نام پژوهشگر: محمدجلال عباسی شوازی
فاطمه سخایی محمدجلال عباسی شوازی
شرایط اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی دو دهه اخیر در ایران رفتار باروری را به میزان بالایی با محدودیت مواجه ساخته و مطلوبیت تعداد محدود فرزندان را افزایش داده است. همچنین آگاهی عمومی از روش های پیشگیری و نیز کارآمدی قطعی آن با اختلال مواجه است. نتیجه آن آمار بالای بارداری های ناخواسته است. از طرف دیگر محدودیت های فقهی و ممنوعیت های قانونی موجود و عدم ارائه سرویس های بهداشتی، منجر به انجام آن به صورت پنهانی گشته است. هدف از این مطالعه، شناخت عوامل روی آوردن زنان به سقط جنین در شهر قم به عنوان شهری مذهبی و نیز موانع و محدودیت های دینی و قانونی که منجر به آسیب های جسمی و بهداشتی زنان می گردد. همچنین مقایسه دیدگاه های نگرشی میان زنان و عالمان دینی از اهداف این مطالعه است. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از مصاحبه عمیق با 25 نفر از زنان در شهر قم، به انجام رسیده است. سپس بر اساس نتایج به دست آمده به منظور آگاهی از دیدگاه عالمان دینی دارای درجه اجتهاد با 10 نفر از آن ها مصاحبه شده است. نتایج نشان می دهد که دو دلیل عمده سقط جنین در این بررسی مسائل و مشکلات اجتماعی و فشارهای اقتصادی که عمدتاً بیان گر افزایش رفاه طلبی و آرزوی زندگی بهتر هستند، می باشند. همچنین عمده ترین دلایل مخالفت عالمان دینی با سقط جنین، روایات وارده از امامان معصوم و ارزش والای حفظ حیات انسان از دیدگاه اسلام است. بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت هیچ یک از زنان مورد مصاحبه از نظر قانونی مجاز به سقط نبوده اند ولی در بیش از نیمی از موارد از قبیل خطر سلامتی یا جانی برای مادر و مواردی مانند بارداری حاصل از ازدواج موقت یا پنهانی، بارداری در دوران عقد، سن پایین یا سن بالا، به طوری که حیثیت فرد در خطر باشد نظراتی مبنی بر جواز در دیدگاه های عالمان دینی وجود دارد.
نرجس پیرنیا شیرین احمدنیا
به طور متوسط حدود 15-10 درصد از زوجین در ایران نابارور هستند. با توجه به اهمیت قابلیت باروری زنان در فرهنگ و مذهب ایران و استمرار خانواده از طریق فرزندآوری بیولوژیکی بار اصلی ناباروری معمولا بر دوش زنان قرار دارد و با تاثیرات و پیامدهای ناشی از آن، زنان نابارور با مشکلات زیادی روبرو می باشند با توجه به شیوع مساله مطالعه ی حاضر ضرورت یافته و هدف از آن، بررسی تاثیرات ناباروری بر زنان، کشف عوامل اجتماعی-فرهنگی موثر بر گرایش زنان نابارور به درمان با تکنولوژی های نوین بارورسازی آزمایشگاهی، واکاوی تجارب درمانی و بررسی تاثیرات بکارگیری این روش ها بر زنان نابارور تحت درمان می باشد. با در نظر گرفتن اهمیت موضوع از دیدگاه های مختلف روانکاوی جامعه شناختی و فمینیستی استفاده شده است. از آنجایی که موضوع ناباروری بسیار حساس بوده و زنان نابارور در شرایط نامساعدی قرار دارند، به منظور درک بیشتر وضعیت آن ها از روش درون نگر کیفی بهره گرفته شده است داده های مورد نیاز برای این مطالعه، با بکارگیری مصاحبه ی عمیق از 30 زن نابارور در شهر ساری به مدت دو ماه در بهار سال 1387 جمع آوری شده است. بیست مورد از پاسگویان را زنانیتشکیل دادند که به منظور درمان به مرکز تخصصی و فوق تخصصی باروری بیمارستان امام خمینی مراجعه کردند که از طریق نمونه گیری معیاری انتخاب شدند ده مورد دیگر به صورت روش نمونه گیری گلوله برفی معرفی شده از طریق اقوام و دوستان مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که اکثر زنان نابارور از تاثیرات منفی ناباروری بر خود و زندگی زناشویی و فعالیت های اجتماعی شان شکوه داشتند به طوریکه بزرگترین مشکل خود را در زندگی ناباروری ذکر کردند و برای رسیدن به آرزوی فرزندآوری بیولوژیکی جامعه اکثریت تحت فشار و بدون اراده فردی و حق و فرصت انتخاب به تلاش های درمانی خود علی رغم تمامی شکست های مکرر و عوارض جسمی و روحی به وجود آمده ی غیرقابل جبران آن، ادامه می دهند آن ها صریحا فرزندآوری را سرنوشت نهایی خود و مهمتذین نقش خویش پس از ازدواج جهت حفظ زندگی مشترک بیان داشته اند. همه ی آنها از داغ ناشی از ناباروری و از دست دادن ارزش و اعتبار خود در خانواده و به تبع در جامعه رنج برده و برای رهایی از انزوا و طرد اجتماعی ناشی از عدم توانایی فرزندآوری خود به بارورسازی مصنوعی به عنوان تنها گزینه ی موجود روی آوردند. آنچه یافته های تحقیق بر آن تاکید دارد این است که پاسخگویان طی پروسه طولانی درمان، تصوراتشان نسبت به لذت مادرشدن و آرزوی فرزندآوری، دچار تغییر و تحول شده که اکثریت پاسخگویان علت این بازاندیشی را عدم موفقیت روش های درمانی، عوارض جسمی فراوان آن، فشارهای روحی پس از شکست درمانی و درد و رنج ناشی از آن ذکر کرده اند.