمشک مستعدترین واحد زمین شناسی از نظر وقوع زمین لغزش می باشد. مقایسه نقشه های پهنه بندی نیز نشان می دهد که نقشه های حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی و روش تعیین ضریب اطمینان استاتیکی دارای شباهت بیشتری می باشند. نقشه های پهنه بندی تهیه شده می توانند در فرآیند توسعه پروژه های مهندسی و فعالیت های عمرانی در منطقه مورد مطالعه مفید واقع گردند.
یعقوب زارعی علی ارومیه ای
رسوبات سطحی بندر ماهشهر، شامل مصالح ریزدا نه بالایی (cl) و لایه ی ماسه ای میانی (sm) با ضخامت های حدود 5 متر و لایه های ریزدا نه پایینی (cl, cl-ml) با ضخامت حدود 10 متر می باشد. ارزیابی خصوصیات مهندسی این خاک ها بیانگر این است که به دلیل سست و اشباع بودن افق ماسه ای و میان لایه های سیلتی، پتانسیل روانگرایی منطقه ماهشهر بسیار بالا می باشد. همچنین خاک های رسی منطقه نرم و تراکم پذیر بوده و مقاومت کمی دارند. با توجه به قرار داشتن محل احداث میکروتونل در منطقه مسکونی و به دلیل سست، تراکم پذیر و اشباع بودن خاک منطقه، در اثر حفر میکروتونل به سازه های اطراف و خیابان ها خسارت وارد خواهد شد. لذا جهت پایدارسازی خاک منطقه، روشی متنا سب (بهسازی خاک به روش تزریق سیمان یا آهک) با شرایط احداث میکروتونل زنی ارائه شده است. در این پژوهش یک مطا لعه آزمایشگاهی به منظور ارزیابی عملکرد افزودن سیمان و آهک جهت بهبود پارامترهای مقاومتی خاک های ناپایدار بندر ماهشهر در شرایط اشباع انجام پذیرفت و اثرات این مواد افزودنی از طریق آزمایش های مقاومت فشاری، حدود آتربرگ و نفوذ مخروط کوچک مورد تحلیل قرار گرفت. جهت این بررسی درصدهای گوناگون آهک و سیمان و با زمان های گیرش متفاوت انتخاب شده است. نتایج آزمایشات نشان می دهد که خصوصیات مقاومتی خاک های منطقه در هنگام افزودن آهک یا سیمان، در اثر بهم خوردن ساختار اولیه کاهش می یابد. اما با گذشت زمان مقاومت نمونه های اصلاح شده با سیمان به سرعت افزایش می یابد به گونه ای که مقاومت نمونه های اصلاح شده با 6 درصد سیمان و با زمان گیرش بیشتر از 3 روز، نسبت به حالت دست نخورده افزایش یافته است. این در حالیست که مقاومت نمونه های اصلاح شده با آهک به تدریج افزایش می یابد به طوری که افزودن آهک به میزان 6 درصد و با زمان گیرش بیشتر از 28 روز، باعث افزایش مقاومت نمونه ها نسبت به حالت دست نخورده شده است. بر اساس تحقیق حاضر، تزریق نفوذی 5 تا 6 درصد وزنی آهک و یا 4 تا 6 درصد وزنی سیمان درخاک منطقه، می تواند مقاومت لازم جهت پایداری زمین را ایجاد نماید.
محرم مجدی علی ارومیه ای
شهر تهران به عنوان پرجمعیت ترین شهر کشور، برای رفع مشکلات رفت و آمد مردم و برای جلوگیری از بروز ترافیک های سنگین نیازمند احداث راه های سطحی و زیرزمینی متعددی است تا نیازهای آنها را از لحاظ صرفه جویی در وقت و هزینه برآورده سازد. یکی از راهکارهای اصلی رفع این مشکل احداث تونل است که می تواند تعداد بسیار زیادی از مسافران و وسایل نقلیه را در واحد زمان جابجا نماید. مطالعات ژئوتکنیک از عوامل مهم در تعیین نوع و شکل و هزینه ساخت تونل و حفاری های زیرزمینی می باشد و این در حالی است که مسیر، نوع، طراحی و ساخت تونل کاملا به شرایط زمین شناسی و ژئوتکنیکی وابسته است. از آنجایی که برای حفر تونل اولین اقدام بررسی زمین شناسی و وضعیت تحت-الارضی منطقه ای است که تونل در آن حفر خواهد شد و همچنین انتخاب روش حفاری نیز به این موضوع وابسته است، در این تحقیق سعی بر ارتباط مطالعات زمین شناسی مهندسی و روشهای حفر تونل در شرایط مختلف شده و علاوه بر زمین شناسی عمومی، زمین شناسی مهندسی آبرفت شهر تهران که تونل شهید صیاد شیرازی در آن حفر خواهد شد، بررسی شده است. بر اساس این مطالعات مسیر تونل مورد نظر بر روی رسوبات آبرفتی کواترنری بنا شده است. رسوبات آبرفتی مذکور در ابتدای مسیر (بزرگراه آزادگان) ریزدانه بوده و در رده cl قرار می گیرند و در میانه های مسیر به صورت بین انگشتی به رسوبات sm,sc و gw-gm تبدیل می شوند تا اینکه در انتهای مسیر (میدان سپاه) رسوبات کاملا به صورت درشت دانه gw-gm هستند. این آبرفت ها توسط سیلاب هایی که در اواخر دوران سوم و همزمان با برپایی ارتفاعات البرز از این ارتفاعات سرچشمه گرفته اند. رسوبات آبرفتی جنوب البرز حالت تشتکی را دارد که در راستای شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده و پوشیده شده از رسوبات آبرفتی غیر یکنواخت است که اغلب بر روی بستر غیر قابل نفوذی از رسوبات مارنی میو – پلیوسن قرار گرفته اند. رسوبات مذکور دارای نفوذ پذیری تا کمتر از متر بر ثانیه هستند. از نظر مقاومتی در رده متوسط تا خیلی متراکم قرار دارند. سطح آب زیرزمینی در مسیر تونل متغیر بوده و از ابتدای مسیر تا میانه های مسیر (حوالی میدان بهارستان) حفر تونل با آن درگیر است. در رسوبات آبرفتی مسیر مورد مطالعه، روشهای حفاری اتریشی و مکانیزه بررسی شده و با توجه به خصوصیات زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیکی مسیر تونل، روش مناسب برای حفاری تونل مورد نظر، روش حفاری مکانیزه با سپر epb پیشنهاد شده است. کلمات کلیدی: زمین شناسی مهندسی، رسوبات آبرفتی، تهران، حفاری اتریشی و مکانیزه
جعفر دلایی میلان علی ارومیه ای
فرسایش و رسوب گذاری پدیده هایی طبیعی هستند که تغییرات پیوسته ای در سطح زمین ایجاد می کنند. این تغییرات می تواند مشکلاتی در راه توسعه و گسترش فعالیت های عمرانی داشته باشد که مهمترین آن رسوبگذاری در مخازن سدها و کاهش حجم مفید آنها می باشد. لذا با توجه به اهمیت این امر، در این تحقیق موضوع پدیده فرسایش پذیری در حوضه آبریز سد آغ چای بعنوان مطالعه موردی، بررسی و تحلیل می شود. جهت مطالعه فرسایش پذیری حوضه آبریز سد آغ چای، از دو روش زمین شناسی مهندسی و mpsiac استفاده شده است. در روش زمین شناسی مهندسی به منظور ارزیابی توان فرسایش پذیری منطقه، ابتدا عوامل اصلی موثر در فرسایش منطقه شناسائی شدند. عوامل معرفی شده شامل سنگ شناسی، شیب زمین، نوع گسل، شبکه آبراهه ها و کاربری اراضی می باشند. در این روش بر اساس استفاده از روش شبکه بندی و وزن دهی و با بهره گیری از نرم افزار arcgis نقشه پهنه بندی منطقه از دیدگاه خطر فرسایش پذیری تهیه شد. در روش mpsiac علاوه بر تهیه نقشه پهنه بندی خطر فرسایش پذیری با استفاده از نرم افزار arcgis، میزان تولید رسوب سالانه در حوضه آبریز سد آغ چای نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که حوضه آبریز سد آغ چای در کلاس فرسایش متوسط قرار دارد. نتیجه دیگر حاکی از مطابقت زیاد نقشه پهنه بندی حاصل از روش زمین شناسی مهندسی با روش mpsiac می باشد. همچنین نتیجه مقایسه آمار بدست آمده از روش mpsiac با آمار ایستگاه رسوب سنجی بیانگر این است که میزان رسوب برآوردی با استفاده از روش mpsiac، 98/0 برابر مقدار رسوب واقعی می باشد، این دلالت بر دقت بسیار بالای مدلmpsiac در برآورد رسوب در منطقه مورد نظر دارد.
