نام پژوهشگر: هوشنگ اسدی هارونی

بررسی کنترل کننده های ساختاری و آلتراسیون های در رابطه با کانی سازی محدوده اکتشافی مس و طلای دالی با استفاده از داده های ماهواره ای در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود 1388
  سمیه محمدی چم پیری   هوشنگ اسدی هارونی

کانسار دالی در 60 کیلومتری شمال شرق شهرستان اراک واقع شده است و اولین کانسار شناخته شده مس- طلای پورفیری نوع دیوریتی بر روی کمربند ولکانیکی ارومیه- دختر می باشد. این منطقه عمدتاً شامل سنگ های آذرین درونی دیوریتی و همچنین ولکانیکی آندزیتی می باشد. برخی از این واحدهای سنگی تحت تأثیر محلول های هیدروترمال تبدیل به آلتراسیون های نوع پتاسیک، پروپیلیتیک، سیلیسی و بطور محلی آرژیلیکی و سرسیتی شده اند. دو مرکز پورفیری کانی سازی شده به صورت مجزا در منطقه دالی قابل مشاهده می باشد. تجزیه شیمیایی در بیشتر نمونه ها تمرکز بالایی تا حد بیش از 1 درصد وزنی مس و حدود 1 گرم در تن طلا را نشان می دهد. هدف اصلی از این تحقیق، بررسی کنترل کننده های ساختاری و آلتراسیون ها در رابطه با کانی سازی محدوده اکتشافی مس- طلای دالی با استفاده از داده های ماهواره ای در محیط gis می باشد. در این تحقیق، ابتدا در محیط gis یک بانک اطلاعاتی توصیفی- مکانی از داده های اکتشافی دورسنجی (سنجنده های tm، استر و آیکونوس) و زمین شناسی تهیه گردید. به منظور بارزسازی زونهای مختلف آلتراسیون در رابطه با کانی سازی، از روش های مختلف پردازش کمترین مربعات رگرسیون شده، فیلتر تطبیق یافته و ترکیب رنگی کاذب استفاده شده است. با استفاده از روش های فوق آلتراسیون های مختلف آرژیلیک، فیلیک، اکسیدآهن، پروپلیتیک و سیلیسی تعیین و هر یک به صورت لایه ای جداگانه در محیط gis معرفی شدند. کلیه واحدهای لیتولوژیکی از نقشه زمین شناسی 1:100000 سلفچگان- خورهه استخراج گردیدند. کنترل کننده های ساختاری (گسل ها و خط واره ها) با استفاده از تصویر ماهواره ای آیکونوس تهیه گردید. به منظور استفاده از ساختارها در مدل تلفیقی، نقشه دانسیته گسلهای اصلی منطقه تهیه شد. در مرحله بعد با استفاده از تلفیق کلیه لایه های اکتشافی مذکور به روش منطق فازی در محیط gis، مناطق مستعد و امیدبخش کانی سازی مس و طلا در محدوده مورد مطالعه معرفی گردید. در این روش، وزن دهی لایه های اکتشافی بر اساس شناخت نسبی از آلتراسیون های مختلف در منطقه و زمین شناسی منطقه صورت گرفت. با توجه به نتایج حاصل از روش منطق فازی، زونهای پر پتانسیل کانی سازی در منطقه شناسایی گردیدند. در نهایت دو نقطه از مناطق امید بخش کانی سازی معرفی شده در مدل تلفیقی فازی مورد کنترل صحرایی و نمونه برداری قرار گرفت که نتایج حاصل از آنالیز نمونه ها عیار بالای مس و طلا را نشان داد.

مطالعات پترولوژی و ژئوشیمی اندیس مس- مولیبدن پورفیری کهنگ و پهنه های دگرسانی هیدروترمال وابسته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1388
  سلیمه سادات کمیلی   هوشنگ اسدی هارونی

اندیس مس- مولیبدن پورفیری کهنگ واقع در 73 کیلومتری شمال شرق اصفهان، بر روی کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. نفوذ استوک های گرانیتوئیدی میوسن با بافت پورفیری به درون سنگ های آتشفشانی و پیروکلاست های ائوسن منجر به شکل گیری هاله ی دگرسانی با وسعت بیش از2km10 در این منطقه شده است. براساس مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی، رخساره های دگرسانی شناخته شده عبارتند از: رخساره ی فیلیک، آرژیلیک حدواسط و پروپیلیتیک. البته آثاری از یک رخساره ی سیلیسی تکامل نیافته نیز مشاهده گردید. میزان پیشرفت و شدت دگرسانی در این منطقه به حدی است که کمتر آثاری از ویژگی های کانی شناختی سنگ اولیه و حتی بافت آن برجای مانده است. مجموعه کانی های پهنه ی فیلیک شامل کوارتز، سریسیت، پیریت و به میزان کمتر کلریت، اسفن و آپاتیت می باشد. پاراژنز کانیایی رخساره ی پروپیلیتیک شامل اپیدوت، کلریت، کلسیت، آلبیت، اسفن و فازهای کانیایی رخساره ی آرژیلیک حدواسط، شامل کوارتز، کائولینیت، ایلیت، دیکیت، سریسیت، کلینوکلر، کلسیت، ژاروسیت و تورمالین می باشد. مجموعه کانی های سولفیدی شناسایی شده طی مطالعات مینرالوگرافی عبارتند از: پیریت، کالکوپیریت، کالکوسیت و کوولیت، هیدروکربنات های مس شامل مالاکیت و آزوریت و کانی های مگنتیت، هماتیت و گوتیت از جمله کانی های متعلق به رخنمون های سطحی و زون اکسیدان منطقه هستند. ظهور و بروز کانی های اکسیدی هماتیت و گوتیت به همراه ژاروسیت در زون اکسیدان این اندیس می تواند بیانگر کانسارسازی ثانویه به صورت کالکوپیریت و کالکوسیت در زون سوپرژن باشد. براساس آنالیزهای شیمیایی سنگ کل (icp-ms)، و رده بندی سنگ ها با استفاده از نمودار کاتیونی جنسن و نمودار th-co، ترم های لیتولوژی شناخته شده شامل آندزیت بازالت، آندزیت، داسیت و ریوداسیت می باشند که به صورت ولکانیک و ساب ولکانیک در منطقه تظاهر نموده اند. مجموعه کانی های تشکیل دهنده ی سنگ های آندزیتی غیردگرسان شامل فنوکریست های پلاژیوکلاز و کانی های فرومنیزین دار (عموماً بیوتیت و هورنبلند)، در داخل یک خمیره ی دانه ای ریز بلور می باشند. پلاژیوکلازهای این سنگ ها دارای بافت غربالی تیپیک و زونینگ نرمال- نوسانی با ترکیب میانگین لابرادوریت و بیوتیت ها از نوع آهن دار (آنیت- سیدروفیلیت) می باشند. آمفیبول های متعلق به سنگ های آندزیتی از انواع آمفیبول های کلسیک هستند که تحت تأثیر دگرسانی به فازهای کلریت، اپیدوت، کلسیت و اسفن تبدیل شده اند. کلریت های حاصل از دگرسانی کانی های فرومنیزین دار سنگ اولیه در پهنه ی دگرسانی فیلیک، در رده ی ارتوکلریت ها قرار گرفته و از نوع رپیدولیت می باشند. به دلیل تمرکز پتاسیم در ساختار ژاروسیت های مطالعه شده در پهنه دگرسانی آرژیلیک حدواسط، منشأ آنها ماگمایی- گرمابی بوده که با ژاروسیت های ثانویه حاصل از فرآیندهای سوپرژن تفاوت دارد. (ژاروسیت های سوپرژن از نوع ناتروژاروسیت می باشند). محاسبه ی تغییرات جرم در جریان دگرسانی های این منطقه بیانگر روند غنی شدگی و تهی شدگی عناصر تشکیل دهنده ی سنگ در جریان این دگرسانی ها است. طبق یک قاعده ی کلی، افزودگی و کاهیدگی عناصر اصلی و جزئی در سنگ های دگرسان شده نسبت به سنگ اولیه، به نوع کانی های اولیه ی سنگ میزبان که تحت تأثیر دگرسانی واقع شده اند و به مجموعه کانی های تشکیل شده در جریان دگرسانی بستگی دارد. به منظور مطالعه و بررسی رفتار ژئوشیمیایی عناصر خاکی کمیاب درجریان فرآیندهای دگرسانی، الگوی ree ها در هریک از پهنه های دگرسانی در مقایسه با الگوی ree سنگ اولیه ترسیم گردید. نحوه ی توزیع این عناصر به عنوان ابزاری جهت تفکیک رخساره های دگرسانی مورد استفاده قرار گرفت. برپایه ی نتایج حاصل از این مطالعات، تفاوت های چشمگیری در رفتار ree ها در رخساره های مختلف دگرسانی اندیس کهنگ وجود دارد، به طوری که در پهنه ی دگرسانی فیلیک، lree ها و hree ها نسبت به سنگ اولیه، به ترتیب غنی شدگی و تهی شدگی نشان می دهند. در رخساره ی پروپیلیتیک، hree ها در مقایسه با سنگ نادگرسان، غنی شدگی و lree ها تهی شدگی نشان می دهند. در پهنه ی آرژیلیک حدواسط، تمامی عناصر خاکی کمیاب در نمونه های دگرسان شده نسبت به سنگ معادل غیردگرسان خود تهی شده اند. در نمونه های سیلیسی نیز تمامی ree ها تهی شدگی نشان می دهند، ولی میزان تهی شدگی lree ها بیشتر از hree ها می باشد. محاسبه ی نسبت cn(la/yb) در رخساره های مختلف دگرسانی نشان می دهد که حداکثر میزان تفکیک شدگی hree ها از ree ها به نمونه های سریسیتی [77/150=cn(la/yb)]، و حداقل مقدار تفریق hree ها از lree ها به نمونه های پروپیلیتی [64/9=cn(la/yb)]، تعلق دارد. مطالعات دماسنجی سیالات درگیر در نمونه های کوارتز رگه ای پهنه ی فیلیک اندیس کهنگ بیانگر رخداد دگرسانی فیلیک در دمای ?c330 است. حضور سیالات درگیر چندفازی که یکی از فازهای جامد آن را بلور مکعبی شکل هالیت تشکیل می دهد، نشان دهنده ی نمک گونگی بالای سیالات هیدروترمال در این اندیس است. این سیالات به دلیل دارا بودن قابلیت انتقال فلزات پایه همانند cu، mo، zn، pb و ... به صورت کمپلکس های کلریدی باعث افزایش پتانسیل اقتصادی سیستم پورفیری کهنگ گردیده اند. با اندازه گیر دمای tmice و محاسبه ی شوری سیالات درگیر، حضور دو دسته سیال با نمک گونگی های بالا و پائین در محدوده ی مطالعاتی اندیس کهنگ به اثبات رسید. هم یافتی سیالات درگیر غنی از گاز در مجاورت سیالات درگیر با حباب گاز کوچکتر و وجود سیالات درگیر با نمک گونگی های متفاوت از شواهد رخداد جوشش در پهنه ی فیلیک این اندیس می باشند. مقادیر o18? و d? در نمونه های کوارتز رگه ای و اپیدوت، اختلاط آب ماگمایی با آب جوی در بخش های حاشیه ای اندیس کهنگ (منطبق بر پهنه ی فیلیک و پروپیلیتیک) را تأیید می نماید.

پتانسیل یابی کانی سازی مس در کمربند متالوژنی کرمان با استفاده از تلفیق داده های اکتشافی در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1389
  محمدهادی امین احمدی   هوشنگ اسدی هارونی

کمربند فلززایی کرمان، بخش جنوبی ایالت فلززایی ارومیه- دختر را تشکیل می دهد و غنی ترین کمربند مس دار ایران به شمار می آید. در این کمربند بیش از 200 کانسار و نشانه معدنی مس شناخته شده است که بسیاری از آنها از نوع پورفیری است. این منطقه از نظر زمین شناسی، دورسنجی و ژئوفیزیک هوابردی با هدف پتانسیل کانسارهای مس پورفیری مورد بررسی قرارگرفته است. در بخش زمین شناسی جدا سازی لایه های سنگی از روی نقشه زمین شناسی صورت گرفته است. در بخش دورسنجی لایه های فراوانی یون هیدروکسید و اکسید آهن استخراج شدند و همچنین خطواره ها شناسایی شد. در مبحث ژئوفیزیک، داده های مغناطیس هوابردی تصحیح انتقال به قطب صورت گرفته و سپس سیگنال تحلیلی از آن استخراج شده است. نتیجه ی این بررسی ها تهیه 6 لایه اطلاعاتی می باشد. سپس تلفیق اطلاعات به وسیله روش فازی و شبکه عصبی انجام شد. در همه ی این روش ها از 100 نقطه آموزشی استفاده شده و پس از آن مدلسازی صورت گرفته است. حاصل کار قرار گرفتن 9/88% کانسارها و نشانه های معدنی شناخته شده، در منطقه با پتانسیل مطلوب از روش شبکه عصبی و 2/80% کانسارها و نشانه های معدنی شناخته شده، در منطقه با پتانسیل مطلوب با استفاده از روش فازی می باشد. به طور کلی این روش ها در منطقه شباهت زیادی با یکدیگر داشتند. از مقایسه روش های مختلف می توان نتیجه گرفت که مدل شبکه عصبی به دلیل سازگاری با ساختار زمین شناسی، با واقعیت تطبیق بیشتری داشته و روش بهتری در پتانسیل یابی در محیط gis می باشد.

