نام پژوهشگر: عباس منوریان
مهدی احمدی تنکابنی عباس منوریان
اهمیت کارآفرینی در اقتصاد امروز بر هیچ کس پوشیده نیست، در تحقیقات روبه رشدی که در حوزه کارآفرینی صورت پذیرفته است تاکید بیشتر به تزریق روحیه کارآفرینی در زیر ساختهای سازمان و تطابق سازمان با محیط کسب و کار می باشد. گرایش کارآفرینی بعنوان شاخه ای از کارآفرینی می باشد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی به عنوان یک سلسه باورها، اعتقادات و ارزش های مشترک بین اعضای سازمان بر روی گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک کارافرینی پرداخته شده است. این مطالعه ادعا می کند که فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک مزبور تاثیر گذار می باشد. در این پژوهش از مدل دنیسون برای سنجش فرهنگ سازمانی سازمان مزبور استفاده شده است که شاخص های در گیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت بعنوان شاخص های اصلی متغیر مستقل فرهنگ سازمانی و از مدل دس و لامپکین برای سنجش متغیر وابسته گرایش کارآفرینی که شاخص های استقلال طلبی، نوآوری، پیشگامی و رقابت جویی را مورد ارزیابی قرار می دهد استفاده شده است. در نتیجه ارزیابی ها و بررسی های صورت گرفته حکایت از تائید فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تاثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی در بانک کارآفرین و همچنین تائید فرضیه های فرعی مینی بر تاثیر شاخص های درگیر شدن در کار، سازگاری ، انطباق پذیری و رسالت یا ماموریت با گرایش کارآفرینی سازمانی دارد. در نهایت بررسی ها بیان می دارند که فرهنگ حاکم بر بانک کارآفرینی فرهنگی ماموریتی می باشد.
محمد زراعتکار ایوری عباس منوریان
با توجه به سیاستهای جدید دولت و مجلس در جهت بالا بردن کیفیت و توسعه محصولات جدید و ایجاد تنوع برای رضایت مشتریان از یکسو و پایین آوردن تعرفه های ورود خودرو به بازارهای ایران در مورد محصولات مختلف بالاخص خودرو از سویی دیگر، و با توجه به رشد فزاینده این صنعت در دنیا و همچنین به دلیل رشد شتابان صنعت و تولید محصولات جدید در بسیاری از کشورها، تاکید بر بالا بردن خلاقیت و نوآوری جهت کاهش هزینه ها و رقابتی کردن محصولات با محصولات وارداتی الزامی می باشد. از طرفی مطالعات نشان می دهد برای بالا بردن خلاقیت و نوآوری، بستر فرهنگ سازمانی مناسب لازم می باشد و فرهنگ سازمانی نقش مهمی را در خلاقیت و نوآوری سازمانها ایفا می کند. در این تحقیق، تحت عنوان بررسی و تجزیه و تحلیل فرهنگ سازمانی شرکت ایران خودرو(معاونت تندر) و رابطه آن با خلاقیت، با استفاده از مدل دنیسون و پرسشنامه خلاقیت رندسیپ، سعی شده تا وضعیت تاثیر چهار بعد فرهنگ سازمانی دنیسون بر خلاقیت به صورت دقیق از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار بگیرد. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان معاونت تندر می باشندکه حدود 2600 نفر می باشند و نمونه آماری مشتمل بر 383 نفر از مدیریتهای مهندسی، کیفیت، لجستیک و تولید می باشد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد که بین ابعاد فرهنگ سازمانی(مشارکت، سازگاری، انطباق پذیری، ماموریت) براساس مدل دنیسون و خلاقیت، یک رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد و این رابطه در سطح معناداری می باشد. و هر یک از ابعاد فرهنگ سازمانی مثل انطباق پذیری، سازگاری، رسالت و درگیر شدن در کار، نیز به تنهایی رابطه معناداری با خلاقیت را نشان می دهد. یافته های جانبی بدست آمده نشان می دهند که فرهنگ سازمانی معاونت تندر در حد متوسط و میزان خلاقیت زیر متوسط می باشد و بدترین نتایج چه در میانگین فرهنگ و چه در میزان خلاقیت، مربوط به مدیریت مهندسی می باشد.
