نام پژوهشگر: رجبعلی شیخ زاده
مهدی محمدی مصیب پهلوانی
یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی منطقه ای و برنامه ریزی اقتصادی، توجه به مزیت نسبی بخش ها و فعالیت های مختلف اقتصادی است. استفاده بهینه از مزیت های نسبی مناطق مختلف و اتخاذ تدابیر و راهبردهای مناسب جهت رقابتی کردن این مزیت ها، با اولویت مزیت های منابع انسانی متخصص، موقعیت جغرافیایی، ذخایر و امکانات طبیعی آن مناطق قابل تحقق است. این امر نیز مستلزم شناخت مزیت های نسبی منطقه ای و جهت دهی فعالیت های اقتصادی، سرمایه های فیزیکی و تأمین نیروی انسانی متخصص متناسب با آن می باشد. هدف پایان نامه حاضر بررسی مزیت نسبی ارزش افزوده ای بخش های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان و مقایسه آن با جهت گیری های آمایش سرزمین می باشد. برای این منظور و با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی منطقه ای سعی شده تحلیلی علمی از مزیت های نسبی استان و روند تغییرات ارزش افزوده بخش-های اقتصادی استان طی سال های 1379 ، 1383 و 1387 ارائه گردد. ضمن این که با شناسایی بخش ها و فعالیت های دارای مزیت، اولویت های توسعه اقتصادی پایدار و بستر مناسب جهت توسعه استان فراهم گردد. در نهایت با مقایسه اولویت های مذکور با راهبردها و اهداف سند چشم انداز توسعه استان سیستان و بلوچستان، میزان انحراف از واقعیت های موجود اقتصادی استان مشخص شده و تعیین گردد آیا با وضعیت موجود مزیت ها و اولویت های اقتصادی، استان به سمت و سوی چشم انداز آینده حرکت می کند یا خیر؟ نتایج پایان نامه که با استفاده از شاخص مزیت نسبی آشکار شده و تغییرات ساختاری به دست آمده، بیان گر این است که با توجه به تاکید سند چشم انداز توسعه برای گسترش بخش ها و فعالیت های کشاورزی، صنعت و معدن و هم چنین خدمات تنها فعالیت های "جنگلداری و ماهیگیری" در بخش"کشاورزی و ماهیگیری"، فعالیت های "ساخت محصولات غذایی و انواع آشامیدنی ها، ساخت منسوجات، ساخت پوشاک، عمل آوری و رنگ کردن خز، ساخت چوب و محصولات چوبی و ساخت سایر محصولات کانی غیر فلزی" در بخش"صنعت و معدن" و فعالیت های "امور انتظامی، آموزش ابتدایی، بهداشت و درمان دولتی و حمل و نقل " در بخش"خدمات" طی دوره مورد بررسی (1379 تا 1387) دارای مزیت بوده اند.
مهدیه دهباشی مصیب پهلوانی
محیط زیست یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار به شمار می آید و در این راستا تلاش می شود فرآیند توسعه به گونه ای طراحی شود که ضمن حد اکثر سازی ارزش افزوده فعالیتهای اقتصادی ،نظام طبیعت پویایی تعادلی خود را از دست ندهد(مراد حاصل ومزینی، 1385). واقعیتهای پیرامون ما نشان میدهد که کره زمین دستخوش بحران زیست محیطی است. تخریب لایه ازن ، گرم شدن زمین ، افزایش گازهای گلخانه ای ،تغییر اقلیم ، تشدید تعداد دفعات وقوع و شدت مخاطرات طبیعی ، باران های اسیدی ، بیابان زدایی مثالهایی از اثرات جهانی زیست محیطی هستند که هم اکنون بعضا در ایران نیز مشاهده میشود.(سایت سازمان حفاظت محیط زیست) . در مطالعات کاربردی، محدوده های خاص از انواع آلودگی مدنظر قرار میگیرد. دراین مطالعه نیز از مجموع آلودگی ها آلودگی هوا مبنای عمل قرارگرفته است.