نام پژوهشگر: سلیمان خاکبان
علیرضا حاج حسینی سلیمان خاکبان
نوشتار حاضر به موضوع «مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تأکید بر دیدگاه حکمت مشاء» اختصاص یافته است. از آنجا که وحی بهعنوان حلقهی اتصال عالم الوهی با دنیای زمینی قلمداد میشود جایگاه ویژهای را در پژوهشهای دینی به خود اختصاص داده است. در میان پژوهشگران این حوزهی معرفتی شاهد حضور برخی از فلاسفهی مسلمان نیز هستیم که در پیشاپیش ایشان فلاسفهی مشائی قرار دارند. از میان حکمای مشائی مورد بررسی در این نوشتار برخی صرفاً به ارائهی بخشی از مبانی فلسفی وحی پرداختند بدون اینکه مسألهی وحی را بر آن بنا نمایند، بعضی به تبیین حقیقت وحی بر اساس مبانی فلسفی مورد پذیرش خود همت گماشتند و عدهای نیز همان تبیینهای ارائه شده را دنبال نمودند یا تبیینی ارائه نکردند. با صرف نظر از نتایجی که فیلسوفان مشائی در این عرصه کسب نمودهاند نمیتوان از تأثیر این تلاش در قبال هجمهی منکرین وحی و نیز اینکه مدتها فکر دانشمندان اسلامی را به خود مشغول داشت و هم اکنون نیز بخشی از پژوهشهای اسلامی را به خود اختصاص داده است چشم پوشید. آنچه در این اثر خواهید خواند تحقیقی است حتیالامکان جامع در نظریات حکیمان مسلمان مشائی پیرامون موضوع وحی. در این تحقیق سعی بر آن است تا دیدگاه حکمای مشائی از کندی تا میرداماد را در رابطه با این موضوع تبیین نماییم و با مقایسهای مختصر میان آرای مهم ایشان خواهیم یافت که نظر حکمای شاخص مشائی در بیان وجه مشخصهی وحی نبوی یکدست نیست بلکه برخی کمال قوهی متخیلهی نبی را وجه تمایز وی با دیگران دانستهاند و گروهی کمال قوهی عاقلهی نبی و رسیدن به عقل قدسی را نیز ضمیمه کردهاند و برخی دیگر فقط بر کمال قوهی عاقلهی نبی اصرار ورزیدهاند و نقشی برای قوهی متخیله در این باب قایل نشدهاند.
فیاض رستمی یکتا محمود تقی زاده داوری
"الاهیات اجتماعی" به رشته ای بین رشته ای، بین منظومه ی معرفتی الاهیات و علوم اجتماعی اطلاق می شود. رشته ای است که با رویکرد دینی و الهیاتی، حیات اجتماعی انسان را مورد پژوهش قرار می دهد. حیات اجتماعی انسان حاوی پدیده هایی از قبیل خانواده و همسرگزینی؛ ازدواج و طلاق؛ آموزش و تحصیل و مدارج آموزشی؛ زراعت و کسب و کار و تجارت و بازرگانی؛ قضاوت و رفع مرافعات و فصل خصومت؛ جنگ و صلح؛ تفریح و سرگرمی و فراغت و ورزش؛ آئین ها و مراسم دینی و نظایر آنها می باشد که عرصه های مهم روابط جمعی انسان ها را فرا می گیرند. زندگی اجتماعی انسان ها، پدیده های اجتماعی، روابط جمعی، امور اجتماعی، نهادهای اجتماعی را با رویکردهای مختلف می توان مورد مطالعه قرار داد. گاه به شیوه ای استقرایی، جزئی، علمی و آماری و تجربی که در این صورت دانش جامعه شناسی پدید می آید. و گاه به شیوه ای کلی، انتزاعی، تحلیلی، استدلالی، برهانی، عقلی و فلسفی که در این صورت دانش فلسفه ی اجتماع ایجاد می شود. و گاه نیز با رویکردی دینی و مذهبی و الاهیاتی که در این حالت الاهیات اجتماعی ظاهر می شود. به عبارت دیگر مطالعه پدیده های اجتماعی در متون دینی درجه ی اول از قبیل قرآن و احادیث و بررسی آنها در متون دینی درجه ی دوم یعنی آثار محدثان، مفسران، متکلمان، فقیهان و دانشمندان اخلاق اجتماعی را الاهیات اجتماعی می نامند. این پایان نامه که به روش "اسنادی و کتابخانه ای" است و در چهار بخش تنظیم شده است، در صدد است تا به بررسی الاهیات اجتماعی در آثار استاد شهید مرتضی مطهری(ره) بپردازد و به عبارت دیگر در پی آن است که به بررسی حیات اجتماعی و مسائل متفرع بر آن، بدانگونه که در آثار الاهیاتی استاد شهید مرتضی مطهری(ره)، بخصوص بدان شیوه که در اثر جاوید وی، کتاب جامعه و تاریخ مطرح شده، پرداخته و زوایای مختلف دیدگاه های عمیق وی را در مقایسه با دیدگاه های سایر متفکران برجسته ی اسلامیِ هم عصر وی توضیح دهد. آنچه از مقایسه ی اجمالی نظرات استاد مطهری با نظرات جامعه شناسان از یک طرف، و متفکران اجتماعیِ مسلمان از طرف دیگر انجام شد به نظر می رسد اولاً اسلام دارای تفکر منسجم اجتماعی است، و ثانیاً شهید مطهری در عرصه ی الاهیات اجتماعیِ اسلامی بسیار منسجم تر و توسعه یافته تر از دیگر متفکران مسلمان نظریه پردازی کرده است.
