نام پژوهشگر: محمد مهدی سوهانی
محمدرضا میرزایی محمد مهدی سوهانی
خاموشی ژن پس از رونویسی (ptgs) یک مکانیسم طبیعی است که توسط سلول گیاهی با هدف تخریب توالی نوکلئوتیدی اختصاصی rna علیه آلودگی ویروسی ایجاد می شود. مکانیسم ptgs در حال تبدیل شدن به یک ابزار قدرتمند برای کاهش بیان ژن های ویروسی معین و کنترل آلودگی می باشد. پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول با هدف کنترل ویروس تریستزای مرکبات (ctv)، یک توالی حفاظت شده از ژن پروتئین پوششی این ویروس (cp-p25) به صورت توالی-های سنس و آنتی سنس در دو سمت اینترون چالکون سنتاز وکتور pfgc5941 کلون شد. در بخش دیگر از پژوهش، کارایی ترانسفورماسیون گیاه نارنج از طریق تکنیک هم کشتی با اگروباکتریوم مورد مطالعه قرار گرفت. محیط کشت های کالوس زایی و ساقه زایی حاوی مقادیر مختلف iaa و ba به منظور افزایش تشکیل جوانه از قطعات اپی کوتیل پس از ترانسفورماسیون مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت با بهینه سازی سایر شرایط، کارایی ترانسفورماسیون در این پژوهش به 46 درصد رسید.
سمیه اللهی محمد مهدی سوهانی
بیماری سوختگی غلاف برنج که بوسیله قارچ) rhizoctonia solani ( ایجاد می شود، یکی از مهترین بیماری های قارچی برنج (oryza sativa l.) است. تولید آنزیم هایی با قابلیت تخریب دیواره سلولی قارچ های بیماریزای گیاهی مانند کتیناز یک جزء مهم پاسخ دفاعی گیاهان است. بیان دائم این ژن ها می توانند باعث افزایش حفاظت در برابر پاتوژن شود. روش های ترانسفورماسیون مرسوم پیچیده و وقت گیر هستند. در این تحقیق از بذرهای در حال جوانه زنی به منظور ترانسفورماسیون بوسیله اگروباکتریوم تومفاشیینس استفاده شد. در این روش یک محیط کشت به منظور القاء ژن های بیماریزا و دو وکتور pcambial105.1r و paj21 برای ترانسفورماسیون استفاده شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها و سطوح آنها عبارتند از: استرین اگروباکتریوم تومفاشیینس(دو سطح)، استوسیرینگون (سه سطح )، رقم (دو سطح). .با استفاده از روش pcr، آزمون مقاومت بافت های برگی به آنتی بیوتیک هایگرومایسین و آزمون بافت شیمیایی gus، کارایی ترانسفورماسیون بررسی شد. بر این اساس استرین eha105و رقم هاشمی برنج ایرانی به همراه سطح mµ 100 استوسیرینگون و در محیط کشت القایی ژن های بیماریزا دارای کارایی قابل توجه بودند
خزر ادریسی مریان محمد مهدی سوهانی
به منظور بررسی تظاهر ژن های دخیل در تنش سرمایی در دو ژنوتیپ برنج از روش تظاهر افتراقی استفاده شد. ژن های مختلف، الگوی بیان متفاوتی را در گیاهان متحمل و حساس در شرایط تنش سرمایی نشان دادند. سطح بیان ژن های osisap1، osdreb1a، osap37، osmyb3r-2، osp5cs2و oslti6aدر گیاه برنج رقم pr افزایش و در رقم هاشمی کاهش یافتند. ژن oscipk03 کاهش سطح بیان ژنی را در هر دو رقم pr و هاشمی نشان داد. تحت تنش سرمایی 5 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت، سطح بیان ژن osnac6، ژن به رمز درآورنده یک عامل رونویسی، در هر دو رقم افزایش یافت. دو ژن دیگر یعنی osttp1 و oscoin در رقم pr بطور معنی داری افزایش یافت اما سطح بیان قابل ردیابی در رقم هاشمی نداشت. نتایج پیشنهاد می کنند که افزایش بیان این ژن های القا شونده و مسئول تنش سرما می توانند باعث افزایش تحمل رقم pr به تنش سرمایی باشند.
طیبه سلامت محمد مهدی سوهانی
ژن epsps مسئول کد کردن آنزیم 5-enolpyruvylshikimate-3-phosphate synthase، یک آنزیم کلیدی در مسیر بیوسنتز اسیدهای آمینه آروماتیک در میکرواورگانیسم ها و گیاهان، می باشد. ترانسفورماسیون ژنتیکی غلات یک ابزار ضروری و قدرتمند برای انتقال ژن می باشد. روش های ترانسفورماسیون مرسوم پیچیده و وقت گیر هستند. تکنیک ترانسفورماسیون بوسیله اگروباکتریوم تومفاشیینس یک رویکرد مطلوب برای انتقال ژن محسوب می گردد. روش ترانسفورماسیون in planta روشی است که در آن جنین نابالغ برنج بوسیله سوزن آغشته به محلول آگروباکتریوم تلقیح می-شود. در این روش از 2 رقم (رقم هاشمی و رقم گرده)، دو استرین اگروباکتریوم تومفاشیینس ( eha105 و lba4404) حامل وکتورهایpcambial105.1r و paj21، 3 سطح استوسیرینگون (به ترتیب سه غلظت m? 100، 50، 0) و 3 نوع تلقیح (سوزن mm 5/0 ، وکیوم و سوزن mm7/ . و خراش با اسکارپل) استفاده شد. این تحقیق بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. بذرهای تلقیح شده جوانه زدند و تحت شرایط استریل رشد کردند. با استفاده از روش pcr، بررسی مقاومت بافت های برگی به آنتی بیوتیک هایگرومایسین، آزمایش بافت شیمیایی gus و کارایی ترانسفورماسیون بررسی گردید. در نتیجه استرین eha105 و رقم هاشمی برنج ایرانی، سوزن mm5/0 به همراه وکیوم در مقایسه با دیگر تیمارها دارای بیشترین کارایی ترانسفورماسیون بودند. همچنین موفقیت ترانسفورماسیون بیشتر با آنالیز نسل t1 تایید گردید.
صدیقه نصررمزی محمد مهدی سوهانی
ترانسفورماسیون ژنتیکی غلات یک ابزار ضروری و قدرتمند برای انتقال ژن می باشد. تکنیک ترانسفورماسیون با اگروباکتریوم یک رویکرد مطلوب برای انتقال ژن محسوب می شود. در این پژوهش گیاهان برنج به روش in planta ترانسفورم شدند. بر این اساس جنین نابالغ برنج با سوزن آغشته به محلول آگروباکتریوم تلقیح شد. آزمایش با دو سویه ی اگروباکتریوم (eha105 و lba4404) حاوی پلاسمیدpcambial105.1r ، سه سطح استوسیرینگون (m? 200، 100 و 0)، سه رقم برنج (هاشمی، حسنی و غریب) و دو روش وکیوم و بدون وکیوم بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در شش تکرار انجام شد. کارایی ترانسفورماسیون با استفاده از روش pcr، آزمون مقاومت بافت های برگی به هایگرومایسین و آزمون بافت شیمیایی gus بررسی شد. در نتیجه، سویه ی eha105، رقم هاشمی، سطح m? 100 همراه با استفاده از وکیوم، در محیط کشت القایی ژن های بیماریزا بالاترین کارایی را نشان داد. گیاهان نسل t1 نیز با استفاده از سه تست اشاره شده آزمون و ترانسفورماسیون آنها تأیید شد.
