نام پژوهشگر: محمد علی سبحان اللهی
کمال راموش جان محمد علی سبحان اللهی
در سالهای اخیر کسب و کارها با چالش هایی نظیر تغییرات سریع محیطی روبرو بودهاند، چرا که محیط ها از حالت متمرکز و محصور، به بخشها، تغییر یافته و از طریق فرایندهای کسب و کار گشودهشدهاند، این فرایندها به دلیل ارتباطات متقابل مولفه های داخلی¬شان و تاثیرات متقابل خود با محیط، پیچیدگی بسیاری را نشان میدهند. بنابراین، سازمانها برای وفق یافتن با محیطهای پیچیدهی امروزی، به قابلیتهای مدیریت فرایندهای کسب و کار توجه بیشتری نشان میدهند عموماً، مدیریت فرایند کسب و کار، به مفهوم توسعه موارد کاربردی کسب و کار که مستقیماً منطق اجرایی فرایندهای زیربنایی را دنبال می کنند، مطرح شده است. در این تحقیق با تکیه بر اهمیت موضوع مدیریت فرایندهای کسب و کار در سازمانها و نیز نقش آن در اجرای اثربخش استراتژی های اتخاذ شده در هر سازمانی؛ سعی در انتخاب بهینه¬ترین مدل مدیریت فرایندهای کسب و کار با استفاده از مفهوم مدل کارت امتیازی شده است. همچنین جهت اولویت بندی مدل های مختلف مدیریت فرایند کسب و کار از رویکرد تئوری شواهد استفاده گردیده است به طوری که تلفیق دو مدل کارت امتیازی متوازن و الگوریتم شواهد (er) برای اولین بار انجام گرفته و موجب اعتبار بخشیدن به فرایند انتخاب شده است. در پایان نیز یک مثال عینی از یک موسسه فرهنگی جهت نشان دادن کاربرد مدل در واقعیت ارائه گردیده است.
حسین حمیدی حمید رضا ایزدبخش
این پایان نامه به ارائه یک مدل سیستم پشتیبان تصمیم برای تخصیص پویای پاداش در سازمانهایی که واحدهای مستقل و مشابه دارند، می پردازد. برای ارزیابی عملکرد واحدها از تحلیل پوششی داده ها و برای بیان الگوریتم پیشنهادی از نرم افزار ratinal rose استفاده نموده ایم. مدل را تبدیل به نرم افزار نموده ایم که برای این منظور بانک اطلاعاتی را در محیط oracle و موتور حل در محیط visual basic .netطراحی شده است و مطالعه موردی آن بر مبنای داده های شرکت پست جمهوری اسلامی ایران بوده است. این پایان نامه مدلی را ارائه می کند که دارای مزایای سادگی، انعطاف پذیری، دقت و سرعت است.همچنین فرآیند پویا بودن پاداش را نیز پوشش می دهد. اساس پیشنهاد مدل این بوده است که بتوان در تخصیص پاداش به واحدها، بدون کاهش کارایی واحدها و رعایت حداکثری عدالت جنبه پویایی به آن بدهد و مدیران بتوانند در هر مقطع زمانی و هر میزان بودجه را بین واحدها بر مبنای عملکرد توزیع نمایند.
نفیسه آشوری محمد علی سبحان اللهی
هر سازمانی با نیروی انسانی ایجاد و بدون آن هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات نخواهد بود و رضایت شغلی یکی از چالش برانگیزترین مفاهیم سازمانی و پایه بسیاری از سیاست ها و خط مشی های مدیریت برای افزایش بهره وری سازمان است. بنابراین بررسی رضایت شغلی در سازمان مدیران را قادر می سازد ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی و اولویت بندی کرده و گروههای کاری را با یکدیگر مقایسه کنند و از این طریق وضع موجود را بهبود بخشند. هدف از این تحقیق بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه خوارزمی می باشد. نوع این مطالعه توصیفی مقطعی و از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه خوارزمی بود که برای این منظور از بین کلیه کارکنان دانشگاه در سال1392-93 تعداد256 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و در مجموع تعداد 219 پرسشنامه جمع آوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه، رضایت شغلی jdi بود. پایایی پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ (937/0) بدست آمد. در مرحله اول تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روشهای آماری مناسب در دو سطح توصیفی و استنباطی (آزمون پیرسون) و با استفاده از نرم افزار کامپیوتری spss مورد سنجش قرار گرفت. سپس در مرحله دوم با استفاده از داده های مرحله اول به رتبه بندی عوامل موثر بر رضایت شغلی و ویژگی دموگرافیکی با استفاده از روش topsisپرداخته شد. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب است که از عوامل اصلی موثر بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه خوارزمی به ترتیب عوامل نظارت و سرپرستی و ماهیت کار، بیشترین تاثیر و عوامل حقوق و دستمزد و ارتقاءشغلی، کمترین تاثیر را داشته اند. کارکنان دانشگاه خوارزمی بیشترین رضایت را به ترتیب از عوامل ارزشمند و مفید بودن شغل، مطلوب بودن شغل، در دسترس بودن سرپرست، باهوش بودن سرپرست، استقلال کاری، محترمانه بودن شغل داشته اند. همچنین کمترین رضایت کارکنان دانشگاه خوارزمی به ترتیب از عواملی مانند پرداخت منصفانه، ارتقاء شغلی مستمر، ارتقاء شغلی منظم، قانونمندی ارتقاء شغلی، پرداخت کم و امنیت شغلی می باشد.
حسین مصدری کلجاهی محمد علی سبحان اللهی
بانک ها برای رشد و پیشرفت در دنیای رقابتی امروز بایستی بطور مستمر از روش ها و الگوهایی به منظور ارزیابی عملکرد خود در سازمان بهره گیرند. ارزیابی عملکرد و متعاقب آن درجه بندی شعب در بانک ها، تقریبا اساس تصمیمات مهم می باشد. لذا تعیین جایگاه شعب و کارایی آنها می تواند برای مدیران اهمیت بسزایی داشته باشد. با توجه به اهمیت ارزیابی عملکرد بانک ها، استفاده از روشی جامع که تمامی معیارها و عوامل کلیدی را در بر گیرد ضروری به نظر می رسد. بدین منظور در این پژوهش از مدل کارت امتیازی متوازن استفاده می شود. در این پژوهش ابتدا چشم انداز، مأموریت ها و استراتژی های بانک بطور کامل مورد بحث و بررسی قرار گرفت و معیار ها و زیر معیارها برای ارزیابی و بررسی شعب درجه 1 و درجه 2 در تهران بزرگ با توجه به چهار منظر مشخص و به کمک خبرگان و کارشناسان ارشد بانک به تعیین وزن هر یک از معیار ها و زیر معیار ها پرداخته شد. پس از سنجش رضایت مشتریان و رضایت کارکنان شعب و جمع آوری داده های مربوط به هر یک از معیار ها، ماتریس تصمیم را تشکیل داده و با بکارگیری تکنیک های topsis، sawو vikor شعب رتبه بندی شد. از آنجایی که ممکن بود نتایج هر یک از این روش ها باهم متفاوت باشد، لذا برای ادغام نتایج حاصله و رتبه بندی نهایی از روش بردا استفاده گردید. در آخر، عملکرد شعب درجه 2 نسبت به شعب درجه 1 در هر یک از شاخص ها مقایسه گردید و پیشنهاد هایی جهت بهبود عملکرد این شعب ارائه شد.