جواد صفویه عباس منوریان
چکیده درتحقیق حاضر سعی شده به بررسی عوامل موثر در تدوین استراتژی های برندسازی در دانشگاه های آموزش الکترونیک پرداخته شود. که روش موجود کتابخانه ای می باشد. یکی از قابلیتها یا شایستگی های لازم برای موفقیت در عرصه های رقابت، برخورداری از دانش و مهارت بازاریابی در بنگاه های اقتصادی است. به وضوح میتوان دریافت که یکی از عوامل تأثیرگذار بر کم فروغ بودن دانشگاه های آموزش الکترونیک کشور از لحاظ رقابت پذیری در عرصه های ملی و بین المللی، وجود مشکلات از لحاظ توسعه علمی و عملی بازاریابی در این دانشگاه ها است. در این زمینه در ایران بعلت نوظهور بودن دانشگاه های آموزش الکترونیکی تحقیق و پژوهشی صورت نپذیرفته است، همچنین درخصوص برندسازی در دانشگاه های سنتی نیز تحقیقات ناکافی بوده و به همه ابعاد مساله پرداخته نشده است. عوامل زیادی میتواند در عدم موفقیت برنامه های بازاریابی دانشگاه های آموزش الکترونیک نقش داشته باشد که ما در این پژوهش با توجه به نقش بسیار حیاتی برندسازی به بررسی عوامل موثر بر تدوین استراتژی های برندسازی دانشگاه های آموزش الکترونیک می پردازیم. هدف اصلی از این تحقیق شناسائی عوامل موثر در تدوین استراتژی های برندسازی موسسه آموزش عالی مهر البرز است و شامل هدف فرعی پیشنهاد راهکار مطلوب و مناسب جهت تدوین استراتژی های برندسازی موسسه آموزش عالی مهر البرز می باشد. فرضیه تحقیق عبارت است از "در تدوین استراتژی های برندسازی دانشگاه های آموزش الکترونیکی عوامل بنگاهی/دانشگاهی، عوامل محیطی خارجی، عوامل محیطی داخلی و عوامل مربوط به ادراک دانشجو، تاثیر مثبت دارند. " عوامل بنگاهی/دانشگاهی، عوامل محیطی خارجی، عوامل محیطی داخلی و عوامل مربوط به ادراک دانشجو به عنوان متغیرمستقل و دانشگاه (مدیران، هیئت موسس، سهامداران و ..... )، محیط کلان (کشوری/منطقه ای/جهانی)، فرهنگ سازی، سیستم اطلاعات بازاریابی، هوش بازاریابی، فن آوری سازمان، محصول / خدمت، قیمت، کانالهای توزیع، ارتباطات بازاریابی، محیط فیزیکی، کارکنان، فرآیند بازاریابی، مسئولیت اجتماعی و ادراک (مشتری/دانشجو) به عنوان متغیروابسته مطرح می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی و زمینه یابی (پیمایشی)، از نظر هدف، از نوع کاربردی و از منظر گردآوری داده، روشی علی – مقایسه ای محسوب می شود. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه شامل مجموعه اساتید، دستیاران، کارمندان و دانشجویان می باشد که تعداد آنها بیش از 1700 نفر بوده و نمونه آماری با استفاده از فرمول "کوکران"، 270 نفر مرد و 60 زن (جمعا 330 نفر) تشکیل داده است. تجزیه و تحلیل نتایج و داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی مثل فراوانی، میانگین، تحلیل عاملی، روش معادلات ساختاری و ... به وسیله بسته نرم افزارهای آماری spss و lisrel صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی است از آنست که در تدوین استراتژی های برندسازی دانشگاه های آموزش الکترونیکی عوامل بنگاهی/دانشگاهی، عوامل محیطی خارجی، عوامل محیطی داخلی و عوامل ادراک دانشجو تاثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین با درنظر گرفتن مقدار معنی داری تمامی عوامل مشخص شده بترتیب عوامل محیطی داخلی، دانشگاهی، محیطی خارجی و دانشجو دارای بیشترین و کمترین تاثیر می باشند. یافته های این پژوهش مؤید آن است که تمامی ابعاد از نظر تاثیرگذاری بر برندسازی در دانشگاه ها در وضعیت مطلوبی قرار دارند. پیشنهاد می گردد اعضای هیات رئیسه، اساتید و ... میبایست به کلیه عوامل بنگاهی دانشگاه، عوامل محیطی داخلی و خارجی و عواملی که در ادراک دانشجو تاثیر گذار است تاکید و اهتمام ورزند. واژه های کلیدی: برندسازی، مدیریت استراتژیک برند، استراتژی برندسازی، آموزش الکترونیک و دانشگاه مجازی
گل ناز علمداری ایلخچی عباس منوریان
موضوع مورد مطالعه در این تحقیق رابطه استفاده از ابزارهای ارتباط بازاریابی با استقبال مدیران و کارشناسان واحدهای صنعتی کوچک و متوسط از برنامه های آموزشی شرکت شهرکهای صنعتی آذربایجان شرقی می باشد. تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی بوده و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد.جامعه آماری این تحقیق، مدیران و کارشناسان واحدهای صنعتی کوچک و متوسط آذربایجان شرقی می باشند که در طول سال 1390 در برنامه های آموزشی شرکت شهرکهای صنعتی آذربایجان شرقی حضور داشته اند.متغیرهای این تحقیق شامل ابزارهای ارتباط بازاریابی تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی و حامی گری می باشد.برای جمع آوری داده از پرسشنامه ای با 30 سوال استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون نرمالیتی، آزمون t، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین استقبال افراد از دوره های آموزشی و استفاده از هر شش ابزار فوق رابطه معنی دار وجود دارد به طوریکه ابزار پیشبرد فروش بیشترین رابطه و ابزار بازاریابی مستقیم کمترین رابطه را با استقبال افراد از برنامه های آموزشی دارد.
