نام پژوهشگر: سید احمد امامزاده
سمانه مرادپور آرانی سید احمد امامزاده
فن بلاغی «إطناب» یکی از فنون «علم معانی» است که در انواع گوناگون در آیات قرآن به ویژه آیات مربوط به قصه های انبیاء به کار رفته است. از یک سو، محل نزول اکثر قصه های قرآن شهر مکه بوده و اقتضای فضای نزول و نیز رویکرد عام دانشمندان بلاغی عرب بر شیوه اختصارگویی بوده است. از سویی دیگر، هندسه و چینش حروف، کلمات و آیات قرآن بر مبنای نظام و ساختی دقیق استوار شده و وجود قصه در قرآن، نشانگر توجه خداوند به رسوخ پیام خویش در جان و روان مخاطب است. بنابراین، تنها هدف باری تعالی در به کارگیری فن إطناب، آراستگی کلام خویش نبوده است. پژوهشهای بلاغی پیشین، تنها به جمع آوری و ذکر شواهد قرآنی درباره موضوع إطناب پرداخته اند. در پژوهش حاضر، تلاش شد تا با بررسی موارد دخیل بر فهم و تفسیر إطناب یعنی شرایط و حال مخاطب کلامِ قرآن و نیز نظام چینش و نشست کلمه ها و جمله ها و در واقع سیاق، و کنکاش در کتابهای بلاغی و تفاسیر قرآن، به نکات ارزنـده و آموزه های گران دینی ـ که هدف اصلی حق تعالی از به کار گیری إطناب را شامل می شود ـ در 5 قصه منتخب(قصه آدم، نوح، ابراهیم، موسی و سلیمان:) دست یافته شود. در ادامه یافته های این پژوهش، دانسته شد که برای رسوخ باورهای دینی آیین نوپای توحیدی در دل مخاطبان مکّی، گاه إطناب بر إیجاز و اختصارگویی برتری داده شده است. نیز در بسیاری مواضع، موارد مختلف إطناب چون إعتراض، تذییل، تعلیل و ... به صورت تأکید (نوع دیگری از إطناب) بیان شده که متناسب با حال و شرایط اهل مکه در إنکار و مقاومت با دین مبین اسلام بوده است و گاه استفاده از چند نوع إطناب، برای بیان یک معنا و آموزه ای واحد و پرهیز از تکرار ملال آور سخن به یک شیوه بوده و این گوناگـونی بیان به آیات قرآن جلوه-ای زیبا و هنری بخشیده است.
سیدسجاد غلامی سید احمد امامزاده
چکیده تفسیر قرآن پیوسته از دریچه نگرش های متفاوت نظر شده است، به طوری که کاوش در هر یک از این رویکردها می تواند در بهره گیری صحیح از تفاسیر،سودمند باشد. این نوشتار با عنوان بررسی روش تفسیری« عقود المرجان فی تفسیر القرآن»،اثر سید نعمت الله جزایری ، در این مسیر گام بر می دارد و با استفاده از روش کتاب خانه ای و به کارگیری نرم افزار های قرآنی شکل گرفته است. در این پژوهش ساختار،مبانی،اصول ، قواعد و منابع تفسیری عقود المرجان مورد کنکاش قرار گرفته و به عنوان معیاری برای شناخت روش تفسیری آن به کار رفته است. عقود المرجان تفسیری است به زبان عربی، که در 5 جلد شامل تفسیر سرتاسر قرآن است.جزایری در این تفسیر بیشتر با استفاده از روش تفسیری نقلی،به خصوص روش «قرآن به سنت »در نیل به مفاهیم قرآنی، سود جسته است.و دو روش نقلی دیگر ؛ قرآن به قرآن، قرآن به سخن صحابه و تابعین را نیز در تفسیرش بهره برده است.با تکیه بر این نکته که در دو روش دیگر، جزایری عمدتاً با اقتباس از تفاسیری چون مجمع البیان ،کشاف ، بیضاوی و نیشابوری....