محمد حسین کیان زادگان علی ارومیه ای
آزمایش نفوذ استاندارد (spt) یکی از متداولترین آزمون های صحرایی است که برای ارزیابی خصوصیات مکانیکی خاک ها مورد استفاده قرار می گیرد. از نقاط قوت این آزمایش دستیابی سریع به نتایج است که باعث صرفه جویی در وقت و کاهش هزینه ها می شود. در این پژوهش نتایج به دست آمده از آزمایش نفوذ استاندارد با نتایج حاصل از انجام آزمون های آزمایشگاهی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. محل انجام آزمایش ها و نمونه برداری ها اسکله در حال ساخت لافت در جزیره قشم می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی قابلیّت اعتماد به نتایج آزمایش صحرائی نفوذ استاندارد برای دستیابی به پارامترهای مهندسی خاک است. که در این خصوص نتایج آزمایش نفوذ استاندارد با نتایج آزمون های برش مستقیم و تک محور و دانسیته مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق سه گمانه به عمق تقریبی 28 متر حفاری شده و نتایج 40 آزمایش نفوذ استاندارد بر روی خاکهای سیلتی با حدود 100 آزمون آزمایشگاهی مورد مقایسه قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد درمورد تعیین چگالی نسبی رابطه نزدیکی بین نتایج آزمایش نفوذ استاندارد و آزمون های آزمایشگاهی دیده می شود. درمورد تعیین مدول الاستیسیته نتایج آزمایش نفوذ استاندارد ارزش های بزرگتری را در مقایسه با نتایج آزمون های آزمایشگاهی نشان می دهد. عکس این حالت برای رابطه مقاومت فشاری دیده می شود. همچنین در مورد زاویه اصطکاک داخلی نتایج آزمونهای آزمایشگاهی زاویه کمتری را نسبت به آزمون نفوذ استاندارد نشان می دهند. نهایتاً ارائه ی سه رابطه تجربی جدید برای خاکهای سیلتی از دستاوردهای این تحقیق می باشد.
عباسعلی محمدی علی ارومیه ای
با توجه به تمرکز بالای داده های زمین شناسی مهندسی در نواحی ساحلی استان بوشهر، در تحقیق حاضر ویژگی های زمین شناسی مهندسی نهشته های عهد حاضر در نوار ساحلی استان در ارتباط با شرایط مورفولوژی آنها مورد ارزیابی قرارگرفته است. با توجه به نقشه های پهنه بندی لندفرم های منطقه ، پنج لندفرم دشت ساحلی، دشت سیلابی، پهنه ی گلی، دشت ساختاری و مخروط افکنه بیش از ?? درصد از محدوده مورد مطالعه را به خود اختصاص داده است. با بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی انواع رسوبات نهشته شده در لندفرم های یاد شده مورد بررسی قرار گرفتند و مخاطرات زمین شناسی مهندسی از قبیل پتانسیل تورمی نهشته ها، خطر روانگرایی در نهشته های ماسه ای ، شرایط خورندگی خاک و شرایط ظرفیت باربری نهشته های ساحلی، نقشه های پهنه بندی مربوط به آنها تولید گردید. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان دهنده ارتباط معنا داری بین شرایط مورفولوژی نهشته ها و خواص مهندسی آنها می باشد و همچنین توجیه کننده این امر است که رسوبات مشابه (از نظر دانه بندی) نهشته شده در شرایط مورفولوژی متفاوت دارای ویژگی های مهندسی متفاوتی هستند. همچنین مشخص گردید نهشته های مربوط به لندفرم مخروط افکنه دارای بهترین شرایط به منظور اجرای طرح های ساحلی و نهشته های پهنه ی گلی دارای بدترین شرایط هستند.