چرا که این نوع آلودگی در مقایسه با سایر انواع آن (آلودگی آب، آلودگی صوتی و... ) شیوع بیشتری داشته و به صورت نسبی زندگی انسان ها را در طیف وسیع تری تحت تاثیر قرار می دهد (بران ، 2008 ) لذا تحلیلها با تاکید بر آلودگی هوا صورت می گیرد آلودگی هوا عمدتاً شامل دی اکسیدکربن (co2) ،(ch) هیدروکربن ها و (nox) نیترات ها(co) مونوکسیدکربن، دی اکسیدگوگرد (so2) و ذرات معلق (spm) می شود (کازرونی و فشاری، 1389) . بنابر این همانطور که عنوان شد در این تحقیق از مجموعه آلودگی ها، آلودگی هوا مدنظر میباشد و از مجموع گازهای آلاینده موجود، دی اکسید گوگرد (so2) به عنوان شاخص آلودگی انتخاب شده است. به دلیل همبستگی بالای میزان انتشار دی اکسید گوگرد با سایرگازهای آلاینده و همچنین واکنش سریع این گاز با بخار آب و تولید اسیدهای سولفوریک که همراه ریزش های جوی به زمین میرسند این باعث میشود باران اسیدی تولید گرددوبررسی ها حاکی از این است که این موجب پایین امدن ph رودخانه ها و بهم خوردن تعادل اکولوژیک در بسیاری از مناطق گردیده و نهایتا منجر به کاهش حاصلخیزی خاک ،خسارت به آبزیان،توقف تولید مثل ماهی،خسارت به گیاهان و غیره خواهد شد.(گلکار و فرهمند، 1389) بنابراین میزان تولید و انتشار این آلاینده معیار مناسبی برای کل آلودگی رها شده در اقتصاد و شاخصی برای کیفیت محیط زیست به حساب می آید. این موضوع در عالم واقع نیز قابل مشاهده است چرا که باتوجه به وجود هم زمان انواع آلودگی ها در هوا در هر مقطع از زمان، مشاهده شده که گاز دی اکسید گوگرد بیشترین فراوانی را در قالب ترکیبات مختلف از انواع گازهای آلاینده دارد (پژویان و تبریزیان، 1387). لازم به ذکر است که در تحقیقات مشابه خارج از کشور نیز در خصوص بررسی پدیده هایی چون منحنی زیست محیطی کوزنتز وگریزگاه آلودگی چنین رویکردی مدنظر قرار گرفته است. در زمینه بررسی رابطه بین حجم تجارت، رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست مطالعات متعددی در خارج کشور صورت گرفته که عمده این مطالعات در کشورهای توسعه یافته انجام شده است. علاوه بر این در اکثر مطالعات تجربی صورت گرفته نیز به صورت بین کشوری به بررسی اثر تجارت بر شاخصهای کیفیت زیست محیطی پرداخته شده که در این صورت نتایج تحقیق به انتخاب شاخص آلایندگی محیط زیست و همچنین گروه کشورهای مورد بررسی حساس خواهد بود.(کازرونی وفشاری، 1388)همچنین مطالعات تجربی قبلی با کاربرد داده های گروهی کشورها،پیچیدگی محیط اقتصادی و تاریخی کشورها را به خوبی منظور نمیکنند در حالی که ویژگی های متفاوت و پویایی های اقتصادی متفاوت کشورها در عکس العمل میان نهاده ها به جهتهای علیتی متفاوتی منجر خواهد شد (لطفعلی پور و دیگران، 1389) بنابراین ضروری به نظر میرسد که برای ارائه توصیه سیاستی مناسب در مورد یک کشور، به صورت تک کشوری به بررسی رابطه بین حجم تجارت، رشد اقتصادی و شاخصهای کیفیت زیست محیطی پرداخته شود. از طرفی جوامع انسانی نیز به به محیط زیست طبیعی وابسته هستند و جمعیت ،یک بخش مهم از تقابل انسان و محیط زیست محسوب می شود و از آنجائیکه در آموزه های اقتصادی توسعه اقتصادی به صورت اجتناب ناپذیر به توسعه مصرف منابع و ذخائر انرژی وابسته است و همراه با آن اثر شهرنشینی نیز روی مصرف انرژی و محیط زیست قابل تامل است(یاوری و احمد زاده، 1389) بنابراین آگاهی از پیامدهای