نام پژوهشگر: وحید تقی زاده
مریم اسفندیاری وحید تقی زاده
در این مطالعه بچه ماهیان سفید با میانگین وزنی 09/0±32/2 گرم با جیره های آزمایشی دارای 43 درصد پروتئین خام، انرژی خام 4362 کیلوکالری بر کیلوگرم جیره و 11 درصد چربی خام به مدت 8 هفته تغذیه شدند. جیره های آزمایشی دارای درصدهای مختلف پودر سویا و گلوتن ذرت بودند که جایگزین پودر ماهی شدند. این تحقیق در طرح آماری کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. پس از 8 هفته در پایان دوره رشد، شاخص های رشد (درصد بقا، وزن نهایی، افزایش وزن، مقدار غذای مصرف شده، ضریب تبدیل غذایی، نسبت بازده پروتئین، ضریب رشد ویژه و رشد روزانه)، ترکیب لاشه (شامل رطوبت، خاکستر، چربی و پروتئین) بچه ماهیان تغذیه شده با جیره های آزمایشی و همچنین برخی ترکیبات بیوشیمیایی خون اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده نشان داد که جایگزینی 9 تا 15 درصد از پودر ماهی با پودر سویا و گلوتن ذرت تاثیری بر عملکرد رشد بچه ماهیها نداشت. ترکیب لاشه ماهیها متاثر از ترکیب جیره ها بود. پودر سویا، گلوتن ذرت و پودر ماهی روی ترکیبات بیوشیمیایی خون تاثیر گذاشتند. با افزایش پودر سویا و گلوتن ذرت میزان سدیم، کلسیم، منیزیم و تری گلیسیرید افزایش یافت. کلسترول، گلوکز، پروتئین خون و پتاسیم با افزایش پودر سویا و گلوتن ذرت کاهش یافتند. آنزیم فیتاز اثری روی بقا، شاخص های رشد و ترکیب لاشه نداشت. در حضور آنزیم فیتاز پارامترهای بیوشیمیایی خون شامل کلسیم، کلسترول، منیزیم، پروتئین، پتاسیم و تری گلیسیرید کاهش یافت و گلوکز و سدیم افزایش یافت. این مطالعه نشان می دهد که پودر سویا و گلوتن ذرت می تواند جایگزین درصدی از پودر ماهی در جیره بچه ماهیان سفید شود بدون اینکه تاثیر منفی بر عملکرد رشد این بچه ماهیان داشته باشد. کلمات کلیدی: بچه ماهی سفید، پودر سویا، گلوتن ذرت، تغذیه
حسن نبی پور افروزی منصور رضایی
در یک آزمایش فاکتوریل 3×2×2 با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی، تاثیر سطوح مختلف (0، 5، و10 درصد) کنجاله گوار، آنزیم همی سل (0 و 05/0 درصد) و در دو دوره پرورش (رشد و پایانی و فقط دوره پایانی) بر عملکرد، خصوصیات لاشه، برخی از فراسنجه های خونی، پاسخ ایمنی و جمعیت میکروبی ایلئوم روده جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش از 720 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه تجارتی راس 308 با 12 تیمار، چهار تکرار در هر تیمار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفت. با افزایش سطح کنجاله گوار به 10 درصد در جیره، وزن بدن کاهش و ضریب تبدیل غذایی افزایش یافت (05/0p<). استفاده از مکمل آنزیمی در جیره، باعث بهبود معنی دار افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در جوجه های تغذیه شده با 10 درصد کنجاله گوار در دوره رشد و پایانی گردید (05/0p<). همچنین درصد لاشه و سینه در جوجه های فوق به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<). کمترین جمعیت باکتریهای بی هوازی و اکولای در جوجه های تغذیه شده با سطح 10 درصد کنجاله گوار حاوی مکمل آنزیمی در دوره رشد و پایانی مشاهده گردید (05/0p<). تاثیر سطوح مختلف کنجاله گوار و مکمل آنزیمی بر فراسنجه های خونی و پاسخ ایمنی معنی دار نبود. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از سطح 5 درصد کنجاله گوار با یا بدون افزودن آنزیم همی سل تاثیر منفی بر عملکرد جوجه های گوشتی نداشت. واژه های کلیدی: کنجاله گوار، آنزیم همی سل، عملکرد، فراسنجه های خونی، جمعیت میکروبی، جوجه های گوشتی
نوشین مهدی نژاد وحید تقی زاده
اسیدهای چرب یکی از ترکیبات مهم سمن ماهیان می باشند. اسیدهای چرب منابع اصلی انرژی متابولیک برای تولیدمثل هستند و باعث بهبود عملکرد تولیدمثل، رشد و توسعه جنین می گردند. سطوح متعادل اسیدهای چرب برای لقاح و عملکرد اسپرم مهم و ضروری می باشند. هدف از این مطالعه بررسی ترکیب اسیدهای چرب سمن مولدین تاس ماهی ایرانی acipenser persicus و ارتباطات آن ها با یکدیگر و با پارامترهای اسپرم شناختی می باشد. بدین منظور پارامترهای اسپرم شناختی 15 عدد مولد تاس ماهی ایرانی اندازه گیری شدند و اسیدهای چرب نیز توسط دستگاه گاز کروماتوگراف (gc) اندازه گیری شدند. در بین اسیدهای چرب اندازه گیری شده در سمن، پالمیتیک اسید (c16:0) بیشترین و بهنیک اسید (c22:0) کمترین مقدار را داشتند. همچنین مجموع اسیدهای چرب امگا 3 بیشتر از مجموع اسیدهای چرب امگا 6 بود. نتایج نشان داد که بین اسیدهای چرب اشباع، تک غیر اشباع و چند غیر اشباع ارتباط مثبت و معنی دار (01/0< p) وجود داشت. بیشترین میزان مجموع اسیدهای چرب امگا 3، در تیمار n مشاهده شد که بالاترین طول دوره تحرک و درصد اسپرم را داشت و بیشترین میزان مجموع اسیدهای چرب امگا 6 در تیمار h مشاهده شد که بالاترین اسپروماتوکریت و تراکم اسپرم را داشت. همچنین کمترین مقادیر اسیدهای چرب در تیمارهای f و b مشاهده شد که پایین ترین مقادیر پارامترهای اسپرم شناختی را داشتند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اسیدهای چرب سمن، روی پارامترهای اسپرم شناختی مولدین تاثیر گذارند و افزایش آن ها در سمن، باعث بهبود پارامترهای اسپرم شناختی و موفقیت فرآیند تکثیر می شود.
علی خدادوست وحید تقی زاده
اردک ماهی یکی از ماهیان اقتصادی حوضه آبریز دریای خزر است که در برخی مناطق آن زیست می کند. این ماهی در رودخانه های دارای گیاهان آبزی و تالاب ها زیست می کند. مطالعه مراحل رسیدگی جنسی و هورمون های استروئیدی گنادی مولدین یکی از شاخص های مهم تولیدمثل ماهیان است. به همین دلیل در سال 90-89 بررسی روی مراحل رسیدگی جنسی و هورمون های استروئیدی گنادی مولدین اردک ماهی تالاب انزلی انجام گرفت. برای این منظور از منطقه موردنظر 54 قطعه اردک ماهی صید شدند. طبق نتایج بدست آمده در بین ماهیان مولد، سطوح استروئیدهای جنسی پلاسما نشان دهنده افزایش میزان هورمون 17- بتا استرادیول در فصل پاییز و افزایش میزان هورمون تستوسترون در نیمه اول زمستان و افزایش میزان هورمون 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون در نیمه دوم زمستان است. همچنین نتایج حاصل از مطالعه کلاسه بندی اندازه ماهی با میزان سطوح هورمون 17- بتا استرادیول، تستوسترون و 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون اردک ماهی نشان داد که با افزایش اندازه اردک ماهی در کلاسه های دامنه 300 تا 360 میلیمتر، دامنه 360 تا 420 میلیمتر و دامنه 420 تا 480 میلیمتر نوسانات میزان غلظت این 3 هورمون روند معنی داری دارد. نتایج حاصل از مطالعه کلاسه بندی اندازه ماهی با رسیدگی جنسی مولدین اردک ماهی در هر فصل نشان داد که مولدین اردک ماهی در کلاسه های دامنه 300 تا 360 میلیمتر، دامنه 360 تا 420 میلیمتر و دامنه 420 تا 480 میلیمتر همگی در یک مرحله رسیدگی هستند. روند رسیدگی گناد در دوره های مختلف در ماهیان صید شده شامل 4 مرحله است. همچنین بیشترین هماوری مطلق برابر با 065/315±347/13609 در فصل پاییز بوده و بیشترین مقدار شاخص گنادوسوماتیک برابر با 076/2±063/4 در نیمه اول زمستان است.