مرتضی بهادری بابک ربیعی
در این مطالعه، با به کارگیری 168 نمونه از نتاج نسل f2 حاصل از تلاقی دو رقم سپیدرود و غریب، مکان دو ژن مرتبط با کیفیت پخت و خوراک برنج در نقشه ی ژنتیکی حاصل از 102 نشانگر aflp و 107 نشانگر ssr مشخص گردید. برای این منظور با مطالعه ژن های موثر بر تشکیل نشاسته ی آندوسپرم برنج، ژن waxy به دلیل اهمیت بالای آن در سنتز آمیلوز و ژن sbe3 به عنوان یکی از ژن های مهم دخیل در سنتز آمیلوپکتین، انتخاب شدند. برای طراحی نشانگرهایی که قادر به تعیین ژنوتیپ این ژن ها در نتاج f2 باشند، ابتدا با طراحی دو جفت آغازگر برای قطعه ی راهنمای اولین اینترون ژن waxy و ناحیه ی 3?utr ژن sbe3، این قطعات در هر دو والد مورد تکثیر قرار گرفتند. سپس با انجام توالی یابی این قطعات، تفاوت های نوکلئوتیدی بین توالی دو والد شناسایی شد که شامل11 snp و دو ریزماهواره ی n(ct) و aatt در ژن waxy و 4 snp در ژن sbe3 برای طراحی نشانگر اختصاصی در ژن waxy، توالی اولین اینترون در ارقام سپیدرود، غریب و nipponbare همردیف و بر اساس توالی های چندشکل آنزیم برشی مناسب msei تعیین و هضم آنزیمی صورت گرفت که به دلیل ایجاد قطعاتی با طول متفاوت، یک نشانگر caps برای این ژن طراحی شد. سپس قطعه ی راهنمای اولین اینترون این ژن در جمعیت f2 تکثیر و توسط آنزیم برشی msei مورد هضم قرار گرفتند. شناسایی موتیف جدیدی از ssr با توالی aatt سبب ایجاد انگیزه برای طراحی نشانگر ssr برای مکان یابی این ژن در این جمعیت شدکه پس از طراحی نشانگر مربوط مشخص شد از کارایی مناسب برخوردار و قابلیت بررسی نتاج f2 دارد. در ژن sbe3 نیز با توجه به وجود یک snp در توالی actactt/ actagtt، آنزیم برشی spei برای ایجاد یک نشانگر caps انتخاب گردید. پس از به کارگیری این نشانگرها در جمعیت f2 و تعیین ژنوتیپ افراد، نسبت های ژنوتیپی مشاهده شده با نسبت های مورد انتظار 1:2:1 توسط آزمون کای اسکور مورد بررسی قرار گرفتند، که در مورد ژن waxy این نسبت ها دارای تفاوت معنی دار از نسبت مورد انتظار و در ژن sbe3 فاقد تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد بودند. به منظور مکان یابی این ژن ها روی نقشه ی ژنتیکی موجود، این اطلاعات با اطلاعات سایر نشانگرهای به کار برده شده در جمعیت ترکیب و نقشه ی جدیدی که در آن محل این دو ژن مشخص بود تهیه شد. بر همین اساس ژن waxy روی بازوی کوتاه کروموزوم 6 و در مجاورت نشانگر ssr rm549 و ژن sbe3 روی بازوی بلند کروموزوم 2 و مجاور ssr rm262 مکان یابی شدند. بررسی نتایج حاصل از مکان یابی دو ژن waxy و sbe3، با اطلاعات موجود از سایر نقشه های ژنتیکی و فیزیکی سایر مطالعات، صحت نتایج مکان یابی را تأیید نمود.
فاطمه چمنی محصص محمد مهدی سوهانی
چکیده بررسی تعدادی از لاین ها و هیبرید های برنج با استفاده از نشانگر های مولکولی مرتبط با تحمل به سرما فاطمه چمنی محصص به منظور تعیین قرابت ژنتیکی چهار لاین ایرانی حساس به سرما و پنج لاین مقاوم به سرما با منشاء irri و 20 هیبرید حاصل از تلاقی آن ها، تعداد 24 نشانگر ssr مرتبط با qtl های کنترل کننده مقاومت به سرما، چهار نشانگر مرتبط با ژن-های مقاوم به سرما و 12 نشانگر issrمورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی نشانگر های ssr مرتبط با qtl های کنترل کننده مقاومت به سرما و issr نشان داد که این نشانگر ها به خوبی توانستند ژنوتیپ های حساس ایرانی را از ژنوتیپ های مقاوم به سرما با منشاء irri جدا کنند. کارایی نشانگرهای ssr در جداسازی ژنوتیپ های حساس و مقاوم بیش تر از issr بود. ژنوتیپ حسنی و ژنوتیپ بینام به ترتیب بیش ترین شباهت وکم ترین شباهت را با ژنوتیپ های با منشاء irri داشتند. نشانگر-های مرتبط با ژن های مقاوم به سرما در بین والدین چند شکلی نشان ندادند. با استفاده از 27 نشانگر چند شکل، تعداد 102 نوار چند شکل بین نه ژنوتیپ والدی به دست آمد. از بین نشانگر های ssr، rm84 و rm202 با شش و پنج نوار بیش ترین و نشانگر های rm335، rm292، rm420،rm341 ، rm261، rm270 و rm283 با دو نوارکم ترین تعداد نوار چند شکل را ایجاد نمودند. از بین نشانگر های issr مورد استفاده نیز نشانگر ubc823 با نه نوار و بعد از آن نشانگر ubc876 با هشت نوار، بیش ترین و نشانگر های ubc8115 و ubc824 با دو نوار کم ترین تعداد نوار چند شکل را ایجاد نمودند. محتوای اطلاعات چند شکلی (pic) نشانگر های ssr بین 25/0 تا 40/0 و نشانگر های issr بین 26/0 تا 63/0 متغیر بود. تجزیه به مختصات اصلی بر پایه نشانگر های ssr و issr نشان داد که دو مولفه اول توانستند مجموعاً 93/71 در صد از کل تفاوت بین ژنوتیپ ها را توجیه کنند. تجزیه خوشه ای به روش upgma بر اساس ضریب تطابق ساده و بر پایه نشانگر های ssr، نه لاین والدینی و 20 هیبرید آن ها را در چهار گروه قرار داد، که به ترتیب شامل6، 5، 15 و 3 ژنوتیپ شدند. ژنوتیپ حسنی با پنج هیبرید حاصل از تلاقی حسنی با ژنوتیپ های irri در یک گروه قرار گرفتند. در مجموع هیبرید ها شباهت بیش تری با ژنوتیپ های irri داشتند. تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر نشان داد که صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه-ای 1/93 در صد بود. تجزیه خوشه ای به روش upgma بر اساس ضریب تطابق ساده و بر پایه نشانگر های issr، نه لاین والدینی را درون سه گروه قرار داد، که به ترتیب شامل 1، 3، 5 ژنوتیپ بودند. ژنوتیپ دم سیاه در یک گروه مجزا قرار گرفت. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر 9/88 در صد بود. تجزیه خوشه-ای به روش upgma بر اساس ضریب تطابق ساده و بر پایه نشانگر های ssrوissr نیز، نه لاین والدینی را در سه گروه قرار داد، که به ترتیب شامل 1، 3 و 5 ژنوتیپ بودند. ژنوتیپ حسنی در یک گروه مجزا قرار گرفت. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای نیز توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر 9/88 در صد بود. همبستگی بین فاصله ژنتیکی والدین بر پایه نشانگر های ssr و issr و هتروزیس مشاهده شده در 20 هیبرید بررسی شد. نتایج نشان داد که فاصله ژنتیکی بین والدین به طور معنی داری با هتروزیس چندین صفت مانند ارتفاع گیاه، نسبت طول به عرض برگ، وزن صد دانه، طول دانه، عرض دانه نسبت طول به عرض دانه، و کل رشد همبسته بودند. جهت افزایش هتروزیس بهتر است از دورگ گیری ژنوتیپ-هایی که حداکثر فاصله را از هم داشتند، استفاده شود. واژه های کلیدی: نشانگر های ssr، هتروزیس، تجزیه خوشه ای، تجزیه به مختصات اصلی
سودابه امینی رضا حسینی
سوسک های پوست خوار در زیر خانواده(coleoptera: curculionidae) scolytinae قرار دارند و شامل 6000 گونه در سراسر جهان هستند. این سوسک ها باعث خسارت اقتصادی به درختان میوه و جنگلی می شوند و از مهم-ترین آفات در مناطق جنگلی به حساب می آیند. سوسک های پوست خوار به طور عمده به درختان ضعیف و در حال زوال حمله می کنند. از آنجا که شناسایی سوسک های پوست خوار بر اساس خصوصیات مرفولوژیک آن ها امری دشوار است در این مطالعه ازروش dna بارکدینگ برای شناسایی گونه های سوسک های پوست خوار استان گیلان استفاده شد. بدین منظور نمونه برداری های مکرر در بهار و تابستان سال 1390 از مناطق مختلف جنگلی استان گیلان به عمل آمد و پس از جمع آوری نمونه ها مورد بررسی قرار گرفتند. بر این اساس 8 گونه سوسک پوست خوار scolytus rugulosus[muller, 1818], scolytus pygmaeus[fabricius 1787], scolytus ecksteini [butovitsch,1929], phloeosinus aubei [perris 1855], phloeotribus caucasicus [reitter 1891], hypothenemus eruditus [westwood 1836], hypoborus ficus [erichson 1836], taphrorychus lenkoranus[reiter 1913] به عنوان گونه های این منطقه شناسایی شدند. سپس به منظور شناسایی مولکولی شپشک ها و اختصاص بارکد منحصر به فرد به هر گونه، یک توالی 690 جفت بازی از ژن سیتوکروم اکسیداز زیرواحد یک ( coi) با استفاده از جفت پرایمر c-1-j-1718 و a2411 تکثیر و توالی یابی شد و توالی های بدست آمده در بانک ژن ثبت گردید. مقایسه قسمت های تکثیر شده این ژن ما را قادر به شناسایی گونه های مذکور نمود. نتایج مطالعه حاضر ثابت کرد کهdna بارکدینگ ابزاری قابل اعتماد برای شناسایی سوسک های پوست خوار است.
