نام پژوهشگر: حجت اله مظاهری لقب

بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپ های آفتابگردان (helianthus annuus l.) بر اساس صفات مورفولوژیک، در شرایط اکولوژیکی همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  مژگان مقدسی   حجت اله مظاهری لقب

با وجود غنای ژنتیکی بالای کشور و تنوع زیاد ژنوتیپ ها، نژادها و جمعیت های گیاهان زراعی در گذشته، اکنون این تنوع به شدت کاهش یافته و ارقام زراعی اندکی، بخش عمده ی تولید هر محصول را به خود اختصاص داده اند. از این رو، به-منظور بررسی تنوع ژنتیکی در بین ژنوتیپ های آجیلی و روغنی آفتابگردان از نظر صفات مورفولوژیکی، آزمایشی با 32 ژنوتیپ در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه ی تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا همدان اجرا شد. تجزیه واریانس 18 صفت برای ژنوتیپ های تحت بررسی نشان داد که بین ژنوتیپ ها از لحاظ کلیه صفات اختلاف بسیار معنی داری وجود دارد. مقایسات میانگین ها از طریق آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که هیبرید آزاد گرده افشان رکورد با عملکرد دانه 460/792 گرم در مترمربع و عملکرد روغن 944/395 گرم در مترمربع از بقیه ارقام برتر است. همچنین ژنوتیپ آجیلی قلمی با عملکرد دانه 383/769 گرم در مترمربع بیشترین مقدار این صفت را در بین ژنوتیپ های آجیلی به خود اختصاص داد. تجزیه رگرسیون گام به گام و به دنبال آن تجزیه علیت، تعداد دانه و وزن هزار دانه را به‏عنوان مهم ترین صفات موثر بر عملکرد دانه و روغن معرفی و اثرات مستقیم و غیرمسقیم آن ها را آشکار نمودند. به طور کلی، بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم صفات روی عملکرد دانه و روغن نشان داد که برای دستیابی به حداکثر عملکرد، گزینش بایستی از طریق تعداد دانه در طبق و همچنین با در نظر گرفتن حد مطلوبی از این صفت و وزن هزار دانه صورت گیرد، این دو صفت تأثیر قابل توجهی بر عملکرد در آفتابگردان خواهند داشت. تجزیه کلاستر به روش وارد براساس صفات زراعی مورد مطالعه برای ژنوتیپ ها صورت گرفت و چهار کلاستر مشخص گردید که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین ژنوتیپ های موجود بود.

ارزیابی تنوع پتانسیل ژنتیکی تولید بذر 150 ژنوتیپ یونجه زراعی (medicago sativa l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  رضوانه رحمت آبادی   حجت اله مظاهری لقب

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی صفات مورفولوژیک مرتبط با عملکرد علوفه و بذر در 150 ژنوتیپ یونجه و تعیین روابط بین صفات و همچنین، گروه بندی ژنوتیپ ها از طریق روش های چند متغیره، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با 2 تکرار در سال زراعی 90-89 در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا اجرا گردید. تجزیه واریانس 19 صفت موثر در عملکرد علوفه در چین اول و 15 صفت موثر بر عملکرد بذر در چین دوم نشان داد که برای کلیه صفات مورد ارزیابی تنوع زیادی بین ژنوتیپ ها وجود دارد. ضرایب تنوع فنوتیپی برای کلیه صفات از ضرایب تنوع ژنتیکی بزرگ تر بودند. بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی در چین اول به عملکرد تر و خشک علوفه و وزن تر و خشک ساقه و در چین دوم به وزن بذردر بوته، عملکرد بذر و شاخص برداشت اختصاص داشت. بیشترین عملکرد خشک علوفه در چین اول و دوم مربوط به ژنوتیپ x1312(85) بود. ژنوتیپ محلی شاپور از نظر کیفیت علوفه برتری داشت. ژنوتیپ کدی91 برترین ژنوتیپ از نظر عملکرد بذر بود. تجزیه مرکب صفات بر اساس طرح کرت های خرد شده در زمان برای داده های حاصل از دو چین، حاکی از وجود تنوع زیاد بین ژنوتیپ ها بود. ژنوتیپ های قره یونجه101 و فیض48 دارای بالاترین عملکرد علوفه تر و ژنوتیپ های x1312(85) و فیض48 دارای بیشترین عملکردخشک علوفه بودند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مهمترین صفات موثر بر عملکرد علوفه خشک، صفات عملکرد تر علوفه، وزن خشک بوته و وزن خشک ساقه بودند در حالی که مهمترین صفات تاثیر گذار بر عملکرد بذر به ترتیب شامل شاخص برداشت، وزن خشک علوفه، وزن بذر در بوته و وزن خشک بوته بودند. تجزیه خوشه ای در چین دوم 4 گرو عمده را آشکار ساخت و مشخص نمود که تنوع ژنتیکی با تنوع جغرافیایی مطابقت ندارد. ژنوتیپ های خوشه سوم، دارای حداکثر عملکرد بذر و علوفه بودند و زمان رسیدگی متوسطی داشتند.به علت دارا بودن حداکثر اختلاف بین ژنوتیپ های گروه های 3 و 4 ، این ژنوتیپ ها برای استفاده در تلاقی با هدف ایجاد تنوع بیشتر مناسب هستند. در تجزیه به مولفه های اصلی برای چین اول، 7/76 درصد از تغییرات توسط 4 مولفه اول توجیه شد و مولفه های اول و دوم به ترتیب عملکرد و کیفیت علوفه تلقی گردید. درتجزیه به مولفه های اصلی برای چین دوم، چهار مولفه اول 66 درصد از واریانس کل را توجیه کردند. مولفه اول به عنوان مولفه کاهش عملکرد بذر و مولفه دوم به عنوان مولفه کاهش عملکرد علوفه نام گذاری شدند.