تغییرات جمعیتی با توجه به روند فزاینده مصرف انرژی در ایران برای برنامه ریزی و سیاستگذاری های آتی میتواند اثر بخش باشد. در این پژوهش سعی خواهد شد، رابطه بین توسعه تجارت و رشد اقتصادی با کیفیت محیط زیست در اقتصاد ایران با توجه به اثرات کوتاه مدت و بلندمدت در طی دوره زمانی مورد بررسی، با استفاده از داده های سری-زمانی ، آزمون شده و صحت هر یک از فرضیات تحقیق ارزیابی شود. فرضیات:1-گسترش حجم تجارت، تأثیر معنیداری بر شاخصهای کیفیت زیست محیطی دارد. 2-رشد اقتصادی تأثیر معنیداری بر شاخصهای کیفیت زیست محیطی دربلند مدت دارد 3-مصرف انرژی تاثیر معنی داری بر شاخصهای کیفیت زیست محیطی دارد. 4-گسترش شهر نشینی منجر به افزایش آلودگی محیط زیست میشود. هدف اصلی : بررسی ارتباط بین رشد اقتصادی و تجارت با تخریب محیط زیست. اهداف فرعی: • بررسی تئوریک و نظری شاخص های کیفیت زیست محیطی. • اندازه گیری و تحلیل تاثیر متغیرهای مورد مطالعه این تحقیق مثل تولید ناخالص داخلی، درجه باز بودن تجارت، مصرف انرژی و جمعیت شهرنشین بر روی شاخص آلایندگی هوا(so2) در ایران طی سال های مورد مطالعه .
احسان فارسی مقدم باقر کرد
یکی از محصولات اساسی مورد نیاز در زندگی انسان سیمان می باشد و هر ساله برای تامین تقاضای نقاط مختلف کشور به آن ، حجم عظیمی از این محصول در شبکه حمل و نقل کشور جریان پیدا می کند. برنامه ریزی دقیق برای تامین به موقع این نیاز و کاهش هزینه های حمل و نقل آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به اینکه کارخانه سیمان سیستان، فاقد یک مدل ریاضی مبتنی بر یافته های علمی- پژوهشی است، در این پژوهش، هدف محقق یافتن یک مدل ریاضی مناسب با استفاده از الگوریتم حمل و نقل جهت فروش سیمان در داخل و خارج از کشور می باشد. برای بدست آمدن الگوی بهینه فروش سیمان سیستان، با کمک نرم افزار آماری لینگو پس از دریافت داده های مربوط به تقاضا و مصرف سیمان در مقاصد این کارخانه، اقدام به حل دو سناریوی متفاوت گردید. در سناریوی اول مدل فعلی حمل و نقل سیمان با استفاده از مدل حمل و نقل ساده بهینه سازی گردید که مسئله برنامه ریزی خطی با 29 متغیر تصمیم می باشد، یعنی به ازای هر شاخه مسیر، یک متغیر تصمیم وجود دارد. در سناریوی دوم، حل مدل حمل و نقل سیمان سیستان با استفاده از رویکرد ترکیبی به کمک الگوریتم حمل و نقل مرکب و کوتاهترین مسیر صورت گرفته است و یک مسئله برنامه ریزی خطی با 107 متغیر تصمیم می باشد. طبق نتایج و جواب این مدل، وضع موجود حمل و نقل مورد بررسی در سناریوی اول، غیر بهینه بوده است و هزینه ی حمل و نقل سیمان از کارخانه ی سیمان سیستان به مراکز خرید ( عامل های توزیع ) در وضع موجود 101685000000 ریال بوده است. با توجه به نتایج مربوط به حمل و نقل بهینه ی سیمان از کارخانه ی سیمان سیستان در به مراکز خرید یاد شده بر اساس جواب پایه ای ( بهینه ) معادل 93816650000 ریال برآورد شده است. به شرط ثابت بودن نرخ های مصوب حمل و نقل اعلام شده و با توجه به ثابت بودن فاصله ی مراکز خرید یاد شده از مبدا (کارخانه ی سیمان سیستان) عمل کردن در شرایط بهینه می تواند موجب اقدام صرفه جویانه در هزینه حمل و نقل سیمان گردد که این مقدار برابر تفاضل دو رقم یاد شده از یکدیگر است و برابر 7868350000 ریال است .