تلفیق و مدلسازی داده های ژئوفیزیکی با حفاریهای اکتشافی انجام شده در کانسارهای مس پورفیری چاه فیروزه، سریدون و نوچون جهت تفکیک زون های پرعیار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1389
  امین شیخ زاده   نادر فتحیان پور

یکی از مشکلات عمده در اکتشافات مواد معدنی فلزی به خصوص کانسارهای مس پورفیری، وجود زون های با ip بالا در مقاطع مدلسازی ژئوفیزیکی است که در حفاری ها به صورت زون هایی با عیار مس پایین و عمدتاً پیریتی ظاهر می شوند. برای حل این مشکل لازم است تا مدلسازی معکوس بر روی داده های ژئوفیزیکی انجام و این مدل ها با مغزه های حفاری کالیبره شوند. بر این اساس این پایان نامه جهت مدلسازی داده های ژئوفیزیکی منطبق بر واقعیت های زمین شناسی و تلفیق آن با داده های حفاری موجود در سه کانسار چاه فیروزه، نوچون و سریدون و ارائه روشی جهت بهبود تفاسیر داده های ژئوفیزیکی و همچنین شناسایی کلیدهای اکتشافی در این مناطق تعریف شده است. داده های موجود شامل دو پروفیل ip/rs و 26 گمانه حفاری برای کانسار چاه فیروزه، 4 پروفیل ip/rs و 23 گمانه حفاری برای کانسار نوچون و دو پروفیل ip/rs و 5 گمانه حفاری برای کانسار سریدون می باشد. بنابراین در ابتدا مدلسازی معکوس بر روی داده های پروفیل های ip/rs موجود در سه کانسار انجام و بر روی آن ها تفسیر شده است. سپس مدل های سه بعدی از داده های عیارسنجی، سنگ شناسی و آلتراسیون گمانه های مغزه گیری شده در هر سه منطقه ساخته شده است. در ادامه شبکه یکسانی از داده های موجود منطبق با مختصات پروفیل های ژئوفیزیکی ایجاد شده که به ازای فواصل 5 متری اطلاعات ژئوفیزیکی، زمین شناسی و عیار عناصر نقاط روی پروفیل های ژئوفیزیکی را شامل می شود. در نهایت با تلفیق داده های ژئوفیزیکی و اطلاعات گمانه های حفاری و بکارگیری آنالیز تمایز خطی به جداسازی زون های پرعیار مس از مناطق کم عیار پرداخته شده است. با توجه به داده های موجود آنالیز تمایز در مناطق چاه فیروزه و نوچون با تعریف کلاس های متعدد و براساس عیار حدهای مختلف انجام شده است. جهت آزمودن مدل خطی بدست آمده از این مرحله تنها 75 درصد داده های موجود وارد آنالیز تمایز شده و 25 درصد بقیه در اعتبارسنجی نتایج بدست آمده استفاده شده است. نتایج حاصل از آنالیز تمایز خطی جدایش قابل قبولی بین گروه های تعریف شده نشان می دهد، به طوری که توابع بدست آمده 89 درصد نمونه های گروه آنومالی و 86 درصد نمونه های گروه زمینه در منطقه چاه-فیروزه، 64 درصد نمونه های گروه آنومالی و 70 درصد نمونه های گروه زمینه در منطقه نوچون را به درستی شناسایی و کلاس بندی می نماید. در نهایت یک مدل آماری خطی برای مناطق مورد مطالعه بدست آمد که با استفاده از آن می توان زون های با عیار مس بالا را از مناطق با عیار مس پایین که ip بالایی دارند جدا نمود. اعتبارسنجی توابع بدست آمده نیز نتایج حاصل از آنالیز تمایز را تائید می کند و حدود 90 درصد کلاس بندی درست برای گروه آنومالی و 87 درصد کلاس بندی درست برای گروه زمینه در منطقه چاه فیروزه، 64 درصد کلاس بندی درست برای گروه آنومالی و 70 درصد کلاس بندی درست برای گروه زمینه در منطقه نوچون را نشان می دهد. همچنین از نتایج مدلسازی معکوس داده های ژئوفیزیکی و مدلسازی سه بعدی گمانه های حفاری شده چند نقطه حفاری اکتشافی جدید برای مناطق مورد مطالعه پیشنهاد شده است.

تفسیر برداشتهای لیتوژئوشیمیایی ثانویه و تلفیق آنها با مطالعات محیط اولیه منطقه دالی شمالی به منظور هدایت حفاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1390
  فرشاد دارابی گلستان   رضا خالو کاکایی

این تحقیق بر روی منطقه کانی سازی شده cu-au دالی شمالی، در km200 جنوب غربی تهران و واقع در استان مرکزی انجام شده است. این مطالعات بر روی داده های حاصل از 165 نمونه ی خاک برجا برای 29 عنصر (au, ag, al, as, b, ba, be, bi, ca, cd, ce, co, cr, cu, fe, ga, ge, hg, k, la, li, mg, mn, mo, na, nb, ni, p, pb, rb, s, sb, sc, se, sn, sr, ta, te, th, ti, tl, u, v, w, y, zn, zr) و داده های حاصل از 435 نمونه از ترانشه بررسی و تفسیر گردید. برای داده های خاک از روشهای هندسه فراکتال، آماره فضایی u، تحلیل روند سطحی، آنالیز تطبیقی، آنالیز فاکتوری (pca) و چند روش دیگر استفاده شده است. با استفاده از روشهای آنالیز تطبیقی عناصر آنومال و با استفاده از روش های هندسه فرکتال و آمار فضایی u مناطق آنومال cu-au شناسایی گردیده است (طلای بیشتر از ppb500 و مس بیشتر از ppm1600). آنالیز فاکتوری و خوشه ای هم جهت شناسایی عناصر دارای وابستگی با کانی سازی (v، ga، fe، ti، k، mg و تاحدودی ba، pb، zn ) بکار گرفته شدند. مطابق این بررسی یک آنومالی با ترکیب کوارتز دیوریت پورفیری و دیوریتی در سنگ های ولکانیکی با امتداد ne-sw شناسایی گردیده و وجود یک سیستم پورفیری مس غنی از طلا در دالی شمالی با مطالعات صورت گرفته (بررسی های ژئوفیزیکی، حفاری های اکتشافی و ترانشه ها) پیشین و حاضر تائید شد. نسبت در ترانشه ها جهت شناسایی مناطق کانی سازی شده در سنگ های کوارتز دیوریت پورفیری در ادامه فعالیت های اکتشافی بررسی می شود.

پیشنهاد نقاط حفاری تکمیلی در کانسار طلای زرشوران با استفاده از مدل سازی تلفیقی داده های اکتشاف سطحی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  آرزو نریمانی زمان آبادی   هوشنگ اسدی هارونی

منطقه مورد مطالعه در 5 کیلومتری شمال تا شمال شرق روستای زرشوران و 25 کیلومتری شمال شهرستان تکاب در زون متالوژنی ارومیه- دختر واقع شده است. در این تحقیق، کانسار طلای زرشوران، برای تلفیق لایه های اکتشافی ، مورد بررسی قرار گرفته است. لایه های اکتشافی شامل: لیتولوژی، آلتراسیون، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، تکتونیک و کانه زایی طلا می باشد. از آنجا که اتخاذ تصمیم صحیح می تواند تاثیر به سزایی در طرح های اکتشافی داشته باشد ، لذا هدف اصلی این تحقیق ، استفاده از روش نوین تلفیقی به منظور شناسایی مناطق پر پتانسیل معدنی در منطقه است. تلفیق داده های مختلف اکتشافی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis ) با هدف یافتن نقاط مناسب از لحاظ کانی سازی، به یکی از متداول ترین و کارآمدترین روش های موجود در زمینه ی اکتشاف مواد معدنی تبدیل شده است. به منظور شناسایی واحدهای سنگی و پدیده های سطحی مرتبط با کانی سازی از قبیل آلتراسیون های مختلف و گسل های موجود در منطقه ،از پیمایش زمین شناسی با مقیاس 1:2000 استفاده شده است.آلتراسیون های موجود در منطقه شامل سیلیسی ، آرژیلیتی و آلونیتی است که با توجه به اهمیت و وسعت زیاد آلتراسیون سیلیسی در منطقه ، در مدل تلفیقی از این آلتراسیون ، استفاده شده است که شامل انواع سیلیسی، سیلیسی-ماسه سنگی و سیلیسی- برشی است که هریک به صورت لایه ای جداگانه در محیط gis معرفی شدند.کلیه واحد های زمین شناسی بعد از بررسی اهمیت هر واحد در رابطه با کانی سازی طلا برای استفاده در مدل تلفیقی به فرمت مناسب تبدیل شدند. به منظور استفاده بهینه از ساختارها در مدل تلفیقی برای گسل ها لایه شعاع تاثیر و نیز لایه دانسیته تهیه شده است. برای داده های ژئوشیمیایی پس از پردازش های اولیه از قبیل مرتب کردن داده ها و حذف داده های سنسورد در نمونه های زیر حد حساسیت دستگاه آنالیز و تصحیح داده های خارج از ردیف، به محاسبات آماری و رسم هیستوگرام مربوط به عناصر پرداخته شده است. با استفاده از مطالعات همبستگی میان طلا و عناصرهمراه و بررسی های آماری چند متغیره و تعیین فاکتور آماری پاراژنز طلا در نمونه های خاک ، به تهیه نقشه توزیع فاکتور پاراژنز کانی سازی طلا و مقایسه آن با توزیع طلا در خاک پرداخته شده است. پیمایش مغناطیسی برای اندازه گیری شدت کل میدان مغناطیسی در مقیاس محلی ، شامل اندازه گیری شدت میدان کل در 800 نقطه است. عملیات بر روی خطوط دارای امتداد nw-se و فاصله پروفیل های 50 متر صورت گرفت. باتوجه به عدم دسترسی به داده های مغناطیسی، از نقشه آنالیتیکال سیگنال از قبل تهیه شده ، در این تحقیق استفاده شد و در تعیین مناطق پتانسیل بالا با توجه به ماهیت کانی سازی های مختلف منطقه مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد با استفاده از تلفیق لایه های اکتشافی به دو روش منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، به تهیه نقشه های مطلوبیت (پتانسیل کانی سازی)برای طلا پرداخته شده است. این دو روش تایید کننده و مکمل هم هستند و مناطق پرپتانسیل کانی سازی طلا را نمایان کرده است. از بین دو روش مورد استفاده، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مناسب ترین روش برای تلفیق لایه های اکتشافی در این محدوده می باشد. بررسی های اکتشافی انجام گرفته از جمله شواهد صحرایی رخنمون ها، کانه زایی ها و نیز نتایج حاصل از 4 گمانه اکتشافی در محدوده مورد مطالعه، موید این موضوع است.

مدل سازی پراکندگی ژئوشیمیایی عناصر موجود در زونهای سه گانه (اکسیده، عبوری و هیپوژن) در کانسار مس- طلا پرفیری دالی جهت هدایت گمانه های حفاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1390
  عمار ابراهیمی بویینی   هوشنگ اسدی هارونی

اندیس دالی به عنوان یک سیستم کانی سازی مس – طلا پرفیری شامل دو آنومالی شمالی و جنوبی می باشد. مدل سازی ژئوشیمیایی دو آنومالی مذکور به منظور هدایت گمانه های حفاری پیشنهادی، هدف این پایان نامه می باشد. در این راستا سعی شده است که از کلیه داده های اکتشافی(ماهواره ای، ژئوشیمیایی، مغناطیس سنجی، ژئوالکتریک و اطلاعات زمین شناسی) استفاده شود. نتایج تفسیر شده داده های ماهواره ای، مغناطیس سنجی و ژئوالکتریک در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته شده است. با توجه به کارهای انجام شده بر روی گمانه ها، متوسط عیار طلا و مس در آنومالی جنوبی به ترتیب 0.71 ppm و0.53%و در آنومالی شمالی به ترتیب 0.48 ppm و0.15% می باشد. به دلیل وجود مگنتیت در زون کانی سازی، انطباق بسیار خوبی بین آنومالی های بالای مغناطیسی و آلتراسیون های پتاسیک، فیلیک و سیلیسی که میزبان اصلی کانی سازی مس و طلا می باشد، وجود دارد. با استفاده از نتایج آنالیز نمونه های گرفته شده از مغزه های حفاری آنومالی دالی و مطالعه آنها، مشخص شد که سه زون اکسیده، عبوری و هیپوژن در زیر سطح وجود دارد که دارای غلظت های متفاوتی از عناصر به خصوص طلا و مس می باشند. در زون اکسیده کانی هایی مانند مالاکیت وجود داشته که در زون های دیگر وجود نداشته و یا مقدار آن ناچیز است. کانی های پیریت، کالکوپیریت، مگنتیت و برنیت مختص زون های عبوری و هیپوژن بوده و در زون اکسیده وجود ندارند. در زون هیپوژن آنومالی جنوبی، تجمع کانی اولیژیست در مرز بین زون عبوری و هیپوژن می باشد که با استفاده از این خاصیت می توان در حفاری گمانه ها مرز بین دو زون را تشخیص داد. غلظت بعضی از عناصر مانند cu و s در انتهای زون عبوری شروع به افزایش کرده که مفهوم آن می تواند این باشد که این عناصر از زون اکسیده و عبوری شسته و در زون هیپوژن تمرکز یافته است. عناصری از قبیل mn,mg,ni بدون تغییر و عناصر bi,mo تهی شدگی نسبی پیدا می کنند. با توجه به عکس العمل های ژئوشیمیایی عناصر، نسبت های s/ba,cu/sc,au/zr در زون هیپوژن، نسبت s/ti در زون عبوری و نسبت های mn/ce,fe/la در زون اکسیده را تعریف نموده ایم، بر اساس این نسبت ها، زون های کانی سازی و آلتراسیون قابل تفکیک و شناسایی می باشند. با تلفیق اطلاعات ژئوالکتریک(ip/rs)، مغناطیس سنجی و ژئوشیمیایی مشخص شد که در زون های کانی سازی به علت حضور زیاد کانی هایی مانند پیریت و کالکوپیریت پلاریزاسیون القائی(ip) بالا و مقاومت مخصوص الکتریکی (rs) پایینی را شاهد هستیم. در این زونها دگرسانیهای پتاسیک قابل مشاهده بوده که همراه با مگنتیت بالا سبب آنومالیهای مغناطیسی گردیده است. از نظر ژئوشیمیایی در زون های کانی سازی، عناصری مانند s,co,fe,pb غنی شدگی نسبی و عناصری مانندbi,la تهی شدگی نسبی پیدا می کنند. این ویژگی های ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی می توانند به عنوان اختصاصات اکتشافی منطقه کانی سازی محسوب گردند. در پایان، یک مدل سه بعدی از آنومالی های موجود در این منطقه جهت هدایت هر چه دقیقتر گمانه های پیشنهادی و همچنین گمانه های پیشنهادی جدید دیگری ارائه گردیده است.

