نام پژوهشگر: جواد روحانی رصاف

بررسی تطبیقی جریان های بنیادگرایی در ادیان ابراهیمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان 1389
  حسین میرصادقی   حسین حیدری

بنیادگرایی به معنای دفاع سرسختانه از هویت تهدید شده به شیوه خردستیزانه و ستیزه جویانه است که هدف از آن رجعت به بنیادهای اولیه دین از طریق تفسیر ظاهری کتب مقدس می باشد. بنیادگرایی اصطلاحی است که از مسیحیت وارد یهودیت و اسلام گردیده است. این پدیده نوظهور و مباحث پیرامونی آن که از دهه 1980 مورد توجه بیش تر محافل علمی، دینی و سیاسی قرار گرفته است امروزه نه تنها از درجه اهمیت آن کاسته نشده است، بلکه تبدیل به یکی از مباحث جنجالی عصر حاضر گردیده و معادلات بین المللی نیز شدیدأ از آن متأثر گردیده است. در هر یک از ادیان ابراهیمی جریان های مختلف بنیادگرا وجود دارد که از جمله در یهودیت می توان به جنبش گوش امونیم، در مسیحیت جنبش اکثریت اخلاقی و در اسلام نیز به سازمان القاعده اشاره نمود که سرچشمه تفکرات تمامی آنها تماماً بستگی به نوع تفسیر آنها از کتاب مقدس دارد. یکی از مشخصات بارز بنیادگرایان تعارض با فرهنگ سکولار و حتی دگراندیشان می باشد که این تعارض در بسیاری از موارد منجر به بروز خشونت هایی نیز می گردد. نگاه بنیادگرایان به مسائلی همچون سکولاریسم، دموکراسی، فمینیسم و... نگاهی ویژه و متفاوت می باشد که از این حیث نه تنها از دیگر طیف های دینی جدا می گردند بلکه حتی در مقابل آنها نیز قرار می گیرند. اکثر این بنیادگرایان ویژگی های مشترک فراوانی نیز با یکدیگر دارند که از آن جمله می توان به انحصارگرایی، زن ستیزی، کسب قدرت سیاسی، ستیزه جویی، متن محوری، موعودگرایی، دوگانه انگاری و ... نام برد. روش تحقیق در انجام این پایان نامه کتابخانه ای بوده و از منابع اینترنتی و چندین مصاحبه مطبوعاتی مستقیم با رهبران گروه های بنیاد گرا در هر سه دین نیز استفاده شده است. سعی شده است که از منابع دست اول زبان های عربی، فارسی و انگلیسی و دائره المعارف های معتبر استفاده شود تا قضاوت های انجام شده بر پایه اطاعات صحیح باشد این پایان نامه دارای دو بخش است و در بخش اول جریان های بنیاد گرایی در سه دین ابراهیمی مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش دوم که چالش های بنیاد گرایی نام دارد در فصل هایی جداگانه موضع این بنیادگرایان در قبال موضوعاتی مانند مدرنیته، سکولاریسم، دموکراسی، خشونت و زنان بررسی شده است.

بررسی جایگاه دین در روانشناسی مزلو و تعمیم نظرات مزلو بر مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1391
  خدیجه کاردوست فینی   حسین حیدری

تاریخچه پیدایش علم روان شناسی به اواخر قرن نوزدهم بر می گردد، درحالی که این رشته در قرن بیستم به جایگاه اصلی خود رسیده و نهادینه شد.اساساً، به لحاظ نظری چهار نحله فکری که در شکل گیری علم روان شناسی موثر بوده اند و بر مطالعه روان شناسانه دین اثر گذاشته اند عبارتند از: نظریه روان کاوانه، روانشناسی رفتارگرا، روان شناسی انسان گرا، و روان شناسی فرافردی.در رساله حاضر به جایگاه دین در نظرات روان شناسان کلاسیک در دوره مدرنیته نخست بویژه فروید و یونگ، و باور منفی رفتارگرایان در باب دین و همچنین نظریات جدید روان شناسی در مدرنیته متأخر از جمله ویلیام جیمز، رولومی، ویکتورفرانکل، و اریک فروم پرداخته شده و در ادامه، دیدگاه های روان شناسانه و انسان گرایانه کارل راجرز و آبراهام مزلو بررسی نقادانه می شود. روش تحقیق در این رساله به صورت توصیفی، تطبیقی و تحلیلی و روش کار به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر متون خواهد بود؛ و از آنجا که دسترسی به منابع اصلی مشکل بود، عمدتاً این پژوهش بر ترجمه هایی مبتنی خواهد بود که در زبان فارسی ارائه شده است.در بررسی کلی به این نتیجه می رسیم که برخلاف نظرات فروید و غالب روان شناسان پیشین، طبق نظرات مزلو انسان ذاتاً مذهبی است و زندگی معنوی قسمتی اساسی از زندگی زیستی اوست. هم چنین، در این تحقیق نظرات مزلو در باب خاستگاه و مراحل خودشکوفایی بیان شده و نشان داده می شود که دیدگاه های آبراهام مزلو ، بخصوص در باب خودشکوفایی بی شباهت به نظریات عرفانی مولوی نبوده و مشخص می شود که مولوی، بیش از مزلو، عالم هستی را می فهمد و نیازهای انسان را حس می کند.

