نام پژوهشگر: عبداله حاتم زاده

مطالعه فیتوشیمیائی رنگ گل در ژربرا: بررسی مکانیسم رنگ گیری و نقش عوامل موثر بر آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  راضیه اکبری   عبداله حاتم زاده

درک الگوهای تغییر رنگ در گل ها و گیاهان زینتی به اصلاح و تولید ارقام جدید و بازارپسند، بهبود رنگ گل ها در باغبانی و مدیریت بهتر گلدهی کمک می کند. در این مطالعه تغییرات رنگ گل و برهمکنش عوامل موثر بر رنگ طی مراحل مختلف نمو گل و توسعه رنگ در ارقام مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعات نشان داد که در ارقام مختلف ژربرا سنتز فلاونوئیدها خیلی زودتر از مرحله شکوفائی گل ها و قبل از تشکیل غنچه آغاز می شود، اما توسعه و سنتز آنتوسیانین ها در تمام مراحل نمو از غنچه تا حتی پس از شکوفائی گل ها ادامه دارد. همچنین مشخص شد که ارقام مختلف الگوهای تغییر رنگ متفاوتی دارند، طوری که سنتز فلاونوئیدها و آنتوسیانین ها در ارقام قرمز و بنفش در مقایسه با ارقامی با رنگ مایه صورتی، خیلی زودتر آغاز می شود. همچنین، در بین عناصر ارزیابی شده در ژربرا عناصر آهن، کلسیم، منیزیم و منگنز، ارتباط بیشتری با مولفه های رنگ نشان دادند. بالاترین میزان کلسیم در هر سه مرحله در گل های فاقد آنتوسیانین مشاهده شد. آهن در هر سه مرحله همبستگی بالائی با مولفه های رنگ نشان داد. این در حالی بود که همبستگی قابل توجهی بین مولفه های رنگ و عناصر مس و روی مشاهده نشد. در مجموع، دامنه تغییرات آهن طی نمو گل ها، بین 0135/0– 0055/0، مس بین 0055/0– 0033/0، روی بین 0032/0- 0017/0، منگنز بین 0032/0 – 0021/0، کلسیم بین 97/2 – 49/1 و منیزیم بین 92/1 – 39/1 میلی گرم در هر گرم وزن تر گلبرگ متغیر بود. دامنه تغییراتph گلبرگ نیز طی سه مرحله نمو گل بین 53/5 و 74/5 متغیر بود و اسیدیته گلبرگ در مرحله دوم و سوم همبستگی مثبتی با میزان رنگ مایه نشان داد. مطالعات میکروسکوپی سلول های اپیدرمی، حضور اجسام کروی را در داخل واکوئل سلول های گلبرگ در ارقام carmen، cacharell و rosalin ثابت کرد. در حالی که در رقم purple prince، این ذخایر تنها به صورت توده هائی در زمینه واکوئلی مشاهده شدند و فاقد شکلی کروی و یا هر شکل منظم دیگری بودند. در مطالعات میکروسکوپی sem، شکل سلول های اپیدرم بالا در تمام ارقام به صورت برآمدگی هائی طویل با پاپی های متعدد مشاهده شد که آرایش و تراکم این پاپی ها در ارقام مختلف متفاوت بود. همچنین طبق نتایج به دست آمده بین مقدار هورمون های داخلی و مراحل نمو همبستگی معنی داری مشاهده شد، به این ترتیب که مقادیر پایین هورمون جیبرلین و مقادیر بالای آبسزیک اسید ارتباط تنگاتنگی با مرحله القاء گل ها داشتند. مقادیر بالای هورمون اکسین نیز وابسته به تمایز جوانه گل بود و مشخص شد که این تغییرات وابسته به مرحله رشد، غلظت هورمون و نوع ژنوتیپ بر سنتز انواع خاصی از آنتوسیانین ها و رنگدانه ها تاثیر می گذارد.