ارزیابی تحمل و عملکرد برخی از اکوتیپ های یونجه (medicago sativa) تحت شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی در همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  لیلا احمدی   سعید موسوی

به منظور ارزیابی تحمل و عملکرد برخی از اکوتیپ¬های یونجه تحت شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی در همدان و همچنین گروه¬بندی اکوتیپ¬ها از طریق روش¬های آماری چند متغیره، آزمایشی در قالب طرح کرت¬های خرد شده در زمان با سه تکرار در سال 89-1388 در مرکز تحقیقات کشاورزی استان همدان کشت شدند و سال اول به عنوان سال استقرار در نظر گرفته شد و سپس صفات در سال¬های 90-1389 و 91-1390 در طی دو سال زراعی اندازه¬گیری و تجزیه و تحلیل شدند. تجزیه واریانس 10 صفت مورد بررسی نشان داد که بین اکوتیپ¬های مورد بررسی، از نظر اکثر صفات در هر دو شرایط نرمال و تنش رطوبتی تفاوت معنی¬داری وجود دارد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد بیشترین عملکرد علوفه خشک در شرایط نرمال رطوبتی به اکوتیپ¬های مهاجران و همدان و در شرایط تنش رطوبتی به اکوتیپ¬های قره¬قزلو و ملک کندی اختصاص داشت. در این پژوهش برای ارزیابی میزان تحمل و مقاومت نسبی اکوتیپ¬های مورد مطالعه، از برخی شاخص¬های قدیمی شامل ssi، tol، mp، gmp، sti، rdi و شاخص¬های جدید sspi و snpi استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تحت شرایط تنش خشکی شاخص¬هایsnpi و rdi جهت تعیین اکوتیپ مقاوم¬تر و متحمل¬تر از اهمیت بیشتری برخوردار است و اکوتیپ های اردوباد و قره قزلو به عنوان اکوتیپ های نسبتا مقاوم و نسبتا متحمل معرفی شدند.ضرایب تنوع فنوتیپی برای کلیه صفات از ضرایب تنوع زنتیکی بزرگ¬تر بودند. بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی در شرایط نرمال رطوبتی به ارتفاع بوته و نسبت عملکرد خشک به تر علوفه و در شرایط تنش رطوبتی به وزن ساقه اختصاص داشت. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام برای عملکرد علوفه خشک در شرایط نرمال رطوبتی نشان داد که متغیر¬های عملکرد علوفه تر، نسبت عملکرد خشک به تر علوفه و روز تا گلدهی و در شرایط تنش رطوبتی متغیرهای عملکرد علوفه تر، نسبت عملکرد خشک به ترعلوفه و سرعت رشد مجدد نسبت به سایر صفات مورد ارزیابی بیشترین تاثیر را بر عملکرد علوفه خشک دارند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه به مولفه¬های اصلی در شرایط نرمال، مولفه اول (کاهش عملکرد علوفه خشک و تر افزایش کیفیت علوفه) و مولفه دوم (مولفه افزایش عملکرد تر و خشک و افزایش کیفیت) معرفی شدندکه ناحیه دوم بای پلات ناحیه مطلوب شناخته شد و اکوتیپ¬های مهاجران و همدانی در این ناحیه قرار گرفتند. همچنین در تجزیه به مولفه¬های اصلی در شرایط تنش مولفه اول (مولفه افزایش کیفیت علوفه و کاهش عملکرد علوفه) و مولفه دوم (مولفه افزایش عملکرد علوفه) معرفی شدند و ناحیه دوم بای پلات ناحیه مطلوب شناخته شد.که اکوتیپ¬های قره¬قزلو و قارقلوق در این ناحیه قرار گرفتند. تجزیه خوشه¬ای در شرایط نرمال رطوبتی اکوتیپ¬ها را به سه گروه تقسیم کرد و اکوتیپ¬ های مهاجران و همدانی در خوشه عملکرد علوفه خشک و اکوتیپ های قهاوند و اردوباد و قره قزلو در خوشه کیفیت علوفه قرار گرفتند. تجزیه خوشه¬ای در شرایط تنش رطوبتی اکوتیپ¬ها را به پنج گروه تقسیم کرد. اکوتیپ¬های اردوباد، قره¬قزلو و گله¬بانی که در خوشه عملکرد علوفه خشک قرار گرفتند و اکوتیپ ها صدقیان در خوشه کیفیت علوفه طبقه بندی شد.