مطالعات لیتوژئوشیمیایی، ژئوفیزیکی ip/rs و تفکیک آلتراسیون های هیدروترمال با استفاده از داده های ماهواره ای استر در اندیس مس پورفیری زفره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  سمیه معینی فر   هوشنگ اسدی هارونی

اندیس مس- مولیبدن پورفیری زفره در 75 کیلومتری شمال شرق شهرستان اصفهان و 20 کیلومتری شمال روستای زفره واقع شده است. با توجه به موقعیت قرارگیری این اندیس در کمربند مس زایی ارومیه- دختر، پتانسیل خوبی جهت اکتشاف مس می تواند داشته باشد؛ لذا شناسایی زون های کانی سازی احتمالی و تفکیک هاله های دگرسانی مرتبط ضروری است. در پژوهش حاضر، مطالعات انجام شده ابتدا در قالب پردازش تصاویر ماهواره ای استر بوده است. پس از حصول اطمینان در خصوص حضور سیستم آلتراسیون، مطالعات زمین شناسی، ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی انجام گردید. در مطالعات سنجش از دور، داده های ماهواره ای استر منطقه با بکارگیری روش هایی از قبیل ترکیب کاذب رنگی( rgb)، نسبت باندی (band ratio)، آنالیز مولفه اصلی(pca) و حداقل مربعات رگرسیون شده ls-fit)) مورد پردازش قرار گرفته و آلتراسیون های آرژیلیک، پروپیلیتیک و اکسیدهای آهن شناسایی شدند. در بررسی های زمین شناسی، تعداد 15 نمونه از رخنمون های سنگی برداشت گردید؛ سپس نمونه ها علاوه بر مقیاس ماکروسکوپی، در مقیاس میکروسکوپی نیز مطالعه شدند. در نهایت با توجه به نتایج دورسنجی، زمین شناسی و کنترل صحرایی، نقشه ای با مقیاس 1:5000 از محدوده مورد مطالعه تهیه گردید. بررسی های زمین شناسی، پتروگرافی نشان داد که محدوده اکتشافی، عمدتاً توسط سنگ های داسیت پورفیری، دیوریت، گرانودیوریت پورفیری، گدازه های آندزیتی و توف های برشی هیدروترمال پوشیده شده است. کانی های مشاهده شده در محدوده عمدتاً پیریت، سریسیت، هماتیت، گوتیت، مگنتیت، تورمالین و هورنبلند بوده اند. در مطالعات سنجش از دور، آلتراسیون های نوع فیلیک، پتاسیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک و سیلیسی شناسایی شدند. این آلتراسیون ها تحت تأثیر محلولهای هیدروترمالی بر توده های نفوذی، ساب ولکانیک و برش های منطقه به وجود آمده اند. مطالعات ژئوشیمیایی شامل نمونه برداری اولیه و سیستماتیک به تعداد 235 نمونه به روش لبپری با شبکه نمونه برداری 50*50 متر در زون سریسیت و 150*150 در اطراف، آنالیز نمونه ها در آزمایشگاه amdel استرالیا ، مطالعات آماری پایه و چند متغیره و در نهایت جدایش آنومالی از زمینه با استفاده از روش های x ?+2s ، p×n، آماره انفصال و روش ساختاری فرکتال بوده است. مدل به کار گرفته شده در روش فرکتال، مدل عیار – مساحت بوده که نتایج آن تا حد زیادی با بقیه روش های مورد استفاده همخوانی داشته است. در ادامه پس از ترسیم نقشه های آنومالی تک عنصری طی مطالعات چند متغیره، آنالیز خوشه ای و فاکتوری انجام و نقشه مولفه کانی ساز رسم گردید. جهت انجام مطالعات ژئوفیزیکی، با توجه به نتایج دورسنجی، آنومالی های سطحی ژئوشیمیایی و نیز شواهد زمین شناسی، دو پروفیل ip/rs در زون سریسیت با آرایش قطبی – دوقطبی و فواصل الکترودی 20 متری در جهت شمال شرقی – جنوب غربی اجرا و نتایج مورد تفسیر واقع شد. بر روی پروفیل ها با در نظر داشتن میزان مقاومت ویژه، پلاریزاسیون القایی و نیز فاکتور فلزی، آنومالی های ژئوفیزیکی مشخص گردید. در نهایت با توجه به نتایج بررسی های دورسنجی، زمین شناسی، ژئوشیمی و ژئوفیزیک، جهت ادامه عملیات اکتشافی، حفر چهار گمانه بر روی پروفیل 1 و 2 پیشنهاد گردید.

تجزیه وتحلیل داده های ژئوشیمیایی کانسار مس کوه پنج و کانسار پلی متال معین آباد و شناسایی سیگنال های ژئوشیمیایی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1391
  پریسا روشنی رودسری   سید حسن طباطبایی

جدایش آنومالی از زمینه یکی از مهمترین و عمده ترین مراحل در اکتشافات ژئوشیمیایی می باشد. یک آنومالی ژئوشیمیایی به عنوان منطقه ای معرفی می گردد که تمرکز عنصر مورد مطالعه بزرگتر از مقدار آستانه ای خاصی باشد، که در روش های متداول سنتی و پیشرفته تعیین می گردد. در این پایان نامه جهت جدایش زون های آنومالی از زمینه در کانسار مس کوه پنج از داده های مربوط به 7 گمانه اکتشافی و 612 نمونه سنگی که آنالیز 43 عنصری بر روی آنها انجام شده وهمچنین در کانسار پلی متال معین آباد از 192 نمونه لیتوژئوشیمیایی با آنالیز 28 عنصری استفاده شده است. جهت تحلیل ژئوشیمیایی سطحی و تفکیک آنومالی از زمینه از روش های آماری تک متغیره کلاسیک، روش آماری انحراف مطلق از میانه، تحلیل خوشه ای، تحلیل خوشه بندی فازی میان مرکز، تجزیه وتحلیل مولفه اصلی، هندسه فرکتال، آنالیز تمایز خطی و آنالیز تمایز درجه دوم استفاده شد. نتایج تحلیل ژئوشیمیایی سطحی در کانسار مس کوه پنج، آنومالی مس- مولیبدن با روند شمال غربی- جنوب شرقی در منطقه نشان می دهند و همچنین آنالیز تمایز خطی توانست با درصد صحتی برابر با 74/2 % و آنالیز تمایز درجه دوم توانست با درصد صحتی برابر با 93/5 % داده های محدوده مورد نظر را طبقه بندی نماید. بدین ترتیب نقاط امید بخش جدیدی جهت ادامه حفاری اکتشافی در منطقه معرفی شد. در منطقه معین آباد بر اساس روش های آماری انجام شده در منطقه کانی سازی مس، طلا و مقدار کمی روی در جنوب منطقه با روند جنوب شرقی- جنوب غربی و در قسمت مرکزی منطقه با روند شمالی- جنوبی کانی سازی مس، طلا و روی ثبت شده است.

بررسی خصوصیات اکتشافی و تعیین مناطق امیدبخش کانی سازی طلا در کانسار چاه زرد در استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1391
  محبوبه عطایی   سیدحسن طباطبایی

چکیده منطقه مورد مطالعه در فاصله 100 کیلومتری جنوب - جنوب باختری شهرستان یزد و 30 کیلومتری جنوب روستای گاریزات دربخش میانی کمربند ولکانی ارومیه-دختر و درون زون گسله ده شیر قرار گرفته است. در این تحقیق کانسار طلای اپی ترمال چاه زرد مورد بررسی های زمین شناسی، سنگ شناسی، کانی شناسی، ژئوشیمیایی و دورسنجی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق تعیین نقاط پر پتانسیل و پیشنهاد نقاط حفاری تکمیلی با استفاده از تلفیق کلیه لایه های اکتشافی محدوده اکتشافی کانسار طلای چاه زرد با استفاده از روش منطق فازی میباشد. بمنظور مطالعات زمین شناسی و شناسایی واحد های سنگی در رابطه با کانی سازی طلا، نقشه زمین شناسی 1:1000منطقه مورد بررسی قرار گرفت و واحد های لیتولوژیکی بصورت نقشه های باینری تهیه گردید. برای شناسایی آلتراسیون ها و اکسیدهای آهن در منطقه چاه زرد بررسی دورسنجی بر روی داده های ماهواره ای استر و etm انجام شد، که در نهایت آلتراسیون های آرژیلیک، آلونیتی و اکسیدهای آهن موجود در منطقه شناسایی تفکیک شدند. کلیه واحدهای زمین شناسی بعد از بررسی اهمیت هر واحد در رابطه با کانی سازی طلا برای استفاده در مدل تلفیقی به فرمت مناسب تبدیل شدند. ساختار های کنترل کننده کانی سازی از نقشه زمین شناسی 1:1000 بدست آمدند و در مدل تلفیقی لایه شعاع تأثیر 25، 50،90، 120 و 150 متری برای آنها در نظر گرفته شد. تعداد 500 نمونه لیتوژئوشیمیایی از رخنمون های سنگی، خاک و ترانشه ها برداشت و مورد پردازش های اولیه و محاسبات آماری پایه و رسم هیستوگرام مربوط به عناصر مختلف قرار گرفت. با استفاده از مطالعات همبستگی میان طلا و عناصر همراه و بررسی های آماری تک متغیره، چند متغیره و تعیین فاکتور آماری پاراژنز کانی سازی طلا در نمونه های ترانشه ها، حد آستانه عناصر و نقشه های پراکندگی عناصر، هاله های مرکب و فاکتور کانی سازی طلا تهیه شد. در پایان با استفاده از تلفیق کلیه لایه های اکتشافی واحد های لیتولوژیکی میزبان و یا در رابطه با کانی سازی، آلتراسیون ها، کنترل کننده های کانی سازی و آنومالی های ژئوشیمیائی با استفاده از روش منطق فازی نقشه های پتانسیل کانی سازی طلا تهیه گردید. این مدل تلفیقی بخوبی توانسته است زون های پر پتانسیل کانی سازی طلا را برای اکتشافات و حفاری های تکمیلی بعدی تعیین نماید. بررسی های اکتشافی انجام گرفته و نتایج آنالیز ژئوشمیائی طلای حاصل از 9 گمانه اکتشافی در محدوده چاه زرد نیز انطباق بسیار خوبی با نتایج تلفیق و نقشه های پتانسیل کانی سازی دارد. کلمات کلیدی: چاه زرد، منطق فازی، دورسنجی، استر، etm، فاکتور کانی سازی طلا، اپی ترمال.

شبیه سازی فرکتالی و امکان سنجی مقدماتی بهره برداری از زون اکسیده کانسار طلای ساری گونای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1391
  مینا آذری   نادر فتحیان پور

با تعیین پارامترهای لازم، تخمین ذخیره طلا با استفاده از دو روش کریجینگ معمولی و کریجینگ شاخص در یک مدل بلوکی 10×24×24 متری- که دارای کمترین واریانس تخمین در میان سایر ابعاد بودند- در نرم افزار wingslib انجام شد. با توجه به رگه ای بودن کانسار طلای ساری گونای از شبیه سازی فرکتالی نیز به منظور تخمین ذخیره استفاده شد. برای این منظور کد فرترن تحت نام sgfract جهت شبیه سازی سه بعدی، اصلاح و بکار گرفته شد. منحنی های عیار – تناژ نتایج رسم شد و نتایج سه روش فوق مقایسه شد. براساس محاسبات اقتصادی انجام شده عیار حد 8/0 گرم در تن برای تخمین تناژ در نظر گرفته شد.با توجه به اینکه وزن مخصوص کانسنگ 67/2 می باشد، میزان تناژ طلا در روش های کریجینگ شاخص و فرکتال بترتیب معادل 288و 8/200 تن به دست آمد. مقایسه توزیع عیار طلا در گستره سه بعدی کانسار نشان داد که روش هندسه فرکتال تطابق بهتری با واقعیت های شناخته شده کانسار که توسط تکتونیک محلی کنترل شده است ارائه داده بطوریکه روند ساختاری گسترش کانی سازی در سطح وکاهش عیار در عمق را بهتر شبیه سازی می نماید. سپس به بررسی سودآور بودن کانسار پرداخته شد و با فرض قیمت 1670 دلار بر اونس برای طلا، مقدار ارزش خالص فعلی بیش از 922 میلیون دلار و نرخ بازگشت سرمایه 73 درصد (که بیش از سه برابر نرخ جذب سرمایه گذاری درازمدت (20 درصد) می باشد) محاسبه شد. به منظور بررسی حساسیت سودآوری نسبت به تغییر قیمت طلا، قیمت طلا 1000 دلار در اونس در نظر گرفته شد که با این شرایط ارزش خالص فعلی 61 میلیون دلار و نرخ بازگشت سرمایه 24 درصد خواهد شد که بازهم از نرخ جذب سرمایه گذاری درازمدت بالاتر است، همچنین با درنظر گرفتن نرخ جذب سرمایه گذاری 15 درصد و قیمت هر اونس طلا 1000 دلار، ارزش خالص فعلی بیش از 179 میلیون دلار محاسبه شد. بنابراین براساس برآوردهای اقتصادی صورت گرفته به نظر می رسد استخراج کانسار ساری گونای از سودآوری قابل توجیهی برخوردار بوده وقویاً توصیه می گردد.