فهیمه ساریخانی خرمی فرزام عجمیان
نوروتروفین ها بقاء، تمایز، رشد و آپوپتوزیز نورون ها را به وسیله اتصال به رسپتورهای سطحی رسپتور تیروزین کینازی trk میانجی گری می کنند. یکی از این رسپتور ها، رسپتور تیروزین کیناز b (trkb) است. trkb (tyrosine kinase b) رسپتوری برای neurotrophin 4/5 و bdnf (brain derived neurotrophic factor) است. در موش ژنtrkb بر روی کروموزوم 13 قرار دارد و چهار ایزوفورم پروتئینی بزرگ trkb+، trkb-t1، trkb-t2 وtrkb-t-shc تولید می کند. نوروتروفین bdnf به رسپتور trkb متصل می شود نتیجه ی آن، القاء دایمریزاسیون و اتوفسفریلاسیون اسیدآمینه تیروزین دومین کینازی سیتوپلاسمی ای رسپتور است. هدف از چنین القائی، فعالیت سه مسیر signaling اصلی plc?،p13k و erk است که در نهایت منجر به فعالیت فاکتور رونویسی crebمی شود. این فاکتور رونویسی از ژن-های لازم برای بقاء و تمایز نورون ها را میانجی گری می کند. در این تحقیق با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمرازی رونویسی معکوس reverse transcription-pcr)) و به دنبال آن واکنش زنجیره ای پلیمرازی کمی(real-time quantitative-pcr)، تغییرات بیان ژن trkb+ در نقاط زمانی مهم تکوین مغز موش آزمایشگاهی در دوران جنینی در بافت کورتکس، و همچنین در طی تکوین بعد از تولد در هر دو بافت کورتکس و هیپوکامپ مغز در شرایط آزمایشگاهی اندازه گیری شد. نتایج آزمایشات روند تقریباً افزایشی از بیان ژن trkb را در طی تکوین جنینی کورتکس و هم چنین تکامل بعد از تولد کورتکس و روند کاهشی را در هیپوکامپ نشان داد. این روند یکنواخت بیان ممکن است موید اهمیت بیان این مولکول در طی تکوین بافت کورتکس، هم در دوران جنینی و هم در دوران بعد از تولد باشد.
یونس میرزایی رضا شیرزادیان خرم آباد
رشد و نمو گیاهان، همواره تحت تاثیر تنش های زیستی و غیرزیستی می باشد. گیاهان در سطح مولکولی با تغییر میزان بیان ژن های واکنش گر به تنش به تغییرات نامساعد محیطی واکنش نشان می دهند. محصول این ژن ها ممکن است در تولید هورمون های گیاهی از جمله aba، sa و ja نقش داشته باشد. ژن fry1 ازجمله ژن های واکنش گر به تنش های محیطی است و با کدگذاری آنزیم اینوزیتول پلی فسفات -1- فسفاتاز در هیدرولیز مولکول اینوزیتول -?و ? و 5--سه فسفات (ip3) نقش دارد. در اگزون شماره 2 ژن fry1 یک جهش نقطه ای تحت عنوان old101 باعث جایگزینی نوکلئوتید g با a شده است. جوانه زنی بذور جهش یافته (old101) و مادری (ler-0) تحت تاثیر غلظت های مختلف aba و سطوح مختلف nacl مورد بررسی قرار گرفت. میزان جوانه زنی بذور جهش یافته (old101) تحت تنش شوری و aba در مقایسه با بذور مادری (ler-0) بطور معنی داری کاهش یافت. برخی از شاخص های رشد در گیاهچه های old101 و مادری (ler-0) تحت تاثیر غلظت های مختلف nacl و مانیتول در محیط غذایی 1/2ms بررسی شد. نتایج حاکی از کاهش معنی دار برخی از صفات مورد بررسی در گیاهچه های جهش یافته old101 است. همچنین میزان بیان ژن های fry1و gst1 در گیاهچه های جهش یافته و مادری تحت تنش خشکی اندازه گیری شد. که مطابق نتایج بدست آمده میزان بیان ژن gst1 و fry1 در گیاهچه های جهش یافته بیشتر بود. احتمالاً افزایش ip3 و aba در دوره جوانه زنی بذور جهش یافته موجب کاهش جوا زنی آن ها شده است علاوه بر این احتمالا تغییر فعالیت پروتئین fry1 در اثر جهش old101 باعث اختلال در فرایند انتقال پیام در سلول شده و موجب افزایش حساسیت گیاهچه های جهش یافته old101 و افزایش بیان ژن های واکنش گر به تنش در این گیاهچه ها شده است.
نادیا میرزایی فرزام عجمیان
در ایجاد تومورها علاوه بر تغییرات ژنتیکی، تغییرات اپی ژنتیکی نیز دخیل هستند. مهمترین تغییرات اپی ژنتیکی شامل تغییر در متیلاسیونdna ، مدیفیکاسیون هیستون ها، تغییر وضیعت کروماتین و الگوهای تنظیمی micro rnaها بوده که با تومورزایی مرتبط می باشند. علم اپی ژنتیک به مطالعه ی تغییرات ارثی برگشت پذیر در عملکرد و بیان ژن ها، بدون تغییر در توالی نوکلئوتیدی آن ها می-پردازد. این تغییرات اصلی، dna را متاثر نمی سازند، اما در سراسر چرخه های تقسیم سلولی پایدار مانده و ممکن است به ارث برسند. هیستون د استیلاز ها یک خانواده ی بزرگ از آنزیم هایی هستند که به عنوان تنظیم کننده های کلیدی در استیلاسیون هیستون های هسته ای شناخته می شوند. hdac ها نقش بزرگی در شروع و پیشرفت سرطان پروستات دارند که بر اساس اعمال تغییراتی است که در سطح کروماتین ایجاد می کنند. پروستات به شکل غده ای کوچک در زیر مثانه قرار داشته و بخش بالایی مجرای ادراری را در بر می گیرد. تغییرات اپی ژنتیکی نقشی کلیدی در پاتو فیزیولوژی سرطان پروستات دارند. تغییرات اپی ژنتیکی به ویژه هیپرمتیلاسیونdna و داستیلاسیون هیستون، نقش مهمی در کاهش بیان ژن های حفاظتی علیه سرطان پروستات دارا می باشند. از آن جایی که تغییرات اپی ژنتیکی برگشت-پذیرند بنابرین یک هدف جذاب برای درمان سرطان هستند. تعدادی از اپی داروها مثل مهارکننده های هیستون د استیلاز ها خاصیت ضد توموری در کشت سلول ومدل های حیوانی در سرطان پروستات نشان می دهند. ما در این تحقیق، پس از استخراج rna از نمونه ها بیان هیستون د استیلاز1 را در سرطان پروستات انسان با استفاده از rt-pcr و به دنبال آن با تکنیک q-pcr وsemi q-pcr مطالعه کردیم.برای این منظور 20 بیمار مبتلا به سرطان پروستات و 20 فرد سالم با یکدیگر مقایسه شدند. در یافته های این مطالعه در هر دو روش بین افراد سالم و بیمار از نظر میزان بیان ژن hdac1 تفاوت محسوس و معنی داری مشاهده گردید.