اسماعیل قره داشی وحید تقی زاده
برای تعیین غلظت کشنده فلزات سنگین مس و سرب ماهیان سفید در 9 گروه (8 گروه آزمایشی و یک گروه شاهد در 3 تکرار) برای هر فلز، در معرض غلظت های مختلف از فلز مس و فلز سرب قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان متوسط غلظت کشنده فلز مس روی ماهی سفید برای زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت به ترتیب 944/2، 756/2، 562/2 و 31/2 میلی گرم بر لیتر و برای فلز سرب 841/315، 456/298، 419/281 و 065/268 میلی گرم بر لیتر می باشد. در بررسی بافت آبشش سلول های اپیتلیال دچار هیپرپلازیا شده و در سلول های کلراید نیز تغییر شکل مشاهده شد. این آسیب ها با افزایش غلظت فلزات شدت بیشتری یافت، به طوریکه در غلظت های نهایی (5/3 میلی گرم بر لیتر فلز مس و 320 میلی گرم بر لیتر فلز سرب) بیشترین جداشدگی در لاملای اولیه و ثانویه مشاهده شد. سپس به منظور بررسی اثر فلزات مس و سرب بر روی رشد و برخی از پارامترهای خونی، ماهیان را در چهار گروه آزمایشی، شامل دو غلظت (11/0 و 23/0 میلی گرم بر لیتر) برای فلز مس و دو غلظت (4/13 و 8/26 میلی گرم بر لیتر) برای فلز سرب و یک گروه شاهد (فاقد فلز) قرار گرفتند، و به مدت 60 روز پرورش یافتند. اضافه کردن غلظت های تحت کشنده ی فلزات مس و سرب نشان داد که کاهش رشد در تیمارهای فلزی نسبت به گروه شاهد دارای اختلاف معنی دار می باشد (05/0>p). نتایج مربوط به پارامترهای خونی ماهیان سفید نشان داد که کاهش گلبول های سفید، گلبول های قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، آلبومین و پروتئین کل در تیمارهای فلزی نسبت به گروه شاهد دارای اختلاف معنی دار می باشد (05/0>p). همچنین افزایش گلوکز در تیمارهای فلزی نسبت به گروه شاهد معنی دار بود (05/0>p). این اختلافات در مورد فلز مس بیشتر بود.
رضا ترخانی محمدرضا ایمانپور
ماهی قرمز (carassius auratus gibelio) از خانواده کپور ماهیان بوده و به لحاظ شرایط زیستی و تغذیه ای شبیه کپور معمولی (cyprinus carpio) می باشد. تکثیر و پرورش این ماهی به منظور تأمین ماهی کوچک مورد نیاز سفره هفت سین نوروزی و نیز برای علاقه مندان به نگهداری آکواریوم، چندین سال است که رونق یافته و نیاز به آن هر سال بیشتر می شود. استروژن های طبیعی نقش عمده ای را در کنترل تولیدمثل در ماده ها، و در دامنه محدودتر در نرها، بازی می کنند به علاوه، غلظت فیزیولوژیکی استروژن برای حفظ رشد سلول ها و چندین واکنش بیولوژیکی دیگر ضروری است. در ماهیان استخوانی، اعمال هورمونی نقش مهمی از قبیل تغییر جنسیت و رسیدگی جنسی به طور مصنوعی را در آبزی پروری بازی می کند، همچنین در این ماهیان، استروژن ها عهده دار رشد و رسیدگی جنسی تخمک ها می باشند. ویتلوژنین یک گلیکولیپوفسفوپروتئین بزرگ می باشد که به طور مشخصی در کبد حیوانات، تحت کنترل 17- بتا استرادیول (e2) سنتز، چربی دار، فسفره و قنددار می شود و با توجه به این که استروئیدهای جنسی در مراحل طبیعی تمایز جنسی ماهیان شرکت دارند، می توان با استفاده از استروئیدهای خارجی، تمایز جنسی را در تمام ماهیان تمایز نیافته کنترل کرد. در این تحقیق ماهی قرمز توسط استرادیول با دوزهای 10، 25 و 50 میلی گرم در کیلوگرم جیره غذایی به مدت 11 ماه مورد تغذیه قرار گرفت و در پایان، فاکتورهای رشد و تغذیه ای، خصوصیات اسپرم و تخمک و هورمون های جنسی ماهیان نر و ماده مورد ارزیابی قرار گرفتند. ماهیان تیمارهای e2 دارای رشد کمتری نسبت به تیمار شاهد بودند و خصوصیات تخم و تخمک با افزایش دوزهای e2 افزایش یافت همچنین خصوصیات اسپرم شناختی با افزایش دوز e2 کاهش یافت. با افزایش دوزهای e2 تعداد ماهیان ماده افزایش یافت به طوری که تیمار d دارای 100% ماهیان ماده بود.
علی نکورو وحید تقی زاده
در این پژوهش، روند تولید مثلی ماهی حلوا سفید (pampus argenteus) در آب های خلیج فارس (سواحل قشم در استان هرمزگان) بررسی شد. نمونه برداری با استفاده از تور گوشگیر ثابت و شناور، از فروردین 1390 تا فروردین 1391 و در عمق 12-4 متر صورت گرفت. 474 نمونه (292 نر و 182 ماده) جمع آوری شد. ماهیان نر نسبت به ماده طول کمتری داشتند (001/0 < p، anova) و رابطه طول با وزن آن ها کاملاً متفاوت بود. این رابطه برای ماده ها به صورت (001/3sl 049/0=tw) و برای نرها به صورت (644/2 sl 129/0=tw) بود. نسبت نر به ماده در ماه های اوج تخم ریزی افزایش پیدا کرد (001/0 > p،chi-square t-test )، به طوری که نسبت ماهیان نر طی این ماه ها، 67 درصد از کل ماهیان صید شده بود. مراحل رسیدگی و بافت شناسی تخمدان ها بر اساس شکل ظاهری، اندازه ی اووسیت، لایه فولیکولی، دیواره سلولی، واکوئل، هسته و هستک ها مشخص و تشریح شد. در انتها هفت مرحله رسیدگی گنادی تشخیص داده شد. این مراحل شامل: نارس- در حال توسعه، استراحت، در حال توسعه، توسعه یافته، رسیده، در حال رهاسازی و بازسازی بود. همچنین تفاوت معنی داری در میزان پراکنش و اندازه اووسیت در 3 بخش مختلف تخمدان (ابتدایی، میانی و انتهایی) مشاهده نشد (05/0> p two-way anova,). ماده ها در دسته ی طولی (طول استاندارد) 26-5/24 سانتی متر و ماهیان نر در دسته ی طولی 23-5/21 سانتی متر، دارای بیشترین باروری بودند. نتیجه گرفته شد که دوره ی تخم-ریزی این ماهی طولانی است و از فروردین تا شهریور ماه ادامه دارد. برای هر دو جنس دو اوج تخم-ریزی مشاهده شد. برای ماده ها اولین اوج در اردیبهشت و دومین اوج در مرداد ماه و برای ماهیان نر اولین اوج در خرداد و دومین اوج در مرداد ماه رخ داد. در پایان نتیجه گیری شد که چرخه ی تولید مثلی ماهی حلوا سفید با چرخه تکاملی دیگر ماهیان استخوانی دارای تخم ریزی متوالی مطابقت دارد. واژه های کلیدی: پراکنش اووسیت، اوج تخم ریزی، حلوا سفید، خلیج فارس، رسیدگی تخمدان، هرمزگان
میثم محمدبیگی وحید تقی زاده