تحولات اعتقادی و اجتماعی کلیسای آناباپتیست منونایت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1390
  سید امیر حسین حسینی نوش آبادی   حسین حیدری

منونایت های صلح طلب گروه عمده آناباپتیست های قرن شانزدهم میلادی هستند که پس از نابودی «برادران اشتراک گرای هاتری» و دسته های تندرو و خشونت طلب، عمده ترین باقیمانده آن جنبش محسوب می شوند. نام این کلیسا از یکی از رهبران آن به نام منو سیمونز اقتباس شده است که نقش بسیار مهمی در تثبیت و سازماندهی جناح صلح طلب آناباپتیسم داشته است. آمیش ها که به علت رفتار و ظاهر متفاوت خود دسته معروفی از آناباپتیست ها هستند از شاخه های کلیسای منونایت ها هستند. وجه تمایز اصلی این کلیسا با کلیسای کاتولیک را می توان در منحصر دانستن مرجعیّت به کتاب مقدس، نفی خشونت، برداشت متفاوت از مراسم عشای ربانی، غسل تعمید بزرگسالان و نفی تعمید کودکان و نفی سلسله مراتب کلیسایی دانست. عمده ترین وجه ممیّزه آن ها با پروتستان ها تأکید بر لزوم داشتن زندگی مریدانه بر اساس الگوی تعالیم و رفتار مسیح، نحوه تفسیر کتاب مقدس، امتناع از سوگند یاد کردن و عدم مقاومت دانست است. شیوه پژوهش انجام این پایان نامه به شیوه کتابخانه ای و عمده منابع آن اینترنتی بوده است. در چندین مورد با متخصصان منونایتی تماس هایی صورت گرفته و از نظرات آنها هم استفاده شده است. این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول در چندین فصل ابتدا ریشه های آناباپتیسم و عوامل و شخصیت های دخیل در پیدایش آن بررسی شده اند و سپس تاریخ مبسوطی از آناباپتیسم ارائه شده و در آخر هم به شرایط کنونی منونایت ها که عمدتاً در آمریکای شمالی ساکن هستند اشاره شده است. در بخش دوم در دو فصل ابتدا اعتقادات آناباپتیست ها و تمایزات آن ها با دیگر مسیحیان توضیح داده شده و سپس برای اطلاع دقیق خوانندگان از اعتقادات منونایت ها متن کامل یک اعترافنامه منونایتی آورده شده است.

الاهیات آزادی بخش: زمینه ها، مبانی، اعتقادات، اهداف و تحولات فکری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1392
  مجتبی نماینده نیاسر   حسین حیدری