افسانه شکری وردوم فرزام عجمیان
trkb یک گیرنده پروتئینی تایروزین کینازی است که در طول تکامل سیستم عصبی موش بیان می شود. این ژن بر روی کروموزوم 9 انسان و کروموزوم 13 موش قرار دارد و شامل 24 اگزون می باشد و آنالیزهای نورتن بلات (nothern blot) و rt-pcr آشکار کرد که فقط سه ایزوفرم از این ژن پروتئین های بزرگ تولید می کنند: یک ایزوفرم طول کامل ( (full-length از رسپتورtrkb ، که دارای دومین تیروزین کینازی است و دونوع ایزوفرم دیگر، غیر کاتالیتیکی اند که بین جوندگان و انسان محافظت شده است و دومین تیروزین کینازی ندارند. این دو ایزوفرم به نام هایtrkb-t-shc که جایگاه اتصال shc دارد و دیگری به نامtrk-t1 که جایگاه اتصال فوق را ندارد. bdnf از جمله نوروتروفین هایی است که با تمایل بالا به trkb متصل می شود و منجر به فعالیت سه مسیر سیگنال رسانی به نام های آبشارهای plc?، pi3k و erk است که باعث فسفریلاسیون و فعالیت فاکتور رونویسی creb می شود که این فاکتور، رونویسی از ژنهای لازم برای بقاء و تمایز نورون ها را میانجیگری می کند. فرم trkb-t1 می تواند به نوروتروفین ها متصل شود اما به خاطر فقدان دومین تیروزین کینازی نمی تواند به سیتوپلاسم سیگنال بفرستد. به نظر می رسد که ایزوفرم های برش خورده trkb تنظیم کننده های منفی غالب بر مسیر سیگنالینگ trkb می باشند. هدف ازانجام این پروژه بررسی تغییرات بیان ژن trkb-t1 در کورتکس موش آزمایشگاهی (mus musculus) در طی دوران تکوین جنینی است. در این تحقیق پس از استخراج total rnaبا استفاده از trizol reagent و باطراحی پرایمرهای مناسب و استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمرازی رونویسی معکوس reverse transcription-pcr)) و به دنبال آن واکنش زنجیره ای پلیمرازی کمّی (real-time quantitative-pcr)، تغییرات بیان ژن trkb-t1 در نقاط زمانی مهم تکوین مغز موش آزمایشگاهی در دوران جنینی در بافت کورتکس و همچنین در طی تکوین بعد از تولد در هر دو بافت کورتکس و هیپوکامپ مغز در شرایط آزمایشگاهی ((in vitro اندازه گیری شد. نتایج آزمایشات روندکاهشی بیان ژنtrkb-t1 را در طی تکوین جنینی کورتکس و هم چنین روند افزایشی بیان را در دوره 14 جنینی و تکامل بعد از تولد کورتکس و هیپوکامپ نشان داد. این روند افزایشی بیان در دوره پس از تولد و افزایش بیان درروز چهاردهم جنینی ممکن است موید دخالت این ژن در تمایز و بقاء نورونهاو سلولهای گلیال درطی فرایند تکوین کورتکس وهیپوکامپ موش و همچنین نقش t1 درسیناپتوژنزیس و افزایش طول دندریت های دیستال در مغز باشد.
سیده رضوانه مودب پور فرزام عجمیان
داستیلاسیون هیستونی نقش مهمی در تنظیم رونویسی، پیشرفت چرخه ی سلولی و پروسه های تکاملی دیگر دارد. هیستون داستیلازها آنزیم هایی هستند که گروه استیل را از آمینو اسید لیزین هیستون ها حذف می کنند، به این ترتیب میانکنش بین dna و دنباله های هیستونی برقرار شده و ساختار فشرده ی کروماتین شکل می گیرد که این ساختار با مهار رونویسی ارتباط دارد. یافته های اخیر تأیید کننده ی نقش hdac11 در داستیلاسیون هیستونها در سیستم عصبی مرکزی (cns) و تکامل نورون ها و سلول های پشتیبان آنها طی تکامل جنینی می باشد. hdac11 به کلاس iv از آنزیم های هیستون داستیلاز تعلق دارد و اطلاعات کمی در مورد نقش و عملکرد پروتئین های hdac کلاس iv در این فرآیندها وجود دارد. به علاوه اینکه تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ژن hdac11 و نقش آن در تکامل عصبی دوران جنینی در جوجه انجام نشده است. هدف از این پروژه بررسی تغییرات احتمالی بیان این ژن در تکامل عصبی مغز جوجه طی دوران جنینی (prenatal) و پس از تولد (postnatal) می باشد. بدین منظور بافت های مغز جنین 14، 17 و 20 روزه ی جوجه و بافت های مغز جوجه بعد از تولد در روزهای 1، 5، 20 و 40 تهیه شد. با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمرازی رونویسی معکوس (reverse transcription-pcr)و به دنبال آن واکنش زنجیره ای پلیمرازی کمی (real-time quantitative-pcr)، تغییرات بیان ژن hdac11 متعلق به خانواد? iv از آنزیم های هیستون داستیلازی در نقاط زمانی مهم تکوین مغز جوجه در دوران جنینی و پس از تولد در بافت کورتکس و همچنین بافت هیپوکامپ برای نخستین بار، در شرایط آزمایشگاهی (in vivo) اندازه گیری شد. نتایج این آزمایشات روند افزایشی بیان ژن hdac11 را طی تکوین جنینی و همچنین تکامل پس از تولد کورتکس و هیپوکامپ نشان داد که با بیشترین میزان بیان این ژن در روز 40 بعد از تولد در هردو بافت کورتکس و هیپوکامپ همراه بود. این روند افزایشی بیان، نشان دهنده ی نقش احتمالی این مولکول حفاظت شده ی جدید در تکوین بافت کورتکس و هیپوکامپ، هم در دوران جنینی و هم در دوران پس از تولد، در مغز جوجه باشد.
طاهره فتحی حبیب الله سمیع زاده
یکی از مراکز پیدایش گونه aegilops triuncialis l. ایران می باشد لذا مطالعه تنوع ژنتیکی این گونه در این ناحیه از اهمیت تکاملی به سزایی برخوردار است. تنوع این گونه به دلیل خویشاوندی نزدیک با گندم زراعی (triticum eastivum) اهمیت زیادی در مطالعات ژنتیکی و اصلاحی آن دارد. در این راستا تنوع ژنتیکی 40 توده از گونه ae. triuncialis، جمع-آوری شده از مناطق شمال غربی، غرب و جنوب غربی ایران بررسی شد. پس از استخراج dna و یکسان سازی غلظت ها، 5 نمونه از هر توده به صورت بالک درآمده و تنوع ژنتیکی با استفاده از 12 آغازگر issr و 5 آغازگر irap مطالعه شد. چندشکلی بالایی در هر دو نشانگر issr و irap مشاهده شد. میانگین چندشکلی برای هر دو نشانگر 1/89 به دست آمد. نشانگر irap تنوع بالاتری را نشان داد. میزان اطلاعات چندشکلی نشانگرها از 23/0 تا 44/0 متغیر بود. بالا بودن معیارهای تعداد آلل موثر، تنوع ژنی نی، شاخص شانون برای آغازگرهای ،ubc824 ، rtr-10،ubc811 و rtr-7 و میزان pic برای آغازگرهای rtr-10، rtr-2 و ubc816 نشان دهنده کارآیی بالای این آغازگرها در تمایز توده های aegilops triuncialis l. در این تحقیق بود. در تجزیه واریانس مولکولی حدود 9 درصد از واریانس کل، جزء واریانس بین توده و 91 درصد نیز جزء واریانس درون توده برآورد شد. سه دندروگرام بر اساس معیار فاصله ژنتیکی sokal & sneath و الگوریتم neighbor joining ترسیم شد. سه دندروگرام 40 توده مورد مطالعه را به سه گروه مجزا تفکیک کردند. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر با 100 درصد تائید شد. میانگین فاصله ژنتیکی بین توده ها 45 درصد بود که نشان دهنده تنوع بالا این گونه در مناطق مورد بررسی می باشد. نتایج حاصل از گروه بندی ها نشان داد که بین واگرایی ژنتیکی و منشأ جغرافیایی این گونه ارتباط کمی وجود دارد.