قدرت برزگری علی ارومیه ای
مسئله ی ساییدگی ابزار حفاری در حفاری مکانیزه تونل ها بویژه در زمین های خاکی، یکی از اساسی ترین دغدغه هایی است که کارفرمایان، مشاوران، طراحان و پیمانکاران دست اندرکار در صنعت تونل سازی را به خود مشغول ساخته است. چرا که عدم توجه لازم به این امر، در بسیاری از مواقع، باعث توقف های طولانی مدت و حتی در مواردی به شکست پروژه انجامیده است. نبود روشی قابل اطمینان برای سنجش سایندگی خاک ها و بررسی تأثیر پارامترهای مختلف بر آن، امروزه به عنوان یکی از کاستی های علم زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک به شمار می رود. از مسائل مهم در طراحی و ساخت دستگاه اندازه گیری سایندگی، توجه به فرآیند درگیری مواد ساینده (زمین) با مواد سایش یافته (ماشین حفار) است. با توجه به مطالعات حاصل از بررسی های میدانی و آزمایشگاهی، شکل های مختلف ساییدگی که در ماشین های حفار تونل های خاکی اتفاق می افتد را می توان به ترتیب اولویت به ساییدگی سایشی (دو جسمی و سه جسمی) ، شکستگی و لب پر شدگی و ساییدگی ناشی از چسبندگی نسبت داد. در قالب این رساله ضمن بررسی میدانی مسأله سایندگی خاک در ماشین های حفار تونل به روش تعادل فشار زمین(epb) و انجام آزمایش های آزمایشگاهی با استفاده از روش های موجود، دو دستگاه جدید برای اندازه گیری سایندگی خاک ها و امکان بررسی تأثیر پارامترهای مختلف بر آن، طراحی و ساخته شده و آزمایش های متعددی بر روی نمونه های مختلف انجام گرفته است. سپس تأثیر پارامترهای مهم از جمله آب، دوغاب بنتونیت، دانه بندی، درصد کوارتز، تراکم، فشار خاک و فشار هیدرولیکی بر سایندگی خاک ارزیابی گردیده است. بر اساس نتایج آزمایش های دستگاه سایش اول (satm) ، رابطه خطی بین افزایش میزان کوارتز معادل، تراکم و دانه بندی (d60) با سایندگی خاک وجود داشته و در بررسی تأثیر میزان رطوبت نیز، نتایج نشانگر افزایش سایندگی خاک تا رطوبت حدود 20 درصد و پس از آن کاهش میزان سایندگی، با افزایش میزان رطوبت تا حد اشباع شدن است. بر اساس تجربیات حاصل از دستگاه اول (satm) و با هدف مشابه سازی شرایط عملی حفاری در مقیاس آزمایشگاه، دستگاه دوم (satc) در دانشگاه epfl کشور سوئیس طراحی و ساخته شد. برای بررسی قابلیت اطمینان نتایج این دستگاه، آزمایش های سایندگی با استفاده از این دستگاه و روش های سرشار ، lcpc و sat بر روی نمونه های یکسان با ویژگی های مختلف انجام و نتایج آنها مقایسه گردید. بررسی ها نشان داد همخوانی خوبی بین نتایج دستگاه satc با روش های سرشار و lcpc وجود دارد. در بررسی تأثیر اندازه ی دانه های خاک در میزان سایندگی آن، آزمایش های انجام یافته بر روی ماسه های ساحلی با استفاده از دستگاه های lcpc و satc، نشانگر افزایش قابل ملاحظه سایندگی با افزایش اندازه دانه های خاک می باشد. همچنین بر پایه ی نتایج این دستگاه ها، با افزایش درصد کوارتز، میزان سایندگی بصورت سهمی گون افزایش می یابد. در خصوص تأثیر وجود آب و دوغاب بنتونیت بر میزان سایندگی خاک، نتایج حاصل از آزمایش lcpc، نشان داد آب در اکثر موارد باعث افزایش سایندگی می شود و تأثیر دوغاب بنتونیت بر روی نمونه های مختلف، متفاوت بوده به نحوی که در بعضی از نمونه ها موجب افزایش و در برخی دیگر منجر به کاهش سایندگی می گردد. در عین حال نتایج حاصل از آزمایش با دستگاه satc، نشان داد آب در بیشتر نمونه ها باعث کاهش سایندگی و دوغاب بنتونیت بجر در دو مورد از 12 نمونه، موجب افزایش سایندگی خاک می شود. وجه تمایز دستگاه satc نسبت به روش های موجود، امکان بررسی تأثیر سایر پارامترها از جمله فشار خاک، فشار آب و افزودنی ها بر سایندگی است. بررسی تأثیر فشار خاک و آب بر میزان سایندگی با استفاده از دستگاه satc، نشان داد فشار خاک، موجب افزایش و فشار آب باعث کاهش سایندگی خاک بصورت نمایی می گردد. بررسی نتایج آزمایش های برش مستقیم و سایندگی در این تحقیق، نشان دهنده ی عدم وجود رابطه ی منطقی بین پارامترهای مقاومت برشی (زاویه اصطکاک داخلی و چسبندگی) و سایندگی خاک می باشد. بر پایه ی مطالعه ی موردی تونل های خط یک متروی تبریز، زمین شناسی مسیر از رسوبات آبرفتی با دانه بندی از نوع ماسه سیلتی همراه با میان لایه های مختلف درشت دانه و ریزدانه تشکیل شده است. بررسی اطلاعات میدانی نشانگر تأثیر قابل توجه سایش ابزار حفاری بر روند اجرایی بوده به نحوی که میزان تأخیر ناشی از این امر تا این مرحله از اجرای عملیات (بالغ بر 7 کیلومتر)، تقریباً برابر با زمان حفاری و نصب پوشش بتنی دیواره تونل می باشد. تحلیل اطلاعات نشان داد سایندگی خاک با کاهش عدد spt مسیر حفاری و در محدوده زیر سطح آب زیرزمینی تا حدودی کاهش می یابد. بر اساس مطالعات کانی شناسی، درصد کوارتز معادل رسوبات در نیمه اول مسیر تونل های خط یک متروی تبریز، بین 40 تا 60 درصد است که بر اساس روابط موجود، نتایج آزمایشlcpc، سرشار و دستگاه های جدید (satc و satm)، سایندگی خاک مسیر در حالت خشک در حد خیلی ساینده و در حالت اشباع در حد کم تا متوسط ساینده ارزیابی می گردد.
مجتبی کمانی علی ارومیه ای
راه ها از جمله سازه های مهندسی خطی به شمار می آیند که از واحدها و شرایط زمین شناسی مختلفی عبور کرده، بنابراین ضرورت دارد که مطالعات زمین شناسی مهندسی در طول مسیر راه انجام گیرد. با توجه به پیچیدگی ها و مخاطرات زمین شناسی متعدد در منطقه، انتخاب مسیر آزادراه بدون مطالعات دقیق زمین شناسی مهندسی، چشم بسته گام در راهی پر خطر نهادن است. آزادراه قزوین- رشت به طول 4/137 کیلومتر، یکی از محورهای اساسی و حیاتی کشور است که مناطق حاشیه دریای خزر را به دامنه جنوبی البرز و شبکه آزادراه های کشور ارتباط می دهد. هر چند آزادراه در اواخر سال 1388 به بهره برداری رسیده، ولی هنوز در محدوده شهرستان رودبار ساخته نشده است و گزینه های متعددی برای انتخاب مسیر به طول حدود 10 کیلومتر تحت بررسی است. از میان گزینه های متعدد، دو گزینه برای مطالعات مدنظر قرار گرفته است. در این تحقیق با رویکرد زمین شناسی مهندسی به بررسی این دو گزینه، عبور از رودبار شرقی و عبور از رودبار غربی (نسبت به رودخانه سفیدرود) پرداخته شده است. در این راستا با انجام مطالعات دفتری و صحرایی نقشه-های مورد نیاز در مقیاس 1:5000 تهیه شد. این مطالعات شامل؛ برداشت های زمین شناسی مانند: سنگ شناسی، چینه شناسی، ساختارها و غیره و برداشت های زمین شناسی مهندسی مانند؛ خصوصیات زمین شناسی مهندسی سنگ بکر، توده سنگ و ناپیوستگی ها است. در پایان برای ارائه یک دید کلی و جمع بندی مطالعات، نقشه مطلوبیت نسبی آزادراه از نظر ویژگی های زمین شناسی مهندسی در دو حالت سطحی و زیرسطحی با روش تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار expert choice و arc-gis تهیه شده است.