چکیده کربوهیدرات ها دارای ترکیباتی می باشند که به صورت کلی به نام پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای شناخته می شوند. این ترکیبات دارای زیر واحدهای مختلفی، بر اساس نوع منبع مورد استفاده می باشند. از متداول منابع مورد استفاده در جیره آبزیان، گندم، جو و ذرت می باشد. ترکیبات پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای در این مواد شامل بتاگلوکان ها (به خصوص در جو) و آرابینوزایلان ها (به خصوص در گندم و ذرت) می باشند. در این آزمایش 270 قطعه ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio) با میانگین وزنی 03/0±44/13 گرم، طی یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی، به وسیله سه تیمار بر پایه جو، ذرت و گندم و در سه تکرار، به مدت 56 روز در سالن تحقیقات آبزیان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، مورد تغذیه قرار گرفتند. جیره های مذکور به وسیله آنزیم های اندو بتا(4)3-1 گلوکاناز (جیره بر پایه جو) و اندو بتا4-1 زایلاناز (جیره های بر پایه گندم و ذرت) در دو سطح 1/0 و 5/0% تیمار شدند. پارامترهای مورد بررسی برای کیفیت لاشه، شامل پروتئین، چربی و رطوبت لاشه و پارامترهای مورد نظر در مورد رشد، شامل ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، کارایی پروتئینی، افزایش وزن و فاکتور وضعیت بودند. پس 56 روز آزمایشی، نتایج آزمایشات نشان دادند که افزایش استفاده از آنزیم اندو بتا(4)3-1 گلوکاناز در جیره بر پایه جو، سبب افزایش وزن )05/0>p)، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، ضریب کارایی پروتئینی و بهبود فاکتور وضعیت)05/0<p) گردید. استفاده از آنزیم اندو بتا4-1 زایلاناز در جیره بر پایه گندم سبب کاهش ضریب رشد ویژه و اضافه وزن، افزایش ضریب تبدیل غذایی، کاهش کارایی پروتئینی )05/0>p) و فاکتور وضعیت گردید )05/0<p)؛ همچنین این آنزیم در جیره بر پایه ذرت، سبب افزایش ضریب تبدیل غذایی، کاهش ضریب کارایی پروتئینی، اضافه وزن )05/0<p)، ضریب رشد ویژه و فاکتور وضعیت )05/0>p) گردید. در مورد کیفیت لاشه، استفاده از آنزیم های به کار رفته در جیره تأثیری در میزان رطوبت لاشه نداشت )05/0<p) ولی استفاده از آنزیم اندو بتا4-1 زایلاناز در هر دو جیره بر پایه ذرت و گندم سبب افزایش میزان خاکستر لاشه شد ولی آنزیم اندو بتا(4)3-1 گلوکاناز سبب کاهش میزان خاکستر لاشه ماهیان تغذیه شده با جیره بر پایه جو گردید )05/0>p). با توجه به اینکه با افزایش میزان آنزیم مورد استفاده در جیره بر پایه گندم، از میزان کارایی پروتئینی این ماهیان کاسته شد، لذا با افزایش آنزیم در جیره بر پایه گندم، از میزان پروتئین لاشه این ماهیان کاسته شد؛ به همین ترتیب، نتایج مشابهی از استفاده کردن آنزیم در جیره بر پایه ذرت مشاهده شد)05/0>p). استفاده از آنزیم زایلاناز در جیره های بر پایه گندم و ذرت سبب کاهش میزان چربی بافتی شد )05/0>p) ولی افزایش استفاده از آنزیم بتاگلوکاناز در جیره بر پایه جو سبب افزایش چربی بافتی در ماهیان تغذیه شده گردید )05/0>p).
الهه حسن نتاج نیازی محمدرضا ایمانپور
این تحقیق به منظور بررسی اثر استرس تراکم در 4 سطح (6، 9، 12 و 15 ماهی در هر آکواریوم با حجم 76 لیتر) روی شاخص های رشد (افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت)، ضریب تبدیل غذایی، نرخ بازماندگی و کیفیت گنادی ماهی قرمز (carassius auratus) صورت گرفت. خصوصیات زیست سنجی ماهیان شامل طول کل (سانتی متر)، وزن (گرم)، نرخ رشد (گرم)، نرخ رشد ویژه (گرم/ روز) و ضریب تبدیل غذایی هر دو هفته به مدت 5 ماه تعیین شدند و سپس تا فصل بهار جهت تکثیر نگهداری شدند. ماهی قرمز با متوسط وزن 5/3 گرم به ترتیب در چهار تیمار 6، 9، 12 و 15 ماهی در هر آکواریوم با اعمال 3 تکرار برای هر تیمار تقسیم بندی شدند. بعد از پایان دوره ی 5 ماهه آزمایش، متوسط وزن ماهیان در هر تیمار به ترتیب 61/2±59/22، 32/0±98/19، 47/1±33/18 و 30/0±2/15 گرم ثبت گردید. با افزایش تراکم ماهی قرمز، شاخص های رشد شامل: وزن ثانویه، افزایش وزن و نرخ رشد ویژه اختلاف معنی داری نشان دادند (05/0>p)، اما ضریب تبدیل غذایی و فاکتور وضعیت اختلاف معنی داری نشان ندادند (05/0<p). همچنین، بین نرخ بازماندگی در تراکم های مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). تراکم ذخیره سازی تاثیر معنی داری روی پارامترهای اسپرم شناختی از قبیل تراکم اسپرم و اسپرماتوکریت داشت (05/0>p) اما روی طول دوره تحرک اسپرم، درصد تحرک اسپرم و حجم اسپرم تاثیر معنی داری نداشت (05/0<p). قطر تخمک و هم آوری کاری تحت تاثیر استرس تراکم اختلاف معنی داری را نشان ندادند (05/0<p) اما شاخص گنادوسوماتیک نر و ماده تحت تاثیر استرس تراکم تفاوت معنی داری را نشان دادند (05/0>p). درصد لقاح بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>p) اما درصد تفریخ بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0<p). فاکتورهای بیوشیمیایی پلاسمای سمینال از قبیل کلسیم، منیزیم، پروتئین کل، گلوکز و کلسترول تحت تاثیر استرس تراکم اختلاف معنی داری را نشان دادند (05/0>p). از طرفی، اختلاف معنی داری در مقدار گلوکز خون بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد (05/0<p). نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که استرس تراکم تاثیر معنی داری روی برخی شاخص های رشد و فاکتورهای کیفی گناد داشت اما روی برخی دیگر تاثیر معنی داری نداشت.
نگار مرادی محمدرضا ایمانپور
این مطالعه به منظور بررسی امکان جایگزینی پروتئین های کنجاله کنجد و گلوتن ذرت به جای پودر ماهی در جیره غذایی کپور دریایی (وزن اولیه 2±12) انجام شد. جیره غذایی با پروتئین خام 33%، انرژی خام 5/10 کالری بر گرم در 4 سطح جایگزینی جیره (1، 0%) 0، جیره (2، 16%) 160، جیره (3، 34%) 340 و جیره (4، 50%)500 گرم بر کیلوگرم ساخته شد و دوره پرورش به مدت 60 روز انجام شد. در پایان دوره آزمایش تفاوت معنی داری در شاخص های رشد مشاهده گردید (05/0p<) وزن به دست آمده، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و شاخص کارایی پروتئین تفاوت معنی داری در ماهیان تغذیه شده با جیره غذایی حاوی کنجاله کنجد و گلوتن ذرت داشتند (05/0p<) اما بین پروتئین، چربی و خاکستر تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p)در حالی که بین تیمارها از لحاظ رطوبت تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p<) جیره های آزمایشی اختلاف معنی داری در میزان گلوکز، توتال پروتئین، هماتوکریت و هموگلوبین از خود نشان دادند (05/0p<) در حالی که در ماهیان اختلاف معنی داری بین میزان آلبومین، کلسترول، تری گلیسرید، گلبول سفید و گلبول-قرمز وجود نداشت (05/0p<). هزینه ساخت غذا در جیره-های آزمایشی اختلاف معنی داری داشتند (05/0p<). بر اساس نتایج به دست آمده در آزمایش اخیر می توان بیان داشت که تا سطح 68% کل پروتئین جیره غذایی کپور ماهیان را می توان با کنجاله کنجد و گلوتن ذرت جایگزین کرد.