علی مبارکی رضا شیرزادیان خرم آباد
سرما از جمله تنش های محدود کننده ی رشد گیاهان محسوب می شود. شناسایی مکانیزم ها ی سازگاری به سرما در گیاهان جهت دست یابی به ارقام سازگار با سرما ضروری است. ژن (fry1) fiery1 از جمله ژن هایی است که پروتئین آن نقش مهمی را در فرایند تنطیم واکنش گیاهان در مواجهه با تنش سرمایی ایفا می کند. در این پژوهش واکنش گیاهان موتانت old101 و مادری ler-0 در شرایط تنش سرما از لحاظ خصوصیات مولکولی، فنوتیپی و فیزیولوژیکی بررسی شد. به این منظور آزمایش جوانه زنی در دماهای مختلف و شرایط نور و تاریکی جهت بررسی صفات سرعت و درصد جوانه زنی انجام شد. همچنین ابتدا گیاهچه ها به مدت 17 روز در شرایط طول روز 16 ساعت و دمای 23 درجه نگهداری و سپس به مدت 127 روز به شرایط دمای? c4 و طول روز مشابه انتقال یافتند. در طول دوره ی تیمار سرمایی فوق میزان بیان نسبی ژن های واکنش گر به تنش شامل (cbf1، cbf2، cbf3، cor15a، fry1، gst1 و defl) درگیاهان موتانت old101با گیاهان مادری ler-0 مقایسه شد. همچنین صفات فنوتیپی شامل (طول ساقه ی اصلی، وزن تر قسمت هوایی، وزن تر ریشه و طول دوره رشدی) و صفات فیزیولوژیکی شامل (میزان تنش اکسیداتیو و فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی) در گیاهان فوق مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست-آمده از بررسی بیان نسبی ژن ها نشان داد که بیان نسبی ژن هایی cbf1، cbf2، defl، gst1 و fry1 در گیاهچه های جهش یافته old101 بمراتب کمتر از گیاهچه های مادری ler-0 و بیان نسبی ژن های cbf3 و cor15a در گیاهچه های جهش یافته old101 بمراتب بیشتر از گیاهچه های مادری ler-0 می باشد. نتایج فنوتیپی حاکی از کاهش سرعت و درصد جوانه-زنی، افزایش حساسیت، افزایش طول دوره رشد، کاهش طول ساقه، کاهش وزن تر (کل، شاخساره و ریشه ) درگیاهان جهش یافته old101 در مقایسه با گیاهان مادری بود. نتایج فیزیولوژیکی نیز حاکی از تآخیر در زمان کاهش محتوای کلرفیل a و b و تاخیر در زمان افزایش آنتوسیانین و کلروژنیک اسید و فعالیت آنزیم pal با افزایش سن گیاه و کاهش میزان تنش اکسداتیو (ros) در گیاهان موتانت در مقایسه با گیاهان مادری است.
ژاله حکمتی علی اعلمی
مطالعات نشان داده سالیسیلیک اسید به عنوان یک عامل کلیدی در القای مقاومت گیاهان به تنش های محیطی به خصوص بیماری ها نقش دارد. پس از هجوم پاتوژن ها به خصوص عوامل قارچی، گیاهان با القای مقاومت اکتسابی سیستمیک که با افزایش میزان سالیسیلیک اسید درونی گیاه همراه است مسیرهای پیام رسانی گسترده ای از قبیل رونویسی از ژن های رمز کننده پروتئین های وابسته به بیماری زایی (pathogenesis related proteins)، آنزیم های دخیل در سنتز فیتوالکسین ها و پمپ های ناقل abc-transporter را فعال می سازند. بر این اساس در این تحقیق اثر سالیسیلیک اسید بر فعالیت تعدادی از آنزیم هاو همچنین بیان تعدادی از ژن های مرتبط با سازوکار های دفاعی شامل pr1، pdf1.2، thionin، npr1، pdr3، pdr4، pdr5وpdr8 با استفاده از تکنیک real time pcr در دو رقم خزر و هاشمی در زمان-های صفر، 6، 12، 24 و 48 ساعت بررسی شد. نتایج آزمایش نشان داد مصرف سالیسیک اسید سبب افزایش بیان همه ژن-های مورد بررسی شد که این افزایش در ساعات مختلف بین دو رقم متفاوت بود به طوری که pr1، pdf1.2 وpdr3 در رقم خزر افزایش بیان نشان دادند ولی دررقم هاشمی در هیچ زمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین بیان دو ژن pdr5 وpdr8 در رقم هاشمی نسبت به خزر در ساعات 48 پس از تیمار افزایش معنی داری نشان داد. تیمار گیاهان با سالیسیلیک اسید همچنین سبب تغییر فعالیت آنزیم های اکسیداتیو در هر دو رقم شد. فعالیت پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز در هر دو رقم افزایش ولی کاتالاز در رقم هاشمی تفاوت معنی داری با شاهد نداشت در حالی که در رقم خزر 12 ساعت پس از تیمار افزایش پیدا کرد. فعالیت فنیل آلانین آمونیالیاز پس از تیمار در رقم هاشمی افزایش و در خزر کاهش یافت بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد مصرف سالیسیلیک اسید می تواند سبب افزایش بیان ژن های دفاعی و احتمالا از این طریق القای مقاومت گیاه در برابر حمله پاتوژن ها شود. همچنین الگوی بیان ژن ها در اثر مصرف سالیسیلیک اسید تا حد زیادی وابسته به ماهیت ژنتیکی ژنوتیپ دارد.
محسن ایمان زاده محمد مهدی سوهانی
گندم مهمترین منبع غذایی و یکی از محصولات غالب در کشورهای مناطق معتدله است. از آن جایی که در آینده تقاضای تولید گندم چند برابر می گردد، بهبود ژنتیکی گندم از طریق مهندسی ژنتیک برای تولید محصول امری ضروری است. تکنیک ترانسفورماسیون با آگروباکتریوم یک رویکرد مطلوب برای انتقال ژن محسوب می شود. در این پژوهش گیاهان گندم ، به روش in planta ترانسفرم شدند. براین اساس جنین نابالغ با سوزن آغشته به محلول آگروباکتریوم تلقیح شد. آزمایش با دو سویه ی آگروباکتریوم (eha105 و lba4404) حاوی ناقل pcambial105.1r، سه سطح استوسرینگون (200،100و0 ماکرومولار)، سه رقم گندم (آذر2،الوند و سرداری) بصورت طرح کاملا تصادفی فاکتوریل و با دو بار تکرار آزمایش انجام شد. کارایی ترانسفرم با آزمون مقاومت بافت برگی به هایگرومایسین، آزمون بافت شیمیایی gus و الکتروفورز محصولات pcr بررسی شد ، در نتیجه، بالاترین درصد ترانسفورماسیون در هر دو سویه در سطح 200 ماکرومولار استوسرینگون می باشد. و با بررسی بیان ژن های ویر آگروباکتریوم توسط real-time ،افزایش بیان ژن در سطح 200 ماکرومولار استوسرینگون مشاهده شد. بذور نسل t1 در آنتی بیوتیک هایگرومایسین جوانه دار شده که طول ریشه آن نسبت به گیاه غیر ترانسفرم اختلاف معنی داری داشتند. برای تایید ترانسفورماسیون نسل t1از طریق pcr مورد بررسی قرار گرفت
مینا خوشبخت محمد مهدی سوهانی
استفاده از اگروباکتریوم تومه فاشینس جهت انتقال ژن به مرکبات از روش های رایج و معمول است. ترانسفورماسیون قطعات از طریق اگروباکتریومی انجام می شود که درستی اتصال ژن به پلاسمید pfgc5941 و صحت انتقال ژن که به روش شوک حرارتی یا الکتروپوریشن به اگروباکتریوم سویه eha105 به وسیله ی pcr بررسی شد. باکتری ها در محیـط کشت حاوی آنتی بیوتیک در طـول 3 شب کشت داده می شوند. سپس از طـریق همکشت کردن، عمل ترانسفورماسیون اپی کوتیل و هیپوکوتیل نارنج هایی که به مدت 4 هفته در تاریکی رشد کرده اند انجام می شود. نمونه ها در محیطی شامل سطوح هورمونیbap (mg/l 2, 1, 0) و naa ( mg/l5/0, 25/0, 0) قرار گرفتند.اثر شکاف طولی در انتهای ریزنمونه ها، نقش استوسرینگون (0، mm100 و mm200)، هم چنین اثر استفاده از وکیوم و نیز نقش منبع هیدروکربن(گلوکز و ساکارز) بر کارایی ترانسفورماسیون مورد بررسی قرار گرفت. تأیید ترانسفورماسیون با انجام واکنش pcr صورت گرفت و بهترین نتایج در ترکیب هورمونی bap mg/l2 و naa mg/l25/0 از گیاهانی که به روش هم کشتی، تحت تیمار استوسرینگون صفر، همراه با برش طولی و با منبع هیدروکربن گلوکز بودند، مشاهده شد.
