نام پژوهشگر: مهدی محمدعلیپور

اثرات استفاده از کنجاله گلرنگ بر عملکرد و صفات کمی و کیفی تخم مرغ در مرغان تخمگذار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  علی احسانی   امیرحسین مهدوی

چکیده مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات استفاده از کنجاله گلرنگ با و بدون مکمل آنزیمی برگازیم بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و برخی از فراسنجه های خونی مرغان تخمگذار طراحی گردید. برای این منظور، تعداد 250 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن (های لاین w-36) در سن 47 هفتگی به طور تصادفی بین 50 قفس توزیع شدند. تعداد 10 جیره غذایی همسان به لحاظ انرژی و پروتئین مطابق با جداول احتیاجات غذایی لگهورن در قالب یک آزمایش فاکتوریل2×5 بر پایه یک طرح کاملاً تصادفی شامل کنجاله گلرنگ (سطوح صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 درصد) و مولتی آنزیم برگازیم (سطوح صفر و یک گرم به ازای هر کیلوگرم جیره)، تهیه و در 5 تکرار و 5 قطعه مرغ به ازاء هر تکرار به مدت 10 هفته در اختیار پرندگان قرار داده شد. صفات عملکردی (درصد تولید،بازده تولید تخم مرغ و مصرف خوراک) به صورت 2 هفته یکبار اندازه گیری شد و با استفاده از رکوردهای مذکور، ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. برای تعیین فراسنجه های کیفی تخم مرغ، طی سه روز متوالی در دو نوبت میان دوره و پایان دوره، تخم مرغ از هر قفس جمع آوری گردید. علاوه بر این، در میان دوره و پایان دوره آزمایشی، از پرندگان خون گیری شده و شمارش تفریقی گلبول های سفید خون و پاسخ ایمنی هومورال بررسی شد. استفاده از سطوح مختلف کنجاله گلرنگ و مولتی آنزیم برگازیم تأثیر معنی داری بر خصوصیات کیفی تخم مرغ نداشت، گرچه عملکرد مرغان دریافت کننده کنجاله گلرنگ و مولتی آنزیم بهبود یافت. پرندگان تغذیه شده با کنجاله گلرنگ، بالاترین درصد تولید تخم مرغ را داشتند. سطح 5/2 درصد کنجاله گلرنگ در مقایسه با سایر گروه های آزمایشی، بالاترین درصد تولید را در 2 هفته چهارم داشت (05/0 p <)، اما این افزایش در سایر هفته ها و هم چنین در کل دوره آزمایشی معنی دار نبود. به جز در 2 هفته اول، سطوح مختلف کنجاله گلرنگ تأثیر معنی داری بر مصرف خوراک نداشت، گرچه به لحاظ عددی در مقایسه با شاهد مصرف خوراک را افزایش داد. افزودن مولتی آنزیم به جیره غذایی مرغان تخمگذار، تأثیر معنی داری بر ضریب تبدیل غذایی نداشت، اما باعث بهبود ضریب تبدیل گردید. تیتر آنتی بادی علیه گلبول های قرمز گوسفندی تحت تأثیر گروه های مختلف آزمایشی قرار نگرفت. در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که کنجاله گلرنگ تا سطح 5 درصد در جیره غذایی مرغان تخمگذار بدون تأثیر منفی بر صفات عملکردی پرنده، کیفیت تخم مرغ و فراسنجه های خونی قابل استفاده است. واژه های کلیدی: مرغ تخمگذار، کنجاله گلرنگ ، آنزیم، عملکرد، فراسنجه های خونی.

اثر دوره های خشکی کوتاه بر روی عملکرد، تولید مثل و فراسنجه های متابولیک در گاوهای شیری هلشتاین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1384
  عادل پزشکی   حمیدرضا رحمانی