علیرضا صفری علی ارومیه ای
چکیده به طور کلی، هدف و ضرورت آب بندی سدها جلوگیری از فرار آب مخزن بعد از آب گیری، جلوگیری از پدیده آب شستگی پرکننده ی درزه ها، کاهش فشار برکنش و افزایش پایداری تکیه گاه های سد است. با توجه به پیچیدگی های زمین شناسی و وجود ناپیوستگی های متفاوت، آب بندی پی و تکیه گاه های سنگی سدها با اجرای پرده تزریق، نیاز به درک زمین شناسی مهندسی دارد. سد چم شیر برروی رودخانه ی زهره در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوگنبدان (گچساران) در استان کهگیلویه و بویراحمد، با مختصات طول شرقی "36 52 ?50 و عرض شمالی "59 10 ?30 قرار گرفته است. این سد با ارتفاع ??? متر و حجم مخزن حدود 7/1 میلیارد متر مکعب در دره ای ساختاری-فرسایشی و u شکل در امتداد محور یک ناودیس پلانژدار واقع شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی پارامترهای زمین شناسی مهندسی موثر و ارائه یک روند سیستماتیک در طراحی و اجرای پرده آب بند سد چم شیر میباشد. مهمترین ابزار در این تحقیق اطلاعات و نتایج حاصل از مطالعات زمین شناسی، درزه نگاری و داده های حاصل از آزمایشات فشار آب وعملیات تزریق میباشد. در این تحقیق در ابتدا بر اساس داده های بدست آمده از پیمایش منطقه ای به بررسی سیستم ناپیوستگی ها در منطقه پرداخته شده و سپس براساس این اطلاعات شاخص کیفیت توده سنگ (rqd) به طور جداگانه برای هریک از بخش های سازند میشان مورد ارزیابی قرار گرفته است. براین اساس سه دسته شکستگی اساسی در هر تکیه گاه شناسایی شد که با مقایسه شکستگی ها در هر دو تکیه گاه میتوان سه دسته شکستگی کلی در ساختگاه سد در نظر گرفت. همچنین به جز بخش های نزدیک به سطح که به دلیل روباره کم و هوازدگی، شاخص کیفی توده ی سنگ ضعیف تا خیلی ضعیف میباشد در سایر بخش های سازند میشان، شاخص کیفی توده سنگ خوب تا عالی است که به توجه به زاویه زیاد شکستگی ها نسبت به افق و قائم بودن گمانه های حفر شده احتمال برخورد شکستگی ها در گمانه ها و نمونه گیری آن ها بسیار کم می شود . در مرحله بعد بر اساس داده های حاصل از آزمایش فشار آب به بررسی نفوذپذیری ساختگاه پرداخته شده است. بررسی نتایج آزمایشات لوژن دربخش میشان میانی، نشان دهنده ی تراوایی "زیاد" تا "خیلی زیاد" این بخش میباشد و در بخش زون انتقالی بیشتر نتایج تراوایی در گروه "متوسط" قرار می گیرد. اما مارلستون های میشان پایینی ناتراوا میباشند بنابراین میتوان از میشان پایینی به عنوان المان آب بندی استفاده کرد. پس از بررسی تراوایی ساختگاه، در فصلی جداگانه با استفاده از تصاویر استریوگرافی و ویژگی هندسه ی ناپیوستگی ها، امتداد گالریها و زاویه ی بهینه ی گمانه های تزریق پرده آب بند سد چم شیر طراحی خواهد شد. در پایان نیز به مبحث فشار تزریق و تعیین نسبت دوغاب پرداخته میشود. همانطور که مشاهده خواهد شد گسترش پرده آب بند در تکیه گاه راست تابع المان های طبیعی آب بند میباشد. در این حالت بهترین مسیر برای کوتاه شدن گالری های تزریق و پرده ی آب بند، جهت 030n است ولی در امتداد 006n نیز میتوان گالریهای تزریق را حفاری نمود. در تکیه گاه چپ نیز کوتاه ترین راستا 246n میباشد اما با توجه به عدم زاویه مناسب این راستا با شکستگی ها، در این تکیه گاه میتوان راستای 300n را مدنظر قرار داد همچنین میتوان گالریهای تزریق در تکیه گاه چپ را نیز در امتداد نزدیک راستای تکیه گاه راست طراحی نمود. کلیدواژه ها: پرده ی آب بند، زاویه ی بهینه ی گمانه های تزریق ، تصاویر استریوگرافی، سد چم شیر
شیرین سامانی علی ارومیه ای
عمل تراکم یکی از روش های مکانیکی بهسازی زمین به شمار می¬آید که طی آن، با اعمال انرژی، فضاهای خالی خاک کاهش یافته و منجر به بهبود ویژگی¬های مهندسی آن می¬شود. تراکم¬پذیری، کاربرد گسترده¬ای در طرح های زیربنایی از جمله سدهای خاکی، خاک ریز راه¬ها، ساخت دیوارهای حائل و دیگر فعالیت¬ها دارد. عوامل متعددی در تراکم¬پذیری خاک ها تأثیر گذارند که نوع خاک و انرژی تراکم از مهم¬ترین آن ها به شمار می¬آیند. در این پژوهش ویژگی¬های زمین¬شناسی مهندسی مصالح مورد استفاده در عمل تراکم نیز مورد توجه قرار گرفته¬اند. در این راستا نمونه هایی از سنگ با جنس متفاوت( شیل، ماسه سنگ کوارتزی، ماسه سنگ قرمز، توفیت، آهک، تراورتن، گرانیت، اسلیت، آندزیت، بازالت) تهیه شده و پس از خرد کردن، آزمایش تراکم بر روی آن ها انجام پذیرفت. منحنی¬های تراکم به دست آمده با توجه به یکسان بودن دانه¬بندی، انرژی اعمالی و استاندارد مورد استفاده اشکال متفاوتی را نشان می¬دهند.این امر نشان از متاثر بودن شکل منحنی از جنس مصالح -است. این منحنی¬ها در سه گروه، زنگوله¬ای شکل(شیل، ماسه سنگ قرمز، اسلیت)،خطی (گرانیت، آندزیت، بازالت، ماسه سنگ کوارتزیتی) و نامتعارف (توف و تراورتن) تقسیم شده است. علاوه بر تفاوت در شکل منحنی تراکم، با بررسی تغییرات دانه¬بندی مصالح پیش و پس از آزمایش تراکم و بررسی ثابت¬ها (d10-d30-d60) و ضرایب(یکنواختی وخمیدگی) مرتبط با منحنی¬دانه¬بندی، میزان خردشدگی ذرات در طی آزمایش تراکم (انرژی یکسان) نمایش داده شده است.