الاهیات آزادی بخش تأمل انتقادی بر پراکسیس(عمل تغییر دهنده) مسیحی در پرتو سنّت معنوی کاتولیک رومی است. این مکتب الاهیاتی ریشه در تفکّر متألهانی دارد که شرایط نا به سامان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی آمریکای لاتین در دهه 1950 و 1960 میلادی خطاب قرار دادند. متأله آزادی بخش تحلیل الاهیاتی خود را با پراکسیس آغاز می کند و در فرایند آزادی به نقد ساختارهای ناعادلانه اجتماعی می پردازد. الاهیات آزادی بخش در نقد اجتماعی با پایبندی به قواعد و اصول مشخص، از تحلیل مارکسیستی بهره می برد. زمینه های الاهیاتی-کلامی این جنبش دینی در شوراهای کلیساییِ منطقه ای و جهانی آن دوره، از جمله شورای واتیکان دو، مدلین و پوئبلا سامان یافت. الاهیات انتقادی، سیاسی و امید دیگر آبشخورهای فکری متألهان آزادی بخش هستند. الاهیات آزادی بخش هر چند در مبانی فلسفی و معرفت شناسی از واتیکان فاصله می گیرد، امّا سیره عملی متألهان آزادی بخش گواهی بر پایبندی آنان به الاهیات ورزی در درون سنت کاتولیک رومی است. مهم ترین دستاورد گوستاوو گوتیرز پدر معنوی الاهیات آزادی بخش، پیوند دادن سعادت دنیوی انسان با رستگاری آن جهانی اوست. او برای آزادی انسان از ساختارهای گناه آلود اجتماعی فرایند آزادی تعریف می کند که زمینه ساز تحقق ملکوت الاهی است. الاهیات آزادی بخش باورها و مسائل اصلی الاهیات مسیحی نظیرِ خدا، مسیح، روح القدس، کتاب مقدّس و ایمان را در فرایند آزادی بازتعریف کرده و کارکرد و معنایی جدید به آنها می دهد. مهم ترین منتقد الاهیات آزادی بخش، واتیکان است؛ که از آغاز تا کنون به نقد ساختار کلّی و هم چنین باور های این مکتب پرداخته است. بر خلاف نظر کسانی که حکم به آخر خط رسیدن الاهیات آزادی بخش می دهند، می توان گفت این مکتب در پیِ پاسخ گویی به انتقادهای واتیکان و هم چنین منتقدان بیرونی، پویاتر، سنجیده، پخته و جامع تر شده است.

بررسی سیر تحولات جامعه شناسی دین با محوریت نظرات و نقش پیتر برگر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1390
  فائزه ایزدی   حسین حیدری

در پایان نامه حاضر بعد از مرور مقدماتی شامل چیستی و چگونگی شکل گیری جامعه شناسی دین و نیز روند تغییرات و ریشه های آن، به بیان نظرات جامعه شناسان کلاسیک و سپس جامعه شناسان و نظریه پردازان معاصر پرداخته شده است. در ادامه، به منظور بررسی تطبیقی نظرات و نقش پیتر برگر- جامعه شناس دین معاصر و شهیر آمریکایی- در سیر تحولات جامعه شناسی دین، پس از بیان زندگی نامه و آثار وی، آراء و نظرات برجسته او در چهارچوب طراحی شده در فصول قبل، آورده شده است. پیتر برگر بر آن بوده است که فرایند مدرن شدن به عرفی شدن و تکثر می انجامد؛ گرچه وی در سال های بعد پاره ای از دیدگاه هایش به ویژه در زمینه عرفی شدن را به نقد کشید و تعدیلاتی را در آنها انجام داد. برگر، پدیده دین را کیهان مقدسی تعریف می کند که اساس آن تجربه از موجودی ماوراءالطبیعی و مقدس است. وی دین را محصولی انسانی می داند که شروع آن با تجربه دینی در جهان زندگی روزمره بود و ظهور آن ریشه در ساختار ناتمام و ناقص زیستی و غریزی آدمی دارد. مهمترین تأتیرات برگر در حوزه جامعه شناسی دین را می توان نقش وی در رشد و افول جریان عرفی شدن، جهان نمادین و کثرت گرایی دانست که در این پایان نامه در حد توان بدان ها پرداخته شده است. قسمت انتهایی پایان نامه نیز به منظور ایجاد تصویری کلی، هر چند کوتاه، از جامعه شناسی دین در قرن ?? میلادی، حاوی پرسش و پاسخی است که در فضای مجازی با تعدادی از مطرح ترین جامعه شناسان دین جهان، فیل زاکرمن، استیو بروس، گریس دیوی، وید کلارک روف و دیوید مِهاچک، در موضوع کارکرد جامعه شناسی دین، سکولاریسم و تحولات اخیر در خاورمیانه، صورت گرفته است. این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده و از منابع مکتوب دست اول و دوم و آثار الکترونیکی در گردآوری مطالب آن استفاده شده است. کلمات کلیدی: پیتر برگر، جامعه شناسی دین، پارادایم، عرفی شدن، مدرنیته های چندگانه