بررسی نوع و پتانسیل کانی سازی مس در اندیس علیشار در استان مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1390
  خالد اله ویسی   هوشنگ اسدی هارونی

اندیس مس علیشار در 20 کیلومتری شمال شهرستان ساوه در استان مرکزی قرار گرفته است. این اندیس از لحاظ ساختاری بر روی کمان ماگمایی ارومیه-دختر قرار دارد. منطقه دارای تپه های هم ارتفاع می باشد و تغییرات توپوگرافی محسوسی در آن به چشم نمی خورد. هدف از انجام اکتشافات ژئوشیمیایی در این منطقه شناسایی انواع واحدهای سنگی موجود در منطقه و بررسی هاله های ژئوشیمیایی اولیه جهت شناخت پتانسیل کانی سازی احتمالی در منطقه می باشد. بدین منظور، پس از بازدید صحرایی از منطقه و بررسی واحدهای زمین شناسی، به منظور مطالعات کانی شناسی و سنگ شناسی در طی یک مرحله 21 نمونه سنگی در منطقه برداشت شد، از این نمونه ها، 6 نمونه به صورت مقطع نازک و 9 نمونه به صورت مقطع صیقلی مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس در دو مرحله نمونه گیری 18 نمونه ژئوشیمیایی از منطقه برداشت شده است. هر 18 نمونه برای چهار عنصر cu, au, as, mo آنالیز شیمیایی شده اند. بر اساس نتایج آنالیز عناصر، تحلیل های آماری بر روی نمونه ها انجام شد، تا نمونه های آنومال در منطقه مشخص شوند. با ترسیم نقشه های جداگانه برای هر عنصر نمونه هایی که نشان دهنده ی محدوده آنومالی هر عنصر هستند، از سایر نمونه ها تفکیک شده اند. همچنین با استفاده از تصاویر ماهواره ای استر و etm+ بعد از انجام پیش پردازش های لازم، دگرسانیهای گرمابی فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک به روش‏های مختلفی همچون نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی انتخابی، نقشه بردار زاویه طیفی و فیلتر تطبییقی ترکیب شده شناسایی شدند. با توجه به شواهد صحرایی و آنالیز اولیه احتمالاً کانی سازی مس در منطقه از نوع پورفیری می باشد. همچنین جهت تهیه نقشه پتانسیل معدنی مس در این منطقه از تلفیق لایه های فوق، روش تلفیق فازی به کار برده شد.

بررسی کانی سازی اندیس طلای زواریان و پتانسیل یابی ذخایر مشابه در مناطق همجوار با استفاده از تلفیق داده های ماهواره ایaster، زمین شناسی و ژئوشیمیائی در محیطgis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1392
  محمدرضا عارفی   علی احمدی

چکیده منطقه زواریان بخشی از زون ارومیه دختر استان قم می باشد که در فاصله 60 کیلومتری جنوب غربی استان قم و 5 کیلومتری سلفچگان واقع شده است. محدوده شامل رخنمون هایی از واحدهای ولکانیکی مختلف از قبیل آندزیت، بازالت آندزیتی، آندزیت بازالتی و در برخی قسمت ها داسیت به سن ائوسن و همچنین توده نفوذی گرانودیوریتی ودر برخی قسمت ها گرانیتی با سن الیگومیوسن می باشد. در این تحقیق با توجه به ماهیت متالوژنی منطقه، با استفاده از تکنیک های پردازش داده های ماهواره ای etm وaster شامل روش ترکیب رنگی کاذب(rgb)، نسبت باندی(band ratio) و تکنیک کمترین مربعات رگرسیون شده (ls-fit) برخی از آلتراسیون ها شامل آلتراسیون آرژیلیک، پروپلیتیک و سیلیسی و زون های حاوی اکسیدهای آهن سه ظرفیتی(هماتیت،گوتیت) که می توانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم در رابطه با کانی سازی باشند شناسائی و معرفی شدند. سپس با استفاده از نتایج آنالیز شیمیایی 44 عنصری به روش icp، تعداد 472 نمونه برداشت شده از محدوده ورقه1:100000 سلفچگان، مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. ابتدا بررسی های آماری تک متغیره بر روی داده ها انجام شد و نقشه های هاله تک عنصری طلا و مس تهیه گردید. سپس بررسی های چندمتغیره شامل آنالیز خوشه ای و فاکتوری بین عناصر انجام و فاکتورهای مهم محدوده در قالب نقشه ارائه شد. در نهایت با استفاده از مدل منطق فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) و تلفیق لایه های اطلاعاتی حاصل از مطالعات زمین شناسی،دورسنجی و ژئوشیمیایی یک نقشه نهائی تهیه گردید.این نقشه متشکل از 5 زون الویت دار با کلاس بندی مطلوبیت بالا،مطلوبیت متوسط،مطلوبیت پائین،مجاز و غیرمجاز می باشد، به طوری که بهترین الویت (کلاس مطلوبیت بالا) در بخش های غربی (کوه خستک) وشرق وجنوب شرق زواریان (کرنگان)، جهت طراحی نقاط حفاری عمیق معرفی گردید .

جدایش زون های کانه زایی در کانسار سنگ آهن آنومالی شمالی بافق با استفاده از مدل های فرکتالی عیار- تعداد و عیار- حجم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1392
  رضا قاسم پور   هوشنگ اسدی هارونی

کانسار سنگ آهن آنومالی شمالی در استان یزد و در فاصله 120 کیلومتری شرق شهرستان یزد، 20 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بافق و در فاصله 11 کیلومتری شمال غربی معدن سنگ آهن چغارت قرار گرفته است. این مطالعه باهدف جداسازی زون های کانه زایی گوناگون و سنگ میزبان در سه بخش شرقی، مرکزی و غربی کانسار سنگ آهن آنومالی شمالی واقع در بافق با استفاده از روش های فرکتالی عیار – تعداد و عیار- حجم انجام شده است. در بخش مرکزی که بزرگ ترین بخش است، مدل عیار-تعداد نشانگر 4 زون کانه زایی آهن است که بر اساس آستانه ی میزان آهن 8% ، 21%، 50% تعریف شده اند، و مناطق کمتر از 8% نشان دهنده ی مناطق مینرالیزه ضعیف و سنگ میزبان می باشد. مدل عیار-حجم نشان دهنده ی 5 زون ژئوشیمیایی بر اساس آستانه ی آهن 12%، 21%،%43و57% می باشد و مقادیر کمتر از 12% نشان دهنده ی سنگ میزبان و مناطق مینرالیزه ضعیف شده است. در بخش غربی کانسار ، مدل عیار- تعداد نشانگر 5 زون کانه زایی آهن است که بر اساس آستانه ی میزان آهن 8%،16%،26%و40% تعریف شده اند،ومناطق کمتر از 8% نشان دهنده ی مناطق مینرالیزه ضعیف وسنگ میزبان می باشد.مدل عیار– حجم نشان دهنده ی 4زون ژئوشیمیایی بر اساس آستانه ی آهن8%،17%و32% می باشد ومقادیر کمتر از 8% نشان دهنده ی سنگ میزبان ومناطق مینرالیزه ضعیف هستند.در بخش شرقی کانسار، مدل عیار- تعداد نشانگر 4 زون کانه زایی آهن است که بر اساس آستانه ی میزان آهن 8%،20%و 48 % تعریف شده اند،ومناطق کمتر از 8%نشان دهنده ی مناطق مینرالیزه ضعیف وسنگ میزبان می باشد. مدل عیار- حجم نشان دهنده 5 زون ژئوشیمیایی بر اساس آستانه ی آهن 9%،20%،40%و47% می باشد ومقادیر کمتر از 9% نشاندهنده ی سنگ میزبان ومناطق مینرالیزه ضعیف هستند. هر دو مدل نشان می دهند که کانه زایی عیار بالا (با عیارهای بیشتر از 50 و 57 درصد برای دو روش عیار-تعداد و عیار-حجم) در قسمت های مرکزی و غربی کانسار به چشم می خورد. نتایج اعتبار سنجی مدل های فرکتالی در کنار مدل های زمین شناسی نیز نشان می دهد که مدل فرکتالی عیار-تعداد مناطق به شدت مینرالیزه انطباق بهتری نسبت به مدل عیار-حجم در این مناطق دارد. کلمات کلیدی:کانسار سنگ آهن آنومالی شمالی بافق، مدل فرکتالی عیار- تعداد، مدل فرکتالی عیار- حجم

بررسی پتانسیل نفت زایی در زون ساختاری قم-اردستان در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1387
  مرجان روستا   نادر فتحیان پور

در علوم مرتبط با زمین به دلیل حضور عدم قطعیت بسیار بالا که خود نتیجه فعالیت های گوناگون و گاهی ناشناخته زمین شناسی در یک منطقه می باشند، عموماً استفاده از منطق قطعی باعث ایجاد ضریب خطای بزرگی می گردد. با توجه به این واقعیت استفاده از منطق غیر قطعی باعث توجیه بسیاری از پدیده ها می گردد. مدل جدید به کار گرفته شده در علوم گوناگون جهت توجیه و مدلسازی پدیده های غیر قطعی مدل فازی می باشد. مدل فازی یک روش بر اساس دانش است که در صورت قیاس این روش با روش های بر اساس داده که روش های شبکه عصبی و اوزان شاهد می باشند، می توان به نتیجه مناسب تری دست یافت. منطقه قم- اردستان بخشی از زون ایران مرکزی می باشد که مقدار زیادی نفت و گاز را در خود جای داده است. این منطقه از لحاظ زمین شناسی و ژیوشیمی آلی مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش زمین شناسی جداسازی طاقدیس های محدوده به منظور تهیه لایه ساختار تله نفتی و گسل ها به عنوان لایه مهاجرت، ضخامت سازند قم و بخش c3 به عنوان لایه سنگ مخزن از روی نقشه-ی زمین شناسی صورت گرفته است. در مبحث ژیوشیمی آلی با در نظر گرفتن مدل حرارتی سه بعدی، میزان ro% و همچنین میزان toc در چاه های مختلف موجود در محدوده لایه مچوریتی و لایه ژیوشیمیایی استخراج شده است. نتیجه ی این بررسی ها تهیه 9 لایه اطلاعاتی می باشد که در 4 دسته لایه ژیوشیمی، لایه زمین شناسی، لایه مچوریتی و لایه ساختاری قرار گرفته اند. سپس تلفیق اطلاعات به وسیله 4 روش همپوشانی شاخص، اوزان شاهد، فازی و شبکه عصبی انجام شده است. در همه ی این روش ها از 22 نقطه آموزشی استفاده شده و پس از آن مدلسازی صورت گرفته است. حاصل کار قرار گرفتن 100% چاه های حفاری شده، در منطقه با پتانسیل مطلوب برای تمامی مدل های به دست آمده می باشد. با مقایسه این روش ها مشاهده می شود که این روش ها از لحاظ تطبیق با چاه های موجود در منطقه شباهت زیادی با یکدیگر داشتند و تقریباً 100% تطبیق را نشان دادند. مساحت نواحی دارای پتانسیل بالا حاکی از آن است که نقشه های حاصل از روش های همپوشانی شاخص، فازی و اوزان شاهد دارای واریانس کمتری هستند، در حالی که روش شبکه عصبی دارای واریانس بیشتر و جواب متفاوت تری از آن ها می باشد. از مقایسه روش های مختلف می توان نتیجه گرفت که مدل فازی به دلیل سازگاری با ساختار زمین شناسی با واقعیت تطبیق بیشتری داشته و بهترین روش در پتانسیل یابی نفت زایی در محیط gis می باشد.

