نام پژوهشگر: محسن محسنی ساروی
علی حشمت پور محسن محسنی ساروی
حوزه آبخیز به عنوان یک هیدروسیستم متشکل از واحدهای هیدرولوژیک مختلف مرتبط بهم است که نسبت به بارش ورودی واکنش نشان می دهد. ابعاد آبنمود رواناب خروجی نشان دهنده شاخصی کلی و نهایی از عکس العمل حوزه در قبال بارش ورودی به آن است و شناخت روابط موجود بین "بارش -رواناب " یکی از مباحث مهم علم هیدرولوژی است . به منظور بررسی میزان کارایی تئوری های آبنمود واحد لحظه ای ژئومورفولوژیک ، ژئومورفوکلیماتیک ، ناش و روسو در حوزه معرف کسیلیان (مازندران) در برآورد آبنمود رواناب خروجی، پارامترهای فیزیکی حوزه خصوصا نسبت مساحت ، نسبت انشعاب ، نسبت طول و پارامترهای دینامیکی سرعت جریان برای حوزه مورد مطالعه محاسبه و برای 8 واقعه متناظر "باران-رواناب " آبنمود رواناب خروجی حوزه محاسبه گردید. مقایسه آبنمودهای مورد تحقیق و آبنمودهای مشاهده ای وقایع انتخابی نشان می دهد که تئوری آبنمود واحد لحظه ای ژئومورفولوژیک و ژئومورفوکلیماتیک نسبت به روش ناش ، روسو و scs در برآورد ابعاد آبنمود رواناب خروجی خصوصا دبی و زمان اوج آن از کارآیی بالاتری برخوردار است .
امید هادیانی محسن محسنی ساروی
برای برآورد سیلاب با دوره بازگشت های مختلف ، روش های بسیاری وجود دارد و هر یک از آنها دارای نکات قوت و ضعفی می باشد. برای بکارگیری صحیح روش برآورد سیلاب باید نکاتی مدنظر قرار گیرد که متاسفانه در بسیاری موارد به این نکات توجه نمی شود. عدم توجه به مسائل و شرایط لازم برای بکارگیری روش مورد نظر، نادیده گرفتن محدودیت های روش براورد سیلاب و از همه مهمتر، در نظر نگرفتن شرایط محیطی و هیدرولوژیک منجر به آن می شود که نتوان از نتایج بدست آمده اطمینان لازم را داشت و تحلیل درستی به عمل آورد. در این تحقیق سعی شده است منطقه غرب استان مازندران به کمک روش های مختلف آماری تحلیل سیلاب و با بهره گیری از روابط منطقه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد بر این اساس نتایج ذیل حاصل گردیده است : -1 در تحلیل منطقه ای سیلاب با توجه به عدم همگنی شرایط هیدرولوژیک در کل منطقه نمی توان از یک معادله منطقه ای جهت برآورد دبی حداکثر سالانه تمام رودخانه ها استفاده نمود. لذا تقسیم بندی منطقه به محیطهای همگن و تحلیل سیلاب به تفکیک محیطهای همگن الزامی است . -2 نتایج حاصل از تعیین روابط چند متغیره بخصوص زمانی که شکل معادلات و پارامترهای منتخب برای کلیهء معادلات مربوط به دوره بازگشت های مختلف یکسان باشد بهترین نتایج محسوب می شوند. -3 در رژیم های مختلط هیدرولوژیک ، با توجه به عدم وجود تجانس از نظر منشاء سیلاب های حداکثر سالانه نمی توان از یک توزیع منفرد برای برآورد دبی های حداکثر در دوره بازگشت های مختلف استفاده نمود. -4 بهترین روش آماری تحلیل سیلاب در رودخانه های با رژیم جریان بارانی در غرب مازندران، روش سیل شاخص ، و در رودخانه های با رژیم جریان بارانی - برفی، روش سری معادلات همبستگی و در رودخانه های با رژیم جریان برفی - بارانی، روش معادله همبستگی و میانگین نسبتها پیشنهاد می شود. -5 در تحلیل آماری سیلابها، به صرف تایید شدن معادلات حاصله براساس آزمون های آماری (توزیع f، t استیودنت یا فیشر، ...) نمی توان بطور حتم نتایج حاصله را پذیرفت . بلکه نتایج حاصل حتما می باید با واقعیت های موجود در طبیعت همچون مقاطع رودخانه، مورفولوژی رود، داغ آبها، شرایط محیطی (پوشش گیاهی، خاک ، جمعیت ، ...) و همچنین با پیشینهء تاریخی سیلاب منطقه، اطلاعات محلی که نتایج بازدیدها و مطالعات منطقه ای است ، مطابقت داشته باشند.
علی اکبر صفدری محسن محسنی ساروی
کمی مقدار بارش و نوسانات شدید آن در مقیاسهای زمانی روزانه، فصلی و سالانه از ویژگیهای ذاتی اقلیم ایران می باشد. خشکسالیها که یکی از مزمن ترین و زیانبارترین بلایای طبیعی می باشند ، به کمبود رطویت مستمر و غیر طبیعی گفته می شود .واژه مستمر به استمرار حالت کمبود و غیرطبیعی به انحراف شاخص مورد نظر شرایط طبیعی از میانگین گفته می شود . در هر خشکسالی چهار ویژگی عمده مورد بررسی قرار می گیرد که عبارتند از : شدت ، مدت ، فراوانی یا دوره بازگشت و گستره . هدف از مطالعه حاضر نیز بررسی هر یک از ویژگیهای فوق و تهیه نقشه های خشکسالی در حوزه کارون می باشد. بدین منظور از شاخص بارش استاندارد spi بعنوان شاخص منتخب جهت بررسی خشکسالیها در 29 ایستگاه واقع در داخل و خارج حوزه با طول دوره آماری مشترک 28 ساله (1999-1972 میلادی )در سه مقیاس زمانی 3، 6 و 12 ماهه استفاده گردید.نتایج بررسی ایستگاهی خشکسالیها از نظر ویژگی های فوق نشان می دهد که کمترین مقدار spi مشاهده شده و نیز شدیدترین تداوم از نظر بزرگی خشکسالیها مربوط به ایستگاه منج و طولانی ترین تداوم و بیشترین فراوانی خشکسالیها در طول دوره آماری متعلق به ایستگاه دارشاهی بوده است.