بهبود ریشه زایی دو رقم تجاری گردوی ایرانی ریزازدیادی شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  مریم افلاکی جلالی   عبداله حاتم زاده

گردوی ایرانی (juglans regia) گونه غالب خانواده juglandaceae می باشد که منشاء طبیعی آن مناطق کوهستانی آسیای مرکزی معرفی شده است. بهترین روش برای تولید انبوه گردو، ازدیاد غیرجنسی ژنوتیپ های برتر می باشد. از طرفی برای اصلاح ژنتیکی درختان گردو، روش های کلاسیک در مواردی با موانعی مواجه بوده است که بیشتر به دلیل دوره رشد طولانی و همچنین عدم وجود روشی مطمئن برای ریشه زایی قلمه های آن بوده است. با وجود اینکه طی سال های اخیر روش-های ریزازدیادی و رویانزایی گردو توسعه زیادی یافته است ولی هنوز استفاده از این روش ها به جز در یک شرکت اسپانیایی که نهال های کشت بافتی گردو را در سطح تجاری تولید می کند، تجاری نشده است. در این پژوهش، به منظور ریشه زایی ارقام بالغ گردوی ایرانی و انتقال سالم گیاهان تولید شده در شرایط درون شیشه ای به محیط گلخانه، چندین آزمایش طراحی و اجرا شد. با توجه به این که سخت ریشه زا بودن گردو یکی از عمده ترین مشکلات در تولید تجاری گردو به روش ریزازدیادی است و همچنین کیفیت شاخه و ریشه های تولید شده از مهمترین عوامل موثر در زنده مانی این گیاهک ها در محیط گلخانه می باشد، در اولین آزمایش اثر ایندول بوتیریک اسید به تنهایی و در آزمایش دوم اثر ترکیب این اکسین با سینرژیست پلی وینیل الکل و در آزمایش سوم در ترکیب با سینرژیست لیگنوسولفانات برصفات رشد، تشکیل کالوس و درصد ریشه زایی ریزشاخه های دو رقم گردوی ایرانی به نام های ‘سانلند’ و‘ هارتلی’ بررسی شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در این آزمایشات مشخص شد که ایندول بوتیریک اسید در غلظت های 5 و 7 میلی گرم بر لیتر و مدت زمان القاء 7 روز بالاترین درصد ریشه زایی و بهبود شاخص های رشدی را داشت. بنابراین این دو غلظت برای انجام آزمایشات بعدی انتخاب شد. پلی وینیل الکل تا 1/0 گرم برلیتردر ترکیب با 5 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتیریک اسید باعث بهبود پارامترهای مربوط به رشد شاخه ها در مرحل? ریشه زایی، افزایش درصد ریشه زایی و همچنین صفات رشدی شد، ولی سینرژیست لیگنوسولفانات نتوانست درصد ریشه زایی را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش دهد.

اثرهای کربوکسی متیل کیتوسان و نانو کیتوسان مغناطیسی بر رشد و نمو سوخ گل سوسن دورگه شرقی ‘arabian red’
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  سمیه شفیعی ماسوله   عبداله حاتم زاده

