نام پژوهشگر: سعید رحیمی
سعید رحیمی علی رضا میلانی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مرجع رسیدگی به تظلمات را قوه قضائیه تعیین نموده است با این حال مجمع تشخیص مصلحت نظام درسال 1373 با تصویب ماده واحده ای رسیدگی به تخلفات اقتصادی هفده گانه اصناف را به قوه مجریه محول نموده است برهمین اساس سازمان تعزیرات حکومتی به عنوان یک نهاد شبه قضائی دربدنه دولت تاسیس شد وسپس با مصوباتی که ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار داشته است صلاحیتهای دیگری به این سازمان محول گردید. سپس این سازمان درسالهای بعد با مصوبات هیات دولت واصلاح قوانین گذشته توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام واجد صلاحیتهای دیگری نظیر صلاحیت رسیدگی به جرائم قاچاق کالا وارز شده است ودر نهایت با تصویب قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان در مجلس شورای اسلامی صلاحیتهای سازمان توسعه یافته است . درپایان نامه حاضر ضمن اینکه صلاحیتهای سازمان تعزیرات حکومتی بررسی شده شیوه رسیدگی درشعب عادی وویژه با آئین دادرسی محاکم قضائی مقایسه شده ونقاط اشتراک وافتراق آن مورد بررسی قرارگرفته است. درپایان نیز ایرادات وانتقادات وارد برآئین رسیدگی مورد عمل این نهاد مورد بحث ونقدقرار گرفته وجهت اصلاح وضع موجود راهکارهایی ارایه شده است.
سعید رحیمی محمد علی غلامی سفیدکوهی
تبخیر- تعرق را می توان پس از بارندگی به عنوان یکی از موثرترین مولفه ها برای تعیین بیلان آبی منطقه دانست. داشتن برآورد دقیق از شار تبخیر- تعرق برای برنامه ریزی کشاورزی و مدیریت منابع آبی امری ضروری است. مدل های مختلفی برای برآورد تبخیر- تعرق ارائه شده است. با توجه به تغییرات زمانی و مکانی پارامتر های هواشناسی موثر در فرآیند تبخیر- تعرق، نتایج بدست آمده از این مدل ها تنها برای سطوح اطراف ایستگاه هواشناسی کاربرد عملی دارند. از دیگر راه های برآورد میزان تبخیر- تعرق استفاده از روش های توازن انرژی است که پارامترهای آن به وسیله تکنیک سنجش از دور دست یافتنی است. الگوریتم توازن انرژی در سطح زمین (سبال) یکی از مهم ترین الگوریتم های برآورد تبخیر- تعرق به وسیله تصاویر ماهواره ای می باشد. این مدل از طریق برآورد تمامی مولفه های انرژی در سطح زمین همچون شار تابش خالص، شار گرمای خاک و شار گرمای محسوس اقدام به برآورد تبخیر- تعرق می نماید. هدف از این پژوهش بررسی دقت برآورد تبخیر- تعرق واقعی گیاهان توسط الگوریتم سبال در مقایسه با مقادیر محاسبه شده توسط روش فائو- پنمن- مانتیث در حوضه رودخانه تجن و محدوده شرکت زراعی دشت ناز ساری بود. در این پژوهش از هفت تصویر سنجنده مودیس مستقر بر ماهواره ترا در بازه زمانی بهمن 1389 تا مرداد 1390 استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد در برآورد تبخیر- تعرق ساعتی و روزانه، تفاوت معنی داری میان روش سبال و روش فائو- پنمن- مانتیث وجود ندارد (05/0 p-value >). همچنین می توان تبخیر- تعرق ساعتی را برای منطقه مورد مطالعه با ریشه میانگین مربعات خطا (091/0 rmse=) میلیمتر و تبخیر- تعرق روزانه را با ریشه میانگین مربعات خطا (49/1 rmse=) میلیمتر نسبت به روش شاهد برآورد نمود.
