نام پژوهشگر: رضا علی نوروزی
غلامحسین کریمی رضا علی نوروزی
هدف این پایان نامه بررسی مبانی، اصول و روش های تربیت اخلاقی و نیز شناخت موانع و آسیب های آن از نظر ملا احمد نراقی، معروف به فاضل نراقی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پایان نامه، روش کیفی از نوع تحلیلی- توصیفی، مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای است. برای این منظور در وهله ی نخست به آثار و تألیفات ملا احمد نراقی به ویژه کتاب معراج السعاده و سپس به کتاب ها و مقالاتی که درمورد تربیت اخلاقی بود مراجعه گردید. نظام اخلاقی فاضل نراقی مبتنی بر شناخت نفس و اعتدال قوا است. بر این اساس، مهم ترین نتایج و دستاوردهای این تحقیق عبارت است از: شناسایی مبانی تربیت اخلاقی شامل: ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قوای نفس و قابلیت نفس در وصول به کمال حقیقی، و شناسایی اصول تربیت اخلاقی شامل: شرافت و ارزشمندی انسان، ترتیب در اقتدا به سیر استکمال طبیعی طفل، غلبه قوه عاقله بر سایر قوا، محوریت شریعت، تقدم تشخیص بر سبب شناسی و درمان، تقدم تخلیه بر تحلیه، اکتساب، استمرار و مداومت و جامعیت. برای تحقق این اصول، روش هایی مانند: اجتناب از مصاحبت با بدان و پرهیز از شنیدن حکایات آنان، احتراز از تحریک قوه شهویه و غضبیه، مجالست با صاحبان اوصاف حسنه، مطالعه زندگی بزرگان و الگوهای موفق دینی و اجتماعی، مشاهده افعال و شنیدن احوال صاحبان اوصاف حسنه و مشاهده کیفیت سلوک آن ها، و مداومت در شنیدن چگونگی احوال و افعال بزرگان دین و ملت، مواظبت از اعمالی که آثار صفات طیبه است، تأمل در رفتار قبل از اقدام، استقصاء عیوب و تکرار و تلقین، به عنوان روش های حفظ صحت نفس، پرورش و کسب فضایل، و نیز روش عمل به ضد، سرزنش و ملامت نفس، تعذیب و تأدیب نفس، به عنوان روش های دفع و درمان رذایل شناسایی شده است. همچنین نتایج نشان داد که، موانع و آسیب های تربیت اخلاقی ناشی از عدم شناخت حقیقی از خود، نشناختن صحیح فضایل و خروج از اعتدال، وسوسه های شیطانی، فقدان بصیرت، خروج از ترتیب طبیعی کمال طفل، غفلت و سهل انگاری می باشد.
راضیه امامی محمد حسین حیدری
هدف این پژوهش بازشناسی مولفه های هویت فرهنگی و تبیین جایگاه آن ها در اهداف تعلیم و تربیت ایران است که از جمله طرح های تحقیق کیفی محسوب می شود. در این مطالعه، ضمن تبیین مفاهیم فرهنگ، هویت و هویت فرهنگی، مولفه های اساسی هویت فرهنگی، با مطالعه اسناد و کتب مرتبط، توسط محقق، بازشناسی و مورد تحلیل قرار گرفته است. برای اطمینان از صحت مولفه های گردآوری شده، با استفاده از فرم نظرسنجی دلفی، نظرات صاحب نظران و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت، جامعه شناسی و فرهنگ گردآوری شده و با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و درصد)، تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مولفه های هویت فرهنگی در ایران را می توان در چهار بعد دین(اماکن، مناسک، متون و رفتارهای دینی)، زبان(زبان فارسی، ادبیات فارسی، گویش ها و لهجه ها، خط و دیگر زبان های رایج)، تاریخ(اساطیر و تاریخ حماسی، جغرافیا، نمادهای ملی، لباس و پوشش، میراث فرهنگی، آداب و سنن و مفاخر علمی، ادبی و فرهنگی) و هنر(هنرهای نمایشی و تجسمی) تقسیم بندی نمود. نتایج حاصل از تحلیل اسناد مرتبط با اهداف تربیتی نیز، نشان دهنده ی توجه اندک به هویت فرهنگی و مولفه های آن در اهداف تعلیم و تربیت است که این امر نشان دهنده ی نیاز جدی نظام تربیتی ایران به بازنگری در اهداف تربیتی با تأکید بر مولفه های هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی است.
