نام پژوهشگر: شاهرخ ناصری
الهه توحیدی علی باقرپور
مقدمه و هدف: شاخصهای رادیومورفومتریک پانورامیک با دانسیته معدنی استخوان ارتباط دارند، و این شاخص ها می توانند بعنوان نشانگری برای استئوپروز، بخصوص در زنان یائسه بکار روند. بعلاوه آنالیز ساختار استخوان ترابکولار بر پایه ریاضیات فرکتالی، می تواند به کمّی کردن پیچیدگی ساختاری ترابکولار کمک نماید. لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی ارتباط شاخص های رادیومورفومتریک استخوان مندیبل با آنالیز فرکتال در رادیوگرافی های پانورامیک دیجیتال، و تعیین اثر متغیرهای سن، جنس، تعداد سالهای گذشته از منوپوز بر این پارامترها بود. مواد و روش کار: در این مطالعه مقطعی رادیوگرافیهای پانورامیک دیجیتال 220 فرد سالم با میانگین سنی و انحراف معیار 29/12 ± 83/36 ارزیابی شدند. طبقه بندی mandibular cortical index (mci) به سه گروه c1، c2 و c3، و مقادیر mental index (mi) و panoramic mandibular index (pmi) در هر سمت مندیبل تعیین و میانگین آنها ثبت شد. fractal dimension (fd) وlacunarity با روش box-counting در آپیکال مولراول و پرمولردوم در دو سمت مندیبل و با استفاده از نرم افزار imagej 1.45s محاسبه شدند. آنالیزهای آماری توسط آزمون های من-ویتنی، ویلکاکسون، و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تجزیه و تحلیل داده ها انجام گردید. نتایج: اختلاف آماری معنی داری بین زنان و مردان از لحاظ میانگینfd (80/0=p) و میانگین lacunarity (63/0=p) یافت نشد. میانگینfd و lacunarity بین زیرگروه هایc1 و c2 دارای اختلاف آماری معنی دار بود (000/0>p). همبستگی معنادار ولی ضعیفی بین مقادیر شاخصpmi با میانگینfd (000/0> pو 37/0=r) و میانگینlacunarity (000/0>p و24/0- =r) مشاهده گردید. همبستگی منفی قوی بین تعداد سالهای گذشته از منوپوز با fd وجود داشت (000/0>p و84/0- =r). نتیجه گیری: مقادیر fdو lacunarity در زیرگروه های c1 وc2 اختلاف معنی داری داشتند. همچنین شاخصهای آنالیز فرکتال قادرند تغییرات وابسته به سن و وابسته به منوپوز را، بطور کمّی در ساختار ترابکولی مندیبل نشان دهند.
مریم محمدزاده رضایی علی باقر پور
مقدمه و هدف: اختلالات مفصل گیجگاهی- فکی، به عنوان اصلی ترین منبع درد های دهانی- صورتی با منشأ غیر دندانی گزارش شده اند. این اختلالات معمولاً با تغییرات دژنراتیو ساختارهای استخوانی مفصل گیجگاهی- فکی همراه می باشد و منجر به تغییراتی در سایز و ابعاد مختلف مفصل گیجگاهی- فکی می گردد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات ابعادی مفصل گیجگاهی فکی در تصاویرcbct مبتلایان به اختلالات مفصل تمپورومندیبولر(tmd) بود. مواد و روش کار: در این مطالعه، تصاویر cbct مربوط به 68 بیمار (19 نفر مرد و 49 نفر زن) در محدوده سنی 50-20 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. از این میان، 40 مفصل در گروه rdc/tmd ii (جابجایی دیسک)، 45 مفصل در گروهrdc/tmd iii (مبتلایان به osteoarthritis وosteoarthrosis ) و 48 مفصل نیز در گروه نرمال قرار داشتند. در تصاویر cbct این بیماران، متغیرهای حجم کندیل، طول، عرض و ارتفاع کندیل و همین طور شیب برجستگی مفصلی اندازه گیری شد. برای مقایسه میانگین ها از آزمون anova، جهت بررسی اثر متقابل سمت درگیر و گروه های rdc/tmd از روند glm univariate و همچنین برای ارزیابی ضریب همبستگی بین شیب برجستگی مفصلی و حجم کندیل، از ضریب همبستگی پیرسون یا معادل ناپارامتری آن (اسپیرمن) استفاده گردید. درتمام آزمونها سطح معنی داری5% فرض شد. یافته ها: نتایج مطالعه، نشان داد میانگین حجم، ارتفاع و عرض کندیل مندیبل در گروه نرمال بیشترین و در گروه iii کمترین مقادیر را داشت. از این بین، اختلاف ارتفاع کندیل بین گروه های نرمال و iii معنی دار (p=0.009) بود. میانگین طول کندیل نیز در گروه نرمال بیشترین و در گروه ii کمترین بود. ضرایب همبستگی میان حجم کندیل و ابعاد کندیل (عرض، طول و ارتفاع کندیل) در سه گروه نرمال، ii و iii معنی دار (<0.05p) بود. درگروه نرمال، همچنین ضریب همبستگی معنی داری (p=0.001)(r=0.478) بین شیب برجستگی مفصلی و حجم کندیل وجود داشت و در گروه ii بین طول و ارتفاع کندیل ضریب همبستگی پیرسون معنادار(p=0.004)(r=0.450) بود. در گروه iii بین شیب برجستگی مفصلی و عرض کندیل ضریب همبستگی معنی داری (p=0.003) (r= 0.429) وجود داشت. همچنین ضریب همبستگی بین سن و حجم کندیل، تنها در گروه ii معنی دار (p=0.049 )(r=0.31) بود. نتیجه گیری: میانگین حجم و ارتفاع و عرض کندیل بیماران در گروه iii به دنبال تغییرات دژنراتیو کمتر از دو گروه دیگر بود. طول کندیل نیز در گروه ii کمترین مقدار را داشت. ضریب همبستگی معنی داری بین سن و حجم کندیل در گروه ii وجود داشت.