زلیخا سلاقی محمدرضا ایمانپور
امروزه نقش مثبت برخی پروبیوتیک ها و مکمل های گیاهی در افزایش رشد و نیز افزایش مقاومت در برابر بیماری ها به خوبی اثبات شده است. لذا در این آزمایش اثرات پروبیوتیک پریمالاک و مکمل گیاهی سنگروویت بر رشد، بازماندگی و مقاومت در برابر استرس شوری بچه ماهیان قره برون مورد آزمایش قرار گرفت. بدین منظور پروبیوتیک پریمالاک و مکمل گیاهی سنگروویت به جیره غذایی بچه ماهیان قره برون با میانگین وزنی 813/0±676/14 در سطوح 0 (شاهد)، 5/0، 1 و 5/1 (گرم بر کیلوگرم جیره) اضافه و به میزان 2-5/3 درصد وزن بدن به مدت 15 هفته تغذیه شدند. آزمایش درون 21 تانک فایبرگلاس 500 لیتری با میانگین حجم آبگیری 200 لیتر انجام گرفت. تعداد 10 قطعه بچه ماهی قره برون پرورشی به طور تصادفی درون هر تانک ذخیره سازی شد. در شروع آزمایش و هر 14 روز یکبار ماهیان بیومتری (شامل اندازه گیری طول کل و وزن کل) شدند و در انتهای دوره پرورش برای تعیین پارامترهای خونی نمونه های خون پس از بی هوشی ماهیان از ساقه دمی 3 ماهی که بطور تصادفی از هر تکرار انتخاب شده بود، گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان داد که شاخص های رشد و تغذیه بچه ماهیان قره برون، نرخ رشدویژه، تولیدخالص ماهی، درصد افزایش وزن بدن و نسبت کارایی پروتئین در تیمارهای مورد مطالعه دارای اختلاف معنی دار بود (05/0>p). یافته های آنالیز لاشه نشان داد که تیمارهای پروبیوتیکی بر ترکیب شیمیایی بدن بچه ماهیان قره برون تأثیر معنی داری نگذاشتند (05/0<p). اما تیمار حاوی مکمل گیاهی روی پروتئین لاشه تأثیر گذاشته و اختلاف آن با گروه شاهد معنی دار می باشد (5/0>p). همچنین مکمل گیاهی روی توتال پروتئین سرم خون تأثیر معنی داری گذاشته است (05/0>p). میزان گلوکز، آلبومین، تری گلیسیرید، کلسیم و منیزیم بین تیمارهای مورد مطالعه اختلاف معنی-داری مشاهده نگردید (05/0<p). در پایان دوره، ماهیان قره برون جوان 589/48±792/149 گرمی به تعداد 10 قطعه در 8 ونیرو 5/0 مترمکعبی و با دوتکرار برای هر تیمار مستقیما در شوری 15 میلی گرم در لیتر قرار گرفتند و نمونه های خونی از ساقه دمی ماهیان در ساعات 12، 24، 72، 120 و 168 گرفته شد. همچنین میزان تلفات به مدت یک هفته شمارش شدند. نتایج نشان داد، افزودن پریمالاک و سنگروویت به جیره غذایی بچه-ماهیان خاویاری باعث افزایش تحمل به شوری شده است، بطوریکه بازماندگی در تیمارهای پروبیوتیکی تا 100 درصد افزایش یافته است، در مقابل گروه شاهد، همگی بعد از گذشت 24 ساعت تلفات دادند.
آرزو عظیمی محمدرضا ایمان پور
در این تحقیق اثر پنج جیره آزمایشی، شامل جیره شاهد (فاقد مواد رنگدانه ای اضافی)، دو جیره حاوی رنگدانه طبیعی (فلفل دلمه قرمز و پودر پوست گوجه فرنگی) و دو جیره حاوی رنگدانه مصنوعی (آستاگزانتین و بتاکاروتن) روی شاخص های رشد و رنگی شدن ماهی فلاورهورن (.cichlasoma sp) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 75 ماهی فلاورهورن در 15 آکواریوم به تعداد مساوی 5 ماهی در هر آکواریوم و به طور کاملا تصادفی توزیع شدند. بعد از تیماربندی به مدت 8 هفته ماهیان با جیره های آزمایشی مورد تغذیه قرار گرفتند. خصوصیات زیست سنجی ماهیان شامل طول کل (سانتی متر)، وزن (گرم)، نرخ رشد (گرم)، نرخ رشد ویژه (گرم/ روز) و ضریب تبدیل غذایی هر دو هفته یک بار به مدت 8 هفته تعیین شد. در پایان آزمایش از هر تیمار 6 ماهی برای اندازه گیری کاروتنوئید کل به طور تصادفی انتخاب شد، و مقدار کاروتنوئید کل از روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. تیمارهای تغذیه شده با غذای حاوی رنگدانه شیمیایی آستاگزانتین درصد بیشتر تجمع رنگدانه (05/0 میکروگرم بر گرم) را در بافت خود نشان دادند. دو تیماری که با جیره های حاوی بتاکاروتن و فلفل دلمه تغذیه شدند مقدار تجمع کمتری از رنگدانه (039/0 میکروگرم بر گرم) را نسبت به آستاگزانتین نشان دادند. تیمار تغذیه شده با جیره حاوی گوجه فرنگی نیز تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نداشت (05/0<p). همچنین بیشترین مقدار رشد در تیمار آستاگزانتین و کمترین مقدار در در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0<p).
سمیرا شکرالهی محمدرضا ایمان پور
این مطالعه برای تعیین تاثیر سطوح مختلف ویتامین e و c روی شاخص های رشد و پارامترهای خونی در ماهیان فلاورهورن (cichlosoma sp) انجام شد. 9 جیره غذایی حاوی ترکیبی از مقادیر 0، 100 و 1000 میلی گرم بر کیلو گرم غذا از ویتامین e و 0، 100 و 1000 میلی گرم بر کیلو گرم غذا از ویتامین c در سه تکرار و به مدت 8 هفته در نظر گرفته شد. وزن اولیه بچه ماهیان 6/3 ±15 گرم بود. ماهیان هر دو هفته یکبار بیومتری شدند و در پایان آزمایش شاخص های رشد (افزایش وزن بدن، درصد افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه (sgr)، فاکتور وضعیت، کارایی غذا و ضریب تبدیل غذایی) و تغییرات بیوشیمیایی و هماتولوژیکی (گلوکز، پروتئین کل، هماتوکریت، هموگلوبین، لکوسیت کل، گلبول قرمز، لنفوسیت، مونوسیت، هتروفیل و ائوزینوفیل) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها توسط آنالیز واریانس یکطرفه با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که افزودن دوزهای مختلف ویتامین e و cدر جیره های غذایی ماهیان تغییر معنی داری را در فاکتورهای رشد به جز فاکتور وضعیت تیمارها ایجاد نمود (05/0< p). بهترین نتایج از نظر مقایسه وزن نهایی و طول نهایی، افزایش وزن، ضریب تبدیل غـذایی، ضـریب رشد ویـژه و ضـریب کارایـی غذا متعلق به تیمار 1 (جیره حاوی 1000 میلی گرم ویتامین e و 1000 میلی گرم ویتامین c) بود. نتایج پارامترهای خونی نشان داد که سطح ویتامین e و c جیره غذایی اثر معنی داری روی میزان شاخص های خونی داشته است (05/0p< ).
