نام پژوهشگر: علی فرهودیان
اکرم اصغری عباس پورشهباز
چکیده طرح مسئله: پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد شخصیتی و مکانیسم های مقابله ای اثر گذار در عود سوء مصرف کنندگان مواد تحت درمان با متادون صورت گرفت روش: در یک پژوهش آینده نگر 210 معتاد که در طول یک ماه اول سال 89 به مراکز متادون نگه دارنده شهر مشهد وارد شده بودند، به روش نمونه گیری هدفدار انتخاب و به کمک سه پرسشنامه که عبارتند از فرم کوتاه سیاهه سرشت و منش (کلنینجر و همکاران، 1993 )، چک لیست مهارت های مقابله ای (کارور و همکاران، 1989) و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1978) مورد بررسی قرار گرفتند و به مدت 6 ماه پیگیری شدند. داده ها به کمک آزمون تی مستقل تحلیل شدند. یافته ها: بیمارانی که عود داشتند در مقایسه با گروه غیر عود در ابعاد نوجویی و آسیب گریزی نمره بالاتر و در ابعاد خود جهت دهی و همکاری نمره پایین تری به دست آوردند. در ابعاد شخصیتی پشتکار و پاداش خواهی بین دو گروه تفاوتی دیده نشد. همچنین افراد در گروه عود در مقایسه با گروه غیر عود از پاسخ های مقابله ای غیر موثر بیشتر استفاده می کردند درحالیکه گروه غیر عود بیشتر پاسخ های مقابله ای مسأله مدار را به کار می بردند. در سبک هیجان مدار تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: شناسایی ابعاد شخصیتی و مکانیسم های مقابله ای اطلاعات ارزشمندی را برای شناسایی ماهیت و عوامل تاثیر گذار در عود فراهم می کند و دارای دلالت های درمانی خوبی برای حوزه درمان و پیشگیری از عود است. کلید واژه ها: عود ، ابعاد شخصیتی ، مکانیسم مقابله ای ، متادون نگهدارنده
بنفشه مهاجرین ایروانی بهروز دولتشاهی
هدف: این مطالعه به مقایسه ابعاد بدتنظیمی هیجانی در افرا وابسته به مواد اپیوئید و مواد محرک می پردازد. روش: مطالعه حاضر در چارجوب، یک طرح علی ـ مقایسه می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان 20 تا 50 ساله وابسته به مواد اپیوئیدی و مواد محرک که در فاصله زمانی اسفند 1390 تا مرداد ماه 1391 به مراکز تولد دوباره مراجعه کرده و در آنجا بستری شدند. از این جامعه آماری با روش نمونه گیری قضاوتی نمونه ای به حجم 140 نفر، هفتاد فرد وابسته به اپیوئید و هفتاد فرد وابسته به مواد محرک انتخاب شدند و پرسشنامه مشخصات فردی c-dap، پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی و پرسشنامه تنظیم هیجانی را تکمیل نمودند. نتایج: نتایج نشان می دهد که افراد وابسته به مواد اپیوئید در پذیرش هیجان منفی، ناتوانی در انجام عمل هدفمند، کنترل تکانه، آگاهی از هیجان منفی، استفاده از راهکارهای تنظیم هیجانی ، وضوح هیجانی، ارزیابی مجدد و فرونشانی دشواری بیشتری نشان می دهند( p< 0/05). نتیجه گیری: افراد وابسته به اپیوئید در مقایسه با افراد وابسته به مواد محرک، از بدتنظیمی بیشتری رنج می بردند و در نتیجه این مولفه می تواند در درمان های این اختلال مورد توجه قرار گیرد.
