نام پژوهشگر: محمد حسن حسن زاده
نجمه باقری احمد تمیم داری
زبان عربی از قرن ها پیش،حتی قبل از ظهور اسلام، با زبان فارسی تعاملاتی داشته،تأثیراتی بر روی آن گذاشته و تأثیراتی نیز پذیرفته است.یکی از ادوار تاریخ ادبیات عرب، عصر عباسی است که عصر طلایی و دوره ی شکوه ادب عرب می باشد و تأثیرات زیادی نیز بر زبان فارسی گذاشته است. این تحقیق به بررسی و مقایسه ی پنج قصیده از شعرای عصر عباسی و پنج قصیده مقارن همان دوره در ادبیات فارسی می پردازد و آن ها را از حیث «ساختار و مضمون» تحلیل می کند. این بررسی نمایانگر این مطلب است که در جامعه ی آماری این تحقیق، بین مضامین شعرای عرب و فارسی مشابهت هایی وجود دارد و شعرای فارسی از این لحاظ از شعرای عرب الگو پذیرفته اند. ولیکن از لحاظ ساختار، شعر فارسی در حوزه ی موسیقی و وزن شعر استقلال خود را حفظ کرده و در حیطه ی صنایع بدیعی نیز غنی تر است. اما از جنبه ی صور خیال در شعر عرب و فارسی، هیچ یک بر دیگری تفوّقی ندارد.
سهیلا بامری حمید رضا حیدری
در این پژوهش با عنوان «ترجمه و تحلیل بخش دوم کتاب العرب و الأدب المقارن» همان طور که نام آن گویاست ابتدا به ترجمه ی این بخش از کتاب پرداختیم و سپس قسمتی از آن را برای شرح و تحلیل انتخاب کردیم.، پایان نامه در سه فصل تدوین شد؛ فصل اول مقدمه و کلیات که شامل مقدمه، معرفی کتاب و نویسنده است. فصل دوم در ترجمه که هدف اصلی پژوهش است و در آن سعی شده است ضمن امانت داری به متن، ترجمه قابل فهم و مطابق با اصول و ساختار زبان فارسی باشد و فصل سوم با عنوان شرح و تحلیل که در این قسمت به اتفاق استاد راهنما و مشاور بخشی از کتاب را که با هدف پژوهش یک سو بود انتخاب و به بسط و شرح آن پرداختیم.
فاطمه صالحی نعمت الله ایران زاده
در این بررسی به سبک شناختی غزل های لایق شیرعلی، یکی از شاعران معاصر تاجیکستان، در حوزه ی زبانی ، بلاغی، بن مایه های شعری و نگرش فکری می پردازیم. زبان اشعار لایق شیرعلی، ساده و روان است، کنایات و تشبیهات زیادی در تصویرآفرینی استفاده شده است ولی از صور خیال پیچیده در آن استفاده نشده است. موضوع غزل ها بیشتر توبیخ و غم و اندوه است وغزل های وی بازتاب مسائل مربوط به جامعه و احساسات درونی خود شاعر است.
فاطمه بیات فر علی گنجیان خناری
ادبیات داستانی از غرب به ایران و کشورهای عرب زبان وارد شده است و کاربران ایرانی و عربی به علت های مختلف در معادل سازی برای این اصطلاحات با مشکل مواجه بوده اند، به همین سبب در این پژوهش اصطلاحات ادبیات داستانی را در این سه زبان بررسی کرده ایم و در فصلی مستقل، معادل های عربی و فارسی، برای اصطلاحات ادبیات داستانیِ انگلیسی ارائه داده ایم. در مواردی که معادلی برای این اصطلاحات یافت نشد، براساس استدلال هایی چون: استدلال سابقه، استدلال نگرش، استدلال هم آوایی و... برای اصطلاح مورد نظر، معادل ساخته ایم، همچنین برای سنجش توانمندی های این دو زبان در ساختِ معادل، نمونه هایی را به صورت تطبیقی بررسی نموده و در نهایت به بحث دربار? این معادل ها از منظر وام واژه پرداخته ، و فصلی را به عناصر ساختاری داستان اختصاص داده ایم و به صورت تطبیقی معادل های فارسی و عربی این اصطلاحات را بررسی نموده ایم. در فصل آخر این پژوهش، نتایج حاصل شده از این مباحث را -مثلِ تحت اللفظی بودن اغلب معادل ها؛ عدم نیاز به معادل سازی برای برخی اصطلاحات و غیره- گنجانده ایم.
نشمین احمدی محمد حسن حسن زاده
چکیده ما برای شناخت و شناساندن خود به دیگران به ادبیات تطبیقی نیازمندیم. ادبیات تطبیقی، افزون براینکه راه را برای شناخت بهتر و عمیق تر ادبیات ملی و قومی می گشاید، پلی است که فرهنگ ها و ملل مختلف را به هم متصل می سازد و با نشان دادن سرچشمه ی بشری و انسانی همه ی آن ها، راه را برای گفت وگو و تعاملات فرهنگی می گشاید.ترجمه در سراسر تاریخ جهان، پیوسته عالی ترین عامل نقل و انتقال فرهنگ میان اقوام و ملت های گوناگون بوده است. کتاب « دورالادب المقارن فی توجیه الدراسات الادب العربی المعاصر» با توجه به پیشگام بودن نویسنده ی آن در رشته ی ادبیات تطبیقی، می تواند یکی از منابع مهم این رشته باشد. در آغاز مولف تعاریفی را برای ادبیات تطبیقی ارائه کرده است که منطبق با تعاریف مکتب فرانسه است.مولف پس از تبیین اصول نظری این علم، به انجام پژوهش های تطبیقی بر اساس آن ها پرداخته و مثال هایی در زمینه ی مطالعه ی رابطه ی ادبیات عربی با ملل شرق، مانند داستان از زبان حیوانات و نحوه ی انتقال آن به ادبیات ملل گوناگون بیان کرده، همچنین به بحث درباره ی آغازنمایشنامه در ادبیات عربی و به شکوفایی رسیدن این دو نوع ادبی با تأثیرپذیری از ادبیات غرب و شرق پرداخته است. کلیدواژه ها: ادبیات تطبیقی، غنیمی هلال، ترجمه، انواع ادبی، نمایشنامه، فابل
فائقه محمدی علیرضا منوچهریان
رساله ی حاضر با ترجمه ی کتابی در زمینه ادبیات تطبیقی به بررسی تئوری و نظری در این باب پرداخته است. از این رهگذر درباره ی ادبیات شمع بین دو شاعر کلاسیک یعنی منوچهری دامغانی و ابوالفضل المیکالی پژوهشی صورت گرفته است.