مهرداد عادلیان وحید تقی زاده
چکیده آنزیم ها می توانند سبب بهبود عملکرد سیستم گوارشی شوند و درنتیجه افزایش رشد، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و راندمان پروتئین را بهبود بخشند. برای انجام این آزمایش از جیره تجاری (انرژی 4ef3001، تایلند؛ رطوبت 12%، پروتئین 41%، چربی 6% و فیبر 2%) استفاده شد و مولتی آنزیم کمین® (هرنتالز، بلژیک) و مولتی آنزیم ناتوزیم پلاس® (بیوپروتون، استرالیا) هریک در چهار سطح 250، 500، 750 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم به جیره غذایی اضافه شد و با گروه شاهد مقایسه شدند. پس از سازگاری ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio) با شرایط آزمایش، به مدت 8 هفته به ماهی¬ها جیره¬های آزمایشی داده شد. برای بررسی شاخص¬های رشد، هر دوهفته یک بار زیست سنجی انجام شد و در پایان هفته هشتم برای بررسی فاکتوری¬های بیوشیمیایی خون ماهی¬ها، از آن¬ها خون گیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مولتی آنزیم کمین در سطوح آنزیمی 500، 750 و 1000 میلی¬گرم در کیلوگرم جیره غذایی، بهترین افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن و راندمان پروتئین را ایجاد کرد که با گروه شاهد تفاوت معنادار داشت (05/0p<) و مولتی آنزیم ناتوزیم در سطوح آنزیمی 250 و 500 میلی¬گرم بر کیلوگرم جیره غذایی، بهترین افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن و راندمان پروتئین را ایجاد کرد که با گروه شاهد تفاوت معنادار داشت (05/0p<). هیچ¬یک از مولتی آنزیم های کمین و ناتوزیم بر شاخص وضعیت تاثیرگذار نبود (05/0p>). مولتی آنزیم کمین در سطح آنزیمی 500 میلی¬گرم بر کیلوگرم جیره غذایی، سبب ایجاد بیشترین میزان کلسیم در خون ماهی کپور معمولی شد (05/0p<) اما بر بقیه فاکتورهای بیوشیمیایی خون شامل آلبومین، گلوکز و پروتئین کل تاثیرگذار نبود (05/0p>). همچنین مولتی آنزیم ناتوزیم روی پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی کپور معمولی تاثیرگذار نبود (05/0p>). افزودن مولتی¬آنزیم کمین به جیره غذایی ماهی کپور معمولی بر شاخص گنادوسوماتیک تاثیرگذار نبود (05/0p>) اما افزودن مولتی¬آنزیم ناتوزیم به جیره غذایی ماهی کپور معمولی به میزان 750 میلی¬گرم بر کیلوگرم جیره غذایی بیشترین درصد گنادوسوماتیک را نشان داد (05/0p<). کلمات کلیدی: شاخص¬های رشد، شاخص گنادوسوماتیک، ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio)، مولتی آنزیم کمین، مولتی آنزیم ناتوزیم، فاکتورهای بیوشیمیایی خون
معصومه کمالی نجف آباد وحید تقی زاده
چکیده این مطالعه¬ به منظور تعیین اثر کیتوزان جیره بر شاخص¬های رشد، درصد بقا، مقاومت در برابر استرس های شوری و حرارتی و برخی پارامترهای خون¬شناسی در بچه¬ماهیان سفید (rutilus frisii kutum) انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار انجام شد. کیتوزان در چهار سطح 25/0 ، 5/0 ، 1 و 2 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا روی جیره تجاری اسپری شد. گروه شاهد با جیره بدون کیتوزان تغذیه شد. آزمایش به مدت 8 هفته طول کشید. نتایج نشان داد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت و درصد بقا اختلاف معنی¬داری میان گروه¬های آزمایشی نسبت به گروه شاهد نداشتند (05/0<p). در حالی که ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تغذیه شده با 1 گرم بر کیلوگرم کیتوزان در جیره به طور معنی¬داری کاهش پیدا کرد (05/0>p). نرخ بقا در بین تیمارها تحت استرس های شوری ppt11 و ppt 13 و استرس حرارتی 30 درجه سانتی¬گراد اختلاف معنی¬داری نداشت (05/0<p)، با این حال، در استرس حرارتی 34 درجه سانتی¬گراد، بالاترین میزان بقا به طور ¬معنی¬داری در ماهیان تغذیه شده با 1 گرم بر کیلوگرم کیتوزان در جیره مشاهده شد (05/0>p). گلبول¬های سفید خون در ماهیان تغذیه شده با 2 گرم بر کیلوگرم کیتوزان در جیره در مقایسه با گروه¬های دیگر افزایش معنی داری یافت (05/0>p). پس از استرس¬های حرارتی و شوری، میزان هماتوکریت در تمام گروه¬ها اختلاف معنی¬داری نداشت (05/0<p). علاوه بر این، آنالیز ترکیب بدن در تمام گروه¬ها اختلاف معنی داری نداشت (05/0<p). ارتفاع پرز روده در ماهیان تغذیه شده با کیتوزان نسبت به گروه شاهد به طور قابل توجهی افزایش یافت (05/0>p)، در حالی که ضخامت پرز روده در میان تیمارها اختلاف معنی¬داری نداشت (05/0<p). نتایج نشان داد که کیتوزان در جیره غذایی بچه¬ماهیان سفید می¬تواند مکانیسم دفاع غیراختصاصی و مقاومت در برابر برخی تنش-های محیطی را بهبود ببخشد. کلمات کلیدی: ماهی سفید، کیتوزان، رشد، فاکتورهای خون¬شناسی، مقاومت به استرس
حمیدرضا نادری فارسانی عبدالمجید حاجی مرادلو
این تحقیق به¬منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف کلم بروکلی (brassica oleracea var. gemmifera l ) ( 0، 2/0، 5/0 و 1 درصد )بر پارامترهای پروتئین کل، آلکالین فسفاتاز، فعالیت ضدباکتریایی موکوس و پارامترهای رشد مانند: شاخص وزن بدن ( bwi )، ضریب تبدیل غذا (fcr) و نرخ رشد ویژه (sgr)در ماهی کپور معمولی ( cyprinus carpio) انجام شد. در این تحقیق 300 ماهی کپور معمولی در 12 تشت فایبرگلاس 400 لیتری ( هر تشت شامل 25 ماهی ) با وزن متوسط اولیه 24/0±11/2 گرم به مدت 8 هفته به میزان روزانه 3درصد از وزن بدن مورد تغذیه قرار داده شدند. نتایج این مطالعه نشان می¬دهد که میزان پروتئین کل موکوس در تیمار تغذیه شده با 1 درصد کلم بروکلی نسبت به سایر تیمارها و گروه شاهد دارای اختلاف معنی¬داری بود (05/0>p). همچنین میزان آلکالین فسفاتاز ( alp ) موکوس نسبت به سایر تیمارها و گروه شاهد دارای اختلاف معنی¬داری بود (05/0>p). همچنین برای تعیین سطح فعالیت ضدباکتریایی موکوس در پایان دوره،رقابتی بین موکوس و 4 باکتری micrococcus luteus, streptococcus faecium, serratia marcescenss, escherichia coli انجام شد. نتایج این رقابت نشان می¬دهد که، در تیمار با سطح 1 درصد کلم بروکلی بیشترین قطر هاله عدم رشد را در هر 4 رقابت¬ نسبت به گروه شاهد ایجاد کرد اما این میزان به صورت معنی¬دارینبود (05/0<p). همچنین نتایج در ارتباط با تاثیر سطوح مختلف این گیاه بر رشد ماهی نشان داد که میزان نرخ تبدیل غذا (fcr ) و شاخص وزن بدن ( bwi ) در همه تیمارهای تحت تاثیر کلم بروکلی نسبت به گروه شاهد به ترتیب کمتر و بیشتر بود اما این اختلاف به صورت معنی¬داری نبود ( 05/0<p). نرخ رشد ویژه (sgr ) در تیمار با 2/0 درصد کلم بروکلی تسبت به شاهد افزایش معنی¬داری نشان داد ( 05/0>p ). در پایان می توان نتیجه گرفت که به نظر میرسد، میزان 5/0 تا 1 درصد کلم بروکلی در جیره غذایی کپور معمولی باعث تقویت سیستم ایمنی می گردد.