بررسی و تعیین معیارهای اکتشافی اندیس های زون خور-جندق و کاربرد آن در پتانسیل یابی کانی سازی مشابه در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1387
  سمیه اکبر   هوشنگ اسدی هارونی

منطقه مورد مطالعه در ناحیه ایران مرکزی و در شرق استان اصفهان در زون متالوژنی خور- جندق واقع شده است. این زون دارای اندیس های شناخته شده فلزی مس، آهن، سرب، چند فلزی و همچنین غیر فلزی تالک، میکا و سنگ های قیمتی میباشد. با مطالعه اندیس های مذکور و ویژگی های کلی زون متالوژنی و زمین شناسی منطقه مدل مفهومی کانی سازی های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. لذا هدف اصلی این تحقیق، تلفیق داده های مختلف اکتشافی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) به منظور شناسایی مناطق پر پتانسیل معدنی در بخشی از زون متالوژنی خور- جندق میباشد. در این تحقیق، ابتدا در محیط gis و با استفاده از نرم افزار arc gis یک بانک اطلاعاتی توصیفی- مکانی از کلیه داده های اکتشافی دورسنجی (سنجنده استر)، زمین شناسی، ژیوشیمیایی، ژیوفیزیک هوابرد، ساختاری و اندیس های معدنی تهیه گردید. به منظور بارزسازی زون های مختلف دگرسانی در رابطه احتمالی با کانی سازی ، از روش های مختلف پردازش نسبت باندی، عمق نسبی ویژگی جذب، پهنه بندی زاویه طیفی، انطباق ویژگی طیفی و شاخص طیفی استفاده شده است. با استفاده از روش های فوق دگرسانی های مختلف آرژیلیک، سریسیت، فلدسپار پتاسیم ، سیلیسی، آلونیتی، کلریتی و اکسیدهای آهن تعیین و هر یک به صورت لایه ای جداگانه در محیط gis معرفی شدند. کلیه واحد های لیتولوژیکی از نقشه های زمین شناسی 1:100000 عروسان، خور، فرخی و مصر استخراج گردید، بعد از بررسی اهمیت هر واحد لیتولوژیکی در رابطه با کانی سازی خاص برای استفاده در مدل تلفیقی به فرمت مناسب تبدیل شد. داده های مگنتومتری هوابرد، که بین سال های 1974 تا 1977 برداشت گردید، مورد پردازش های مختلف آنالیتیکال سیگنال و کاهش به قطب قرار گرفت و در تعیین مناطق پتانسیل بالا با توجه به ماهیت کانی سازی های مختلف منطقه مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از نقشه های ژیوشیمیایی شرکت تکنو اکسپورت روسی، آنومالی های ژیوشیمیایی مس، نیکل، سرب، مولیبدن، نقره، جیوه، آرسنیک، تنگستن، قلع و غیره در مقیاس 1:100000 مشخص و به عنوان یک لایه جداگانه برای پتانسیل یابی نهایی مورد استفاده قرار گرفت. کنترل کننده های ساختاری (گسل ها و خطواره ها)، با استفاده از نقشه های 1:100000 زمین شناسی و همچنین تصاویر ماهواره ای استر تهیه گردید. بمنظور استفاده بهینه ساختار ها در مدل تلفیقی برای گسل اصلی لایه شعاع تاثیر و برای گسل های فرعی و خطواره ها، لایه دانسیته تهیه شد. در مرحله بعد با استفاده از تلفیق لایه های اکتشافی به دو روش اوزان شاهد و منطق فازی، مناطق مستعد کانی سازی در محدوده مورد مطالعه معرفی گردید. در روش اوزان شاهد، وزن دهی هر یک از لایه های اکتشافی بر اساس حضور اندیس های شناخته شده انجام گرفت و نقشه های پتانسیل کانی سازی چند فلزی (مس، سرب، روی و غیره) تهیه شد. در روش منطق فازی وزن دهی لایه های اکتشافی بر اساس شناخت نسبی از تیپ های مختلف کانی سازی و زمین شناسی منطقه و همچنین نتایج حاصل از مدل تلفیقی اوزان شاهد صورت گرفت. در این روش دو مدل جهت تعیین نقشه های پتانسیل کانی سازی آهن- منگنز و چندفلزی (مس، سرب، روی و غیره) استفاده گردید. با مقایسه و انطباق نتایج حاصل از روش های اوزان شاهد و منطق فازی، سه زون پر پتانسیل کانی سازی در منطقه مورد مطالعه مشخص گردید. زون های پر پتانسیل مرکزی و غربی بیشتر در رابطه با کانی سازی چند فلزی و زون شرقی مرتبط با کانی سازی آهن و منگنز می باشد. در نهایت چهار نقطه از مناطق امید بخش کانی سازی در زون های مرکزی و غربی مورد کنترل صحرایی و نمونه برداری قرار گرفت. در این بازدید دو نقطه از مناطق پتانسیل مشخص شده، کانی سازی چند فلزی (عمدتا مس تا 4/2 درصد)، یک نقطه کلاهک آهنی عمدتا گویتیت (جنوب روستای عروسان) و در منطقه جنوب روستای محمد آباد، منابع فلدسپات پتاسیم مشاهده گردید.

تهیه نقشه های پتانسیل معدنی زون متالوژنی کاشان-نائین در محیط gis با استفاده از شبکه عصبی فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1386
  مهدی شبانکاره   نادر فتحیان پور

در علوم مرتبط با زمین به دلیل حضور عدم قطعیت بسیار بالا که خود نتیجه فعالیت های گوناگون و گاهی ناشناخته زمین شناسی در یک منطقه می باشند، عموما استفاده از منطق قطعی باعث ایجاد ضریب خطای زیادی می گردد. با توجه به این واقعیت استفاده از منطق غیر قطعی باعث توجیه بسیاری از پدیده ها می گردد. مدل جدید بکار گرفته شده در علوم گوناگون جهت توجیه و مدلسازی پدیده های غیرقطعی مدل فازی می باشد. مدل فازی یک روش براساس دانش است که در صورتی که با روش های براساس داده، مثل شبکه عصبی تلفیق گردد، سیستم استنتاج شبکه ای فازی یا نروفازی بدست می آید. این مدل برای علوم زمین به این دلیل که، این علوم تلفیقی از دانش و داده می باشند، بسیار مناسب است. منطقه نایین- کاشان بخشی از کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر می باشد که تعداد زیادی کانسارهای فلزی و غیرفلزی را در خود جای داده است. این منطقه از لحاظ زمین شناسی، دورسنجی و ژیوفیزیک هوابردی با هدف پتانسیل کانسارهای مس، آهن و سرب و روی، مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش زمین شناسی جدا سازی لایه های سنگی از روی نقشه زمین شناسی صورت گرفته است. در بخش دورسنجی لایه های فراوانی یون هیدروکسید و اکسید آهن استخراج شده اند و همچنین یک طبقه بندی از نوع حداکثر شباهت روی داده ها صورت گرفته است. در مبحث ژیوفیزیک هوابردی تصحیح انتقال به قطب صورت گرفته و پس از آن آنالیتیک سیگنال از آن استخراج شده است. نتیجه این بررسی ها تهیه هفت لایه اطلاعاتی می باشد که در سه دسته آلتراسیون ها، زمین شناسی و ساختاری قرار گرفته اند. در دسته آلتراسیون، فراوانی یون های خروجی از دورسنجی قرار گرفته اند. در دسته مربوط به زمین شناسی لایه ی سنگ شناسی حاصل از بررسی نقشه های زمین شناسی و طبقه بندی دورسنجی قرار دارند. در دسته ساختاری نیز سطح تأثیر گسل ها و دانسیته آنها به همراه آنالیتیک سیگنال ژیوفیزیک قرار دارند. سپس تلفیق اطلاعات بوسیله دو روش شبکه عصبی و شبکه عصبی- فازی انجام شده است، در هر دوی این روش ها شبکه بوسیله چهار سایت آموزشی، مورد آموزش قرار گرفته اند و پس از آن تمامی داده ها بوسیله مدل های بدست آمده، مدلسازی شده اند. حاصل کار قرار گرفتن 2/95 درصد کانسارهای شناخته شده مس در منطقه با پتانسیل مطلوب برای این فلز، در مقابل آمار 1/76 درصدی شبکه عصبی؛ همچنین قرار گرفتن 2/72 درصد کانسارهای شناخته شده آهن در منطقه پتانسیل مطلوب ب رای آهن در مقابل 5/54 درصدی برای شبکه عصبی و نتیجه مشابه 5/62 درصدی برای کانسارهای سرب و روی در مناطق با پتانسیل مطلوب می باشد.

تعیین مدل اکتشافی اندیس مس زنوز و کاربرد آن در شناسایی نقاط امید بخش مشابه در ورقه 1:100000 جلفا در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1392
  مریم پنجمی   هوشنگ اسدی هارونی

منطقه ی جلفا با دارا بودن دو معدن کائولن، اندیس مس زنوز و اندیس مس و طلای مسجد داغی، احتمالاً دارای ذخایر مس پورفیری است که در واحد زمین ساختی ارومیه- دختر قرار گرفته است. در این تحقیق مدل اکتشافی اندیس مس زنوز مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به داده های حاصل از 6 نمونه سیالات درگیر مشخص گردید که به احتمال زیاد یک سیستم پورفیری در عمق و یک سیستم اپی ترمال در بالای سیستم پورفیری وجود دارد. داده های ژئوشیمیایی 59 نمونه خاک این نتیجه را تأیید می کند. به طوری که در آنالیز خوشه ای طلا و آرسنیک در یک گروه و مس و مولیبدن در گروه دیگر قرار گرفت. ارتباط این دو گروه نشانگر وجود سیستم پورفیری و اپی ترمال می باشد. همچنین با توجه به همبستگی بالای مثبت این 4 عنصر، اجرای روش آنالیز فاکتوری بر روی داده ها، آنها را در یک فاکتور تحت عنوان فاکتور کانی سازی قرار داد. سپس ورقه 1:100000 جلفا مورد بررسی های زمین شناسی، دورسنجی و ژئوشیمیایی قرار گرفت. هدف از این تحقیق بررسی اندیس مس پورفیری زنوز و تعیین معیارهای اکتشافی آن و استفاده از این معیارها برای پتانسیل یابی منابع مشابه در ورقه جلفا در محیط gis می باشد. در بررسی های دورسنجی روش های ترکیب رنگی کاذب، روش نسبت باندی، روش کمترین مربعات رگرسیون شده و تحلیل مولفه اصلی بر روی داده های ماهواره استر اعمال شد که در نهایت آلتراسیون های نوع هیدروترمال شامل آرژیلیک، پوشش گیاهی و اکسید آهن ورقه 1:100000 جلفا تفکیک شدند. آنالیزهای آماری بر روی 427 داده های رسوبات آبراهه ای منطقه جلفا اجرا شد. بررسی های آماری تک متغیره، تعیین حد آستانه عناصر و تهیه نقشه پراکندگی عناصر اجرا شد. برای نمایش الگوی توزیع ژئوشیمیایی عنصر مس و طلا حوضه های آبریز هر نمونه در محیط gis تعیین شد. تهیه نقشه پتانسیل معدنی یکی از ابزارهای مهم مطالعات پی جویی و اکتشاف ذخایر معدنی در یک منطقه می باشد. فاکتورهای کانی سازی در ورقه 1:100000 جلفا شامل لایه های سنگ شناسی، آلتراسیون آرژیلیک، ژئوشیمی و گسل ها می باشند. پس از تهیه نقشه های فاکتورها در محیط gis، با استفاده از مدل منطق فازی نقشه پتانسیل معدنی تهیه شد و با استفاده از روش برگردان فازی نقشه دو کلاسه نهایی بدست آمد. مناطق پتانسیل دار حدود 5.7 درصد از کل منطقه را پوشش می دهد که معادل با مساحتی در حدود 110 کیلومتر مربع می باشد. کلمات کلیدی: منطق فازی، مس زنوز، مدل سازی ژئوشیمیایی، دورسنجی، ورقه جلفا

مدلسازی پیشرو سه بعدی داده های مگنتوتلوریک ژئوترمال سبلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1387
  محمد ابطحی فروشانی   نادر فتحیان پور

امروزه با توجه به رشد جمعیت و صنعت در جهان، کمبود منابع انرژی و بحران جهانی گرم شدن زمین که در اثر مصرف سوختهای فسیلی ایجاد شده است،همان جهان را ناگزیر به جستجوی منابع جدید و تجدیدپذیر انرژی نموده است، منابعی که حتی الامکان حداقل خسارات زیست محیطی را برای زمین به همراه داشته باشند (پروتکل کیوتو). یکی از انرژیهای جدید و ارزان قیمت که امروزه برای تهیه انرژی مورد بررسی قرار گرفته است منابع زمین گرمایی (ژیوترمال) می باشند. در کشور ما نیز به لحاظ وجود مناطق با شیب زمین گرمایی بالا، مناطق مستعد بهره برداری از این انرژی پاک تشخیص داده شده اند. که از زمره این مناطق محدوده جنوب شرقی مشکین شهر - دامنه غربی سلسله آتشفشان سبلان - در استان اردبیل می باشد. با توجه به ارزش ژیوترمالی منطقه روش های اکتشاف متعددی در مقیاس ناحیه ای و تفصیلی در محل به کار گرفته شده اند که از زمره آن ها روش های اکتشاف ژیوفیزیکی مگنتوتلوریک قابل ذکر است، که موضوع اصلی این پروژه را تشکیل می دهدکه در راستای بومی سازی علوم زمین و تکنیک های مربوطه این پروژه به بررسی مدلسازی پیشرو مگنتوتلوریک ، مشکلات و راهکارهای اجرا و بهینه سازی آن می پردازد. نخست با معرفی اجمالی مخازن ژیوترمال ، روش های اکتشاف آنها و مباحث مربوط به اهمیت روش مگنتوتلوریک در میان روش های اکتشاف ژیوفیزیکی مخازن یاد شده ، اهداف انجام پروژه حاضر تبیین می گردد. سپس روش مگنتوتلوریک مفصلا توضیح داده شده و روش انجام مدل سازی پیشرو سه بعدی در مورد روش مزبور و مشکلات و مسایل آن بررسی می شوند.پس از طی مراحل فوق، با استفاده از بخشی از داده ها ی برداشت شده به روش مگنتوتلوریک در حوزه ژیوترمال سبلان ، یک مدل ساده برای توجیه مقاومت الکتریکی ویژه به دست آمده از نقاط یاد شده ارایه می شود. در نهایت با بررسی نقاط ضعف مدل مزبور پیشنهاد هایی جهت بهبود انجام عملیات ساخت مدل لازم برای آغاز مدلسازی معکوس سه بعدی ارایه می شود. صحت کلی مدل پیشرو سه بعدی در مقایسه با مدل های دو بعدی و سه بعدی معلوم، مورد تایید قرار گرفت گرچه مشخص گردیده، شبکه مسیله باید ظریف تر طراحی شود. همچنین از مقایسه نتایج مدل سه بعدی پیشرو با داده های برداشت شده از محدوده ژیوترمال سبلان ،مشخص گردید که اضافه شدن دو محدوده کم مقاومت به مدل پیشرو ارایه شده ، برای بهبود نتایج مدلسازی سه بعدی پیشرو مورد نیاز است.