محمود توکلی علی فرهودیان
مقدمه:در طی دو دهه اخیر فعالیتهای مربوط به کاهش تقاضا وبویژه درمان و بازتوانی معتادان در ایران ارتقائ چشمگیری یافته است.هم اکنون آلترناتیوهای متعدد درمانی از جمله مراکز درمان سرپایی و بستری،روشهای پرهیز مدار و ایمان مدار از جمله معتادان گمنام و مراکز خیریه تولدی دوباره بصورت دارویی و غیر دارویی فعالیت می کنند.روش سم زدایی و درمان در جمعیت خیریه احیای انسانی(کنگره60)بصورت انحصاری بوده و با جایگزینی شربت تریاک و کاهش تدریجی آن( طی 11ماه)و همچنین گروه درمانی و معنویت درمانی می باشد. روش تحقیق:پژوهش مذکور مطالعه ای ، اقتصادی و توصیفی است که در مدت3 ماه (بدو ورود،یکماه و سه ماه بعد درمان) بصورت طولی و همگروهی انجام شده است.همچنین در این پژوهش کیفیت زندگی در سه نوبت بر اساس پرسشنامه استاندارد شدهsf36 مورد ارزیابی قار گرفته است.افراد در تحقیق شامل کلیه معتادان بالای 40سالی است، که به این انجمن جهت سم زدایی و درمان مراجعه نموده اند. انتخاب نمونه هابه روش نمونه گیری در دسترس بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی،وچک لیست بررسی وضعیت پرداخت هزینه های درمانی (پرداخت مستقیم و غیر مستقیم)به سیستم درمان می باشد،سپس داده ها با نرم افزار spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها:از مجموع33نفر، 15 نفر بالای 50سال و3نفر بیشتر از60 بوده اند. ماده سوء مصرفی شامل تریاک با فراونی12نفر( 36.4%)، کراک و هروئین 14نفر(42.2%)،بالاتریندرصد شیوع را داشتند.میانگین ماهیانه هزینه سوء مصرف مواد برای هر نفر بطور متوسط 849/159تومان می باشد. بحث و نتیجه گیری: دربررسی هزینه فایده وبا توحه به کسر نهایی 058/0 و مبلغ خالص 474/774/16تومان پس انداز شده می توان نتیجه گرفت که از منظر هزینه فایده اقدامات درمانی و سم زدایی انجمن فوق الذکر بسیار اثربخش بوده است.در بخش دوم مطالعه و برای تمامی زیر مقیاسهای کیفیت زندگی،p value زیر 05/. گزارش گردیده است که نشانگر موثر بودن سم زدایی در ارتقائ کیفیت زندگی است.فقط برای دو سئوال "به نظر می رسد که من نسبت به دیگر افراد راحت تر مبتلا به بیماری می شوم"و "سلامتی من مثل دیگر افرادی است که می شناسم"نظر فرد در سه دوره تغییر نکرده است(value.219 p وvalue.130 p). شاید بتوان گفت که درمانهای کوتاه مدت بر روی تغییر"نگرش عمیق فرد نسبت به خود"شاید کم اثر باشد.وتغییر نگرش بنیادی و و عمیق نیاز به برنامه های بازتوانی طولانی مدت تری داشته باشد.
صفورا محمدیان عباس پورشهباز
هدف: نظر به اهمیت نقش مت آمفتامین در بروز علائم روان پریشی در مصرف کنندگان مت آمفتامین این پژوهش با هدف تعیین عوامل پیش بینی کننده ی ابتلا به روان پریشی در مصرف کنندگان مت آمفتامین انجام شده است. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 120 نفر مرد و زن در دو گروه مصرف کنندگان مت آمفتامین مبتلا به روان پریشی و مصرف کنندگان مت آمفتامین غیرمبتلا به روان پریشی که به مراکز ترک اعتیاد و بیمارستان روان پزشکی رازی در طول زمستان 1391 مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس ملاک های ورود انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنیا(panss)، مقیاس سازگاری پیش مرضی(pas)، پرسشنامه الگوی مصرف مواد c-dap، مصاحبه ی ساختاریافته scid در مورد ملاک های اختلال روان پریشی و اختلالات وابسته و پرسشنامه سرشت و منش(tci). یافته ها: در گروه مصرف کنندگان مت آمفتامین مبتلا به روان پریشی تعداد سال های مصرف مت آمفتامین و تعداد سال های مصرف مواد به طور کلی بیشتر از گروه مصرف کنندگان مت آمفتامین غیرمبتلا بود. سن شروع مصرف مواد در مبتلایان پایین تر بود. سازگاری پیش مرضی در مبتلایان ضعیفتر و سابقه ی اختلالات سایکوتیک در بستگان درجه اول مبتلایان بیشتر بود. در مولفه ی خصوصیات شخصیتی تفاوتی بین دو گروه یافت نشد. نتیجه گیری: عوامل پیش بینی کننده 25% از واریانس علائم مثبت و منفی روان پریشی را تبیین می کردند. کلیدواژه: مت آمفتامین / روان پریشی ناشی از مت آمفتامین/عوامل پیش بینی کننده