مهرنوش امینی محمد نجفی
هدف این پژوهش بررسی انسان از دیدگاه ملا هادی سبز واری و دلالت های تربیتی آن می باشد که دیدگاه فلسفی عرفانی سبز واری در مورد انسان و دلالت های تربیتی آن در خصوص عناصر تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش که از جمله طرح های تحقیق کیفی به شمار میرود، بر اساس نگرش اسمیت مبنی بر استنتاج دلالت های تربیتی از فلسفه خاص شکل گرفت و با این دید گاه که بین فلسفه و تعلیم و تربیت رابطه وجود دارد به تبیین و استخراج دلالت های تربیتی از دیدگاه سبز واری درباره انسان پرداخته شد. در این مطالعه ضمن تبیین دید گاه سبزواری درباره انسان که شامل بررسی رابطه جسم و روح، قدمت یا حدوث نفس ناطقه، مراتب نفس، وحدت نفس و تشکیک وجود، تکامل نفس با حرکت جوهری و انسان کامل است، با تشریح مقوله های مطرح در این حوزه، ارائه تعلیم و تربیت مرتبط با این مباحث به صورت یک چهار چوب پیشنهادی در قالب مراحل، اهداف، اصول و روش ها و معلم و متعلم مورد بحث قرار گرفته است. نتایج حاصل از انجام پژوهش حاضر در بحث مراحل تعلیم و تربیت با توجه به مراتب نفس به تقسیم بندی مختلف انجامید. در بخش اهداف، مهمترین هدف غایی تعلیم و تربیت قرب الهی و فنافی الله است و اهداف واسطه ای در راستای این هدف غایی مورد بررسی قرار گرفته است. اصول تعلیم و تربیت بنا بر مبناهای فلسفی دید گاه سبز واری در باره انسان عبارتنداز : پرورش قوای حسی، پیوستگی و استمرار تعلیم و تربیت، تغییر و باز آفرینی، جامعیت، تناسب، توجه به تفاوت های فردی، تدریجی بودن تعلیم و تربیت و. . . روش های تعلیم و تربیت نیز مبتنی براین مبناها است که شامل روش های پرورش قوای حسی، تخیل و عقل بوده، به علاوه روش های تکمیلی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در بحث معلم و متعلم علاوه بر رابطه آنها ویژگی های این دو رکن اصلی تعلیم و تربیت تبیین شده است.
رحمان طالش بهرامی رضا هویدا
هدف این پژوهش بررسی رابطه دینداری با فرهنگ مشارکتی بین کارکنان دانشگاه اصفهان بود. دینداری یک نظام عملی مبتنی بر اعتقادات است که در قلمرو ابعاد فردی و اجتماعی از جانب پروردگار برای هدایت انسانها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال گردیده و شامل عقاید،باورها،نگرش ها و رفتارهاست که با هم پیوند دارند و یک احساس جامعیت را برای فرد تدارک می بیند.و دارای چهار بعد اعتقادی،عاطفی،پیامدی و مناسکی می باشد. فرهنگ مشارکتی نوعی از فرهنگ سازمانی که کارکنان را به در گیری،ایجاد حس مالکیت و مسئولیت تشویق می کند و سه شاخص توانمند سازی،تیم مداری و توسعه توانایی را در بر می گیرد.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی92-1391 بوده که تعداد آنها 501نفر می باشد. از این تعداد 218 نفر از کارکنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه آماری، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه دینداری سراج زاده(1377) بر اساس مدل گلاک و استارک با27 سوال ونیز پرسشنامه فرهنگ مشارکتی مدل دنیسون (2006) با15 سوال در طیف 5 درجه ای لیکرت می باشد. ضریب پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هرکدام از پرسشنامه ها به ترتیب 82/0 و 83/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصله نیز از شاخص های آمار توصیفی( جدول توزیع فراوانی،میانگین، درصد،و...) و شاخص های آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون tتک نمونه ای ، آزمونtمستقل و تحلیل واریانس یک راهه(آنوا)) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین دینداری با فرهنگ مشارکتی رابطه مثبت وجود دارد) 05/0(p<. بین بعد اعتقادی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری(05/0 >p) وجود دارد. بین بعد پیامدی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری وجود ندارد(05/0<p). بین بعد عاطفی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری وجود ندارد(05/0<p). بین بعد مناسکی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری در سطح (05/0 >p) وجود دارد. از بین دینداری کارکنان بر اساس ویژگی های دموگرافیک(سن،جنس،تححصیلات)فقط بین دینداری بر اساس سن و تحصیلات تفاوت وجود دارد.بین ادراکات کارکنان از فرهنگ مشارکتی بر اساس ویژگی های موگرافیک(سن،جنس، تحصیلات)تفاوت وجود دارد.
حسن هاشمی اردکانی حسنعلی بختیار نصر آبادی
چکیده ندارد.