آذر بیک زاده تاکری محمدرضا ایمانپور
کورتیزول کورتیکواستروئیدی است که نقش مهمی در جنبه¬های مختلف فیزیولوژی ماهی شامل تنظیم یونی، رشد، استرس و عملکرد ایمنی بازی می¬کند. در این مطالعه¬ اثر کورتیزول خوراکی بر رشد، میزان بازماندگی و مقاومت به تنش شوری در بچه¬ماهیان کپور دریایی cyprinus carpio بررسی شد. به این منظور، کپور معمولی با میانگین وزنی (g12/0 ± 36/1) به مدت 8 هفته با غذای تجاری حاوی 0 (شاهد)، 50، 100 و 200 میلی¬گرم بر کیلوگرم هیدروکورتیزون (کورتیزول) تغذیه شدند (4 تیمار و 3 تکرار). نتایج نشان داد از نظر شاخص¬های رشد (درصد افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، ضریب رشد ویژه، میزان مصرف غذا و فاکتور وضعیت)، میزان بازماندگی و هماتوکریت، قبل از تنش شوری بین تیمارها اختلاف معنی¬داری وجود نداشت (05/0 p>). در بررسی خصوصیات بیوشیمیایی خون، قبل از تنش شوری، میزان گلوکز سرم خون در تیمار شاهد ( mg/dl40/1 ± 04/73) به¬طور معنی¬داری پایین¬تر بود (05/0 >p) اما میزان کلسیم سرم خون بین تیمارها اختلاف معنی¬داری نداشت(05/0 p>). پروتئین کل سرم خون، در ماهیان تغذیه شده با کورتیزول به طور معنی¬داری کمتر از تیمار شاهد بود (05/0 >p). سپس مقاومت در برابر تنش شوری، طی 7 روز مقابله با شوری ppt 12، با اندازه¬گیری تغییرات هماتوکریت و پارامترهای بیوشیمیایی خون (گلوکز، کلسیم و پروتئین کل) بررسی شد. نتایج نشان داد میزان بازماندگی بین تیمارها پس از 7 روز مقابله با شوری، اختلاف معنی¬داری نداشت(05/0<p). میزان گلوکز، در تمامی تیمارها افزایشمعنی¬داری داشت (05/0>p). بیش¬ترین میزان هماتوکریت پس از تنش در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0>p). میزان یون کلسیم پس از تنش در تمامی تیمارها جز تیمار شاهد افزایش معنی¬داری داشت (05/0>p) و بیش ترین مقدار در تیمار200 میلی¬گرم بر کیلوگرم مشاهده شد. میزان پروتئین کل، در ماهیان تیمار شده با کورتیزول به طور معنی¬داری کمتر از تیمار شاهد بود (05/0>p). در بررسی بافت آبشش، میزان آسیب¬های بررسی شده (هایپرپلازی، هایپرتروفی، پرخونی و ادم) در گروه شاهد بیش¬تر از ماهیان تحت تیمار کورتیزول بود و در تیمار 100 و تیمار 200 میلی¬گرم بر کیلوگرم، آسیب¬های کم¬تری مشاهده شد که می¬تواند ناشی از عملکرد بهتر تنظیم اسمزی این ماهیان در برابر تنش شوری باشد.نتایج نشان داد که کورتیزول خوراکی با افزایش معنی¬دار گلوکز و کلسیم طی تنش شوری موجب بالا بردن توانایی مقابله¬ی ماهیان هنگام تنش شده است که آسیب کم¬تر بافت آبشش در ماهیان تحت تیمار کورتیزول این موضوع را تایید می¬کند.
شهناز جباری محمدرضا ایمان پور
آرتمیا به دلیل اندازه، تغذیه غیرانتخابی و ارزش غذایی بالا به عنوان غذایی مناسب برای پرورش میگو و ماهی (دریایی، آب شیرین و زینتی) شناخته شده است. این مطالعه به منظور بررسی اثر استفاده از باکتری pediococous acidilactici بر ترکیب لاشه، شاخص¬های رشد، میزان فعالیت آنزیم¬های گوارشی، میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانی و ترکیب میکروبیوتای روده¬ای تشکیل شده در دستگاه گوارش آرتمیا فرانسیسکانا (artemia franciscana) انجام شد. در این آزمایش از سه سطح102 (تیمار اول)، 104 (تیمار دوم) و 106(تیمارسوم) cfu باکتری در هر گرم غذا و تیمار شاهد (بدون پروبیوتیک) درقالب یک طرح کاملا تصادفی (4 تیمار و هر یک در 3 تکرار) در آزمایشگاه شیلات دانشگاه فردوسی مشهد انجام پذیرفت. نتایج نشان دهنده افزایش معنی¬دار مقدار پروتئین خام، چربی خام وعصاره بدون ازت لاشه آرتمیا در استفاده از پروبیوتیک نسبت به گروه شاهد می¬باشد (05/0>p). مقدار خاکستر، ماده خشک و مقدار انرژی تیمارها تفاوت معنی¬داری را با گروه شاهد نشان ندادند(05/0<p). همچنین پروبیوتیک باعث افزایش معنی دار تعداد سیست، تعداد ناپلی تولید شده توسط مولدین آرتمیا و همچنین میزان بقا درمولدین نسبت به گروه شاهد گردید (05/0>p). درصد مرگ ومیر مولدین و بقا آرتمیا در گروه¬های آزمایشی تفاوت معنی-داری را با گروه شاهد نشان ندادند (05/0<p). دراین آزمایش تراکم، طول نهایی، وزن خشک یک عدد آرتمیا، وزن تر، زی¬توده تر، زی¬توده خشک، ضریب رشد ویژه و شاخص وضعیت تفاوت معنی¬داری با گروه شاهد نشان دادند (05/0>p). در این بررسی بیشترین ضریب رشد ویژه در تیمار دوم بود و شاخص وضعیت در گروه شاهد و تیمار دوم نسبت به تیمار اول وسوم بیشترین مقدار بود. میزان فعالیت آنزیم¬های گوارشی دستگاه گوارش آرتمیا فرانسیسکانا در تیمارهای آزمایشی افزایش معنی¬داری را نسبت به گروه شاهد نشان ندادند (05/0<p). میزان آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانی آرتمیا فرانسیسکانا در تیمارها نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی¬داری نداشت اما درتیمار دوم مقادیرآنزیم لیزوزیم، فنولوکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد درحالی¬که بیشترین مقدار آنزیم ایمنی کاتالاز در تیمار سوم دیده شد. نتایج حاکی ازآن است که تعداد کل باکتری¬های دستگاه گوارش و تعداد باکتری¬های اسیدی لاکتیکی تشکیل شده در دستگاه گوارش آرتمیا فرانسیسکانا در تیمارها تفاوت معنی¬داری نسبت به گروه شاهد داشت (05/0>p). تعداد باکتری¬های دستگاه گوارش در تیمار سوم کمترین مقدار را نسبت به گروه شاهد نشان داد همچنین تعداد کلنی باکتری پدیوکوکوس اسیدی لاکتیکی موجود در دستگاه گوارش در تیمار اول بیشترین مقدار را نسبت به گروه شاهد نشان داد با توجه به نتایج مقدار پروبیوتیک مطلوب برای تغذیه آرتمیا فرانسیسکانا 104cfu درگرم غذا می¬باشد.