لیلا لشنی منوچهر ازخوش
چکیده: هدف: تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد(act) همراه با ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی همسران جانبازان ضایعات نخاعی انجام شد. روش: چهار نفر از همسران جانباز ضایعات نخاعی که بر اساس مقیاس زناشویی انریچ، رضایت زناشویی پایینی داشتند به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه استفاده شد. شرکت کنندگان در مرحله خط پایه(3الی 6هفته) و دوره پیگیری(دو ماهه) پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه افسردگی بک(bdi-ii) پرسشنامه اضطراب بک(bai) و پرسشنامه پذیرش و عمل(aaq) را تکمیل نمودند. یافته ها: دادهها به روش تحلیل چشمی نمودارها و تعیین درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(act) در افزایش رضایت زناشویی و کاهش افسردگی و اضطراب شرکت کنندگان موثر واقع شد همچنین نمره پذیرش و عمل(aaq) آزمودنیها به طور قابل توجهی بالا رفت اما در زیرمقیاسهای رضایت زناشویی در نمره رابطه جنسی تغییری حاصل نشد همچنین در نمره جهت گیری مذهبی تغییر قابل توجهی انجام نگردید اما در دیگر حیطه ها نمرات آزمودنیها افزایش یافت. نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد(act) همراه با ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی، افسردگی، اضطراب و افسردگی همسران جانبازان ضایعات نخاعی موثر واقع شده است. کلمات کلیدی: مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد(act)، ذهن آگاهی، رضایت زناشویی
عباس شمسعلی نیا کیان نوروزی
مقدمه: مصرف موادمخدربه عنوان یکی از جدی ترین معضلات بشری و یکی از پیچیده ترین پدیده های انسانی در سال های اخیرمطرح بوده است. ازآنجاکه سوء مصرف موادماهیتی مزمن داردمی بایست برای برنامه ریزی درمانی آن نیزهماننددیگرشرایط مزمن رفتارنمود. در درمان این پدیده بربهره گیری ازراهکارهای مختلف وهمچنین رویکردی کل نگروچندبعدی تاکیدمی شود . همانند سایر بیماری¬های مزمن، عود مهم ترین مانع درمسیر بهبودی ماندگار می باشد. همچنین ماهیت چند بعدی این پدیده، نگاهی چند رشته ای به آن رامی طلبد. این مطالعه باهدف تبیین فرایند بهبودی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر صورت گرفت. مواد و روش مطالعه: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با استفاده از رویکرد تئوری زمینه در سال 92-1391انجام شد. مشارکت کنندگان شامل 46 نفر(بیمار، خانواده بیمار ، اعضای تیم بهداشت ودرمان، مددیار وپلیس )بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند و نظری وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه¬انفرادی نیمه ساختار یافته استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کد گذاری سه مرحله ای( باز، محوری و انتخابی) اشتراوس و کوربین 1998 انجام شد. جهت افزایش استحکام یافته ها، از معیارهای لینکلن و گوبا استفاده گردید. نتایج: یافته های این مطالعه در قالب سه طبقه درک نیاز به رهایی از اعتیاد، قدم نهادن در مسیر بهبودی و بازسازی زندگی دسته بندی شدند. در این مطالعه بازسازی زندگی به عنوان متغیرمرکزی مشخص شدکه خود مشتمل بر زیر طبقات بهبودی جسمی، بهبودی روحی- روانی، بهبودی معنوی و بهبودی اجتماعی بود. نتیجه¬گیری: یافته¬ها نشان داد که بهبودی، فرایندی چند بعدی، تعاملی و متاثر از عوامل مختلف است. در این پژوهش، طیفی از عوامل تاثیر گذار بر فرایند بهبودی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر شناسایی شدند.عوامل بازدارنده شامل بیکاری، داشتن خانواده معتاد، انگ اعتیاد، وسوسه، لغزش و عودبودند. حمایت¬های خانواده، مشاوره درمانی، مددکاری اجتماعی و مددیاری عوامل تسهیل کننده راشامل می شدند. همچنین نتایج نشان داد که به منظور مقابله با عوامل بازدارنده وتسهیل در پیشرفت بیمار در بازسازی زندگی، ازراهکارهایی مانند تدابیر رفتاری و توسل به معنویت استفاده شده است. درک این عوامل به توسعه بدنه دانش وهمچنین درک پرستاران و سایر ارائه کنندگان خدمات سلامت ،خانواده¬ها و سیاست گزاران در راستای بکارگیری راهکارهای اثر بخش، عوامل تسهیل کننده، رفع موانع و ارتقاء کیفیت زندگی مصرف کنندگان مواد مخدر در دوران بهبودی کمک کننده خواهدبود.∃