رضا زاهدی علی ارومیه ای
هدف کلی این پژوهش بررسی چگونگی تاثیر پارامترهای شکل درزه بر میرایی موج فراصوتی است. در این بررسی سه پارامتر تداوم درزه، ساختار گوه ای و انحنای درزه مد نظر قرار داده شد. تعیین سهم هر پارامتر در میرایی موج فراصوتی نیازمند یک بررسی مقایسه ای استاندارد بین اثر هر کدام از این پارامتر ها می باشد. با در نظر گرفتن این مسئله که این مطالعه جزو اولین پژوهش ها در زمینه مدل سازی عددی تاثیر این پارامترها بوده و نیز در دسترس نبودن منبعی که به صورت تخصصی این سوال را مورد بررسی قرار دهد و همچنین محدودیت زمانی این پژوهش، تعریف یک شرایط استاندارد به منظور این بررسی مقایسه ای امکان پذیر نبود. از این رو در این جا تنها به بررسی اثر هر پارامتر به صورت جداگانه بسنده شد. این مطالعه در دو بخش آزمایشگاهی و مدل سازی عددی انجام شد. در آزمون های آزمایشگاهی تاثیر درزه های واقعی و نیز تداوم آن ها بر امواج عبوری اندازه گیری شد؛ تا علاوه بر تحلیل اولیه تاثیر درزهها بر عبور امواج، از داده های حاصل برای هماهنگ سازی نرم افزار با واقعیت استفاده شود. در نهایت مشاهده شد که تمامی پارامترهای بررسی شده بر میرایی امواج فراصوتی تاثیر داشته و موجب تغییراتی در انرژی و نیز یکنواختی موج عبوری می گردند. تداوم درزه بیشترین اثر را بر انرژی و سرعت موج عبوری داشت. البته این تاثیر زمانی بارز می شود که تداوم درزه از حد خاصی بیشتر باشد. پس از آن ساختار گوه ای اثر گذاری بیشتری نسبت به ساختار کمانی بر میرایی امواج دارد.
هاتف هاشمی علی ارومیه ای
در سال¬های اخیر، کاربرد میخکوبی به عنوان روشی اقتصادی در پایدارسازی دیواره¬های گودبرداری شناخته شده است. عملکرد دیواره¬های گودبرداری تسلیح شده به روش میخکوبی تا حد زیادی وابسته به شرایط زمین¬شناسی و ژئوتکنیکی محدوده اجرای طرح می¬باشد. از جمله شرایط ژئوتکنیکی محدوده طرح می¬توان به برخورد با محیط¬های سنگی اشاره کرد که معمولاً به همراه سطوح ضعف یا ناپیوستگی¬ها از جمله درزه¬ها می¬باشند. چنین عوارض زمین¬شناسی با ایجاد ناهمسانگردی در محیط، رفتار مکانیکی توده سنگ را تحت تأثیر قرار داده و خصوصیات مقاومتی، تغییر شکل¬پذیری، شرایط هیدرولیکی و رفتار کلی توده سنگ را کنترل می¬کنند و باعث ایجاد پاسخ متفاوت در جهات مختلف می¬شوند. بنابراین عملکرد دیوار میخکوبی شده در محیط¬های سنگی بسیار وابسته به رفتار ناپیوستگی¬های توده سنگ می¬باشد. در این پژوهش با تکیه بر روش اجزای محدود و مدل¬سازی عددی دیوار میخکوبی شده در محیط درزه¬دار و با در نظر گرفتن اثرات ناهمسانگردی محیط ناشی از حضور درزه¬ها به بررسی عملکرد دیوار میخکوبی شده و مقادیر جابجایی دیواره گود و نشست زمین مجاور دیواره گودبرداری پرداخته می شود. بدین منظور با ایجاد مدل¬های دو بعدی از محیط درزه¬دار و سیستم تسلیح میخکوبی در شرایط متفاوت درزه¬داری توده سنگ به صورت درزه¬های در جهت گود و درزه¬های عکس جهت گود با توجه به زوایای درزه مختلف نسبت به افق و نیز فاصله¬داری¬های درزه متفاوت، مقادیر جابجایی و مود تغییر شکل دیوار میخکوبی مورد مطالعه قرار گرفت و تأثیر زاویای میخ مختلف بر مقادیر جابجایی نیز ارزیابی گردید. در این شرایط با در نظر گرفتن اندرکنش¬های محیط-سیستم تسلیح، سطوح درزه و نیز اختصاص شرایط ناهمسانگردی به محیط به صورت نسبت دادن مدول الاستیسیته متفاوت در دو جهت عمود بر سطح درزه و در راستای سطح درزه، مدل¬سازی به ازای هفت حالت زاویه درزه شامل 45، 30، 15، 0، 15-، 30- و 45- درجه و سه حالت فاصله¬داری شامل 1، 3 و 5 متر و نیز زوایای میخ 0، 15، 30 و 45 درجه صورت گرفت که 84 مدل دو بعدی را شامل می¬شود. بر اساس نتایج، تأثیر زوایای درزه نسبت به دیواره گود، اثر ناهمسانگردی مصالح سنگی مجاور گود و تأثیر زاویه اجرای میخ بر عملکرد دیواره میخکوبی قابل ارزیابی می¬باشد. مقادیر جابجایی افقی دیواره گود متاثر از پارامترهای لغزش در امتداد سطوح درزه و ناهمسانگردی محیط قرار می¬گیرد و نقش زاویه درزه نسبت به دیواره گود و فاصله¬داری بر مود تغییر شکل دیوار میخکوبی و نیز مقادیر جابجایی افقی حائز اهمیت می¬باشد. نتایج این پژوهش می¬تواند در ارائه دیدی بهتر از عملکرد متفاوت دیوار میخکوبی شده در محیط های سنگی درزه¬دار واقع در محدوده طرح در مقایسه با محیط¬های خاکی مد نظر قرار گیرد و نحوه کنترل تغییر شکل¬های دیواره گود و نشست زمین را در شرایط برخورد با چنین محیطی تا حدی مشخص کند.
محمد فتح اللهی علی ارومیه ای
سرعت عبور امواج در توده سنگ، تحت تاثیر دو عامل اصلی خصوصیات سنگ بکر و ناپیوستگی های توده سنگ می باشد. در این تحقیق سعی شده است با کمی کردن پارامترهای کیفی ناپیوستگی ها، نحوه تأثیر هریک از این پارامترها بر سرعت موج بررسی شود. در این راستا سرعت سیر امواج فراصوتی در سنگ بکر با خصوصیات سنگ شناسی مشخص، در آزمایشگاه اندازه گیری و سپس با ایجاد ناپیوستگی های مشخص و کنترل شده، تأثیر پارامترهایی همچون درصد رطوبت، بازشدگی، پرشدگی (جنس، میزان و ضخامت پرشدگی)، تراکم (با نگرش به نحوه آرایش)، جهت یابی و زبری درزه بر سرعت موج بدست آمد. ویژگی واقعی ناپیوستگی ها با انجام اندازه گیری های صحرایی بر اساس توصیه ها و استاندارد های موجود و همچنین بررسی مغزه های حاصل از حفاری گمانه های اکتشافی و آزمایشهای برجا اندازه گیری و تعیین گردید. سپس عنایت به میزان تاثیر هر پارامتر در کاهش سرعت موج، به محاسبه سرعت موج در توده سنگ پرداخته شد. برای صحت سنجی محاسبات انجام شده، سرعت موج به کمک روش لرزه نگاری شکست مرزی و درون چاهی اندازه گیری و مقایسه گردید.