یعقوب احمدیوسفی محمد مهدی سوهانی
برخی از واکنش های دفاعی در گیاهان از یاخته نخستین قبل از جدایی گیاهان و جانوران منشا دارند. ژن شبه همومیوسین-4 (hml4) پروتئینی مشابه با یک پذیرنده در سیستم ایمنی ذاتی مگس سرکه (همومیوسین) را در گیاه آرابیدوپسیس کد گذاری می کند. hml4 در خانواده ژنی شبه همومیوسین (hml) (یک زیر بخش از بالا خانواده شبه استریکتوسیدین سینتاز (ssl) در آرابیدوپسیس) قرار دارد. این خانواده دارای 4 ژن می باشد (atssl4-atssl7 یا hml1-hml4). بررسی های بیوانفورماتیکی شباهت بسیار این ژن ها با ناحیه ssl پروتئین همومیوسین در مگس سرکه را تصدیق می کنند (بیش از 86% شباهت). بر اساس افزایش معنی دار بیان این ژن ها در پاسخ به سالیسیلیک اسید، متیل جاسمونیت، اتیلن، قارچ های پاتوژن alternaria brassicicola و botrytis cinerea و ویروس موزاییک خیار، این ژن ها احتمالاً در واکنش های دفاعی گیاه نقش دارند. در این بررسی ها ژن hml4 پاسخ دهنده ترین ژن در میان اعضای خانواده می باشد و احتمال دارد اهمیت بیشتری در واکنش های دفاعی گیاه داشته باشد. علاوه بر آن hml4 تنها ژنی از خانواده hml می باشد که به طور چشم گیری در شرایط زخم بیان می شود. برای بررسی نقش ژن hml4 در فرایندهای ایمنی، گیاهان آرابیدوپسیس در شرایط مختلفی از قبیل: سن 5 هفتگی، سن 8 هفتگی (ظهور پیری) و شرایط زخم توسط اسپورهای قارچ نکروتروف b. cinerea به روش تلقیح قطره ای در شرایط زنده مایه کوبی شدند. با بررسی مقایسه ای مقاومت بین گیاهان جهش یافته سرکوب شده در ژن hml4 و گیاهان جهش یافته فرابیان شده در ژن hml4 در شرایط مختلف، الگویی از نقش ژن hml4 در واکنش های دفاعی گیاه حاصل شد. بر اساس این یافته ها ژن hml4 احتمالاً یک عملکرد تنظیمی مثبت و همچنین منفی در واکنش های دفاعی گیاه در مقابل پاتوژن b. cinerea دارد و سطح بیان hml4 تعیین کننده نقش تنظیمی آن در شرایط متفاوت است. بیان بهینه ژن hml4 منجر به مقاومت (تنظیم مثبت) و بیان hml4 فراتر از حد بهینه منجر به حساسیت (تنظیم منفی) در برابر پاتوژن b. cinerea می گردد. دو عملکرد متضاد hml4 ممکن است حاصل میان کنش هایی بین مسیرهای مختلف انتقال پیام باشد که در نهایت مقاومت به پاتوژن های نکروتروف همانند b. cinerea را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور خلاصه نقش تنظیمی hml4 در واکنش های دفاعی گیاه وابسته به مرحله نموی و دیگر شرایط مانند زخم می باشد که با تاثیر بر سطح بیان ژن hml4 منجر به مقاومت یا حساسیت در برابر پاتوژن نکروتروف b. cinerea می گردد.
مهدی شهریاری گرایی هدایت زکی زاده
باززائی مهم ترین پیش نیاز برای پیاده سازی برنامه های اصلاحی و انجام ترانسفورماسیون و انتقال ژن از طریق مهندسی ژنتیک در گیاهان مختلف می باشد.لذا در این مطالعه بهترین تیمار تنظیم کننده های رشد برای کالوس زائی و باززائی در چمن فستوکای بلند (festuca arundinacea cv. greystone) و آفریقایی (cyndon dactylon) بررسی و هم چنین ریزنمونه مناسب برای کالوس زائی تعیین گردید. محیط کشت موراشیگ و اسکوگ (ms) حاوی30 گرم در لیتر ساکارز و 8 گرم در لیتر آگار همراه با تنظیم کننده رشد2 و4 دی کلروفنوکسی استیک اسید (2,4-d) در غلظت های 13، 22، 31 ،40 و 49 میکرومولار به منظورکالوس زائی و همان محیط کشت همراه بنزیل آمینوپورین (bap) در غلظت های صفر(شاهد)، 4/4، 6، 8/8، 11و 3/13 میکرومولار به منظور باززائی به کار رفت. قطعاتی از برگ، ریشه، بذر سالم، بذرخراش دهی شده با سولفوریک اسید 50% و بذر خراش دهی شده با سولفوریک اسید 50% + برش خورده به صورت طولی نیز به منظور تعیین بهترین ریزنمونه استفاده شدند. درمورد چمن آفریقایی در هیچ یک از ریزنمونه ها کالوس تشکیل نشد. نتایج نشان داد که تنظیم کننده رشد 2,4-d تأثیر معنی داری روی کالوس زائی فستوکای بلند داشت و بیش ترین فراوانی از نظر کالوس زائی (46%) در تیمار 31 میکرومولار 2,4-d به دست آمد. بیش ترین وزن کالوس (6/86 میلی گرم) و کم ترین زمان برای کالوس زایی (7 روز) نیز در این تیمار حاصل شد. بیش ترین درصد باززائی شاخساره از کالوس (68%) در تیمار 4/4 میکرو مولار bap بدست آمد. هم چنین بیش ترین تعداد شاخساره با میانگین (6 عدد) و بالاترین وزن تر (440 میلی گرم) و خشک شاخساره (25/44 میلی گرم) در تیمار 4/4 میکرومولار تنظیم کننده رشد bap بدست آمد. از میان ریزنمونه های به کار رفته نیز بذر بالغ برش خورده به صورت طولی که توسط سولفوریک اسید 50% خراش دهی شده بود، مناسب ترین ریزنمونه برای کالوس زایی فستوکای بلند بود.