مدل سازی و ارزیابی ذخیره با استفاده از روش فرکتالی عیار-حجم در بخش جنوبی کانسار مس-طلا پورفیری دالی در استان مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1392
  محمدرشید حمیدی   احمدرضا مختاری

کانسار مس – طلای پورفیری دالی در فاصله 40 کیلومتری شمال غرب شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع شده است و راه دسترسی آن از تقاطع بزرگراه تهران – اصفهان و جاده اراک امکان پذیر است. برای مطالعه عیار مس طلای پورفیری در این کانسار، از داده های حفاری 6 گمانه واقع در تپه ی جنوبی با مجموع 1928 نمونه برداشت شده برای هر عنصر استفاده شده است. برای مدل-سازی کانسار، با ایجاد فضای تخمین مناسب از روش مجذور عکس فاصله (inverse – distance) استفاده شد. با اعمال الگوی فرکتالی عیار – حجم برروی داده های بدست آمده از تخمین، جدا سازی زون های کانی سازی صورت پذیرفت و منحنی عیار- حجم برای هر عنصر بصورت جداگانه رسم شد. برای عنصر مس، منحنی چهارجامعه عیاری وسه نقطه ی شکست(عیار آستانه) و برای عنصر طلا نیز چهار جامعه و سه نقطه ی شکست (عیار آستانه)را مشخص کرد. همچنین مدل سنگ شناسی برای کانسار مشخص شد. سنگ های میزبان کانی زایی عنصر مس و طلا، کوارتز-دیوریت پورفیری هستند. این نتیجه کاملاً منطبق بر مشاهدات زمین شناسی است. براساس نتیجه های تخمین ذخیره در این کانسار، میزان کل ذخیره مس به ازای عیار آستانه 0/1 درصد و وزن مخصوص 2/50 گرم بر تن برای ماده معدنی، 13 میلیون تن کانسنگ و عیار میانگین به ازای این عیار آستانه 0/37 درصد می باشد. همچنین ذخیره ی کل طلا به ازای عیار آستانه 0/126ppm و وزن مخصوص 2/50 گرم بر تن برای ماده معدنی، 12 میلیون و 490 هزار تن کانسنگ و عیار میانگین به ازای این عیار آستانه 487/.ppm می باشد.

تهیه ی نقشه ی دگرسانی هیدروترمال با استفاده از تلفیق داده های تصاویر استر و طیف سنجی کانی ها در کانسار مس –طلای پورفیری دالی واقع در استان مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  فروغ صارمی   کاظم رنگزن

با افزایش خواسته های انسانی و گسترش استفاده از زمین، تهیه نقشه های سنجش از دور منابع معدنی به منظور اکتشاف اولیه، امری مهم به نظر می رسد. داده های ماهواره ای به علت دید یکپارچه و بروز بودن و داشتن طیف الکترومغناطیسی متناسب، برای تهیه نقشه های ماهوار ه ای زمین شناسی مناسب می باشند. این مطالعه به بررسی داده های سنجنده ,asterطیف سنجی و روش های پردازش تصاویر طیفی در ارتباط با یک کانسار مس - طلای پورفیری می باشد. منطقه مورد مطالعه به لحاظ ساختاری در بخش جنوب غربی کمربند ماگمایی ارومیه دختر واقع شده است که دارای پتانسیل کانه زایی مس پورفیری می باشد. برای این منظور برخی از مهم ترین روش های استخراج اطلاعات بر روی انواع مختلفی از این داده ها اعمال خواهد گردید. سپس نتایج خروجی این تکنیک-ها در مورد هر کدام به طور جداگانه با اعتبارسنجی نتایج از طریق مقایسه با اطلاعات زمینی ارزیابی خواهند گردید. تا در نهایت بهترین الگوریتم و تکنیک معرفی گردند. روش های دورسنجی نسبت های باندی (br)، قانون ترکیب اجزای اصلی(pca)، کسر کم-ترین نویز(mnf) تنظیم اختلاط طیفی (mtmf) وتخمین شباهت تطابقی (ace) به منظور تعیین محدوده زون های دگرسانی فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک و زون اکسیدی به کار رفته است. روش های به کار رفته درجهت توزیع زون های فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک در محدوده طیف الکترومغناطیسی تصویر استر swir و محدوده vnirبرای بارزسازی زون اکسیدی به کار گرفته شد. بررسی های میدانی و مطالعات پتروگرافی انجام شده در آزمایشگاه شامل تهیه مقاطع نازک و آزمایش پراش پرتو ایکس بهترین شاهد برای صحت سنجی نتایج به دست آمده می باشد که با توجه به اطلاعات ارزشمند کسب شده و نتایج حاصله نقش به سزای این مطالعات در تهیه نقشه کانی های دگرسان شده اثبات شد. نتایج حاصل از روش های طیفی به کار رفته برتری روش های زیرپیکسل مبنا به همراه وجود طیف واقعی کانی را در تشخیص منطق دگرسان شده اثبات کرد. همچنین از میان دو روش زیرپیکسل مبنای به کار رفته برتری اندک روش mtmf نسبت به روش ace مشخص شد. استخراج اطلاعات طیفی از داده های استر می تواند اطلاعات دقیق و جامعی برای اکتشاف منابع مس و طلا در همه جای جهان ارائه نماید.

مطالعه آلتراسیون های مرتبط با کانی سازی ذخیره طلای اپی ترمال ساری گونای در استان کردستان با استفاده از داده های ماهواره ای استر، کانی شناسی و شواهد زمین شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1393
  حافظ فعله گری   محمدرضا ایران نوادی

محدوده معدنی ساری گونای واقع در استان کردستان، 42 کیلومتری شهرستان قروه و 60 کیلومتری غرب همدان واقع است. محدوده شامل دو تپه ساری گونای و آق داغ است که از درباز فعالیت های معدنی در این منطقه انجام شده است. نخستین فعالیت های معدنی در منطقه به ساخت سنگ آسیا از سنگ های داسیتی منطقه برمی گردد بط.ریکه حتی امروزه هم روستای بهارلو در این منطقه به ساخت سنگ آسیا شهرت دارد. فعالیت های اکتشافی انجام شده در 50 تا 70 سال گذشته بیشتر بر روی چند رگه استیبنیت انجام شده است و ساری گونای هیچگاه بعنوان یک ذخیره طلای اپی ترمال مورد بررسی قرار نگرفته بود. در اوایل دهه 70 توسط سازمان معدن و فلزات وقت استان کردستان نخستین فعالیت های اکتشافی کلید خورد. با واگذاری این محدوده به شرکت انگلیسی- استرالیایی ریوتینتو فعالیت های اکتشافی با وسعت و حجم بیشتری در منطقه ادامه پیدا کرد. در حال حاضر این معدن جهت انجام اکتشافات تفصیلی و سپس بهره برداری در اختیار شرکت معدنی زرکوه که 70 درصد سهام آن متعلق به کشور قزاقستان و 30 درصد متعلق به ایران است، می باشد. در این تحقیق برای مطالعه و شناسایی آلتراسیون های مرتبط با کانی زایی طلا از روش های مختلف سنجش از دور، مطالعات زمین شناسی و کانی شناسی از نمونه های سطحی و عمقی برداشت شده از منطقه و نیز بررسی هاله های ژئوشیمیایی مرتبط با نمونه های سنگی استفاده شده است. برای شناسایی آلتراسیون های منطقه با استفاده از تکنیک های دور سنجی، از داده های ماهواره ی aster استفاده شده است. که پس از بررسی های تصاویر، مشخص می شود که عمده آلتراسیون های منطقه از نوع فیلیک ( سریسیتیک)، آرژیلیک و پروپلیتیک است. با نمونه برداری از منطقه و مطالعه مقاطعی که از نمونه ها بدست آمده اند، صحت مطالعات دورسنجی مورد برسی قرار گرفتند که عمده نمونه ها درستی این فرضیات را اثبات می کنند. همچنین در این تحقیق از داده های ژئوشیمیایی حاصل از 1064 نمونه سنگی که بصورت پروفیل های خطی و با فاصله حدود 150 متر استفاده شد که با انجام آنالیزهای مختلف تک متغیره و چند متغیره و ایجاد نقشه های هاله های ژئوشیمیایی مختلف و همچنین مقایسه و تطبیق این نقشه ها با نقشه های سنجش از دور و نتایج مطالعات زمین شناسی در محیط نزم افزار gis، صحت مطالعات سنجش از دور و کانی شناسی تایید شد.

پتانسیل یابی کانی سازی طلا در برگه 1:100000 محلات به روش تلفیق سلسله مراتبی ahp با نگاهی بر شواهد اکتشافی در معدن طلای اخترچی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1393
  عبدالحسین رجبی   مهین منصوری اصفهانی

امروزه کاهش هزینه ها در انجام پروژه های اجرایی از اهداف تمامی مدیران است. این هدف در اکتشاف کانسار به علت پرهزینه و پرریسک بودن بسیار مهم تر است. یکی از روش های کاهش هزینه، انجام پروژه اکتشافی به صورت پلکانی است که در هر مرحله منطقه پرپتانسیل تر برای بررسی دقیق تر انتخاب می شود. در این پروژه سعی به بررسی برگه 100,000 محلات و معرفی بخشی از منطقه به عنوان ناحیه محتمل تر تشکیل کانسار طلا تیپ کارلین شده است. اطلاعات بکار گرفته شده برای انجام این کار شامل نقشه زمین شناسی 1:100,000 منطقه، تصاویر ماهواره ای استر و همچنین داده های ژئومغناطیس هوایی با فاصله خط پروازی 5/7 کیلومتر می باشند. به منظور رسیدن به نتیجه دقیق تر، از شواهد اکتشافی موجود در معدن طلای اخترچی به عنوان تنها معدن طلا موجود در منطقه موردمطالعه، استفاده شد. با بررسی اطلاعات اکتشافی معدن، مشخص شد کانی سازی طلا در منطقه در ارتباط با گسل های نرمال، توده های نفوذی و آغشتگی اکسیدآهن است. داده ها پس از پردازش، در سامانه اطلاعات مکانی به کمک روش تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی تلفیق شدند. پس از تلفیق نهایی مساحت حدود 12 درصد منطقه به عنوان مناطق پرپتانسیل معرفی گردید. بعد از بررسی مسیرهای دسترسی و توپوگرافی منطقه معرفی شده نقاطی برای بازدید مشخص گردید. با سرکشی به این نواحی، نقاطی با ویژگیهای کانی سازی کاملاً مشابه با ناحیه کانی سازی شده اخترچی مشخص و به منظور اجرای تلاشهای اکتشافی آتی پیشنهاد گردیدند.

بررسی کنترل کننده های کانی سازی در اندیس پلی متال آفتاب رو واقع در شمال شرق اراک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1393
  احمدرضا عرفان   سید حسن طباطبایی

یکی از غنی ترین ایالت کانسارهای پلی متال در ایران ایالت فلزایی ارومیه – دختر می باشد که تا کنون در آن بیش از چندین نشانه معدنی و کانسار پلی متال رگه ای و پورفیری شناخته شده است. با توجه به ارزش افزوده بالای بهای فلزات مس، طلا، سرب و روی، و نیز افزایش مصرف آنها در بازار، ضرورت پی جویی و اکتشاف این تیپ کانسارها را در این زون مطرح می نماید. محدوده اندیس پلی متال آفتاب رو که در 120 کیلومتری جنوب غرب تهران واقع شده، از جمله نقاطی است که با توجه به کانی شناختی و انواع آلتراسیون ها و شواهد سطحی می تواند یکی از مناطق امید بخش برای تمرکز کانی سازی مس، طلا و روی باشد. در این تحقیق به منظور تعیین کنترل کننده های کانی سازی اندیس احتمالی منطقه آفتاب رو، از نتایج مطالعات زمین شناسی، کانی شناسی، مدل سازی معکوس داده های ژئوفیزیکی، آنالیز آماری داده های لیتوژئوشیمیایی سطحی و تلفیق نتایج آن ها با دیگر اطلاعات اکتشافی استفاده گردید. از دیدگاه زمین شناسی روند عمومی واحد های سنگی و گسترش گسل ها و آلتراسیون های منطقه مورد مطالعه، همان ساختار زون ارومیه - دختر (شمال غربی - جنوب شرقی) می باشد. تلفیق مطالعات زمین شناسی، کانی شناسی و نیز داده های ژئوشیمیایی در منطقه مورد مطالعه، به حضور هاله های آلتراسیون سیلیسی - برشی، اکسیدهای آهن، پروپیلیتیک و سریزیت اشاره دارد. با استفاده از مطالعات کانی شناسی، کانه های مگنتیت، اسپیکولاریت، مالاکیت و طلا به عنوان کانه های فلزی شناسایی شدند و ماده ی معدنی اکثراً در ارتباط با توده های سیلیسی می باشند درقسمت مطالعات ژئوالکتریکی، با استفاده از نتایج حاصل از داده های خام و پردازش شده ژئوفیزیکی (مدل سازی معکوس شارژپذیری و هدایت الکتریکی) پروفیل های p1، p2، p3، p4، p5، p6، p7، p8، p9، d01 و d02، شارژپذیری پروفیل های p1، p2، p3، d01 و p8 با وسعت و شدت آنومالی پروفیل های تک عنصره ترانشه های t3، t4، t18 و t12 مطابقت دارد. تجزیه و تحلیل آماری داده های خام ژئوشیمیایی عناصر مس، طلا و روی، نشان می دهد که توزیع عناصر به لاگ نرمال تمایل داشته و در نمونه برداری های سطحی دامنه تغییرات عیار طلا در نمونه های کانی سازی شده از 7/0 - 003/0ppm ، مس از 7/1 - 006/0 درصد و در مورد آهن از 14 - 3 درصد، و در نمونه برداری های عمقی از ترانشه ها، دامنه تغییرات مس از ppm 14 تا 4/0 درصد، طلا از 520 – 5/2 ppb، آهن از 8/13 - 4/1 درصد، و روی از 657 - 35 ppm در منطقه می باشد. با استفاده از نتایج حاصل از داده های خام و پردازش شده ژئوفیزیکی (مدل سازی معکوس شارژپذیری و هدایت الکتریکی) و ژئوشیمیایی (آنالیز آماری داده ها)، دو زون کانی سازی طلا - مس و مس - روی - آهن در منطقه تشخیص داده شد. همچنین با توجه به وجود توده ماگمایی در منطقه، شرایط اکسیداسیون، آلتراسیون های پروپیلیتیک در تشکیل کلریت، وجود اکسید آهن از نوع اسپیکولاریت، ضریب همبستگی و نحوه ته نشست مواد، محتمل ترین تیپ کانی سازی در منطقه مس - طلای پلی متال از نوع (iocg) را نشان می دهد.