علی ارومیه ای
پیش بینی و تخمین میزان نشست زمین در اثر حفر تونل به خصوص در محیط های شهری که مستقیماً با زندگی مردم در ارتباط می باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مطالعه حاضر تاثیر شرایط زمین شناسی مهندسی مسیر تونل خط هفت مترو تهران (قطعه شرقی-غربی) و همچنین تونل ابوذر بر نشست زمین ناشی از حفر تونلهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. جهت انجام مطالعه حاضر در گام نخست، نشست زمین درا ثر حفر تونلهای مذکور به روشهای نیمه تجربی، تحلیلی و عددی مورد ارزیابی قرار گرفت. مقایسه مذکور و تحلیل های انجام گرفته در این ارتباط نشان داده که در شرایط عادی نشست های اندازه گیری شده کمتر از نشست های پیش بینی شده هستند.
حسن شجاعی علی ارومیه ای
چکیده ندارد.
حمیدرضا زارعی علی ارومیه ای
سنگهای کربناته البرز مرکزی در ساختگاه سد نمرود عموما"مربوط به کرتاسه فوقانی هستند. این سنگها عمدتا"دارای بافت میکرایتی تا میکرواسپاری بوده و درز و شکاف و حفره های خالی در این سنگها کم می باشد. فعالیتهای تکتونیکی در این محل بصورت گسل، شکستگی های فراوان و ساختمانهای چین خورده دیده می شود. در این تحقیق سنگهای کربناته منطقه سد نمرود از دیدگاه سنگ بکر و توده سنگ مورد مطالعه قرار گرفته است . بدین منظور نمونه هایی از سنگ بکر از حفاری های انجام شده در ساختگاه سد نمرود تهیه شد و در آزمایشگاه خواص فیزیکی آزمایشگاههای تراکم تک محوری تراکم سه محوری برش مستقیم درزه مقاومت بار نقطه ای و مقاومت کششی برزیلین می باشد. همچنین به منظور تعیین خواص دینامیکی سنگهای ساختگاه سد نمرود آزمایش ارتعاش فراصوتی نیز بر روی آنها انجام شد.
فرزین شاهرخی علی ارومیه ای
در امکان یابی، تحلیل، طراحی، ساخت و نگهداری سازه ها در برابر زلزله، دو عامل اساسی ایمنی سازه و ایمنی ساختگاه مورد بررسی قرار می گیرد. ایمنی ساختگاه بستگی به مخاطرات ژئوتکنیکی و زمین شناسی قابل رخداد در ساختگاه دارد، از قبیل زمین لغزش ، روانگرایی و تشدید حرکات زمین به علت اثر شرایط ساختگاهی . رویداد زمینلرزه های گذشته موید این مطلب هستند که تاثیر ساختگاهی نقش بسیار اساسی و مهم در میزان و نوع تخریب سازه ها بعهده دارد. مطالعه حاضر، نتایج تحلیل خطر زلزله، تاثیر شرایط ساختگاهی و تشدید حرکات زمین توسط خاک در نقاط مختلف گستره مورد بررسی در 12 کیلومتری شمالغرب شهرستان نطنز در استان اصفهان می باشد.
مهدی متولی زاده کاخکی علی ارومیه ای
یکی از مهمترین نکات در مراحل مطالعاتی و در طول عملیات اجرایی در ساخت سدها مساله آب بندی پی این سازه های آبی است . معمولا" تراوایی پی به عنوان معضلی همواره فراروی سازندگان سدها بوده است . کنترل نشت آب و کاهش گرایان هیدرولیکی از نکاتی است که در احداث سدها و به ویژه در شروع عملیات آبگیری اهمیت بسیار می یابد و حتی می تواند تمام مراحل کار مطالعات و ساخت سد را تحت الشعاع قرار دهد. راهکارهای مختلفی برای کنترل گذر آب از پی سدها پیشنهاد شده است که مهمترین آنها شامل احداث پرده آب بند می باشد. سد خاکی آبشینه همدان به علت عدم توجه به تکمیل پرده آب بند آن، مشکلات بسیاری را به همراه دارد. بی توجهی به مشخصات و ویژگیهای زمین شناسی مهندسی پی این سد باعث شده که تزریقات ناکافی و ناکارا باعث پدیدار شدن آثار نشت در پایین دست سد گردد. در این تحقیق سعی شده که با مطالعه منطقه و خصوصیات زمین شناسی مهندسی آن و همچنین با استفاده از تزریق آزمایشی اجرا شده و گمانه های تزریق جهت احداث پرده آب بند که به صورت ناقص اجرا شده اند به ارائه راهکارهای ژئوتکنیکی مناسب برای فائق آمدن بر مشکل فوق پرداخته شود. از جمله مهمترین راهکارهای ارائه شده شامل طراحی کامل پرده آب بند و همچنین طراحی پوشش آب بند در بالا دست سد جهت جلوگیری از نشت آب می باشد.
مهدی تلخابلو علی ارومیه ای
سنگهای کربناته البرز مرکزی در ناحیه ساختگاه سد لار، عمدتا در سه سازند دلیچای، لار و تیزکوه متجلی می شوند. این سنگها عموما میکرایتی هستند و از نظر سن بترتیب متعلق به دوره های ژوراسیک میانی، ژوراسیک بالایی و کرتاسه زیرین می باشند. فعالیتهای تکتونیکی در این ناحیه بصورت گسلهای متعدد با مکانیزمهای متفاوت ، شکستگیهای فراوان و ساختمانهای چین خورده دیده می شود. فعالیتهای ماگمایی به شکل آتشفشان و توده های نفوذی رخنمون دارند. مجموعه این عوامل در ویژگیهای مهندسی توده سنگها اثر گذاشته و موجب کاهش استقامت و شرایط کیفی آنها شده است . در این بررسی سنگهای کربناته منطقه سد لار از دیدگاه زمین شناسی مهندسی مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این ارتباط ضمن انجام بررسیهای محلی، نمونه هایی از سنگها جهت تعیین ویژگیهای مهندسی، مورد آزمایشهای تراکم محوری، تراکم سه محوری، برش مستقیم، بارگذاری نقطه ای و برزیلین قرار گرفتند. برای تعیین ضرائب الاستیسیته دینامیکی نیز سنگها، مورد آزمایش ارتعاش فراصوتی قرار گرفتند. همچنین مطالعاتی بر روی مقاطع نازک سنگها بمنظور شناسایی خصوصیات بافتی و کانی شناسی آنها صورت پذیرفت ، و نهایتا با استفاده از آزمایش انکسار اشعه ایکس (xrd) اطلاعات تکمیلی در رابطه با ترکیب کانی شناسی سنگها بدست آمد. نتایج آزمایشگاهی نشان می دهد که رابطه نزدیکی بین ویژگیهای مهندسی نمونه های سنگ و شرایط زمین شناسی آنها وجود دارد. بدین ترتیب که مقاومت تراکمی سنگها با افزایش تعداد ریز درزه ها و شکستگیها کاهش یافته است . همچنین مقاومت تراکمی سنگها با افزایش میزان کانی کوارتز و کاهش کانی مونتموریلونیت افزایش می یابد. همچنین در این بررسی شاخصهای مختلف مهندسی سنگ از قبیل مدول الاستیسیته، ضریب پواسون، مقاومتهای برشی و تراکمی، زاویه اصطکاک داخلی و میزان چسبندگی و خصوصیات فیزیکی بدست آمده از آزمایشهای انجام شده بر روی نمونه های سنگ در شرایط خشک و اشباع مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از این میان روابط تجربی در رابطه با معرفی ویژگیهای مهندسی سنگها ارائه گردیدند که این روابط می تواند در ارزیابی بهتر کیفی توده سنگ در ساختگاه سد لار بکار گرفته شود.