سعید رحیمی غلامحسین غلامحسین زاده
سنّت شعر فارسی، تا رسیدن به دوره صفویه و پیدایش سبک هندی، تاریخ هفتصدساله ای را پشت سر گذاشته است. ویژگی های شعر سبک هندی را عموماً در پرتو متغیّرهای بیرونی (چون اجتماع و فرهنگ و اقتصاد) نگریسته اند؛ یا تحول زیبایی شناختی شعر این دوره را در چهارچوب صناعات و فنون شعری رایج در آن عصر بررسی کرده اند. گذشته از این، می توان مولفه های شعری این دوره را در تعامل با میراث شعری پیش از خود و در بستر سنّت شعر فارسی تبیین کرد. بینامتنیت، از جمله نظریه های ادبی معاصر است که به چگونگی تعاملات گوناگون محصولات زبانی و فرهنگی می پردازد و ترامتنیت، تبیین ساختارگرایانه این نظریه در چهارچوب تعاملات متنی است. در این رساله، 50 غزل از سه شاعر مطرح سبک هندی، صائب تبریزی، غنی کشمیری و بیدل دهلوی بر اساس وجوهی از نظریه ترامتنیت که قابل انطباق با شعر فارسی بود، مورد بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص شد که این شاعران از عناصر شعری پیش از خود – به ویژه شعر سبک عراقی- مانند بن مایه ها، آهنگ پردازی (مجموع وزن و قافیه) و تلمیحات شعری، بهره فراوان برده اند. از این بین، شاعران بیش از همه بن مایه های شعری موجود در غزل سبک عراقی را در غزل خویش به کار برده اند. نحوه تعامل این شاعران با سنّت شعری پیش از خود نیز متفاوت ارزیابی شد؛ چنانکه گرایش به کاربرد بن مایه ها در شعر بیدل بیش از دو شاعر دیگر و کاربرد تلمیحات کم تر از آن دو به نظر رسید. همچنین گرایش به کاربرد تلمیحات شعری در غزل صائب، بیش از غنی و بیدل ارزیابی شد.
سعید رحیمی نعمت اله ایران زاده
هدف از اخلاق، ایجاد کرامت نفس است، کرامت نفس صفت پسندیده ای است که انواع نیکی ها و فضایل انسانی را در بر می گیرد و تربیت، فراهم کردن شرایط لازم برای شکوفایی استعدادهای نهفته و آراستگی به صفات نیکوی انسانی می باشد. شعر کودکان و نوجوانان یکی از شاخه های مهم ادبیات می باشد، این شاخه در کشور ما سابقه زیادی ندارد و آثار پژوهشی معتبری در باره آن انجام نشده است. مفاهیم اخلاقی در شعر شاعران کودک و نوجوان در دوره پس از انقلاب بسیار گسترش یافته اند و ما در این پژوهش به بررسی بعضی از این مفاهیم در شعر ابراهیمی ((شاهد))، رحماندوست و قاسم نیا پرداخته ایم.شعر کودک و مفاهیم اخلاقی در کشور ما و به خصوص پس از انقلاب با هم گره خورده اند. با توجه به اینکه آموزه های اخلاقی و تربیتی مانند توحید، تقوا، صبر، شکرگزاری، تکریم خانواده، تواضع، مهرورزی هر یک نقش بسزایی در پرورش روح و ذهن کودک و نوجوان دارند. در این میان شعر کودک و نوجوان راهی مناسب و در خور فهمی برای هدایت او به سوی رشد است. روش تحقیق و گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و تهیه منابع مربوطه جهت فیش برداری و استخراج موارد تربیتی و اخلاقی از میان دفترهای شعر شعرای مورد نظر بوده است. و پس از م(شاهد)ه و یادداشت برداری نمونه های اخلاقی اقدام به فهرست بندی این وجوه اخلاقی نموده ایم. در این پژوهش با توجه به بررسی های انجام شده و تحلیل داده ها به این نتیجه رسیده ایم که این شعرا با استفاده از زبان کارآمد، ساده و مناسب کودکان و نوجوانان، مفاهیم اخلاقی بررسی شده را بیان کرده اند.
سعید رحیمی مهدی سجادی
چکیده مکتب پراگماتیسم و نئو پراگماتیسم از مکاتب فلسفی و تربیتی قرن معاصر می¬باشند که دارای دیدگاه¬ها و نظریات و کاربست¬های مستقل خود هستند که با در نظر گرفتن همه¬ی جوانب امر می توان جهت بهبود امر تعلیم و تربیت استفاده¬های لازم را کسب نمود. دو تن از بنیانگذاران این دو مکتب، جان دیویی و ریچارد مک کی رورتی می¬باشند، که بخصوص دیویی در میدان آموزش و پرورش جهان تأثیر شگرفی به جای گذاشته¬اند، که اولی توجه ویژه¬ای به روش¬های علمی و دومی به ردّ روش¬های علمی دارد. بنابراین این پژوهش با هدف تبیین معرفت شناسی روش حل مسأله پراگماتیسم و مقایسه¬ی آن با نئوپراگماتیست رورتی ( با نگاهی به فرایند تدریس ) انجام شده و از نوع تحلیلی – توصیفی می¬باشد. یافته های پژوهش به نتایج ذیل منجر شد: تبیین معرفت شناختی روش حل مسأله پراگماتیسم، دلالت های روش شناختی حل مسأله در تدریس، تبیین معرفت شناسی نئو¬پراگماتیسم، دلالت های روش شناختی نئوپراگماتیست در تدریس و نقاط اشتراک و افتراق پراگماتیسم و نئوپراگماتسیم در معرفت شناختی روش های تدریس. مفاهیم کلیدی: پراگماتیسم، معرفت شناسی، دلالت های معرفت شناسی،تبیین معرفت شناختی، روش حل مسأله، دیویی، نئوپراگماتیسم، رورتی، فرایند تدریس