محمد علی کمالی نسب سلیمان خاکبان
در تمامی رشته های علوم انسانی، «انسان» به عنوان یکی از موضوعات تحقیق، مورد مطالعه و بحث قرار می گیرد و آنچه که بین تمامی علوم انسانی مشترک است و ستون فقرات این علوم را تشکیل می دهد، انسان و ابعاد وجودی انسان است. هر کدام از این علوم به نحوی درباره یکی از ابعاد یا عوارض انسان بحث و گفتگو می کند و در همه علوم انسانی این سوال مطرح است که خود «انسان» چیست؟ وقتی پاسخ این سوال آشکار شد، بحث از ابعاد و تجلّی ات وجودی «انسان» بهتر و دلنشین تر خواهد شد؛ بلکه منطقی ترین راه نیز همین است. این پژوهش قصد دارد تا گوشه ای از این مسئله را روشن کند، به همین جهت به بحث باخوبیگانگی از دیدگاه فیلسوفان غربی ـ که شامل فوئرباخ، ماکس، نیچه، هایدگر، سارتر، هگل، کییرکگور، یاسپرس، مارسل و تلیش میگردد ـ و عرضه آن به قرآن پرداخته است. تحقیقات کتابخانه ای که در این موضوع انجام شده به این نتیجه رهنمود میکند، که بین این دو تفکر ناهمسانی زیادی وجود دارد و این تفاوت بر خواسته از مبانی است که هر کدام از طرفین آن را قبول کرده اند.
مهدی مرادی محمد جواد نجفی
بیان دیدگاه های اجتماعی محمدرضا حکیمی با رویکرد دینی
جواد صیدانلو سلیمان خاکبان
یکی از موضوعات مهم در فلسفة دین بحث زبان دین است. معناشناسی اسماء و اوصاف الهی، معناداری و معیار معناداری زبان دین و نیز نمادین¬ و سمبلیک بودن آن، از جمله مهمترین مسائلی است که در این بحث ¬مورد بررسی قرار می گیرد.¬ ازآنجا که مسئلة زبان دین با دریافت ¬از متن کتب مقدس گره¬ خورده، مهمترین نقش را¬ در¬ فهم و شکل¬گیری باورهای دینی ایفا می¬کند. نظریات متفکران شیعی غالباً¬ در میان اندیشمندان معاصر بازتاب داده شده و در این میان تبیین رویکرد دو متفکر شیعی معاصر ـ امام خمینی(ره) وآیت الله جوادی آملی(دام ظلّه)ـ موجب توانایی ¬ارائة مدل مطلوبی برای تحلیل گزاره¬های دینی با روش توصیفی ـ تحلیلی به جامعة علمی خواهد شد. امام خمینی(ره) وآیت الله جوادی¬آملی با تمسّک به قاعدة «وضع الفاظ برای ارواح معانی» از لایه های معنا سخن به میان آورده و به تبیین و حل مسئلة معناشناسی اوصاف الهی پرداخته اند. این دو اندیشمند با توسعه در منابع شناخت، گزاره های دین را معنادار می دانند و همچنین از نمادین بودن برخی گزاره های دینی دفاع می کنند. از منظر این دو متفکر، زبان دین، زبان عرفی و قابل فهم برای همۀ انسانها می باشد، چرا که غایت هدایتگر بودن¬ کتب¬ آسمانی چنین اقتضایی را دارد؛ البته امام خمینی(ره) برخی¬آیات و روایات را برای عرف قابل¬ فهم¬ ندانسته و یا از قبیل رمز می¬دانند اما از منظرآیت¬الله جوادی¬آملی(دام ظلّه)¬ ظاهر تمام آیات و روایات¬ حتی¬ حروف مقطّعه نیز قابل فهم است. کلید واژه: زبان، دین، معنا، امام خمینی، جوادی آملی.