سعیده علیدوست محمد مهدی سوهانی
چکیده فارسی آنزیم گیاهی استریکتوسیدین ¬سینتاز (ss)، یک آنزیم کلیدی در بیوسنتز آلکالوئید گیاهی است. همولوگ دمین پروتئینی استریکتوسیدین ¬سینتاز در ارگانیسم¬های مختلفی یافت شده است. یک گروه چهارتایی از ژن¬های شبه استریکتوسیدین¬سینتاز در آرابیدوپسیس یافت شده اند که به¬سبب شباهت به همومیوسین، یک میوسین سطح سلولی دروزوفیلا با نام شبه همومیوسین (hml) نیز نامیده می شوند. مطالعات بیانی نشان داده است ژن¬هایhml1-hml4 به تیمارهای الیسیتور و پاتوژن¬های قارچی و ویروسی پاسخ می¬دهند. الگوهای تظاهر ژن hml-3 نقش احتمالی آن در عملکردهای مرتبط با مسیر سالیسیلیک¬اسید و واکنش در برابر ویروس و قارچ alternaria brassicicola را آشکار نموده است. در این آزمایش نقش ژن (hml-3) در سیستم دفاعی گیاه آرابیدوپسیس در برابر پاتوژن ناسازگار قارچی a. brassicicola با روش real-time pcr بیشتر مورد مطالعه قرار گرفت. بیوماس قارچ a. brassicicola، سه روز پس از مایه¬زنی گیاهان، در جهش¬یافته ناک-اوت ژن hml-3 در مقایسه با ژنوتیپ وحشی گیاه آرابیدوبسیس (col-0) به طور معنی¬داری بیشتر بوده است. این امر نشان دهنده حساسیت بیشتر این ژنوتیپ و نقش احتمالی این ژن در مقاومت به پاتوژن مذکور در گیاه آرابیدوپسیس است. علاوه بر این ژن hml-3 یک ژن پاسخگو به پیری، شوری وuv-b است. مایه¬زنی قارچ a. brassicioala با ایجاد زخم سبب راه-اندازی مسیر مرگ سلولی در col-0 می شود. در حالیکه این پاسخ در جهش¬یافته hml-3 کمتر مشاهده شد. کلیدواژه ¬ها: استریکتوسیدین¬سینتاز، آرابیدوپسیس، همومیوسین، alternaria brassicicola، پیری
لیلا رمانی بهروز گلعین
ریشه¬زایی در شاخساره¬های ترانسفورم مرحله¬ی بسیار مهمی در تولید گیاه ترانسفورم محسوب می¬شود که به معضل بزرگی در روش¬های ترانسفورماسیون مبتنی بر کشت بافت تبدیل شده است. در این پژوهش پس از تولید گیاهچه ی ترانسفورم به مطالعه ی القای ریشه با استفاده از تنظیم کننده های رشد iba و naa پرداخته شد. همچنین برای اولین بار استفاده از اگروباکتریوم رایزوژنز جهت ریشه زایی شاخساره های ترانسفورم نارنج مورد بررسی قرار گرفت.در پایان نتایج به دست آمده گزارش شد.
ابوذر هاشم پور محمود قاسم نژاد
در این پژوهش ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی و مولکولی با میزان تحمل به تنش یخ زدگی 11 رقم زیتون تجاری از طریق نمونه های برگ، شاخه های جدا شده و نهال بررسی شد. بعلاوه، اثر کاربرد خارجی سالیسیلیک اسید (sa) بر میزان تحمل به یخ زدگی نهال های زیتون رقم زرد نیز ارزیابی شد. برای این منظور، چهار آزمایش مختلف طراحی و اجرا شد. آزمایش اول، ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی با میزان تحمل به یخ زدگی (lt50) 11 رقم مختلف زیتون در مرحله سازگاری و عدم سازگاری به سرما از طریق نمونه های برگ ارزیابی شد. برگ های جدا شده به دو گروه تقسیم شدند، گروه اول جهت اندازه گیری ویژگی های بیوشیمیایی بلافاصله با نیتروژن مایع منجمد شدند و گروه دوم برای تعیین lt50 در معرض دماهای مختلف یخ زدگی (5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام فیشمی، میشن و شنگه متحمل ترین و ارقام زرد، مانزانیلا و آمیگدالولیا حساس ترین بودند. سازگاری به سرما فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (sod)، پراکسیداز (pod)، آسکوربات پراکسیداز (apx)، کاتالاز (cat) و پلی فنل اکسیداز (ppo) و مقدار پروتئین کل را نسبت به مرحله عدم سازگاری افزایش داد. بعلاوه، بین lt50 با فعالیت cat، ppo و podدر هر دو مرحله سازگاری و عدم سازگاری به سرما همبستگی معنی داری وجود داشت. در آزمایش دوم، ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی با میزان lt50 11 رقم مختلف زیتون در مرحله سازگاری به سرما از طریق شاخه های جدا شده ارزیابی شد. بدین منظور شاخه جدا شده در معرض دماهای یخ زدگی (5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام میشن، فیشمی و لچینو متحمل ترین و ارقام مانزانیلا، زرد و آمیگدالولیا حساس ترین به تنش یخ زدگی بودند. با کاهش دمای یخ زدگی پراکسیداسیون لیپید (mda) برگ ها افزایش یافت و این افزایش در ارقام حساس بیشتر از ارقام متحمل بود. با کاهش دما میزان فعالیت آنزیم های sod، apx و cat در بیشتر ارقام زیتون کاهش یافت. آنزیم ppo و پروتئین کل در همه ارقام با کاهش دما تا 10- درجه سانتی گراد افزایش یافت، اما پس از آن کاهش نشان داد. هم چنین بین lt50 با میزان فعالیتcat و ppo همبستگی معنی داری دیده شد. در آزمایش سوم، سطح بیان ژن های بتاگلوکوزیداز (bglc) و فتی اسید دساچورازها fad7)، fad6 و (fad2 را در دو رقم فیشمی و زرد پس از 1، 4 و 8 ساعت مواجهه شدن با دمای یخ زدگی (10- درجه سانتی گراد) و نیز در مرحله ریکاوری ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که بیان ژن bglc نسبت به شاهد در رقم فیشمی در 8 ساعت پس از تنش یخ زدگی کاهشی معنی دار و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری داشت. در حالی که در رقم زرد بیان این ژن در 8 ساعت پس از تنش و در مرحله ریکاوری کاهش معنی داری را نشان داد. بیان ژن fad2 در رقم فیشمی در 1و 4 ساعت پس از تنش و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری را نشان داد. بیان fad6 تنها در رقم فیشمی در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان داد. هم چنین، بیان ژن fad7 تنها در رقم فیشمی در 8 ساعت پس از تنش کاهشی معنی دار و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری را نسبت به شاهد نشان داد. در آزمایش چهارم، نهال های زیتون رقم زرد با غلظت های مختلف sa تیمار شدند و سپس در معرض دمای مختلف یخ زدگی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تنش یخ زدگی باعث افزایش معنی دار نشت یونی و میزان mda شد. تیمار 1 میلی مولار sa باعث کاهش نشت یونی و mda از طریق افزایش فعالیت pod، apx، cat و ppo و نیز افزایش غلظت پرولین، پروتئین و ظرفیت آنتی اکسیدانی شده است.
محمدعلی قاسمی علی اعلمی
گل جالیز گیاهانی انگل هستند که هرساله خسارت زیادی به گیاهان زراعی گلدار ازجمله گوجه فرنگی وارد می کنند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر پاشش برگی غلظت های مختلف سالسیلیک اسید جهت برقراری مقاومت القایی در گیاه گوجه فرنگی علیه گل جالیز و اثر سالسیلیک اسید و گل جالیز بر تغییرات فعالیت آنزیم های دفاعی کاتالاز و پراکسیداز و الگوی بیان ژن های دفاعی wrky70 و 1, 3 glucanase? صورت گرفت. در ابتدا آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور شامل غلظت های مختلف سالسیلیک اسید (0، 5/0، 1، 5/1، 2 میلی مولار) و زمان (زمان انتقال نشا، 7، 14 و 21 روز پس از انتقال نشاء) به اجرا درآمد. پس از اندازه گیری صفات مورفولوژیک و تحلیل داده ها، غلظت 5/1 میلی مولار 21 روز پس از انتقال نشاء به عنوان بهترین غلظت جهت کاهش خسارت انگل انتخاب گردید. برای بررسی تغییرات بیوشیمیایی و مولکولی، آزمایشی با چهار تیمار شامل شاهد، فقط تیمار سالسیلیک اسید، فقط تیمار با بذرگل جالیز، تیمار توأم سالسیلیک اسید و گل جالیز انجام شد. سپس از هر تیمار در زمان های صفر، 24، 72، 120 و 168 ساعت نمونه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین نشان داد تیمارهای مختلف اثر معنی داری بر فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز داشته است. تیمار سالسیلیک اسید سبب افزایش فعالیت پراکسیداز وکاهش فعالیت آنزیم کاتالاز شد. فعالیت آنزیم کاتالاز در تیمارگل جالیز در ساعات 24 و 120 حداکثر فعالیت را داشته است. مصرف توأم دو تیمار نیز تا ساعت 72 روند نزولی و پس از آن روند صعودی داشت. نتایج بررسی بیان ژن نشان داد که تیمار سالسیلیک اسید، گل جالیز و تیمار توأم گل جالیز و سالسیلیک اسید سبب افزایش بیان ژن wrky70 در زمان 72 ساعت شده است اگرچه شدت بیان در تیمار سالسیلیک اسید بیشتر و در تیمار گل جالیز کمترین میزان بوده است. میزان بیان نسبی ژن 1, 3 glucanase? در تیمار سالسیلیک اسید و تیمار توام در زمان 120 حداکثر بود. اما در تیمار گل جالیز روند یکنواختی از بیان ژن مشاهده شد که در زمان 72 بیشتر از ساعات دیگر بود.
