نام پژوهشگر: علی اصغر مطلوبی
نظام الدین محمودی محمود حبیب نژاد روشن
طراحی پروژه های کم هزینه در کشورهای در حال توسعه نیاز به آنالیزهای منطقه ای اولیه دقیقی دارد تا که منجر به انتخاب مکان بهینه شود. در بیشتر موراد تنها نقشه های بزرگ مقیاس دردسترس است که اطلاعات کافی از خصوصیات محیطی و مورفولوژیکی فراهم نمی کند. در این زمینه تکنیک سنجش از دور می تواند اطلاعات زیادی را با قدت تفکیک مکانی و زمانی بالایی در اختیار ما قرار دهد. بنابراین تکنیک سنجش از دور ابزار نقشه برداری بسیار مفیدی بخصوص در نواحی که اطلاعات کافی دردسترس نیست می باشد (مانند اکثر کشورهای در حال توسعه). دراین پژوهش ما روشی برای ارزیابی مکان ساخت سدهای خاکی کوتاه ارائه داده ایم که بطور گسترده ای بمنظور جمع آوری آب مورد استفاده قرار می گیرد. معیار های انتخاب که در دو روش کیفی و کمی تعریف شده اند برپایه آنالیزهای منطقه ای هستند و در آن از داده های ماهواره ای(تصویر، مدل رقومی ارتفاعی) هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی که بصورت رایگان و براحتی قابل دسترسی می باشند، استفاده شده است. معیارهای کیفی بمنظور شناسایی دره ها، بستر دره ها و سازند های سنگی برپایه تفسیر های چشمی تصاویر ماهواره ای و نقشه های بزرگ مقیاس دردسترس بکار برده می شوند؛ از دیگر معیارهای کیفی فاصله از زیرساخت ها و موقعیت گسل ها می باشد. معیار های کمی برحسب شاخص های ?، p و ? بیان می شوند: شاخص پلان آبرفت(?)، بعنوان نرخ سود به هزینه (benefit/cost) و برحسب حجم آبی که می تواند ذخیره شود در مقابل حجم سد، قابل محاسبه است؛ شاخص هیدرولوژیکی(p) مبتنی بر آنالیز حوزه های مشارکت کننده در هر مکان و الگوهای باران سنجی در منطقه بوده و ضریب ترکیب (?)، ترکیب جنبه های هیدرولوژیکی و مورفولوژیکی می باشد. در روش بکار برده شده در حوزه بابل رود استان مازندران، از 35 مکان تنها 23 مکان توانستند از فیلتر معیار های پیشنهادی عبور کنند.23 مکان باقی مانده برحسب مقدار ضریب ? کلاسه بندی شدند . کلمات کلیدی: سد خاکی کوتاه، سنجش از دور، gis، hec-hms
حسن علی بخشی رمضان طهماسبی
به منظور بررسی اثر آب و همچنین شیوه های مدیریت زراعی بر انتقال نیترات، اندازه گیری های میدانی می بایست انجام گیرد. اما چنین اقداماتی علاوه بر زمان بر بودن دارای هزینه بالایی می باشند. مدل های کامپیوتری با استفاده از معادلات انتقال نیترات و الگوریتم های شبیه ساز کیفیت آب را بدون اندازه گیری های میدانی پر هزینه ارزیابی می کنند. این مدل ها بر پایه معادلات تئوری هستند و به منظور تأیید دقت ارزیابی آن ها می بایست داده برداری میدانی نیز انجام شود. در این مطالعه قابلیت دو مدل drainmod–n و leachm برای شبیه سازی انتقال نیترات در اراضی شالیزاری در فصل کشت دوم ارزیابی شد. این تحقیق در اراضی شالیزاری تجهیز و نوسازی شده دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در طول فصل کشت کلزا از آبان 1390 تا اردیبهشت 1391 انجام شد. تیمارهای مورد آزمایش عبارت بودند از: سه تیمار زهکشی زیرزمینی معمولی با پوشش معدنی با عمق 9/0 متر با فاصله زهکش 30 متر (d0.9l30)، عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 30 متر (d0.65l30) و عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر (d0.65l15)، و یک تیمار زهکشی زیرزمینی معمولی با پوشش مصنوعی با عمق 65/0 متر با فاصله زهکش 15 متر (d0.65l15f). غلظت نیترات زه آب زهکش های زیر زمینی، عصاره اشباع خاک، خاک، باران و پارامتر های مورد نیاز دو مدل برای شبیه سازی در زمان های مورد نظر در مطالعه اندازه گیری شد. عمق سطح ایستابی و دبی زهکش ها در طول فصل کلزا به صورت روزانه اندازه گیری شد. واسنجی مدل drainmod-n با استفاده از پارامتر های ذخیره سطحی، ذخیره ماکرو، هدایت هیدرولیکی، ضریب نیتریفیکاسیون، ضریب دنیتریفیکاسیون و مدل leachm با استفاده از پارامتر های هدایت هیدرولیکی، ضرایب معادله کمپل، ضریب نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسون انجام شد. مقایسه غلظت نیترات زه آب اندازه گیری شده با نتایج شبیه سازی های مدل drainmod-n نشان داد که مدل علی-رغم پیش بینی مطلوب روند تغییر پارامتر مورد نظر، از کارآیی لازم برای پیش بینی دقیق مقادیر غلظت نیترات زه آب زهکش های زیرزمینی برخوردار نبود. همچنین این مدل کارایی مناسبی از شبیه سازی غلظت نیترات لایه خاک انجام نداد. مقایسه مقدار غلظت نیترات لایه های خاک اندازه گیری شده با نتایج شبیه سازی های مدل leachm نشان داد که مدل نتوانست پیش بینی مطلوبی از مقدار و روند تغییرات غلظت نیترات لایه های خاک انجام دهد و از کارآیی لازم برای پیش بینی دقیق میزان نیترات لایه های خاک برخوردار نبود.