محمد علی خسروی سلیمان خاکبان
امروزه مهم ترین برنامه عملی هر کشور یا هر نهاد و سازمانی، الگو و سند چشم انداز آنها می باشد؛ سندی که اهداف، راهبردها و برنامه عملی هر مجموعه تا افق دست یابی به وضعیت مطلوب را ترسیم می کند. اکنون که سخن از الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت به عنوان مهم ترین سند بالادستی کشور از سوی رهبری معظم انقلاب اسلامی به میان آمده و از مهم ترین دغدغه ها و مطالبات ایشان نیز می باشد، باید در جهت تبیین اهمیت و چگونگی رسیدن به این الگوی متعالی با بهره مندی از منابع اسلامی اقدام کرد. بی گمان تهیه و طراحی نقشه راه، مهم ترین بخش از حرکت به سمتِ این الگوست، و در این میان فرهنگ نقش محوری دارد. مسائل و رویکردهای فرهنگی از مهم ترین الزاماتی است که توجه به آن می تواند در طراحی و تحقق هدفمند این الگو اثرگذار باشد، چونکه پدیده های خوب و بد جوامع انسانی، چیزی جز بازتاب فرهنگ ها نیست و فرهنگ، خاستگاهِ پیشرفت ها، نوآوری ها و عقب ماندگی ها به شمار می آید. مدینه فاضله مهدوی الگو و مُدلی است که می توان با الهام از ابعاد گوناگون آن ازجمله فرهنگ، به آسیب شناسی وضع موجود پرداخت و جامعه را در راستای تحقق وضع مطلوب هدایت و رهبری کرد. پژوهش حاضر در جهت چنین اهمیتی، به دنبال شناسایی و استخراج شاخص های فرهنگی مدینه فاضله مهدوی از منابع دینی با استفاده از روش کتابخانه ای می باشد تا با إلهام گرفتن و الگو برداری از آنها امکان طراحی شاخص های فرهنگی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را فراهم نماید. نتیجه این نوشتار بیان گر این است که: دولت مهدوی بیشترین اهمیت را به برنامه های فرهنگی - دینی داده و در رشد و تعالی انسان ها و تزکیه و تهذیب نفوس، اهتمام جدّی خواهد داشت. مدین? فاضله شهر سجایا و فضایل انسانی است، در آن محیط، انسان های صالح تربیت می یابند تا جامعه ای نمونه بنا سازند.
سلیمان خاکبان محمدحسین حشمت پور
رساله ای که تحت عنوان مقایسه تجربه عرفانی و وحیانی تقدیم می شود شامل سه بخش اصلی است: بخش اول: آشنایی مستند با دیدگاه های پنج تن از شخصیت های برجسته معرفتی جهان اسلام (فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، ابن عربی و صدرا) در باره «عرفان» و «وحی» است. هدف این بخش، صرفاً آشنایی مستند با دیدگاه شخصیت های مذکور با دو مقوله «عرفان» و «وحی» است. لذا خواننده محترم، در این بخش، نباید انتظار نقد و بررسی و اظهار نظر موافق یا مخالف را از طرف نویسنده یا دیگران داشته باشد. بخش دوم: جمع بندی دیدگاه هاست. هدف این بخش آنست که بفهمیم آیا دیدگاه های مورد بحث، با هم اختلاف دارند یا ندارند. اگر اختلاف دارند، در چه حد است؟ و نقاط اشتراک چیست؟ بخش سوم: نقد دیدگاه هاست. این نقد در دو مرحله انجام گرفته: ابتدا دیدگاه حکمای خمسه (فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، ابن عربی و صدرا) را توسط جمعی از علمای معاصر (حسن زاده آملی، جوادی آملی، دکتر یثربی، استاد محمدرضا حکیمی، شهید مطهری و آیت الله امینی) مورد بررسی قرار داده ام. علت انتخاب این افراد نوع نگاه آنها به مبانی و دیدگاه های حکمای خمسه است. دو نفر اول (حسن زاده و جوادی) از مدافعان سرسخت مبانی و دیدگاه های حکمای خمسه اند. دو نفر دوم (حکیمی و یثربی) از مخالفان جدی حکمای خمسه اند. و دو نفر سوم (مطهری و امینی) حد وسط دو دیدگاه موافق و مخالف اند. پس از آشنایی با سه دیدگاه معاصر و تأملاتی که بر هر یک از آنها داشته ام، شخصاً بر اساس مبنایی که دارم دیدگاه حکمای خمسه را بر قرآن و عترت عرضه کرده و نظر خود را در باب عرفان و وحی که ملهم از آموزه های قرآن و عترت است تقدیم صاحب نظران کرده ام.