غربال و شناسایی عوامل مقاومت و حساسیت یونجهmedicago sativa l.) ) نسبت به سرخرطومی برگ یونجه (hypera postica gyll.) با زیست سنجی و پروتئومیکس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  مهدی کاکایی   حجت اله مظاهری لقب

سرخرطومی برگ یونجه یکی از آفات کلیدی یونجه در ایران و جهان است که هر ساله خسارت زیادی به ویژه به چین اول وارد می کند. کنترل شیمیایی متداول ترین روش کنترل این آفت محسوب می شود اما با توجه به اثرات منفی این روش روی محیط زیست و موجودات زنده، در کنار استفاده از سموم شیمیایی می توان از سایر روش های مدیریتی نیز در قالب کنترل تلفیقی یا ipm استفاده کرد. استفاده از ارقام یا جمعیت های مقاوم یکی از مطمئن ترین و سودمندترین روش ها است که برای کشاورزان در حکم بیمه ای مطمئن و کم هزینه است. در این مطالعه که در سه پژوهش مزرعه ای، گلخانه ای و مولکولی انجام گرفت، ابتدا مقاومت 76 جمعیت از یونجه های بومی و غیربومی رایج در ایران (غربال شده از ژرم پلاسم 150 جمعیتی) نسبت به سرخرطومی برگ یونجه با بررسی صفاتی نظیر عملکرد تر و خشک علوفه، میزان کلروفیل برگ، درصد ماده خشک، تعداد لارو جلب شده، درصد آسیب، ارتفاع در زمان آسیب و ارتفاع در زمان برداشت در مزرعه مورد ارزیابی قرار گرفت. جمعیت ها از نظر کلیه صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری از خود به نمایش گذاشتند. چهار عامل عملکرد علوفه، عامل مرتبط با تحمل به سرخرطومی برگ یونجه، عامل درصد ماده خشک و عامل بیوماس گیاه در این مطالعه شناخته شدند. بر اساس تجزیه خوشه ای صفات بررسی شده در مطالعات مزرعه ای به روش وارد (1963)، جمعیت های یونجه در 3 سطح مقاومتی دسته بندی شدند. در این پژوهش بیشترین فاصله ی ژنتیکی میان جمعیت دهنور و بهار همدان بدست آمد که به نظر می رسد با توجه به فاصله ژنتیکی بین آن ها و با انجام تلاقی، هتروزیس بیشتری بدست آید که می توان از آن ها به عنوان مواد اولیه (در صورت عدم وجود ناسازگاری) برای اصلاح ارقام جدید استفاده نمود. تجزیه خوشه ای به طور 100% مورد تأیید تابع تشخیص قرار گرفت. رگرسیون گام به گام برای صفت عملکرد علوفه تر به عنوان متغیر تابع، نشان داد که صفات عملکرد علوفه خشک، درصد ماده خشک، ارتفاع بوته در زمان خسارت و تعداد لارو به ترتیب وارد مدل رگرسیونی شده و در مجموع با ضریب تبیین تجمعی53/93 درصد تغییرات صفت عملکرد اقتصادی (عملکرد تر علوفه) را توجیه می نمایند. نتایج تجزیه همبستگی بین صفات مورد مطالعه در جمعیت های یونجه، همبستگی مثبت و معنی دار در سطح احتمال 1% بین صفات تعداد لارو و درصد خسارت (733/0r=) به نمایش گذاشت. بین صفت درصد خسارت با میزان کلروفیل برگ (292/0r=)، عملکرد تر علوفه و عملکرد خشک علوفه (754/0r=)، صفت درصد ماده خشک با صفات عملکرد تر علوفه و عملکرد خشک علوفه به ترتیب همبستگی منفی و معنی دار (316/0-r=) و همبستگی مثبت و معنی دار (332/0r=) وجود داشت. صفات عملکرد علوفه تر و متعاقب آن صفت عملکرد علوفه خشک با صفت ارتفاع (به ترتیب با مقدار 512/0 r=و 314/0r=) در زمان