رشد و نمو سوخ سوسن دورگه شرقی رقم ‘arabian red’ از زمان فلس¬برداری و تولید سوخک فلسی تا تولید سوخ گل مورد بررسی قرار گرفت. بررسی رشد و نمو سوخ در سه آزمایش جداگانه انجام شد. آزمایش اول به بررسی مدت زمان انبارداری فلس بر رشد و نمو سوخک فلسی و محتوی قند سوخک فلسی پرداخت و مشخص شد افزایش دوره انبارداری از 3 به 5 ماه باعث افزایش اندازه سوخک فلسی به میزان 40/4 درصد و محتوی قندهای ساکارز (84/49 درصد)، گلوکز (38/30 درصد) و فعالیت آنزیم¬های آلفا-آمیلاز (12/101 درصد) و بتا-آمیلاز (89/67 درصد) شد. آزمایش جداگانه¬ای برای تهیه کربوکسی¬متیل¬کیتوسان (cm-کیتوسان) و نانو¬کیتوسان مغناطیسی (mn-کیتوسان) صورت گرفت. ماده اول با هدف کاربرد کیتوسان به¬عنوان مکمل کودی برای استفاده از ظرفیت گروه عاملی آمینو بر فتوسنتز، کربوکسی¬متیله شد تا به صورت مکمل محلول در محلول غذایی گیاه استفاده شود. طیف زیر¬قرمز (ir)، وجود گروه کربوکسی¬متیل و گروه آمینو را در فرآورده cm-کیتوسان تایید کرد. mn-کیتوسان به¬عنوان مکمل کودی آلی مغناطیسی به¬صورت هیدروکلوئید در محلول غذایی و با هدف استفاده از هم¬سازی اثر دو ترکیب دوست¬دار محیط زیست مگنتیت و cm-کیتوسان تهیه شد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی sem نشانگر اندازه زیر 20 نانومتر و مورفولوژی به¬تقریب کروی این فراورده هستند. از سوی دیگر الگوی پراش اشعه ایکس ساختار مکعبی fe3o4، ساختار کریستالی کیتوسان، پوشش مناسب مگنتیت با کیتوسان و اندازه 4/10 نانومتری را برای ذرات این فراورده به نمایش می¬گذارد. آزمایش دوم برای بررسی اثر دو مکمل؛ محلول cm-کیتوسان و تعلیق mn-کیتوسان به غلظت¬های 1، 5/2، 5، 10 و 15 میلی¬گرم بر لیتر (mg l-1) محلول غذایی به ترتیب با نمک آهن و بدون نمک آهن بر رشد و نمو سوخک یک¬ساله انجام شد. محلول غذایی کامل بدون مکمل¬ها به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. افزایش رشد اندام هوایی، سوخک یک¬ساله، شاخص¬های فتوسنتزی و نیز نشاسته سوخک با mn-کیتوسان به غلظت mg l-1 15 به¬دست آمد، در¬حالی¬که جذب عناصر آهن، کلسیم و منیزیم و میزان قندهای محلول و فعالیت آمیلاز¬ها با cm-کیتوسان در غلظت¬هایmg l-1 5/2-5 بالاتر بود. آزمایش سوم برای ارزیابی اثر دو مکمل در گیاه با بلوغ و فصل رشد متفاوت برای تولید سوخ گل از سوخک¬های یک¬ساله پرورش¬یافته در محلول غذایی کامل انجام شد. در نیمه اول رشد (110 روز اول) رشد سوخ خوب و از استانداردهای هلندی موجود با تیمار mn- کیتوسان به غلظت mg l-110، 37/11 درصد افزایش اندازه قطر و محیط نشان داد و جذب عناصر پتاسیم، منیزیم و کلسیم با تیمار mg l-1 5/2-5 cm-کیتوسان بیش¬تر بود. اما در پایان 196 روز قطر و وزن سوخ با mg l-1 15 cm-کیتوسان افزایش نشان داد، در¬حالی¬که رشد اندام هوایی با mg l-1 5 mn-کیتوسان افزایش یافت. بنابراین برای گیاهان کوچک (رشد و نمو گیاه و سوخک یک¬ساله) غلظت¬های بالای mn-کیتوسان (mg l-1 15-10) و در گیاهان بزرگ¬تر (رشد و نمو گیاه و سوخ گل) غلظت¬های متوسط mg l-1 10-5 مفید است. اما برای حفظ کیفیت سوخ (نشاسته، قندهای محلول، عناصر معدنی گیاه و فعالیت آنزیم¬های آمیلازی) به ترتیب غلظت mg l-1 10 و 5 mn-کیتوسان مناسب است.