پریسا آرامش عباس منوریان
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر در صنعت حمل و نقل و مسکن کشور مطرح بوده است، مسئله اثربخشی سازمان می باشد. از سوئی یکی از عوامل افزایش اثربخشی، مدیریت دانش صحیح در سازمان است. دانش سرمایه فکری و یک نوع دارائی کلیدی برای کسب مزیت رقابتی است. دانش تنها منبعی است که وقتی به اشتراک گذاشته می شود افزایش می یابد. هدف اصلی این پایان نامه، بررسی رابطه بین مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی است. اهداف فرعی آن شامل تعیین رابطه میان مولفه های مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی و همچنین ارزیابی فرایندهای موجود در مدیریت دانش است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه بوده و نوع تحقیق از نوع هدف، کاربردی و از نوع روش، پیمایشی است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی می باشد. یافته های تحقیق در جامعه کارکنان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، فرضیات اصلی و فرعی تحقیق را تایید کرده و نشان دهنده برقراری رابطه خطی مثبت و مستقیم بین اثربخشی سازمانی و مدیریت دانش می باشد. پس می توان نتیجه گرفت درصورت ارتقای هریک از مولفه های مدیریت دانش، اثربخشی سازمانی نیز ارتقا خواهد یافت.
هدا سجادی عباس منوریان
با توجه به رشد سریع تغییرات و افزایش رقابت، مدیریت صحیح دانش در سازمان ها از اهمیت بالایی برخوردار است. دانش، به طور فزاینده ای به عنوان یک جزو حیاتی برای سازمان ها شناخته شده است. بنابراین برای اینکه بتوان از دانش به صورت کارامد در جهت دستیابی سریع به اهداف بهره برد، باید نظام تهیه، ذخیره، پردازش و اشاعه دانش را به وجود آورد تا در هر زمان و مکانی دسترسی به دانش مورد نیاز فراهم شود. راه حلی که در چند سال اخیر توسط بسیاری از صنایع و سازمان ها مورد استفاده قرار گرفته است، مدیریت دانش است. برای مدیریت صحیح دانش در سازمان باید عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در سازمان شناسایی و اولویت بندی شوند. شناسایی عوامل کلیدی استقرار مدیریت دانش و پیاده سازی آن در پژوهشکده صنایع هوایی موجب حفظ گنجینه های علمی و تولید دانش جدید می شود. در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش درپژوهشکده صنایع هوایی می پردازیم. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی می باشد. با توجه به اینکه در این پژوهش به جمع آوری اطلاعات وضع موجود پرداخته می شود و همچنین به ارزیابی نگرش های نمونه آماری از طریق پرسشنامه پرداخته می شود، بنابراین تحقیق از نظر نوع پژوهش پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری کارکنان پژوهشکده صنایع هوایی می باشند که حدودا 120 نفر می باشند و روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین اندازه نمونه برای تخمین میانگین جامعه می باشد.گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت می گیرد. داده¬هایی که از پرسشنامه¬ها استخراج می شود پس از جمع¬بندی، وارد نرم افزار spss شده و با توجه به هدفها و سوالهای پژوهش، از طریق این نرم افزار، محاسبه و تجزیه و تحلیل می¬شود. روشهای آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل، شامل آمار توصیفی، یعنی فراوانی، درصد و میانگین و آمار استنباطی شامل تی تک نمونه¬ای، فریدمن و مقایسه زوجی است. نتایج این پژوهش نشان داد که حمایت و تعهد مدیریت ارشد، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی، فناوری اطلاعات، فرایندهای دانش، ارزیابی عملکرد از جمله شاخص های موثر بر استقرار مدیریت دانش در پژوهشکده صنایع هوایی می باشند. لذا پس از بررسی این مولفه ها در پژوهشکده صنایع هوایی مشخص شد که وضیعت فعلی این شاخص ها، مورد تایید نیست و با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارند. همچنین با توجه به رتبه بندی و اهمیت آنها می توان گفت که ارزیابی عملکرد ، فرهنگ، فرایندهای دانش، فن آوری اطلاعات، حمایت و تعهد مدیریت ارشد و مدیریت منابع انسانی به ترتیب بیشترین تا کمترین اهمیت را در پژوهشکده صنایع هوایی به خود اختصاص داده اند.