فهیمه حسین ابادی رجبعلی شیخ زاده
بیمارستان به عنوان مهمترین و پرهزینه ترین واحد نظام بهداشت و درمان شناخته می شود. افزایش هزینه های درمان و محدودیت منابع سبب شده است که بیمارستان به عنوان یک واحد اقتصادی مورد ارزشیابی اقتصادی قرار گیرد. این پژوهش کارایی یازده بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سالهای 1387 تا 1390 مطالعه می کند. پنج نهاده شامل تعداد پزشک، تخت، پرستار، سایر پرسنل، اتاق عمل و شش ستانده شامل میانگین روز بستری، ضریب اشغال تخت، فاصله چرخش تخت، پذیرش سرپایی، پذیرش بستری در نظر گرفته شد. در این حالت هفت بیمارستان در این سالها صد در صد کارا شناخته شدند. لذا برای تفکیک پذیری بیشتر کارایی بیمارستانها با کاهش تعداد نهاده ها و ستانده ها کارایی مجددا محاسبه گردید. کاهش تعداد نهاده و ستانده منجر به کاهش تعداد واحدهای کارا و نیز کاهش متوسط کارایی فنی می گردد. در مرحله بعد با در مظر گرفتن دو نهاده تخت و کادرفعال (ترکیب خطی و وزنی چند نهاده پزشک، پرستار، سایر پرسنل ) و دو ستانده تعداد بستری و سرپایی، متوسط کارایی فنی 748/0 محاسبه شد. سپس بیمارستانها رتبه بندی شدند. عمده ناکارایی مربوط به ناکارایی مقیاس و عمده مازاد مربوط به نهاده سایر پرسنل می باشد. اکثر بیمارستانها از نظر مدیریتی کارا بودند. (متوسط کارایی مدیریت 906/0)
طوبا شهرکی نسب مهدی کاظمی
دولت ها در سرتاسرجهان در حال استقبال از انقلاب دیجیتال به منظور ارتقا خدمات به شهروندان خود هستند. دولت الکترونیک به کاربرد اینترنت و شبکه گسترده جهانی در ارائه کارآمد و موثر خدمات و اطلاعات به شهروندان اشاره دارد.با این حال توسعه کیفیت خدمات و سیستم های تحویل اثربخش یکی از مهم ترین جنبه های دولت الکترونیک هستند بنابراین افزایش اثربخشی خدمات دولت الکترونیک در هزینه های مقرون به صرفه یکی از بحث های جالب توجه بوده است . هدف اصلی این تحقیق تعیین عوامل موثر بر اثربخشی طرح سامد(سامانه الکترونیکی ارتباط مردم با دولت) در استان سیستان و بلوچستان می باشد. به منظور شناسائی این عوامل، با بررسی مطالعات قبلی در زمینه اثربخشی خدمات دولت الکترونیک و پاسخگویی به شکایات شهروندان، عوامل مورد نظر(توسعه و بهبود استانداردها، ایجاد بستر مناسب برای تعامل آسان و مناسب، رضایت مندی مردم از خدمات عمومی، نظارت مردمی بر نحوه ارایه خدمات، سطح پاسخگویی، پاسخگویی سریع و رسیدگی موثر به تقاضای مردم و تسریع در انتقال و مشکلات مردمی) استخراج شدو مدل تحقیق آمد. نمونه مورد بررسی 351 نفر از مراجعه کنندگان به استانداری شهر زاهدان می باشد. این افراد دو دسته اند: افرادی که از طرح سامد استفاده نکرده اند، افرادی که از طرح سامد استفاده نموده اند. تحقیق حاضراز نوع توصیفی- پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است.پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون الفای کورنباخ 0.785بدست آمد که نشان از پایایی قابل قبول آن است. یافته های تحقیق نشان داد که تمامی عوامل بر اثربخشی طرح سامد تاثیردارند، که مهمترین این عوامل سطح پاسخگویی(درصورت عدم استفاده از طرح) و رضایت مندی مردم از خدمات عمومی (درصورت استفاده از طرح) می باشند و درمقابل کم اهمیت ترین عوامل توسعه و بهبود استانداردها (درصورت عدم استفاده از طرح)و ایجاد بستر مناسب برای تعامل آسان و مناسب (استفاده از طرح) می باشند.