معصومه حسنی محمدعلی غلامی سفیدکوهی
خشکسالی یکی از مخاطرات اصلی مرتبط با هواشناسی است. این مخاطره طبیعی بر تمام جوانب زندگی بشر مؤثر است. این پدیده از عوامل متعددی همچون بارندگی، دما، تبخیر-تعرق، مقدار آب موجود درخاک و غیره تأثیر می-پذیرد. خشکسالی در هر وضعیت اقلیمی ممکن است رخ دهد. پیش¬بینی خشکسالی نقش مهمی در کاهش خسارات ناشی از آن در بخش¬های مختلف بر عهده دارد. برای این که بتوان خشکسالی را از نظر کمی تعریف کرد، روش¬های متعددی وجود دارد. از جمله این روش¬ها، استفاده از نمایه¬های خشکسالی است. نمایه¬های خشکسالی معمول، به پارامترهای آب و هوایی وابسته هستند و تنها برای یک مکان اعتبار دارند. همچنین به علت کمبود آمار اقلیمی این نمایه¬ها از دقت کافی برخوردار نیستند. علم سنجش از دور یکی از روش¬هایی است که از طریق آن می¬توان این مشکلات را برطرف کرده و شرایط خشکسالی را برای یک گستره برآورد کرد. از دیدگاه سنجش از دور، خشکسالی را می¬توان با تغییرات طیفی ایجاد شده در تصاویر ماهواره¬ای در سطح مورد مطالعه بررسی کرد. در این پژوهش، به بررسی وضعیت خشکسالی در محدوده استان مازندران با استفاده از آمار هواشناسی 21 ایستگاه داخل و خارج استان و تصاویر سنجنده modis پرداخته شد. بدین منظور از دو نمایه هواشناسی spi در مقیاس زمانی 1، 3، 6، 9، 12 ماهه و سالانه و edi روزانه، ماهانه و دوره¬ای و هفت نمایه طیفی ndvi، evi، vci، ndwi، ndii6، ndii7 و nmdi استفاده شد. یافته¬ها نشان داد که خشکسالی¬ها و ترسالی¬های رخ داده در استان تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم نبوده و مربوط به تغییرپذیری اقلیمی است. همچنین در اکثر ایستگاه¬های مورد مطالعه خشکسالی¬های شدیدی در سال 1990 و 2010 اتفاق افتاده است. در بخش بعد، مقدار نمایه¬های طیفی در ایستگاه¬های مورد نظر طی سال¬های 2002 تا 2012 استخراج شد. نتایج نشان داد که تغییرات این نمایه¬ها نیز از روند تغییرات نمایه¬های هواشناسی پیروی می¬کند. همچنین بالاترین همبستگی¬ها میان نمایه¬های طیفی و نمایه¬های هواشناسی edi دوره¬ای و ماهانه و spi با تأخیر زمانی سه و شش ماهه دیده شد. سپس به منظور ارزیابی منطقه¬ای وضعیت خشکسالی، اقلیم ایستگاه¬ها با استفاده از روش دومارتن تعیین شده و پهنه¬بندی اقلیمی صورت گرفت و در نهایت منطقه مورد نظر به پنج منطقه اقلیمی بسیارمرطوب، مرطوب، نیمه¬مرطوب، مدیترانه¬ای و نیمه خشک تقسیم¬بندی شد. نقشه نمایه¬های هواشناسی نیز با استفاده از روش درون¬یابی idw تهیه و این نقشه¬ها و تصاویر نمایه¬های طیفی به پنج منطقه اقلیمی مورد نظر تفکیک شدند. یافته¬ها نشان داد که در میان نمایه¬های سنجش از دوری، تغییرات نمایه nmdi با تغییرات نمایه spi سالانه هماهنگی بیشتری دارد. همچنین نمایه¬هایی که از باند جذب آب استفاده می¬کنند نسبت به نمایه¬های پوشش گیاهی از کارآیی بیشتری برخوردار هستند. در مقیاس منطقه¬ای، بالاترین ضرایب همبستگی با شاخص¬های spi3 و spi6 بوده و بجز اقلیم بسیار مرطوب، در سایر اقلیم¬ها بالاترین همبستگی در ترسالی و کمترین همبستگی در خشکسالی دیده شد. همچنین در اقلیم نیمه مرطوب نسبت به سایر مناطق همبستگی¬های بالاتری وجود داشت. در پایان برای صحت سنجی نتایج بدست آمده با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی مقادیر نمایه¬های هواشناسی برآورد شد. یافته¬ها نشان داد که مناسب¬ترین اقلیم، اقلیم نیمه مرطوب و بهترین نمایه، نمایه spi سه ماهه است.