خسارت همبستگی مثبت و معنی دار مشاهده شد. بر اساس ترتیب اهمیت صفات و نیز رگرسیون گام به گام، چهار صفت انتخاب و مورد تجزیه علیت قرار گرفتند. عملکرد خشک علوفه دارای اثر مستقیم به اندازه (927/0r=) روی عملکرد تر علوفه، صفت درصد ماده خشک دارای اثر مستقیم (603/0-r=) روی عملکرد تر علوفه، ارتفاع بوته در زمان خسارت هم دارای اثر مستقیم (097/0-r=) روی عملکرد تر علوفه می باشد و تعداد لارو هم دارای اثر مستقیم (057/0-r=) روی عملکرد تر علوفه بود و میزان اثرات باقیمانده ناچیز بود. پس از بررسی های مزرعه ای، 16 جمعیت از بین 76 جمعیت مورد مطالعه یونجه برای انجام ارزیابی های گلخانه ای و بررسی سازوکار های آنتی زنوز، آنتی بیوز و تحمل غربال شدند. جمع-بندی نتایج حاصل از بررسی سه سازوکار آنتی زنوز، آنتی بیوز و تحمل روی جمعیت های مورد مطالعه نشان داد که جمعیت های محلی بمی، همدانی 106 و کدی 108 با بروز سطوحی از هر سه سازوکار مقاومت، جمعیت های امیدبخشی بوده و کشت آن ها با در نظر گرفتن سایر نکات به زراعی و فنی جهت مقابله با خسارت سرخرطومی برگ یونجه توصیه می گردد. سپس 16جمعیت مورد مطالعه در بخش گلخانه ای توسط الکتروفورز یک بعدی (sds-page) در دو شرایط تغذیه و عدم تغذیه سرخرطومی برگ یونجه مورد مطالعه قرار گرفت. ماتریس ضریب تشابه جاکارد حاصل از نشانگر پروتئینی با داده های زراعی و داده های گلخانه ای در شرایط عدم تغذیه سرخرطومی و شرایط تغذیه ی سرخرطومی با استفاده از آزمون مانتل (1967) با هم مقایسه شدند. فرض صفر مبنی بر عدم همبستگی بین نشانگرها و داده های زراعی پذیرفته شد. با کمک داده های مزرعه ای و نشانگر پروتئینی در شرایط عدم تغذیه سرخرطومی برگ یونجه، فرض صفر مبنی بر عدم همبستگی بین نشانگرها و داده های زراعی رد گردید. در شرایط گلخانه ای و نشانگر پروتئینی عدم تغذیه و تغذیه سرخرطومی برگ یونجه، فرض صفر مبنی بر عدم همبستگی بین نشانگرها و داده های زراعی پذیرفته شد. در نهایت، 4 جمعیت تفرش 42، محلی بمی، ناراگامت و یزدی برای انجام مطالعات مولکولی و با هدف بررسی تفاوت الگوی بیان پروتئین ها طی دو مرحله تنش و عدم تنش یونجه نسبت به سرخرطومی برگ یونجه، انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند. تغییرات در بیان پروتئین ها با استفاده از ژل های الکتروفورز دوبعدی بررسی شد. شناسایی پروتئین های دارای تفاوت بیان معنی دار در جمعیت یزدی از طریق روشmaldi-tof-tof توسط دانشگاه یورک انگلستان صورت پذیرفت که بخش اعظمی از کل پروتئین های شناسایی شده در کلروپلاست و میتوکندری جای داشتند. این امر بر نقش مهم این اندامک در تنش تغذیه ای تأکید دارد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین پروتئین های بیان شده با الگوی بیان افزایشی در 4 جمعیت مورد مطلعه، مربوط به گروه خاصی از پروتئین ها بودند که در پاسخ به تنش تغذیه ای آفت سرخرطومی برگ یونجه دچار تغییر بیان شده بودند. احتمالاً این پروتئین ها تحت کنترل تنش تغذیه ای بوده و شرایط تعادلی جدیدی را نسبت به تنش زیستی لارو سرخرطومی برگ یونجه، ایجاد می-نمایند.