عصمت خالقی غنچه راهب
طرح مسئله: این پژوهش به منظور بررسی تاثیر مداخلات مددکاری اجتماعی با رویکرد سیستماتیک بر پیشگیری از عود و افزایش سلامت عمومی در افراد وابسته به مواد در مراکز ترک اعتیاد گیلان انجام شده است . روش:.این طرح از نوع آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) است. نمونه مورد مطالعه 60 نفر از بیمارانی که وابستگی به مواد داشته اند و در حال ترک در مراکز ترک اعتیاد گیلان بود ه اند را تشکیل داد . این افراد از آذر ماه 92 تا اردیبهشت 93 از خدمات مراکز بهره برده اند و نمونه مورد مطالعه براساس شرایط ورود به تحقیق انتخاب شده اند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(30نفر) و کنترل(30نفر) قرار گرفتند . گروه آزمایش طی 10 جلسه مورد مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند . در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شده و4 ماه بعد نیز پیگیری انجام گرفت . داده ها از طریق پرسشنامه پیشگیری از عود و سلامت عمومی جمع آوری شد . یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و t نشان داد که مداخلات مددکاری اجتماعی با رویکرد سیستماتیک بر پیشگیری از عود و افزایش سلامت عمومی بیماران وابسته به مواد که در حال ترک بوده اند ، موثر بوده است. نتایج: با توجه به به تحقیق صورت گرفته ماهیت حضور مددکاران اجتماعی در مراکز ترک اعتیاد بسیار موثر بوده و می تواند بر پیشگیری از عود ، کاهش فشار روانی ، افزایش شناخت بیمار از خود و انجام رفتار مناسب جامعه تاثیر بسزائی بگذارد. کلید واژه: مددکاری اجتماعی ، پیشگیری از عود ، رویکرد سیستماتیک ، سلامت عمومی ،افراد وابسته به مواد
حمید خاکباز منوچهر ازخوش
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (act) بر تنظیم هیجانی افراد وابسته به مت¬آمفتامین بازتوانی شده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش¬آزمون و پس¬آزمون [و پیگیری همراه با گروه کنترل] استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، هم? افراد وابسته به مت¬آمفتامین بازتوانی شده بودند که به مراکز درمانی اقامتی یا سرپایی در شهر تهران مراجعه کرده بودند. در این پژوهش 40 نفر از افراد وابسته به مت¬آمفتامین بازتوانی شده که در مرحل? ترک مواد به سر می¬بردند، انتخاب شدند. سپس از این تعداد، 30 نفر از افرادی که نسبت به میانگین گروه نمره بالاتری در مقیاس مشکل در تنظیم هیجان کسب کردند، 15 نفر به صورت تصادفی، در گروه آزمایش، و 15 نفر دیگر در گروه کنترل گمارش شدند. جلسات گروه درمانی شامل هشت جلسه، هفته¬ای 2 بار و هر بار به مدت 90 دقیقه بود. ابزار پژوهش حاضر مقیاس تنظیم هیجان گراتز و رومر (2001) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه¬گیری مکرر، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. یافته¬ها: یافته¬ها نشان دادند که میانگین نمر? تنظیم هیجان و خرده مقیاس¬های آن در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری اختلاف معناداری وجود داشت. یافته¬ها بیانگر اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود تنظیم هیجانی افراد وابسته به مت¬آمفتامین بازتوانی شده بود (001/0>p).نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد به صورت گروهی می¬تواند به طور معنادار و اثربخش نمرات تنظیم هیجان و ابعاد آن (عدم پذیرش، عدم دستیابی به اهداف، مشکل در کنترل تکانه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان) را کاهش دهد اما نتوانست بعد فقدان وضوح هیجانات و فقدان آگاهی هیجانی را به طور معنادار کاهش دهد.