مهرداد حیدری کیا عباس منوریان
چکیده هدف: رضایت شغلی و تعهد سازمانی دو نگرش شغلی مهم در مطالعات رفتار سازمانی هستند و این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارشناسان شرکت برق لرستان انجام شد. روش: در این تحقیق از روش توصیفی- همبستگی جهت توصیف و ارزیابی روابط بین متغیرها استفاده شد و 135 کارشناس رسمی و غیر رسمی (قراردادی) مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار: گردآوری داده ها با پرسشنامه های رضایت شغلی اسپکتور و تعهد سازمانی آلن و می یر انجام شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spss 18 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین رضایت شغلی در حد پایینی است ؛ رابطه مثبت و معناداری بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی وجود دارد ؛ رابطه معناداری بین رضایت شغلی با نوع استخدام (رسمی/ قراردادی) وجود دارد ولی با نوع شغل (مدیر/کارمند) و سابقه خدمت رابطه ندارد ؛ همچنین تعهد سازمانی با نوع استخدام ، سابقه خدمت و نوع شغل رابطه ای ندارد. کلمات کلیدی رضایت شغلی ، تعهد سازمانی ، نگرش شغلی ، شرکت توزیع برق لرستان
سروش سیاری عباس منوریان
امروزه سازمان ها در راه انجام وظایف خود با مشکلات، تهدید ها و محدودیت های عدیده ایی مواجه هستند و در مقابل آن نیز با فرصت ها و نقاط قوت فراوانی چه در محیط بیرون و چه در محیط داخلی روبرو می شوند که برای تعامل و حرکت رو به جلو نیاز به برنامه ریزی استراتژیک دارند؛ اما صرفاً وجود یک برنامه راهبردی کافی نیست لازمه تدوین و پیاده سازی دقیق برنامه استراتژیک در سازمان وجود تفکر استراتژیک سازمانی می باشد. در پایان نامه حاضر محقق کوشیده است تا عوامل موثر بر تفکر استراتژیک را شناسایی نماید که در این راستا این عوامل را در سازمان نوسازی شهر تهران شناسایی و اولولیتبندی نموده است. جامعه آماری در این پژوهش معاونین، مدیران سازمانی و کارشناسان خبره سازمان می باشد؛ در نتیجه به ترتیب شاخص های اعتماد سازمانی، وظیفه شناسی سازمانی، یادگیری سازمانی، چشم انداز سازمان، دسترسی به اطلاعات صحیح و بهنگام و فرهنگ سازمانی اهمیت بیشتری در اثرگذاری تفکر استراتژیک در سازمان نوسازی شهر تهران دارند.
سمیه هاشمیان فرد عباس منوریان
چکیده ندارد.
دل آرام اسمعیلی محمد علی شاه حسینی
تحقیق حاضر با عنوان موضع یابی استراتژیک رقابتی شرکت فروشگاه های زنجیره ای اتکا بر اساس مدل دلتا انجام گرفته است و هدف آن تعیین جایگاه و موقعیت استراتژیکی فروشگاه های زنجیره ای اتکا با استفاده از مدل هکس و یافتن موقعیت استراتژیک سازمان در محیط کسب و کار مرتبط است. در این پژوهش در مرحله اول با عنوان جایگاه یابی استراتژیک نامیده شده و مدل مورد استفاده در آن مدل دلتا است، که برای شناسایی جایگاه استراتژیک فروشگاه های زنجیره ایی اتکا در وضعیت موجود استفاده شده است. در مرحله دوم متناسب با جایگاه های استراتژیک مشخص شده در مثلث دلتا، استراتژی های رقابتی در وضع موجود معین شد. و در نهایت در مرحله آخر، با مروری بر مبانی نظری تحقیق و نظر سنجی از خبرگان از طریق پرسشنامه، اقدامات و پیشنهادات لازم جهت بهبود وضعیت موجود به فروشگاه های زنجیره ایی اتکا معرفی گردید. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، نمونه گیری گلوله برفی است که از نمونه گیری های هدفمند می باشد. محقق از روش کیفی در جهت استخراج داده ها و تحلیل آنها شامل؛ میانگین، انحراف معیار و از نرم افزار excel و spss استفاده شده است. همچنین در آخر پیشنهاداتی متناسب با نتایج به دست آمده به مدیران فروشگاه های زنجیره ایی اتکا ارائه گردیده است.
اصغر محمدی فاتح فرج اله رهنورد
چکیده ندارد.