پرویز روزخش علی ارومیه ای
در مهندسی سدسازی علوم مختلفی چون: مکانیک خاک ، مکانیک سنگ ، مهندسی پی، زمین شناسی، زمین شناسی مهندسی، لرزه خیزی و مهندسی زلزله، هیدرولوژی، هیدرولیک ، فرسایش و رسوب ، سازه و غیره به کار گرفته می شود. این نوشتار از سویی مطالعه ای است کاربردی در ساختگاه یک سد و از سویی کوششی برای شناساندن اهمیت مطالعات دقیقتر سیستمهای درزه می باشد. سد خیرآباد نیکشهر بر روی رودخانه ای غیردائمی در استان سیستان و بلوچستان در ایالت زمین شاختی مکران قرار دارد. پهنای دره در بستر رودخانه 167 متر است . شیب دامنه چپ 36 و راست 47 درصد و راستای دره "شمالی - جنوبی" می باشد. پی سد حداکثر 40 متر آبرفت با بافت "gc-gm" دارد که مقاومت برشی و قابلیت فشردگی خوبی دارد اما آب بند نیست . سنگ پی تناوبی از ماسه سنگ و شیل انگوران و دارای مقاومت فشاری حدود 700 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع (بر پایه آزمونهای تک محوره) و rqd>90 درصد است . جهت شیب طبقات رو به مخزن و امتیاز توده سنگ براساس rmr89 برابر با 63 و کلاس ii به دست آمده که همبستگی خوبی نیز با طبقه بندیq داراست . سنگ پی مخزن سد، طبقات در مجموع آب بند انگوران می باشد. نمونه برداری سیستمهای درزه بر مبنای روشهای تصادفی و خطبرداشت انجام و مورد مقایسه قرار گرفت . سپس ویژگیهای اساسی درزه مانند فاصله داری، شیب ، درازای خطوط اثر نیمه، نحوه اختتام درزه، زبری، انحنا، بازشدگی و پرشدگی درزه ها از طریق نمودار مورد ارزیابی آماری قرار گرفت . تحلیل تراوش پی آبرفتی در سه حالت : بدون آب بندی، با آب بندی و با آب بندی توام با تزریق تکمیلی توام مورد بررسی قرار گرفت . در پایانه، نتایج مطالعات مورد بحث قرار گرفته است . این نوشتار با ارایه پیشنهاداتی برای ادامه مطالعات این پروژه به اتمام رسیده است .
صدرالله قیاسوند علی ارومیه ای
بیشتر سنگهای دگرگونی ساختار ورقه ای داشته و ناهمسانی قابل ملاحظه ای در رفتار مکانیکی نشان می دهند. بررسی این ناهمسانی در طراحی و ساخت دقیق سازه های مهندسی از اهمیت زیادی برخوردار است . در این تحقیق ناهمسانی رفتار مکانیکی سه سنگ شیستی حاصل از ناحیه همدان در دو حالت خشک و اشباع بررسی شده است . آزمایشهای انجام شده شامل بررسیهای پتروگرافی و پتروفابریک ، تعیین خواص فیزیکی و تعیین خواص ژئوتکنیکی بوده است . جهت تعیین خواص ژئوتکنیکی، آزمایشهای تعیین مقاومت کششی به صورت غیر مستقیم، آزمایش تعیین مقاومت فشاری تک محوری و آزمایش تعیین مقاومت فشاری سه محوری با فشارهای حانبی 5، 10 و 20 مگاپاسکال بر روی نمونه های با امتداد 0، 30، 60 و 90 درجه نسبت به سطوح تورق انجام شده است . علاوه بر آن سرعت گذر امواج طولی و عرضی در این سنگها در دو راستای موازی و عمود بر سطوح تورق اندازه گیری شده است . نتایج حاصل از این آزمایشها حاکی از آن است که رفتار مکانیکی این شیستها ناهمسان بوده و به شدت به فشارهای جانبی امتداد بارگذاری و درجه دگرگونی بستگی دارد. همچنین حضور آب در حفرات این سنگها تاثیر چشمگیری بر خواص مکانیکی آنها داشته و اغلب میزان ناهمسانی را افزایش می دهد. در نهایت مقاومت این سنگها از طریق معیار رامامورتی (1988) پیشگویی شده و با مقادیر آزمایشگاهی مقایسه شده است این مقایسه نشان می دهد که مقادیر مقاومتهای پیشگویی شده مطابقت خوبی با داده های آزمایشگاهی دارد و معیار رامامورتی برای پیشگویی مقاومت سنگهای مطالعه شده مناسب است .