محمود توکلی علی فرهودیان
در طی دو دهه اخیر فعالیتهای مربوط به کاهش تقاضا وبویژه درمان و بازتوانی معتادان در ایران ارتقائ چشمگیری یافته است.هم اکنون آلترناتیوهای متعدد درمانی از جمله مراکز درمان سرپایی و بستری،روشهای پرهیز مدار و ایمان مدار از جمله معتادان گمنام و مراکز خیریه تولدی دوباره بصورت دارویی و غیر دارویی فعالیت می کنند.روش سم زدایی و درمان در جمعیت خیریه احیای انسانی(کنگره60)بصورت انحصاری بوده و با جایگزینی شربت تریاک و کاهش تدریجی آن( طی 11ماه)و همچنین گروه درمانی و معنویت درمانی می باشد. روش تحقیق:پژوهش مذکور مطالعه ای ، اقتصادی و توصیفی است که در مدت3 ماه (بدو ورود،یکماه و سه ماه بعد درمان) بصورت طولی و همگروهی انجام شده است.همچنین در این پژوهش کیفیت زندگی در سه نوبت بر اساس پرسشنامه استاندارد شدهsf36 مورد ارزیابی قار گرفته است.افراد در تحقیق شامل کلیه معتادان بالای 40سالی است، که به این انجمن جهت سم زدایی و درمان مراجعه نموده اند. انتخاب نمونه هابه روش نمونه گیری در دسترس بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی،وچک لیست بررسی وضعیت پرداخت هزینه های درمانی (پرداخت مستقیم و غیر مستقیم)به سیستم درمان می باشد،سپس داده ها با نرم افزار spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها:از مجموع33نفر، 15 نفر بالای 50سال و3نفر بیشتر از60 بوده اند. ماده سوء مصرفی شامل تریاک با فراونی12نفر( 36.4%)، کراک و هروئین 14نفر(42.2%)،بالاتریندرصد شیوع را داشتند.میانگین ماهیانه هزینه سوء مصرف مواد برای هر نفر بطور متوسط 849/159تومان می باشد. بحث و نتیجه گیری: دربررسی هزینه فایده وبا توحه به کسر نهایی 058/0 و مبلغ خالص 474/774/16تومان پس انداز شده می توان نتیجه گرفت که از منظر هزینه فایده اقدامات درمانی و سم زدایی انجمن فوق الذکر بسیار اثربخش بوده است.در بخش دوم مطالعه و برای تمامی زیر مقیاسهای کیفیت زندگی،p value زیر 05/. گزارش گردیده است که نشانگر موثر بودن سم زدایی در ارتقائ کیفیت زندگی است.فقط برای دو سئوال "به نظر می رسد که من نسبت به دیگر افراد راحت تر مبتلا به بیماری می شوم"و "سلامتی من مثل دیگر افرادی است که می شناسم"نظر فرد در سه دوره تغییر نکرده است(value.219 p وvalue.130 p). شاید بتوان گفت که درمانهای کوتاه مدت بر روی تغییر"نگرش عمیق فرد نسبت به خود"شاید کم اثر باشد.وتغییر نگرش بنیادی و و عمیق نیاز به برنامه های بازتوانی طولانی مدت تری داشته باشد. کلید واژه: اعتیاد یا وابستگی-سالمندی و سوء مصرف مواد-انجمن کنگره 60 و درمان وبازتوانی معتادان
محمد محمدی فاطمه شعاعی
بیشترین مشکلی که کودکان و نوجوانان بزهکار با آن روبرو هستند و هر لحظه هم با آن سروکار دارند، عدم کنترل کافی آنها روی پرخاشگری خود است. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر گروه درمانی پذیرش وتعهد (act) بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر بزهکار بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، که به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه همراه با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. به منظور انجام این پژوهش، تعداد 30 نفر از نوجوانان بزهکار را براساس پرسشنامه پرخاشگری باس و پری به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد قرار گرفت. همچنین داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
حمید حسن پور فرشاد بهاری
چکیده مقدمه: هم وابستگی نه تنها شایع ترین اعتیاد بلکه "اساس" چیزی می شودکه همه اعتیادها و وسواسها از آن ناشی می شود.این اعتیاد و وسواس به هر ترتیبی که شکل بگیرد، قصد دارد این باور اشتباه را بیان کند که چیزی در خارج از وجود فرد می تواند او را خشنود و کامل کند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (act) بر کاهش هم وابستگی مادران افراد معتاد می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل 48 نفر از مادران هم وابسته افراد معتاد در شهر تهران است که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس با گمارش تصادفی نیمی از آنها (24 نفر) در گروه آزمایشی و نیمی دیگر (24 نفر) در گروه کنترل تخصیص داده شدند. ابزار پژوهش: ابزار این پژوهش عبارت است از: پرسشنامه هم وابستگی (codi). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاد شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در نمره کلی هم وابستگی تفاوت معناداری وجود دارد(p<0/001 f=150/2159 ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در مورد تاثیر روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد(act) بر کاهش هم وابستگی مادران افراد معتاد که با پذیرش احساسات و پذیرفتن خود واقعی و بازسازی و تقویت ارزش های کار آمد و تعهد به انجام آنها، هم وابستگی مادران افراد معتاد نسبت به قبل از درمان کاهش چشمگیری نشان داد.