ابراهیم شیرزادی لسکوکلایه محمد مهدی سوهانی
جوانه¬زنی قبل از برداشت در برنج سبب ایجاد خسارات فراوانی از نظر کیفی و کمی به برنج در استانهای شمالی ایران می-شود. در این مناطق به دلیل بارندگی، ورس و رطوبت بالا در زمان برداشت، پدیده جوانه¬زنی دانه برنج روی گیاه مادری قبل از برداشت ایجاد می شود. لذا در این تحقیق به منظور ارزیابی و شناسایی ژنوتیپ¬ها¬ی متحمل به جوانه زنی پیش از برداشت 40 ژنوتیپ برنج شامل 23 رقم محلی، 13 رقم اصلاح شده و 4 لاین در آزمایشی بصورت طرح بلوک¬های کامل تصادفی در بهار سال 1391 کشت شدند. جهت بررسی درصد جوانه¬زنی در شرایط زنده و قبل از برداشت، خوشه¬ پنجه-های اصلی هر ژنوتیپ خم شده و به مدت 24ساعت در آب غرقاب و تا 6 روز باندپیچی و خیسانده شدند و در روز هفتم خوشه¬ها برداشت و درصد بذور جوانه زده در مزرعه و همچنین سرعت جوانه¬زنی و میزان آنزیم آلفا آمیلاز در آزمایشگاه اندازه گیری شدند. وزن صددانه، تعداد دانه پر، تعداد دانه پوک، ارتفاع بوته، طول گره آخر، تعداد پنجه بارور، طول گره آخر و تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک نیز به عنوان صفت¬های مرتبط با جوانه¬زنی محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس 11 صفت اندازه¬گیری شده برای 40 ژنوتیپ برنج اختلاف معنی¬داری را در سطح احتمال یک درصد نشان داد.همچنین وراثتپذیری بیشتر صفات بخصوص درصد جوانه زنی و مقدار آلفا آمیلاز بالا بود که نشان می دهد احتمالا اثر محیط برای این صفات اندک است. نتایج ضریب همبستگی نیز نشان داد مقدار آلفا آمیلاز با درصد جوانه زنی و تعداد روز تا رسیدگی رابطه مستقیم و معنی داری دارند. نتایج گروه بندی نیز نشان داد ژنوتیپ های مورد بررسی در سه گروه مجزا قرار گرفتند که گروه دوم دارایمیانگین بالاتری برای صفات وزن صد دانه، تعداد دانه پر در خوشه، طول خوشه و بر عکس میانگین پایین تری برای درصد جوانه¬زنی در مزرعه و صفت تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک بود.در مجموع نتایج تجزیه علیت و رگرسیون گام به گام نیز نشان داد از میان صفات مطالعه شده، وزن صد دانه، تعداد پنجه بارور و مقدار آلفاآمیلاز بیشترین تاثیر را بر متغیر درصد جوانه¬زنی دارند و می¬توانند در جهت اصلاح ارقام برای مقاوم به جوانه¬زنی قبل از برداشت مورد استفاده قرار گیرند. همچنین درمقایسه کلی بین ژنوتیپ ها، رقم حسن سرایی با داشتن ویژگی های کیفی مناسب و درصد جوانه زنی پیش از برداشت پایین می تواند به عنوان رقم مطلوب معرفی شود. کلمات کلیدی: آلفا آمیلاز، برنج، جوانه¬زنی پیش از برداشت، خواب بذر
عیسی قادری نژاد محمد مهدی سوهانی
یکی از موانع عمده بر سر راه ازدیاد موفق گیاهان موانع ریشه زایی است. ریشه زایی در شاخساره های تراریخت مرحله ی بسیار مهمی در تولید گیاه تراریخته محسوب می شود که به معضل بزرگی در روش های ترانسفورماسیون مبتنی بر کشت بافت تبدیل شده است. در این پژوهش به بررسی اثر سویه های 15834، 9534 و 318 اگروباکتریوم رایزوژنز و همچنین غلظت های مختلف تنظیم کننده ی رشد naa (صفر، 5/0، 1 و 2 میلی گرم درلیتر) بر ریشه زایی شاخساره های تراریخته و غیر تراریخته نارنج پرداختیم. برای تولید شاخساره های تراریخت، ریزنمونه های اپی کوتیل و هیپوکوتیل با agrobacterium tumefaciens سویه ی eha105 حامل وکتور pfgc5941 و ژن کد کننده ی پوشش پروتئینی ویروس تریستزای مرکبات (ctv) تلقیح شدند. باززایی ریزنمونه های تراریخته، با استفاده از غلظت های مختلف (صفر، 0/5، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) هورمون kinetin و iaa، همچنین ترکیب این هورمون ها انجام شد. در بخش باززایی ریزنمونه های غیر تراریخت تیمار mg/l 0/5 kinetin و همچنین تیمارهای ترکیبی mg/l 0/5 kinetin- mg/l 2 iaa و mg/l 1 kientin- mg/l 0/5 iaa، به ترتیب با 10/33، 8/66 و 8/33 جوانه در هر تکرار، بیشترین باززایی را داشتند. در مرحله باززایی ریزنمونه های تراریخت تیمار mg/l 5/0 kinetin و همچنین تیمارهای ترکیبی mg/l 1 kinetin-mg/l 0/5 iaa و mg/l 0/5 kinetin-mg/l 0/5 iaa، به ترتیب با 53، 53 و 40 درصد باززایی، بیشترین میزان را از خود نشان دادند. در بخش ریشه زایی شاخساره های غیر تراریخت تیمارهای 318، 15834 و l mg/l 5/0 naa به ترتیب 89، 79 و 66 درصد ریشه زایی، بیشترین القای ریشه را داشتند. در بخش ریشه زایی شاخساره های تراریخته، تیمارهای 15834 و 318 به ترتیب با 56 و 44 درصد ریشه زایی، بیشترین القای ریشه را از خود نشان دادند که نسبت به شاخساره های غیر تراریخت به ترتیب 23 و 45 درصد کاهش را نشان داد.
هومن ظفری سید مهدی بنی هاشمیان
مرکبات یکی از محصولات مهم باغی از نظر تولید ثروت، مبادلات تجاری و اشتغال زایی در دنیا و ایران است. بیماری تریستزا مهم ترین بیماری ویروسی مرکبات است که در بسیاری از کشورهای مرکبات خیز جهان باعث خسارت فراوانی به این محصول گردیده است. متداول ترین علائم این بیماری زوال تدریجی، زوال سریع، ساقه آبله ای و زردی گیاهچه می باشد. در بررسی اولیه به منظور ردیابی و بررسی الگوی پراکنش این بیماری در شرق استان گیلان، نهالستان های نارنگی انشو واقع در شهرهای چابکسر، رودسر، لنگرود و فومن مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تعیین پراکنش به روش مولکولی، rna ویروس از گیاهان آلوده، استخراج و پس از انجام آزمون rt-pcr و توالی یابی، شیوع ویروس در شرق استان گیلان تایید گردید.
محمد صادق تقی زاده زانوقی رضا شیرزادیان خرم آباد
در این آزمایش از سه سطح صفر، 100 و 200 میکرومولار استوسیرینگون جهت القا ژن های بیماری زا آگروباکتریوم استفاده شد. نتایج نشان داد که ژن virb2 در تیمار صفر و ژن vird2 در تیمار 200 بیشترین بیان داشتند. جهت ترانسفورماسیون گیاهان پس از القا ژن های بیماری زا باکتری، از روش غوطه وری گل آذین استفاده شد و کارایی ترانسفورماسیون بررسی گردید.نتایج نشان داد بیشترین کارایی ترانسفورماسیون در موتانت های مختل در مسیر بیوسنتز سالیسیلیک اسید نسبت به شاهد بود.
سمیه حسن نژاد پیربستی محمد مهدی سوهانی
چکیده ندارد.