میترا هادی زاده وحید تقی زاده
این پژوهش به منظور تعیین برخی خصوصیات گنادی تخم (قطر،سطح،حجم،نسبت سطح به حجم،فضای زرده،فضای دورزرده ونسبت فضای زرده به دورزرده) و قطر تخمک درجمعیت مولدین مهاجرماهی کپورمعمولی ماده (cyprinus carpio) به تعداد90عدد ماهی درسه تیمارزمانی ابتدا،وسط وانتهای زمان مهاجرت به منظورتخم ریزی درگرگانرود طی سال های1392-1391 صورت پذیرفت.قطرتخمک ونسبت سطح به حجم آن دارای دامنه ای برابر75/1-2/1میلی متر و در تخم های بارور شده(هیدراته) به ترتیب15/2-55/1 میلی متر بود که به لحاظ آماری تفاوت معنی داری (05/0p<) بین قطر تخمک و تخم در دوره های مهاجرت مولدین وجود داشت و حداکثر و حداقل آن در دوره اول ودوره سوم مهاجرت مولدین اندازه گیری شد که از نظر آماری اختلاف معنی داری داشتند (05/0p<). نسبت فضای زرده به دورزرده تخم درمولدین کپورمعمولی 62/1محاسبه شد که معرف بالاتربودن فضای زرده نسبت به دورزرده است.اثرتیمارزمانی مهاجرت مولدین روی نسبت فضای زرده به دورزرده کپورمعمولی معنی دار(05/0p<) محاسبه شد،به گونه ای که دراول دوره بیشترین بودکه دلیل آنرا می توان به نرخ متابولیک بالای تخم های بزرگ تردرابتدای مهاجرت مولدین نسبت داد.
آرمان برزین ابراهیم رجب زاده قطرومی
این تحقیق به منظور ارزیابی تأثیر کمپوست مصرفی قارچ دکمه ای بر شاخص های رشد ماهی و پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب استخرهای پرورش ماهیان گرمابی صورت پذیرفت. تیمارهای آزمایش حاوی3سطح استفاده از کودشیمیایی، کمپوست به همراه کودشیمیایی (50درصد+50درصد) و نهایتاً کمپوست به تنهایی با 3 تکرار بود. بچه ماهیان کپورنقره-ای(فیتوفاگ)، کپورسرگنده ( بیگ هد)، آمور(کپورعلف خوار) و کپورمعمولی در قالب سیستم متداول پرورش ماهیان گرمابی در کشور، در9 استخر خاکی 5/0 هکتاری به تعداد 126000قطعه به ترتیب با وزن متوسط 95/1±33 ، 84/2±70 ، 9/1±50 و 86/0±15 گرم به صورت تصادفی ذخیره سازی شدند. در انتهای دوره 90 روزه، شاخص های رشد بچه ماهیان مورد بررسی قرار گرفت در طی دوره با نمونه برداری از آب، میزان اثرگذاری کودها بر پارامترهای اکسیژن، کدورت، اسیدیته، املاح محلول، ازت و فسفر آب نیز بررسی شد. با توجه به نتایج به دست آمده، تیمار شاهد از نظر رشد بچه ماهی فیتوفاگ عملکرد بهتری را نسبت به دو تیمار دیگر در برداشت و اختلاف آن نسبت به تیمارهای 2 و3 معنی دار بود( p<0/05 ). ولی در خصوص رشد بچه ماهیان بیگ هد استخر غنی سازی شده با کمپوست مصرفی قارچ، نتیجه به مراتب بهتری را نسبت به دو تیمار دیگر داشت. درخصوص تأثیر این ماده بر پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب، هیچ گونه تأثیر منفی بر این فاکتورها مشاهده نشد. در مجموع نتایج این بررسی نشان داد کود کمپوست مصرفی می تواند ضمن عدم تأثیر منفی بر پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب، در رشدماهیان پلانکتون خوار به ویژه بیگ هد موثر باشد.
سمیه صمدی سنخواستی وحید تقی زاده
ویتامین ها مهمترین مواد مغذی هستند که برخی از آن ها سیستم ایمنی ماهی را تحریک می کنند و ویتامین c یک ماده مغذی ضروری در آبزی پروری مطرح است. در این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف ویتامین c بر پارامترهای رشد (درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت، ضریب تبدیل غذایی و کارایی غذا)، درصد بقاء و همچنین اثرات ویتامین c بر شاخص های خونی و میزان گلوکز خون ماهی کپور دریایی انجام گرفت. مقادیر مختلف ویتامین c (ال – آسکوربیک اسید) شامل دوزهای 0، 100، 500 و 1000 (میلی گرم در کیلوگرم جیره ) در 3 تکرار به ماهیان داده شد. زیست سنجی ماهیان هر 15 روز یکبار انجام می گرفت و بعد اتمام دوره آزمایش درصد بقاء ماهیان نیز اندازه گیری شد، همچنین وزن اولیه ماهی ها 2±25 گرم بود و در پایان آزمایش هریک از تیمارها تحت استرس شوری با دو دوز ppt8 و ppt12 قرار گرفتند. بعد از 8 هفته شاخص های خونی (هماتوکریت و گلبول سفید) و میزان گلوکز خون در قبل و بعد از استرس مورد سنجش قرار گرفت.در تیمارها با افزایش سطح ویتامین c، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن بدن و درصد بقا بصورت معنی داری افزایش یافتند. بالاترین مقدار ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و همچنین میزان بازماندگی در تیمار با دوز 1000 میلی گرم در کیلوگرم جیره ویتامین c مشاهده شد، نتایج نشان داد که سطح ویتامین c بر میزان هماتوکریت، تعداد گلبول سفید و میزان گلوکز اثر معنی داری (05/0p<)داشته که این اثر در بعد استرس هم در تیمارهای با دوز 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین c اثر معنی دار بالاتری دارد. باتوجه به نتایج، مقدار پیشنهادی ویتامین c برای پرورش ماهی کپور دریایی برابر 1000 میلی گرم در کیلوگرم می باشد.این تحقیق نشان داد که ماهیان تغذیه شده با سطوح بالای ویتامین c مقاومت بیشتری نسبت به تغییرات محیطی نسبت به ماهیان تغذیه شده بدون ویتامین c داشتند. ویتامین ها مهمترین مواد مغذی هستند که برخی از آن ها سیستم ایمنی ماهی را تحریک می کنند و ویتامین c یک ماده مغذی ضروری در آبزی پروری مطرح است. در این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف ویتامین c بر پارامترهای رشد (درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت، ضریب تبدیل غذایی و کارایی غذا)، درصد بقاء و همچنین اثرات ویتامین c بر شاخص های خونی و میزان گلوکز خون ماهی کپور دریایی انجام گرفت. مقادیر مختلف ویتامین c (ال – آسکوربیک اسید) شامل دوزهای 0، 100، 500 و 1000 (میلی گرم در کیلوگرم جیره ) در 3 تکرار به ماهیان داده شد. زیست سنجی ماهیان هر 15 روز یکبار انجام می گرفت و بعد اتمام دوره آزمایش درصد بقاء ماهیان نیز اندازه گیری شد، همچنین وزن اولیه ماهی ها 2±25 گرم بود و در پایان آزمایش هریک از تیمارها تحت استرس شوری با دو دوز ppt8 و ppt12 قرار گرفتند. بعد از 8 هفته شاخص های خونی (هماتوکریت و گلبول سفید) و میزان گلوکز خون در قبل و بعد از استرس مورد سنجش قرار گرفت.در تیمارها با افزایش سطح ویتامین c، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن بدن و درصد بقا بصورت معنی داری افزایش یافتند. بالاترین مقدار ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و همچنین میزان بازماندگی در تیمار با دوز 1000 میلی گرم در کیلوگرم جیره ویتامین c مشاهده شد، نتایج نشان داد که سطح ویتامین c بر میزان هماتوکریت، تعداد گلبول سفید و میزان گلوکز اثر معنی داری (05/0p<)داشته که این اثر در بعد استرس هم در تیمارهای با دوز 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین c اثر معنی دار بالاتری دارد. باتوجه به نتایج، مقدار پیشنهادی ویتامین c برای پرورش ماهی کپور دریایی برابر 1000 میلی گرم در کیلوگرم می باشد.این تحقیق نشان داد که ماهیان تغذیه شده با سطوح بالای ویتامین c مقاومت بیشتری نسبت به تغییرات محیطی نسبت به ماهیان تغذیه شده بدون ویتامین c داشتند.