رجوع کرده است. در روش تفسیری اجتهادی، از زیر مجموعه این روش، سید جزایری به روش ادبی( لغوی) و روش فقهی توجه داشته است. و آنچه که در این تفسیر مبرز است، کم بودن آراء خود مفسر در ذیل آیه است و آن محتاط بودن مفسر برای دوری از تفسیر به رای ناصواب را نشان می دهد. در واقع ایشان همان تفسیر گذشتگان را رأیی برای خود برگزیده است. بهره گیری از ،روایات نبوی (ص)،احادیث تفسیری اهل بیت (ع)، اقوال صحابه و تابعین، تشکیل دهنده روش قرآن به سنت در این تفسیر است.روش قرآن به قرآن در عقود المرجان، در کشف معنای آیات به وسیله آیات دیگر به شیوه های مختلف، پاسخ به اشکالات، نفی تعارض آیات متجلی شده است..جنبه های صرفی، نحوی، دلالی و بلاغی نیز ارکان تشکیل دهنده روش لغوی وی می باشد. این پژوهش پس از ژرف نگری در مجلدات تفسیر و مطالعه منابع موجود در زمینه روش شناسی تفاسیر، روش تفسیری عقود المرجان فی تفسیر القرآن را روش نقلی دانسته که کمی رنگ اجتهادی نیز در آن نمودار است. با این توضیح که جلوه نقلی آن در تفسیر نمود بیشتری دارد.و اساس تفسیرش را بر پایه روش قرآن به سنت نگاشته است. در کل این تفسیر را می توان جزء تفاسیر نقلی-مأثور محسوب نمود. کلیدواژه ها: جزایری ،عقود المرجان فی تفسیر القرآن ، روش تفسیری ، نقلی روایی.
زینب فریسات سید احمد امامزاده
چکیده: بررسی معنا، مسئله ای است که از دیرباز مورد توجه زبان شناسان بوده است. امروزه دانش معناشناسی که یکی از شاخه های زبان شناسی جدید است، وظیفه بررسی معنا را بر عهده دارد و با رویکردها و مبانی جدید، معنا را مورد مطالعه قرار می دهد. معنی شناسی خود نیز دارای شاخه هایی است که شاخه ی معنی شناسی واژگانی، مبنای کار این تحقیق است. واژه مورد بررسی در این نوشتار واژه ضلالت در قرآن کریم، با هدف دست یابی به معنای دقیق ضلالت مراد قرآن است. روش این پژوهش؛ تحلیلی از نوع تحلیل معناشناسانه است. ساختار این پژوهش بدین گونه است که ابتدا از کلیاتی که مربوط به مبانی نظری تحقیق است، آغاز می گردد و مطالب اصلی که در سه فصل تدوین شده است ادامه می یابد؛ ابتدا، معناشناسی تاریخی با رویکرد درزمانی مطرح می شود و در ادامه به معناشناسی توصیفی با استخراج مفاهیم هم نشین و جانشین پرداخته شده و در پایان پیامدهای ضلالت از منظر قرآن کریم تبیین شده است. در معناشناسی تاریخی به معنای اصلی ماده «ضلالت» با استناد به اشعار عصر جاهلی، توجه شده است و در معناشناسی توصیفی، نیز ارتباط واژه ضلالت با واژه های هم نشین و جانشین بررسی شده است. حاصل مطالعه تاریخی اینکه اعراب جاهلی ضلالت را مفهومی در محدوده زندگی دنیوی می شناخته اند و تنها به روابط میان انسان ها با یکدیگر مربوط می شده است. مطالعه توصیفی نیز نشان می دهد که «ضلالت» در کاربرد وحیانی؛ بر محور جانشینی با واژه های مانند زیغ، عَمَه، تَیه، قَسَط، غِوایه، هَوَی، فحشاء و سبیل غی در یک حوزه معنایی قرار می گیرد و در محور هم نشینی کاملاً تحت تاثیر کلمات مجاور و نظام معنایی مستقر در آن قرار گرفته است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، معنی شناسی، ضلالت، روابط هم نشینی، روابط جانشینی.