نتایج حاصل از مطالعات گذشته که بیشتر آنها براساس داده های مشاهده ای و تعدادی هم برنامه ریزی شده بوده دوره خشکی 60-40 روز را توصیه کرده اند. مطالعات اخیر نشان دهنده این مطلب است که می توان در گله های پر تولید امروزی دوره خششکی را کوتاه کرد. هدف مطالعه حاضر بررسی دوره های خشکی مختلف (35،42،56) بر روی تولید و ترکیب شیر وضعیت سلامتی توازن انرژی و وضعیت تولید مثلی گاوهای هلشتاین شکم اول و چندشکم در ایران بود. صد و بیست و دو گاو هلشتاین از دوشکم براساس طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی 2*3 در یکی از تیمارهای ذیل وارد شدند: دوره خشکی معمول + شکم اول، دوره خشکی معمول + چندشکم، دروه خشکی متوسط + شکم اول، دوره خشکی متوسط + چندشکم، دوره خشکی کوتاه + شکم اول، دوره خشکی کوتاه + چند شکم. طول دوره خشکی واقعی تمیارها 1/5 +-56، 1/2+-42 و 7/2+-35 بود. نسبت آبستنی گیرایی در اولین تلقیح و فاصله روزها تا اولین تلقیح تفاوتی را در بین تمیارهای مختلف نشان ندادند اما دوره های خشکی 42 روز روزهای باز طولانی تری از دیگر گروه ها داشتند و گروه sm تعداد سرویس های بیشتری با ازای هر آبستنی در مقایسه با دیگر گروه ها نیاز داشتند. کوتاه کردن طول دوره خشکی تا 35 روز زمان کافی برای بازسازی شرایط بدنی را در طی دوره خشکی فراهم نکرد اما باعث حفظ بهتر bcs در مقایسه با دیگر گروه ها در بعد از زایمان شد. نتیجه کلی اینکه کوتاه کردن طول دوره خشکی تا 35 روز در گاوهای چندشکم و چاق می تواند مفید باشد.

پاسخ های عملکردی و فیزیولوژی گوساله های هلشتاین تحت تنش حرارتی ملایم به مکمل کروم-متیونین قبل و بعد از شیرگیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  مجتبی یاری   مسعود علیخانی

به منظور بررسی پاسخ های عملکردی و فیزیولوژیکی گوساله های نژاد هلشتاین تحت تنش حرارتی به مکمل کروم به صورت افزودنی به شیر در دوران شیرخوارگی و به جیره آغازین پس از شیرگیری در سطوح صفر (گروه c)، 02/0 (گروه l) و mg/kg bw0.75 04/0 (گروه h) از مکمل کروم- متیونین، از 24 راس گوساله شیرخوار (وزن اولیه 9/1± 5/41 کیلوگرم) در یک طرح کاملا" تصادفی استفاده شد. گوساله ها تا سن شیرگیری روزانه 4 لیتر شیر کامل دریافت می کردند و دسترسی آزاد به جیره آغازین داشتند، بعد از شیرگیری علاوه بر جیره آغازین، دسترسی آزاد به یونجه خرد شده نیز داشتند. میانگین حداکثر شاخص رطوبتی- دمایی (thi) در طول آزمایش (5/76)، تنش حرارتی ملایم را به گوساله ها القا کرد. در دوران شیرخوارگی، کروم در سطح l نسبت به گروه c باعث کاهش میزان سرعت تنفس در هفته پنجم بعد از تولد شد (05/0=p). گروه h در مقایسه با گروه c و l کمترین مقدار کورتیزول سرم را داشت (04/0=p و 02/0=p)، میزان 4t گروه l در مقایسه با گروه c کمتر بود (09/0=p). در روز شیرگیری، گروه h نسبت به گروه c کورتیزول و اوره سرم بیشتری داشت (به ترتیب 02/0=p و 06/0=p) و نسبت به گروه l نسبت انسولین به گلوکز بیشتری داشت (09/0=p)، گروه c و h نسبت به گروه l پروتئین کل سرم بیشتری داشتند (به ترتیب 03/0=p و 04/0=p). پس ازشیرگیری گروه l نسبت به گروه c، دمای رکتوم کمتر و میانگین ماده خشک مصرفی روزانه کمتری داشت (به ترتیب 02/0=p و 06/0=p). در روز 21 بعد از شیرگیری دو گروه (h + l) نسبت به گروه c کورتیزول سرم بیشتر (007/0=p)، 4t کمتر (03/0=p) و نسبت 3t به 4t بیشتری (1/0=p) داشتند. در آزمایش تحمل گلوکز سطح زیر منحنی انسولین گروه h نسبت به گروه c، در فواصل زمانی 0 تا 90 و 0 تا 120 دقیقه پس از تزریق گلوکز کمتر بود (07/0=p و 04/0=p). در نتیجه، مکمل کروم- متیونین در سطح l باعث کاهش آثار تنش حرارتی ملایم قبل از سن شیرگیری و کاهش آثار تنش ناشی از شیرگیری شد اگر چه سطح h باعث ایجاد ثبات فیزیولوژیکی بهتری در طول آزمایش شد و هیچ گونه آثار زیانباری بر فراسنجه های عملکردی و فیزیولوژیکی در طول آزمایش نداشت.