عباس عطاپورفرد علی ارومیه ای
با توجه به مطالعات زمین شناسی در طراحی نیروگاههای برق - آبی، مطالعات زمین شناسی نیروگاههای زنجیره ای میان تنگان در دو بخش زمین شناسی ساختمانی و مهندسی صورت پذیرفت . در طول مطالعات زمین شناسی سانتمانی گستره، چین ها، گسلها و درزهای گستره مورد بررسی قرار گرفت . در مبحث چین ها با استفاده از مطالعات آماری در موقعیت عناصر هندسی مختلف چین بدست آمد و تغییرات روند محور در پهنه های مشخص شده بررسی گردید. مطالعه برروی چین ها نشانگر این مطلب است که تغیرات روند محور چین ها از یک روند خاصی پیروی نمی کند. مطالعه بر روی گسلهای گستره حاکی از آن است که گسلهای گستره در چهار روند مشخص گسترش یافته اند که روند میانگین گسلهای واژگون 135 درجه و روند میانگین گسلهای عادی 45 بوده و گسلهای راستالغز راست بر و چپ بر با روندهای میانگین 25 و 65 درجه در اطراف کسلهای عادی گسترش یافته اند. دسته درزهای گستره نیز در 21 مورد بررسی قرار گرفته و جهت اصلی تنش در آنها معین گردیده است . بررسی گسلهای واژگون گستره حاکی از آن است که روند میانگین تنش در گستره 45 درجه می باشد. با توجه به عدم وجود روند چرخش معین در محور چین ها، الگوی برش محض برای کل گستره تعین شده است که اثراتی از دگرشکلی برش ساده نیز به طور محلی در آن قابل مشاهده است . مطالعات زمین شناسی مهندسی گستره در دو بخش پهنه بندی خطر لغزش و آنالیز ریسک زلزله مورد بررسی قرار گرفت . در طول مطالعات آنالیز ریسک زلزله: محل طرح نیروگاهها از نقطه نظرهای آماری، تحلیلی و یبیشینه شتاب تجربه شده مورد بررسی قرار گرفت . نتیجه مطالعات تحلیلی حاکی از احتمال وقوع شتاب افقی 0/22g و نتیجه مطالعات تحلیلی به روش های گامبل یک و سه حاکی از احتمال و قوی شتاب افقی 0/095g در طول عمر طرح است . از طرفی مطالعه زلزله های تاریخی و دستگاهی نشانگر این مطلب است که محل طرح شتاب افقی 0/155g را تا کنون تجربه کرده است . در طول مطالعات پهنه بندی خطر لغزش گستره، 14 مورد زمین لغزه شناسائی شده و پس از تهیه نقشه بندی خطرلغزش ، موقعیت اجزاء نیروگاههای زنجیره ای میان تنگان در آن مورد بررسی قرار گرفت . در بخش بعدی این مطالعات ترانشه حاشیه جاده های دسترسی، کانال انتقال آب و دیواره های تکیه گاه بند در دامنه های خاکی و سنگی محاسبه و طراحی گردید.
عباس باغبانیان محمدرضا نیکودل
ناهمسانگردی رفتار مهندسی سنگ را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. سنگ های دگرگونی از جمله شاخص ترین سنگ های ناهمسانگرد به شمار می آیند و شدیدترین ناهمسانگردی در سنگ های دگرگونی ناحیه ای درجه پایین دیده می شود، زیرا با افزایش درجه دگرگونی ، سیلیکات های صفحه ای ( میکاها) در سنگ به سیلیکات های داربستی ( فلدسپات ها ) تبدیل می شوند. ارزیابی و دستیابی به میزان تاثیر ناهمسانگردی بر روی رفتار مهندسی سنگ ها در تعیین فاکتورهای طراحی مهندسی ضروری است زیرا تغییر رفتار مهندسی ناشی از وجود ناهمسانگردی در سنگ به هیچ وجه قابل اغماض نیست.
عبدالله سهرابی بیدار علی ارومیه ای
شرایط زمین شناسی مهندسی در بستر دریا نسبت به سطح زمین دارای پیچیدگی های بیشتری می باشد. این شرایط پیچیده شامل شیب های تند، توپوگرافی ناهموار، زمین لغزش های زیردریایی، فشار بالای سیالات منفذی، فرسایش توسط جریان های زیردریایی و ... می باشد. در محیط های دریایی دست یابی به اطلاعات جامع و کامل از شرایط زمین توسط بررسی های ژئوتکنیکی مشکل بوده و هزینه های زیادی را دربر دارد. استفاده از روش های غیر مستقیم ژئوفیزیکی به ویژه روش های لرزه ای بازتابی با قدرت تفکیک بالا یا روش صوتی، راهکار مناسبی برای ارزیابی زمین شناسی مهندسی نهشته های دریایی می باشد. عملیات ژئوفیزیکی با استفاده از تجهیزات صوتی شامل اکوساندر، سایداسکن سونار و پروفیل زن بستر در سواحل جنوبی جزیره لاوان به منظور شناسایی وضعیت بستر دریا در مسیر پیش بینی شده برای خط لوله نفت و محل گوی شناور صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشانگر یک رخساره لرزه ای نیمه شفاف صوتی با ضخامت متغیر در بخش های مختلف منطقه مورد مطالعه است که با رسوبات دوره هولوسن خلیج فارس قابل انطباق و مقایسه می باشد. حضور گاز در رسوبات دریایی و یک ناپایداری دامنه ای قدیمی در بستر دریا مهمترین مسائل قابل توجه در بررسی های زمین شناسی مهندسی منطقه است. فشار بالای سیالات منفذی در رسوبات دریایی و فعالیت شدید آنها سبب ایجاد پک مارک های متعددی گردیده است که بیشتر آنها در بخش های جنوب غربی محوطه گوی شناور پراکنده است. زمین لغزش قدیمی با سن پلئیستوسن به ابعاد 400*800 متر در مسیر خط لوله و در بخش شمال غربی محوطه گوی شناور و احتمالا در اثر تحریک دامنه توسط سیالات منفذی ایجاد شده است؛ وجود چند پک مارک فعال در منطقه لغزشی این مسئله را تایید می کند.
حسین دوست محمدی علی ارومیه ای
ویژگیهای ژئومکانیکی توده سنگ را می توان بوسیله داشتن اطلاعات کافی از وضعیت ناپیوستگیها در سنگ و ویژگیختی سنگ بکر ارزیابی نمود. بوسیله تحقیقات صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی میتوان این اطلاعات را بدست آورد. هدف از این تحقیق انجام یکسری مطالعات زمین شناسی مهندسی و ارزیابی پارامترهای ژئومکانیکی توده سنگ، بمنظور تحلیل پایداری و در صورت نیاز طراحی سیستم نگهداری یک فضای زیرزمینی در توده سنگهای درزه دار می باشد.محدوده مورد مطالعه، بخشی از زاگرس چین خورده است که سنگهای کربناته سازند سروک تشکیل شده است و واحدهای آن شامل توالی از لایه های نازک تا ضخیم آهکی با سن کرتاسه میباشد.نکته مهم و حائز اهمیت در ارزیابی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی توده سنگ، داشتن اطلاعات کافی در مورد وضعیت ناپیوستگیهاست. زیرا، ناپیوستگیها موثرترین و مهمترین عامل در تغییر کیفی توده سنگ هستند. در این راستان مطالعات و برداشتهای صحرایی بمنظور مشخص شدن موقعیت فضایی و هندسی ناپیوستگیها و سایر خصوصیات آن انجام گرفت.با داشتن اطلاعات حاصل از مطالعات آزمایشگاهی و صحرایی، رفتار سطوح ناپیوستگی مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتا طبقه بندی توده سنگ و تخمین پارامترهای مقاومتی آنها با روشهای متداول و همچنین روش جدیدی بنام شاخص توده سنگ (rmi) انجام شد.تحلیل پایداری و طراحی سیستم نگهداری مناسب با استفاده از روشهای تجربی، تئوری بلوکی (نرم افزار unwedge) و روش عددی (نرم افزار phases) صورت پذیرفت.نتایج این تحقیق و تحلیلهای انجام شده نشان می دهد که، ناپایداریها بطور عمده تحت کنترل عوامل ساختاری می باشد، از اینرو استفاده از سیستم نگهداری توام میل مهار و بتن پاشی مناسب به نظر می رسد.