سامان مرادی ولی اله جعفری
به منظور تعیین مقدار مناسب و بررسی اثر مکمل بیوترونیک بر شاخص های رشد، فلور باکتریایی و مقاومت در برابر استرس شوری بچه ماهیان کپور معمولی (cyprinus carpio) با وزن اولیه (10/0±40/1)، آزمایشی به مدت 8 هفته با به کارگیری چهار جیره آزمایشی انجام شد. تیمارها شامل جیره تجاری (گروه شاهد)، جیره تجاری به همراه یک درصد بیوترونیک (تیمار1)، جیره تجاری به همراه دو درصد بیوترونیک (تیمار2) و جیره تجاری به همراه سه درصد بیوترونیک (تیمار3) بود. بچه ماهیان در 12 آکواریوم باحجم l 40 تقسیم شدند. طول دوره پرورش 60 روز بود و زیست سنجی هر 15 روز یک بار انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح به طور کامل تصادفی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته های نرم افزاری spssو excel صورت پذیرفت. در نهایت اختلاف معنی داری در وزن نهایی، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و میزان غذای مصرفی بین گروه های آزمایشی مشاهده شد(p<0/05). کمترین میزان ضریب تبدیل غذایی و بالاترین مقدار ضریب رشد ویژه و درصد افزایش بدن در تیمار 2 مشاهده شد. بعد از انجام آزمایش از فلور باکتریایی روده ماهی نمونه برداری شد که طبق نتایج بدست آمده اختلافی در تعداد کل باکتری های روده بین تیمار ها وجود نداشت. اما باکتری های اسید لاکتیک فلور باکتریایی روده بین تمام تیمار ها و همچنین با گروه شاهد دارای اختلاف معنی داری بود. در پایان جهت استرس شوری از شوری 13، 14 و 15 گرم در لیتر استفاده شد. آمده در شوری 13 و 14گرم در لیتر تلفات مشاهده نشد. در شوری 15 گرم در لیتر بیشترین میزان تلفات در تیمار 3 درصد بیوترونیک مشاهده شد. با توجه به نتایج بدست آمده مقدار پیشنهادی مکمل بیوترونیک برای پرورش ماهی کپور معمولی برابر 2درصد می باشد که باعث بهبود فاکتورهای رشد ، بهبود فلور باکتریایی روده و همچنین افزایش بازماندگی در بچه ماهیان کپور معمولی می باشد.
علی کهخایی وحید تقی زاده
دی ال متیونین (دی ال 2 آمینو 4 متیلو بوتریک اسید) یک اسید آمینه ضروری است که در بدن موجود ساخته نمی شود و باید از طریق جیره وارد بدن شود. در تحقیق حاضر، تاثیر سطوح متفاوت دی ال متیونین جیره بر شاخص های رشد و پارامترهای خونی ماهی کپورمعمولی(cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان با میانگین وزنی 10گرم به 3 تیمار با سطوح متفاوت دی ال متیونین جیره (0، 46/0 و 85/0 درصد) با سه تکرار با تراکم20 ماهی در هر اکواریوم تقسیم شدند. پس از 8 هفته غذادهی شاخص های رشد و غذاگیری از قبیل ضریب افزایش وزن بدن (bwi)، ضریب رشد ویژه (sgr)، شاخص وضعیت (cf)، ضریب تبدیل غذایی (fcr) و ضریب کارایی غذا (fe) محاسبه گردید. سپس فاکتورهای خونی از قبیل هموگلوبین (hb)، هماتوکریت (ht)، متوسط حجم گلبول قرمز (mcv)، متوسط هموگلوبین سلولی (mch)، متوسط غلظت هموگلوبین سلولی (mchc)، تعداد گلبول قرمز (rbc) و تعداد گلبول سفید (wbc) اندازه گیری شد. نتایج از نظر معنی داری با روش one-way anova در نرم افزار spss 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بهترین نتایج از نظر مقایسه افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، ضریب رشد ویژه و ضریب کارایی غذا متعلق به تیمار 3 (85/0% دی ال متیونین) بود و بیش ترین میزان در تیمار 3 (85/0% دی ال متیونین) بود و دارای اختلاف معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود (05/0p<) و کم ترین مقدار ضریب تبدیل غذایی بود و دارای اختلاف معنی داری در بین تیمارها بود (05/0p<). از لحاظ فاکتور های خونی بهترین نتایج متعلق به تیمار 3 (85/0% دی ال متیونین) بود. از لحاظ هموگلوبین، هماتوکریت، متوسط حجم گلبول قرمز، متوسط هموگلوبین سلولی و متوسط غلظت هموگلوبین سلولی بیش ترین میزان در تیمار 3 (85/0% دی ال متیونین) بود و دارای اختلاف معنی داری با سایر تیمارها بود (05/0p<) و از لحاظ گلبول سفید بیش ترین مقدار مربوط به تیمار 3 (85/0% دی ال متیونین) بود ولی اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0p>) و بیشترین مقدار تعداد گلبول قرمز در گروه شاهد وجود داشت و دارای اختلاف معنی داری در بین تیمارها بود (05/0p<). این تحقیق نشان داد افزودن دی ال متیونین سبب کاهش هدر رفت غذا و در نتیجه سبب افزایش نرخ رشد و افزایش فاکتور خونی بجز تعداد گلبول قرمز در ماهیان کپور معمولی گردید.
وحید تقی زاده سهراب معینی
تاسماهیان دسته ای از با ارزش ترین ماهیان دریای خزر هستند که از لحاظ گوشت و خاویار، دارای ارزش اقتصادی بالایی می باشند. در این دسته از ماهیان، قره برون و چالباش صید عمده تاسماهیان بوده و خاویار این دو ماهی مرغوبترین نوع آن می باشد. خاویار تاسماهیان دارای ارزش غذائی بالایی بوده و سرشار از اسیدهای چرب ضروری اسیدهای آمینه ضروری-ویتامینهای ضروری و کربوهیدراتها می باشد. دراین میان اسیدهای چرب که اجزا تشکیل دهنده مولکولهای چربی می باشند مورد بررسی قرار گرفته و تاثیرات عمل آوری بر روی اسیدهای چرب خاویار اندازه گیری و محاسبه گردید. اسیدهای چرب شناسائی شده از گونه های "قره برون" و "چالباش " به دو دسته تقسیم می شوند: الف - اسیدهای چرب اشباع: لوریک اسید (0/29 درصد)، میریستیک اسید (0/8 درصد)، پالمیتیک اسید (25/80 درصد)، استئاریک اسید (2/10 درصد)، آراشیدیک اسید (0/66 درصد). ب - اسیدهای چرب غیراشباع: پالمیتولئیک اسید (3/23 درصد)، ایزومرهای c16 (6/29 درصد)، اولئیک اسید (49/30 درصد)، لینولئیک اسید (1/36 درصد)، لینولنیک اسید (1/07 درصد)، اروسیک اسید (2/07 درصد). همچنین اسیدهای چرب را براساس پایداری ساختمان مولکولی در مدت زمان انبارداری به سه دسته تقسیم نمودیم: الف - اسیدهای چرب پایدار (0-18 درصد کاهش): 1) لوریک اسید (2/9 درصد) 2) پالمیتیک اسید (14/43 درصد) 3) پالمیتولئیک اسید (10/61 درصد) 4) ایزومرهای c16 (16/91 درصد) 5) لینولئیک اسید (16/03 درصد). ب - اسید چرب نیمه پایدار (18-36 درصد کاهش): 1) اولئیک اسید (27/22 درصد). ج-اسیدهای چرب ناپایدار (36-54 درصد کاهش): 1) میریستیک اسید (37 درصد) 2)استئاریک اسید (42/75 درصد) 3) لینولنیک اسید (50 درصد) 4) اروسیک اسید (42/86 درصد) 5) آراشیدیک اسید (53/13 درصد).