بهبود برآورد عیار بخش شرقی کانسار مس سرچشمه با استفاده از روشهای زمین آماری شاخص و چند نقطه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1393
  محمد فائز   هوشنگ اسدی هارونی

امروزه ابعاد مختلف محدودیت های روش های متداول شبیه سازی مبتنی بر واریوگرام دو نقطه ای برای مدل کردن فرایند های زمین شناسی پیچیده و غیر خطی، بر متخصصین مهندسی معدن بخوبی آشکار شده است. شبیه سازی به روش های مبتنی بر واریوگرام دو نقطه ای معمولاً مدل های با عدم قطعیت بالا تولید می کنند که ممکن است پیش¬بینی نادرستی از پیوستگی ساختار های زمین شناسی را بدست دهند. راه کارهای متعددی برای عملکرد فراتر از زمین آمار دو نقطه ای برای تولید الگوهای واقعی زمین شناسی پیشنهاد شده است. یکی از بهترین روش های بازتولید و شبیه سازی ساختارهای غیرخطی و پیچیده، روش زمین آمار چند نقطه ای است. از آنجائیکه استفاده از داده ها و نمونه های محدود، استنباط زمین آمار چند نقطه¬ای را به چالش می اندازد، لذا ایده استفاده از یک داده خارجی کمکی تحت عنوان یک تصویر آموزشی که انتظار ما از زمین شناسی زیر سطح زمین را توصیف می کند، به یک راه حل جذاب مبدل شده است. بهترین راهنما برای تولید تصاویر آموزشی استفاده از نقشه های زمین شناسی می باشند. در کانسار مس پورفیری سرچشمه، پدیده های ثانویه مشکلات عدیده ای را برای کارشناسان در طراحی معدن به وجود آورده اند. مهمترین پدیده ثانویه را می توان دایک های عقیمی دانست که در فازهای مختلف زمانی به داخل کانسار نفوذ کرده اند. ورود این دایک ها به ماده معدنی در حین استخراج باعث ترقیق عیار ماده معدنی و باعث تحمیل ضرر اقتصادی به فرایند معدنکاری می شود. فرایند تزریق دایک ها در کمپلکس سنگ میزبان منجر به ایجاد و توزیع ساختار های غیر خطی و پیجیده میشود که عملا به روش های آمار دونقطه ای نمی توان به مدل سازی دقیق آن ها پرداخت. هدف از این مطالعه مقایسه تخمین ذخیره بدون استفاده از مدل تهیه شده از دایک ها و با استفاده از مدل تهیه شده از دایک ها با استفاده از روش زمین آمار چند نقطه ای می باشد. در این تحقیق، در ابتدا و پس از تهیه تصویر آموزشی مناسب ، توزیع فضائی سه بعدی دایک ها ی محدوده فضای تخمین با استفاده از الگوریتم شبیه سازی چند نقطه ای snesim مدل سازی و تعیین گردید. با بهینه سازی پارامتر های این الگوریتم و استفاده از تصویر آموزشی، تعداد 50 تحقق از مدل دایک ها تهیه و سپس نقشه های میانگین بروشetype تهیه گردید. نتایج این شبیه سازی منجر به شناسائی توزیع پیوستگی فضائی دایکها در پلانها و مقاطع ترسیم شده گردید. در ادامه تخمین عیار و ذخیره به روش های مختلف زمین آماری شامل کریجینگ معمولی و کریجینگ شاخص بدون لحاظ نمودن دایکها در مدل بلوکی کانسار انجام شد. نتایج این مرحله حاکی از برتری روش کریجینگ شاخص در شناسائی دایکها در مقایسه با کریجینگ معمولی بود. سپس با تاثیر دادن مدل دایک ها بر هر دو روش، تخمین ذخیره دقیق تر در مدل هایی که دایک ها در آن ها تاثیر داده شده اند بدست آمد. در نهایت و از طریق اعتبارسنجی نتایج با استفاده از گمانه هائی که بدین منظور کنار گذاشته بودند، مشخص گردید که ترکیب شبیه سازی زمین آماری چند نقطه ای با روش کریجینگ شاخص نتایخ دقیق تر و واقعی تری از میزان ذخیره کانسار های مس پورفیری بدست می دهد.

بررسی و پتانسیل یابی کانی سازی طلای اپی ترمال و مس پورفیری حدفاصل منطقه چاه زرد - دره زرشک، جنوب یزد در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1393
  محمدصابر دهقانپور فراشاه   محمدرضا ایران نژادی

چکیده منطقه مورد مطالعه در 70 کیلومتری جنوب – جنوب غربی استان یزد در بخش میانی کمربند ولکانی ارومیه- دختر و درون زون گسله دهشیر قرار گرفته است واقع شده است که محدوده¬ای به مساحت تقریبی 2100 کیلومترمربع را تحت پوشش قرار می¬دهد. در این تحقیق کانسارهای مس پورفیری دره زرشک، طلای اپی ترمال چاه زرد و حدفاصله این دو کانسار مورد بررسی¬های زمین شناسی، سنگ شناسی، کانی شناسی و دورسنجی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی و تعیین نقاط پر پتانسیل محدوده مورد نظر با استفاده از تلفیق کلیه لایه¬های اکتشافی زمین شناسی و دورسنجی با استفاده از منطق فازی می¬باشد. به منظور مطالعات زمین شناسی و شناسایی واحدهای سنگی در رابطه با کانی¬سازی طلا و مس، نقشه زمین شناسی 1:100000 مناطق مورد بررسی قرار گرفت و واحدهای لیتولوژیکی به صورت نقشه¬های باینری تهیه گردید. برای شناسایی آلتراسیون¬ها و اکسیدهای آهن در منطقه دره زرشک و چاه زرد بررسی دورسنجی بر روی داده¬های ماهواره¬ای استر و etm+ انجام شد، که در نهایت آلتراسیون-های آرژیلیکی، پروپلیتیکی، فیلیک و اکسیدهای آهن موجود در منطقه شناسایی و تفکیک شدند. کلیه واحدهای زمین شناسی بعد از بررسی اهمیت هر واحد در رابطه با کانی سازی مس و طلا برای استفاده در مدل تلفیقی به فرمت مناسب تبدیل شدند. ساختارهای کنترل کننده کانی سازی از نقشه زمین شناسی 1:100000 به دست آمدند و در مدل تلفیقی از دانسیته گسل¬ها با شبکه سلول 100 متری برای آن¬ها در نظر گرفته شد. در پایان با استفاده از تلفیق کلیه لایه¬های اکتشافی واحدهای لیتولوژیکی میزبان در رابطه با کانی سازی، آلتراسیون¬ها، کنترل کننده¬های کانی سازی، با استفاده از روش¬ منطق فازی نقشه¬های پتانسیل کانی سازی مس و طلا تهیه گردید. این مدل تلفیقی به خوبی توانسته است زون¬های پر پتانسیل کانی سازی مس و طلا را برای اکتشاف¬ها و حفاری¬های بعدی تعیین نماید. کلمات کلیدی: آلتراسیون، پورفیری، اپی ترمال، دورسنجی، چگالی گسل، منطق فازی، سیستم اطلاعات جغرافیایی

ارزیابی و پتانسیل یابی کانی سازی فلزات پایه در منطقه خنداب واقع در غرب استان مرکزی به کمک تکنیک تلفیق دانش محور لایه های اطلاعاتی در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1393
  علی اثنی عشری   مهین منصوری اصفهانی

فعالیت های اکتشافی، اغلب کارشناس را با حجم زیادی از داده ها با ماهیت متفاوت همچون داده های زمین شناسی، ژئوشیمیایی، ژئوفیزیکی، دورسنجی و ... روبه رو می سازد. در روش های سنتی هر یک از مجموعه اطلاعات یادشده به طور جداگانه تحلیل و تفسیر می شدند؛ اما امروزه با استفاده از روش های تلفیق اطلاعات، می توان بررسیهای اکتشافی را به صورت یکجا و توأماً بر روی تمامی داده های در دسترس از منطقه مورد مطالعه انجام داد. بدیهی است نتایجی که با در نظر گرفتن کلیه داده ها و ارتباط بین آنها به دست می آید، دارای دقت و اطمینان بیشتری است. کاربرد تلفیق اطلاعات اکتشافی عمدتاً در بررسیهای شناسایی و در مقیاس ناحیه ای برای تعیین مناطق امیدبخش کانی سازی هدف به منظور تمرکز فعالیت های اکتشافی بعدی است و اصولاً کمتر از این روشها در مقیاس تفصیلی و تعیین مثلاً نقاط حفاری استفاده میشود. در این پایان نامه، اطلاعات اکتشافی سطحی محدوده برگه 1:100,000 خنداب واقع در غرب استان مرکزی به منظور تعیین مناطق دارای پتانسیل بالای کانی سازی فلزات پایه با استفاده از روش منطق فازی دانش محور تلفیق شده اند. اطلاعات سطحی شامل نقشه های واحدهای سنگی، ژئوفیزیک به شکل داده های مغناطیس سنجی هوابرد با فواصل ایستگاهی 5/7 کیلومتر (پس از اعمال فیلتر کاهش به قطب میدان مغناطیسی)، آلتراسیون های محتمل در ارتباط با کانی سازی هدف و عوارض ساختمانی (گسلها) بوده است. پس از تهیه نقشه های پایه و تعیین لایه های اطلاعاتی مورد نیاز برای مرحله تلفیق، وزن دهی به لایه های اطلاعاتی و تعیین کلاس های موجود در آنها با توجه به میزان اهمیت و ارتباط آنها با مدل مفهومی کانی سازی تیپ می سی سی پی در منطقه انجام شد. سپس شبکه استنتاجی تلفیقی، بر اساس لایه های اطلاعاتی موجود و مدل توصیفی کانسار مورد بررسی، طراحی گردید. با اعمال این شبکه بر روی لایه های اطلاعاتی، مدل تلفیقی سطحی که بیانگر میزان مطلوبیّت مرتبط با کانی سازی است ارائه گردید. در مرحله بعد، صحت نقاط پرپتانسیل معرفی شده در مقیاس صحرایی به کمک نمونه برداری و مطالعات میکروسکوپی کانی های فلزی، مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت و ضمن مشخص کردن مرز نواحی پرپتانسیل از نظر استعداد کانی سازی، مساحتی در حدود 190 کیلومترمربع به عنوان محدوده پرپتانسیل تأیید شده از دیدگاه صحرایی، به منظور بررسیهای نیمه تفصیلی پیشنهاد گردید.

ارزیابی پتانسیل معدنی محدوده ی سیلوار-سنگستان همدان با استفاده از تلفیق داده های اکتشافی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی معدن 1387
  مهدی عبدالملکی   نادر فتحیان پور

چکیده بدنبال انجام مطالعات ژئوشیمیایی و کانی سنگین درمقیاس1:100000 همدان، مناطقی برای کشف ذخایر فلزی و غیر فلزی مستعد تشخیص داده شدند. پس از برداشت های ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی بر روی نواحی پیشنهادی مرحله مقدماتی، چهار محدوده آنومالی شناسائی و برای مطالعات تفصیلی پیشنهاد شدند. در همین راستا شناسایی مناطق امیدبخش با استفاده از سیستم gis بر روی دو محدوده ی آنومالی که برجسته تر بودند انجام گرفت. به منظور شناسایی واحد های سنگی و پدیده های سطحی مرتبط با کانی سازی از قبیل آلتراسیون های مختلف در منطقه از داده های ماهواره ای etm+ و استر استفاده شده است. پس از انجام پیش پردازش های لازم از قبیل تصحیحات هندسی، رادیومتریک، هموار سازی و حذف پوشش گیاهی به طبقه بندی هدایت شده به روش حداکثر شباهت به منظور تفکیک واحدهای لیتولوژیکی پرداخته شده است. سپس پردازش های majority و clump بر روی نقشه ی لیتولوژیکی انجام گرفته است. برای تهیه ی نقشه های آلتراسیون روش های مختلفی بر روی داده های etm+ و استر اعمال شده است. داده های استر بدلیل قدرت تفکیک بالاتر مناسبتر تشخیص داده شده اند. برای آلتراسیون های با بنیان هیدروکسیدی روش تحلیل مولفه های اصلی، برای آلتراسیون آلودگی آهن روش برازش حداقل مربعات و برای آلتراسیون آلونیت روش نسبت باندی استفاده شده است. برای داده های ژئوشیمیایی سنگی و خاک پس از پردازش های اولیه از قبیل مرتب کردن و صحت سنجی داده ها و تخمین داده های سنسورد، به محاسبات آماری و رسم هیستوگرام مربوط به عناصر پرداخته شده است. شاخص غنی شدگی برای داده های سنگی محاسبه شده و با استفاده از تحلیل های چند متغیره¬ی ضریب همبستگی و تحلیل خوشه ای، نقشه های ترکیبی عناصر تهیه شده است. با توجه به نوع و شدت پراکندگی این نقشه ها، سه تیپ کانسار طلا، مس_نیکل و آنتیموان_سرب برای محدوده ی مورد نظر تشخیص داده شده است. برای داده های ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی و مقاومت ویژه پس از انجام مدل سازی معکوس سه بعدی، توزیع خصوصیت های فیزیکی خود پذیری مغناطیسی و مقاومت ویژه ی حقیقی لایه ی نزدیک به سطح زمین از طریق اطلاعات داده های توپوگرافی تهیه گردیده و به عنوان نقشه های شاهد برای سیستم gis بکار گرفته شده اند. با استفاده از روش های همپوشانی شاخص، اوزان شاهد و رگرسیون لجستیک به تهیه ی نقشه های مطلوبیت (پتانسیل کانی سازی) برای سه تیپ کانسارهای طلا، مس_نیکل و آنتیموان_سرب پرداخته شده است. نقشه های ورودی عبارتند از: نقشه های لیتولوژی (دیوریت، گرانیت، آپلیت، گابرو)، نقشه های آلتراسیون (آلونیت، هیدروکسیدها، آهن)، نقشه های ژئوشیمیایی مربوط به هاله های ضربی سنگی(au، s.ag.sb ، cd.zn.pb، cu.ni.co)، هاله های ضربی خاک( au، sb.pb.cd.zn، cu.ni.cr.co)، نقشه های ژئوفیزیکی (مقاومت ویژه حقیقی، خودپذیری مغناطیسی)، نقشه ی گسل های موجود در محدوده. در روش همپوشانی شاخص، اوزان با دانش کارشناسی به نقشه ها اختصاص یافتنه اند. در روش اوزان شاهد پس از محاسبه ی اوزان برای نقشه های ورودی، وابستگی بین نقشه ها با استفاده از آزمون استقلال شرطی مورد بررسی قرار گرفته است سپس مدل نهایی تهیه شده است. در روش رگرسیون لجستیک پس از محاسبه ی ضرایب مدل نهایی تهیه گردیده است. در نهایت ارزیابی نقشه های نهایی حاصل از مدل سازی های همپوشانی شاخص، اوزان شاهد و رگرسیون لجستیک مناطق مستعد برای کانی زاییهای طلا، مس_نیکل و آنتیموان_سرب در تطابق قابل قبول و تایید یکدیگرمی باشند .

پتانسیل یابی کانی سازی مشابه تیپ طلای موته در محدوده دلیجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1393
  احسان غضنفری   حسن طباطبایی

معدن طلای موته که در 160 کیلومتری شمال غربی شهر اصفهان واقع شده، یکی از مهمترین معادن طلای کشور می باشد که در زون سنندج – سیرجان قرار گرفته است. در تحقیق پیش رو ورقه یکصد هزار دلیجان از لحاظ وجود کانه زائی طلا مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق رسیدن به نقاطی بوده است که از لحاظ ویژگی های سنگ شناسی، ساختاری و آلتراسیون، مشابه معدن طلای موته باشد و به عنوان پتانسیل جدید معرفی گردند. جهت نیل به این هدف ابتدا با تهیه نمودن تصاویر استر منطقه، آلتراسیون های مهم در منطقه بررسی و مشخص گردید. جهت رسیدن به این نتایج از روش هایی همچون نسبت باندی(br)، ترکیبات رنگی(rgb)، آنالیز مولفه اصلی(pca)، کمینه سازی مقید انرژی(cem)، کمترین مربعات رگرسیون شده (ls-fit)، جداسازی طیفی خطی ( lsu)، نقشه برداری زاویه طیفی (sam) و فیلتر انطباق (mf) استفاده شد. روش cem نسبت به بقیه روش ها عملکرد بهتری در شناسایی آلتراسیون ها نشان داد. پس از طی مراحل پردازش تصاویر ماهواره ای، سه نوع آلتراسیون به عنوان عضوهای پایانی انتخاب شدند. کانی مسکویت به عنوان نماینده دگرسانی فیلیک، کانی کائولینیت به عنوان نماینده دگرسانی آرژیلیک و کانی گوئتیت به عنوان نماینده اکسید آهن در منطقه انتخاب شدند. همچنین با اعمال فیلترهای جهت دار در جهات مختلف، گسل های موجود در منطقه شناسایی شدند که گسل های اصلی منطقه دارای راستای شمال شرقی- جنوب غربی می باشند. جهت بررسی منطقه از لحاظ زمین شناسی و سنگ- شناسی، نقشه زمین شناسی 1:250000 گلپایگان تهیه شد و اطلاعات ورقه یکصدهزار دلیجان از آن نقشه استخراج گردید. در ادامه، داده های ژئومغناطیس هوابرد منطقه تهیه گردید. جهت استفاده از داده های ژئومغناطیس، تصحیح برگردان به قطب(rtp) بر روی این داده ها صورت پذیرفت. پس از آماده سازی لایه آلتراسیون، گسل، زمین شناسی و ژئوفیزیک، جهت تلفیق این لایه ها از روش منطق فازی استفاده نمودیم. این کار در محیط gis صورت پذیرفت و در نهایت نقشه پتانسیل کانه زائی طلا در ورقه یکصدهزار دلیجان تهیه گردید. در این نقشه مناطقی در شمال شرق و جنوب غرب ورقه یکصد هزار دلیجان به عنوان مناطق امیدبخش معرفی شده اند که کانسارهای 9 گانه موته نیز در همین راستا واقع گردیده اند. در واقع مناطق شناسایی شده و اندیس های طلای موته یک روند شمال شرقی جنوب غربی دنبال کرده اند که هم راستا با گسل های اصلی منطقه می باشد.

مدلسازی ژئوشیمیایی در کانسار طلای اپی ترمال ساری گونای در استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1394
  حمید گرانیان   سیدحسن طباطبائی

کانسار طلای اژی ترمال ساری گونای در مرز بین دو زون سسندج- سیرجان و ارومیه دختر قرار دارد. در این رساله به کمک روشهای مدلسازی ژئوشیمیایی کمی و کیفی و دادههای ‍ئوشیمیایی سطحی و گمانه ای، کانی زایی طلا در تپه ساری گونای مدلسازی شده است. سپس به کمک مدلهای بدست آمده پتانسیل طلا در کل محدوده مطالعاتی مدلسازی شده است. در نهایت از مدلهای پیش بینی برای طراحی شبکه حفاری در کل محدوده استفاده شده است.

بررسی کنترل کننده های کانی سازی اندیس پلی متال کالچویه در جنوب شرق کوهپایه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1394
  حمید حبیبی   سید حسن طباطبائی

محدوده مورد نظر در فاصله 90 کیلومتری جنوب شرق شهر اصفهان و 40 کیلومتری جنوب شرق شهر کوهپایه واقع شده است.در این محدوده تحت عنوان خاک صنعتی (کائولن) مطالعات انجام شده که کائولن مورد نظر بدلیل بالا بودن اکسید آهن (پیریت فراوان) و سیلیس دارای کیفیت مناسب نبوده است و با توجه به شواهدی مانند رگچه های سیلیسی، عیار بالای مولیبدن و مس، آلتراسیون نوع پورفیری فیلیک و سیلیسی شدن و بسیاری شواهد سطحی دیگر بنظر میرسد که منطقه حاوی کائولن بخش بالایی یک سیستم پورفیری پنهان می باشد و همچنین در شرق محدوده اکتشافی دو رگه سیلیسی دارای کانی سازی پلی متال مس، سرب، روی و نقره وجود دارد که نیاز به مطالعات اکتشافی دقیق تر دارد. به همین منظور هدف این پایان نامه را بررسی کنترل کننده های کانی سازی اندیس پلی متال کالچویه در جنوب شرق کوهپایه قرار گرفت و مطالعات مربوطه شامل زمین شناسی ، دورسنجی ، ژئوفیزیک و ژئوشیمی در منطقه و محدوده میباشد

تعیین شاخص های جدید اکتشافی با استفاده از حوزه ی فرکانس داده های ژئوشیمیایی و مقایسه نتایج آن با نتایج حوزه مکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده مهندسی معدن 1394
  حسین شاهی   ابوالقاسم کامکار روحانی

داده های ژئوشیمیایی می توانند با استفاده از تبدیل فوریه و تبدیل موجک به حوزه های فرکانس و مکان - مقیاس انتقال پیدا کنند. تحقیقات انجام گرفته در این رساله نشان می دهد که تحلیل داده-های ژئوشیمیایی در حوزه های فرکانس و مکان - مقیاس می تواند اطلاعات اکتشافی را فراهم سازد که در حوزه مکان قابل دست یابی نیستند. داده های ژئوشیمیایی سطحی مناطق کانی سازی مس - مولیبدن پورفیری ظفرقند، مس - طلای پورفیری دالی و آنتیموان شند محمود به عنوان مطالعه موردی در این رساله مورد استفاده قرار گرفته است. داده های ژئوشیمی در حوزه فرکانس با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی مورد تحلیل قرار گرفته اند. این روش عناصر مرتبط با کانی سازی را خیلی بهتر از نتایج حوزه مکان شناسایی کرده است. این روش داده های ژئوشیمی در حوزه فرکانس را در منطقه دالی در دو مولفه قرار داده و عناصر کانی سازی مس، طلا و مولیبدن را از سایر عناصر به خوبی جدا کرده است. بنابراین روش ترکیبی تحلیل مولفه های اصلی و تبدیل فوریه (ft-pca) به عنوان یک روش کاهش بعد فضای ویژگی در تحلیل داده های ژئوشیمی ارائه شده است. آنالیز فوریه توانایی بالاتری در شناسایی عناصر کانی سازی و تحلیل داده های ژئوشیمی نسبت به حوزه مکان دارد. در این تحقیق داده های ژئوشیمیایی در حوزه فرکانس جهت تجزیه الگوهای پیچیده ژئوشیمیایی مرتبط با اعماق مختلف ذخایر معدنی مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور پیش بینی مدل ذخایر معدنی و شناسایی تغییرات کانی سازی و روند آنها در عمق، روش ضرایب فرکانسی بر مبنای توزیع فرکانسی عناصر ارائه شده است. هاله های ژئوشیمیایی ذخایر معدنی در اعماق مختلف بر روی توزیع فرکانسی عناصر در سطح اثر می گذارند. این تحقیق نشان می دهد که روش ضرایب فرکانسی عناصر، روشی قدرتمند در حوزه فرکانس جهت شناسایی ذخایر معدنی پنهان و عمیق است. این روش به نحو مطلوبی ارتباط بین فرکانس های بالا و پایین در نقشه توزیع ژئوشیمیایی سطحی با عمق ذخایر را اثبات می کند. روش ضرایب فرکانسی یک ابزار ارزشمند پردازش داده و روش تشخیص الگو جهت شناسایی آنومالی های پنهان و تعیین روندهای کانی سازی در عمق بدون استفاده از حفاری های اکتشافی است. روش معرفی شده تمایز بین کانی سازی پنهان و کانی سازی کاذب و پراکنده را با استفاده از داده های ژئوشیمی سطحی ممکن می سازد. نتایج حاصل از روش ضرایب فرکانسی بر روی داده های منطقه شند محمود، وجود یک زون کاذب را نشان می دهد که این نتایج توسط حفاری ها نیز تأیید شده است. این تحقیق نشان می دهد حوزه مکان - مقیاس داده های ژئوشیمیایی نیز دارای اطلاعات اکتشافی مهمی می باشد. روش تحلیل مولفه های اصلی بر روی مولفه های جزئیات و تقریب در دو سطح از تبدیل موجک گسسته هار انجام شده و یک شاخص جدید بر اساس ضرایب موجک معرفی شده و نتایج آنها مورد تفسیر قرار گرفته است. نتایج مهمی با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی بر روی حوزه مکان - مقیاس داده های ژئوشیمیایی به دست آمده است. اطلاعات به دست آمده از حفاری های اکتشافی مانند ترانشه ها و گمانه ها نتایج تبدیل فوریه و تبدیل موجک را تأیید می کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد داده های ژئوشیمیایی می توانند به طور موفقیت آمیزی در حوزه فرکانس و حوزه مکان - مقیاس مورد تحلیل قرار گیرند.

شناخت خصوصیات پوشش شسته شده و تکامل غنی شدنگی سوپرژن کانسارهای مس- مولیبدن پورفیری شمال باختری کمربند کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم زمین 1389
  احمد کاظمی مهرنیا   هوشنگ اسدی هارونی

چکیده ندارد.